جهان معاصر جنگی است میان ایثار و کیف، میان قربانی شدن و کام جویی و جنگ با تروریسم هم در نهایت همان جنگ میان ایثار و کیف است. اما در این جنگ چیزی مشترک هست، چیزی مشترک بین هر دو پارادایم. آن چه بین کیف و ایثار مشترک است، در نهایت قدرت مرگ است، قدرتِ مرگ به مثابه تجربه ی حدود بدن، از طرفی، اما تجربه ی مرگ به مثابه ی ابزار زندگی نو از طرف دیگر. پس در جنگ میان کیف و ایثار، سرانجام با قدرت مرگ مواجه ایم. و من به این باور رسیده ام که در این قسم جنگ هیچ جایگاه راستینی برای آفرینش هنری وجود ندارد، نه در جبهه ی قدرت مرگ به منزله ی کیف و نه در جبهه قدرت مرگ به منزلهی ایثار.
#آلن_بدیو/ رخداد، صالح نجفی، ص520 ، عکس: بمباران درسدن
#بریده_ای_ازکتاب
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
#آلن_بدیو/ رخداد، صالح نجفی، ص520 ، عکس: بمباران درسدن
#بریده_ای_ازکتاب
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
■ خریدن #آزادی به قیمت بی معنایی
● انسان دموکراتیک، تنها در اکنون محض زندگی می کند و قانونی جز میل زودگذر ندارد. امروز یک غذای چرب و لذیذ به همراه شراب نوش جان می کند . فردا یک بودایی تمام عیار است، روزه ی زاهدانه، آب زلال و توسعه ی پایدار.
● دوشنبه، به قصد داشتن اندامی مناسب، ساعت ها بر روی یک دوچرخه ثابت رکاب میزند. سه شنبه، تمام روز را می خوابد، سپس دودی به بدن می زند و شکم چرانی مفصلی می کند. چهارشنبه، قصد خود را برای مطالعه ی فلسفه اعلام می کند، اما در نهایت ترجیح می دهد هیچ کاری انجام ندهد. روز پنج شنبه، بر سر میز ناهار، سیاست است که او را شعله ور می کند، بر ضد نظر همسایه اش برمی آشوبد و از شدت خشم بالا و پایین می پرد، و با همان شور غضبناک علیه جامعه مصرفی و جامعه نمایش اعلام جرم می کند.
● شب، به سینما می رود و به تماشای یک فیلم بسیار مزخرف درباره ی جنگ های قرون وسطایی می نشیند. به خانه بازمیگردد، میخوابد و خواب می بیند که وارد مبارزه ی مسلحانه برای آزادسازی خلق های تحت ستم شده است. فردای آن روز، در عین خماری به سر کار می رود و مذبوحانه می کوشد تا منشی دفتر مجاور را اغوا کند. او کسب و کار خوبی به هم خواهد زد، این تضمین شده است! سودهای کلان در انتظار اوست! اما الآن تعطیلات آخر هفته است، بحران اقتصادی است، هفته ی آینده همه چیز روبراه خواهد شد. زندگی سعادتمندی است و از همه مهم تر، به همان میزان که آزاد است بی معناست. خریدن آزادی به قیمت بی معنایی، قیمت گزافی نیست.
📗نشان دموکراتیک
#آلن_بدیو
#اندیشه
@Roshanfkrane
● انسان دموکراتیک، تنها در اکنون محض زندگی می کند و قانونی جز میل زودگذر ندارد. امروز یک غذای چرب و لذیذ به همراه شراب نوش جان می کند . فردا یک بودایی تمام عیار است، روزه ی زاهدانه، آب زلال و توسعه ی پایدار.
● دوشنبه، به قصد داشتن اندامی مناسب، ساعت ها بر روی یک دوچرخه ثابت رکاب میزند. سه شنبه، تمام روز را می خوابد، سپس دودی به بدن می زند و شکم چرانی مفصلی می کند. چهارشنبه، قصد خود را برای مطالعه ی فلسفه اعلام می کند، اما در نهایت ترجیح می دهد هیچ کاری انجام ندهد. روز پنج شنبه، بر سر میز ناهار، سیاست است که او را شعله ور می کند، بر ضد نظر همسایه اش برمی آشوبد و از شدت خشم بالا و پایین می پرد، و با همان شور غضبناک علیه جامعه مصرفی و جامعه نمایش اعلام جرم می کند.
● شب، به سینما می رود و به تماشای یک فیلم بسیار مزخرف درباره ی جنگ های قرون وسطایی می نشیند. به خانه بازمیگردد، میخوابد و خواب می بیند که وارد مبارزه ی مسلحانه برای آزادسازی خلق های تحت ستم شده است. فردای آن روز، در عین خماری به سر کار می رود و مذبوحانه می کوشد تا منشی دفتر مجاور را اغوا کند. او کسب و کار خوبی به هم خواهد زد، این تضمین شده است! سودهای کلان در انتظار اوست! اما الآن تعطیلات آخر هفته است، بحران اقتصادی است، هفته ی آینده همه چیز روبراه خواهد شد. زندگی سعادتمندی است و از همه مهم تر، به همان میزان که آزاد است بی معناست. خریدن آزادی به قیمت بی معنایی، قیمت گزافی نیست.
📗نشان دموکراتیک
#آلن_بدیو
#اندیشه
@Roshanfkrane
عشق ورزیدن پیکاری است در فراسوی انزوا با هر چیزی در دنیا که وجود را به تکاپو درمیآورد. این جهان در نظر من سرچشمه خوشحالی و شادمانی است؛ شادمانیای که بودن با دیگری به ارمغان میآورد. در چنین جهانی "دوستت دارم" یعنی: در این دنیا چشمهای دارم که تو هستی. در آب این چشمه تمام شادمانی خود را میبینم و مقدم بر خود شادمانی تو را. چنانکه در اشعار مالارمه نیز میخوانیم:
در تلاطم زندگی است که
به خلسه محض خود خواهی رسید.
• در ستایش عشق / #آلن_بدیو / ترجمهی: مریم عبدالرحیم کاشی / انتشارات #ققنوس
@Roshanfkrabne
در تلاطم زندگی است که
به خلسه محض خود خواهی رسید.
• در ستایش عشق / #آلن_بدیو / ترجمهی: مریم عبدالرحیم کاشی / انتشارات #ققنوس
@Roshanfkrabne