روشنفکران
82K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 یادآوری جایگاه #زنان ایران در سال ۱۳۵۶، از دید یک #مستند

۲۱ نماینده مجلس
۲ معاون وزیر
۱ وزیر
۱۸۰۰ استاد دانشگاه
بیش از ۳۰۰ قاضی و....

در زمانی که در اکثر کشورهای خاورمیانه، زنان حق رای یا حق رانندگی نداشتند!

#تاریخ #بانوان

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴پس از انفجار؛ پدری که کتاب‌ و کتابچه‌های فرزند خود را جمع آوری می‌کند☝️

#به_چه_جرمی ما را در مدرسه می‌کشند ، ما را در مسجد می‌کشند، ما را در خیابان می‌کشند یادتان هست چندی پیش #مکتب_موعود را هدف قرار دادند؟ آنهم در غرب کابل بود، مکتب #کوثر_دانش چی؟ آنرا هم یادتان هست؟ آن مکتب هم در غرب کابل است. اما چرا مدرسه؟ و چرا دانشگاه؟

دلیلش اینست که تروریستان طالب و داعش بخوبی می‌دانند اگر جامعه‌ای باسواد باشد، زیر بار حکومت جلادان و سفاکان و ظالمان نخواهند رفت.آنها از آگاهی مردم و مخصوصا #زنان_افغانستان می‌ترسند. یک‌ زن باسواد می‌تواند یک قبیله را آگاه و یک ایل را رهبری کند. برای همین است که حمله به مدارس در دستور کار تروریستان است

سیدجمال الدین سجادی

#خبر #حوادث

@Roshanfkrane
آدم باید ضمن اینکه توانایی ها و استعداد هایی دارد، متین هم باشد و خودش را به رخ دیگران نکشد. نباید تظاهر کند که بهتر از بقیه است.

اگر متواضع باشیم، دیگران توانایی هایمان را بیشتر درک می‌کنند. آدم ها از رفتار و صحبت کردن تو میفهمند که چگونه انسانی هستی. نیازی نیست چیزی را به کسی نمایش بدهی.

📒 #زنان_کوچک
#لوئیزا_می_الکات

@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 پدیده «چراغ‌گاز» یا سرزنش قربانیان آزار جنسی در گفت‌وگو با لیلی پورزند، پژوهشگر مطالعات #زنان

#اجتماعی

@Roshanfkrane
شاید تو را بپرسند
عشق چگونه مُرد؟!
بگو: در روزگاری اندوهناک آمد...

"فاروق جويدة"


#زنان_افغان_قربانیان_طالبان

@Roshanfkrane
🔶🔷🔸


#پیام_ناشناس

در جامعه اے چشم گشوده ام ڪه از بدو تولد دچار نابرابریها و تبعیض هاے بسیارے شده ام شاید هم از پیشترها این تبعیض ها و نابرابریها از رحم مادرم شروع شده بود ..
همان زمان ڪه مجبور به داشتن جنسیت شدم ..
.
من از همان آغاز محڪوم به سرڪوب بودم سرڪوب احساساتم ،علایقم ، انتخاب هایم
چون عروسڪے ڪه سازنده اش یک لبخند بزرگ روے لبهایش حک ڪرده و محڪوم به خندیدن شده است
حتے زمانیڪه بغض راه گلویش را بسته و اشک پشت سد چشمانش درحال لبریز شدن است
و توسط عروسک گردان ماهرے با سازے ناڪوک و بس دلخراش و با بغض درسینه و اشک روے گونه تلخ به رقص در مے آید ..
وتماشاگرانے ڪه تنها آن لبخند مصنوعے اجبارے را مے بینند .
تمام حقوق انسانے ام را از من سلب نمودند ، بال هایم را بریده و پرواز را برایم ممنوع ڪردند پاهایم را قطع ڪرده و گفتند میتوانے به زندگیت آزادانه ادامه دهے !!
نتوانستم درک ڪنم منظورشان از زیستن دقیقا چگونه است ؟؟
آیا همین ڪه اجازه نفس ڪشیدن داشته باشے یعنے زیسته اے ؟؟
و این چنین در زندانے به وسعت زمین زندانے شدم
دلخوش به این نفس هاے اجبارے بودم ڪه چشم انداز پرواز ڪلاغ ها و آزادیشان آن را نیز از من ستاند و شنیدم ڪه ڪلاغ ها با یڪدیگر نجوا مے ڪردند :« عجب !! با عدالت است دنیا »

#زنان #فرهنگ
#جامعه #آزادی
#برابر

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📣 قابی دیگر از #شادی تیم‌ملی فوتبال #زنان ایران پس‌از صعود تاریخی‌شان به مرحله‌ نهایی جام‌ملت‌های فوتبال #آسیا در هند.

#ورزش #بانوان

@Roshanfkrane
🟣 گزارشی از زنان کولبر: مزد ۳۰۰ هزار تومان، مرگ همیشه در کمین است

سکوت همه را به اسارت بُرده. صدای خِش‌خِش برف‌ها زیر کفش‌ها تنها ملودی‌ است. صدای نفس‌ها هم هرازگاهی سکوت را به عقب می‌راند. نفس‌های به تنگ آمده از سنگینی و سرمای هوا. دلشوره خانه کرده در چشم‌هایی که سفیدی برف را می‌پایند. از دور قابل شناسایی نیستند، معلوم نیست اویی که زیر کوله سبز زانو خم کرده «ساریسا»ست یا «ژینا».

صورت‌ها با روسری‌ها، قاب گرفته شده‌اند. تن‌ها خزیده‌اند زیر چند لایه لباس ضخیم برای در امان ماندن از سرما. چادرها دور کمرها تاب خورده‌اند برای راست کردن قامت‌شان شاید هم حفاظی باشند در برابر سرما؛ اما همگی کمر خم کرده‌اند. شال‌های بافت هم دور پاها پیچ‌اند تا نزدیکی زانوها. یکی تلویزیونی را به دوش می‌کشد؛ تلویزیون یکی از خانه‌های دور در شهری دورتر را. آن یکی زیر بار یخچال قامتش دوتا شده. کاروان اسباب خانه است که از میان برف‌ها راه باز می‌کند برای چندرغازی که انتظارش را می‌کشد.

زنان محصورشده در لباس‌های ضخیم و مردانه بار اجبار را بر دوش می‌کشند تا رسیدن به مقصد. نفس در سینه حبس می‌کنند برای تمام کردن سربالایی. بعد نوبت به کوره‌راه‌ها می‌رسد؛ مسیرهای جاخوش کرده در سینه کوه. اینجا جای لغزش نیست. دست‌ها از بارها کَنده می‌شوند و از هر صخره‌ای که نزدیک باشد آویزان می‌شوند. پاها روی هر لَبه‌ای که دوام داشته باشد، جاگیر می‌شوند.

اینجا نامش قتلگاه‌ است؛ جان‌های بسیاری گرفته تا هراس بیندازد بر دل مسافرانش. سینه کوه را که بالا بیایند، کمی آن ‌طرف‌تر نوبت به سرازیری می‌رسد. کوله‌های کَنده شده از جان‌شان سُر داده می‌شوند برای رسیدن به آن پایین. بعد از کوله‌ها نوبت خودشان است تا کمی به زانوهایشان استراحت بدهند و سرسره‌بازی روی برف را مزه‌مزه کنند.

▪️منبع: گزارش لیلا مهداد در «شهروند»


#زنان_کولبر #فقر_و_تبعیض


@Roshanfkrane