📚 #کتاب_نوشته
این دنیا بیعشق به منزلهی دنیای مردهای است و پیوسته ساعتی فرا میرسد که انسان از زندانها و کار و تلاش خسته میشود و چهرهی عزیز و قلبی را که از مهربانی شکفته باشد میخواهد ...
✍🏻: #آلبر_کامو
📕: #طاعون
@Roshanfkrane
📚 #کتاب_نوشته
این دنیا بیعشق به منزلهی دنیای مردهای است و پیوسته ساعتی فرا میرسد که انسان از زندانها و کار و تلاش خسته میشود و چهرهی عزیز و قلبی را که از مهربانی شکفته باشد میخواهد ...
✍🏻: #آلبر_کامو
📕: #طاعون
@Roshanfkrane
ما را كدام نفرين
ما را كدام نفرت
در اين كوير سوخته آواره كرده است
ما در كدام عهد
ما در كدام شهر
پا از گليم خويش فراتر نهاده ايم
كز تلخى عقوبت آن در تمام عمر
آسوده نيستيم
ما، كيفر كدام گناه نكرده را
اين گونه بردبار
بر دوش ميكشيم ؟
ما را كدام #لعنت، بيچاره كرده است...
#طاعون
#فريدون_مشيرى
#شعر
@Roshanfkrane
ما را كدام نفرت
در اين كوير سوخته آواره كرده است
ما در كدام عهد
ما در كدام شهر
پا از گليم خويش فراتر نهاده ايم
كز تلخى عقوبت آن در تمام عمر
آسوده نيستيم
ما، كيفر كدام گناه نكرده را
اين گونه بردبار
بر دوش ميكشيم ؟
ما را كدام #لعنت، بيچاره كرده است...
#طاعون
#فريدون_مشيرى
#شعر
@Roshanfkrane
طاعوني كه #انگلستان را صنعتي كرد!
چگونه يك حادثه ميتواند مسير يك كشور را عوض كند؟
كشورهاي اروپايي در قرون وسطي، اسير سلطه مذهبي و خرافي كليساي كاتوليك بودند و هيچ نشانهاي وجود نداشت كه در آينده تبديل به قدرتهاي برتر اقتصادي و نظامي دنيا شوند.
در قرن 14 ميلادي، كشور انگلستان كه بعدها تبديل به نخستين كشور صنعتي جهان شد و آفتاب در مستعمرات آن غروب نميكرد، از بقيه كشورهاي اروپايي عقب ماندهتر بود.
سيستم حكومت و جامعه انگليس فئودالي بود و كشاورزان در مزارع اربابي كار ميكردند.
كليسا هم نظام فئودالي را تاييد و حمايت ميكرد و كشاورزان را به تبعيت از اربابان توصيه ميكرد.
در 1346 ميلادي، به ناگاه بيماري #طاعون جامعه انگلستان را فراگرفت و به شدت گسترش يافت.
يك سوم مردم را كشت و بقيه را در فقر و گرسنگي و بيماري نگهداشت. پانزده سال درگير اين بيمار شدند.
طاعون كه در انگلستان به «مرگ سياه» معروف شد، اعتقاد مردم به كليسا و نظام معرفتي آن را تضعيف كرد.
مردم زندگي را زودگذر و بيارزش تلقي كردند و به سرخوشي و خوشگذراني و تمرد از نظم روي آوردند.
طاعون مردم را به #كليسا و #فئودالها بدبين كرد و سبب فرار كشاورزان از مزارع و پناه آوردن به شهرها و كار روز مزدي شد. به عبارتي كشاورزان وابسته به زمين آزاد شدند و تبديل به كارگران آزاد شدند.
اين كارگران آزاد بعدها نيروي كار كارخانه هاي انگلستان شدند.
در مجموع، بيماري طاعون كارگران جوامع غربي را آزاد كرد اما در شرق، كارگران در نظام «سرف» يا سرواژ باقي مانده و همراه زمين خريد و فروش مي شدند.
در واقع طاعون يك بزنگاه تاريخي براي تغيير مسير انگلستان از #كشاورزي به #صنعت شد.
📚 «چرا كشورها شكست ميخورند؟»
✍ #دارون_عجم_اغلو
(كانال ماهنامه)
#بریده_ای_ازکتاب
#اندیشه
@Roshanfkrane
چگونه يك حادثه ميتواند مسير يك كشور را عوض كند؟
كشورهاي اروپايي در قرون وسطي، اسير سلطه مذهبي و خرافي كليساي كاتوليك بودند و هيچ نشانهاي وجود نداشت كه در آينده تبديل به قدرتهاي برتر اقتصادي و نظامي دنيا شوند.
در قرن 14 ميلادي، كشور انگلستان كه بعدها تبديل به نخستين كشور صنعتي جهان شد و آفتاب در مستعمرات آن غروب نميكرد، از بقيه كشورهاي اروپايي عقب ماندهتر بود.
سيستم حكومت و جامعه انگليس فئودالي بود و كشاورزان در مزارع اربابي كار ميكردند.
كليسا هم نظام فئودالي را تاييد و حمايت ميكرد و كشاورزان را به تبعيت از اربابان توصيه ميكرد.
در 1346 ميلادي، به ناگاه بيماري #طاعون جامعه انگلستان را فراگرفت و به شدت گسترش يافت.
يك سوم مردم را كشت و بقيه را در فقر و گرسنگي و بيماري نگهداشت. پانزده سال درگير اين بيمار شدند.
طاعون كه در انگلستان به «مرگ سياه» معروف شد، اعتقاد مردم به كليسا و نظام معرفتي آن را تضعيف كرد.
مردم زندگي را زودگذر و بيارزش تلقي كردند و به سرخوشي و خوشگذراني و تمرد از نظم روي آوردند.
طاعون مردم را به #كليسا و #فئودالها بدبين كرد و سبب فرار كشاورزان از مزارع و پناه آوردن به شهرها و كار روز مزدي شد. به عبارتي كشاورزان وابسته به زمين آزاد شدند و تبديل به كارگران آزاد شدند.
اين كارگران آزاد بعدها نيروي كار كارخانه هاي انگلستان شدند.
در مجموع، بيماري طاعون كارگران جوامع غربي را آزاد كرد اما در شرق، كارگران در نظام «سرف» يا سرواژ باقي مانده و همراه زمين خريد و فروش مي شدند.
در واقع طاعون يك بزنگاه تاريخي براي تغيير مسير انگلستان از #كشاورزي به #صنعت شد.
📚 «چرا كشورها شكست ميخورند؟»
✍ #دارون_عجم_اغلو
(كانال ماهنامه)
#بریده_ای_ازکتاب
#اندیشه
@Roshanfkrane
در قرون #وسطی بیماری طاعون آغازگر #رنسانس یا دگراندیشی در اروپا بود.
تا قبل از شیوع طاعون، عوام فکر میکردند که کلیسا و کشیشان شفابخش هستند!
اما پس از شیوع طاعون مردم با چشمان خود دیدند که پاشیدن آب مقدس توسط کشیش روی بیمار باعث شفای او نشد، بلکه خود کشیش هم طاعون گرفت و مرد.
#کلیسا دست به هرکاری زد تا #طاعون را از بین ببرد، از آتش زدن گربهها گرفته تا کشتن یهودیان و ....
اما طاعون از بین نرفت!
این موضوع یکی از عوامل اصلی دور شدن مردم از #خرافات و توهمات و ایجاد رنسانس در اروپای پانصد سال قبل بود/تحلیل زمانه
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
تا قبل از شیوع طاعون، عوام فکر میکردند که کلیسا و کشیشان شفابخش هستند!
اما پس از شیوع طاعون مردم با چشمان خود دیدند که پاشیدن آب مقدس توسط کشیش روی بیمار باعث شفای او نشد، بلکه خود کشیش هم طاعون گرفت و مرد.
#کلیسا دست به هرکاری زد تا #طاعون را از بین ببرد، از آتش زدن گربهها گرفته تا کشتن یهودیان و ....
اما طاعون از بین نرفت!
این موضوع یکی از عوامل اصلی دور شدن مردم از #خرافات و توهمات و ایجاد رنسانس در اروپای پانصد سال قبل بود/تحلیل زمانه
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
چه طور اهالی یک روستا ۴۰۰ سال پیش توانستند بریتانیا را از یک اپیدمی #طاعون نجات دهند؟
زک براون، تدوینگر ویدئویی در روزنامه واشنگتنپست، این هفته داستانی را از قرن ۱۷ در بریتانیا نقل کرده که در پادکست "گزارشگران پست" مورد توجه قرار گرفته است.
این داستان مربوط به روستایی کوچک در شمال انگلستان به سال ۱۶۶۵ است.
"در سپتامبر ۱۶۶۵، جورج ویکر، شاگرد یک خیاطی در روستای کوچک اییم در ناحیه پیک شمال #انگلستان پتویی که از لندن برایش فرستاده شده بود را باز کرد و بلافاصله طاعون گرفت.
ویکر تنها یک هفته بعد مرد."
در آن روزها طاعون در لندن شیوع پیدا کرده بود. این بازگشت دوباره طاعونی بود که چند سده پیش همه جهان را به خاک سیاه نشانده و جان صدها میلیون نفر را گرفته بود.
"ظرف شش هفته پس از مرگ ویکر، ۲۹ نفر دیگر هم در روستای اییم که فقط ۸۰۰ نفر سکنه داشت جان باختند.
چون طاعون از طریق موشها و ککها به انسان منتقل میشود و جمعیت این جانواران در زمستان کاهش پیدا میکند، با فرا رسیدن زمستان همه تصور کردند که طاعون رخت بر بسته، اما در حقیقت طاعون نهفته مانده و در حال جهش ژنتیکی بود و وقتی ماه ژوئن سال ۱۶۶۶ فرا رسید، طاعون با قدرت بیشتری بازگشت و مرگ و میر میان موشها افزایش یافت.
ویلیام مامپسن، طلبه جوانی که به تازگی کشیش روستا شده بود، متوجه شد که باید فورا کاری کرد و گرنه طاعون از این روستا به تمام شمال انگلستان سرایت خواهد یافت."
"روستای اییم بر سر راه مواصلاتی میان منچستر و شفیلد واقع شده و پیامدهای جنگ داخلی انگستان در آن دوران باعث شده بود که مردم این روستا همچنان به کشیش قبلی، توماس استنلی، که یک کشیش پیوریتن (پروتستان اصلاحشده انگلستان) وفادار بمانند.
این حقیقت باعث شد ویلیام مامپسن سراغ توماس استنلی برود و از او بخواهد که وارد میدان شود و مردم روستا را متقاعد کند که باید خود را قرنطینه کنند. این دو کشیش مردم روستا را دور هم جمع کردند و به آنها گفتند: "همه ما احتمالا خواهیم مرد."
آنها با شفافیت و چشم باز جلو رفتند. همه آنها (با توجه به تاریخچه مرگبار طاعون) میدانستند که خواهند مرد. اما برای نجات جان مناطق اطراف تصمیم گرفتند دور روستا را به طور داوطلبانه یک مرز قرنطینه بکشند."
"همه روستا با هم قسم خوردند که هیچ کس روستا را ترک نکند و به هیچ کس هم اجازه ورود داده نشود. مرزهای قرنطینه با سنگهای مشخصی نشانهگذاری شد. مردم مناطق اطراف تا لب این مرز می آمدند و برای اهالی روستا آذوقه میگذاشتند و در برابر سکههای طلایی که در داخل پارچ سرکه انداخته شده بود را بر میداشتند،چرا که در آن زمان فکر میکردند سرکه ضدعفونیکننده خوبی است. قرنطینه ۱۴ ماه طول کشید. در این مدت ۲۶۰ نفر از ۸۰۰ سکنه روستای اییم مردند."
"تصور آنچه در این مدت در این روستای کوچک گذشت، واقعا ترسناک است.
انبوه موشهای مرده در گوشه کنار کوچهها و دهها جسد قربانی طاعون که گَرد مرگ را در تمام روستا پراکنده کرده بود. اما نتیجه این شد که هیچ کدام از مناطق اطراف آلوده نشدند. این در حالی بود که اییم به علت قرار گرفتن بر سر راه تجاری میان شفیلد و منچستر میتوانست به راحتی هزاران نفر را در سراسر انگلستان بکشد.
اما از خودگذشتگی مردم این روستا توانست مانع از یک اپیدمی بزرگ طاعون در آن سال شود."
زک براون، قصه روستای اییم را با این جمله تمام میکند که "اگر چه ممکن است در خانه ماندن این روزها بسیار افسردهکننده و یاسآور تلقی شود اما باید دانست که قرنطینه و (در خانه ماندن) کارساز است."
#جالب #تاریخ #بهداشت
@Roshanfkrane
زک براون، تدوینگر ویدئویی در روزنامه واشنگتنپست، این هفته داستانی را از قرن ۱۷ در بریتانیا نقل کرده که در پادکست "گزارشگران پست" مورد توجه قرار گرفته است.
این داستان مربوط به روستایی کوچک در شمال انگلستان به سال ۱۶۶۵ است.
"در سپتامبر ۱۶۶۵، جورج ویکر، شاگرد یک خیاطی در روستای کوچک اییم در ناحیه پیک شمال #انگلستان پتویی که از لندن برایش فرستاده شده بود را باز کرد و بلافاصله طاعون گرفت.
ویکر تنها یک هفته بعد مرد."
در آن روزها طاعون در لندن شیوع پیدا کرده بود. این بازگشت دوباره طاعونی بود که چند سده پیش همه جهان را به خاک سیاه نشانده و جان صدها میلیون نفر را گرفته بود.
"ظرف شش هفته پس از مرگ ویکر، ۲۹ نفر دیگر هم در روستای اییم که فقط ۸۰۰ نفر سکنه داشت جان باختند.
چون طاعون از طریق موشها و ککها به انسان منتقل میشود و جمعیت این جانواران در زمستان کاهش پیدا میکند، با فرا رسیدن زمستان همه تصور کردند که طاعون رخت بر بسته، اما در حقیقت طاعون نهفته مانده و در حال جهش ژنتیکی بود و وقتی ماه ژوئن سال ۱۶۶۶ فرا رسید، طاعون با قدرت بیشتری بازگشت و مرگ و میر میان موشها افزایش یافت.
ویلیام مامپسن، طلبه جوانی که به تازگی کشیش روستا شده بود، متوجه شد که باید فورا کاری کرد و گرنه طاعون از این روستا به تمام شمال انگلستان سرایت خواهد یافت."
"روستای اییم بر سر راه مواصلاتی میان منچستر و شفیلد واقع شده و پیامدهای جنگ داخلی انگستان در آن دوران باعث شده بود که مردم این روستا همچنان به کشیش قبلی، توماس استنلی، که یک کشیش پیوریتن (پروتستان اصلاحشده انگلستان) وفادار بمانند.
این حقیقت باعث شد ویلیام مامپسن سراغ توماس استنلی برود و از او بخواهد که وارد میدان شود و مردم روستا را متقاعد کند که باید خود را قرنطینه کنند. این دو کشیش مردم روستا را دور هم جمع کردند و به آنها گفتند: "همه ما احتمالا خواهیم مرد."
آنها با شفافیت و چشم باز جلو رفتند. همه آنها (با توجه به تاریخچه مرگبار طاعون) میدانستند که خواهند مرد. اما برای نجات جان مناطق اطراف تصمیم گرفتند دور روستا را به طور داوطلبانه یک مرز قرنطینه بکشند."
"همه روستا با هم قسم خوردند که هیچ کس روستا را ترک نکند و به هیچ کس هم اجازه ورود داده نشود. مرزهای قرنطینه با سنگهای مشخصی نشانهگذاری شد. مردم مناطق اطراف تا لب این مرز می آمدند و برای اهالی روستا آذوقه میگذاشتند و در برابر سکههای طلایی که در داخل پارچ سرکه انداخته شده بود را بر میداشتند،چرا که در آن زمان فکر میکردند سرکه ضدعفونیکننده خوبی است. قرنطینه ۱۴ ماه طول کشید. در این مدت ۲۶۰ نفر از ۸۰۰ سکنه روستای اییم مردند."
"تصور آنچه در این مدت در این روستای کوچک گذشت، واقعا ترسناک است.
انبوه موشهای مرده در گوشه کنار کوچهها و دهها جسد قربانی طاعون که گَرد مرگ را در تمام روستا پراکنده کرده بود. اما نتیجه این شد که هیچ کدام از مناطق اطراف آلوده نشدند. این در حالی بود که اییم به علت قرار گرفتن بر سر راه تجاری میان شفیلد و منچستر میتوانست به راحتی هزاران نفر را در سراسر انگلستان بکشد.
اما از خودگذشتگی مردم این روستا توانست مانع از یک اپیدمی بزرگ طاعون در آن سال شود."
زک براون، قصه روستای اییم را با این جمله تمام میکند که "اگر چه ممکن است در خانه ماندن این روزها بسیار افسردهکننده و یاسآور تلقی شود اما باید دانست که قرنطینه و (در خانه ماندن) کارساز است."
#جالب #تاریخ #بهداشت
@Roshanfkrane
من بیشتر با شکست یافتگان احساسِ همدردی میکنم تا مقدسین. گمان میکنم که من قهرمانی و تقدس را زیاد نمی پسندم. آنچه برایم جالب است انسان بودن است!
📖 #طاعون
✍🏻 #آلبر_کامو
@Roshanfkrane
📖 #طاعون
✍🏻 #آلبر_کامو
@Roshanfkrane
Forwarded from ربات حذف ✂️
طاعون کامو.pdf
24.7 MB
آنچه انسان در میان بلایا میآموزد اینست که در درون افراد بشر، ستودنیها بیشتر از تحقیر کردنیهاست.
📖 #طاعون
✍🏻 #آلبر_کامو
@Roshanfkrane
📖 #طاعون
✍🏻 #آلبر_کامو
@Roshanfkrane
مردم مجبور بودند که اگر بخواهند غذا بخورند وقتشان را صرف ایستادن در صفها و دوندگیها و اجرای مقررات گوناگونی بکنند ودیگر وقت این را نداشتند که فکر کنند دیگران در اطرافشان چگونه میمیرند و خودشان روزی چگونه خواهند مرد.
#آلبر_کامو
#طاعون
@Roshanfkrane
#آلبر_کامو
#طاعون
@Roshanfkrane
طاعوني كه #انگلستان را صنعتي كرد!
چگونه يك حادثه ميتواند مسير يك كشور را عوض كند؟
كشورهاي اروپايي در قرون وسطي، اسير سلطه مذهبي و خرافي كليساي كاتوليك بودند و هيچ نشانهاي وجود نداشت كه در آينده تبديل به قدرتهاي برتر اقتصادي و نظامي دنيا شوند.
در قرن 14 ميلادي، كشور انگلستان كه بعدها تبديل به نخستين كشور صنعتي جهان شد و آفتاب در مستعمرات آن غروب نميكرد، از بقيه كشورهاي اروپايي عقب ماندهتر بود.
سيستم حكومت و جامعه انگليس فئودالي بود و كشاورزان در مزارع اربابي كار ميكردند.
كليسا هم نظام فئودالي را تاييد و حمايت ميكرد و كشاورزان را به تبعيت از اربابان توصيه ميكرد.
در 1346 ميلادي، به ناگاه بيماري #طاعون جامعه انگلستان را فراگرفت و به شدت گسترش يافت.
يك سوم مردم را كشت و بقيه را در فقر و گرسنگي و بيماري نگهداشت. پانزده سال درگير اين بيمار شدند.
طاعون كه در انگلستان به «مرگ سياه» معروف شد، اعتقاد مردم به كليسا و نظام معرفتي آن را تضعيف كرد.
مردم زندگي را زودگذر و بيارزش تلقي كردند و به سرخوشي و خوشگذراني و تمرد از نظم روي آوردند.
طاعون مردم را به #كليسا و #فئودالها بدبين كرد و سبب فرار كشاورزان از مزارع و پناه آوردن به شهرها و كار روز مزدي شد. به عبارتي كشاورزان وابسته به زمين آزاد شدند و تبديل به كارگران آزاد شدند.
اين كارگران آزاد بعدها نيروي كار كارخانه هاي انگلستان شدند.
در مجموع، بيماري طاعون كارگران جوامع غربي را آزاد كرد اما در شرق، كارگران در نظام «سرف» يا سرواژ باقي مانده و همراه زمين خريد و فروش مي شدند.
در واقع طاعون يك بزنگاه تاريخي براي تغيير مسير انگلستان از #كشاورزي به #صنعت شد.
«چرا كشورها شكست ميخورند؟»
#دارون_عجم_اغلو
#بریده_ای_ازکتاب
#اندیشه
@Roshanfkrane
چگونه يك حادثه ميتواند مسير يك كشور را عوض كند؟
كشورهاي اروپايي در قرون وسطي، اسير سلطه مذهبي و خرافي كليساي كاتوليك بودند و هيچ نشانهاي وجود نداشت كه در آينده تبديل به قدرتهاي برتر اقتصادي و نظامي دنيا شوند.
در قرن 14 ميلادي، كشور انگلستان كه بعدها تبديل به نخستين كشور صنعتي جهان شد و آفتاب در مستعمرات آن غروب نميكرد، از بقيه كشورهاي اروپايي عقب ماندهتر بود.
سيستم حكومت و جامعه انگليس فئودالي بود و كشاورزان در مزارع اربابي كار ميكردند.
كليسا هم نظام فئودالي را تاييد و حمايت ميكرد و كشاورزان را به تبعيت از اربابان توصيه ميكرد.
در 1346 ميلادي، به ناگاه بيماري #طاعون جامعه انگلستان را فراگرفت و به شدت گسترش يافت.
يك سوم مردم را كشت و بقيه را در فقر و گرسنگي و بيماري نگهداشت. پانزده سال درگير اين بيمار شدند.
طاعون كه در انگلستان به «مرگ سياه» معروف شد، اعتقاد مردم به كليسا و نظام معرفتي آن را تضعيف كرد.
مردم زندگي را زودگذر و بيارزش تلقي كردند و به سرخوشي و خوشگذراني و تمرد از نظم روي آوردند.
طاعون مردم را به #كليسا و #فئودالها بدبين كرد و سبب فرار كشاورزان از مزارع و پناه آوردن به شهرها و كار روز مزدي شد. به عبارتي كشاورزان وابسته به زمين آزاد شدند و تبديل به كارگران آزاد شدند.
اين كارگران آزاد بعدها نيروي كار كارخانه هاي انگلستان شدند.
در مجموع، بيماري طاعون كارگران جوامع غربي را آزاد كرد اما در شرق، كارگران در نظام «سرف» يا سرواژ باقي مانده و همراه زمين خريد و فروش مي شدند.
در واقع طاعون يك بزنگاه تاريخي براي تغيير مسير انگلستان از #كشاورزي به #صنعت شد.
«چرا كشورها شكست ميخورند؟»
#دارون_عجم_اغلو
#بریده_ای_ازکتاب
#اندیشه
@Roshanfkrane