وارثان پر سوم سیمرغ در شاهنامه فردوسی
کانال روشنفکران
در #شاهنامه فردوسی روایت عجیبی وجود دارد.
وقتی زال میخواست از سیمرغ خداحافظی کند ، سیمرغ سه پَر از پَرهای خود را به زال میدهد و میگوید : هر وقت در تنگنا قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا من به یاریات بشتابم.
سالها میگذرد...رودابه، همسرِ زال، رستم را آبستن میشود و ناتوان از وضعحمل در بستر مرگ می افتد.
زال هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش می کشد. سیمرغ به یاری همسر و فرزندش میآید و از مرگ میرهاندشان.
زال در اواخر عمر و قبل از مرگش دو پر دیگر را به رستم می دهد تا در تنگنا آنها را به آتش بکشد...
سالها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخمهای فراوان میشود و مستاصل از شکست او...
رستم پر دوم را به آتش می کشد.
سیمرغ آشکار می گردد.
رستم را درمان می کند و راز شکست اسفندیار را برملا مینماید.
رستم پیروز می شود...
اما راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده، اینجاست.
فردوسی تکلیف پر سوم را مشخص نکرده .!!
در هیچ جای شاهنامه نشان و خبری از پر سوم نیست.
سرنوشت پر سوم در پرده معماست.
حتی هنگامی که رستم در هفتخوان، در نبرد دیو سیاه و سپید گرفتار می گردد،
و یا در رزم اول از سهراب شکست می خورد، پر سوم را به آتش نمیکشد.
یا هنگامی که در چاه شغاد نابرادر به تیرهای زهرگون گرفتار میآید، کشته میشود، ولی پر سوم را به آتش نمیکشد. !
چه چیز با ارزش تر از جانش که مرگ را میپذیرد، ولی پر سوم را نگاه می دارد؟
چرا؟
رستم پر سوم را به چه کسی سپردهاست؟
پر سوم باید به دست چه کسی برسد؟
و در چه زمانی به آتش کشیدهشود؟
ادبیات اساطیری ایران شعلهگاهِ کنایهها و نشانههای ژرف و رازآلود است.
اشاراتی که خاستگاهش، همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنان فلات ایران میباشد.
فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعهشناسش، پیشبینی روزهای تیرگون میهنش را نمودهبود.
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
بر او سالیان انجمن شد هزار
نهان گشت آیین فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد، جادویی ، ارجمند
نهان راستی، آشکارا ، گزند
ندانست جز کژی آموختن
جز از کشتن و غارت و سوختن
فردوسی در تعبیری عاشقانه و رازآلود، صبح امیدِ رهاییبخش از تیرهبختی ایرانیان در هر دورهای از این تاریخ را، درصدفی مکتوم قرار داده است.
باور این که هنوز راهی بر سعادتمندی ایرانیان وجود دارد.
تاریخ گواه این مدعاست.
ایران خانهی سیمرغ است و ما نوادگان رستم و زالیم...
همیشه ما ایرانیان وارثان پر سوم سیمرغیم.
#اندیشه #فرهنگ #دانستنی #حکایت
#اجتماعی #فردوسی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
در #شاهنامه فردوسی روایت عجیبی وجود دارد.
وقتی زال میخواست از سیمرغ خداحافظی کند ، سیمرغ سه پَر از پَرهای خود را به زال میدهد و میگوید : هر وقت در تنگنا قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا من به یاریات بشتابم.
سالها میگذرد...رودابه، همسرِ زال، رستم را آبستن میشود و ناتوان از وضعحمل در بستر مرگ می افتد.
زال هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش می کشد. سیمرغ به یاری همسر و فرزندش میآید و از مرگ میرهاندشان.
زال در اواخر عمر و قبل از مرگش دو پر دیگر را به رستم می دهد تا در تنگنا آنها را به آتش بکشد...
سالها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخمهای فراوان میشود و مستاصل از شکست او...
رستم پر دوم را به آتش می کشد.
سیمرغ آشکار می گردد.
رستم را درمان می کند و راز شکست اسفندیار را برملا مینماید.
رستم پیروز می شود...
اما راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده، اینجاست.
فردوسی تکلیف پر سوم را مشخص نکرده .!!
در هیچ جای شاهنامه نشان و خبری از پر سوم نیست.
سرنوشت پر سوم در پرده معماست.
حتی هنگامی که رستم در هفتخوان، در نبرد دیو سیاه و سپید گرفتار می گردد،
و یا در رزم اول از سهراب شکست می خورد، پر سوم را به آتش نمیکشد.
یا هنگامی که در چاه شغاد نابرادر به تیرهای زهرگون گرفتار میآید، کشته میشود، ولی پر سوم را به آتش نمیکشد. !
چه چیز با ارزش تر از جانش که مرگ را میپذیرد، ولی پر سوم را نگاه می دارد؟
چرا؟
رستم پر سوم را به چه کسی سپردهاست؟
پر سوم باید به دست چه کسی برسد؟
و در چه زمانی به آتش کشیدهشود؟
ادبیات اساطیری ایران شعلهگاهِ کنایهها و نشانههای ژرف و رازآلود است.
اشاراتی که خاستگاهش، همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنان فلات ایران میباشد.
فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعهشناسش، پیشبینی روزهای تیرگون میهنش را نمودهبود.
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
بر او سالیان انجمن شد هزار
نهان گشت آیین فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد، جادویی ، ارجمند
نهان راستی، آشکارا ، گزند
ندانست جز کژی آموختن
جز از کشتن و غارت و سوختن
فردوسی در تعبیری عاشقانه و رازآلود، صبح امیدِ رهاییبخش از تیرهبختی ایرانیان در هر دورهای از این تاریخ را، درصدفی مکتوم قرار داده است.
باور این که هنوز راهی بر سعادتمندی ایرانیان وجود دارد.
تاریخ گواه این مدعاست.
ایران خانهی سیمرغ است و ما نوادگان رستم و زالیم...
همیشه ما ایرانیان وارثان پر سوم سیمرغیم.
#اندیشه #فرهنگ #دانستنی #حکایت
#اجتماعی #فردوسی
@Roshanfkrane
استاد_بهرام_بیضایی
بزرگترین کتاب سیاسی تمام ادوار ایران #شاهنامه است چرا که شاهنامه به ما نشان میدهد چگونه در تاریخ ایران مدام آدمهایی با وعدۀ اصلاح و عدالت و بهبود آمدهاند ولی بعد از مدتی همه چیز را به گند کشیدهاند . ملیگرایان به شاهنامه افتخار میکنند ولی افتخار آنان بدون تحلیلی ست ، مُلاگرایان نه ملیگرایان میگویند فردوسی حکیم مسلمان بوده و ما تا مسلمان نشدهایم اصلا کسی نبودیم ، چپگرایان هم فکر میکنند شاهنامه چون داستان شاهان است فردوسی در خدمت اشراف و مناسب منافع طبقاتی آنرا سروده در حالیکه خیلی ساده است شاهنامه یعنی تاریخ و تاریخ هم با نام شاهان دورهبندی میشود . در همه جای جهان همینطور است و هیچ ملتی به این دلیل تاریخ خود را دور نریخته !!
ما بهتر بود آنرا نگاه میکردیم ، تحلیل میکردیم و از آن میآموختیم چون در آن صورت میدانستیم که #ضحاک عرب است و پایتخت او بیتالمقدس ولی بر ایرانزمین سلطه دارد و این مهمترین کابوس #فردوسی برای ایران بوده است .
#فرهنگ #اجتماعی
@Roshanfkrane
بزرگترین کتاب سیاسی تمام ادوار ایران #شاهنامه است چرا که شاهنامه به ما نشان میدهد چگونه در تاریخ ایران مدام آدمهایی با وعدۀ اصلاح و عدالت و بهبود آمدهاند ولی بعد از مدتی همه چیز را به گند کشیدهاند . ملیگرایان به شاهنامه افتخار میکنند ولی افتخار آنان بدون تحلیلی ست ، مُلاگرایان نه ملیگرایان میگویند فردوسی حکیم مسلمان بوده و ما تا مسلمان نشدهایم اصلا کسی نبودیم ، چپگرایان هم فکر میکنند شاهنامه چون داستان شاهان است فردوسی در خدمت اشراف و مناسب منافع طبقاتی آنرا سروده در حالیکه خیلی ساده است شاهنامه یعنی تاریخ و تاریخ هم با نام شاهان دورهبندی میشود . در همه جای جهان همینطور است و هیچ ملتی به این دلیل تاریخ خود را دور نریخته !!
ما بهتر بود آنرا نگاه میکردیم ، تحلیل میکردیم و از آن میآموختیم چون در آن صورت میدانستیم که #ضحاک عرب است و پایتخت او بیتالمقدس ولی بر ایرانزمین سلطه دارد و این مهمترین کابوس #فردوسی برای ایران بوده است .
#فرهنگ #اجتماعی
@Roshanfkrane
نقش #شاهنامه در حفظ زبان #پارسی
مسلمانان جز ایران هر کشوری را که گشودند، نه تنها مردم را به دین خود فرا خواندند،بلکه تازه مسلمانان،زبان عربی-زبان دین و کلام خدا و در عین حال زبان قوم غالب-را نیز پذیرفتند و رفته رفته زبان اصلی خویش را از یاد بردند.
سوریه و لبنان فعلی جایگزین فنیقیه است:
کانال روشنفکران
نخستین قومی که الفبا را اختراع کردند و گامی بزرگ در راه پیشرفت فرهنگ بشری و تعمیم سواد و آموزش خواندن و نوشتن برداشتند.
اما امروز آنان خود را جزو ملل عرب به شمار می آورند.
مصر،با شش هزار سال تمدن،کشوری که پدید آمدن جامعه و استقرار پادشاهی در آن سه هزار و پانصد سال قدیم تر از نخستین شاهنشاهی ایران است،
امروز زبان اصلی خود را از یاد برده است.
فقط گروهی قبطیان که اقلیتی ناچیز در کشور به شمار می آیند و به کار کشاورزی اشتغال دارند بقایای زبان کهن مصر(زبان قبطی) را نگاه داشته اند(و این همان زبانی است که #شامپولیون فرانسوی به یاری آن موفق به خواندن خط #هیروگلیف شد).
اما مصریان خود را عرب می شمارند و از"میراث عربی ما" (تراثناالعربیه) دم می زنند. #ایران نخستین کشوری است که در برابر هجوم اعراب،اسلام آورد،اما با آنکه حدود ۲۰۰ سال سخن گفتن به پارسی تقریباً ممنوع بود! هرگز به عربی سخن نگفت و نه تنها زبان خود را نگاه داشت،بلکه پیشرفت اسلام به سوی شرق(هند و پاکستان و مالزی و اندونزی تا حد چین) بیشتر به زبان پارسی بوده
این همت ایرانیان است که با سخت کوشی و مواظبت بسیار زبان شیرین خود را حفظ کردند.
#فردوسی با سرودن #شاهنامه در زنده نگه داشتن زبان پارسی بسیار نقش پررنگی ایفا کرده است...
#دانستنی #فرهنگ
@Roshanfkrane
مسلمانان جز ایران هر کشوری را که گشودند، نه تنها مردم را به دین خود فرا خواندند،بلکه تازه مسلمانان،زبان عربی-زبان دین و کلام خدا و در عین حال زبان قوم غالب-را نیز پذیرفتند و رفته رفته زبان اصلی خویش را از یاد بردند.
سوریه و لبنان فعلی جایگزین فنیقیه است:
کانال روشنفکران
نخستین قومی که الفبا را اختراع کردند و گامی بزرگ در راه پیشرفت فرهنگ بشری و تعمیم سواد و آموزش خواندن و نوشتن برداشتند.
اما امروز آنان خود را جزو ملل عرب به شمار می آورند.
مصر،با شش هزار سال تمدن،کشوری که پدید آمدن جامعه و استقرار پادشاهی در آن سه هزار و پانصد سال قدیم تر از نخستین شاهنشاهی ایران است،
امروز زبان اصلی خود را از یاد برده است.
فقط گروهی قبطیان که اقلیتی ناچیز در کشور به شمار می آیند و به کار کشاورزی اشتغال دارند بقایای زبان کهن مصر(زبان قبطی) را نگاه داشته اند(و این همان زبانی است که #شامپولیون فرانسوی به یاری آن موفق به خواندن خط #هیروگلیف شد).
اما مصریان خود را عرب می شمارند و از"میراث عربی ما" (تراثناالعربیه) دم می زنند. #ایران نخستین کشوری است که در برابر هجوم اعراب،اسلام آورد،اما با آنکه حدود ۲۰۰ سال سخن گفتن به پارسی تقریباً ممنوع بود! هرگز به عربی سخن نگفت و نه تنها زبان خود را نگاه داشت،بلکه پیشرفت اسلام به سوی شرق(هند و پاکستان و مالزی و اندونزی تا حد چین) بیشتر به زبان پارسی بوده
این همت ایرانیان است که با سخت کوشی و مواظبت بسیار زبان شیرین خود را حفظ کردند.
#فردوسی با سرودن #شاهنامه در زنده نگه داشتن زبان پارسی بسیار نقش پررنگی ایفا کرده است...
#دانستنی #فرهنگ
@Roshanfkrane
#محمد_علی_فروغی :
شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است
کانال روشنفکران
#شاهنامه #فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه میتوان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمیزدم،و از این که سخنانم گزافه نماید احتراز نداشتم، میگفتم شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است. اما می ترسم بر من خرده بگیرند که چون قادر بر ادراک دقایق و لطایف آثار ادبی همه قبایل و امم قدیم و جدید نیستی حق چنین ادعایی نداری.
#اندیشه #فرهنگ #اجتماعی
@Roshanfkrane
شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است
کانال روشنفکران
#شاهنامه #فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه میتوان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمیزدم،و از این که سخنانم گزافه نماید احتراز نداشتم، میگفتم شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است. اما می ترسم بر من خرده بگیرند که چون قادر بر ادراک دقایق و لطایف آثار ادبی همه قبایل و امم قدیم و جدید نیستی حق چنین ادعایی نداری.
#اندیشه #فرهنگ #اجتماعی
@Roshanfkrane
شاهنامه
کانال روشنفکران
۱ - آغاز کتاب #کتاب
بخش اول شاهنامه
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست
نگارندهٔ بر شده پیکرست
به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هر چه زین گوهران بگذرد
نیابد بدو راه جان و خرد
خرد گر سخن برگزیند همی
همان را گزیند که بیند همی
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
خرد را و جان را همی سنجد اوی
در اندیشهٔ سخته کی گنجد اوی
بدین آلت رای و جان و زبان
ستود آفریننده را کی توان
به هستیش باید که خستو شوی
ز گفتار بیکار یکسو شوی
پرستنده باشی و جوینده راه
به ژرفی به فرمانش کردن نگاه
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
از این پرده برتر سخنگاه نیست
ز هستی مر اندیشه را راه نیست
تمامی بخش های این مجموعه با لمس هشتگ های زیر در کانال روشنفکران در دسترس خواهند بود
#ابوالقاسم_فردوسی
#شاهنامه
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
۱ - آغاز کتاب #کتاب
بخش اول شاهنامه
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برترست
نگارندهٔ بر شده پیکرست
به بینندگان آفریننده را
نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه
که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هر چه زین گوهران بگذرد
نیابد بدو راه جان و خرد
خرد گر سخن برگزیند همی
همان را گزیند که بیند همی
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
خرد را و جان را همی سنجد اوی
در اندیشهٔ سخته کی گنجد اوی
بدین آلت رای و جان و زبان
ستود آفریننده را کی توان
به هستیش باید که خستو شوی
ز گفتار بیکار یکسو شوی
پرستنده باشی و جوینده راه
به ژرفی به فرمانش کردن نگاه
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
از این پرده برتر سخنگاه نیست
ز هستی مر اندیشه را راه نیست
تمامی بخش های این مجموعه با لمس هشتگ های زیر در کانال روشنفکران در دسترس خواهند بود
#ابوالقاسم_فردوسی
#شاهنامه
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
بخش دوم شاهنامه
ستایش خرد
کنون ای خردمند وصف خرد
بدین جایگه گفتن اندرخورد
کنون تا چه داری بیار از خرد
که گوش نیوشنده زو برخورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی وزویت غمیست
وزویت فزونی وزویت کمیست
خرد تیره و مرد روشن روان
نباشد همی شادمان یک زمان
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار از برخورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهٔ خویش ریش
هشیوار دیوانه خواند ورا
همان خویش بیگانه داند ورا
ازویی به هر دو سرای ارجمند
گسسته خرد پای دارد ببند
خرد چشم جانست چون بنگری
تو بیچشم شادان جهان نسپری
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جانست و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است وگوش و زبان
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان
خرد را و جان را که یارد ستود
و گر من ستایم که یارد شنود
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود
ازین پس بگو کافرینش چه بود
تویی کردهٔ کردگار جهان
ببینی همی آشکار و نهان
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
#ابوالقاسم_فردوسی
#شاهنامه
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
بخش دوم شاهنامه
ستایش خرد
کنون ای خردمند وصف خرد
بدین جایگه گفتن اندرخورد
کنون تا چه داری بیار از خرد
که گوش نیوشنده زو برخورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی وزویت غمیست
وزویت فزونی وزویت کمیست
خرد تیره و مرد روشن روان
نباشد همی شادمان یک زمان
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار از برخورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهٔ خویش ریش
هشیوار دیوانه خواند ورا
همان خویش بیگانه داند ورا
ازویی به هر دو سرای ارجمند
گسسته خرد پای دارد ببند
خرد چشم جانست چون بنگری
تو بیچشم شادان جهان نسپری
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جانست و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است وگوش و زبان
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان
خرد را و جان را که یارد ستود
و گر من ستایم که یارد شنود
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود
ازین پس بگو کافرینش چه بود
تویی کردهٔ کردگار جهان
ببینی همی آشکار و نهان
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
#ابوالقاسم_فردوسی
#شاهنامه
@Roshanfkrane
روشنفکران
کانال روشنفکران بخش دوم شاهنامه ستایش خرد کنون ای خردمند وصف خرد بدین جایگه گفتن اندرخورد کنون تا چه داری بیار از خرد که گوش نیوشنده زو برخورد خرد بهتر از هر چه ایزد بداد ستایش خرد را به از راه داد خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر…
👆
معنی کلمه سپاس در #شاهنامه #فردوسی
کانال روشنفکران
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جانست و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است وگوش و زبان
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان
#سپاس و #سپاسگزارم یعنی اینکه
این سه پاس داشت خودم را
( سه نگهدار ، سه محافظ خودم را)
پیش بزرگواری و مهر شما بر زمین میگذارم
هرآنچه شما میفرماید درست است و مورد اعتماد من هستید ...
✍ #کامران_مهربان
@Kamranmehrban
#دانستنی #فرهنگ #پارسی
@Roshanfkrane
معنی کلمه سپاس در #شاهنامه #فردوسی
کانال روشنفکران
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جانست و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است وگوش و زبان
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان
#سپاس و #سپاسگزارم یعنی اینکه
این سه پاس داشت خودم را
( سه نگهدار ، سه محافظ خودم را)
پیش بزرگواری و مهر شما بر زمین میگذارم
هرآنچه شما میفرماید درست است و مورد اعتماد من هستید ...
✍ #کامران_مهربان
@Kamranmehrban
#دانستنی #فرهنگ #پارسی
@Roshanfkrane
درود بر دوستانِ جان و خرد
کانال روشنفکران
تاریخچه ی چهارشنبه سوری
در #شاهنامهٔ #فردوسی اشارههایی دربارهٔ بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشاندهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست
چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتشافروزان که پیامآور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها میرفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتشافروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دست افشانیها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان میپرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش میافروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه میداشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتشافروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.
آیین آتشافروزی پیش از نوروز به گونههای دیگر در نزد مردمان دیگر کشورها نیز پدیدار میشود،
ایران، افغانستان، تاجیکستان،ازبکستان، جمهوری آذربایجان،اقلیم کردستان، در میان ایرانیتباران در سایر کشورها مانند آمریکا،کانادا،انگلستان،فرانسه،آلمان و همچنین مردم قفقاز هنوز در این شب هفت توده آتش میافروزند و از روی آن میجهند. بنا به آیینی کهن در سوئد، شبی را که «والبوری» خوانده میشود به عنوان آغاز بهار میشمارند و در آن آتشی بزرگ افروخته و پیرامون آن به جشن و شادی میپردازند. همچنین نمونه دوردستی از آتشافروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانی گزارش کردهاند.
#مناسبت #فرهنگ
#چهارشنبه_سوری
🔥@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
تاریخچه ی چهارشنبه سوری
در #شاهنامهٔ #فردوسی اشارههایی دربارهٔ بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشاندهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست
چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتشافروزان که پیامآور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها میرفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتشافروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دست افشانیها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان میپرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش میافروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه میداشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتشافروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.
آیین آتشافروزی پیش از نوروز به گونههای دیگر در نزد مردمان دیگر کشورها نیز پدیدار میشود،
ایران، افغانستان، تاجیکستان،ازبکستان، جمهوری آذربایجان،اقلیم کردستان، در میان ایرانیتباران در سایر کشورها مانند آمریکا،کانادا،انگلستان،فرانسه،آلمان و همچنین مردم قفقاز هنوز در این شب هفت توده آتش میافروزند و از روی آن میجهند. بنا به آیینی کهن در سوئد، شبی را که «والبوری» خوانده میشود به عنوان آغاز بهار میشمارند و در آن آتشی بزرگ افروخته و پیرامون آن به جشن و شادی میپردازند. همچنین نمونه دوردستی از آتشافروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانی گزارش کردهاند.
#مناسبت #فرهنگ
#چهارشنبه_سوری
🔥@Roshanfkrane