6 دلیل برای جهان سومی ماندن
منتشر شده در 2 سال پيش
توسط #گیلامرد
نمیخواهم بگویم همهی شهروندانِ کشورهای #جهان_سوم، ویژگیهای زیر را دارند؛ چنانکه نمیتوان ادعا کرد هیچیک از شهروندان کشورهای پیشرفته، این ویژگیها را ندارند. اما میتوان گفت خصوصیاتِ زیر در کشورهای جهان سوم چشمگیرتر است.
با این توضیح، بیایید ویژگیهای شهروندانِ کشورهای توسعهنیافته را مرور کنیم:
1 – الگوپذیر نیستند
کشورهای درحالتوسعه بدون استثنا، تنها زمانی توسعهیافته شدند که الگوهای پیشرفتِ دیگران را بومیسازی و استفاده کردند.
آمریکا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، الگوهای صنعتیِ اروپا را به کار بست و از خودِ اروپاییان نیز پیشی گرفت.
ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم همین کار را با آمریکا کرد و به کشوری توسعهیافته تبدیل شد.
کره جنوبی و چین هم در دهههای اخیر، الگوهای توسعه را از ژاپن، اروپا و آمریکا گرفتند، بومیسازی کردند و به کار بستند.
بگذارید درباره بومیسازی توضیح بدهم: اگر پس از مدتی زندگی در اروپا به کشور ژاپن سفر کنیم، بسرعت متوجه تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی علمی و صنعتی ژاپن با اروپا میشویم. پس ژاپنیها اروپایی نشدهاند، بلکه مدیریت و برنامهریزیِ اقتصادی و بازرگانی را از اروپا و آمریکا الگوبرداری کردهاند.
چین نیز همینگونه است. چینیها حکومتی کمونیستی دارند که 180 درجه با حکومتهای رایج در جهان فرق دارد؛ با اروپا و آمریکا هم بشدت از نظر سیاسی درگیرند. اما چینیها پذیرفتهاند که از الگوها و استانداردهای پیشرفت اقتصادی استفاده کنند.
آنچه کشورِ ما را از پذیرش و بومیسازیِ الگوهای پیشرفت باز میدارد، غرور است. یعنی ما همه کار میکنیم که ثابت کنیم دیگران اشتباه کردهاند و تنها طرح و برنامهی ماست که درست است.
2 – پیشرفت خود را در سقوط دیگران جستجو میکنند
ببینید کشورهای پیشرفته چگونه با یکدیگر رقابت میکنند: آنها با یکدیگر پیمان بازرگانی آزاد امضا میکنند و در قالب این پیمان از ظرفیتهای یکدیگر به سود خود بهره میبرند. مثلا آمریکا، کانادا و مکزیک، پیمان نفتا (NAFTA) را امضا میکنند تا برخی از کالاهای خود را بتوانند با مالیات و تعرفههای گمرکی کمتر به طرفهای دیگر صادر کنند. بعد در قالب همین پیمان با یکدیگر رقابت نیز میکنند.
حالا ببینید کشورهای عقبمانده چگونه رقابت میکنند: در کشور سوریه که روابط خوبی با ایران دارد، آشوب میشود؛ سایر کشورهای عقبمانده در منطقه، برای آشوبگران سلاح گرم و پول میفرستند و آنها را آموزش میدهند. چرا؟ برای اینکه با ایران رقابت کنند!
در افغانستان شورش میشود، عربستان و امارات و پاکستان برای شورشیانِ طالبان سلاح میفرستند تا در رقابت منطقهای عقب نمانند.
در همهی این موارد نیز عقبماندهها آنقدر به کارشان ادامه میدهند تا کشورهای فرامنطقهای، مانند آمریکا و روسیه بیاینند برای پایان دادن به درگیریها تصمیمگیری کنند.
عین این الگو را در محیط کار و جامعه نیز شاهدیم. یکی از دلایلی که کشورهای جهان سوم در عرصهی سیاست نمیتوانند کار حزبی کنند این است که برای بسیاری از آنها،پیشرفت خویش با سرنگونی رقیبمترادف است.
3 – اهل زرنگبازی هستند
زرنگ بودن با زرنگبازی درآوردن فرق دارد. آدم زرنگ با پذیرشِ محدودیتهایی که دارد و با استفاده از هوش خود، از فرصتها بیشترین استفاده را میکند. اما کسی که اهل زرنگبازی است، همه تلاش خود را میکند تا محدودیتها را مخفیانه دور بزند و با سایر اعضای جامعه فرق کند.
در کشورهای پیشرفته، یک سرمایهدار برای موفقیت، در گامِ نخست، روی کیفیتِ کالا یا خدمات، نوآوری و ارزیابیِ ظرفیت و تقاضای بازار کار میکند. در کشورِ عقبمانده، سرمایهدار برای موفقیت، در گام نخست، روی روشهای غیرقانونی برای دریافت وام از بانک، شیوههای فرار از مالیات و کلاه گذاشتن بر سر مشتریان کار میکند.
4 – اولویتهایشان تعریفشده نیست
اگر کسی بتواند اولویتهای سیاست خارجی ایران را شرح دهد، من به او جایزه میدهم. ما بهدرستی نمیدانیم که آیا میخواهیم با اروپا و کشورهای صنعتی رابطهی خوب داشته باشیم یا میخواهیم با استکبار (= اروپا و کشورهای صنعتی) مبارزه کنیم؟
ما نمیدانیم که تکلیفمان در ارتباط با کشورهای حوزهی فرهنگیِ ایران (تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان،…) چیست؟ ترکیه سالهاست که در همین حوزه نفوذ کرده است. ما چه سیاستی داریم؟
#فرهنگ
ادمه در پست بعد👇
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
منتشر شده در 2 سال پيش
توسط #گیلامرد
نمیخواهم بگویم همهی شهروندانِ کشورهای #جهان_سوم، ویژگیهای زیر را دارند؛ چنانکه نمیتوان ادعا کرد هیچیک از شهروندان کشورهای پیشرفته، این ویژگیها را ندارند. اما میتوان گفت خصوصیاتِ زیر در کشورهای جهان سوم چشمگیرتر است.
با این توضیح، بیایید ویژگیهای شهروندانِ کشورهای توسعهنیافته را مرور کنیم:
1 – الگوپذیر نیستند
کشورهای درحالتوسعه بدون استثنا، تنها زمانی توسعهیافته شدند که الگوهای پیشرفتِ دیگران را بومیسازی و استفاده کردند.
آمریکا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، الگوهای صنعتیِ اروپا را به کار بست و از خودِ اروپاییان نیز پیشی گرفت.
ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم همین کار را با آمریکا کرد و به کشوری توسعهیافته تبدیل شد.
کره جنوبی و چین هم در دهههای اخیر، الگوهای توسعه را از ژاپن، اروپا و آمریکا گرفتند، بومیسازی کردند و به کار بستند.
بگذارید درباره بومیسازی توضیح بدهم: اگر پس از مدتی زندگی در اروپا به کشور ژاپن سفر کنیم، بسرعت متوجه تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی علمی و صنعتی ژاپن با اروپا میشویم. پس ژاپنیها اروپایی نشدهاند، بلکه مدیریت و برنامهریزیِ اقتصادی و بازرگانی را از اروپا و آمریکا الگوبرداری کردهاند.
چین نیز همینگونه است. چینیها حکومتی کمونیستی دارند که 180 درجه با حکومتهای رایج در جهان فرق دارد؛ با اروپا و آمریکا هم بشدت از نظر سیاسی درگیرند. اما چینیها پذیرفتهاند که از الگوها و استانداردهای پیشرفت اقتصادی استفاده کنند.
آنچه کشورِ ما را از پذیرش و بومیسازیِ الگوهای پیشرفت باز میدارد، غرور است. یعنی ما همه کار میکنیم که ثابت کنیم دیگران اشتباه کردهاند و تنها طرح و برنامهی ماست که درست است.
2 – پیشرفت خود را در سقوط دیگران جستجو میکنند
ببینید کشورهای پیشرفته چگونه با یکدیگر رقابت میکنند: آنها با یکدیگر پیمان بازرگانی آزاد امضا میکنند و در قالب این پیمان از ظرفیتهای یکدیگر به سود خود بهره میبرند. مثلا آمریکا، کانادا و مکزیک، پیمان نفتا (NAFTA) را امضا میکنند تا برخی از کالاهای خود را بتوانند با مالیات و تعرفههای گمرکی کمتر به طرفهای دیگر صادر کنند. بعد در قالب همین پیمان با یکدیگر رقابت نیز میکنند.
حالا ببینید کشورهای عقبمانده چگونه رقابت میکنند: در کشور سوریه که روابط خوبی با ایران دارد، آشوب میشود؛ سایر کشورهای عقبمانده در منطقه، برای آشوبگران سلاح گرم و پول میفرستند و آنها را آموزش میدهند. چرا؟ برای اینکه با ایران رقابت کنند!
در افغانستان شورش میشود، عربستان و امارات و پاکستان برای شورشیانِ طالبان سلاح میفرستند تا در رقابت منطقهای عقب نمانند.
در همهی این موارد نیز عقبماندهها آنقدر به کارشان ادامه میدهند تا کشورهای فرامنطقهای، مانند آمریکا و روسیه بیاینند برای پایان دادن به درگیریها تصمیمگیری کنند.
عین این الگو را در محیط کار و جامعه نیز شاهدیم. یکی از دلایلی که کشورهای جهان سوم در عرصهی سیاست نمیتوانند کار حزبی کنند این است که برای بسیاری از آنها،پیشرفت خویش با سرنگونی رقیبمترادف است.
3 – اهل زرنگبازی هستند
زرنگ بودن با زرنگبازی درآوردن فرق دارد. آدم زرنگ با پذیرشِ محدودیتهایی که دارد و با استفاده از هوش خود، از فرصتها بیشترین استفاده را میکند. اما کسی که اهل زرنگبازی است، همه تلاش خود را میکند تا محدودیتها را مخفیانه دور بزند و با سایر اعضای جامعه فرق کند.
در کشورهای پیشرفته، یک سرمایهدار برای موفقیت، در گامِ نخست، روی کیفیتِ کالا یا خدمات، نوآوری و ارزیابیِ ظرفیت و تقاضای بازار کار میکند. در کشورِ عقبمانده، سرمایهدار برای موفقیت، در گام نخست، روی روشهای غیرقانونی برای دریافت وام از بانک، شیوههای فرار از مالیات و کلاه گذاشتن بر سر مشتریان کار میکند.
4 – اولویتهایشان تعریفشده نیست
اگر کسی بتواند اولویتهای سیاست خارجی ایران را شرح دهد، من به او جایزه میدهم. ما بهدرستی نمیدانیم که آیا میخواهیم با اروپا و کشورهای صنعتی رابطهی خوب داشته باشیم یا میخواهیم با استکبار (= اروپا و کشورهای صنعتی) مبارزه کنیم؟
ما نمیدانیم که تکلیفمان در ارتباط با کشورهای حوزهی فرهنگیِ ایران (تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان،…) چیست؟ ترکیه سالهاست که در همین حوزه نفوذ کرده است. ما چه سیاستی داریم؟
#فرهنگ
ادمه در پست بعد👇
🆔👉 @Roshanfkrane ✍