" زن گرفتن " !
«زبان و فرهنگ به هم وام میدهند.»
بعضی اصطلاحاتِ ناخوش، آنقدر توی ادبیات مان حل شدهاند که ذائقهی گفتارمان با طعم گس و ناگوارشان اُخت شده و تصور حرفزدن بدون آنها، دشوار مینماید.
میخواهم اینبار از ترکیب نامبارک و زمختِ «زن گرفتن» حرف بزنم. اصطلاحی که بیشک زاییدهی نگاه #سنتی #مذهبی به زن است. مذهب و سنتی که زن را رسما جنس دوم میانگارد و یکی از بهرههای مرد از مواهب دنیا!
این نگاه، در هر دوبخشِ این ترکیب داد میزند؛ «زن» و نه «همسر». یعنی جنسیت به جای نسبت!
خود این هم که در فارسیِ فعلی «شوهر» داریم(نسبت مرد با زنی که باهاش ازدواج کرده) ولی برای زن واژهی اختصاصی نداریم و برایش همان اصطلاح مشترکِ «همسر» را بهکار میبندیم، جای تامل دارد.
البته «زوجه» و «عیال»( به معنی نانخور) را از عربی به یادگار داریم اگر بپسندید! و «گرفتن» که برآمده از انتخاب یکطرفه و نگاه مالکانه به زن است. نگاه خریدار به کالا، که توی آداب و رسوم ازدواج سنتی و قومی هم رسوخ کرده و به عنوان سنتهای ایرانی کلی هم بهش افتخار میکنیم!
سنتی که در آن مرد و زن یکدیگر را انتخاب نمیکردند، مرد میرفت و زن میگرفت!
مختاریم که نپذیریم، اما این واقعیت سر جای خودش هست که «زن گرفتن» یک کلیدواژهی مفهومی است. نمیشود از عقیدهای بیزاری جست و با ادبیاتش صلح کرد.
ملتفتم که توقع همدلی یا لااقل همراهی در کوتاهمدت، توهّم است. ولی باید الان نوشته میشد تا شاید سیسال بعد، اغلب مردم به جای «فلانی زن گرفت» بگویند :«فلانی ازدواج کرد» یا بهجای «زن فلانی» بگویند «همسرِ فلانی».
توقع ندارم حرفم را همه درک کنند ،خلاصه همینکه با این نوشتار، چند نفر اگرچه به تعداد انگشتان دستی که باهاش مینویسم طعم ترشیدهی این ترکیبِ(زن گرفت) را چشیده باشند، کلاهم را میاندازم به آسمان!
✍️ #محمدجواد_اسعدی
#اجتماعی #خانواده #بانوان
@Roshanfkrane
«زبان و فرهنگ به هم وام میدهند.»
بعضی اصطلاحاتِ ناخوش، آنقدر توی ادبیات مان حل شدهاند که ذائقهی گفتارمان با طعم گس و ناگوارشان اُخت شده و تصور حرفزدن بدون آنها، دشوار مینماید.
میخواهم اینبار از ترکیب نامبارک و زمختِ «زن گرفتن» حرف بزنم. اصطلاحی که بیشک زاییدهی نگاه #سنتی #مذهبی به زن است. مذهب و سنتی که زن را رسما جنس دوم میانگارد و یکی از بهرههای مرد از مواهب دنیا!
این نگاه، در هر دوبخشِ این ترکیب داد میزند؛ «زن» و نه «همسر». یعنی جنسیت به جای نسبت!
خود این هم که در فارسیِ فعلی «شوهر» داریم(نسبت مرد با زنی که باهاش ازدواج کرده) ولی برای زن واژهی اختصاصی نداریم و برایش همان اصطلاح مشترکِ «همسر» را بهکار میبندیم، جای تامل دارد.
البته «زوجه» و «عیال»( به معنی نانخور) را از عربی به یادگار داریم اگر بپسندید! و «گرفتن» که برآمده از انتخاب یکطرفه و نگاه مالکانه به زن است. نگاه خریدار به کالا، که توی آداب و رسوم ازدواج سنتی و قومی هم رسوخ کرده و به عنوان سنتهای ایرانی کلی هم بهش افتخار میکنیم!
سنتی که در آن مرد و زن یکدیگر را انتخاب نمیکردند، مرد میرفت و زن میگرفت!
مختاریم که نپذیریم، اما این واقعیت سر جای خودش هست که «زن گرفتن» یک کلیدواژهی مفهومی است. نمیشود از عقیدهای بیزاری جست و با ادبیاتش صلح کرد.
ملتفتم که توقع همدلی یا لااقل همراهی در کوتاهمدت، توهّم است. ولی باید الان نوشته میشد تا شاید سیسال بعد، اغلب مردم به جای «فلانی زن گرفت» بگویند :«فلانی ازدواج کرد» یا بهجای «زن فلانی» بگویند «همسرِ فلانی».
توقع ندارم حرفم را همه درک کنند ،خلاصه همینکه با این نوشتار، چند نفر اگرچه به تعداد انگشتان دستی که باهاش مینویسم طعم ترشیدهی این ترکیبِ(زن گرفت) را چشیده باشند، کلاهم را میاندازم به آسمان!
✍️ #محمدجواد_اسعدی
#اجتماعی #خانواده #بانوان
@Roshanfkrane