#قصه #امشب
#مورچه_بی_دقت
آن شب برف سنگینی باریده بود. همه جا سرد بود.
موچی (مورچه کوچولو) و فیلو (فیل کوچولو) در خانه خوابیده بودند. بخاری کوچک آنها روشن بود اما نمی توانست همه خانه را گرم کند.
موچی گفت:” باید یک فکری بکنیم که خانه را گرم کنیم.
و بعد گفت:” یک فکر حسابی دارم. ما می توانیم تمام شعله های اجاق گاز را روشن کنیم تا خانه گرم شود.”
فیلو گفت:” اما این کار خطرناک است. مگر یادت نیست که آقای ایمنی می گفت هیچوقت این کار را نکنید؟
موچی گفت: آقای ایمنی در خانه گرمش خوابیده و نمی داند که ما داریم از سرما می لرزیم.
موچی این را گفت و سراغ اجاق گاز رفت و همه شعله ها را روشن کرد.
کم کم خانه گرم شد ولی بوی گاز همه جا را گرفته بود.
موچی که گرمش شده بود پنجره را باز کرد.
چند دقیقه بعد صدای زنگ در بلند شد. فیلو با تعجب در را باز کرد. آقای ایمنی پشت در بود.
آقای ایمنی گفت:” داشتم از اینجا عبور می کردم، دیدم توی این سرما پنجره هایتان باز است، تعجب کردم. گفتم در بزنم و بپرسم اینجا چه خبر است؟!”
فیلو گفت:” موچی سردش بود و اجاق گاز را روشن کرد تا خانه را گرم کند و حالا هم گرمش شده و رفته پنجره را باز کرده
آقای ایمنی فریاد زد:” چی؟ مگر اجاق گاز بخاری است که با آن خانه را گرم می کنید؟
اول این که گرم کردن خانه با شعله های اجاق گاز کار اشتباهی است.”
فیلو با سرعت دوید و گاز را خاموش کرد.
بعد آقای ایمنی ادامه داد: شما نباید آنقدر خانه را گرم کنید که مجبور شوید پنجره ها را باز کنید. هیچ می دانید اینطوری چقدر گاز هدر می رود؟
شما می توانید لباس گرم بپوشید و یا جلو در و پنجره ها پرده های کلفت بزنید تا گرمای خانه هدر نرود.
باید در زمستان جلوی دریچه کولر را بپوشانید تا گرمای خانه هدر نرود.
فیلو با سرعت رفت و مقداری لباس آورد و به موچی گفت: این لباسها را بپوش. من می روم جلوی پنجره ها پرده بزنم.
ساعتی بعد، پرده های پنجره زده شد. فیلو با یک تکه نایلن، جلوی دریچه کولر را هم پوشاند.
آقای ایمنی گفت: دوستان عزیز یادتان باشد موقع خواب شعله بخاری را کم کنید و از پتو و لحاف مناسب استفاده کنید.
آقای امینی خداحافظی کرد و رفت. حالا خانه گرم شده بود و همه راحت بخواب رفتند.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه #گودک
@Roshanfkrane
#مورچه_بی_دقت
آن شب برف سنگینی باریده بود. همه جا سرد بود.
موچی (مورچه کوچولو) و فیلو (فیل کوچولو) در خانه خوابیده بودند. بخاری کوچک آنها روشن بود اما نمی توانست همه خانه را گرم کند.
موچی گفت:” باید یک فکری بکنیم که خانه را گرم کنیم.
و بعد گفت:” یک فکر حسابی دارم. ما می توانیم تمام شعله های اجاق گاز را روشن کنیم تا خانه گرم شود.”
فیلو گفت:” اما این کار خطرناک است. مگر یادت نیست که آقای ایمنی می گفت هیچوقت این کار را نکنید؟
موچی گفت: آقای ایمنی در خانه گرمش خوابیده و نمی داند که ما داریم از سرما می لرزیم.
موچی این را گفت و سراغ اجاق گاز رفت و همه شعله ها را روشن کرد.
کم کم خانه گرم شد ولی بوی گاز همه جا را گرفته بود.
موچی که گرمش شده بود پنجره را باز کرد.
چند دقیقه بعد صدای زنگ در بلند شد. فیلو با تعجب در را باز کرد. آقای ایمنی پشت در بود.
آقای ایمنی گفت:” داشتم از اینجا عبور می کردم، دیدم توی این سرما پنجره هایتان باز است، تعجب کردم. گفتم در بزنم و بپرسم اینجا چه خبر است؟!”
فیلو گفت:” موچی سردش بود و اجاق گاز را روشن کرد تا خانه را گرم کند و حالا هم گرمش شده و رفته پنجره را باز کرده
آقای ایمنی فریاد زد:” چی؟ مگر اجاق گاز بخاری است که با آن خانه را گرم می کنید؟
اول این که گرم کردن خانه با شعله های اجاق گاز کار اشتباهی است.”
فیلو با سرعت دوید و گاز را خاموش کرد.
بعد آقای ایمنی ادامه داد: شما نباید آنقدر خانه را گرم کنید که مجبور شوید پنجره ها را باز کنید. هیچ می دانید اینطوری چقدر گاز هدر می رود؟
شما می توانید لباس گرم بپوشید و یا جلو در و پنجره ها پرده های کلفت بزنید تا گرمای خانه هدر نرود.
باید در زمستان جلوی دریچه کولر را بپوشانید تا گرمای خانه هدر نرود.
فیلو با سرعت رفت و مقداری لباس آورد و به موچی گفت: این لباسها را بپوش. من می روم جلوی پنجره ها پرده بزنم.
ساعتی بعد، پرده های پنجره زده شد. فیلو با یک تکه نایلن، جلوی دریچه کولر را هم پوشاند.
آقای ایمنی گفت: دوستان عزیز یادتان باشد موقع خواب شعله بخاری را کم کنید و از پتو و لحاف مناسب استفاده کنید.
آقای امینی خداحافظی کرد و رفت. حالا خانه گرم شده بود و همه راحت بخواب رفتند.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه #گودک
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#امشب با حافظ ✨
شاهکاری از:
#حافظ
#شجریان
#مشکاتیان
🎶 ساز و آوازی دلشکار در سوز «دشتی»
(از کجا میآید این آوای دوست؟)
«دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد؟
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هوشیار چه کرد
آن که پر نقش زد این دایرهی مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد»
#موسیقی
@Roshanfkrane
شاهکاری از:
#حافظ
#شجریان
#مشکاتیان
🎶 ساز و آوازی دلشکار در سوز «دشتی»
(از کجا میآید این آوای دوست؟)
«دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد؟
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد؟
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هوشیار چه کرد
آن که پر نقش زد این دایرهی مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد»
#موسیقی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امشب _با _ حافظ
سمن بویان🎼
اساتید:
محمدرضا شجریان
حسین علیزاده
کیهان کلهر
همایون شجریان
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند...
#حافظ
#موسیقی
@Roshanfkrane
سمن بویان🎼
اساتید:
محمدرضا شجریان
حسین علیزاده
کیهان کلهر
همایون شجریان
سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند...
#حافظ
#موسیقی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امشب_با_حافظ
و
#شهرام_ناظری
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهد ریا کرد
@Roshanfkrane
و
#شهرام_ناظری
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهد ریا کرد
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امشب_با_حافظ 📖🌙✨
ما را به رندی افسانه کردند
پیران جاهل شیخان گمراه
از دست زاهد کردیم توبه
و از فعل عابد استغفرالله
جانا چه گویم شرح فراقت
چشمی و صد نم جانی و صد آه
تصنیف "جانی و صد آه"
#همایون_شجریان
#موسیقی
شبتون ستاره باران دوستان جان
@Roshanfkrane
ما را به رندی افسانه کردند
پیران جاهل شیخان گمراه
از دست زاهد کردیم توبه
و از فعل عابد استغفرالله
جانا چه گویم شرح فراقت
چشمی و صد نم جانی و صد آه
تصنیف "جانی و صد آه"
#همایون_شجریان
#موسیقی
شبتون ستاره باران دوستان جان
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
شیداجاهد
شب مهتاب
شب مهتاب
🌹🌷 خواننده : شیدا_جاهد
#امشب_شب مهتابه ...
شعر قدیمی
آهنگ : علی_اکبر_شیدا
امشب شبِ مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام
ماه غلام رخ زیبای توست
فروغی_بسطامی
#موسیقی
@Roshanfkrane
#امشب_شب مهتابه ...
شعر قدیمی
آهنگ : علی_اکبر_شیدا
امشب شبِ مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام
ماه غلام رخ زیبای توست
فروغی_بسطامی
#موسیقی
@Roshanfkrane