This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همان شب است که همان درختان را سفید میکند
اما ما دیگر همان نیستیم که بودهایم
دیگر دوستش ندارم،
آری،
اما چه دوستش میداشتم
آوایم در پی باد بود تا به حیطه شنواییاش دستی بساید..
از آنِ دیگری، از آنِ دیگری خواهد بود
همان گونه که پیش از بوسههای من بود.
آوایش
تن روشناش
چشمان بی کراناش
دیگر دوستش نمیدارم،
آری،
اما شاید دوستش میداشتم.
عشق،
بس کوتاه هست و فراموشی طولانی.
چون در شبهایی این چنین او را در بر کشیدهام
جانم به از دست دادنش راضی نیست
خود اگر این واپسین دردیست که از او به من میرسد
و این آخرین شعری که مینویسم،
برای او...
#پابلو_نرودا
#شعر
@Roshanfkrane
اما ما دیگر همان نیستیم که بودهایم
دیگر دوستش ندارم،
آری،
اما چه دوستش میداشتم
آوایم در پی باد بود تا به حیطه شنواییاش دستی بساید..
از آنِ دیگری، از آنِ دیگری خواهد بود
همان گونه که پیش از بوسههای من بود.
آوایش
تن روشناش
چشمان بی کراناش
دیگر دوستش نمیدارم،
آری،
اما شاید دوستش میداشتم.
عشق،
بس کوتاه هست و فراموشی طولانی.
چون در شبهایی این چنین او را در بر کشیدهام
جانم به از دست دادنش راضی نیست
خود اگر این واپسین دردیست که از او به من میرسد
و این آخرین شعری که مینویسم،
برای او...
#پابلو_نرودا
#شعر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همان شب است که همان درختان را سفید میکند
اما ما دیگر همان نیستیم که بودهایم
دیگر دوستش ندارم،
آری،
اما چه دوستش میداشتم
آوایم در پی باد بود تا به حیطه شنواییاش دستی بساید..
از آنِ دیگری، از آنِ دیگری خواهد بود
همان گونه که پیش از بوسههای من بود.
آوایش
تن روشناش
چشمان بی کراناش
دیگر دوستش نمیدارم،
آری،
اما شاید دوستش میداشتم.
عشق،
بس کوتاه هست و فراموشی طولانی.
چون در شبهایی این چنین او را در بر کشیدهام
جانم به از دست دادنش راضی نیست
خود اگر این واپسین دردیست که از او به من میرسد
و این آخرین شعری که مینویسم،
برای او...
#پابلو_نرودا
#شعر
♍️@Roshanfkrane
اما ما دیگر همان نیستیم که بودهایم
دیگر دوستش ندارم،
آری،
اما چه دوستش میداشتم
آوایم در پی باد بود تا به حیطه شنواییاش دستی بساید..
از آنِ دیگری، از آنِ دیگری خواهد بود
همان گونه که پیش از بوسههای من بود.
آوایش
تن روشناش
چشمان بی کراناش
دیگر دوستش نمیدارم،
آری،
اما شاید دوستش میداشتم.
عشق،
بس کوتاه هست و فراموشی طولانی.
چون در شبهایی این چنین او را در بر کشیدهام
جانم به از دست دادنش راضی نیست
خود اگر این واپسین دردیست که از او به من میرسد
و این آخرین شعری که مینویسم،
برای او...
#پابلو_نرودا
#شعر
♍️@Roshanfkrane
ازمیان تمام چیزهایی که دیده ام
تنها تویی که میخواهم به دیدن اش ادامه دهم
از میان تمام چیزهایی که لمس کرده ام
تنها تویی که میخواهم به لمس کردنش ادامه دهم.
خنده ی نارنج طعمت را دوست دارم.
چه باید کنم ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است
هیچ نمیدانم عشق های دیگر چه سان اند؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زنده ام .
عاشق بودن، ذاتِ من است
#پابلو_نرودا
ترجمه : #بابک_زمانی
#شعر
💟@Roshanfkrane
تنها تویی که میخواهم به دیدن اش ادامه دهم
از میان تمام چیزهایی که لمس کرده ام
تنها تویی که میخواهم به لمس کردنش ادامه دهم.
خنده ی نارنج طعمت را دوست دارم.
چه باید کنم ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است
هیچ نمیدانم عشق های دیگر چه سان اند؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زنده ام .
عاشق بودن، ذاتِ من است
#پابلو_نرودا
ترجمه : #بابک_زمانی
#شعر
💟@Roshanfkrane
ای جانِ جان، بی من مرو
همایون شجریان
#موسیقی
#همایون_شجریان
"دوستت دارم"
بیآنکه بدانم چطور، کجا، یا چه وقت؟!
چه آسان دوستت دارم
بی هیچ غرور یا دشواری
"تو" را اینگونه دوست دارم
چون طریقی دیگر برایش نمیدانم
آنچنان به هم نزدیکیم
که دستهای تو بر گردنم
گوئی دستهای من است
و آنطور در هم تنیدهایم که
وقتی چشمانت را میبندی
من به خواب میروم...
#پابلو_نرودا
@Roshanfkrane
#همایون_شجریان
"دوستت دارم"
بیآنکه بدانم چطور، کجا، یا چه وقت؟!
چه آسان دوستت دارم
بی هیچ غرور یا دشواری
"تو" را اینگونه دوست دارم
چون طریقی دیگر برایش نمیدانم
آنچنان به هم نزدیکیم
که دستهای تو بر گردنم
گوئی دستهای من است
و آنطور در هم تنیدهایم که
وقتی چشمانت را میبندی
من به خواب میروم...
#پابلو_نرودا
@Roshanfkrane
My Inner Most Secrets...
Lost In Nothingness
🕊
... ماه کوک خواباش را میچرخاند.
مرا درشتترین ستارهها مینگرند با چشمهای تو.
و همچنان که دوستات میدارم،
کاجها در باد
نام تو را میخوانند
با برگهای سیمیشان آواز کنند.
شاعر: #پابلو_نرودا
@Roshanfkrane
... ماه کوک خواباش را میچرخاند.
مرا درشتترین ستارهها مینگرند با چشمهای تو.
و همچنان که دوستات میدارم،
کاجها در باد
نام تو را میخوانند
با برگهای سیمیشان آواز کنند.
شاعر: #پابلو_نرودا
@Roshanfkrane
دوستت دارم هم چنان که چیزهای سربسته و گنگ را، در خفا، جایی میان سایه و جان.
#پابلو_نرودا
#شب_گون
@Roshanfkrane
#پابلو_نرودا
#شب_گون
@Roshanfkrane
من از پنجرهام،
جشن غروب را دیدهام سرِ تپههای دور
گاه مثل یك سکه،
یك تکه آفتاب میان دستهای من میسوخت
تو را از ته دل به یاد میآوردم
دلی فشرده به غم، غمی که آشنای تو...
چرا تمامیِ عشق
یكباره بر سرم خواهد تاخت
وقتی حس میکنم
که غمگینم و تو دوری...
#پابلو_نرودا / ترجمهی: #بیژن_الهی
@Roshanfkrane
جشن غروب را دیدهام سرِ تپههای دور
گاه مثل یك سکه،
یك تکه آفتاب میان دستهای من میسوخت
تو را از ته دل به یاد میآوردم
دلی فشرده به غم، غمی که آشنای تو...
چرا تمامیِ عشق
یكباره بر سرم خواهد تاخت
وقتی حس میکنم
که غمگینم و تو دوری...
#پابلو_نرودا / ترجمهی: #بیژن_الهی
@Roshanfkrane
شب که شد
ای عشق !
قلبت را بـر قلبم گذار
شاید ....
خوابمان برد و از ...
تاریکی گذشتیم !
#پابلو_نرودا
شبت،آرام دنیای من......
@Roshanfkrane
ای عشق !
قلبت را بـر قلبم گذار
شاید ....
خوابمان برد و از ...
تاریکی گذشتیم !
#پابلو_نرودا
شبت،آرام دنیای من......
@Roshanfkrane
توبیا جانان من باش
مرجان وحدت
"تو بیا جانان من باش" با صدای دلنشین #مرجان_وحدت
همچون دالانی بلند،
تنها بودم
پرندگان از من رفته بودند
شب با هجوم بی مروتش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو،تنها سلاحم بود
تنها کمانم
تنها سنگم...
#پابلو_نرودا
@Roshanfkrane
همچون دالانی بلند،
تنها بودم
پرندگان از من رفته بودند
شب با هجوم بی مروتش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو،تنها سلاحم بود
تنها کمانم
تنها سنگم...
#پابلو_نرودا
@Roshanfkrane