کلید صبح
در پلک های توست
دست مرا بگیر
از چارراه خواب گذر کن
بگذار و بگذریم زین خیل خفتگان!
دست مرا بگیر
تا بسرایم ،
در دست های من
بال کبوتری است
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
در پلک های توست
دست مرا بگیر
از چارراه خواب گذر کن
بگذار و بگذریم زین خیل خفتگان!
دست مرا بگیر
تا بسرایم ،
در دست های من
بال کبوتری است
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
«باران»
ببار بوسه بر قفل های خستهی بسته
و آزاد کن ستارهی عاشقان
در هم شکسته را.
🍁#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
ببار بوسه بر قفل های خستهی بسته
و آزاد کن ستارهی عاشقان
در هم شکسته را.
🍁#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
گرچه میگفتند و میگفتم
شب بلند و
زندگی در واپسينِ عمر کوتاه است!
اما در ضميرِ من ، يقين فرياد میزد:
همتی کُن در صبوری،
صبح در راه است..
صبح در راه است، باور داشتم اين را
صبح بر اسب سپيدش تند میتازد
وين شبِ شب، رنگ میبازد..
صبح میآيد و من،
در آينه موی سپيدم را
شانه خواهم کرد..
قصهی بيدادِ شب را با سپيدِ صبحدم
افسانه خواهم کرد...
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
شب بلند و
زندگی در واپسينِ عمر کوتاه است!
اما در ضميرِ من ، يقين فرياد میزد:
همتی کُن در صبوری،
صبح در راه است..
صبح در راه است، باور داشتم اين را
صبح بر اسب سپيدش تند میتازد
وين شبِ شب، رنگ میبازد..
صبح میآيد و من،
در آينه موی سپيدم را
شانه خواهم کرد..
قصهی بيدادِ شب را با سپيدِ صبحدم
افسانه خواهم کرد...
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
کلید #صبـح
در پلک های توست.
دست مرا بگیر
از چارراه خواب گذر کن
بگذار و بگذریم زین خیل خفتگان!
دست مرا بگیر
تا بسرایم،
در دست های من
بال کبوتری است...
#نصرت_رحمانی
@Roshanfkrane
در پلک های توست.
دست مرا بگیر
از چارراه خواب گذر کن
بگذار و بگذریم زین خیل خفتگان!
دست مرا بگیر
تا بسرایم،
در دست های من
بال کبوتری است...
#نصرت_رحمانی
@Roshanfkrane
کدام پنجره باز است؟
کدام پنجره در شهر مردگان باز است؟
که انتظار چنین ؛
رخنه کرده در دل من...!!
کدام گوش
چنین تشنه است؟
که رسته باز
پیامی به خشکگاهِ لبم ؟...
#نصرت_رحمانی
@Roshanfkrane
کدام پنجره در شهر مردگان باز است؟
که انتظار چنین ؛
رخنه کرده در دل من...!!
کدام گوش
چنین تشنه است؟
که رسته باز
پیامی به خشکگاهِ لبم ؟...
#نصرت_رحمانی
@Roshanfkrane
هرگز نمی توان
گل زخم های خاطره ای را ز قلب کَند
که در این سیاه قرن
بی قلب زیستن
آسان تر است ز بی زخم زیستن
قرنی که قلب هر انسان
چندیدن هزار بار
کوچکتر است
از زخم های مزمن و رنجی که می کشد
#نصرت_رحمانی
#Evan_Criscuolo
@Roshanfkrane
گل زخم های خاطره ای را ز قلب کَند
که در این سیاه قرن
بی قلب زیستن
آسان تر است ز بی زخم زیستن
قرنی که قلب هر انسان
چندیدن هزار بار
کوچکتر است
از زخم های مزمن و رنجی که می کشد
#نصرت_رحمانی
#Evan_Criscuolo
@Roshanfkrane
سکوت
سکوت، درمان نیست
اگر نهفتن درد التیام واهی بود
لبان خستهی من، قفل آهنین میشد...
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
سکوت، درمان نیست
اگر نهفتن درد التیام واهی بود
لبان خستهی من، قفل آهنین میشد...
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
با گریه بخند
ایمان بیداد
به عهدی داد
روح فریب ام ، بی تو ... بی تو
قانون گردابم ، سرابم ، نقش آبم
بی تو ... بی تو
بی ایمنی ، شوریدگی ،
در قعر خوابم
ای بی تو من بی خویش ، بی خویشتن ، بی کیش
خاری هدف گم کرده در دهلیز بادم
بی تو ... بی تو
طیف غباری خفته بر دریای شن زار
خون شب ام
هذیان تب آلود دردم ، بی تو
بی تو
رمز سکوت ام
راز بهت ام
رنگ یادم
بی تو ... بی تو ی
تو ، بی تو
از زندگی بیزار
تا مرگ راهی نیست ، بی تو
ای بی من و در من
بی من تو هم آنی و اینی
ای بی تو من گرداب و یرانی
قانون بی رحم پریشانی
چنینی ؟
بدرود ، بدرود
این اشک و هق هق گریه مردی پشیمان نیست
مردان نسل ما
با گریه
می خندند ، بی تو
ای بی تو من ، بی من
آیا تو هم اینگونه می خندی ؟
با گریه خندیدن نه آسان است
بی تو
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
ایمان بیداد
به عهدی داد
روح فریب ام ، بی تو ... بی تو
قانون گردابم ، سرابم ، نقش آبم
بی تو ... بی تو
بی ایمنی ، شوریدگی ،
در قعر خوابم
ای بی تو من بی خویش ، بی خویشتن ، بی کیش
خاری هدف گم کرده در دهلیز بادم
بی تو ... بی تو
طیف غباری خفته بر دریای شن زار
خون شب ام
هذیان تب آلود دردم ، بی تو
بی تو
رمز سکوت ام
راز بهت ام
رنگ یادم
بی تو ... بی تو ی
تو ، بی تو
از زندگی بیزار
تا مرگ راهی نیست ، بی تو
ای بی من و در من
بی من تو هم آنی و اینی
ای بی تو من گرداب و یرانی
قانون بی رحم پریشانی
چنینی ؟
بدرود ، بدرود
این اشک و هق هق گریه مردی پشیمان نیست
مردان نسل ما
با گریه
می خندند ، بی تو
ای بی تو من ، بی من
آیا تو هم اینگونه می خندی ؟
با گریه خندیدن نه آسان است
بی تو
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
بگذار هرچه نمی خواهند، بگوییم
بگذار هرچه نمی خواهیم، بگویند
باران
که بیاید
از دست چترها
کاری بر نمی آید
ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم ...
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
بگذار هرچه نمی خواهیم، بگویند
باران
که بیاید
از دست چترها
کاری بر نمی آید
ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم ...
#نصرت_رحمانی
#شعر
@Roshanfkrane
Audio
این شعر نیست آتش خاموش معبدیست
این شعر نیست قصهی احساس سنگهاست
این شعر نیست نقش سرابیست در کویر
این شعر نیست زندگی ِگنگ رنگهاست
گر شعر بود بر لب ِخشکم نمینشست
گر شعر بود از دل ِسردم نمیرمید
گر شعر بود درد مرا فاش مینمود
گر شعر بود تیغ بهزخمام نمیکشید
این شعر نیست لاشهی مردیست پای ِدار
این شعر نیست خون ِشهیدیست روی راه
این شعر نیست رنگ ِسیاهی است در سپید
این شعر نیست رنگ ِسپیدیست در سیاه
گر شعر بود مونس ِچنگ و رباب بود
گر شعر بود از دل ِخود میزدودمش
گر شعر بود بر لب یاران سرود بود
گر شعر بود نیمهشبی میسرودمش
شعر از #نصرت_رحمانی
خوانش #مازیار_اعتمادی
@Roshanfkrane
این شعر نیست قصهی احساس سنگهاست
این شعر نیست نقش سرابیست در کویر
این شعر نیست زندگی ِگنگ رنگهاست
گر شعر بود بر لب ِخشکم نمینشست
گر شعر بود از دل ِسردم نمیرمید
گر شعر بود درد مرا فاش مینمود
گر شعر بود تیغ بهزخمام نمیکشید
این شعر نیست لاشهی مردیست پای ِدار
این شعر نیست خون ِشهیدیست روی راه
این شعر نیست رنگ ِسیاهی است در سپید
این شعر نیست رنگ ِسپیدیست در سیاه
گر شعر بود مونس ِچنگ و رباب بود
گر شعر بود از دل ِخود میزدودمش
گر شعر بود بر لب یاران سرود بود
گر شعر بود نیمهشبی میسرودمش
شعر از #نصرت_رحمانی
خوانش #مازیار_اعتمادی
@Roshanfkrane