مراقبت از والد مبتلا به دمانس؛ تطابق با وارونگی نقشها
کانال روشنفکران
✍🏻 Tamara Greenberg
◽مواجهه با بروز دمانس (زوال عقل) در والدین، یکی از سختترین تجربه هایی است که برای بسیاری از افراد میتواند اتفاق بیفتد. شرایطی که در آن با این واقعیت رو به رو میشویم که کسی که تاکنون حامی و مراقب ما بوده است، اکنون ناتوان و تماما وابسته شده است.
حتی در مراحل اولیه بیماری، شاهد ضعف و آسیب پذیری کسی میشویم که زمانی او را قدرتمند و شکست ناپذیر تصور می کرده ایم.
پیامدهای هیجانی از این دست، برای فرزندان افراد مبتلا به دمانس، بیشمارند. نگرانی و مشغولیت فکری دائمی، چه برای فرزندانی که خود مستقیما مراقبت از والدین را بر عهده میگیرند، چه آنها که مراقبت از والدین را به پرستار یا فرد دیگری می سپارند، وجود دارد.
◽هنگامی که فرآیند فراموش کردن تمام خاطرات در یک والد، به تدریج پیشرفت می کند، یکی از سوالاتی که در ذهن فرزندان تکرار میشود این است که: "تا چند وقت دیگر ما در ذهن آنها هستیم؟". دمانس و ناتوانیهای ناشی از آن، بیرحمانه به ما یادآوری می کنند که والدین ما برای همیشه، ما را به یاد نخواهند داشت.
یکی از مهمترین اتفاقاتی که برای فرزندان افراد به مبتلا به دمانس می افتد این است که آنها در نهایت باید بین نگرانی های خود، و پذیرش این واقعیت که نقش آنها در مقابل والدین تغییر کرده است، تعادل برقرار کنند. نحوهٔ کنار آمدن افراد با این شرایط، تا حد زیادی بستگی به نوع رابطهٔ آنها با والدین، در گذشته و پیش از شروع بیماری، دارد.
◽افراد پیر مبتلا به دمانس، به نسلی تعلق دارند که در آن، حرف زدن دربارهٔ احساسات، چندان معمول نبود. به همین دلیل، بسیاری از فرزندان این افراد، ممکن است احساس نزدیکی عاطفی با والدین خود را عمیقا تجربه نکرده باشند؛ به طوریکه باور بسیاری از افراد بالغ نسل حاضر این است که اگرچه والدین آنها هرچه در توان داشته اند برای آنها انجام داده اند، اما فضای کافی برای گفتگو دربارهٔ احساسات، بین آنها وجود نداشته است.
هنگامی که برای یکی از والدین، تشخیص بیماری مثل دمانس مطرح میشود، احساسات مختلفی در فرزندان برانگیخته میشود، که راه حل کنار آمدن با آنها، نادیده گرفتن آنها نیست.
بسیاری از فرزندان بالغ افراد مبتلا به دمانس، این حق را برای خود قائل نیستند که در اثر مراقبت از پدر یا مادر بیمار خود، احساس سرخوردگی، کلافگی یا خشم پیدا کنند یا چنین احساساتی را ابراز کنند. این در حالیست که تجربهٔ احساسات منفی، بخش بهنجاری از مراقبت از یک فرد بیمار است.
◽ تصور بسیاری از افراد، در چنین شرایطی این است که اگر دائما نگران وضعیت پدر یا مادر بیمار خود نباشند، فرزند خوبی برای آنها نیستند. در حالیکه واقعیت این است که، هنگامی که فرزندان افراد مبتلا به دمانس، خود را از زندگی و لذتهایشان محروم می کنند، توانایی آنها برای توجه به نیازهای والدین کاهش می یابد و با احساسات منفی بیشتری رو به رو میشوند.
کنار آمدن با پیشرفت تدریجی دمانس در والدین و نقشهای تازه آی که برای فرزندان ایجاد میکند، شامل نادیده نگرفتن نیازها و احساسات خود، و پذیرفتن احتمال بروز سرخوردگی، خشم و ناخشنودی است.
بسیاری از اوقات، مراقبت از خود در چنین شرایطی، مستلزم کمک گرفتن از دیگران، یا حرف زدن از احساسات مختلف خود با افرادی است که تجربه های مشابهی را پشت سر گذاشته اند.
#روانشناسی #دمانس #سالمندان
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
✍🏻 Tamara Greenberg
◽مواجهه با بروز دمانس (زوال عقل) در والدین، یکی از سختترین تجربه هایی است که برای بسیاری از افراد میتواند اتفاق بیفتد. شرایطی که در آن با این واقعیت رو به رو میشویم که کسی که تاکنون حامی و مراقب ما بوده است، اکنون ناتوان و تماما وابسته شده است.
حتی در مراحل اولیه بیماری، شاهد ضعف و آسیب پذیری کسی میشویم که زمانی او را قدرتمند و شکست ناپذیر تصور می کرده ایم.
پیامدهای هیجانی از این دست، برای فرزندان افراد مبتلا به دمانس، بیشمارند. نگرانی و مشغولیت فکری دائمی، چه برای فرزندانی که خود مستقیما مراقبت از والدین را بر عهده میگیرند، چه آنها که مراقبت از والدین را به پرستار یا فرد دیگری می سپارند، وجود دارد.
◽هنگامی که فرآیند فراموش کردن تمام خاطرات در یک والد، به تدریج پیشرفت می کند، یکی از سوالاتی که در ذهن فرزندان تکرار میشود این است که: "تا چند وقت دیگر ما در ذهن آنها هستیم؟". دمانس و ناتوانیهای ناشی از آن، بیرحمانه به ما یادآوری می کنند که والدین ما برای همیشه، ما را به یاد نخواهند داشت.
یکی از مهمترین اتفاقاتی که برای فرزندان افراد به مبتلا به دمانس می افتد این است که آنها در نهایت باید بین نگرانی های خود، و پذیرش این واقعیت که نقش آنها در مقابل والدین تغییر کرده است، تعادل برقرار کنند. نحوهٔ کنار آمدن افراد با این شرایط، تا حد زیادی بستگی به نوع رابطهٔ آنها با والدین، در گذشته و پیش از شروع بیماری، دارد.
◽افراد پیر مبتلا به دمانس، به نسلی تعلق دارند که در آن، حرف زدن دربارهٔ احساسات، چندان معمول نبود. به همین دلیل، بسیاری از فرزندان این افراد، ممکن است احساس نزدیکی عاطفی با والدین خود را عمیقا تجربه نکرده باشند؛ به طوریکه باور بسیاری از افراد بالغ نسل حاضر این است که اگرچه والدین آنها هرچه در توان داشته اند برای آنها انجام داده اند، اما فضای کافی برای گفتگو دربارهٔ احساسات، بین آنها وجود نداشته است.
هنگامی که برای یکی از والدین، تشخیص بیماری مثل دمانس مطرح میشود، احساسات مختلفی در فرزندان برانگیخته میشود، که راه حل کنار آمدن با آنها، نادیده گرفتن آنها نیست.
بسیاری از فرزندان بالغ افراد مبتلا به دمانس، این حق را برای خود قائل نیستند که در اثر مراقبت از پدر یا مادر بیمار خود، احساس سرخوردگی، کلافگی یا خشم پیدا کنند یا چنین احساساتی را ابراز کنند. این در حالیست که تجربهٔ احساسات منفی، بخش بهنجاری از مراقبت از یک فرد بیمار است.
◽ تصور بسیاری از افراد، در چنین شرایطی این است که اگر دائما نگران وضعیت پدر یا مادر بیمار خود نباشند، فرزند خوبی برای آنها نیستند. در حالیکه واقعیت این است که، هنگامی که فرزندان افراد مبتلا به دمانس، خود را از زندگی و لذتهایشان محروم می کنند، توانایی آنها برای توجه به نیازهای والدین کاهش می یابد و با احساسات منفی بیشتری رو به رو میشوند.
کنار آمدن با پیشرفت تدریجی دمانس در والدین و نقشهای تازه آی که برای فرزندان ایجاد میکند، شامل نادیده نگرفتن نیازها و احساسات خود، و پذیرفتن احتمال بروز سرخوردگی، خشم و ناخشنودی است.
بسیاری از اوقات، مراقبت از خود در چنین شرایطی، مستلزم کمک گرفتن از دیگران، یا حرف زدن از احساسات مختلف خود با افرادی است که تجربه های مشابهی را پشت سر گذاشته اند.
#روانشناسی #دمانس #سالمندان
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎