روشنفکران
81K subscribers
49.9K photos
42K videos
2.39K files
6.93K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
ارتش گرسنگی راه می‌رود

راه می‌رود تا دلی از عزای نان درآورد
تا دلی از عزای گوشت درآورد
تا دلی از عزای کتاب درآورد
تا دلی از عزای آزادی درآورد
راه می‌رود، پل‌ها را در می‌نوردد، چون دَمِ شمشیر می‌بُرد
راه می‌رود، درهای آهنین را می‌درّد، حصار دژها را واژگون می‌کند
پای در خون راه می‌رود.
ارتش گرسنگی راه می‌رود
با گام‌های تندر
با سرودهای آتش
با امید به‌بیرقِ شعله شکلش
با امید به‌امید.

ارتش گرسنگی راه می‌رود
شهرها را به‌دوش می‌کشد
با کوچه‌ها و خانه‌های تاریک‌شان،
دودکش‌های کارخانه‌ها را به‌دوش می‌کشد
و خستگی بی‌پایان خروجی کارخانه‌ها را.

ارتش گرسنگی راه می‌رود
به‌دنبال خویش می‌کشد و می‌برد
راسته‌های زاغه‌نشینان را
و آنان را که می‌میرند بدون مشت خاکی بر این خاک نامتناهی.

ارتش گرسنگی راه می‌رود
راه می‌رود تا گرسنگان را نان دهد.
تا آزادی دهد بدانها که ندارند
پای در خون راه می‌رود.

#ناظم_حکمت

عکس: مردم معترض در #مریوان در گرامی‌داشت #کولبران جانباخته با پرچمی از نان

#اجتماعی #شعر

@Roshanfkrane

و ما
زمستان دیگرى را
سپرى خواهیم کرد.

با عصیان بزرگى که درون مان هست
و تنها چیزى
که گرم مان مى دارد،
آتش مقدس امیدوارى ست !

#ناظم_حکمت

@Roshanfkrane
و ما
زمستان دیگرى را
سپرى خواهیم کرد...

با عصیان بزرگى که درون‌مان هست
و تنها چیزى
که گرم‌مان مى‌دارد،
آتش مقدس امیدواریست...



#ناظم_حکمت

@Roshanfkrane
برادر !
کتاب‌هایی را برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند؛
هواپیمایی به سلامت فرود می‌آید
جراح، لبخندزنان اتاق عمل را ترک می‌کند
پسر کور، بینایی‌اش را باز می‌یابد
عشاق، سرانجام یکدیگر را یافتند
عروسی‌ای در پیش است
تشنگان به آب می‌رسند
و به نان و آزادی.

👤 #ناظم_حکمت

#شعر
@Roshanfkrane
عشق من
آن‌ها در رژه‌اند
سرها به جلو، چشم‌ها گشاده
شهر در لهیب ارغوانی آتش
جا پاها تا بی‌انتها
و مردم چون درختان
چون گوشت بر چنگک قصابی
تکه تکه می‌شوند
اما آسان‌تر
سریع‌تر.
عشق من
در میان جا پاها، سلاخی‌ها
گاه تو را، نان را و آزادی را گم کردم
اما ایمانم را از کف ندادم
ایمانم به روزهایی که
از میان تاریکی‌ها، ضجه‌ها و گرسنگی‌ها
حلقه بر درمان خواهد کوبید
با دستانی همه از آفتاب.

#ناظم_حکمت | ترجمه‌ی احمد پوری

#شعر
@Roshanfkrane
Seviyorum Seni
Onur Akin
تو را دوست دارم..

تو را دوست دارم چون نان و نمک
چون لبان گر گرفته از تب
که نیمه‌شبان در التهاب قطره‌ای آب
بر شیر آبی بچسبد

تو را دوست دارم
چون لحظهء شوق، شبهه، انتظار و نگرانی
در گشودن بستهء بزرگی
که نمی‌دانی در آن چیست

تو را دوست دارم
چون سفر نخستین با هواپیما
بر فراز اقیانوس
چون غوغای درونم
لرزش دل و دستم
در آستانهء دیداری در استانبول
تو را دوست دارم چون گفتن‌ِ «شکر خدا زنده‌ام»


#ناظم_حکمت
#موسیقی
@Roshanfkrane
‏رفقای بیمار
ما شفا خواهیم یافت

دردها و رنج‌هامان پایان می‌پذیرند

آرامش خواهد آمد
آرام آرام
در غروبی گرم
از شاخه‌های سبز سنگین
فرو خواهد ریخت

رفقای بیمار
اندکی بیش دوام آرید

بیرون در
مرگ نه
که زندگی در انتظار ماست

بیرون در
جهانی پرشور نشسته
‏مثل یک لیمو خشکیدن
مثل یک شمع آب شدن
مثل یک درخت افرا فروافتادن

در شأن ما نیست

ما نه لیموییم
نه شمع
نه درخت افرا

ما مردمیم
می‌دانیم چگونه امید را با دارو درهم بیامیزیم
چگونه به پا خیزیم

زندگی کنیم
و بازبیابیم
طعم نمک خاک و آفتاب را...

#ناظم_حکمت
#شعر
@Roshanfkrane
و ما زمستان دیگرى را
سپرى خواهیم کرد
با عصیان بزرگى که
که در درون و وجودمان قرار دارد
و تنها چیزی که گرممان می کند
آتش مقدس امیدواریست

#ناظم_حکمت

@Roshanfkrane
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ
ﮐﺎﺵ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮔﻨﺠﻪ ﺍﯼ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻗﻔﻞ ﮐﻨﻢ
ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﮑﯽ ﻳﮏ ﮔﻨﺠﻪ ﺧﺎﻟﯽ ...
ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻢ
ﺟﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﭼﻨﺎﺭﯼ ﺑﮑﺎﺭﻡ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻴﺮﻡ ...

#ناظم_حکمت

@Roshanfkrane
و من گاهی
نه صورتت
نه چشمانت
که دلم می‌خواهد صدایت را ببینم...



#ناظم _حکمت
@Roshanfkrane