روشنفکران
82.2K subscribers
50.1K photos
42.1K videos
2.39K files
6.99K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
شجاع الدین شفا-تولدی دیگر.pdf
4.1 MB
📚 #تولدی_دیگر
#شجاع_الدین_شفا

این کتاب نفیس در سال پایانی قرن بیستم به نگارش درآمده و نویسنده ی توانای آن، عنوان "ایران کهن در هزاره ای نو" را به کتاب داده است.

انگیزه نگارش این کتاب این بوده که بتواند راهنمای نسل نوخاسته ای باشد که پا به قرنی تازه گذاشته اند.
نسلی که میراث بر یکی از والاترین تمدنها و فرهنگ های تاریخ بشری است.

کتاب فوق تلاش دارد تا ملت ایران،این سرزمین کهن بتواند به حسابرسی سود و زیان هایی که طی دوران دراز هزارساله اخیر عایدش شده، بپردازد....

شما یاران اندیشمند کانال روشنفکران را به خواندن این اثر زیبا از استاد شفا در 260 صفحه دعوت میکنم🙏

#معرفی
#کتاب

@Roshanfkrane
آن روزها رفتند
آن روزهای خیرگی در رازهای جسم
آن روزهای آشنایی های محتاطانه با زیبایی رگهای آبی رنگ
دستی که با یک گل
از پشت دیواری صدا می زد
یک دست دیگر را
و لکه های کوچک جوهر ، بر این دست مشوش ،
مضطرب ، ترسان

و عشق ،
که در سلامی شرم آگین خویشتن را بازگو می کرد
در ظهر های گرم دود آلود
ما عشق مان را در غبار کوچه می خواندیم

ما به زبان سادهٔ گلهای قاصد آشنا بودیم
ما قلبهامان را به باغ مهربانی های معصومانه می بردیم
و به درختان قرض می دادیم
و توپ با پیغام های بوسه در دستان ما می گشت

و عشق بود ،آن حس مغشوشی که در تاریکی هشتی
ناگاه
محصورمان می کرد
و جذبمان می کرد، در انبوه سوزان نفس ها و تپش ها و تبسم های دزدانه

آن روزها رفتند
آن روزها مثل نباتاتی که در خورشید می پوسند
از تابش خورشید، پوسیدند
و گم شدند آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها
در ازدحام پر هیاهوی خیابانهای بی برگشت

و دختری که گونه هایش را
با برگ های شمعدانی رنگ می زد، آه
اکنون زنی تنهاست
اکنون زنی تنهاست



بخشی از شعر بلند #آن_روزها
دفتر شعر: #تولدی_دیگر
#فروغ_فرخزاد

@Roshanfkrane
معشوق من
همچون طبیعت
مفهوم ناگزیر صریحی دارد
او با شکست من
قانون صادقانهٔ قدرت را
تأیید می کند

او وحشیانه آزادست
مانند یک غریزهٔ سالم
در عمق یک جزیرهٔ نامسکون
او پاک می کند
با پاره های خیمهٔ مجنون
از کفش خود غبار خیابان را


#فروغ_فرخ_زاد
#تولدی_دیگر

#اندیشه

@Roshanfkrane