📬 روز گذشته با دوستم رفتیم تئاتر شهر
روی یکی از نیمکت ها نشسته بودیم
که پسرکوچولویی پنج شش ساله فال به دست اومد سمتمون، بهم گفت:
خاله فال میخری؟
منم اون لحظه هیچ پول نقدی تو کیفم نداشتم و فقط کارت پول همراهم بود؛
لبخندی زدم و گفتم:
عزیزم لازم ندارم، مرسی
گفت:خاله تو رو خدا،فقط هزارتومن میشه
گفتم:پسر قشنگم باور کن هیچ پول نقدی همراهم نیست، در غیر این صورت به جای یکی دوتا میگرفتم ازت
دوباره اصرار و اصرار...
تا اینکه من مجبور شدم برای راضی کردنش زیپ کیفم رو باز کنم که ببینه هیچ پول نقدی ندارم و اینطوری رضایت داد و رفت....
سه تا آقا که روی نیمکت روبه رویی نشسته بودن و شاهد این ماجرا بودن
رو به من گفتن:
خانوم این بچه ها کارشون اینه
گوش نمیدن
فقط دنبال پول خودشونن
وقتی اینقدر با ملایمت و مهربونی حرف میزنین، ولکن نیستن!
نمیدونستم باید در مقابل حرفش چه واکنشی نشون بدم
فقط تونستم بگم:
درست میگید کارشون اینه
ولی قرار نیست چون بچههای کار هستن، بد باهاشون برخورد کنیم...
اینو گفتم و بلند شدیم...
اما الان که این مطلب رو مینویسم،
روی صحبتم باهمه است...
با همه آدمایی که چه با برخورد خوب چه بد درمقابل این کوچولوها واکنش نشون میدن...
میدونم برای همه پیش اومده
و خیلی از این بچه ها اینقدر اصرار میکنن که آدم کلافه میشه
و به قول خیلی ها کارشون اینه....
ولی لطفا حواسمون باشه که؛
هیچکدوم از این بچهها نخواستن که #کودک_کار باشن...
نخواستن به جای قلم گرفتن به دست و رفتن به مدرسه،
تو هوای سرد پاییزی تو پارک باشن و به هم نوع خودشون با تضرع و خواهش اصرار کنند که
یه دونه فال یا آدامس بخر...
این بچهها خودشون قربانی اند...
قربانی #بیمسئولیتی و #فقر و شاید عدم محبت و ...
باور کنید
با #لبخند ما،
با #مهربانی ما،
با یه نگاه محبتآمیز ما
هیچ چیزی از وجود ما کم نمیشه...
ولی ممکنه دنیای کوچیک اونا با یه لبخند ما
پر از قشنگی و آرامش بشه....
لبخند تنها دارایی است که ما بدون هیچ منتی میتونیم به دیگران هدیه کنیم....
اینو نه از خودتون دریغ کنید نه از بقیه!
#زهرا_شاهرخی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
روی یکی از نیمکت ها نشسته بودیم
که پسرکوچولویی پنج شش ساله فال به دست اومد سمتمون، بهم گفت:
خاله فال میخری؟
منم اون لحظه هیچ پول نقدی تو کیفم نداشتم و فقط کارت پول همراهم بود؛
لبخندی زدم و گفتم:
عزیزم لازم ندارم، مرسی
گفت:خاله تو رو خدا،فقط هزارتومن میشه
گفتم:پسر قشنگم باور کن هیچ پول نقدی همراهم نیست، در غیر این صورت به جای یکی دوتا میگرفتم ازت
دوباره اصرار و اصرار...
تا اینکه من مجبور شدم برای راضی کردنش زیپ کیفم رو باز کنم که ببینه هیچ پول نقدی ندارم و اینطوری رضایت داد و رفت....
سه تا آقا که روی نیمکت روبه رویی نشسته بودن و شاهد این ماجرا بودن
رو به من گفتن:
خانوم این بچه ها کارشون اینه
گوش نمیدن
فقط دنبال پول خودشونن
وقتی اینقدر با ملایمت و مهربونی حرف میزنین، ولکن نیستن!
نمیدونستم باید در مقابل حرفش چه واکنشی نشون بدم
فقط تونستم بگم:
درست میگید کارشون اینه
ولی قرار نیست چون بچههای کار هستن، بد باهاشون برخورد کنیم...
اینو گفتم و بلند شدیم...
اما الان که این مطلب رو مینویسم،
روی صحبتم باهمه است...
با همه آدمایی که چه با برخورد خوب چه بد درمقابل این کوچولوها واکنش نشون میدن...
میدونم برای همه پیش اومده
و خیلی از این بچه ها اینقدر اصرار میکنن که آدم کلافه میشه
و به قول خیلی ها کارشون اینه....
ولی لطفا حواسمون باشه که؛
هیچکدوم از این بچهها نخواستن که #کودک_کار باشن...
نخواستن به جای قلم گرفتن به دست و رفتن به مدرسه،
تو هوای سرد پاییزی تو پارک باشن و به هم نوع خودشون با تضرع و خواهش اصرار کنند که
یه دونه فال یا آدامس بخر...
این بچهها خودشون قربانی اند...
قربانی #بیمسئولیتی و #فقر و شاید عدم محبت و ...
باور کنید
با #لبخند ما،
با #مهربانی ما،
با یه نگاه محبتآمیز ما
هیچ چیزی از وجود ما کم نمیشه...
ولی ممکنه دنیای کوچیک اونا با یه لبخند ما
پر از قشنگی و آرامش بشه....
لبخند تنها دارایی است که ما بدون هیچ منتی میتونیم به دیگران هدیه کنیم....
اینو نه از خودتون دریغ کنید نه از بقیه!
#زهرا_شاهرخی
#اجتماعی
@Roshanfkrane