⬛️در مراسم شلاق زدن، تکبیر می گویند و صلوات می فرستند!😔🔞
🔻آنچه گفت، کوتاه بود، اما چنان ژرفای رنج-آلودی از خلال آن فریاد می شود که گویا هرآنچه برای توصیف تاریخ دراز آهنگ خونین ادیان یا ایدئولوژی های جزم-اندیش گفتنی است را گفته است؛
سخن منسوب به برونو را می گویم:
« #لعنت_بر_این_جهل_مقدس»
🔻جیوردانو-برونو در سال ۱۵۴۸ در ایتالیا به دنیا آمد. در نوجوانی وارد کلیسا شد تا در بردن مردم به بهشت، به اسقف ها و کاردینال ها کمک کند؛
اما بعدها با نظرات اربابان کلیسا به مخالفت برخاست؛ علت مخالفت با آنها این بود که مروجان دین مسیح بر این عقیده بودند که خورشید در حال حرکت است، اما برونو می گفت زمین در حال حرکت است و چون آباء کلیسا تک صدایی را ترویج می کردند به شدت با وی (برونو) به دشمنی برخاستند.
این مخالفت های طاقت فرسا او را آواره و در-به-در این کشور و آن کشور کرد؛ از ایتالیا به فرانسه و از فرانسه به انگلستان رفت؛ با نیرنگ خواستند که او را به کشور بر گردانده و بازداشت اش کنند.
چنان که می دانیم در این قالب فکری برای رسیدن به هدف، تمسک به هر وسیله ای جایز است. از او در سال ۱۵۹۱ دعوت کردند تا برای تدریس در دانشگاه به ایتالیا بر گردد؛ برگشتن همان بود و دستگیری همان.
نهایتا پس از تحمل ۸ سال حبس در سیاه-چال های مخوف دادگاه انگیزاسیون (تفتیش عقاید)، در روز ۱۷ فوریه سال ۱۶۰۰ میلادی، مجازات او در میدان کامپو-دی-فیوری شهر رم اجرا شد؛
او را به «مرگ از راه زنده سوزانده شدن محکوم کرده بودند؛ چرا که این نحوه از مجازات، آنکه جسم و روح اش آلوده و ناپاک است را پاک می کند»؛ فردوس جای ناپاکان نیست و انسان باید خالص شود.
خلاصه کلام اینکه جمعیت در حالی که دو لبشان بهم می خورد مثل آن که دعا و وردی می خوانند، هیزم ها را آتش زدند تا برای بردن ثواب بیشتر، برونو را به جرم دگر-اندیشی در آتش مجازات بیاندازند.
در آن میانه پیر زنی هیزم به دست در حالی که ذکر خدا می گفت جلو آمد. برونو تا آن وقت ساکت بود. گفته شده است علت سکوت، بریدن و یا مجروح کردن زبان او بوده است تا در هنگام اعدام، سخنان کفرآمیز نگوید.
🔻 برونو نگاهی به پیرزن انداخت و آخرین جمله را گفت؛ جمله ای که طنین اش زمین و آسمان را باهم لرزاند:
« #لعنت_بر_این_جهل_مقدس»
#مذهبی #اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
🔻آنچه گفت، کوتاه بود، اما چنان ژرفای رنج-آلودی از خلال آن فریاد می شود که گویا هرآنچه برای توصیف تاریخ دراز آهنگ خونین ادیان یا ایدئولوژی های جزم-اندیش گفتنی است را گفته است؛
سخن منسوب به برونو را می گویم:
« #لعنت_بر_این_جهل_مقدس»
🔻جیوردانو-برونو در سال ۱۵۴۸ در ایتالیا به دنیا آمد. در نوجوانی وارد کلیسا شد تا در بردن مردم به بهشت، به اسقف ها و کاردینال ها کمک کند؛
اما بعدها با نظرات اربابان کلیسا به مخالفت برخاست؛ علت مخالفت با آنها این بود که مروجان دین مسیح بر این عقیده بودند که خورشید در حال حرکت است، اما برونو می گفت زمین در حال حرکت است و چون آباء کلیسا تک صدایی را ترویج می کردند به شدت با وی (برونو) به دشمنی برخاستند.
این مخالفت های طاقت فرسا او را آواره و در-به-در این کشور و آن کشور کرد؛ از ایتالیا به فرانسه و از فرانسه به انگلستان رفت؛ با نیرنگ خواستند که او را به کشور بر گردانده و بازداشت اش کنند.
چنان که می دانیم در این قالب فکری برای رسیدن به هدف، تمسک به هر وسیله ای جایز است. از او در سال ۱۵۹۱ دعوت کردند تا برای تدریس در دانشگاه به ایتالیا بر گردد؛ برگشتن همان بود و دستگیری همان.
نهایتا پس از تحمل ۸ سال حبس در سیاه-چال های مخوف دادگاه انگیزاسیون (تفتیش عقاید)، در روز ۱۷ فوریه سال ۱۶۰۰ میلادی، مجازات او در میدان کامپو-دی-فیوری شهر رم اجرا شد؛
او را به «مرگ از راه زنده سوزانده شدن محکوم کرده بودند؛ چرا که این نحوه از مجازات، آنکه جسم و روح اش آلوده و ناپاک است را پاک می کند»؛ فردوس جای ناپاکان نیست و انسان باید خالص شود.
خلاصه کلام اینکه جمعیت در حالی که دو لبشان بهم می خورد مثل آن که دعا و وردی می خوانند، هیزم ها را آتش زدند تا برای بردن ثواب بیشتر، برونو را به جرم دگر-اندیشی در آتش مجازات بیاندازند.
در آن میانه پیر زنی هیزم به دست در حالی که ذکر خدا می گفت جلو آمد. برونو تا آن وقت ساکت بود. گفته شده است علت سکوت، بریدن و یا مجروح کردن زبان او بوده است تا در هنگام اعدام، سخنان کفرآمیز نگوید.
🔻 برونو نگاهی به پیرزن انداخت و آخرین جمله را گفت؛ جمله ای که طنین اش زمین و آسمان را باهم لرزاند:
« #لعنت_بر_این_جهل_مقدس»
#مذهبی #اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
Telegram
attach 📎
ما را كدام نفرين
ما را كدام نفرت
در اين كوير سوخته آواره كرده است
ما در كدام عهد
ما در كدام شهر
پا از گليم خويش فراتر نهاده ايم
كز تلخى عقوبت آن در تمام عمر
آسوده نيستيم
ما، كيفر كدام گناه نكرده را
اين گونه بردبار
بر دوش ميكشيم ؟
ما را كدام #لعنت، بيچاره كرده است...
#طاعون
#فريدون_مشيرى
#شعر
@Roshanfkrane
ما را كدام نفرت
در اين كوير سوخته آواره كرده است
ما در كدام عهد
ما در كدام شهر
پا از گليم خويش فراتر نهاده ايم
كز تلخى عقوبت آن در تمام عمر
آسوده نيستيم
ما، كيفر كدام گناه نكرده را
اين گونه بردبار
بر دوش ميكشيم ؟
ما را كدام #لعنت، بيچاره كرده است...
#طاعون
#فريدون_مشيرى
#شعر
@Roshanfkrane