روشنفکران
80.8K subscribers
50.1K photos
42.2K videos
2.39K files
7.01K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
امیر فرشاد ابراهیمی


هنگامی‌که در چکسلواکی در بهار پراگ اعتراضات علیه سیاست‌های شوروی آغاز شد، بخش عمده مردم در موضع بی‌طرفی بودند. آن ها اگر چه علاقمند سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی نبودند، اما انگیزه‌ای هم برای بیان اعتراضات علنی و حضور در راهپیمایی‌ها نداشتند،چون معتقد بودند اگرچه شوروی دیکتاتور است اما آینده چکسلواکی بی شوروی هم گنگ است، ضمن آنکه غرب هم همواره فقط به اعتراض لفظی به سرکوب بهار پراگ بسنده می‌کرد و در عمل کاری انجام نمی‌داد، کشورهای غربی با توجه به واقعیت‌های رویارویی اتمی در جریان جنگ سرد، نه می‌توانستند و نه می‌خواستند در اروپای شرقی به مقابله نظامی و یا سیاسی با شوروی برخیزند.

بهار پراگ را بیشتر جوانان و دانشجویان با شیوه‌های مدنی پیش می‌بردند، راهپیمای های سکوت، ایستادن در معابر عمومی، تجمع در میدان‌ها و ... ؛ اما جمعیت عظیم همچنان در مقابل این اعتراض‌ها سکوت کرده بودند. این بخش خاکستری جامعه بیمناک آینده بودند.
کا گ ب در حزب کمونیست مورد سؤال قرار گرفت و لئونید برژنف، رهبر شوروی به کا گ ب دستور داد تا از هر راهی که می‌تواند نه با نیروی پلیسی و امنیتی، بلکه با ایجاد یک جو روانی قشر خاکستری و بی‌تفاوت جامعه را علیه معترضین بشوراند.

کا گ ب پیشنهاد داد تا نیروهایی از پلیس و وفاداران لباس شخصی حزب به اموال عمومی و همچنین خانه‌های مردم و فروشگاه‌ها حمله ببرند و به غارت و تخریب مشغول بشوند، آن‌ها به باجه تلفن‌های عمومی ایستگاه‌های اتوبوس ماشین‌های مردم و فروشگاه‌ها و خانه‌ها حمله می‌کردند و این‌گونه القا کردند معترضین غارتگر و دشمن مردم هستند؛ رفته‌رفته قشر خاکستری جامعه که از این آشوب‌ها و غارت و تخریب خسته شده بودند به حمایت از حزب و حکومت ‌پرداختند و از آن‌ها ‌خواستند تا جلوی این آشوب‌ها گرفته شود.
کار به‌جایی رسید که اعتراضات عمومی رنگ عوض کرد. حالا همان قشر خاکستری و بی‌تفاوت جامعه بود که به خیابان‌ها ریخته بودند و علیه معترضین شعار می‌دادند و خواستار برقراری آرامش بودند!
این عمل بعدها به #دکترین_سیناترا نیز مشهور شد.

اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای کمونیستی و بلوک شرق از این شیوه خرسند شدند و بعدها در پس هر اعتراضی نسبت به آن اقدام می‌کردند.
سازمان‌های امنیتی بلوک شرق این دکترین را به‌عنوان بخشی از مهندسی عملیات روانی در جامعه بکار گرفتند و در دوره‌های آموزشی خود همواره نسبت به تربیت تیم‌های ضربت باهدف «یارگیری خاکستری» اختصاص می‌دادند.

در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی که سپاه پاسداران با کره شمالی همکاری‌های نظامی و امنیتی خود را آغاز کرد، از میان دانشجویان دانشکده‌های افسری نیروهای پنج‌گانه خود افرادی را به‌منظور آموزش مهندسی عملیات روانی به کره شمالی اعزام کرد.
این دانش‌آموختگان اولین امتحان عملی خود را در حوادث و اعتراضات سال ۱۳۷۴ در اسلامشهر انجام دادند.

سه‌شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۷۴ شهروندان اسلامشهر در اعتراض به گران شدن کرایه‌های مینی‌بوس و سواری‌ها در محلی به نام «سرنوری» دست به اعتراض زدند. درست هنگامیکه آن‌ها فقط شعار می‌دادند در نقطه‌ای دیگر در روز پنج‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۷۴ در خیابان آیه الله کاشانی جماعتی به آب‌رسانی اسلامشهر حمله بردند و با آسیب زدن به آنجا عملاً باعث مختل شدن خدمات شهری و قطع آب اسلامشهر شدند، هم‌زمان گروه دیگری نیز از سمت منطقه چیچکلو اسلامشهر به آتش زدن خودروها و موتورهای پارک شده در خیابان‌ها و شکستن شیشه‌ها و تابلوهای خیابان‌ها مشغول شدند و با شعارهای تند خواستار به آتش کشیدن اسلامشهر شدند!

این غارت و تخریب اموال مردم باعث نارضایتی شهروندان اسلامشهر شد و عملاً این مردم بودند که به معترضین حمله‌ور شدند، نهایتاً در روز جمعه در خیابان تختی قاسم‌آباد جمعیتی چند ده‌هزار نفری به جایگاه نماز جمعه آمدند و خواستار برقراری آرامش شدند، امام‌جمعه اسلامشهر با دلجویی از مردم وعده داد تا سریعاً به ترمیم خرابی‌ها توسط نیروی انتظامی و شهرداری اقدام شود و آرامش برقرار گردد!

شاید پس از اسلامشهر حوادث تیرماه ۱۳۷۸ نیز یکی از ایامی بود که این حرکت امنیتی موفق واقع شد. هنگامی‌که دانشجویان در اعتراضی آرام در حوالی خوابگاه امیرآباد و دانشگاه تهران مشغول بودند، جماعتی از قرارگاه ثارالله به آتش زدن چند ماشین در حوالی بازار تهران و چند بانک در اطراف میدان توحید مشغول شدند و این ذهنیت را به وجود آوردند در اذهان عمومی که دانشجویان به دنبال غارتگری هستند و به حمایت عمومی از آن‌ها نپرداختند.
در روزهای جاری و اعتراضات اخیر نیز دیده‌ شده است که بعضا پلیس است که به تخریب اموال مردم مشغول است نه معترضین!

چاره کار گرفتن فیلم و عکس و انتشار عمومی آنست.

@Roshanfkrane
چرا در حکومت‌های دیکتاتوری و ایدئولوژیک، نیروهای امنیتی به اموال مردم اعم از ماشین و موتور و مغازه و … آسیب می‌زنند؟

یارگیری خاکستری

هنگامی‌که در چکسلواکی در بهار پراگ اعتراضات علیه سیاست‌های شوروی آغاز شد بخش عمده مردم در موضع بی‌طرفی بودند آن ها اگر چه علاقمند سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی نبودند اما انگیزه‌ای هم برای بیان اعتراضات علنی و حضور در راهپیمایی‌ها نداشتند، چون معتقد بودند اگرچه شوروی دیکتاتور است اما آینده چکسلواکی بی شوروی هم گنگ است، کشورهای غربی با توجه به واقعیت‌های رویارویی اتمی در جریان جنگ سرد، نه می‌توانستند و نه می‌خواستند در اروپای شرقی به مقابله نظامی و یا سیاسی با شوروی برخیزند.

بهار پراگ را بیشتر جوانان و دانشجویان با شیوه‌های مدنی پیش می‌بردند،راهپیمای‌های سکوت، ایستادن در معابر عمومی، تجمع در میدان‌ها و … اما جمعیت عظیم همچنان در مقابل این اعتراض‌ها سکوت کرده بودند.

این بخش خاکستری جامعه بیمناک آینده بودند. کا گ ب (سرویس‌اطلاعاتی و امنیتی شوروی) در حزب کمونیست مورد سؤال قرار گرفت و لئونید برژنف،رهبر شوروی به کا گ ب دستور داد تا از هر راهی که می‌تواند نه با نیروی پلیسی و امنیتی بلکه با ایجاد یک جو روانی قشر خاکستری و بی‌تفاوت جامعه را علیه معترضین بشوراند.

کا گ ب پیشنهاد داد تا نیروهایی از پلیس و وفاداران لباس شخصی حزب به اموال عمومی و همچنین خانه‌های مردم و فروشگاه‌ها حمله ببرند و به غارت و تخریب مشغول بشوند، آن‌ها به ایستگاه‌های اتوبوس ماشین‌های مردم و فروشگاه‌ها و خانه‌ها حمله می‌کردند و این‌گونه القا کردند معترضین غارتگرو دشمن مردم هستند؛

رفته‌رفته قشر خاکستری جامعه که از این آشوب‌ها و غارت و تخریب خسته شده بودند به حمایت از حزب و حکومت ‌پرداختند و از آن‌ها ‌خواستند تا جلوی این آشوب‌ها گرفته شود کار به‌جایی رسید که اعتراضات عمومی رنگ عوض کرد حالا همان قشر خاکستری و بی‌تفاوت جامعه بود که به خیابان‌ها ریخته بودند و علیه معترضین شعار می‌دادند و خواستار برقراری آرامش بودند!

این عمل بعدها به دکترین سیناترا نیز مشهور شد. اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق از این شیوه خرسند شدند و بعدها در پس هر اعتراضی نسبت به آن اقدام می‌کردند.

سازمان‌های امنیتی این دکترین را به‌عنوان بخشی از مهندسی عملیات روانی در جامعه بکار گرفتند و در دوره‌های آموزشی خود همواره نسبت به تربیت تیم‌های ضربت باهدف”یارگیری خاکستری”اختصاص می‌دادند.

#اجتماعی #دکترین_سیناترا

@Roshanfkrane