روشنفکران
85K subscribers
50K photos
42K videos
2.39K files
6.96K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
#معنای_زندگی
#من_خشنود

از زندگی سیر نباش!

مرد سیرفروش گفت : قدری از این سیرها ببر که از سیر به سلامتی راهی ست.

و من به یاد آوردم که از سیری به دلیری هم راهی ست؛ زیرا که مولانا فرموده بود: دیده سیر است مرا ،جان دلیر است مرا،زَهره شیر است مرا...
آدم سیر که باشد دلیر هم می شود، اما نه سیری معده، که سیری جان؛ گرسنگی، ضعف و زبونی می آورد؛ نه فقط گرسنگی تن که گرسنگی «من».
اما « گرسنگیِ من »حتی اگر همه جهان را هم بخورد ،برطرف نمی شود، زیرا که کوزه چشم حریصان به این آسانی ها پر نخواهد شد و سعدی بود که گفت: چشم تنگِ دنیادوست را یا قناعت پر کند یا خاکِ گور...
«آز» تنها اسم یک رذیلت نیست در آدمی که قرن ها پیش در ادب فارسی نام دیوی بوده است که هر چه می خورده، سیر نمی شده است!
حرص و آز و سیری ناپذیری، بیماری سخت و صعب العلاجی ست که دارویی جز خرسندی ندارد و علاجش فهم داشته ها و قدر دانستن دارایی ها و نعمتها و فرصتهای خویش است.

مرد سیرفروش گفت: سیر ببر و سیر بخور و سیر باش،
اما از هر چه سیر شدی از زندگی سیر نباش!

#عرفان_نظرآهاری


🆔👉 @Roshanfkrane
‍ ‍ 🕊


#اندیشه
#معنای_زندگی


"ای دریغا به بَرَم می‌شکند"

بدون تبلیغات، بدون اطلاع قبلی، بدون هیاهو و جنجال و به دور از زد و بندهای سیاسی و هر گونه ترجیح فلسفی، روییده است. خیلی نجیب و زیبا. کجا؟ کنار پُشته‌ای از علف‌های خُشک. از دیروز که نگاهش را دیدم دلم رفت. صبح که شد رفتم تا از محاصره‌ی علف‌های بلند و بی‌مراعات نجاتش دهم. بیلچه را برداشتم و سرگرم کَندن علف‌ها شدم. نمی‌دانم کجا اشتباه کردم که ناگهان دیدم با سر به زمین افتاد. مرگی بی‌سروصدا و خاموش، درست مثل تولد و عُمر کوتاهی که داشت.

بیلچه را رها کردم و از تماشای شکستی که در مأموریت خود داشتم، حیران ماندم. یعنی تمام شد؟ این همه شکوه و شاعرانگی به همین سادگی و در اثر خطایی که اصلا نمی‌دانم چه بود، تباه شد؟ نشستم و گل را برانداز کردم. ساقه‌ی تُرد او شکسته بود. قابل ترمیم نیست. شعر دیگری که مناسب این حال و وضع باشد بلد نیستم: "نازک‌آرای تنِ ساقِ گُلی، که به جانش کِشتم، و به جان دادمش آب، ای دریغا به بَرَم می‌شکند."(#نیما_یوشیج)

اتفاقی کوچک است که واجد هیچ ارزش خبری برای رسانه‌ها نیست. اما این اتفاق کوچک مثل میلیون‌ها اتفاق مشابه، کشاکشی درونی را زنده می‌کند. آیا جهان، معنایی دارد؟ گفتند پدری جوان بعد از صرف صبحانه، گونه‌ی خندان دخترک شش ساله‌اش را بوسید و رفت تا ماشین را از پارکینگ درآورد. بی‌خبر که دخترک به دنبال اوست. ماشین را روشن کرد و دنده عقب گرفت و گل خندان را زیر گرفت و تمام. باز هم این پرسش: آیا جهان معنایی دارد؟
پاسخ #میلان_کوندرا این است:

"دوست من، بی معنایی جوهرِ زندگی است. همیشه و همه‌جا با ماست. حتی جایی که کسی نمی‌خواهد ببیندش، حی و حاضر است: در فجایعِ گوشه و کنار دنیا، در جنگ‌های خونین، در سخت‌ترین مصیبت‌ها.
شهامتی بسیار باید، تا بتوان در شرایطِ سخت و غم‌انگیز "بی‌معنایی" را بازشناخت و به اسم صدایش زد. اما بازشناختنش کافی نیست، باید دوست داشتنش را یاد گرفت. درک این بی‌معنایی که ما را در بر‌گرفته، همانا کلید دانایی است، کلید شاديِ بی پایان."(جشن بی‌معنایی، الهام دارچینیان)

سخت‌تر از این هم آیا داریم که در جهانی که هیچ معنای روشنی را به تو پیشکش نمی‌کند تمام قلب خود را درکارِ پدیدآوردن معنایی شخصی و دل بستن به آن کنی؟ شاید شُکوه و کارستانِ آدمی در همین باشد. در آفریدن معنایی شخصی و دل بستن به آن.

اگر گل را وا می‌نهادم تا در جدال با علف‌ها سهم بیشتری از زندگی می‌رُبود بهتر نبود؟


#صدیق_قطبی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
می دانی چرا او‌ در چنین شرایط سختی ساز میزند؟
چون او یک نوازنده ی حرفه ای ست. جراح ها تومور را حین عمل بر می دارند، اما اگر به بافت حساسی در مغز ‌آسیبی برسانند، او دیگر هیچوقت نمی تواند ساز بزند. این اجرای تلخ برای جراح به این معناست که «هرجا ساز نزدم، متوقف شوید»
انتخاب نقطه ای میان مرگ و موسیقی.

سوالم را یک بار دیگر تکرار میکنم.
می دانی چرا او در چنین شرایط سختی ساز می زند؟
چون «هر آدم، چیزی برای از دست ندادن دارد.»
ساز برای ما تنها یک ساز است
اما برای او، تمامِ #معنای_زندگی ست
ما باید مقابل مرگ، برای زندگی‌ و عمری که گذراندیم، برای هر روز‌ صبح و هر راهی که پیش گرفتیم؛ برای هر زخم یا شکستی که متحمل شدیم، #دلیلی داشته باشیم. یک دلیل محکم برای شروع روز بعد.

این ها را که می‌نوشتم با خود فکر می کردم اگر روزی جای او بودم، من نیز به بیهوشی کامل نروم.
چرا که ساز من قلم‌ است‌
و موسیقی من، شرح دلتنگیِ توست.
بگویم هرچقدر خواستید پیش بروید،
تا جایی که نامش را صدا نزنم..
«هر وقت صدایش نکردم، دست نگه دارید»
جایی میان تو و مرگ.
و‌ هر انسان مقابل مرگ،
چیزی برای از دست ندادن دارد.

#امیرعلی_ق

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☀️🔸🔸🔸

#معنای_زندگی

اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم ؛
بیهوده نزیسته‌ام !
اگر بتوانم رنجی را بکاهم
یا دردی را مرهم نَهَم
یا مرغکی رنجور را به آشیانه باز آورم ؛
حاشا ، حاشا ،
که بیهوده نزیسته‌ام !

#امیلی_دیکنسون

:کسانی که وعده بهشت به ما دادند
چیزی جز جهنم خلق نکردند اثاثِ خانهٔ
خدا عشق است


@Roshanfkrane
#آلبر_کامو: من انسان‌های زیادی را دیده‌ام که مُرده‌اند چون زندگی برایشان ارزش زندگی کردن نداشت.
از همین‌جا به این نتیجه می‌رسم که پرسش درباره #معنای_زندگی ضروری‌ترین پرسش همه‌ی زمان‌هاست.


📚 #روان_درمانی_اگزیستانسیالیسم
🖋 #اروین‌_دی‌_یالوم

#اندیشه

@Roshanfkrane