🔹#علیرضا_مکرمی :
تو رو خدا یکم بترسین...
🔹#محمدعلی_جنت_خواه:
جهنمی که تو فومن درست کردن، نه قطعی گاز داره نه قطعی برق.
متاسفانه در مملکتداری، فعلا ۲ هیچ از «جهنم فومن» عقب افتادیم.
#انتقادات #مذهبی #اجتماعی
@Roshanfkrane
تو رو خدا یکم بترسین...
🔹#محمدعلی_جنت_خواه:
جهنمی که تو فومن درست کردن، نه قطعی گاز داره نه قطعی برق.
متاسفانه در مملکتداری، فعلا ۲ هیچ از «جهنم فومن» عقب افتادیم.
#انتقادات #مذهبی #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔴 رئیس دستگاه قضا نباید منصوب رهبری باشد
✍️ #شهابالدین_حائری شیرازی
اینجا ببینید دیروز یک دادگاه تجاری در ایالات متحده، حکم و دستور مهم ترامپ در خصوص تعرفه ها که محوری ترین و مهمترین کار ترامپ از ابتدای این دوره ریاست جمهوریش هست را تعلیق کرد.
این حکم اگر چه در دادگاه تجدید نظر اینجا نقض شد اما به وضوح فصل الخطاب بودن دستگاه قضا را در دعاوی به رخ همگان کشید.
اختیارات ترامپ را می توان با اختیارات رهبری ایران مقایسه کرد اما اختیارات قوه قضائیه ایران را هرگز با استقلال قضات و هیمنه دستگاه قضای آمریکا نمی توان مقایسه کرد.
آنها دریافتند پیشرفت و توسعه در همه ابعاد فقط و فقط در سایه یک دستگاه قضای مستقل و مقتدر که از هیچکس و هیچ جایگاهی حساب نبرد شدنی است.
اینجا اما امام جمعه تهران متهم به تصرف شخصی در زمین حوزه علمیه به ارزش هزار میلیارد تومان می شود اما نه تنها برخوردی با وی نمی شود که با بی توجهی به افکار عمومی همه چیز توجیه می شود تا وی همچنان بر مردم نماز جمعه بخواند و اِتقِ الله بگوید به خلق الله.
چندتا حقوقدان می خواهند از رهبری به محکمه شکایت کنند بابت مرگ و میرهای ناشی تاخیر در واردات واکسن اما همین شکایت موجب تشکیل پرونده علیه خودشان شد تا دیگر پایشان را از گلیمشان دراز تر نکنند و ناباورانه به زندان افتادند.
واقعا با چنین دستگاه قضایی می شود فرضا به پرونده های مهمی چون چای دبش انچنان که سزاوار است یا انفجار بندر شهید رجایی امید بست.
آیا آن دو وزیر دولت سید محرومان! که به یکی دوسال زندان محکوم شدند سزاوار همین قدر توبیخ و تنبیه بودند در بزرگترین پرونده اختلاس تاریخ ایران؟
به گمان من مهمترین عامل در عدم تحقق قوه قضائیه مقتدر در مملکت ما منصوب شدن رئیس دستگاه قضا توسط رهبر است و از مهمترین بخشهای قانون اساسی که بایست تغییر کند تا این مملکت روی سعادت ببیند همین تغییر ساختار دستگاه قضاست تا استقلال عینی و عملی در قبال دستگاه رهبری داشته باشد.
ریاست دستگاه قضا می تواند توسط نمایندگان قضات و وکلای دادگستری تعیین شود، به نحوی که بتواند استقلال خود را نسبت به همه دستگاههای دیگر حفظ کند.
به گمان من اقتدار دستگاه قضا ضامن حسن عملکرد همه دستگاهها از جمله نهاد رهبری است که بیشترین اختیارات و مسئولیتها را دارد و تا آن اقتدار و استقلال در میان نباشد، فساد و تباهی در این مملکت گسترده و گسترده تر خواهد شد و ارباب قدرت خود را در امان خواهند دید، اگر چه به عمد یا خطا جان هزاران نفر را گرفته باشند یا میلیاردها دلار در اثر سوء عمل یا ترک فعل صاحبان قدرت، به هدر رفته باشد.
انتهای متن را با این روایت پیامبر (ص) به پایان می برم که فرمود: نابود شدند حکومتها و امتها از اینکه حکم را و تادیب را بر فرودستان جاری می کردند نه اصحاب قدرت.(اینجا)
9خرداد 1404 / شیراز
@virayeshe_zehn
#انتقادات #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍️ #شهابالدین_حائری شیرازی
اینجا ببینید دیروز یک دادگاه تجاری در ایالات متحده، حکم و دستور مهم ترامپ در خصوص تعرفه ها که محوری ترین و مهمترین کار ترامپ از ابتدای این دوره ریاست جمهوریش هست را تعلیق کرد.
این حکم اگر چه در دادگاه تجدید نظر اینجا نقض شد اما به وضوح فصل الخطاب بودن دستگاه قضا را در دعاوی به رخ همگان کشید.
اختیارات ترامپ را می توان با اختیارات رهبری ایران مقایسه کرد اما اختیارات قوه قضائیه ایران را هرگز با استقلال قضات و هیمنه دستگاه قضای آمریکا نمی توان مقایسه کرد.
آنها دریافتند پیشرفت و توسعه در همه ابعاد فقط و فقط در سایه یک دستگاه قضای مستقل و مقتدر که از هیچکس و هیچ جایگاهی حساب نبرد شدنی است.
اینجا اما امام جمعه تهران متهم به تصرف شخصی در زمین حوزه علمیه به ارزش هزار میلیارد تومان می شود اما نه تنها برخوردی با وی نمی شود که با بی توجهی به افکار عمومی همه چیز توجیه می شود تا وی همچنان بر مردم نماز جمعه بخواند و اِتقِ الله بگوید به خلق الله.
چندتا حقوقدان می خواهند از رهبری به محکمه شکایت کنند بابت مرگ و میرهای ناشی تاخیر در واردات واکسن اما همین شکایت موجب تشکیل پرونده علیه خودشان شد تا دیگر پایشان را از گلیمشان دراز تر نکنند و ناباورانه به زندان افتادند.
واقعا با چنین دستگاه قضایی می شود فرضا به پرونده های مهمی چون چای دبش انچنان که سزاوار است یا انفجار بندر شهید رجایی امید بست.
آیا آن دو وزیر دولت سید محرومان! که به یکی دوسال زندان محکوم شدند سزاوار همین قدر توبیخ و تنبیه بودند در بزرگترین پرونده اختلاس تاریخ ایران؟
به گمان من مهمترین عامل در عدم تحقق قوه قضائیه مقتدر در مملکت ما منصوب شدن رئیس دستگاه قضا توسط رهبر است و از مهمترین بخشهای قانون اساسی که بایست تغییر کند تا این مملکت روی سعادت ببیند همین تغییر ساختار دستگاه قضاست تا استقلال عینی و عملی در قبال دستگاه رهبری داشته باشد.
ریاست دستگاه قضا می تواند توسط نمایندگان قضات و وکلای دادگستری تعیین شود، به نحوی که بتواند استقلال خود را نسبت به همه دستگاههای دیگر حفظ کند.
به گمان من اقتدار دستگاه قضا ضامن حسن عملکرد همه دستگاهها از جمله نهاد رهبری است که بیشترین اختیارات و مسئولیتها را دارد و تا آن اقتدار و استقلال در میان نباشد، فساد و تباهی در این مملکت گسترده و گسترده تر خواهد شد و ارباب قدرت خود را در امان خواهند دید، اگر چه به عمد یا خطا جان هزاران نفر را گرفته باشند یا میلیاردها دلار در اثر سوء عمل یا ترک فعل صاحبان قدرت، به هدر رفته باشد.
انتهای متن را با این روایت پیامبر (ص) به پایان می برم که فرمود: نابود شدند حکومتها و امتها از اینکه حکم را و تادیب را بر فرودستان جاری می کردند نه اصحاب قدرت.(اینجا)
9خرداد 1404 / شیراز
@virayeshe_zehn
#انتقادات #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
Telegram
Vahid Online وحید آنلاین
دادگاهی در آمریکا تعرفههای «روز رهایی» ترامپ را متوقف کرد
یک دادگاه تجاری در ایالات متحده با صدور حکمی وسیع اکثر تعرفههای اعلامشده توسط رئیسجمهور آمریکا در «روز آزادی» را ملغی اعلام کرد و گفت که دونالد ترامپ با اعمال تعرفههای فراگیر بر واردات از شرکای…
یک دادگاه تجاری در ایالات متحده با صدور حکمی وسیع اکثر تعرفههای اعلامشده توسط رئیسجمهور آمریکا در «روز آزادی» را ملغی اعلام کرد و گفت که دونالد ترامپ با اعمال تعرفههای فراگیر بر واردات از شرکای…
نجات در لبه فروپاشی
تا جایی که به تاریخ دفاعی بر می گردد، این تصور که برخی رژیم های حکومتی در برابر دشمنان بیرونی و یا مخالفت گسترده درونی تا آخرین گلوله ایستادگی می کنند، ابلهانه است. برعکس رژیم های حکومتی پس از دوره ای مقاومت در برابر دشمنان و یا رقبای داخلی، سرانجام برای جلوگیری از فروپاشی کامل، ناگزیر به سازش و تسلیم شده اند.
در واقع ممکن است رژیم های حکومتی تا لبه پرتگاه عقب نشینی کنند، ولی سرانجام برای ماندن در قدرت تن به سازش خواهند داد. به چگونگی فروپاشی سلسله چینگ در چین(۱۹۱۱)، فروپاشی روسیه تزاری(۱۹۱۷)، فروپاشی اتحاد شوروی، تسلیم امپراتوری ژاپن(۱۹۴۵)، فروپاشی سلسله قاجار(۱۳۰۴ خورشیدی) و ...بنگرید.
بنابراین تفسیرهای مبتنی بر مقاومت برخی رژیم ها حتی تا برپایی عاشورا و کربلا، اغلب سخت عبث و بی مایه است. کمنرین گمانی نبست که رژیم سیاسی غیر مردمی، برای استمرار باقی ماندن در قدرت، با فرض تداوم فشار، تن به هر گونه سازشی خواهد داد.
#یدالله_کریمی_پور
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
تا جایی که به تاریخ دفاعی بر می گردد، این تصور که برخی رژیم های حکومتی در برابر دشمنان بیرونی و یا مخالفت گسترده درونی تا آخرین گلوله ایستادگی می کنند، ابلهانه است. برعکس رژیم های حکومتی پس از دوره ای مقاومت در برابر دشمنان و یا رقبای داخلی، سرانجام برای جلوگیری از فروپاشی کامل، ناگزیر به سازش و تسلیم شده اند.
در واقع ممکن است رژیم های حکومتی تا لبه پرتگاه عقب نشینی کنند، ولی سرانجام برای ماندن در قدرت تن به سازش خواهند داد. به چگونگی فروپاشی سلسله چینگ در چین(۱۹۱۱)، فروپاشی روسیه تزاری(۱۹۱۷)، فروپاشی اتحاد شوروی، تسلیم امپراتوری ژاپن(۱۹۴۵)، فروپاشی سلسله قاجار(۱۳۰۴ خورشیدی) و ...بنگرید.
بنابراین تفسیرهای مبتنی بر مقاومت برخی رژیم ها حتی تا برپایی عاشورا و کربلا، اغلب سخت عبث و بی مایه است. کمنرین گمانی نبست که رژیم سیاسی غیر مردمی، برای استمرار باقی ماندن در قدرت، با فرض تداوم فشار، تن به هر گونه سازشی خواهد داد.
#یدالله_کریمی_پور
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
برای ماموستا شریف
🔴 سلامی چو بوی خوش آشنایی
✍#اجلال_قوامی
🔸اولین مراسم " جایزه قلم هه ژار" در سنندج در حالی برگزار شد که هم تحسین اهالی ادب و فرهنگ کوردی را به دنبال داشت و هم گلایه و شکوه هایی از برخی کاستی ها که برای چنین مراسمی که در نوع خود اولین بود، جای تعجبی نداشت.اما این مراسم یک چهره داشت.او که در سال های دور برای آموزش زبان کوردی از اولین ها بود و مرارت های بسیار کشید و دشنام و تهمت های بسیاری را به جان خرید.آرام و با نگاهی عمیق در مراسم " جایزه قلم ههژار "نشسته بود.شریف حسین پناهی که به " ماموستا شریف" شهره خاص و عام است.چهره ای که سالیان سال از سنندج رفت و در عزلت و انزوا زیست.او بعد از سال های گوشه گیری و انزوا به سنندج برگشت.شریف زبان کوردی را با کتاب " ملوانکه ی شین" می شناسند.مجموعه شعری که در ابتدای انقلاب ۵۷ خوش درخشید و در حافظه تاریخی ما ثبت و ضبط شد.شریف هم به نام و هم به صفت شریف اهالی ا دب و فرهنگ کوردی است.به تهمت ها و جفاها وقعی ننهاد و تلاش بسیار او در تعالی آموزش زبان کوردی همچنان ورد زبان ها است.دل مان خون شد از غصه این سال ها که ماموستا کجایی؟ ز کوی مغان روی بر نگرداند و فروخت به خلایق مفتاح مشکل گشایی.شمع خلوتگه پارسایی بود و زحد می برد شیوه وفایی.دل خسته او هنوز همتی هست و از سنگین دلان نخواهد مومیایی.رفیقانش چنان عهد صحبت شکستند که گویی نبوده ست خود آشنایی.شریف از جور دوران نداشت شکایتی و در سکوت و عزلت به خویشتن خویش می اندیشید و پس از سال ها گوشه نشینی از سایه به آفتاب آمد.نروند اهل نظر از بینایی.شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان.
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔴 سلامی چو بوی خوش آشنایی
✍#اجلال_قوامی
🔸اولین مراسم " جایزه قلم هه ژار" در سنندج در حالی برگزار شد که هم تحسین اهالی ادب و فرهنگ کوردی را به دنبال داشت و هم گلایه و شکوه هایی از برخی کاستی ها که برای چنین مراسمی که در نوع خود اولین بود، جای تعجبی نداشت.اما این مراسم یک چهره داشت.او که در سال های دور برای آموزش زبان کوردی از اولین ها بود و مرارت های بسیار کشید و دشنام و تهمت های بسیاری را به جان خرید.آرام و با نگاهی عمیق در مراسم " جایزه قلم ههژار "نشسته بود.شریف حسین پناهی که به " ماموستا شریف" شهره خاص و عام است.چهره ای که سالیان سال از سنندج رفت و در عزلت و انزوا زیست.او بعد از سال های گوشه گیری و انزوا به سنندج برگشت.شریف زبان کوردی را با کتاب " ملوانکه ی شین" می شناسند.مجموعه شعری که در ابتدای انقلاب ۵۷ خوش درخشید و در حافظه تاریخی ما ثبت و ضبط شد.شریف هم به نام و هم به صفت شریف اهالی ا دب و فرهنگ کوردی است.به تهمت ها و جفاها وقعی ننهاد و تلاش بسیار او در تعالی آموزش زبان کوردی همچنان ورد زبان ها است.دل مان خون شد از غصه این سال ها که ماموستا کجایی؟ ز کوی مغان روی بر نگرداند و فروخت به خلایق مفتاح مشکل گشایی.شمع خلوتگه پارسایی بود و زحد می برد شیوه وفایی.دل خسته او هنوز همتی هست و از سنگین دلان نخواهد مومیایی.رفیقانش چنان عهد صحبت شکستند که گویی نبوده ست خود آشنایی.شریف از جور دوران نداشت شکایتی و در سکوت و عزلت به خویشتن خویش می اندیشید و پس از سال ها گوشه نشینی از سایه به آفتاب آمد.نروند اهل نظر از بینایی.شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان.
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
سفیر ایران در عربستان:
قاسمی رو آزاد کردیم ولی برخی امور قابل گفتن نیست.
#مذهبی #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
قاسمی رو آزاد کردیم ولی برخی امور قابل گفتن نیست.
#مذهبی #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
♦️ بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در حمایت از اعتصابات کامیونداران
در طول نزدیک به نیم قرن حاکمیت جمهوری اسلامی بر این سرزمین ، هر روز شاهد افزایش فشارهای اقتصادی بر اقشار آسیب پذیر اجتماعی بویژه کارگران ، معلمان و بازنشستگان بوده ایم .به طوریکه در شرایط کنونی اکثریت آنها بنا بر آمارهای رسمی زیر خط فقر مشغول گذران زندگی خود هستند .
زیستی طاقت فرسا که به مرگ تدریجی تبدیل شده است و بویژه در طول یک دهه گذشته در نتیجه افزایش فشارهای اقتصادی که تحریم های بین المللی، که خود محصول سیاست های حاکمیتی است ، یکی از دلایل آن بوده است ، به مرز بحران رسیده است .
افزایش آمار های خودکشی ، قتل های خانوادگی ، رشد تصاعدی بزهکاری های اجتماعی ، آمار وحشتناک کودکان بازمانده از تحصیل، مهاجرت وسیع جوانان و نخبگان دانشگاهی و ...همگی نشان هایی از این بحران هستند .
از طرف دیگر پاسخ حاکمیت و نیروهای امنیتی اش ، به هرگونه تشکل یابی و اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی ، سرکوب ، پرونده سازی و فشارهای امنیتی است .
نمونه روشن آن بازداشت و صدور حبس های طولانی برای دهها فعال کارگری ، فعال صنفی معلمان و فعالان بازنشستگی ، در طول سال های اخیر است .
در چنین شرایطی است که در طول هفته جاری شاهد اعتصابات کامیونداران در سراسر کشور برای پیگیری حقوق صنفی شان می باشیم .
مطالبه گری مسالمت آمیزی که واکنشی است به افزایش فشار های هر چه بیشتر اقتصادی و معیشتی بر زندگی این عزیزان زحمتکش که از طرف حاکمیت کانالیزه می شود .
اعتراض به کاهش سهمیه گازوئیل ، افزایش نرخ بیمه تامین اجتماعی ، عدم افزایش دستمزد و کرایه حمل بار متناسب با تورم حاکم بر اقتصاد و فقدان ایمنی های لازم شغلی و بویژه توجه به مسیرهای حمل و نقل فرسوده بخشی از مطالبات به حق کامیونداران بوده است که با وجود پیگیری های متعدد از طرف حاکمیت پاسخی شایسته دریافت نکرده است .
حال که کامیونداران از سر استیصال دست به اعتصاب گسترده در سراسر کشور زده اند ، پاسخ حاکمیت نه چاره جویی و ارائه راه حل مناسب که بکارگیری امکانات حمل و نقل نیروی نظامی همچون سپاه برای شکستن اعتصابات و تلاش در جهت ارعاب و بازداشت تعدادی از پیشگامان این اعتصاب سراسری بوده است .این همان الگوی ثابتی است که در همه این سال ها در برخورد با اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی اقشار مختلف اجتماعی به کار رفته است .
ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، که در طول بیش از دو دهه فعالیت صنفی و مدنی ، بارها متحمل هزینه های فراوان در پیگیری مطالبات به حق خود شده ایم ، خود را همدرد و هم سرنوشت اقشار مختلف اجتماعی بویژه کارگران حوزه حمل و نقل دانسته و از اعتصابات آنها حمایت می کنیم .
از نظر ما تنها مسیر صحیح پیگیری و قابل تحقق این مطالبات گسترده ، پیوند جنبش های مطالبه گری است و مطالبات هیچ قشری خارج از این اتحاد سرنوشت ساز دست یافتنی نیست .
ما به حاکمیت هشدار می دهیم ، که این الگوی تکراری سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی ، نمی تواند برای همیشه تداوم یابد و خواهان پاسخ شایسته به مطالبات به حق کامیونداران و آزادی اعتصاب کنندگان بازداشتی هستیم .
#اجتماعی
@Roshanfkrane
در طول نزدیک به نیم قرن حاکمیت جمهوری اسلامی بر این سرزمین ، هر روز شاهد افزایش فشارهای اقتصادی بر اقشار آسیب پذیر اجتماعی بویژه کارگران ، معلمان و بازنشستگان بوده ایم .به طوریکه در شرایط کنونی اکثریت آنها بنا بر آمارهای رسمی زیر خط فقر مشغول گذران زندگی خود هستند .
زیستی طاقت فرسا که به مرگ تدریجی تبدیل شده است و بویژه در طول یک دهه گذشته در نتیجه افزایش فشارهای اقتصادی که تحریم های بین المللی، که خود محصول سیاست های حاکمیتی است ، یکی از دلایل آن بوده است ، به مرز بحران رسیده است .
افزایش آمار های خودکشی ، قتل های خانوادگی ، رشد تصاعدی بزهکاری های اجتماعی ، آمار وحشتناک کودکان بازمانده از تحصیل، مهاجرت وسیع جوانان و نخبگان دانشگاهی و ...همگی نشان هایی از این بحران هستند .
از طرف دیگر پاسخ حاکمیت و نیروهای امنیتی اش ، به هرگونه تشکل یابی و اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی ، سرکوب ، پرونده سازی و فشارهای امنیتی است .
نمونه روشن آن بازداشت و صدور حبس های طولانی برای دهها فعال کارگری ، فعال صنفی معلمان و فعالان بازنشستگی ، در طول سال های اخیر است .
در چنین شرایطی است که در طول هفته جاری شاهد اعتصابات کامیونداران در سراسر کشور برای پیگیری حقوق صنفی شان می باشیم .
مطالبه گری مسالمت آمیزی که واکنشی است به افزایش فشار های هر چه بیشتر اقتصادی و معیشتی بر زندگی این عزیزان زحمتکش که از طرف حاکمیت کانالیزه می شود .
اعتراض به کاهش سهمیه گازوئیل ، افزایش نرخ بیمه تامین اجتماعی ، عدم افزایش دستمزد و کرایه حمل بار متناسب با تورم حاکم بر اقتصاد و فقدان ایمنی های لازم شغلی و بویژه توجه به مسیرهای حمل و نقل فرسوده بخشی از مطالبات به حق کامیونداران بوده است که با وجود پیگیری های متعدد از طرف حاکمیت پاسخی شایسته دریافت نکرده است .
حال که کامیونداران از سر استیصال دست به اعتصاب گسترده در سراسر کشور زده اند ، پاسخ حاکمیت نه چاره جویی و ارائه راه حل مناسب که بکارگیری امکانات حمل و نقل نیروی نظامی همچون سپاه برای شکستن اعتصابات و تلاش در جهت ارعاب و بازداشت تعدادی از پیشگامان این اعتصاب سراسری بوده است .این همان الگوی ثابتی است که در همه این سال ها در برخورد با اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی اقشار مختلف اجتماعی به کار رفته است .
ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، که در طول بیش از دو دهه فعالیت صنفی و مدنی ، بارها متحمل هزینه های فراوان در پیگیری مطالبات به حق خود شده ایم ، خود را همدرد و هم سرنوشت اقشار مختلف اجتماعی بویژه کارگران حوزه حمل و نقل دانسته و از اعتصابات آنها حمایت می کنیم .
از نظر ما تنها مسیر صحیح پیگیری و قابل تحقق این مطالبات گسترده ، پیوند جنبش های مطالبه گری است و مطالبات هیچ قشری خارج از این اتحاد سرنوشت ساز دست یافتنی نیست .
ما به حاکمیت هشدار می دهیم ، که این الگوی تکراری سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز صنفی و مدنی ، نمی تواند برای همیشه تداوم یابد و خواهان پاسخ شایسته به مطالبات به حق کامیونداران و آزادی اعتصاب کنندگان بازداشتی هستیم .
#اجتماعی
@Roshanfkrane
♦️کنایه داماد حسن روحانی به تندروها: برای آبروریزی و افتضاحی که قاسمیان به بار آورده حلقه گل دور گردنش می اندازند!
🔹خجالت نکشید مدال هم بدهی، نه مدال شجاعت مدال حماقت ! منافع ملی کیلویی چند؟ دوزار دیپلماسی کیلویی چند؟ دل خوش سیری چند؟
روزگاری ایران شناسان ایران را به فرهنگ میشناختند امروز به شخصیت قاسمیان
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔹خجالت نکشید مدال هم بدهی، نه مدال شجاعت مدال حماقت ! منافع ملی کیلویی چند؟ دوزار دیپلماسی کیلویی چند؟ دل خوش سیری چند؟
روزگاری ایران شناسان ایران را به فرهنگ میشناختند امروز به شخصیت قاسمیان
#اجتماعی
@Roshanfkrane
سر نظام تان را برای هر کس و ناکس نبرید
#یاشار_سلطانی :
یعنی جمهوری اسلامی قراره #بچه_نیکزاد رو هم گردن بگیره؟ بندازید گردن نظام؟
چقدر نادان هستید به مولا.
چقدر احمقید.
برای حکومت خودتان حداقل شان و احترام قائل بشید.
سر حکومتتان را برای هر کس و ناکسی نبرید.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
#یاشار_سلطانی :
یعنی جمهوری اسلامی قراره #بچه_نیکزاد رو هم گردن بگیره؟ بندازید گردن نظام؟
چقدر نادان هستید به مولا.
چقدر احمقید.
برای حکومت خودتان حداقل شان و احترام قائل بشید.
سر حکومتتان را برای هر کس و ناکسی نبرید.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
چرا رانندگان مانند پرستاران و نانوایان بیپناه هستند.
✍️دکتر نظام بهرامی کمیل ...
رانندگان وسایل سنگین از یک خرداد اعتصاب کردند.
چهار دلیل اصلی اعتصاب رانندگان عبارتند از :
1_ گران شدن گازوئیل و ناعادلانه بودن میزان تخصیص سوخت یارانهای...
2_ عدم تناسب افزایش کرایه حمل بار، با تورم سالانه
و مخارج تعمیر و نگهداری ماشین در چند سال گذشته...
3_ افزایش نامتناسب حق کمیسیون و بیمه و ناکارآمد بودن بیمه تکمیلی...
4_ نامناسب بودن خدمات زیر ساختی از جاده و پارکینگ و پایانههای باربری تا اجحاف شرکتهای حمل و نقل...
اگر بخواهیم خواسته رانندگان را در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه "بیعدالتی" است.
رانندگان مانند "پرستاران" و "نانوایان" از آن گروه مشاغل هستند که از یکطرف مستقیم زیر نظر سیستم قیمتگذاری دستوری دولتی هستند
و از طرف دیگر دارای صنف و اتحادیه قوی یا رابطه و لابی دولتی نیستند که بتوانند از حقوق صنفیشان دفاع کنند...
پزشکان با ابزارهای قدرتی مانند سازمان نظام پزشکی، وزیر بهداشتی که همیشه پزشک بوده و کمیسیون بهداشت در مجلس که تقریبا همه اعضایشان پزشک هستند ، توانستهاند از حقوق خود دفاع کنند.
اما پرستاران همیشه تحت ظلم و بیعدالتی بودهاند..!!
چون هیچکدام از این ابزارهای قدرت را نداشتهاند.
رانندگان هم هیچ ابزاری برای دفاع از حقوقشان دربرابر دولت و سازمان حمل و نقل جادهای ندارند.
در چند سال گذشته دولت قیمت بلیط اتوبوس را بطور متوسط سالانه بیست درصد بالا برده است،
درحالی که در همین سالها تورم سالانه نزدیک چهل درصد بوده
و قیمت لاستیک و وسایل یدکی و هزینه مکانیک و تعمیرکار حتی از این هم بیشتر افزایش یافته است.
اتوبوسداران مانند کامیونداران اعتصاب سراسری نکردند، آنها به مرور از این شغل خارج شدند
و نتیجه آن شد که امروز تهیه بلیط حتی برای مسافرت به مرکز استانهای معروف برای مسافرین بسیار مشکل شده است...
البته در ایام ماه محرم و اربعین که باید از مسافرت با اتوبوس کاملا چشمپوشی کرد..
به همین ترتیب، پرستاران هم که به جز تبعیض و سرکوب و وعده چیزی ندیدند به مرور از این شغل خارج شدند..
نگویید به ما ربطی ندارد، همه ما با افزایش مرگ و میر ناشی از استاندارد نبودن خدمات پرستاری تاوان آن را میدهیم، حتی آن پزشکانی که خود را دیدند ولی پرستاران را ندیدند...
هزینه ظلم به رانندگان را نیز همه ما پرداخت خواهیم کرد...
دیر یا زود، مستقیم یا غیرمستقیم تاوان آن را همه خواهیم داد...
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍️دکتر نظام بهرامی کمیل ...
رانندگان وسایل سنگین از یک خرداد اعتصاب کردند.
چهار دلیل اصلی اعتصاب رانندگان عبارتند از :
1_ گران شدن گازوئیل و ناعادلانه بودن میزان تخصیص سوخت یارانهای...
2_ عدم تناسب افزایش کرایه حمل بار، با تورم سالانه
و مخارج تعمیر و نگهداری ماشین در چند سال گذشته...
3_ افزایش نامتناسب حق کمیسیون و بیمه و ناکارآمد بودن بیمه تکمیلی...
4_ نامناسب بودن خدمات زیر ساختی از جاده و پارکینگ و پایانههای باربری تا اجحاف شرکتهای حمل و نقل...
اگر بخواهیم خواسته رانندگان را در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه "بیعدالتی" است.
رانندگان مانند "پرستاران" و "نانوایان" از آن گروه مشاغل هستند که از یکطرف مستقیم زیر نظر سیستم قیمتگذاری دستوری دولتی هستند
و از طرف دیگر دارای صنف و اتحادیه قوی یا رابطه و لابی دولتی نیستند که بتوانند از حقوق صنفیشان دفاع کنند...
پزشکان با ابزارهای قدرتی مانند سازمان نظام پزشکی، وزیر بهداشتی که همیشه پزشک بوده و کمیسیون بهداشت در مجلس که تقریبا همه اعضایشان پزشک هستند ، توانستهاند از حقوق خود دفاع کنند.
اما پرستاران همیشه تحت ظلم و بیعدالتی بودهاند..!!
چون هیچکدام از این ابزارهای قدرت را نداشتهاند.
رانندگان هم هیچ ابزاری برای دفاع از حقوقشان دربرابر دولت و سازمان حمل و نقل جادهای ندارند.
در چند سال گذشته دولت قیمت بلیط اتوبوس را بطور متوسط سالانه بیست درصد بالا برده است،
درحالی که در همین سالها تورم سالانه نزدیک چهل درصد بوده
و قیمت لاستیک و وسایل یدکی و هزینه مکانیک و تعمیرکار حتی از این هم بیشتر افزایش یافته است.
اتوبوسداران مانند کامیونداران اعتصاب سراسری نکردند، آنها به مرور از این شغل خارج شدند
و نتیجه آن شد که امروز تهیه بلیط حتی برای مسافرت به مرکز استانهای معروف برای مسافرین بسیار مشکل شده است...
البته در ایام ماه محرم و اربعین که باید از مسافرت با اتوبوس کاملا چشمپوشی کرد..
به همین ترتیب، پرستاران هم که به جز تبعیض و سرکوب و وعده چیزی ندیدند به مرور از این شغل خارج شدند..
نگویید به ما ربطی ندارد، همه ما با افزایش مرگ و میر ناشی از استاندارد نبودن خدمات پرستاری تاوان آن را میدهیم، حتی آن پزشکانی که خود را دیدند ولی پرستاران را ندیدند...
هزینه ظلم به رانندگان را نیز همه ما پرداخت خواهیم کرد...
دیر یا زود، مستقیم یا غیرمستقیم تاوان آن را همه خواهیم داد...
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
بدهکاری تاریخی معترضان متمول
✍ ناصر دانشفر
گمان نگارنده آن است که هیچ رسانهای به اندازهٔ تلویزیون امکان اثرگذاری بر مردم یک جامعه را ندارد. بنا ندارم که از تأثیر شگرف دیگر رسانهها به ویژه فضای مجازی بکاهم و آن را نادیده بگیرم. اما تلویزیون چیز دیگری است و شاید به همین دلیل باشد که جمهوریاسلامی تا زمانی که سازمان صدا و سیما از ملی به میلی تغییر فاز نداده بود، از مقبولیت و مشروعیت نسبتاً قابل قبولی برخوردار بود. البته که معلوم است، این به معنای درستی و ارزشمندی این رخداد نیست. به عبارت دیگر نه فقط در ایران که در قریب به اتفاق کشورهای جهان از تلویزیون برای القای منویات حاکمیت بهره میگیرند و خواستههای خود را به مردم خود القاء مینمایند. این موضوع حتی در مورد تلویزیونهای خصوصی هم کم و بیش صادق است و آنها هم به هرحال برای دستیابی به مقصود خود متحمل هزینه میشوند.
شاید بیش از سه دهه است که نیاز مبرم به وجود یک تلویزیون متعلق به اپوزیسیون نظام احساس شده و در این راستا کارهای متعدد و گاهاً قابلتوجهی صورت پذیرفته است، اما تقریباً همهٔ این تلاشها آنگونه که باید نبوده است.
شوربختانه بسیاری از تلویزیونهای مخالف نظام از کیسهٔ دولتها ارتزاق میکنند و به ناچار تابع سیاستگذاریهای آنان میباشند. علاوه براین به جز تلویزیون من و تو، اینترنشنال و تا حدودی وی او ای، از گردانندگان متبحر و صاحب فهم رسانه محروم بوده و کارشان در حد یک رادیوی تصویری بوده و لذا برد بسیار ناچیز و اثرگذاری اندکی داشتهاند.
نمیتوان انکار کرد که در این مسیر بیبیسی که یک رسانهٔ حرفهای است و سه تلویزیون نامبرده بالا نقش ارزندهای ایفا نموده و انحصار رسانهای صدا و سیمای نظام را شکستهاند، اما با توجه به وابستگی این رسانهها به دولتهای متخاصم که آنها را متعهد به اجرای سیاستگذاریهای آنان مینماید، این تلویزیونها نیز نتوانستهاند که اطمینان اکثریت مردم ایران را با خود داشته باشند.
به گمان این کنشگر نه چندان مطرح سیاسی و اجتماعی که قلمش به ظاهر به حکم قانون شکسته شده و اجازهٔ فعالیت در همین قلمرو محدود فضای مجازی را هم نخواهد داشت، اپوزیسیون غیروابسته به بیگانگان، برخوردار از سلامت و مورد اطمینان بخش بزرگی از جامعه، نیاز به یک تلویزیون مستقل و حرفهای دارد تا نمایشگر این همه تلاش، هزینه دادنها و تبیین راهکارهای خلاقانهای باشد که منجر به نجات ایران میگردد.
میدانم که در دنیای بیرحم مبتنی بر اقتصاد و عدم اعتبار ارزشها در روابط انسانی، این امر جز با تقبل هزینههای سرسامآور ممکن نمیشود و این خارج از توان اکثریت قریب به اتفاق کنشگران سیاسی و اجتماعی این سرزمین است. اما بر این نکته نیز واقفم که تعداد افراد متمول مخالف نظام که به اصطلاح معروف پولشان از پارو بالا میرود کم نیست.
شکی نیست که این جماعت اگر به فکر هزینهٔ سرمایههای غیرقابل تصور خود در این امور بودند، اکنون در این جایگاه قرار نداشتند و لذا توقع ورود از آنها بدون تردید یک مطالبهٔ واقعبینانه نمیباشد. اما حاکم بودن این تفکر بر زمانهٔ ما باعث نمیشود که تاریخ در بارهٔ این حضرات داوری نکند و از مسئولیت اجتماعی آنان بگذرد.
اینان میتوانند و وظیفه دارند که با خرج بخش کوچکی از داراییهای چندین همتی خود، جمعی غیروابسته و کاربلد را ساپورت مالی کنند تا با ایجاد تلویزیونی مستقل به خانههای مردم وارد شده و حقیقت را عریان در اختیار آنان قرار دهند.
این وظیفهای غیرقابل انکار است که اگر قشر توانگر اپوزیسیون بدان عمل میکردند، بدون تردید مردم ما ره صدساله را یکشبه طی میکردند. برای اتفاق چنین رخدادی قطعاً نیاز به احساس درد از جانب این افراد است و من متعجبم که اینان هزار جور ناله سرمیدهند و به ظاهر اهل درد هستند، اما قدمی برای درمان بر نمیدارند. واقعیت این است که اینان تظاهر به فهم درد مینمایند و خطا از من است که از جماعت بیدرد تمنای نوشدارو دارم.
عزت زیاد
#انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍ ناصر دانشفر
گمان نگارنده آن است که هیچ رسانهای به اندازهٔ تلویزیون امکان اثرگذاری بر مردم یک جامعه را ندارد. بنا ندارم که از تأثیر شگرف دیگر رسانهها به ویژه فضای مجازی بکاهم و آن را نادیده بگیرم. اما تلویزیون چیز دیگری است و شاید به همین دلیل باشد که جمهوریاسلامی تا زمانی که سازمان صدا و سیما از ملی به میلی تغییر فاز نداده بود، از مقبولیت و مشروعیت نسبتاً قابل قبولی برخوردار بود. البته که معلوم است، این به معنای درستی و ارزشمندی این رخداد نیست. به عبارت دیگر نه فقط در ایران که در قریب به اتفاق کشورهای جهان از تلویزیون برای القای منویات حاکمیت بهره میگیرند و خواستههای خود را به مردم خود القاء مینمایند. این موضوع حتی در مورد تلویزیونهای خصوصی هم کم و بیش صادق است و آنها هم به هرحال برای دستیابی به مقصود خود متحمل هزینه میشوند.
شاید بیش از سه دهه است که نیاز مبرم به وجود یک تلویزیون متعلق به اپوزیسیون نظام احساس شده و در این راستا کارهای متعدد و گاهاً قابلتوجهی صورت پذیرفته است، اما تقریباً همهٔ این تلاشها آنگونه که باید نبوده است.
شوربختانه بسیاری از تلویزیونهای مخالف نظام از کیسهٔ دولتها ارتزاق میکنند و به ناچار تابع سیاستگذاریهای آنان میباشند. علاوه براین به جز تلویزیون من و تو، اینترنشنال و تا حدودی وی او ای، از گردانندگان متبحر و صاحب فهم رسانه محروم بوده و کارشان در حد یک رادیوی تصویری بوده و لذا برد بسیار ناچیز و اثرگذاری اندکی داشتهاند.
نمیتوان انکار کرد که در این مسیر بیبیسی که یک رسانهٔ حرفهای است و سه تلویزیون نامبرده بالا نقش ارزندهای ایفا نموده و انحصار رسانهای صدا و سیمای نظام را شکستهاند، اما با توجه به وابستگی این رسانهها به دولتهای متخاصم که آنها را متعهد به اجرای سیاستگذاریهای آنان مینماید، این تلویزیونها نیز نتوانستهاند که اطمینان اکثریت مردم ایران را با خود داشته باشند.
به گمان این کنشگر نه چندان مطرح سیاسی و اجتماعی که قلمش به ظاهر به حکم قانون شکسته شده و اجازهٔ فعالیت در همین قلمرو محدود فضای مجازی را هم نخواهد داشت، اپوزیسیون غیروابسته به بیگانگان، برخوردار از سلامت و مورد اطمینان بخش بزرگی از جامعه، نیاز به یک تلویزیون مستقل و حرفهای دارد تا نمایشگر این همه تلاش، هزینه دادنها و تبیین راهکارهای خلاقانهای باشد که منجر به نجات ایران میگردد.
میدانم که در دنیای بیرحم مبتنی بر اقتصاد و عدم اعتبار ارزشها در روابط انسانی، این امر جز با تقبل هزینههای سرسامآور ممکن نمیشود و این خارج از توان اکثریت قریب به اتفاق کنشگران سیاسی و اجتماعی این سرزمین است. اما بر این نکته نیز واقفم که تعداد افراد متمول مخالف نظام که به اصطلاح معروف پولشان از پارو بالا میرود کم نیست.
شکی نیست که این جماعت اگر به فکر هزینهٔ سرمایههای غیرقابل تصور خود در این امور بودند، اکنون در این جایگاه قرار نداشتند و لذا توقع ورود از آنها بدون تردید یک مطالبهٔ واقعبینانه نمیباشد. اما حاکم بودن این تفکر بر زمانهٔ ما باعث نمیشود که تاریخ در بارهٔ این حضرات داوری نکند و از مسئولیت اجتماعی آنان بگذرد.
اینان میتوانند و وظیفه دارند که با خرج بخش کوچکی از داراییهای چندین همتی خود، جمعی غیروابسته و کاربلد را ساپورت مالی کنند تا با ایجاد تلویزیونی مستقل به خانههای مردم وارد شده و حقیقت را عریان در اختیار آنان قرار دهند.
این وظیفهای غیرقابل انکار است که اگر قشر توانگر اپوزیسیون بدان عمل میکردند، بدون تردید مردم ما ره صدساله را یکشبه طی میکردند. برای اتفاق چنین رخدادی قطعاً نیاز به احساس درد از جانب این افراد است و من متعجبم که اینان هزار جور ناله سرمیدهند و به ظاهر اهل درد هستند، اما قدمی برای درمان بر نمیدارند. واقعیت این است که اینان تظاهر به فهم درد مینمایند و خطا از من است که از جماعت بیدرد تمنای نوشدارو دارم.
عزت زیاد
#انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane