یادوارهی #میرزاده_عشقی 🌺
(۲۰ آذر ۱۲۷۳ ـ ۱۲ تیر ۱۳۰۳)
🌟 وجودی بیقرار در تکاپوی آزادی
از نخبهگان آلبوم فرزانهگان ایران که انگشت بر درد اصلیِ تاریخی و فرهنگی ایران گذاشت:
فقدان آزادی و سلطهی طبقاتی و فقر #فرهنگی
🖌 #شاعری با شعرهایی بسانِ آینه در مقابل مردم و جامعهاش
شیفتهای مروجِ اندیشهی #آزادی و #دموکراسی
📚🖌🎶
#مناسبت
@Roshanfkrane
(۲۰ آذر ۱۲۷۳ ـ ۱۲ تیر ۱۳۰۳)
🌟 وجودی بیقرار در تکاپوی آزادی
از نخبهگان آلبوم فرزانهگان ایران که انگشت بر درد اصلیِ تاریخی و فرهنگی ایران گذاشت:
فقدان آزادی و سلطهی طبقاتی و فقر #فرهنگی
🖌 #شاعری با شعرهایی بسانِ آینه در مقابل مردم و جامعهاش
شیفتهای مروجِ اندیشهی #آزادی و #دموکراسی
📚🖌🎶
#مناسبت
@Roshanfkrane
🎋 #ایران -یادی کنیم از :
#میرزاده_عشقی
شاعر روزنامه نگار ٬نویسنده ونمایشنامه نویس دوران #مشروطیت
#تاریخ
@Roshanfkrane
#میرزاده_عشقی
شاعر روزنامه نگار ٬نویسنده ونمایشنامه نویس دوران #مشروطیت
#تاریخ
@Roshanfkrane
💢به چه رویی سخن از شادی ما می گویید.؟؟!
دستتان خونی و از عدل خدا می گویید..!
چه غلط ها که نکردید پس پردهِ
دین
تف به درگاه خدایی که شما می گویید
#میرزاده_عشقی
@Roshanfkrane
دستتان خونی و از عدل خدا می گویید..!
چه غلط ها که نکردید پس پردهِ
دین
تف به درگاه خدایی که شما می گویید
#میرزاده_عشقی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف قدیمی «ایران کجاست»
شعر: #میرزاده_عشقی
خواننده: #طاهره_فلاحتی
سهتار: حسین میمنی
تنبک: محمد سیدی
این خرابه قبرستان نه ایران ماست
این خرابه ایران نیست، ایران کجاست؟
#موسیقی
@Roshanfkrane
شعر: #میرزاده_عشقی
خواننده: #طاهره_فلاحتی
سهتار: حسین میمنی
تنبک: محمد سیدی
این خرابه قبرستان نه ایران ماست
این خرابه ایران نیست، ایران کجاست؟
#موسیقی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 دکلمه شعری زیبا از #میرزاده_عشقی با صدای #فریدون_فرح_اندوز
"خاکم به سر،
ز غصه به سر خاک اگر کنم،
خاک وطن که رفت،
چه خاکی به سر کنم..."
#دکلمه #شعر
@Roshanfkrane
"خاکم به سر،
ز غصه به سر خاک اگر کنم،
خاک وطن که رفت،
چه خاکی به سر کنم..."
#دکلمه #شعر
@Roshanfkrane
خاکم به سر، ز غصه به سر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن ای عشق پاک من
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم
#میرزاده_عشقی
@Roshanfkrane
خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
من آن نیم به مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن ای عشق پاک من
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم
#میرزاده_عشقی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 ماندگاران
بررسی زندگی و فعالیت های #میرزاده_عشقی در چند دقیقه
(شاعر،نویسنده،روزنامه نگار و فعال مشروطه)
#بیوگرافی #ادبیات #سیاسی
@Roshanfkrane
بررسی زندگی و فعالیت های #میرزاده_عشقی در چند دقیقه
(شاعر،نویسنده،روزنامه نگار و فعال مشروطه)
#بیوگرافی #ادبیات #سیاسی
@Roshanfkrane
خاکم بسر، ز غصه بسر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت چه خاکی بسر کنم
من آن نیم بمرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم.
۲۰ آذرماه، زادروز #میرزاده_عشقی گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane
خاک وطن که رفت چه خاکی بسر کنم
من آن نیم بمرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم.
۲۰ آذرماه، زادروز #میرزاده_عشقی گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف قدیمی «ایران کجاست»
شعر: #میرزاده_عشقی
خواننده: #طاهره_فلاحتی
سهتار: #حسین_میمنی
تنبک: #محمد_سیدی
@Roshanfkrane
شعر: #میرزاده_عشقی
خواننده: #طاهره_فلاحتی
سهتار: #حسین_میمنی
تنبک: #محمد_سیدی
@Roshanfkrane
هزار بار مرا مرگ به از این سختیست
برای مردم بدبخت، مرگ خوشبختیست
گذشت عمر به جان کندن، ای خدا مُردم!
ز دست اینهمه جان کندن، این چه جانسختیست؟
رسید جان به لبم، هرچه دست و پا کردم
برون نشد دگر این منتهای بدبختیست!
رجال ما همه دزدند و دزد بدنام است
که دزد گردنه بدنام دزد پاتختیست
رجال صالح ما، این رجال خنثایند!
که از رجال دگر، امتیازشان لختیست
زنان کشور ما زندهاند و در کفنند
که این اصول سیهبختی از سیهرختیست!
بمیر عشقی ار آسایش آرزو داری
که هر که مُرد، شد آسوده، زنده در سختیست.
سال ۱۳۳۸ قمری
#میرزاده_عشقی
#حضرت_شعر
@Roshanfkrane
برای مردم بدبخت، مرگ خوشبختیست
گذشت عمر به جان کندن، ای خدا مُردم!
ز دست اینهمه جان کندن، این چه جانسختیست؟
رسید جان به لبم، هرچه دست و پا کردم
برون نشد دگر این منتهای بدبختیست!
رجال ما همه دزدند و دزد بدنام است
که دزد گردنه بدنام دزد پاتختیست
رجال صالح ما، این رجال خنثایند!
که از رجال دگر، امتیازشان لختیست
زنان کشور ما زندهاند و در کفنند
که این اصول سیهبختی از سیهرختیست!
بمیر عشقی ار آسایش آرزو داری
که هر که مُرد، شد آسوده، زنده در سختیست.
سال ۱۳۳۸ قمری
#میرزاده_عشقی
#حضرت_شعر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#میرزاده_عشقی
شاعری عاشق میهن
او نیز مانند دیگر میهن دوستان در خانه اش ترور شد!
کانال روشنفکران
#اندیشه #هنر #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
شاعری عاشق میهن
او نیز مانند دیگر میهن دوستان در خانه اش ترور شد!
کانال روشنفکران
#اندیشه #هنر #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
آتشین طبع تو عشقی که روانست چو آب
رخ دوشیزه فکر از چه فکنده است نقاب
در حجاب است سخن گر چه بود ضد حجاب
بس خرابی ز حجاب است که ناید به حساب
تو سزد بر دگران بدهی درس
سخن آزاد بگو هیچ مترس
شرم چه؟ مرد یکی، بنده و زن یک بنده
زن چه کردست که از مرد شود شرمنده؟
چیست این چادر و روبنده نازیبنده؟
گر کفن نیست بگو چیست پس از این روبنده؟
مرده باد آنکه زنان، زنده به گور افکنده
به جز از مذهب هر کس باشد
سخن اینجای، دگر بس باشد
با من ار یک دو سه گوینده، هم آواز شود
کم کم این زمزمه، در جامعه آغاز شود
با همین زمزمه ها، روی زنان باز شود
زن کند جامه شرم آر و سرافراز شود
لذت زندگی از جامعه احراز شود
ور نه تا زن به کفن سربرده:
نیمی از ملت ایران مرده!!
میرزاده عشقی » نمایشنامه » کفن سیاه »
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
سیدمحمدرضا کردستانی معروف به میرزاده عشقی (زادهٔ ۲۰ آذر ۱۲۷۳ در همدان – ترور در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ در تهران) شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریهٔ قرن بیستم بود.
#شعر #میرزاده_عشقی #حجاب #محمدرضا_کردستانی
@Roshanfkrane
رخ دوشیزه فکر از چه فکنده است نقاب
در حجاب است سخن گر چه بود ضد حجاب
بس خرابی ز حجاب است که ناید به حساب
تو سزد بر دگران بدهی درس
سخن آزاد بگو هیچ مترس
شرم چه؟ مرد یکی، بنده و زن یک بنده
زن چه کردست که از مرد شود شرمنده؟
چیست این چادر و روبنده نازیبنده؟
گر کفن نیست بگو چیست پس از این روبنده؟
مرده باد آنکه زنان، زنده به گور افکنده
به جز از مذهب هر کس باشد
سخن اینجای، دگر بس باشد
با من ار یک دو سه گوینده، هم آواز شود
کم کم این زمزمه، در جامعه آغاز شود
با همین زمزمه ها، روی زنان باز شود
زن کند جامه شرم آر و سرافراز شود
لذت زندگی از جامعه احراز شود
ور نه تا زن به کفن سربرده:
نیمی از ملت ایران مرده!!
میرزاده عشقی » نمایشنامه » کفن سیاه »
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
سیدمحمدرضا کردستانی معروف به میرزاده عشقی (زادهٔ ۲۰ آذر ۱۲۷۳ در همدان – ترور در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ در تهران) شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیّت و مدیر نشریهٔ قرن بیستم بود.
#شعر #میرزاده_عشقی #حجاب #محمدرضا_کردستانی
@Roshanfkrane
هر گناهی، که آدمی عمدا به عالم میکند
احتیاج است: آن که اسبابش فراهم میکند
ورنه، کی عمدا گناه، اولاد آدم میکند؟
یا که از بهر خطا خود را مصمم میکند!
احتیاج است: آن که زو طبع بشر، رم میکند
شادی یکساله را، یکروزه ماتم میکند!
احتیاج است: آن که قدر آدمی کم میکند!
در بر نامرد، پشت مرد را خم میکند!
#شعر #میرزاده_عشقی #محمدرضا_کردستانی
@Roshanfkrane
احتیاج است: آن که اسبابش فراهم میکند
ورنه، کی عمدا گناه، اولاد آدم میکند؟
یا که از بهر خطا خود را مصمم میکند!
احتیاج است: آن که زو طبع بشر، رم میکند
شادی یکساله را، یکروزه ماتم میکند!
احتیاج است: آن که قدر آدمی کم میکند!
در بر نامرد، پشت مرد را خم میکند!
#شعر #میرزاده_عشقی #محمدرضا_کردستانی
@Roshanfkrane
درد وطن
ز اظهار درد، درد مداوا نمیشود
شیرین دهان به گفتن حلوا نمیشود
درمان نما، نه درد که با پا زمین زدن
این بستری ز بستر خود پا نمیشود
میدانم ار که سر خط آزادگی ما
با خون نشد نگاشته، خوانا نمیشود
باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست
لیکن چه چاره با من تنها نمیشود؟
تنها منم که گر نشود حکم قتل من:
حاشا، چنین معاهده امضا نمیشود
گر سیل سیل خون ز در و دشت ملک هم
جاری شود؟ معاهده اجرا نمیشود
مرگی که سر زده به در خلق سر زند
من دربهدر پی وی و پیدا نمیشود
ایرانی ار به سان اروپاییان نشد
ایرانزمین به سان اروپا نمیشود
زحمت برای خود کش که خود به خود
اسباب راحت تو مهیا نمیشود
کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما
با نام مرده، مملکت احیا نمیشود
من روی پاک سجده نهادم تو روی خاک
زاهد برو، معامله ما نمیشود
ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب
دردیست درد ما که مداوا نمیشود
مرغی که آشیانه به گلشن گرفته است
او را دگر به بادیه مأوا نمیشود
جانا فراز دیده، عشقی است جای تو
هرجا مرو، ترا همهجا، جا نمیشود
#میرزاده_عشقی #شعر
@Roshanfkrane
ز اظهار درد، درد مداوا نمیشود
شیرین دهان به گفتن حلوا نمیشود
درمان نما، نه درد که با پا زمین زدن
این بستری ز بستر خود پا نمیشود
میدانم ار که سر خط آزادگی ما
با خون نشد نگاشته، خوانا نمیشود
باید چنین نمود و چنان کرد چاره جست
لیکن چه چاره با من تنها نمیشود؟
تنها منم که گر نشود حکم قتل من:
حاشا، چنین معاهده امضا نمیشود
گر سیل سیل خون ز در و دشت ملک هم
جاری شود؟ معاهده اجرا نمیشود
مرگی که سر زده به در خلق سر زند
من دربهدر پی وی و پیدا نمیشود
ایرانی ار به سان اروپاییان نشد
ایرانزمین به سان اروپا نمیشود
زحمت برای خود کش که خود به خود
اسباب راحت تو مهیا نمیشود
کم گو که کاوه کیست تو خود فکر خود نما
با نام مرده، مملکت احیا نمیشود
من روی پاک سجده نهادم تو روی خاک
زاهد برو، معامله ما نمیشود
ضایع مساز رنج و دوای خود ای طبیب
دردیست درد ما که مداوا نمیشود
مرغی که آشیانه به گلشن گرفته است
او را دگر به بادیه مأوا نمیشود
جانا فراز دیده، عشقی است جای تو
هرجا مرو، ترا همهجا، جا نمیشود
#میرزاده_عشقی #شعر
@Roshanfkrane