در ایران باستان مردم #شيره_انگور را روی برف ریخته و آنرا بعنوان #دسر، صرف ميكردند.
مصرف این خوراکی بنام برف و شیره تا اوایل #دهه 60در ایران مرسوم بود
#جالب
#باستان
@Roshanfkrane
مصرف این خوراکی بنام برف و شیره تا اوایل #دهه 60در ایران مرسوم بود
#جالب
#باستان
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خاطره خوش برای #دهه_پنجاهی_ها
پخش شو تلویزیونی با حضور #بانورامش از تلویزیون ملی ایران
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
❤️
#هنر
@Roshanfkrane
پخش شو تلویزیونی با حضور #بانورامش از تلویزیون ملی ایران
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
❤️
#هنر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادوارهی استاد #مهدی_خالدی 🌺
آهنگ ساز و نوازندهی ویولن
(۶ مرداد ۱۲۹۸ ـ ۹ آذر ۱۳۶۹)
🔵 ترانه خاطرهانگیز: «آمد نوبهار»
یکی از زیباترین تصنیفهای بهاری ساخته شده در سال ۱۳۲۷
آهنگساز: #مهدی_خالدی
شعر: #اسماعيل_نواب_صفا
با صدای دلنشین #دلکش
اجرای جدید: در #دهه ۶۰ با حضور جمعی از هنرمندان مشهور
#مناسبت
@Roshanfkrane
آهنگ ساز و نوازندهی ویولن
(۶ مرداد ۱۲۹۸ ـ ۹ آذر ۱۳۶۹)
🔵 ترانه خاطرهانگیز: «آمد نوبهار»
یکی از زیباترین تصنیفهای بهاری ساخته شده در سال ۱۳۲۷
آهنگساز: #مهدی_خالدی
شعر: #اسماعيل_نواب_صفا
با صدای دلنشین #دلکش
اجرای جدید: در #دهه ۶۰ با حضور جمعی از هنرمندان مشهور
#مناسبت
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متن یک نامه #خودکشی
بجا مانده از #دهه 1970
"به سمت #پل میروم؛
اگر در مسیر حتی یک نفر
به من لبخند بزند
نخواهم پرید"😊
به آدمها لبخند بزنید؛ شاید با يک لبخند فرشته نجات كسى شدید...
@Roshanfkrane
بجا مانده از #دهه 1970
"به سمت #پل میروم؛
اگر در مسیر حتی یک نفر
به من لبخند بزند
نخواهم پرید"😊
به آدمها لبخند بزنید؛ شاید با يک لبخند فرشته نجات كسى شدید...
@Roshanfkrane
از کی تا حالا بردن گل و ادای احترام به قبر پدر رئیس جمهور، مراسم #دهه_فجر شده!؟
-آقای استاندار سمنان!
-آقای همتی نماینده وکیل الدوله سمنان!
از این چاپلوسی، حالت تهوع نگرفتید؟؟
@Roshanfkrane
-آقای استاندار سمنان!
-آقای همتی نماینده وکیل الدوله سمنان!
از این چاپلوسی، حالت تهوع نگرفتید؟؟
@Roshanfkrane
آگهی مربوط به #دهه ۱۳۴۰
نیم قرن دیر رسیدیم زمانی که کارگر با حقوق یکماه خود میتوانست یک هفته به لندن سفر کند...
#تاریخ
@Roshanfkrane
نیم قرن دیر رسیدیم زمانی که کارگر با حقوق یکماه خود میتوانست یک هفته به لندن سفر کند...
#تاریخ
@Roshanfkrane
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
طعم تلخ
چه کسی باور میکند ما کل #تاریخ را
تنها در چهار #دهه از زندگی چشیدهایم ؟؟
#انقلاب ، جنگ ، موشک باران ، مرگ ، تعطيلى مدارس ، سخنرانی ، راهپیمایی ، زلزله ، دشمن ، مشت ، سکوت ، دادگاه ، فریاد ، #اعتصاب ، آلودگی آب ، آلودگی هوا ، #اعتراض ، زندان ، مرگ ، اعدام ، غارت ، امید ، سکوت ، مهاجرت ، غربت ، دلتنگی .....!!!
به ما که رسید
آسمان تپید
رودخانهها خشکید
جنگلها سوخت
ابرها نبارید...
محکوم شدیم به تحریم و فیلتر
هم از دزد ترسیدیم هم از پلیس
نسل انتخاب بین بد و بدتر
نسل دیدن و نداشتن
نسل خواستن و نتوانستن
نسل رفتن و نرسیدن...
نسل آرزوهایی که بر دل ماند
نسل آهنگ های غمگین
نسل طلاق هفتاد درصد
نسل تلگرام از سر تنهایی
نسل درد و دلهای ؛ ناگفته...
نسل جملههای #کوروش
نسل جکهای شریعتی
نسل بوسیدنهای یواشکی
نسل ۵٠
نسل ۶٠
نسل ٧٠
نسلهایی که هرگز نخواهند گفت
جوانی کجایی که #یادت_بخیر....
،
یادمان باشد وقتی به جهنم رفتیم
به خدا بگوییم این دنیا هم جهنمی بود !!
#اجتماعی
@Roshanfkrane
طعم تلخ
چه کسی باور میکند ما کل #تاریخ را
تنها در چهار #دهه از زندگی چشیدهایم ؟؟
#انقلاب ، جنگ ، موشک باران ، مرگ ، تعطيلى مدارس ، سخنرانی ، راهپیمایی ، زلزله ، دشمن ، مشت ، سکوت ، دادگاه ، فریاد ، #اعتصاب ، آلودگی آب ، آلودگی هوا ، #اعتراض ، زندان ، مرگ ، اعدام ، غارت ، امید ، سکوت ، مهاجرت ، غربت ، دلتنگی .....!!!
به ما که رسید
آسمان تپید
رودخانهها خشکید
جنگلها سوخت
ابرها نبارید...
محکوم شدیم به تحریم و فیلتر
هم از دزد ترسیدیم هم از پلیس
نسل انتخاب بین بد و بدتر
نسل دیدن و نداشتن
نسل خواستن و نتوانستن
نسل رفتن و نرسیدن...
نسل آرزوهایی که بر دل ماند
نسل آهنگ های غمگین
نسل طلاق هفتاد درصد
نسل تلگرام از سر تنهایی
نسل درد و دلهای ؛ ناگفته...
نسل جملههای #کوروش
نسل جکهای شریعتی
نسل بوسیدنهای یواشکی
نسل ۵٠
نسل ۶٠
نسل ٧٠
نسلهایی که هرگز نخواهند گفت
جوانی کجایی که #یادت_بخیر....
،
یادمان باشد وقتی به جهنم رفتیم
به خدا بگوییم این دنیا هم جهنمی بود !!
#اجتماعی
@Roshanfkrane
📣 بازگشت #کوپن رو تبریک عرض میکینم !!
▪️کمیسیون تلفیق با «کوپنی شدن» کالاهای اساسی موافقت کرد.
+ ملت ایران، یادتان هست یک زمانی ساعتها در صف کوپن بودید؟!
میبینم که بخشی از شما یادتان نیست. همهچیز را کوپنی کردیم تا در سال ۹۸ خاطرات #دههِ ۵۰ و ۶۰ را برای شما زنده کنیم ....!!
@Roshanfkrane
▪️کمیسیون تلفیق با «کوپنی شدن» کالاهای اساسی موافقت کرد.
+ ملت ایران، یادتان هست یک زمانی ساعتها در صف کوپن بودید؟!
میبینم که بخشی از شما یادتان نیست. همهچیز را کوپنی کردیم تا در سال ۹۸ خاطرات #دههِ ۵۰ و ۶۰ را برای شما زنده کنیم ....!!
@Roshanfkrane
آهای ! بالای چهل سالهها..... سلام
می دونید.....
زندگی خیلی کار داره باهاتون..!
در روزگاری نه چندان دور، چهل پنجاه سالگی ، سن قرار و آرام بود.
چهل پنجاه ساله دیگر مدتى بود جزو بزرگان فامیل و خانواده بود.
برای خودش احترام و برو و بیایی داشت .
زندگیش کاملا تثبیت شده بود و امنیتی داشت و ثباتی..!
امروز اما چهل پنجاه ساله های ایرانی وضع ديگرى دارند..!
نه مانند چهل پنجاه ساله های جوامع سنتی و سالیان قبل احترام بزرگتری و ریش سفیدی دارند، و نه همچون چهل پنجاه سالههای جوامع پیشرفته ثبات مالی و امنیت اجتماعی..!
چهل پنجاه سالهی امروز ایرانی، چند سالی است در حال دست و پنجه نرم کردن با گرفتاریهای مهاجرت است. هنوز دارد زبان خارجی یاد میگیرد در حالیکه ذهنش دیگر ذهن بیست سالگی نیست. در کشور غریب امتحان شغلی و امتحان رانندگی میدهد و همچنان با قوانین جدید کشور بیگانه دست به گریبان است. همچنان به چیزهایی که پشت سرش گذاشته و آمده، فکر میکند و گاهی افسوس میخورد . همچنان نگران شرایطش در کشور جدید است . نگرانیهای یک آدم بیست ساله را در جسم و روح یک چهل پنجاه ساله به دوش میکشد .
چهل پنجاه سالهی امروز آنقدر خوششانس است که برخلاف پنجاه سالههای پنجاه سال پیش، پدر و مادرش هنوز در کنارش هستند. اما او با قلب و روح یک آدم چهل پنجاه ساله، هر روز صبح باید با این فکر بیدار شود که مادر و پدرش امروز خوبند؟ مادر و پدرش امروز زندهاند؟ و باید هر روز به خودش یادآوری کند که مرگ یک واقعیت است، حتی برای پدر و مادرش.. و برای خودش..!
چهل پنجاه سالهی امروز ، هم پدر و مادر است برای فرزندانش، و هم گاهی برای پدر و مادرش..
باید ستون محکم بزرگترها و کوچکترها باشد. سفت و محکم بایستد و اصلاً احساس ضعف نکند. خیلی هم احساساتی نشود.
در روزگاری که نه فرزندش خیلی تره برایش خورد میکند و نه پدر و مادرش ، او باید حواسش به همهی آنها باشد . مشکلات همه را سر و سامان دهد و مشکلات خودش را هم..
چهل پنحاه سالهی امروز ، باید مسائل سن بلوغ فرزندش را حل کند. باید برای آیندهی فرزندش آنهم در این اوضاع آشفته، تدبیر بخرج دهد.
گرچه هنوز جسمش و روحش هزار طلب دارد، باید با تنهایی کنار بیاید، چرا که حتی اگر بتواند رابطهی پیچیدهی زناشویی را زنده و شاداب نگه دارد. باز هم تنهاست..! چون وقت ندارد و امکانش نیست به این چیزها فکر کند . چون همه منتظر اویند و متوقع از او..
چهل پنجاه سالهى روزگار ما همچنان باید چهار اسبه کار کند. چون روزگارش ثبات اقتصادی ندارد هنوز و آیندهاش نيز هنوز مبهم است و دیگر بدنش طاقت اینجور کار کردن را ندارد. گاهی فشار بالا میرود و گاهی پایین. گاهی تپش قلب میگیرد..!
چهل پنجاه سالههاى این روزگار همانهایی هستند که در بلاتکلیفترین دوران این سرزمین رشد کردند، تمامی آزمون و خطاها روی آنها صورت گرفت، بدترین رفتارها با آنها شد. بدیهیترین تفریحات دوران نوجوانی و جوانی برای آنها جرم محسوب میشد، و حتی به خاطر آن در بند افتادند. دلهره و ترس و نگرانی به داخل سلولهایشان رخنه کرد، جزئی از وجودشان شد و با آن بزرگ شدند، در بچگی مطیع بودند و در بزرگسالی نیز مطیع. همیشه منتظر سرابی به نام آیندهی بهتر بودند و..
چهل پنجاه سالهی عزیز!
اگر بخت با تو یار بود و زنده ماندی!
قوی باش
خیلی قوی باش
تو چهل پنجاه سالهی این روزگاری در این سرزمین، و نباید انتظار قرار و آرامشی مانند چهل پنجاه سالههای پنجاه شصت سال قبل را داشته باشی..!
چون زندگی هنوز با تو خيلى كار دارد..!
#اجتماعی
تقدیم به
#دهه_شصتی ها
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
می دونید.....
زندگی خیلی کار داره باهاتون..!
در روزگاری نه چندان دور، چهل پنجاه سالگی ، سن قرار و آرام بود.
چهل پنجاه ساله دیگر مدتى بود جزو بزرگان فامیل و خانواده بود.
برای خودش احترام و برو و بیایی داشت .
زندگیش کاملا تثبیت شده بود و امنیتی داشت و ثباتی..!
امروز اما چهل پنجاه ساله های ایرانی وضع ديگرى دارند..!
نه مانند چهل پنجاه ساله های جوامع سنتی و سالیان قبل احترام بزرگتری و ریش سفیدی دارند، و نه همچون چهل پنجاه سالههای جوامع پیشرفته ثبات مالی و امنیت اجتماعی..!
چهل پنجاه سالهی امروز ایرانی، چند سالی است در حال دست و پنجه نرم کردن با گرفتاریهای مهاجرت است. هنوز دارد زبان خارجی یاد میگیرد در حالیکه ذهنش دیگر ذهن بیست سالگی نیست. در کشور غریب امتحان شغلی و امتحان رانندگی میدهد و همچنان با قوانین جدید کشور بیگانه دست به گریبان است. همچنان به چیزهایی که پشت سرش گذاشته و آمده، فکر میکند و گاهی افسوس میخورد . همچنان نگران شرایطش در کشور جدید است . نگرانیهای یک آدم بیست ساله را در جسم و روح یک چهل پنجاه ساله به دوش میکشد .
چهل پنجاه سالهی امروز آنقدر خوششانس است که برخلاف پنجاه سالههای پنجاه سال پیش، پدر و مادرش هنوز در کنارش هستند. اما او با قلب و روح یک آدم چهل پنجاه ساله، هر روز صبح باید با این فکر بیدار شود که مادر و پدرش امروز خوبند؟ مادر و پدرش امروز زندهاند؟ و باید هر روز به خودش یادآوری کند که مرگ یک واقعیت است، حتی برای پدر و مادرش.. و برای خودش..!
چهل پنجاه سالهی امروز ، هم پدر و مادر است برای فرزندانش، و هم گاهی برای پدر و مادرش..
باید ستون محکم بزرگترها و کوچکترها باشد. سفت و محکم بایستد و اصلاً احساس ضعف نکند. خیلی هم احساساتی نشود.
در روزگاری که نه فرزندش خیلی تره برایش خورد میکند و نه پدر و مادرش ، او باید حواسش به همهی آنها باشد . مشکلات همه را سر و سامان دهد و مشکلات خودش را هم..
چهل پنحاه سالهی امروز ، باید مسائل سن بلوغ فرزندش را حل کند. باید برای آیندهی فرزندش آنهم در این اوضاع آشفته، تدبیر بخرج دهد.
گرچه هنوز جسمش و روحش هزار طلب دارد، باید با تنهایی کنار بیاید، چرا که حتی اگر بتواند رابطهی پیچیدهی زناشویی را زنده و شاداب نگه دارد. باز هم تنهاست..! چون وقت ندارد و امکانش نیست به این چیزها فکر کند . چون همه منتظر اویند و متوقع از او..
چهل پنجاه سالهى روزگار ما همچنان باید چهار اسبه کار کند. چون روزگارش ثبات اقتصادی ندارد هنوز و آیندهاش نيز هنوز مبهم است و دیگر بدنش طاقت اینجور کار کردن را ندارد. گاهی فشار بالا میرود و گاهی پایین. گاهی تپش قلب میگیرد..!
چهل پنجاه سالههاى این روزگار همانهایی هستند که در بلاتکلیفترین دوران این سرزمین رشد کردند، تمامی آزمون و خطاها روی آنها صورت گرفت، بدترین رفتارها با آنها شد. بدیهیترین تفریحات دوران نوجوانی و جوانی برای آنها جرم محسوب میشد، و حتی به خاطر آن در بند افتادند. دلهره و ترس و نگرانی به داخل سلولهایشان رخنه کرد، جزئی از وجودشان شد و با آن بزرگ شدند، در بچگی مطیع بودند و در بزرگسالی نیز مطیع. همیشه منتظر سرابی به نام آیندهی بهتر بودند و..
چهل پنجاه سالهی عزیز!
اگر بخت با تو یار بود و زنده ماندی!
قوی باش
خیلی قوی باش
تو چهل پنجاه سالهی این روزگاری در این سرزمین، و نباید انتظار قرار و آرامشی مانند چهل پنجاه سالههای پنجاه شصت سال قبل را داشته باشی..!
چون زندگی هنوز با تو خيلى كار دارد..!
#اجتماعی
تقدیم به
#دهه_شصتی ها
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
💢
من #دهه_پنجاهی هستم
نعش مرا به خاک نسپارید !
نعشِ من مسموم است !؟
من پیتِ حلبی هم قد و قواره خودم را روی یخها به سوی شعبه نفت هُل داده ام !
من «صف» شش صبح برای شیر شیشه ای و صف ارزاق کوپنی را دیده ام!
من از صدای ضد هوایی ها نترسیده ام به وجد آمده ام و بیخیال روی پشتِ بام، آبشاری از گلوله های نورانی را در آسمان تماشا کرده ام !
من مدادِ سیاهِ "سوسمار"نشانم را آنقدر تراشیده ام که توی مُشتِ کوچکم جا شده و باز هم دست از سرش بر نداشته ام !
من توی دفترِ کاهی مشق نوشته ام !
من شبهایِ "وفات"ِ زیادی به عکسِ سیاه و سفیدِ آن منارهِ مسجد (توی تلویزیون) زُل زده ام و ناله تکرار شونده نِیِ عزا را تا آخرِ شب گوش داده ام !
من خیلی از شبها که برق رفته است شمع روشن کرده ام! و دزدکی اشکِ شمع را توی پیاله آب چکانده ام تا "بِمیرَد " !
من پاترولِ «کمیته»، بنز سیاه «گشت ضربت» و وَن سبز «گشت ارشاد» را دیده ام !
من رنگ زدنِ دستها را دیده ام به جُرمِ پوشیدنِ پیراهنِ آستین کوتاه!
من قیچی کردن موی بلند و کراوات مردان و پونز بر پیشانی دخترانی که چند مویشان بیرون بود دیده ام!
من هم مدرسه ای ام را توی یک جعبه نئوپانی "تشییع " کرده ام ! هر دوشنبه , هر پنجشنبه !
بوی جنازه آدمیزاد را که گلاب هم پنهانش نمیکرد بارها استشمام کرده ام !
من بارها "گیرِ" گشت های لباس سبز افتاده ام که پرسیده اند :اینجا چه کار میکنی؟! .
آنجا که خیابان بود و من مجبور بوده ام از آن بگذرم!
من ویدئو را "قایمکی" دیده ام !
من نوارِ کاست را جاسازی کرده ام !
نواری که صدایِ"معین" رویَش ضبط شده بود ,با کلی خش خش و تق و توق !
من بوکس و شطرنج (حــرام) بازی کرده ام!
مدام من کارتونِ سانسور شده دیده ام بارها و بارها !
من دزدها را در خانه ها دیده ام و پلیس ها را بر پشت بام خانهها که آمده بودند دیشهای ماهواره را جمع کنند!
من مدتها فکر کرده ام آن جوانِ عینکی با سِبیل کوچک (صادق هدایت),خودِ شیطان است که همه از کتابهایی که عکسِ او روی جلدش باشد میترسند !
من خیلی شبها جلویِ تلویزیون خوابم برده در انتظارِ تمام شدن سخنرانیهاِی پر از جمله هایِ بی سر و ته عربی , تا فیلمِ سینمایی ببینم !
من با جنگ , ترس, تحریم , غم , شعار , سخنرانی , کمبود , عقده زور , ریا, بلندگو , کوپن , دروغ و حسرت بزرگ شده ام و دارم پیر میشوم !
من نسل بزرگ نشده ی این انقلابم
نعشِ مرا در خاک وطنم بخاک نسپارید که خاک از عقده های روییده در دلم مسموم میشود
مرا آتش بزنید و خاکسترم را به باد بسپارید!!!!
من متولد دههء پنجاهم .....
به قلم : دکتر عباس رشنوادی
#اندیشه
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
من #دهه_پنجاهی هستم
نعش مرا به خاک نسپارید !
نعشِ من مسموم است !؟
من پیتِ حلبی هم قد و قواره خودم را روی یخها به سوی شعبه نفت هُل داده ام !
من «صف» شش صبح برای شیر شیشه ای و صف ارزاق کوپنی را دیده ام!
من از صدای ضد هوایی ها نترسیده ام به وجد آمده ام و بیخیال روی پشتِ بام، آبشاری از گلوله های نورانی را در آسمان تماشا کرده ام !
من مدادِ سیاهِ "سوسمار"نشانم را آنقدر تراشیده ام که توی مُشتِ کوچکم جا شده و باز هم دست از سرش بر نداشته ام !
من توی دفترِ کاهی مشق نوشته ام !
من شبهایِ "وفات"ِ زیادی به عکسِ سیاه و سفیدِ آن منارهِ مسجد (توی تلویزیون) زُل زده ام و ناله تکرار شونده نِیِ عزا را تا آخرِ شب گوش داده ام !
من خیلی از شبها که برق رفته است شمع روشن کرده ام! و دزدکی اشکِ شمع را توی پیاله آب چکانده ام تا "بِمیرَد " !
من پاترولِ «کمیته»، بنز سیاه «گشت ضربت» و وَن سبز «گشت ارشاد» را دیده ام !
من رنگ زدنِ دستها را دیده ام به جُرمِ پوشیدنِ پیراهنِ آستین کوتاه!
من قیچی کردن موی بلند و کراوات مردان و پونز بر پیشانی دخترانی که چند مویشان بیرون بود دیده ام!
من هم مدرسه ای ام را توی یک جعبه نئوپانی "تشییع " کرده ام ! هر دوشنبه , هر پنجشنبه !
بوی جنازه آدمیزاد را که گلاب هم پنهانش نمیکرد بارها استشمام کرده ام !
من بارها "گیرِ" گشت های لباس سبز افتاده ام که پرسیده اند :اینجا چه کار میکنی؟! .
آنجا که خیابان بود و من مجبور بوده ام از آن بگذرم!
من ویدئو را "قایمکی" دیده ام !
من نوارِ کاست را جاسازی کرده ام !
نواری که صدایِ"معین" رویَش ضبط شده بود ,با کلی خش خش و تق و توق !
من بوکس و شطرنج (حــرام) بازی کرده ام!
مدام من کارتونِ سانسور شده دیده ام بارها و بارها !
من دزدها را در خانه ها دیده ام و پلیس ها را بر پشت بام خانهها که آمده بودند دیشهای ماهواره را جمع کنند!
من مدتها فکر کرده ام آن جوانِ عینکی با سِبیل کوچک (صادق هدایت),خودِ شیطان است که همه از کتابهایی که عکسِ او روی جلدش باشد میترسند !
من خیلی شبها جلویِ تلویزیون خوابم برده در انتظارِ تمام شدن سخنرانیهاِی پر از جمله هایِ بی سر و ته عربی , تا فیلمِ سینمایی ببینم !
من با جنگ , ترس, تحریم , غم , شعار , سخنرانی , کمبود , عقده زور , ریا, بلندگو , کوپن , دروغ و حسرت بزرگ شده ام و دارم پیر میشوم !
من نسل بزرگ نشده ی این انقلابم
نعشِ مرا در خاک وطنم بخاک نسپارید که خاک از عقده های روییده در دلم مسموم میشود
مرا آتش بزنید و خاکسترم را به باد بسپارید!!!!
من متولد دههء پنجاهم .....
به قلم : دکتر عباس رشنوادی
#اندیشه
🆔👉 @Roshanfkrane ✍