📕: Liquid Love
✍🏻: Book by #Zygmunt_Bauman
در باب ناپایداری پیوندهای انسانی
📕: #عشق_سیال
✍🏻: #زیگمونت_باومن
🔁: #عرفان_ثابتی
📌 عشق سیال نام کتابی از #زیگمونت_باومن است که به ناپایداری روابط عاطفی در عصر مدرن پرداخته است. از دید او روانشناسی مدرن و مشاورهای روانشناسی تاثیر سویی بر تدوام روابط عاشقانه و عاطفی داشتهاند زیرا فرد را مجاب میکند که برقراری روابط کوتاهمدت و ناپایدار، بار مسئولیت وی را کاهش داده و آزادی عمل بیشتری به افراد میبخشد: «از دید مشاوران وعده تعهد در بلندمدت بیمعنی است. مثل دیگر سرمایهگذاریها، تعهدات هم طلوع و افول دارند.»
- باومن معتقد است زنان و مردان امروز «نگرانند که این ارتباط همیشگی(For Good) ، آنها را مجبور به تحمل فشارهایی کند که آزادی آنها را در ایجاد روابط دیگر سلب نماید» و به همین سبب به سمت عشقهای سیال روی میآورند.
- عشق سیال به این موضوع اشاره دارد که فرد به جای ترمیم و جایگزینی منافع دگرخواهانه بر منافع فردی به دنبال روابط کوتاهی است که در کوتاهترین زمان ممکن به نیازهای عاطفی و جسمی وی پاسخ دهد ولی او را از عشقهای احتمالی و بهتر در آینده محروم نکند. تنهایی مضاعف، افسردگی، نگرانی و عدم لذت از برقراری روابط عاطفی را میتوان سیالیت عشق در بین افراد مختلف به عنوان ابژه عشق قلمداد کرد.
🔎 #فرازهایی_از_کتاب
« شکنندگی شگرف عشق، دست در دست امتناع منحوس آن از سرسری گرفتن این آسیب پذیری وشکنندگی، در همین امر نهفته است. عشق می خواهد سلب مالکیت کند، ولی در لحظه پیروزی با بدترین شکست خود رو به رو می شود. عشق تلاش می کند منابع تزلزل و تعلیقش را مدفون سازد؛ ولی اگر به انجام دادن این کار موفق گردد، به سرعت شروع به پژمردگی می کند- و از میان می رود...مبارزه طلبی، جاذبه و فریبندگی دیگری هرگونه فاصله ای را، هر قدر کوچک و ناچیز، به نحو تحمل ناپذیری زیاد می کند...عشق مادامی که زندگی می کند، در آستانه شکست پرسه می زند. در حالی که پیش می رود، گذشته اش را زایل می کند؛ پشت سر خود هیچ سنگر مستحکمی باقی نمی گذارد، یعنی سنگری که در هنگام دشواری و گرفتاری بتواند به جانب آن عقب نشینی کند و در آن پناه گیرد. عشق از آینده و رخدادهای آن آگاه نیست. عشق هرگز آن قدر اعتماد به نفس نخواهد داشت که ابرها را پراکنده سازد و اضطراب را فرو نشاند. عشق وامی است که از آینده ای نا معلوم و مبهم می گیریم. عشق ممکن است به اندازه مرگ هراسناک باشد، و اغلب نیز چنین است؛ تنها تفاوتی که دارد این است که، بر خلاف مرگ، این حقیقت را با تب و تاب میل و هیجان می پوشاند. معقول است که تفاوت میان عشق و مرگ را مثل تفاوت جاذبه و دافعه بدانیم. گرچه، در صورت تامل بیش تر، نمی توانیم تا این اندازه مطمئن باشیم. بنا به قاعده، وعده های عشق از عطایای آن ابهام کمتری دارند. بنابراین، وسوسه عاشق شدن، شدید و مقاومت ناپذیر است، ولی جاذبه فرار از عشق نیز همین طور است. وسوسه جستجوی گل بی خار همیشه با ماست و مقاومت در برابر آن همیشه دشوار است.»
📄: صص۳۰/۲۹
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
📕: Liquid Love
✍🏻: Book by #Zygmunt_Bauman
در باب ناپایداری پیوندهای انسانی
📕: #عشق_سیال
✍🏻: #زیگمونت_باومن
🔁: #عرفان_ثابتی
📌 عشق سیال نام کتابی از #زیگمونت_باومن است که به ناپایداری روابط عاطفی در عصر مدرن پرداخته است. از دید او روانشناسی مدرن و مشاورهای روانشناسی تاثیر سویی بر تدوام روابط عاشقانه و عاطفی داشتهاند زیرا فرد را مجاب میکند که برقراری روابط کوتاهمدت و ناپایدار، بار مسئولیت وی را کاهش داده و آزادی عمل بیشتری به افراد میبخشد: «از دید مشاوران وعده تعهد در بلندمدت بیمعنی است. مثل دیگر سرمایهگذاریها، تعهدات هم طلوع و افول دارند.»
- باومن معتقد است زنان و مردان امروز «نگرانند که این ارتباط همیشگی(For Good) ، آنها را مجبور به تحمل فشارهایی کند که آزادی آنها را در ایجاد روابط دیگر سلب نماید» و به همین سبب به سمت عشقهای سیال روی میآورند.
- عشق سیال به این موضوع اشاره دارد که فرد به جای ترمیم و جایگزینی منافع دگرخواهانه بر منافع فردی به دنبال روابط کوتاهی است که در کوتاهترین زمان ممکن به نیازهای عاطفی و جسمی وی پاسخ دهد ولی او را از عشقهای احتمالی و بهتر در آینده محروم نکند. تنهایی مضاعف، افسردگی، نگرانی و عدم لذت از برقراری روابط عاطفی را میتوان سیالیت عشق در بین افراد مختلف به عنوان ابژه عشق قلمداد کرد.
🔎 #فرازهایی_از_کتاب
« شکنندگی شگرف عشق، دست در دست امتناع منحوس آن از سرسری گرفتن این آسیب پذیری وشکنندگی، در همین امر نهفته است. عشق می خواهد سلب مالکیت کند، ولی در لحظه پیروزی با بدترین شکست خود رو به رو می شود. عشق تلاش می کند منابع تزلزل و تعلیقش را مدفون سازد؛ ولی اگر به انجام دادن این کار موفق گردد، به سرعت شروع به پژمردگی می کند- و از میان می رود...مبارزه طلبی، جاذبه و فریبندگی دیگری هرگونه فاصله ای را، هر قدر کوچک و ناچیز، به نحو تحمل ناپذیری زیاد می کند...عشق مادامی که زندگی می کند، در آستانه شکست پرسه می زند. در حالی که پیش می رود، گذشته اش را زایل می کند؛ پشت سر خود هیچ سنگر مستحکمی باقی نمی گذارد، یعنی سنگری که در هنگام دشواری و گرفتاری بتواند به جانب آن عقب نشینی کند و در آن پناه گیرد. عشق از آینده و رخدادهای آن آگاه نیست. عشق هرگز آن قدر اعتماد به نفس نخواهد داشت که ابرها را پراکنده سازد و اضطراب را فرو نشاند. عشق وامی است که از آینده ای نا معلوم و مبهم می گیریم. عشق ممکن است به اندازه مرگ هراسناک باشد، و اغلب نیز چنین است؛ تنها تفاوتی که دارد این است که، بر خلاف مرگ، این حقیقت را با تب و تاب میل و هیجان می پوشاند. معقول است که تفاوت میان عشق و مرگ را مثل تفاوت جاذبه و دافعه بدانیم. گرچه، در صورت تامل بیش تر، نمی توانیم تا این اندازه مطمئن باشیم. بنا به قاعده، وعده های عشق از عطایای آن ابهام کمتری دارند. بنابراین، وسوسه عاشق شدن، شدید و مقاومت ناپذیر است، ولی جاذبه فرار از عشق نیز همین طور است. وسوسه جستجوی گل بی خار همیشه با ماست و مقاومت در برابر آن همیشه دشوار است.»
📄: صص۳۰/۲۹
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane