«نوعی فرهنگ عجیب و غریب در ما نهادینه شده که اگر مثلاً حرفی را عبدالقاهر جرجانی، زبانشناس و ادیب ایرانی در سده پنجم هجری گفته باشد یا رومن یاکوبسن، زبانشناس و نظریهپرداز ادبی روس، ما حرف یاکوبسن را بهتر میپذیریم؛ چون خارجیست، چون تصور میکنیم طرحاش بهتر است، چون کالا و صنعتی که آنها تولید میکنند از تولید ما بهتر است، پس فکر میکنیم اندیشههایشان هم بهتر است، اما این به تدریج برای یک ملت مشکلساز میشود. وقتی مدام اندیشیدن یک غیربومی را ملاک قرار دهیم، آرامآرام خود اندیشیدن و چگونه اندیشیدن را هم فراموش میکنیم.»
این را #کورش_صفوی، زبانشناس، مترجم و پژوهشگری میگوید که دیروز از بین ما رفت. کسی که تا ۲۰سالگی فارسی نمیدانست، از دوران نوزادی در اتریش و آلمان و سوییس بزرگ شد و درس خواند، نیمی از عمرش را در اروپا و آمریکا گذراند و تحصیل کرد و چندین کتاب به فارسی ترجمه و تألیف کرد و برای ما گذاشت. مردی که مثل بقیه همنسلانش قدرش دانسته نشد و همیشه قلباش برای زبان و ادبیات فارسی تپید. کسی که ادبیات را یکی از مهمترین مراتب و رکنهای حفظ فرهنگ و ارزشهای یک ملت میدانست: «بسیاری از مردم فکر می کنند ادبیات، هنر است و فقط باید شعری خواند و لغتی را معنی کرد. از نظر من مطالعه ادبی چیزیست در حد فیزیک و شیمی. من اصلا نمیتوانم بگویم این علوم مختصاتی دارند که ادبیات ندارد. کتاب فیزیک و شیمی را که ورق میزنیم، فرمول و تصویرهایی میبینیم که از چند نظام نشانهای شکل گرفتهاند. یک شعر کلاسیک فارسی هم همینطور است؛ همین رشتههای موازی که مصراعها را در برمیگیرد خودش نظام نشانهایست. ویرگول، نقطه، رفتن سر پاراگراف، نقطهویرگول، فرم و حالت حروف، ایتالیک نوشتن و ... از نظامهای نشانهای مختلف گرفته شده و متن را تعریف میکنند. اینها زنجیره منسجم از واحدهای نشانهای هستند. اگر با این دید نگاه کنیم یک غزل حافظ همانقدر متن قابل درک و تعبیر و صنعت میشود که یک پوستر تبلیغاتی، یک سمفونی، یک فیلم سینمایی و یک قالی. با این دید، با این اندیشه تمام اینها برای ما متن میشوند.»
دکتر #کوروش_صفوی (۱۴۰۲-۱۳۳۵)، نویسنده، مترجم، استاد دانشگاه، پژوشگر و مؤلف در زمینه معناشناسی و نقد ادبی در جلسه معرفی کتاب سبکشناسی ادراکی بودند
یادشان گرامی
#زبانشناسی
@Roshanfkrane
«نوعی فرهنگ عجیب و غریب در ما نهادینه شده که اگر مثلاً حرفی را عبدالقاهر جرجانی، زبانشناس و ادیب ایرانی در سده پنجم هجری گفته باشد یا رومن یاکوبسن، زبانشناس و نظریهپرداز ادبی روس، ما حرف یاکوبسن را بهتر میپذیریم؛ چون خارجیست، چون تصور میکنیم طرحاش بهتر است، چون کالا و صنعتی که آنها تولید میکنند از تولید ما بهتر است، پس فکر میکنیم اندیشههایشان هم بهتر است، اما این به تدریج برای یک ملت مشکلساز میشود. وقتی مدام اندیشیدن یک غیربومی را ملاک قرار دهیم، آرامآرام خود اندیشیدن و چگونه اندیشیدن را هم فراموش میکنیم.»
این را #کورش_صفوی، زبانشناس، مترجم و پژوهشگری میگوید که دیروز از بین ما رفت. کسی که تا ۲۰سالگی فارسی نمیدانست، از دوران نوزادی در اتریش و آلمان و سوییس بزرگ شد و درس خواند، نیمی از عمرش را در اروپا و آمریکا گذراند و تحصیل کرد و چندین کتاب به فارسی ترجمه و تألیف کرد و برای ما گذاشت. مردی که مثل بقیه همنسلانش قدرش دانسته نشد و همیشه قلباش برای زبان و ادبیات فارسی تپید. کسی که ادبیات را یکی از مهمترین مراتب و رکنهای حفظ فرهنگ و ارزشهای یک ملت میدانست: «بسیاری از مردم فکر می کنند ادبیات، هنر است و فقط باید شعری خواند و لغتی را معنی کرد. از نظر من مطالعه ادبی چیزیست در حد فیزیک و شیمی. من اصلا نمیتوانم بگویم این علوم مختصاتی دارند که ادبیات ندارد. کتاب فیزیک و شیمی را که ورق میزنیم، فرمول و تصویرهایی میبینیم که از چند نظام نشانهای شکل گرفتهاند. یک شعر کلاسیک فارسی هم همینطور است؛ همین رشتههای موازی که مصراعها را در برمیگیرد خودش نظام نشانهایست. ویرگول، نقطه، رفتن سر پاراگراف، نقطهویرگول، فرم و حالت حروف، ایتالیک نوشتن و ... از نظامهای نشانهای مختلف گرفته شده و متن را تعریف میکنند. اینها زنجیره منسجم از واحدهای نشانهای هستند. اگر با این دید نگاه کنیم یک غزل حافظ همانقدر متن قابل درک و تعبیر و صنعت میشود که یک پوستر تبلیغاتی، یک سمفونی، یک فیلم سینمایی و یک قالی. با این دید، با این اندیشه تمام اینها برای ما متن میشوند.»
دکتر #کوروش_صفوی (۱۴۰۲-۱۳۳۵)، نویسنده، مترجم، استاد دانشگاه، پژوشگر و مؤلف در زمینه معناشناسی و نقد ادبی در جلسه معرفی کتاب سبکشناسی ادراکی بودند
یادشان گرامی
#زبانشناسی
@Roshanfkrane