روشنفکران
85.2K subscribers
50K photos
42K videos
2.39K files
6.96K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
به عشق معینم
کاش می شد ای خدای مهربان
خالق ماه و زمین و اسمان
بهتر از خود تو رغیبی داشتی
از تو بهتر من خدایی داشتم
شکوه ها می کردم از تو نزد او
می شکافتم سینه ام را نزد او
کرده ای شیطان بلای جان،،، که اوست
می کشد هر جا که خاطر خواه اوست
او ز تقدیرش چماقی ساخته
هر کسی را گوشه ای بنداخته
داغ فرزندم به او می گفتم
باز گشتش را از او می خواستم
چون رغیبت بود خوشحالم کند
با معین نازنین یارم کند
دست ان سرو رشیدم دست من
داغ بردارد همو از قلب من
گویمش باز ای و بر چشمم نشین
دلستان نازنین جانم معین
با لبی خندان بیاید سوی من
غرق بوسه سازمش ان ماه من
در کنارش روز و شب شادی کنم
اشک شوق از دیده ام جاری کنم
بوسه ها بر جای پایش می زنم
دادها در کوه و در صحرا می زنم
انچنان دادی که گویند این جهان
چون دمیده صور دنیا شد تمام
گر بخوابد افتاب افتد سرش
سایبانش می شوم روی سرش
گر بخوابد من نگاهش می کنم
جان ناقابل فدایش می کنم
گر که بابا بشنوم من از لبش
صد هزاران بار جان می گویمش
چشم دیگر بر نمی دارم از او
زشت باشد چیز دیگر نزد او
راضیم قعر جهنم تا ابد
داغ بردار چاکر ت گردم ابد
داغ خاکستر به اتش می کشد
شعله اش عرشت به اتش می کشد
ادعا داری که از مادر همی دلسوز تر
زجّه ای نشنیده ام جایی ز توبا چشم تر
گفته ها گفتم ولی خالق تویی
هر چه می گردم نمی یابم کسی
بی صبوری می کنم ای خالقم
در کنارم باش چون نالایقم
ایه ی لا تعلمونت در کتاب( الم اقل لکم انّی اعلم و انتم لا تعلمون)
سجده کردند این ملائک با حساب
خوب دانم من که دنیا فانی است
لیک عشق ازجنسِ اسمانی است
تو غنی هستی و باشی بی نیاز
صد بعید از تو دراز دست نیاز
گر معینم را زمن بگرفته ای
فکر بهتر از برایش کرده ای
فارغ از از دنیای دون و پست تو
می شود سیراب کنار دست تو
تو خدای مهربانی ای خدا
خالق ماه زمینی ای خدا
گر هزاران سال من گردش کنم
بی رغیبی من تو را کرنش کنم
چون که نادانم به من خورده مگیر
کور عشقم ای خدا اسان بگیر.

یکی از #زیباترین اشعار #کارو💫




https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران
📚شکستِ سکوت
🍁🌾
دهقان پیر با ناله می‌گفت:
ارباب …!

آخر درد من یکی دوتا نیست، با وجود این همه بدبختی نمی‌دانم دیگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را چپ آفریده است. دخترم همه چیز را دوتا می‌بیند ...

ارباب پرخاش کرد که:
چهل سال است نان مرا می خوری ، مگر کور هستی نمی‌بینی که چشم دختر من هم چپ است؟!

دهقان گفت:
چرا ارباب می‌بینم اما چیزی که هست؛ دختر شما همه‌ِ این خوشبختی‌‌ها را "دو تا" می‌بیند،

ولی دختر من، این همه بدبختی را ........!

✍🏻 #کارو
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا کفر نمی گویم...
پریشانم پریشانم
چه می خواهی تو از جانم..
مرا بی آنکه خود خواهم ؛
اسیرِ زندگی کردی....
#شعرى از :
#کارو
@Roshanfkrane
گلایه ای از خدا،



خدایا کفر نمی گویم،
پریشانم،
چه می خواهی تو از جانم؟!
مرا بی آن که خود خواهم اسیر زندگی کردی.

خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گویی؟!

خداوندا!
اگر در روز گرماخیز تابستان
تنت بر سایه ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه ی مسی قیراندود بگذاری
و قدری آن طرف تر
عمارت های مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گویی؟!

خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت باخبر گردی
پشیمان می شوی از قصه ی خلقت،
از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است...

📚کفرنامه
#کارو_دردریان


#شعر


@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحنه‌ی غروب ماه که از درون ایستگاه فضایی گرفته شده...
#زیبا
#شب_مهتاب

شب است و ماه می رقصد
ستاره نقره می پاشد
نسیم پونه و عطر شقایق ها
ز لبهای هوس آلود زنبق های وحشی
بوسه می چیند...

#کارو
@Roshanfkrane
ﺷﺒﯽ ﺩﺭ ﮐﻨﺞ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ , ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﯿﻎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻢ ..
ﺑﮕﻔﺘﻢ :
ﺧﺎﻟﻘﺎ , ﻳﺎﺭﺏ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﺴﺘﻢ؟
ﮐﺠﺎﺋﯽ ﺗﻮ؟ ﭼﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﺗﻮ؟ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻗﻠﺒﻢ؟
ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﺴﺘﯽ ﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ؟ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻡ ﭼﻪ ﻣﯿﺠﻮﺋﯽ؟
ﺗﻮ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﯼ ..
ﺗﻮ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺭﺍ ﺯ ﻓﺮﻫﺎﺩﺵ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﯼ ..
ﺳﭙﺮﺩﻯ ﺗﯿﻎ ﺑﺮ ﻇﺎﻟﻢ , ﺑﻪ ﻣﻈﻠﻮﻣﺎﻥ ﺟﻔﺎ ﮐﺮﺩﯼ ..
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﺭﺕ , ﺗﻮ ﻇﻠﻢ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩﯼ ..
ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺩﻳﺮﻳﻨﻢ,ﺳﻮﺍ ﮐﺮﺩﻯ..
ﺳﭙﺲ ﮔﻮﻳﯽ : ﻧﺸﻮ ﮐﺎﻓﺮ ..؟
ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﺴﺘﻢ ....؟؟
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮔﺮ ﻋﺰﯾﺰﺕ ﺭﺍ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﺑﻐﻞ ﮔﯿﺮﺩ
ﺗﻮ ﺁﯾﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﺻﺒﺮ ﺍﯾﻮﺑﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻗﺮﺁﻥ ﺟﺎﻭﯾﺪﺕ ﺳﺨﻦ ﺁﺭﯼ؟
ﺗﻮ ﺑﯽ ﭘﺮﺩﻩ ﮐﻔﺮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﻔﺖ .. ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﮔﻔﺖ؟؟
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﻫﻮﺱ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻨﺪﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪﻭ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﭘﺎﯼ
ﻣﯿﮑﻮﺑﻨﺪﻭ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﻨﺪ..
ﻋﺠﺐ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩﯼ
ﺧﺪﺍ ﺑﯽ ﭘﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ.. ﺧﻄﺎ ﮐﺮﺩﻯ
ﺧﻄﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺒﺨﺸﻢ ....
ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻯ ................

#کارو

@Roshanfkrane
دکلمه:مجید ستار
سراینده:کارو
ﺷﺒﯽ ﺩﺭ ﮐﻨﺞ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ , ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﯿﻎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻢ ..
ﺑﮕﻔﺘﻢ :
ﺧﺎﻟﻘﺎ , ﻳﺎﺭﺏ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﺴﺘﻢ؟
ﮐﺠﺎﺋﯽ ﺗﻮ؟ ﭼﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﺗﻮ؟ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻗﻠﺒﻢ؟


#کارو

دکلمه:مجید ستار

@Roshanfkrane
شلّاقی می گریست
به منشور حقوق شهروندی
بر پشت کارگری
دل بسته بود

#کارو_دردریان

#اجتماعی
@Roshanfkrane