روشنفکران
❌ #تست_روانشناسی ❌ 👌این تست خیلی از چیزا رو معلوم می کنه !! 🌀 عکسو بخونین و ببین کدام قرص رو انتخاب میکنین؟ 🔴 قرص قرمز 🔵 قرص آبى تفسیر امشب در کانال 👇👇 🆔 @Roshanfkrane ⁉️
🎲#پاسخ_تست
#تحلیل_روانشناسیِ تست #قرص_ها
🔴 اگر قرص قرمز را انتخاب کرده اید از نظر روانشناختی شما فردی احساسی و منفعل هستید که بخش قابل توجهی از زمانتان را صرف افسوس برای اشتباهات گذشته میکنید .
غالبا ارزش زمان حال را نادیده میگیرید و درگیر اما و اگرها هستید !
بجای آنکه نگاهی رو به جلو به زندگی داشته باشید ؛ دائما معتقدید اگر فلان اتفاق و یا عملکردتان در گذشته قابل تصحیح شدن بود اکنون زندگی به کامتان بود !
🔵 اگر قرص آبی را انتخاب کرده اید ، شما در زندگی شخصیتان غالبا ارزش زمان را نادیده میگیرید و به نوعی راحت طلب هستید !
خود را واقع گرا میدانید و معتقدید که منطق زندگی را دریافته اید ! و از جمله افرادی هستید که باور دارید هدف وسیله را توجیه میکند !
🆔 @Roshanfkrane ⁉️
#تحلیل_روانشناسیِ تست #قرص_ها
🔴 اگر قرص قرمز را انتخاب کرده اید از نظر روانشناختی شما فردی احساسی و منفعل هستید که بخش قابل توجهی از زمانتان را صرف افسوس برای اشتباهات گذشته میکنید .
غالبا ارزش زمان حال را نادیده میگیرید و درگیر اما و اگرها هستید !
بجای آنکه نگاهی رو به جلو به زندگی داشته باشید ؛ دائما معتقدید اگر فلان اتفاق و یا عملکردتان در گذشته قابل تصحیح شدن بود اکنون زندگی به کامتان بود !
🔵 اگر قرص آبی را انتخاب کرده اید ، شما در زندگی شخصیتان غالبا ارزش زمان را نادیده میگیرید و به نوعی راحت طلب هستید !
خود را واقع گرا میدانید و معتقدید که منطق زندگی را دریافته اید ! و از جمله افرادی هستید که باور دارید هدف وسیله را توجیه میکند !
🆔 @Roshanfkrane ⁉️
هراس حکومت از الکترونیکی شدن خدمات دولتی!
با وجود اینکه الکترونیکی شدن خدمات دولتی مزایای فراوانی از جمله کاهش هزینهها و فساد اداری، رضایت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی هوا را در پی دارد، نهادهای حکومتی همواره از این تغییر جلوگیری میکنند.
به گزارش «شبکه بیان» حدود 15 سال است که مقامهای جمهوری اسلامی از لزوم الکترونیکی شدن خدمات دولتی صحبت میکنند. دولتهای احمدینژاد و روحانی صدها میلیارد تومان به بهانه استقرار زیرساختهای «دولت الکترونیک» هزینه کردهاند؛ اما نتیجه این هزینههای کلان بههیچوجه مطلوب نبوده است.
در سادهترین تعریف، دولت الکترونیک به معنای اطلاعرسانی و ارائه خدمت بهموقع، دقیق و کارا در همه ساعتهای شبانهروز از طریق وسایل ارتباطی شامل تلفن، اینترنت و شبکههای اجتماعی است. بهکارگیری این روش در بخشهای مختلف دولت برای افزایش بهرهوری است که مهمترین نتیجه آن، افزایش رضایت مردم و پیشگیری از بروز فساد محسوب میشود.
اما هماکنون سادهترین کارهای اداری در ایران نیاز به حضور فیزیکی در ساختمانهای حکومتی دارد و بسیاری از مردم در کلانشهرهای شلوغی مانند تهران، اصفهان، شیراز و مشهد برای جزئیترین مسائل اداری در ساعات پرترافیک باید خود را به اداره، سازمان یا نهاد موردنظر برسانند. وجود میلیونها خودرو روشن در سطح شهرها و آلودگی هوا که طبق آمار سازمان بهداشت جهانی سالانه جان 33 هزار و 500 ایرانی را میگیرد، حاصل مقاومت حکومت در مقابل استقرار دولت الکترونیک است.
تاکنون بسیاری از کارشناسان از مزایای فراوان الکترونیکی شدن خدمات دولتی صحبت کردهاند و برای حکومت و شهروندان روشن ساختهاند که این تغییر تا چه اندازه میتواند روند ارائه خدمات به مردم را بهبود بخشد و سطح آسایش آنها را ارتقا دهد.
اما مدیران رانتخوار در ساختارهای سنتی سازمانها و نهادهای حکومتی همواره مانع اجرای این تغییر شدهاند و کماکان به روند کهنه و منسوخشده در فعالیتهای خود ادامه میدهند. به نظر میرسد حکومت به دلایل مختلف از جمله به خطر افتادن رانتها، رشوهها و سایر امتیازهایی که میتواند با ساختار سازمانی کنونی به دست آورد، از مکانیزه شدن خدمات جلوگیری میکند.
مقاومت حکومت در برابر تغییرهای دنیای مدرن سالانه میلیاردها دلار خسارت به کشور وارد میکند و هرسال سطح رضایت شهروندان از دستگاههای حکومتی تنزل مییابد. آنچه در نهادها و ادارههای حکومتی «تکریم ارباب» رجوع خوانده میشود صرفاً در حد یک جمله است و عملاً بسیاری از شهروندان با حضور فیزیکی در ساختمانهای دولتی و حکومتی مورد تحقیر کارمندان و مدیران قرار میگیرند. درحالیکه میشد با الکترونیکی کردن خدمات دولتی از تحقیر مردم، هزینههای دهها هزار میلیارد تومانی، آلودگی هوا، اتلاف سوخت و دهها عوارض دیگر پیشگیری کرد.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات روز شنبه 17 آذر در سمینار تحول دیجیتال و صنعت مخابرات ایران با اشاره به مزایای دولت الکترونیک، گفت: «35 میلیون کنتور برق و تقریباً همین مقدار کنتور آب داریم و 20 میلیون نیز کنتور گاز داریم، در شرایطی که نظام درآمدی دچار اشکال است، 1440 میلیارد تومان در سال هزینه قبضهای خدماتی میشود.»
معلوم نیست این وزیر که مزایای دولت الکترونیک را بازگو میکند، چرا به وظیفهاش که همان فراهم کردن زمینههای مکانیزه شدن خدمات است، عمل نمیکند. بر اساس گزارش سال 2018 سازمان ملل، ایران از نظر دولت الکترونیک از بین 193 کشور، در جایگاه ناامیدکننده 86 ایستاده است. در این جدول، بریتانیا رتبه نخست و سومالی رتبه آخر را به کسب کردهاند
بیکار شدن کارمندان دولت
به نظر میرسد یکی از دلایلی که باعث شده دولت الکترونیک به سرمنزل مقصود نرسد، هراس حکومت از بیکاری میلیونها کارمند دولتی و حکومتی است. بر اساس آمارهای رسمی، هماکنون حدود 4 میلیون نفر در دستگاههای اجرایی در حال فعالیت هستند که با مکانیزه شدن خدمات، باید با شغل خود خداحافظی کنند.
بیکاری از جمله بحرانهای جمهوری اسلامی محسوب میشود که برای آن راهحل اجرایی ندارد؛ بنابراین اضافه شدن چند میلیون بیکار دیگر به جمعیت بیکاران کشور بههیچوجه خوشایند حکومت نیست. نبود اراده برای الکترونیکی شدن خدمات در حالی است که حکومت هرسال 80 درصد بودجه کشور را صرف پرداخت حقوق و دستمزد میکند.
#تحلیل
@Roshanfkrane
با وجود اینکه الکترونیکی شدن خدمات دولتی مزایای فراوانی از جمله کاهش هزینهها و فساد اداری، رضایت شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی هوا را در پی دارد، نهادهای حکومتی همواره از این تغییر جلوگیری میکنند.
به گزارش «شبکه بیان» حدود 15 سال است که مقامهای جمهوری اسلامی از لزوم الکترونیکی شدن خدمات دولتی صحبت میکنند. دولتهای احمدینژاد و روحانی صدها میلیارد تومان به بهانه استقرار زیرساختهای «دولت الکترونیک» هزینه کردهاند؛ اما نتیجه این هزینههای کلان بههیچوجه مطلوب نبوده است.
در سادهترین تعریف، دولت الکترونیک به معنای اطلاعرسانی و ارائه خدمت بهموقع، دقیق و کارا در همه ساعتهای شبانهروز از طریق وسایل ارتباطی شامل تلفن، اینترنت و شبکههای اجتماعی است. بهکارگیری این روش در بخشهای مختلف دولت برای افزایش بهرهوری است که مهمترین نتیجه آن، افزایش رضایت مردم و پیشگیری از بروز فساد محسوب میشود.
اما هماکنون سادهترین کارهای اداری در ایران نیاز به حضور فیزیکی در ساختمانهای حکومتی دارد و بسیاری از مردم در کلانشهرهای شلوغی مانند تهران، اصفهان، شیراز و مشهد برای جزئیترین مسائل اداری در ساعات پرترافیک باید خود را به اداره، سازمان یا نهاد موردنظر برسانند. وجود میلیونها خودرو روشن در سطح شهرها و آلودگی هوا که طبق آمار سازمان بهداشت جهانی سالانه جان 33 هزار و 500 ایرانی را میگیرد، حاصل مقاومت حکومت در مقابل استقرار دولت الکترونیک است.
تاکنون بسیاری از کارشناسان از مزایای فراوان الکترونیکی شدن خدمات دولتی صحبت کردهاند و برای حکومت و شهروندان روشن ساختهاند که این تغییر تا چه اندازه میتواند روند ارائه خدمات به مردم را بهبود بخشد و سطح آسایش آنها را ارتقا دهد.
اما مدیران رانتخوار در ساختارهای سنتی سازمانها و نهادهای حکومتی همواره مانع اجرای این تغییر شدهاند و کماکان به روند کهنه و منسوخشده در فعالیتهای خود ادامه میدهند. به نظر میرسد حکومت به دلایل مختلف از جمله به خطر افتادن رانتها، رشوهها و سایر امتیازهایی که میتواند با ساختار سازمانی کنونی به دست آورد، از مکانیزه شدن خدمات جلوگیری میکند.
مقاومت حکومت در برابر تغییرهای دنیای مدرن سالانه میلیاردها دلار خسارت به کشور وارد میکند و هرسال سطح رضایت شهروندان از دستگاههای حکومتی تنزل مییابد. آنچه در نهادها و ادارههای حکومتی «تکریم ارباب» رجوع خوانده میشود صرفاً در حد یک جمله است و عملاً بسیاری از شهروندان با حضور فیزیکی در ساختمانهای دولتی و حکومتی مورد تحقیر کارمندان و مدیران قرار میگیرند. درحالیکه میشد با الکترونیکی کردن خدمات دولتی از تحقیر مردم، هزینههای دهها هزار میلیارد تومانی، آلودگی هوا، اتلاف سوخت و دهها عوارض دیگر پیشگیری کرد.
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات روز شنبه 17 آذر در سمینار تحول دیجیتال و صنعت مخابرات ایران با اشاره به مزایای دولت الکترونیک، گفت: «35 میلیون کنتور برق و تقریباً همین مقدار کنتور آب داریم و 20 میلیون نیز کنتور گاز داریم، در شرایطی که نظام درآمدی دچار اشکال است، 1440 میلیارد تومان در سال هزینه قبضهای خدماتی میشود.»
معلوم نیست این وزیر که مزایای دولت الکترونیک را بازگو میکند، چرا به وظیفهاش که همان فراهم کردن زمینههای مکانیزه شدن خدمات است، عمل نمیکند. بر اساس گزارش سال 2018 سازمان ملل، ایران از نظر دولت الکترونیک از بین 193 کشور، در جایگاه ناامیدکننده 86 ایستاده است. در این جدول، بریتانیا رتبه نخست و سومالی رتبه آخر را به کسب کردهاند
بیکار شدن کارمندان دولت
به نظر میرسد یکی از دلایلی که باعث شده دولت الکترونیک به سرمنزل مقصود نرسد، هراس حکومت از بیکاری میلیونها کارمند دولتی و حکومتی است. بر اساس آمارهای رسمی، هماکنون حدود 4 میلیون نفر در دستگاههای اجرایی در حال فعالیت هستند که با مکانیزه شدن خدمات، باید با شغل خود خداحافظی کنند.
بیکاری از جمله بحرانهای جمهوری اسلامی محسوب میشود که برای آن راهحل اجرایی ندارد؛ بنابراین اضافه شدن چند میلیون بیکار دیگر به جمعیت بیکاران کشور بههیچوجه خوشایند حکومت نیست. نبود اراده برای الکترونیکی شدن خدمات در حالی است که حکومت هرسال 80 درصد بودجه کشور را صرف پرداخت حقوق و دستمزد میکند.
#تحلیل
@Roshanfkrane
آیا العیاذ بالله خدا اشتباه کرد؟!!! ...
یک روز تلویزیون بخشی از پیشرفت های شگرفِ چین در ۳۰ ، ۴۰ سالِ اخیر را نشان میداد ؛ دود از مغزم بلند شد. یادم آمد روزهایی را که سجاده زیر بغل به نمازِ جمعه میرفتیم تا از خدا بخواهیم که کافران را نابود ، کشورمان را آباد ، زندگیمان را پُربرکت ، تنمان را سالم ، دلمان را شاد و عُمرمان را دراز گرداند ؛ امّا نمیدانم چه شد که سر از اینجا در آوردیم.
آیا خُدا اشتباه کرد؟!
و همه چیزهایی را که همه ما ملتِ ایران در مدتِ نزدیک به ۴۰ سال با اَشک و آه و توسل به مقامِ کبریایی خودش ، عزّت و آبروی ۱۴ معصوم ، پهلوی شکسته زهرا (ع) ، فرقِ شکسته علی (ع) ، سرِ بریده حسین (ع) ، دستِ قطع شده عباس ، علی اکبر جوان ، علی اصغرِ خِردسال و با گرو گذاشتنِ خونِ شهدا ، امامِ شهدا ، ناله و ضجهٔ مادران ، پدران و همسر شهدا ، اشکِ یتیمانِ شهدا ، حرمتِ میلیونها جلسه قرائتِ قرآن ، مفاتیحالجنان ، جلساتِ دعای ندبه ، کُمیل ، سمات ، ابوحمزه و غیره از خدا میخواستیم، همه را به چینی های کمونیست خدانشناس ، داده و در عوض همه درد و رنج روحی و جسمی ، فقر ، خرابی مملکت ، بیکاری و فحشا ، خرابی اعصاب و روان ، خزانه خالی ، لشکر معتادین ، ده ها میلیون پرونده قضایی ، تهمت ، افترا ، دروغ ، دزدی ها و اختلاس های میلیاردی ، چپاول بیت المال توسط کسانی که خود را مرد خدا میخوانند، برترین مقامها در منفی ترین ها ، پایین ترین مقام ها در موضوعات مثبت ، خشکسالی های ممتد و غیره...
همه را یکجا به ما داده.
اشکال کار کجا بود؟!
یادم میآید در خیابان منتهی به نماز جمعه، چادر و روسری و جانماز چینی به وفور دیده میشد و بعدها ، قرآنِ چینی و مُهرِ چینی نیز اضافه گردید .
شاید خدا به خاطر مهربانی چینی ها، تمام موهبت ها را به آنها داده ، چرا که بازار مملکت را پر کردهاند از تمام وسایل زندگی ، از سفیدی قند تا سیاهی زغال ؛ تا ما ، وقت گرانبهایمان را با خیال راحت برای کسب جواز بهشت به دعا و عبادت بگذرانیم.
یا شاید رهبران چین ، مدیران فرصت طلب و زیرکی بودند!
یا شاید چراغ عقل ما و رهبرانمان خاموش شده بود و در بی خبری و توهم به سر میبردیم!
شاید هم هردو!
آیا سجاده به دست شدیم ، چراغ عقلمان خاموش شد؟!
یا اوّل چراغ عقلمان خاموش شد که سجاده به دست شدیم؟!
آیا امید نجاتی باقیمانده ست؟!
آیا رهبران ما از عالم توهم بیرون و به دنیای واقعیت ها پا گذاشتهاند؟!
مگر اسلام ناب فقط مال ما نبود؟!
مگر دیگران کافر ، نجس ، گمراه ، منحرف و در ضلالت نبودند ؟!
مگر ما تنها هدایت یافتگان راه حق نبودیم؟!
چرا کارمان به اینجا کشید؟!
مگر کافران هرروزه با بی حجابی ، دنسینگ، شادی و خنده ، اعصاب خدا را خورد نمیکنند؟!
آیا ممکن است خداوند ، مردم ما را با مردمان چین کمونیست اشتباه گرفته باشد !!؟ .....
وقتی تدبیر و علم خدادادی در کشورداری به فراموشی می رود نتیجه آن می شود که بی دینان از این خلقت بهره وری می کنند و پیشرفت می کنند.
#تحلیل
#اجتماعی
@Roshanfkrane
یک روز تلویزیون بخشی از پیشرفت های شگرفِ چین در ۳۰ ، ۴۰ سالِ اخیر را نشان میداد ؛ دود از مغزم بلند شد. یادم آمد روزهایی را که سجاده زیر بغل به نمازِ جمعه میرفتیم تا از خدا بخواهیم که کافران را نابود ، کشورمان را آباد ، زندگیمان را پُربرکت ، تنمان را سالم ، دلمان را شاد و عُمرمان را دراز گرداند ؛ امّا نمیدانم چه شد که سر از اینجا در آوردیم.
آیا خُدا اشتباه کرد؟!
و همه چیزهایی را که همه ما ملتِ ایران در مدتِ نزدیک به ۴۰ سال با اَشک و آه و توسل به مقامِ کبریایی خودش ، عزّت و آبروی ۱۴ معصوم ، پهلوی شکسته زهرا (ع) ، فرقِ شکسته علی (ع) ، سرِ بریده حسین (ع) ، دستِ قطع شده عباس ، علی اکبر جوان ، علی اصغرِ خِردسال و با گرو گذاشتنِ خونِ شهدا ، امامِ شهدا ، ناله و ضجهٔ مادران ، پدران و همسر شهدا ، اشکِ یتیمانِ شهدا ، حرمتِ میلیونها جلسه قرائتِ قرآن ، مفاتیحالجنان ، جلساتِ دعای ندبه ، کُمیل ، سمات ، ابوحمزه و غیره از خدا میخواستیم، همه را به چینی های کمونیست خدانشناس ، داده و در عوض همه درد و رنج روحی و جسمی ، فقر ، خرابی مملکت ، بیکاری و فحشا ، خرابی اعصاب و روان ، خزانه خالی ، لشکر معتادین ، ده ها میلیون پرونده قضایی ، تهمت ، افترا ، دروغ ، دزدی ها و اختلاس های میلیاردی ، چپاول بیت المال توسط کسانی که خود را مرد خدا میخوانند، برترین مقامها در منفی ترین ها ، پایین ترین مقام ها در موضوعات مثبت ، خشکسالی های ممتد و غیره...
همه را یکجا به ما داده.
اشکال کار کجا بود؟!
یادم میآید در خیابان منتهی به نماز جمعه، چادر و روسری و جانماز چینی به وفور دیده میشد و بعدها ، قرآنِ چینی و مُهرِ چینی نیز اضافه گردید .
شاید خدا به خاطر مهربانی چینی ها، تمام موهبت ها را به آنها داده ، چرا که بازار مملکت را پر کردهاند از تمام وسایل زندگی ، از سفیدی قند تا سیاهی زغال ؛ تا ما ، وقت گرانبهایمان را با خیال راحت برای کسب جواز بهشت به دعا و عبادت بگذرانیم.
یا شاید رهبران چین ، مدیران فرصت طلب و زیرکی بودند!
یا شاید چراغ عقل ما و رهبرانمان خاموش شده بود و در بی خبری و توهم به سر میبردیم!
شاید هم هردو!
آیا سجاده به دست شدیم ، چراغ عقلمان خاموش شد؟!
یا اوّل چراغ عقلمان خاموش شد که سجاده به دست شدیم؟!
آیا امید نجاتی باقیمانده ست؟!
آیا رهبران ما از عالم توهم بیرون و به دنیای واقعیت ها پا گذاشتهاند؟!
مگر اسلام ناب فقط مال ما نبود؟!
مگر دیگران کافر ، نجس ، گمراه ، منحرف و در ضلالت نبودند ؟!
مگر ما تنها هدایت یافتگان راه حق نبودیم؟!
چرا کارمان به اینجا کشید؟!
مگر کافران هرروزه با بی حجابی ، دنسینگ، شادی و خنده ، اعصاب خدا را خورد نمیکنند؟!
آیا ممکن است خداوند ، مردم ما را با مردمان چین کمونیست اشتباه گرفته باشد !!؟ .....
وقتی تدبیر و علم خدادادی در کشورداری به فراموشی می رود نتیجه آن می شود که بی دینان از این خلقت بهره وری می کنند و پیشرفت می کنند.
#تحلیل
#اجتماعی
@Roshanfkrane
♦️ اعلام خروج ایران از برجام، بعد از پرتاب موشک سیمرغ؟
✍️رضا تقی زاده
🔹اظهارات انتقادی جواد ظریف در هند علیه اتحادیه اروپا و آنچه «وعدههای کلامی و انجام نشده آنها در راستای تعهدات مربوط به برجام» خواند، حاکی از نارضایتی شدید نسبت به عدم تحقق وعده ایجاد سازوکار ویژه مالی اتحادیه اروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا، و ادامه حرکت در مسیری است که علی رغم تکذیب، میتواند به اعلام خروج تلافیجویانه ایران از توافق اتمی ژوئیه ۲۰۱۵ با گروه موسوم به ۱+۵ منجر شود.
🔹سازوکار ویژه مالی، ابتکاری که فدریکا موگرینی، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، آن را از ماه سپتامبر سال گذشته دنبال میکرد، قرار بود تا پایان ماه دسامبر شکل گرفته و از راه ایجاد یک کانال پولی مستقل، ادامه تجارت ایران و اروپا را ممکن سازد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/d8sbjB
#تحلیل
#سیاسی
@Roshanfkrane
✍️رضا تقی زاده
🔹اظهارات انتقادی جواد ظریف در هند علیه اتحادیه اروپا و آنچه «وعدههای کلامی و انجام نشده آنها در راستای تعهدات مربوط به برجام» خواند، حاکی از نارضایتی شدید نسبت به عدم تحقق وعده ایجاد سازوکار ویژه مالی اتحادیه اروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا، و ادامه حرکت در مسیری است که علی رغم تکذیب، میتواند به اعلام خروج تلافیجویانه ایران از توافق اتمی ژوئیه ۲۰۱۵ با گروه موسوم به ۱+۵ منجر شود.
🔹سازوکار ویژه مالی، ابتکاری که فدریکا موگرینی، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، آن را از ماه سپتامبر سال گذشته دنبال میکرد، قرار بود تا پایان ماه دسامبر شکل گرفته و از راه ایجاد یک کانال پولی مستقل، ادامه تجارت ایران و اروپا را ممکن سازد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/d8sbjB
#تحلیل
#سیاسی
@Roshanfkrane
Telegraph
اعلام خروج ایران از برجام، بعد از پرتاب موشک سیمرغ؟
اظهارات انتقادی جواد ظریف در هند علیه اتحادیه اروپا و آنچه «وعدههای کلامی و انجام نشده آنها در راستای تعهدات مربوط به برجام» خواند، حاکی از نارضایتی شدید نسبت به عدم تحقق وعده ایجاد سازوکار ویژه مالی اتحادیه اروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا، و ادامه حرکت…
♦️خبر سگ آقازاده از کجا آمد؟
"حادثه وحشتناک حمله دو سگ به دختری ده ساله در پارک"
🔹صاحب سگ یک آقازاده است.
این خبر تکذیب شد؛ اما سوال اینست که چرا به سرعت چنین شایعه ای منتشر شده است؟
چرا مخاطب به دنبال یک ضمیمه سیاسی برای این حادثه است؟
🔹پاسخ ساده است؛ مخاطب باور نمی کند که کسی بدون "پشتوانه قدرت" بتواند یک سگ بدون قلاده را در پارک رها کند و بدتر اینکه در واکنش مشمئز کننده بگوید:
"خب دیه اش را می دهم."
🔹صاحب سگ دستگیر شد؛اما مخاطب هنوز آرام و قرار ندارد.
گوئی همه آنچه باید بداند را نمی داند. صاحب سگ چه کسی است؟
به کجا وابسته است؟
🔹اخبار سیاسی یک ماه گذشته را مرور کنید.
""نماینده سراوان به کارمند گمرک توهین می کند. فیلم این توهین منتشر می شود و جامعه اعتراض می کند.
رئیس مجلس تنها به انتشار فیلم معترض است و نماینده مذکور، وزیر و کارمند گمرک را تهدید می کند.
مردم بیشتر عصبی می شوند.
🔹رئیس بنیاد مستضعفان از حقوق ۱۸ میلیونی اش می گوید.
این در حالی است که هیچ مسئولی در هیچ سطحی حاضر نیست ماده ۲۹ که اعلام و شفاف سازی حقوق و مزایاست را اجرا کند.
چه آنکه ماجرای حقوق نجومی نیز هیچ سرانجامی نداشته است.
باقی اخبار از ایندست را خودتان فهرست کنید....""
🔹سخن اما بر سر چیست؟
رابطه این اخبار با سگ اشرافی لواسان چگونه است؟
🔹شنیده اید که ظاهر مردم، باطن مسئولین است؟
🔹بله؛ ماجرای سگ پارک لواسان و قلدری صاحب سگ، ظاهر و نشانی از باطن مسئولین است.
باطن مسئولین سالهاست پنهان بوده و این روزها به مدد رسانه های جدید در حال افشا شدن است.
این خبر سگی، باطن بسیاری از اخبار سیاسی است.
🔹به ماجرای آقازاده ها توجه کنیم. این سطح از عصبانیت مردم در مواجهه با آقازاده ها بخاطر چیست؟
🔹راز این عصبانیت اینجاست؛ آقازاده اشرافی نماد یک ریاکاری سیاسی است. تبختر آقازاده ها بیان یک عمر زندگی نفاق گونه پدرانی است که سبک زندگی فردی شان از سبک زندگی سیاسی شان متفاوت بوده و اما از مردم کتمان کرده اند.
آقازاده متکبر، محصول سبک زندگی اشرافی پدری است که یک عمر تظاهر کرده است.
🔹و امروز مردم از کنار اشرافیت سگی نمی گذرند، چون آنرا یک نشانه و نماد سیاسی می دانند.
گوئی قصه این سگ و صاحب سگ برای مردم تکراری است و بارها شنیده اند. اگرچه صاحب سگ آقازاده نیست، اما بدرستی او را فرزند معنوی نماینده سراوان و دیگر نماینده های حامی و صاحبان حقوق نجومی و دهن کجی به ماده ۲۹ و قوانین شفافیت و غیره می دانند.
بی قراری امروز جامعه از خبر سگ گردانی، ناشی از همان باطنی است که در اخبار سیاسی چشیده اند.
#تحلیل
#اجتماعی
@Roshanfkrane
"حادثه وحشتناک حمله دو سگ به دختری ده ساله در پارک"
🔹صاحب سگ یک آقازاده است.
این خبر تکذیب شد؛ اما سوال اینست که چرا به سرعت چنین شایعه ای منتشر شده است؟
چرا مخاطب به دنبال یک ضمیمه سیاسی برای این حادثه است؟
🔹پاسخ ساده است؛ مخاطب باور نمی کند که کسی بدون "پشتوانه قدرت" بتواند یک سگ بدون قلاده را در پارک رها کند و بدتر اینکه در واکنش مشمئز کننده بگوید:
"خب دیه اش را می دهم."
🔹صاحب سگ دستگیر شد؛اما مخاطب هنوز آرام و قرار ندارد.
گوئی همه آنچه باید بداند را نمی داند. صاحب سگ چه کسی است؟
به کجا وابسته است؟
🔹اخبار سیاسی یک ماه گذشته را مرور کنید.
""نماینده سراوان به کارمند گمرک توهین می کند. فیلم این توهین منتشر می شود و جامعه اعتراض می کند.
رئیس مجلس تنها به انتشار فیلم معترض است و نماینده مذکور، وزیر و کارمند گمرک را تهدید می کند.
مردم بیشتر عصبی می شوند.
🔹رئیس بنیاد مستضعفان از حقوق ۱۸ میلیونی اش می گوید.
این در حالی است که هیچ مسئولی در هیچ سطحی حاضر نیست ماده ۲۹ که اعلام و شفاف سازی حقوق و مزایاست را اجرا کند.
چه آنکه ماجرای حقوق نجومی نیز هیچ سرانجامی نداشته است.
باقی اخبار از ایندست را خودتان فهرست کنید....""
🔹سخن اما بر سر چیست؟
رابطه این اخبار با سگ اشرافی لواسان چگونه است؟
🔹شنیده اید که ظاهر مردم، باطن مسئولین است؟
🔹بله؛ ماجرای سگ پارک لواسان و قلدری صاحب سگ، ظاهر و نشانی از باطن مسئولین است.
باطن مسئولین سالهاست پنهان بوده و این روزها به مدد رسانه های جدید در حال افشا شدن است.
این خبر سگی، باطن بسیاری از اخبار سیاسی است.
🔹به ماجرای آقازاده ها توجه کنیم. این سطح از عصبانیت مردم در مواجهه با آقازاده ها بخاطر چیست؟
🔹راز این عصبانیت اینجاست؛ آقازاده اشرافی نماد یک ریاکاری سیاسی است. تبختر آقازاده ها بیان یک عمر زندگی نفاق گونه پدرانی است که سبک زندگی فردی شان از سبک زندگی سیاسی شان متفاوت بوده و اما از مردم کتمان کرده اند.
آقازاده متکبر، محصول سبک زندگی اشرافی پدری است که یک عمر تظاهر کرده است.
🔹و امروز مردم از کنار اشرافیت سگی نمی گذرند، چون آنرا یک نشانه و نماد سیاسی می دانند.
گوئی قصه این سگ و صاحب سگ برای مردم تکراری است و بارها شنیده اند. اگرچه صاحب سگ آقازاده نیست، اما بدرستی او را فرزند معنوی نماینده سراوان و دیگر نماینده های حامی و صاحبان حقوق نجومی و دهن کجی به ماده ۲۹ و قوانین شفافیت و غیره می دانند.
بی قراری امروز جامعه از خبر سگ گردانی، ناشی از همان باطنی است که در اخبار سیاسی چشیده اند.
#تحلیل
#اجتماعی
@Roshanfkrane
"بیشتر از سه-صفر از ژاپن عقبیم"
ژاپنی ها مردمان خاصی هستند. تعصبی که روی فرهنگ و سرزمین خود دارند را در کمتر ملتی سراغ داریم. ژاپنی ها به ندرت به بیگانگان تابعیت کشورشان را می دهند و به ندرت از کالاهایی غیر ژاپنی استفاده می کنند.
ژاپنی ها با تکیه بر فرهنگ بومی خود توانسته اند مدل جدیدی از ملی گرایی را در سرزمین خود پرورش دهند و هیچکس هم در درون کشورشان آنها را -به علت این میزان تعصب به سرزمین مادریشان-به نژادپرستی و خود برتر بینی متهم نمی کند.
ژاپنی ها مردمان روزهای سخت هستند، روزهای پس از بمب اتمی، روزهای پس از تسلیم شدن در جنگ جهانی، روزهای سونامی ها و زلزله های ترسناک...
ژاپنی ها آموخته اند که در شرایط سخت تمرکز روانی خود را حفظ کرده و به دور از جنجال آفرینی هدف خود را دنبال می کنند.
(نگاه کنیم که در بازی دیروز ژاپنی ها-برعکس بازیکنان ایران که مدام مشغول جدل و چانه زنی با داور بودند-هدف خود را دنبال کرده و به نتیجه دلخواه خود رسیدند)
ژاپنی ها در جام جهانی گذشته پس از یک بازی غرور آفرین و باختی تلخ در ثانیه های آخر بازی مقابل یکی از مدعیان قهرمانی جام جهانی و در حالی که غرق در بهت و حسرت بودند، رخت کن را تمیز کرده و با نوشتن پیغام تشکرآمیز از روس ها بابت میزبانی به خانه برگشتند.
تماشاگران این کشور نیز پس از تمام شدن "حسرت ها و اشک ها" شروع به تمیز کردن ورزشگاه کردند.
ژاپنی بودن ساده نیست و به راحتی نمی توان ادای ژاپن را درآورد. آنها از فرهنگی می آیند که در برهه ای از تاریخ اگر کسی حس بی مصرفی می کرد، خود را لایق زندگی نمی دانست و با تشریفات خاصی (هاراگیری) به زندگی خود پایان می داد.
برای من دورترین جوامع از ژاپن، کشورهای خاورمیانه است. ما خاورمیانه ای ها نیازی به بمب اتم و زلزله و سونامی نداریم و بدون هیچ فاجعه طبیعی و غیر طبیعی می توانیم به جان هم بیفتیم و جامعه خود را نابود کنیم. کافیست به سوریه و عراق و یمن و افغانستان و پاکستان و ترکیه و بحرین و ایران بنگریم تا متوجه فاصله دراز خود با ژاپن شویم.
ژاپنی ها در اوج فاجعه ( سونامی، شکست، بمب اتم و..) به جهانیان می گویند که چرا ژاپن سرزمینی متفاوت است.
ژاپنی بودن و ژاپنی زیستن کار ساده ای نیست. نمی توانیم ادای آنها را دربیاوریم.
ما خیلی بیشتر از سه-صفر از ژاپن عقبیم....
#اجتماعی
#تحلیل
@Roshanfkrane
ژاپنی ها مردمان خاصی هستند. تعصبی که روی فرهنگ و سرزمین خود دارند را در کمتر ملتی سراغ داریم. ژاپنی ها به ندرت به بیگانگان تابعیت کشورشان را می دهند و به ندرت از کالاهایی غیر ژاپنی استفاده می کنند.
ژاپنی ها با تکیه بر فرهنگ بومی خود توانسته اند مدل جدیدی از ملی گرایی را در سرزمین خود پرورش دهند و هیچکس هم در درون کشورشان آنها را -به علت این میزان تعصب به سرزمین مادریشان-به نژادپرستی و خود برتر بینی متهم نمی کند.
ژاپنی ها مردمان روزهای سخت هستند، روزهای پس از بمب اتمی، روزهای پس از تسلیم شدن در جنگ جهانی، روزهای سونامی ها و زلزله های ترسناک...
ژاپنی ها آموخته اند که در شرایط سخت تمرکز روانی خود را حفظ کرده و به دور از جنجال آفرینی هدف خود را دنبال می کنند.
(نگاه کنیم که در بازی دیروز ژاپنی ها-برعکس بازیکنان ایران که مدام مشغول جدل و چانه زنی با داور بودند-هدف خود را دنبال کرده و به نتیجه دلخواه خود رسیدند)
ژاپنی ها در جام جهانی گذشته پس از یک بازی غرور آفرین و باختی تلخ در ثانیه های آخر بازی مقابل یکی از مدعیان قهرمانی جام جهانی و در حالی که غرق در بهت و حسرت بودند، رخت کن را تمیز کرده و با نوشتن پیغام تشکرآمیز از روس ها بابت میزبانی به خانه برگشتند.
تماشاگران این کشور نیز پس از تمام شدن "حسرت ها و اشک ها" شروع به تمیز کردن ورزشگاه کردند.
ژاپنی بودن ساده نیست و به راحتی نمی توان ادای ژاپن را درآورد. آنها از فرهنگی می آیند که در برهه ای از تاریخ اگر کسی حس بی مصرفی می کرد، خود را لایق زندگی نمی دانست و با تشریفات خاصی (هاراگیری) به زندگی خود پایان می داد.
برای من دورترین جوامع از ژاپن، کشورهای خاورمیانه است. ما خاورمیانه ای ها نیازی به بمب اتم و زلزله و سونامی نداریم و بدون هیچ فاجعه طبیعی و غیر طبیعی می توانیم به جان هم بیفتیم و جامعه خود را نابود کنیم. کافیست به سوریه و عراق و یمن و افغانستان و پاکستان و ترکیه و بحرین و ایران بنگریم تا متوجه فاصله دراز خود با ژاپن شویم.
ژاپنی ها در اوج فاجعه ( سونامی، شکست، بمب اتم و..) به جهانیان می گویند که چرا ژاپن سرزمینی متفاوت است.
ژاپنی بودن و ژاپنی زیستن کار ساده ای نیست. نمی توانیم ادای آنها را دربیاوریم.
ما خیلی بیشتر از سه-صفر از ژاپن عقبیم....
#اجتماعی
#تحلیل
@Roshanfkrane
✅ سناریوی فیلم هالیوودی "قیمت دلار" !
✍️ سروش حسینزاده
1️⃣ پرده ی اول: بازار ارز به مدت چند ماه به حال خودش رها میشود. مصاحبههایی از نمایندگان مجلس پخش میشود که میگویند قیمت ارز به بالای ۲۰ هزار تومان خواهد رفت!
⏫ نرخ ارز در کف خیابان به صورت هیجانی بالا میرود؛ مردمی که فکر میکنند از قافله عقب ماندهاند به بازار هجوم می آورند و باعث افزایش بیش از پیش قیمتها میشوند.
2️⃣ پرده ی دوم: در سویی دیگر، دو بانک ورشکسته دولتی دلارهای ۳ هزار تومانی را بین بازه ۱۵ تا ۱۹ هزار تومان به فروش میرسانند تا تراز منفی چند سالهشان مثبت و از ورشکستگی خارج شوند. نقش اصلی فیلم، قسمتی از منابع ارزی خود را روی دلار ۱۴ تا ۱۹ هزار تومان میفروشد تا بدهی و دیون موسسات مالی به مالباختهها پرداخت شود.
⚠️ همه بدهیها رفع شده، ولی این اقتصاد با پایه حقوق ماهانه ۵۵ دلار (دلار ۲۰ هزار تومانی) سر پا نمیماند.
🌀 دومینوی سقوط قیمت ها شروع میشود؛ به طوری که بازار اشباع شده و خریداری دیگر در بازار نیست.
3️⃣ پرده ی سوم: بازیگر نقش اول فیلم به عنوان ناجی وارد میشود و دلاری را که مردم ۳ روز قبل ۱۹ هزار تومان خریدهاند، ۱۰ هزار تومان می خرد تا بیشتر از این ضرر نکنند.
☝️این بازیگر، اکثر دلارهایی را که روی ۱۰ هزار تومان دوباره خریده است، در Dead Cat Bounce [یعنی اصلاح موقت پس از ریزش شدید] هایی که قیمت دلار در دو ماه گذشته داشته، نزدیک به قیمت بازار میفروشد.
4️⃣ پرده ی چهارم: [چه بسا شاید] قهرمان بخواهد کف ۱۰ هزار تومانی قیمت دلار را مجدداً همین روزها رها کند و بازهم، به عنوان ناجی وارد شده و دلار را دوباره به ۸ تا ۹ هزار تومان برساند...
⬅️ نتیجه:
✅ ۱. دلار از ۳ به ۹ هزارتومان افزایش یافته ولی رضایت عمومی از وجود دلار ۹ هزارتومانی (به جای ۱۹ هزار تومانی) حاصل شده است!
🏦 ۲. بدهی موسسات مالی و بانک های ناکارآمد از حباب دلار/ریال پرداخت شده است!
👨🏻🏫 ۳. این ترکیدن حباب و از دست رفتن سرمایه خیلیها که هیجانی اقدام به خرید کرده بودند، درس عبرتی برای عموم جامعه به وجود میآورد تا مدتها سمت بازار ارز نروند!
و این نقره داغ شدن خریداران طلا، سکه و ارز در مقاطع حساسِ احتمالیِ آینده شاید به کنترل بازار کمک کند.
🚨شاید نویسنده، کارگردان، بازیگران اصلی و قهرمان این فیلم تا اینجای سناریو همه کارها را به خوبی پیش برده باشند، اما آیا پرده ی جدیدی در راه است؟
#تحلیل
#اقتصاد
@Roshanfkrane
✍️ سروش حسینزاده
1️⃣ پرده ی اول: بازار ارز به مدت چند ماه به حال خودش رها میشود. مصاحبههایی از نمایندگان مجلس پخش میشود که میگویند قیمت ارز به بالای ۲۰ هزار تومان خواهد رفت!
⏫ نرخ ارز در کف خیابان به صورت هیجانی بالا میرود؛ مردمی که فکر میکنند از قافله عقب ماندهاند به بازار هجوم می آورند و باعث افزایش بیش از پیش قیمتها میشوند.
2️⃣ پرده ی دوم: در سویی دیگر، دو بانک ورشکسته دولتی دلارهای ۳ هزار تومانی را بین بازه ۱۵ تا ۱۹ هزار تومان به فروش میرسانند تا تراز منفی چند سالهشان مثبت و از ورشکستگی خارج شوند. نقش اصلی فیلم، قسمتی از منابع ارزی خود را روی دلار ۱۴ تا ۱۹ هزار تومان میفروشد تا بدهی و دیون موسسات مالی به مالباختهها پرداخت شود.
⚠️ همه بدهیها رفع شده، ولی این اقتصاد با پایه حقوق ماهانه ۵۵ دلار (دلار ۲۰ هزار تومانی) سر پا نمیماند.
🌀 دومینوی سقوط قیمت ها شروع میشود؛ به طوری که بازار اشباع شده و خریداری دیگر در بازار نیست.
3️⃣ پرده ی سوم: بازیگر نقش اول فیلم به عنوان ناجی وارد میشود و دلاری را که مردم ۳ روز قبل ۱۹ هزار تومان خریدهاند، ۱۰ هزار تومان می خرد تا بیشتر از این ضرر نکنند.
☝️این بازیگر، اکثر دلارهایی را که روی ۱۰ هزار تومان دوباره خریده است، در Dead Cat Bounce [یعنی اصلاح موقت پس از ریزش شدید] هایی که قیمت دلار در دو ماه گذشته داشته، نزدیک به قیمت بازار میفروشد.
4️⃣ پرده ی چهارم: [چه بسا شاید] قهرمان بخواهد کف ۱۰ هزار تومانی قیمت دلار را مجدداً همین روزها رها کند و بازهم، به عنوان ناجی وارد شده و دلار را دوباره به ۸ تا ۹ هزار تومان برساند...
⬅️ نتیجه:
✅ ۱. دلار از ۳ به ۹ هزارتومان افزایش یافته ولی رضایت عمومی از وجود دلار ۹ هزارتومانی (به جای ۱۹ هزار تومانی) حاصل شده است!
🏦 ۲. بدهی موسسات مالی و بانک های ناکارآمد از حباب دلار/ریال پرداخت شده است!
👨🏻🏫 ۳. این ترکیدن حباب و از دست رفتن سرمایه خیلیها که هیجانی اقدام به خرید کرده بودند، درس عبرتی برای عموم جامعه به وجود میآورد تا مدتها سمت بازار ارز نروند!
و این نقره داغ شدن خریداران طلا، سکه و ارز در مقاطع حساسِ احتمالیِ آینده شاید به کنترل بازار کمک کند.
🚨شاید نویسنده، کارگردان، بازیگران اصلی و قهرمان این فیلم تا اینجای سناریو همه کارها را به خوبی پیش برده باشند، اما آیا پرده ی جدیدی در راه است؟
#تحلیل
#اقتصاد
@Roshanfkrane
آیا حکومت حاکم بر ایران روزهای پایانی خود را سپری می کند؟
⬅️ نشریه پترولیوم-اکونومیست در گزارشی مینویسد:
"صنایع نفت ایران با توجه به کاهش صادرات نفت کشور با خطر ورشکستگی روبرو شدهاند...
با امضای توافق هستهای در سال ۲۰۱۶ خوشبینی و امیدواری به رونق صنایع نفت ایران و آغاز سرمایهگزاریهای خارجی برای آن افزایش پیدا کرده بود،
اما امروز این صنایع در مواجهه با تحریمهای آمریکا برای بقای خود به تکاپو افتاده است...
امروز نگه داشتن سطح صادرات نفت برای ایران جای برنامههای توسعه و بازسازی آن را گرفته است..."
#تحلیل
@Roshanfkrane
⬅️ نشریه پترولیوم-اکونومیست در گزارشی مینویسد:
"صنایع نفت ایران با توجه به کاهش صادرات نفت کشور با خطر ورشکستگی روبرو شدهاند...
با امضای توافق هستهای در سال ۲۰۱۶ خوشبینی و امیدواری به رونق صنایع نفت ایران و آغاز سرمایهگزاریهای خارجی برای آن افزایش پیدا کرده بود،
اما امروز این صنایع در مواجهه با تحریمهای آمریکا برای بقای خود به تکاپو افتاده است...
امروز نگه داشتن سطح صادرات نفت برای ایران جای برنامههای توسعه و بازسازی آن را گرفته است..."
#تحلیل
@Roshanfkrane
اصل بی کفایتی دولت
"مائو به چین استقلال بخشید و آن را یکپارچه کرد، وقتی به قدرت رسید صنعتی وجود نداشت، جز بخش کوچکی از مناطق شهری در دیگر نقاط چین برق وجود نداشت. متوسط عمر ۴۱ سال بود و نرخ سواد به ۲۰ درصد هم نمی رسید و حرفی از مایه کوبی و واکسن نبود.
سی سال بعد شبکه برق رسانی گسترده ای به وجود آمده بود و حدود ۱۰ هزار سد برای تامین برق ساخته شده بود که تا ۶۰ درصد جمعیت کشور حتی نقاط روستایی فقیر را پوشش می داد. نرخ سواد کل به ۶۶ درصد رسیده بود و ۸۰ درصد از جوانان چینی باسواد بودند. صدها میلیون نفر از جمله تقریبا همه کودکان یکساله را با طرح های گسترده ملی مایه کوبی (واکسیناسیون) کرده بودند و متوسط عمر به ۶۵ رسیده بود. از نظر شاخص توسعه انسانی چین نزدیک به کشورهای بسیار توسعه یافته بود. کشور صنعتی نبود، ولی زیرساخت های کم و بیش مناسبی به وجود آمده بود".
از اعتبار آمار دولتی در کشوری مثل چین که بگذریم، ظاهرا مشکلی نباید وجود داشته باشد، پس چرا راه پیشوای بزرگ ادامه پیدا نکرد؟
اما توضیح قضیه پیچیده نیست، اقتصادهای دولتی و متمرکز (برنامه ریزی شده) در مراحل اولیه توسعه و صنعتی شدن به طور نسبی خوب عمل می کنند؛ به این معنا که در کشورهایی با اقتصاد عمدتا کشاورزی و در ابتدای مسیر صنعتی شدن که بسیاری منابع اقتصادی یا به کار گرفته نشده اند یا به شکل بهره ور قابل استفاده نیستند، برنامه ریزی اقتصاد می تواند تخصیص منابع را بهبود بخشد و خطوط تولید و فناوری های پایه ای و ساده را به وجود آورد. از این طریق دولت می تواند بخش های بزرگی از اقتصاد را مدرن کند.
انتقال اجباری نیروی کار از بخش های کشاورزی سنتی کم بازده به صنعت، افزایش حضور زنان و بهبود سطح عمومی سواد را می توان انتظار داشت. صنایع سنگین و زیرساخت ها توسعه چشمگیری می یابند، دلیلش هم حل مسئله هماهنگی در اقتصاد است که دشواری اصلی کشورهای توسعه یافته در اقتصاد بازار به حساب می آید.
اما با گذشت زمان، به پایان رسیدن ذخیره منابع اصلی اقتصاد و پیچیده تر شدن اقتصاد این "توسعه دولتی" به پایان نزدیک می شود، اقتصادهای برنامه ریزی شده دچار بحران های ذاتی انگیزه و اطلاعات اند و از ایجاد تحولات و نوآوری های فناوری عاجز می مانند، آنها در افزایش کارایی و خلاقیت از پس اقتصاد غیرمتمرکز بازار و کارآفرین هایش برنمی آیند و سرانجامی جز شکست ندارند.
در علم مدیریت اصلی داریم به نام اصل بی کفایتی پیترز که به زبان ساده می گوید کارمندان در سازمان از حد بی کفایتی خود بالاتر نمی روند، حرفش اینست که کارمند تا جایی که توانایی هایش اجازه می دهد امکان ارتقا دارد و بعد متوقف می شود. از قرار برای دولت ها در فرایند توسعه هم می توان این را تکرار کرد و البته می دانیم که دولت ها کفایت و توانمندی چندانی هم در اقتصاد به دلایل ذاتی ندارند. برای بستن بحث چین اجازه دهید در کنار آن آمار درخشان پیشوای بزرگ فقط یک آمار دیگر اضافه کنم، در همان دوره چند ده میلیون (تا ۴۵ میلیون هم گفته اند) هم در این مسیر "توسعه دولتی" از گرسنگی و شکنجه و تصفیه تلف شدند! والله اعلم.
امیرحسین خالقی (از کانال نویسنده)
#تحلیل
#اقتصاد
@Roshanfkrane
"مائو به چین استقلال بخشید و آن را یکپارچه کرد، وقتی به قدرت رسید صنعتی وجود نداشت، جز بخش کوچکی از مناطق شهری در دیگر نقاط چین برق وجود نداشت. متوسط عمر ۴۱ سال بود و نرخ سواد به ۲۰ درصد هم نمی رسید و حرفی از مایه کوبی و واکسن نبود.
سی سال بعد شبکه برق رسانی گسترده ای به وجود آمده بود و حدود ۱۰ هزار سد برای تامین برق ساخته شده بود که تا ۶۰ درصد جمعیت کشور حتی نقاط روستایی فقیر را پوشش می داد. نرخ سواد کل به ۶۶ درصد رسیده بود و ۸۰ درصد از جوانان چینی باسواد بودند. صدها میلیون نفر از جمله تقریبا همه کودکان یکساله را با طرح های گسترده ملی مایه کوبی (واکسیناسیون) کرده بودند و متوسط عمر به ۶۵ رسیده بود. از نظر شاخص توسعه انسانی چین نزدیک به کشورهای بسیار توسعه یافته بود. کشور صنعتی نبود، ولی زیرساخت های کم و بیش مناسبی به وجود آمده بود".
از اعتبار آمار دولتی در کشوری مثل چین که بگذریم، ظاهرا مشکلی نباید وجود داشته باشد، پس چرا راه پیشوای بزرگ ادامه پیدا نکرد؟
اما توضیح قضیه پیچیده نیست، اقتصادهای دولتی و متمرکز (برنامه ریزی شده) در مراحل اولیه توسعه و صنعتی شدن به طور نسبی خوب عمل می کنند؛ به این معنا که در کشورهایی با اقتصاد عمدتا کشاورزی و در ابتدای مسیر صنعتی شدن که بسیاری منابع اقتصادی یا به کار گرفته نشده اند یا به شکل بهره ور قابل استفاده نیستند، برنامه ریزی اقتصاد می تواند تخصیص منابع را بهبود بخشد و خطوط تولید و فناوری های پایه ای و ساده را به وجود آورد. از این طریق دولت می تواند بخش های بزرگی از اقتصاد را مدرن کند.
انتقال اجباری نیروی کار از بخش های کشاورزی سنتی کم بازده به صنعت، افزایش حضور زنان و بهبود سطح عمومی سواد را می توان انتظار داشت. صنایع سنگین و زیرساخت ها توسعه چشمگیری می یابند، دلیلش هم حل مسئله هماهنگی در اقتصاد است که دشواری اصلی کشورهای توسعه یافته در اقتصاد بازار به حساب می آید.
اما با گذشت زمان، به پایان رسیدن ذخیره منابع اصلی اقتصاد و پیچیده تر شدن اقتصاد این "توسعه دولتی" به پایان نزدیک می شود، اقتصادهای برنامه ریزی شده دچار بحران های ذاتی انگیزه و اطلاعات اند و از ایجاد تحولات و نوآوری های فناوری عاجز می مانند، آنها در افزایش کارایی و خلاقیت از پس اقتصاد غیرمتمرکز بازار و کارآفرین هایش برنمی آیند و سرانجامی جز شکست ندارند.
در علم مدیریت اصلی داریم به نام اصل بی کفایتی پیترز که به زبان ساده می گوید کارمندان در سازمان از حد بی کفایتی خود بالاتر نمی روند، حرفش اینست که کارمند تا جایی که توانایی هایش اجازه می دهد امکان ارتقا دارد و بعد متوقف می شود. از قرار برای دولت ها در فرایند توسعه هم می توان این را تکرار کرد و البته می دانیم که دولت ها کفایت و توانمندی چندانی هم در اقتصاد به دلایل ذاتی ندارند. برای بستن بحث چین اجازه دهید در کنار آن آمار درخشان پیشوای بزرگ فقط یک آمار دیگر اضافه کنم، در همان دوره چند ده میلیون (تا ۴۵ میلیون هم گفته اند) هم در این مسیر "توسعه دولتی" از گرسنگی و شکنجه و تصفیه تلف شدند! والله اعلم.
امیرحسین خالقی (از کانال نویسنده)
#تحلیل
#اقتصاد
@Roshanfkrane
"توازن امنیتی در بغداد، پاسخ در تهران"
#جواد_رحیم_پور
♈️کشته شدن سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس در بغداد نشان داد نفوذ اطلاعاتی آمریکا در عراق بیشتر از نفوذ امنیتی و سیاسی ایران در آن کشور بوده است.
این حادثه در زمانی رخ می دهد که اعتراضات سیاسی گسترده در عراق علیه سیاستمداران و نظام سیاسی کنونی آن کشور در جریان است و اتفاقا خونین هم بوده است.
♈️اثر شکاف عمیق سیاسی در عراق، اعتراضاتی است که بخشی از آن کاهش نفوذ سیاسی ایران در آن کشور است.
مقاومت بیش از حد نیروهای سیاسی-نظامی عراقی در مقابل اعتراضات بخش های معترض، زمینه ناکامی آنها را برای بسیح سیاسی در مقابل نفوذ امنیتی وسیاسی آمریکا در عراق فراهم کرد.
♈️ قابل پیش بینی است پاسخ ضعیف ایران به رویداد بامداد خونین بغداد، زمینه روانی حملات نظامی آمریکایی در داخل ایران را هم فراهم خواهد کرد. هرچند هر نوع پاسخ نظامی، تهران را وارد درگیری نظامی با آمریکا می کند.
♈️ بدون شک دولت آمریکا تلاش می کند تا ساختار سیاسی عراق را از کنترل نیروهای سیاسی نزدیک به ایران خارج کند.
حضور پر رنگ نظامی دو روز گذشته آمریکا در منطقه، حکایت از تدارک برنامه نظامی این تغییرات سیاسی-ژئو پلتیک در عراق دارد.
♈️آمریکا به سرعت می کوشد تا از تبدیل عراق به یک پایگاه جنگ نیابتی جلوگیری کند و خود با کنترل اوضاع نظامی عراق ،این کشور را به پایگاهی برای رویا رویی احتمالی آینده تبدیل کند.
♈️خطاهای سیاسی و نظامی درتهران شکلی راهبردی به خود گرفته اند.
بدون تغییر ساختارهای حقوقی وحقیقی امکان بازسازی ملی قدرت و هژمونی در سطح داخلی ومنطقه ای وجود ندارد. ساختار موجود قادر به حل وفصل منازعه رو به گسترش در منطقه نیست و کشته شدن سردار سلیمانی پایان تاریخی راه حل مذاکره با آمریکا بود.
#تحلیل #سیاسی
@Roshanfkrane
#جواد_رحیم_پور
♈️کشته شدن سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس در بغداد نشان داد نفوذ اطلاعاتی آمریکا در عراق بیشتر از نفوذ امنیتی و سیاسی ایران در آن کشور بوده است.
این حادثه در زمانی رخ می دهد که اعتراضات سیاسی گسترده در عراق علیه سیاستمداران و نظام سیاسی کنونی آن کشور در جریان است و اتفاقا خونین هم بوده است.
♈️اثر شکاف عمیق سیاسی در عراق، اعتراضاتی است که بخشی از آن کاهش نفوذ سیاسی ایران در آن کشور است.
مقاومت بیش از حد نیروهای سیاسی-نظامی عراقی در مقابل اعتراضات بخش های معترض، زمینه ناکامی آنها را برای بسیح سیاسی در مقابل نفوذ امنیتی وسیاسی آمریکا در عراق فراهم کرد.
♈️ قابل پیش بینی است پاسخ ضعیف ایران به رویداد بامداد خونین بغداد، زمینه روانی حملات نظامی آمریکایی در داخل ایران را هم فراهم خواهد کرد. هرچند هر نوع پاسخ نظامی، تهران را وارد درگیری نظامی با آمریکا می کند.
♈️ بدون شک دولت آمریکا تلاش می کند تا ساختار سیاسی عراق را از کنترل نیروهای سیاسی نزدیک به ایران خارج کند.
حضور پر رنگ نظامی دو روز گذشته آمریکا در منطقه، حکایت از تدارک برنامه نظامی این تغییرات سیاسی-ژئو پلتیک در عراق دارد.
♈️آمریکا به سرعت می کوشد تا از تبدیل عراق به یک پایگاه جنگ نیابتی جلوگیری کند و خود با کنترل اوضاع نظامی عراق ،این کشور را به پایگاهی برای رویا رویی احتمالی آینده تبدیل کند.
♈️خطاهای سیاسی و نظامی درتهران شکلی راهبردی به خود گرفته اند.
بدون تغییر ساختارهای حقوقی وحقیقی امکان بازسازی ملی قدرت و هژمونی در سطح داخلی ومنطقه ای وجود ندارد. ساختار موجود قادر به حل وفصل منازعه رو به گسترش در منطقه نیست و کشته شدن سردار سلیمانی پایان تاریخی راه حل مذاکره با آمریکا بود.
#تحلیل #سیاسی
@Roshanfkrane
🔴پیش بینی وقایع امروز
✍️ #حسين_باستاني
وضعیتِ به شدت خطرناک امروز میان ایران و آمریکا، همان سناریویی است که پیشتر، کوشیده بودم در سه مطلب زیر راجع به نزدیک شدن آن هشدار دهم. در پاسخ به دوستانی که فرموده اند راجع به وضعیت جدید چه تحلیلی دارم، اجازه میخواهم سه پاراگراف از آن سه مطلب را نقل قول مستقیم کنم:
«تصور اینکه هر اقدام نظامی آمریکا در آینده، لزوما باید از جنس حملات نظامی به افغانستان و عراق باشد، میتواند به تحلیلهایی گمراه کننده بینجامد. چنین تصوری ممکن است مثلا حامیان حکومت ایران را مجاب کند که -با توجه به اعلام مخالفت دونالد ترامپ با شروع جنگی دیگر- "هر" تهدید نظامی آمریکا را بلوف محض بدانند. یا از سوی دیگر مخالفان جمهوری اسلامی را به این نتیجه برساند که هرگونه دخالت نظامی احتمالی آمریکا، با هدف "تغییر حکومت" خواهد بود. نتیجه هر دو تصور، از محاسبه خارج کردن احتمالات متفاوت -مثلا حملات محدود آمریکا و اقدامات متقابل ایران- است... در تحلیل بحران میان تهران و واشنگتن، احتمال وقوع "سناریوهای بی سابقه" را هرگز نباید از نظر دور داشت.» (اهمیت 'سناریوهای بیسابقه' در تحلیل وضعیت ایران و آمریکا، 24 اردیبهشت 98)
«[برخی معتقدند] وقایعی در حد عملیات متحدان ایران... هرچند ممکن است جمهوری اسلامی را "لب مرز" درگیری نظامی ببرد، اما این مرز را رد نمی کند. حرکت لب این مرز، البته ممکن است تا اطلاع ثانوی به اتفاق بزرگی منجر نشود، ولی ماهیتا، بهشدت پرریسک است. مثلا، ریسک اینکه در میان نیروهای "متحد" یا "دشمن"، کسانی کار غیرمنتظرهای انجام دهند یا حتی انگیزه ای پیشبینی نشده برای شروع درگیری داشته باشند- یا به هر صورت دیگر، محاسبه ای غلط از آب در بیاید». (خلیج فارس و ریسک حرکت 'لب مرز درگیری'، 25 اردیبهشت 98)
«ممکن است... دولت ایالات متحده، در میانمدت دست به اقدامات مشخص تری علیه جمهوری اسلامی ایران بزند. ولی حداقل از مجموعه واکنش های [متناقض] واشنگتن تا این لحظه، بیتردید سطوح موثری از حکومت ایران نتایج فوری خواهند گرفت. مثلا اینکه -برخلاف تهدیدات موثر دولت ترامپ در عرصه اقتصادی- تهدید نظامی واشنگتن را اساسا جدی نگیرند. تقویت چنین نگاهی در جمهوری اسلامی ایران، به سادگی میتواند به ریسکپذیری بالاتر طیفی از تصمیم گیران نظامی و سیاسی -و نگرانی کمتر نیروهای عملیاتی از حرکت در "لب مرز درگیری"- تبدیل شود... اگر دولت آمریکا در مناطقی چون خلیج فارس که پتانسیل درگیری بالایی دارند یک رویه مشخص -اعم از مسالمت جویانه یا سرسختانه- را در پیش بگیرد، احتمال بیشتری وجود دارد که نظامیان دو طرف درک واقعی تری از خطوط قرمز همدیگر داشته باشد و حرکت خود در اطراف این خطوط را، با واقع بینی بیشتری تنظیم کنند. ولی حرکت سینوسی واشنگتن میان دو قطب "تهدیدشدید و نرمش شدید"، ممکن است با سردرگم کردن نیروهای مسلح دو طرف یا متحدان آنها در مناطق خطر، امکان اشتباه محاسبه یکی از بازیگران و جرقه خوردن درگیری نظامی را افزایش دهد.» (خطر سیگنالهای متناقض ترامپ به تهران، 3 تیر 98)
#تحلیل #سیاسی
@Roshanfkrane
✍️ #حسين_باستاني
وضعیتِ به شدت خطرناک امروز میان ایران و آمریکا، همان سناریویی است که پیشتر، کوشیده بودم در سه مطلب زیر راجع به نزدیک شدن آن هشدار دهم. در پاسخ به دوستانی که فرموده اند راجع به وضعیت جدید چه تحلیلی دارم، اجازه میخواهم سه پاراگراف از آن سه مطلب را نقل قول مستقیم کنم:
«تصور اینکه هر اقدام نظامی آمریکا در آینده، لزوما باید از جنس حملات نظامی به افغانستان و عراق باشد، میتواند به تحلیلهایی گمراه کننده بینجامد. چنین تصوری ممکن است مثلا حامیان حکومت ایران را مجاب کند که -با توجه به اعلام مخالفت دونالد ترامپ با شروع جنگی دیگر- "هر" تهدید نظامی آمریکا را بلوف محض بدانند. یا از سوی دیگر مخالفان جمهوری اسلامی را به این نتیجه برساند که هرگونه دخالت نظامی احتمالی آمریکا، با هدف "تغییر حکومت" خواهد بود. نتیجه هر دو تصور، از محاسبه خارج کردن احتمالات متفاوت -مثلا حملات محدود آمریکا و اقدامات متقابل ایران- است... در تحلیل بحران میان تهران و واشنگتن، احتمال وقوع "سناریوهای بی سابقه" را هرگز نباید از نظر دور داشت.» (اهمیت 'سناریوهای بیسابقه' در تحلیل وضعیت ایران و آمریکا، 24 اردیبهشت 98)
«[برخی معتقدند] وقایعی در حد عملیات متحدان ایران... هرچند ممکن است جمهوری اسلامی را "لب مرز" درگیری نظامی ببرد، اما این مرز را رد نمی کند. حرکت لب این مرز، البته ممکن است تا اطلاع ثانوی به اتفاق بزرگی منجر نشود، ولی ماهیتا، بهشدت پرریسک است. مثلا، ریسک اینکه در میان نیروهای "متحد" یا "دشمن"، کسانی کار غیرمنتظرهای انجام دهند یا حتی انگیزه ای پیشبینی نشده برای شروع درگیری داشته باشند- یا به هر صورت دیگر، محاسبه ای غلط از آب در بیاید». (خلیج فارس و ریسک حرکت 'لب مرز درگیری'، 25 اردیبهشت 98)
«ممکن است... دولت ایالات متحده، در میانمدت دست به اقدامات مشخص تری علیه جمهوری اسلامی ایران بزند. ولی حداقل از مجموعه واکنش های [متناقض] واشنگتن تا این لحظه، بیتردید سطوح موثری از حکومت ایران نتایج فوری خواهند گرفت. مثلا اینکه -برخلاف تهدیدات موثر دولت ترامپ در عرصه اقتصادی- تهدید نظامی واشنگتن را اساسا جدی نگیرند. تقویت چنین نگاهی در جمهوری اسلامی ایران، به سادگی میتواند به ریسکپذیری بالاتر طیفی از تصمیم گیران نظامی و سیاسی -و نگرانی کمتر نیروهای عملیاتی از حرکت در "لب مرز درگیری"- تبدیل شود... اگر دولت آمریکا در مناطقی چون خلیج فارس که پتانسیل درگیری بالایی دارند یک رویه مشخص -اعم از مسالمت جویانه یا سرسختانه- را در پیش بگیرد، احتمال بیشتری وجود دارد که نظامیان دو طرف درک واقعی تری از خطوط قرمز همدیگر داشته باشد و حرکت خود در اطراف این خطوط را، با واقع بینی بیشتری تنظیم کنند. ولی حرکت سینوسی واشنگتن میان دو قطب "تهدیدشدید و نرمش شدید"، ممکن است با سردرگم کردن نیروهای مسلح دو طرف یا متحدان آنها در مناطق خطر، امکان اشتباه محاسبه یکی از بازیگران و جرقه خوردن درگیری نظامی را افزایش دهد.» (خطر سیگنالهای متناقض ترامپ به تهران، 3 تیر 98)
#تحلیل #سیاسی
@Roshanfkrane