This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺وحشت مصر سیسی از نام و نشان مهسا امینی!
1⃣انریکه پینیرو فیلمساز پیشروی ایتالیایی - آرژانتینی اعلام کرد که دولت مصر بدون حذف تصویر مهسا امینی، به هواپیمای حامل کمک های انسان دوستانەی سازمان غیر دولتی سولیدر به غزه اجازەی فرود نداد.
پینیرو با خریدن این بوئینگ در سال 2021 پس از تغییر کاربری، آن را به وسیلەای برای ارسال کمک های انسانی در نواحی بحرانی جهان بدل کرده است.
دولت مصر به حذف عکس مهسا امینی بسنده نکرد، بلکە نوشتەی ذیل آن را هم با مضمون: هیچ زنی را نباید وادار به پوشیدن حجاب کرد، پاک نمود.
#صلاح_الدین_خدیو
#خبر #اجتماعی
@Roshanfkrane
1⃣انریکه پینیرو فیلمساز پیشروی ایتالیایی - آرژانتینی اعلام کرد که دولت مصر بدون حذف تصویر مهسا امینی، به هواپیمای حامل کمک های انسان دوستانەی سازمان غیر دولتی سولیدر به غزه اجازەی فرود نداد.
پینیرو با خریدن این بوئینگ در سال 2021 پس از تغییر کاربری، آن را به وسیلەای برای ارسال کمک های انسانی در نواحی بحرانی جهان بدل کرده است.
دولت مصر به حذف عکس مهسا امینی بسنده نکرد، بلکە نوشتەی ذیل آن را هم با مضمون: هیچ زنی را نباید وادار به پوشیدن حجاب کرد، پاک نمود.
#صلاح_الدین_خدیو
#خبر #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔺فاسدترین کشور جهان; زندەباد آزادی!
▪️بر اساس جدیدترین گزارش سازمان شفافیت بین المللی درباره شاخص های ادراک فساد در میان 180 کشور جهان، ایران در سال 2023 با کسب نمره 24 رتبەی 149 بدست آورده است.
▪️دانمارک با کسب نمره 90 سالم ترین کشور و پس از آن فنلاند، نیوزیلند، نروژ سنگاپور و سوئد قرار دارند.
▪️بالاترین نمرات خاورمیانه متعلق به امارات و قطر است و عمان و عربستان هم با نمره 52 و 53 از مردودی نجات یافته اند.
▪️سومالی، ونزوئلا سودان جنوبی و سوریه فاسدترین کشورهای جهانند.
✅روسیه مانند ایران با کسب رتبەی 141 جزو مردودین است.
در سال 1923 روزنامەی پراودا نوشت: روسیە آزادترین کشور جهان!
در سال های اخیر روزنامەی کیهان به سیاق پراودا، چند بار ایران را آزادترین کشور جهان خوانده است.
صرف نظر از پیوند آزادی و فساد زدایی، باید گفت امروز، ردەبندی های دقیق بە هر حسابی می رسند!
می توان با دولت اقتدارگرا، به جنگ فساد و دزدی رفت - مانند سنگاپور و امارات و تا حدی چین و عربستان -
اما نمی توان با ایستادن در قلەی فساد، مدعی کسب رتبەی اول در آزادی شد!
آزادترین کشور جهان منطقا فاسدترین کشور دنیا نیست!
#صلاح_الدین_خدیو
#اجتماعی #فساد
@Roshanfkrane
▪️بر اساس جدیدترین گزارش سازمان شفافیت بین المللی درباره شاخص های ادراک فساد در میان 180 کشور جهان، ایران در سال 2023 با کسب نمره 24 رتبەی 149 بدست آورده است.
▪️دانمارک با کسب نمره 90 سالم ترین کشور و پس از آن فنلاند، نیوزیلند، نروژ سنگاپور و سوئد قرار دارند.
▪️بالاترین نمرات خاورمیانه متعلق به امارات و قطر است و عمان و عربستان هم با نمره 52 و 53 از مردودی نجات یافته اند.
▪️سومالی، ونزوئلا سودان جنوبی و سوریه فاسدترین کشورهای جهانند.
✅روسیه مانند ایران با کسب رتبەی 141 جزو مردودین است.
در سال 1923 روزنامەی پراودا نوشت: روسیە آزادترین کشور جهان!
در سال های اخیر روزنامەی کیهان به سیاق پراودا، چند بار ایران را آزادترین کشور جهان خوانده است.
صرف نظر از پیوند آزادی و فساد زدایی، باید گفت امروز، ردەبندی های دقیق بە هر حسابی می رسند!
می توان با دولت اقتدارگرا، به جنگ فساد و دزدی رفت - مانند سنگاپور و امارات و تا حدی چین و عربستان -
اما نمی توان با ایستادن در قلەی فساد، مدعی کسب رتبەی اول در آزادی شد!
آزادترین کشور جهان منطقا فاسدترین کشور دنیا نیست!
#صلاح_الدین_خدیو
#اجتماعی #فساد
@Roshanfkrane
🔺مهاجرت برای فعلگی از ایران به اقلیم کردستان!
امروز یک فعال صنفی به ایلنا گفته، «مهاجرت برای فعلگی» به خصوص به کردستان عراق، تنها گزینه روی میز برای بسیاری از کارگران ساختمانی بیکار است، کارگران به اجبار برای کار سخت به کردستان عراق میروند.
به این سیاهه می توان این موارد را هم اضافه کرد: پزشکان و پرستاران برای کار به عمان می روند، ریاضی دانان و دانشمندان فیزیک راهی دانشگاه های اروپا و آمریکای شمالی می شوند و اندیشمندان و سرآمدان علوم انسانی در شرق و غرب اروپا دنبال مسکن و ماوی می گردند.
طرفه آنجاست که در گذشتەای نه چندان دور اقلیم کردستان که اکنون به بهشت کارگران صنعت ساختمان راکد ایران تبدیل شده، نامش با جنگ و آوارگی گره خورده بود.
مطابق جدیدترین آمارها ایران به ردەهای بالای کشورهای مهاجر فرست صعود کرده و پدیدەی مهاجرت بە نوعی سونامی تبدیل شده است.
بخش دولتی ضعیف و ناکارامد، اقتدارگرایی فزایندە، فقدان چشم اندازهای اقتصادی روشن و انقطاع از اقتصاد جهانی، بسته شدن پنجرەهای جمعیتی، فساد گسترده و طرد نظام مند نخبگان از اصلی ترین عوامل نومیدی ساز و مشوق مهاجرت است.
احتمالا سونامی واژەای شایسته برای این وضعیت پاتولوژیک نیست و اصطلاح " خونریزی " مناسب تر است.
یک خونریزی خطرناک که برای نجات جان بیمار به هر قیمت باید آن را بند آورد. مهاجرت در ابعاد فعلی که شامل فرار گستردەی مغزها می شود، مانند خونی است که از بدن وطن می رود.
در گذشته دولت ها برای بند آوردن مهاجرت به تدابیری از قبیل احداث دیوار و ممنوعیت مسافرت و زدن سیم های خاردار روی می آوردند.
دیوار برلین و داستان ظهور و سقوط آن، مثالی آشنا در این زمینه است.
تفاوت سطح اقتصادی و کیفیت زندگی در دو بخش آلمان، آلمان کمونیستی را مثل ظرفی کج کرده بود که محتویات آن به داخل ظرف بغلی می ریخت.
با احداث دیوار از شدت ریزش کاسته شد ولی توقف نهایی آن کار دیوار نبود، بلکه می بایست با اصلاح سیستم و اتخاذ سیاست های اقتصادی مناسب، نوعی تعادل برقرار و جلوی ریزش گرفته شود.
کاری که انجام نشد و در نهایت سیل مهاجرت و نارضایتی دیوار را برد.
اکنون زمان دیوارها به سر رسیده است. در عصر اینترنت و هوش مصنوعی و شبکەهای اجتماعی، حتی آنهایی که در خانه نشستەاند، بە لحاظ ذهنی در حال مهاجرتند. جلوی ارتباطات و مقایسه کردن را نمی توان گرفت.
پردەی آهنینی که اروپا را به دو بخش شرقی و غربی تبدیل کرده بود و شرقی ها در شوق آزادی به غرب می گریختند، دیگر وجود ندارد.
جادەی زمهریر مهاجرت دیگر از شرق به غرب نمی رود، بلکه مسیر آن از جنوب به شمال و انگیزەی اصلی آن امنیت و نان است.
از جنوب فقیر و توسعه نیافته و صاحب دولت های ناکارامد به شمال ثروتمند و مرفه و توسعه یافته.
در دهه های گذشته به کمک نظریەهای امپریالیسم و وابستگی، می شد غرب را از بابت فقر و عقب ماندگی شرق سرزنش کرد و در لذت رواقی تجانس فقر و مبارزه و انقلاب سرخوش شد، اما امروز چنین نیست.
نظریەی امپریالیسم دیگر اعتبار سابق را ندارد. چین به مثابەی رهبر خودخواندەی جهان سوم در دهەهای شصت و هفتاد قرن گذشته، امروز به کارخانەی تولید ثروت جهان تبدیل شده است و عنقریب به جرگەی کشورهای شمال جهانی در می آید.
عرصەی راستین مبارزه در دنیای امروز اقتصاد است، نه سیاست. اعتبار و میزان قدرت کشورها بسته به مقدار تولید ناخالص ملی آنهاست.
مهاجرت برای فعلگی و کوچ نخبگی زیبندەی یک کشور کهن غنی از منابع و سرمایەهای طبیعی و انسانی نیست.
جلوی ضرر را از هرجا که بگیری، منفعت است.
#صلاح_الدین_خدیو
#خبر #اجتماعی #مهاجرت
@Roshanfkrane
امروز یک فعال صنفی به ایلنا گفته، «مهاجرت برای فعلگی» به خصوص به کردستان عراق، تنها گزینه روی میز برای بسیاری از کارگران ساختمانی بیکار است، کارگران به اجبار برای کار سخت به کردستان عراق میروند.
به این سیاهه می توان این موارد را هم اضافه کرد: پزشکان و پرستاران برای کار به عمان می روند، ریاضی دانان و دانشمندان فیزیک راهی دانشگاه های اروپا و آمریکای شمالی می شوند و اندیشمندان و سرآمدان علوم انسانی در شرق و غرب اروپا دنبال مسکن و ماوی می گردند.
طرفه آنجاست که در گذشتەای نه چندان دور اقلیم کردستان که اکنون به بهشت کارگران صنعت ساختمان راکد ایران تبدیل شده، نامش با جنگ و آوارگی گره خورده بود.
مطابق جدیدترین آمارها ایران به ردەهای بالای کشورهای مهاجر فرست صعود کرده و پدیدەی مهاجرت بە نوعی سونامی تبدیل شده است.
بخش دولتی ضعیف و ناکارامد، اقتدارگرایی فزایندە، فقدان چشم اندازهای اقتصادی روشن و انقطاع از اقتصاد جهانی، بسته شدن پنجرەهای جمعیتی، فساد گسترده و طرد نظام مند نخبگان از اصلی ترین عوامل نومیدی ساز و مشوق مهاجرت است.
احتمالا سونامی واژەای شایسته برای این وضعیت پاتولوژیک نیست و اصطلاح " خونریزی " مناسب تر است.
یک خونریزی خطرناک که برای نجات جان بیمار به هر قیمت باید آن را بند آورد. مهاجرت در ابعاد فعلی که شامل فرار گستردەی مغزها می شود، مانند خونی است که از بدن وطن می رود.
در گذشته دولت ها برای بند آوردن مهاجرت به تدابیری از قبیل احداث دیوار و ممنوعیت مسافرت و زدن سیم های خاردار روی می آوردند.
دیوار برلین و داستان ظهور و سقوط آن، مثالی آشنا در این زمینه است.
تفاوت سطح اقتصادی و کیفیت زندگی در دو بخش آلمان، آلمان کمونیستی را مثل ظرفی کج کرده بود که محتویات آن به داخل ظرف بغلی می ریخت.
با احداث دیوار از شدت ریزش کاسته شد ولی توقف نهایی آن کار دیوار نبود، بلکه می بایست با اصلاح سیستم و اتخاذ سیاست های اقتصادی مناسب، نوعی تعادل برقرار و جلوی ریزش گرفته شود.
کاری که انجام نشد و در نهایت سیل مهاجرت و نارضایتی دیوار را برد.
اکنون زمان دیوارها به سر رسیده است. در عصر اینترنت و هوش مصنوعی و شبکەهای اجتماعی، حتی آنهایی که در خانه نشستەاند، بە لحاظ ذهنی در حال مهاجرتند. جلوی ارتباطات و مقایسه کردن را نمی توان گرفت.
پردەی آهنینی که اروپا را به دو بخش شرقی و غربی تبدیل کرده بود و شرقی ها در شوق آزادی به غرب می گریختند، دیگر وجود ندارد.
جادەی زمهریر مهاجرت دیگر از شرق به غرب نمی رود، بلکه مسیر آن از جنوب به شمال و انگیزەی اصلی آن امنیت و نان است.
از جنوب فقیر و توسعه نیافته و صاحب دولت های ناکارامد به شمال ثروتمند و مرفه و توسعه یافته.
در دهه های گذشته به کمک نظریەهای امپریالیسم و وابستگی، می شد غرب را از بابت فقر و عقب ماندگی شرق سرزنش کرد و در لذت رواقی تجانس فقر و مبارزه و انقلاب سرخوش شد، اما امروز چنین نیست.
نظریەی امپریالیسم دیگر اعتبار سابق را ندارد. چین به مثابەی رهبر خودخواندەی جهان سوم در دهەهای شصت و هفتاد قرن گذشته، امروز به کارخانەی تولید ثروت جهان تبدیل شده است و عنقریب به جرگەی کشورهای شمال جهانی در می آید.
عرصەی راستین مبارزه در دنیای امروز اقتصاد است، نه سیاست. اعتبار و میزان قدرت کشورها بسته به مقدار تولید ناخالص ملی آنهاست.
مهاجرت برای فعلگی و کوچ نخبگی زیبندەی یک کشور کهن غنی از منابع و سرمایەهای طبیعی و انسانی نیست.
جلوی ضرر را از هرجا که بگیری، منفعت است.
#صلاح_الدین_خدیو
#خبر #اجتماعی #مهاجرت
@Roshanfkrane
روشنفکران
پس از احضار سفیر #چین در تهران در خصوص ادعای جزایر سه گانه ، حالا وزارت امورخارجه چین می گوید موضع چین در خصوص جزایر سه گانه تغییر نمی کند و چین همچنان از امارات متحده عربی در خصوص جزایر سه گانه حمایت می کند . تاکید مجدد چین پس از اعتراض ایران: آنچه در بیانیه…
🔴 چین از ایران چه می خواهد؟! #صلاح_الدین_خدیو
در حالی که کاندیداهای ریاست جمهوری موقع ثبت نام، گریزی هم به سیاست خارجی می زنند، چین بار دیگر از موضع امارات دربارەی جزایر سەگانە حمایت کرد.
این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که پکن، قبلەی سیاست خارجی شرق گرا و نامتوازن جناح اصولگرا و هستەی اصلی قدرت است.
از نظر آنان شرق گرایی و روابط نزدیک با چین و روسیه بدیل غرب گرایی میانەروها و اصلاح طلبان است و مهم ترین حسن آن این است که با مخاطرەی استحالەی هویتی نظام همراه نیست.
اما چین با تکرار موضع دو سال قبل خویش و جانبداری آشکار از امارات علیرغم اعتراضات ایران، نشان داد که در این توهم ژئوپولتیک شریک نیست.
پکن که خود با با معضل"جزایر شورشی" روبروست و چند روز قبل طی رزمایشی محاصرەی تایوان را شبیه سازی کرد، بهتر از هر کشوری از حساسیت های ایران نسبت به این جزایر آگاه است.
با این وجود در ترجیح امارات متحدەی عربی با داشتن اقتصادی جهانی بر ایران منزوی و زیر تحریم، تردیدی به خود راه نمی دهد.
مروری بر اظهارات نامزدهای ریاست جمهوری در زمینەی سیاست خارجی، عمق نابسامانی و گره خوردگی در این حوزەی اساسی را نشان می دهد.
یکی بی رعایت آئین نگارش فارسی از عبور از نظم نوین جهانی سخن می راند!
دیگری از ساز و کار نتیجەگرا برای لغو تحریم ها و کسی هم که مذاکرە کنندەی ارشد در توافق نامەی 25 سالەی ایران و چین بوده از تعامل سازنده با جهان حرف می زند.
از همه جالب تر محمود احمدی نژاد بود که تز همزیستی مسالمت آمیز را پیش کشید.
یحتمل بدون آن که از پیشینەی نظری این مبحث و لوازم منطقی آن آگاه باشد.
همزیستی مسالمت آمیز تزی بود که خروشچف رهبر شوروی پس از مرگ استالین آن را مطرح کرد.
خروشچف که دنبال تنش زدایی و عادی سازی روابط با دنیای غرب بود، با طرح این ایده مدعی شد که دو سیستم کمونیسم و لیبرال دمکراسی غربی می توانند بدون تصادم و اصطکاک در کنار هم بزیند.
سیاست خارجی شوروی مثل ایران کنونی ایدئولوژیک و تجدیدنظر طلب بود و مدعی برقراری نظمی عادلانەتر بجای نظم غرب محور امروز.
کمونیست های روس با پیش کشیدن همزیستی مسالمت آمیز،از مدعای انقلاب جهانی و پیروزی نهایی"خیر سوسیالیسم بر شر سرمایەداری" کوتاە نیامدە بودند، بلکە از روی مصلحت و عمل گرایی صرفا به صورت موقت به"نرمشی قهرمانانه"تن می دادند!
صد البته در نهایت اقتصاد راکد و مفلوک شوروی از پس تعهدات سنگین سیاست ایدئولوژیک، آنهم در مقیاس اروپا و جهان بر نیامد و از درون متلاشی شد.
طرفه این جاست که چینی ها که نخست رفقای روس را بخاطر پشت کردن به ایدەی انقلاب و تبلیغ همزیستی با غرب سزنش می کردند، خود به میراث دار راستین آن بدل شدند.
چین از سال 1978 و همزمان با انقلاب ایران، اصل ایدەی انقلاب و بلندپروازی های ملازم آن را رها و به موازات اصلاحات داخلی، در سیاست خارجی هم فروتن تر شد.
در واقع هدف اصلی آن،جذب سرمایەی خارجی و فن آوری پیشرفته و ادغام در مناسبات جهانی بود.
در نهان اما هیچ گاه آرمان پایان دادن به نظم غرب محور کنونی را رها نکرد.
برای کشوری کهن که تا قرن هجدهم جزو قدرت های بزرگ محسوب می شد، اما از بخت بد سدەهای نوزدە و بیست را از کف دادە بود، جبران مافات و کسب جایگاهی شایسته در جهان، ارتباطی مستقیم با شان تاریخی و ناخودآگاه جمعی آن دارد.
آنچه اکنون چین می گوید نسخەی قرن بیست و یکمی و خالی از ایدئولوژی حرف شوروی است.
پکن می گویدعیسی و موسی هریک به دین خود!
هر کشوری در انتخاب نظام حکومتی اش آزاد باشد و غرب بجای تاکید بر برقراری دمکراسی درون ملت ها،باید از دمکراسی میان آنها جانبداری کند.
به عبارت بهتر لازم نیست افراد ملت در داخل یک کشور آزاد و برابر باشند،صرفا کافیست دولت های جهان در محیط بین الملل با هم برابر باشند و اصل حاکمیت مطلق اعضای سازمان ملل به معنای چهاردیواری اختیاری است.
ایران البته در بخش مهم از مطالب پیش گفته با چین همداستان است،با این توضیح که مانند شوروی سابق مدعی برتری اخلاقی و معنوی سیستم سیاسی خود بر نظام های غربی است.
و مدعی است که آینده از آن اسلام است و در تکامل طبیعی تاریخ،کاخ سفید روزی حسینیه خواهد شد.
این همان نقطەای است که راه تهران را از چین و روسیەی پساکمونیسم جدا می کند.برای آنها رابطه با آمریکا و دولت های غربی یک مزیت غیر قابل جایگزین است و بریدن از اقتصاد جهان و نظام تقسیم کار بین المللی قسمی خودکشی سیاسی است.
از این رو همراهی شان با ایران در مسیر تعدیل نظام جهانی ماهیتی تاکتیکی دارد. ایران از منظر مسکو و پکن بازیگری اخلال گر و پارتیزان نظام جهانی و اهرمی جهت فشار است.معمولا در عصر دولت های ملی جنبش های مقاومت و شاخه های پارتیزانی شان وجه المصالحه و قربانی الزامات نظام دولت - ملت می شوند.
این راز فرصت طلبی چین در نگاه متفاوت به تنگەهای تایوان و هرمز است!
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
در حالی که کاندیداهای ریاست جمهوری موقع ثبت نام، گریزی هم به سیاست خارجی می زنند، چین بار دیگر از موضع امارات دربارەی جزایر سەگانە حمایت کرد.
این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که پکن، قبلەی سیاست خارجی شرق گرا و نامتوازن جناح اصولگرا و هستەی اصلی قدرت است.
از نظر آنان شرق گرایی و روابط نزدیک با چین و روسیه بدیل غرب گرایی میانەروها و اصلاح طلبان است و مهم ترین حسن آن این است که با مخاطرەی استحالەی هویتی نظام همراه نیست.
اما چین با تکرار موضع دو سال قبل خویش و جانبداری آشکار از امارات علیرغم اعتراضات ایران، نشان داد که در این توهم ژئوپولتیک شریک نیست.
پکن که خود با با معضل"جزایر شورشی" روبروست و چند روز قبل طی رزمایشی محاصرەی تایوان را شبیه سازی کرد، بهتر از هر کشوری از حساسیت های ایران نسبت به این جزایر آگاه است.
با این وجود در ترجیح امارات متحدەی عربی با داشتن اقتصادی جهانی بر ایران منزوی و زیر تحریم، تردیدی به خود راه نمی دهد.
مروری بر اظهارات نامزدهای ریاست جمهوری در زمینەی سیاست خارجی، عمق نابسامانی و گره خوردگی در این حوزەی اساسی را نشان می دهد.
یکی بی رعایت آئین نگارش فارسی از عبور از نظم نوین جهانی سخن می راند!
دیگری از ساز و کار نتیجەگرا برای لغو تحریم ها و کسی هم که مذاکرە کنندەی ارشد در توافق نامەی 25 سالەی ایران و چین بوده از تعامل سازنده با جهان حرف می زند.
از همه جالب تر محمود احمدی نژاد بود که تز همزیستی مسالمت آمیز را پیش کشید.
یحتمل بدون آن که از پیشینەی نظری این مبحث و لوازم منطقی آن آگاه باشد.
همزیستی مسالمت آمیز تزی بود که خروشچف رهبر شوروی پس از مرگ استالین آن را مطرح کرد.
خروشچف که دنبال تنش زدایی و عادی سازی روابط با دنیای غرب بود، با طرح این ایده مدعی شد که دو سیستم کمونیسم و لیبرال دمکراسی غربی می توانند بدون تصادم و اصطکاک در کنار هم بزیند.
سیاست خارجی شوروی مثل ایران کنونی ایدئولوژیک و تجدیدنظر طلب بود و مدعی برقراری نظمی عادلانەتر بجای نظم غرب محور امروز.
کمونیست های روس با پیش کشیدن همزیستی مسالمت آمیز،از مدعای انقلاب جهانی و پیروزی نهایی"خیر سوسیالیسم بر شر سرمایەداری" کوتاە نیامدە بودند، بلکە از روی مصلحت و عمل گرایی صرفا به صورت موقت به"نرمشی قهرمانانه"تن می دادند!
صد البته در نهایت اقتصاد راکد و مفلوک شوروی از پس تعهدات سنگین سیاست ایدئولوژیک، آنهم در مقیاس اروپا و جهان بر نیامد و از درون متلاشی شد.
طرفه این جاست که چینی ها که نخست رفقای روس را بخاطر پشت کردن به ایدەی انقلاب و تبلیغ همزیستی با غرب سزنش می کردند، خود به میراث دار راستین آن بدل شدند.
چین از سال 1978 و همزمان با انقلاب ایران، اصل ایدەی انقلاب و بلندپروازی های ملازم آن را رها و به موازات اصلاحات داخلی، در سیاست خارجی هم فروتن تر شد.
در واقع هدف اصلی آن،جذب سرمایەی خارجی و فن آوری پیشرفته و ادغام در مناسبات جهانی بود.
در نهان اما هیچ گاه آرمان پایان دادن به نظم غرب محور کنونی را رها نکرد.
برای کشوری کهن که تا قرن هجدهم جزو قدرت های بزرگ محسوب می شد، اما از بخت بد سدەهای نوزدە و بیست را از کف دادە بود، جبران مافات و کسب جایگاهی شایسته در جهان، ارتباطی مستقیم با شان تاریخی و ناخودآگاه جمعی آن دارد.
آنچه اکنون چین می گوید نسخەی قرن بیست و یکمی و خالی از ایدئولوژی حرف شوروی است.
پکن می گویدعیسی و موسی هریک به دین خود!
هر کشوری در انتخاب نظام حکومتی اش آزاد باشد و غرب بجای تاکید بر برقراری دمکراسی درون ملت ها،باید از دمکراسی میان آنها جانبداری کند.
به عبارت بهتر لازم نیست افراد ملت در داخل یک کشور آزاد و برابر باشند،صرفا کافیست دولت های جهان در محیط بین الملل با هم برابر باشند و اصل حاکمیت مطلق اعضای سازمان ملل به معنای چهاردیواری اختیاری است.
ایران البته در بخش مهم از مطالب پیش گفته با چین همداستان است،با این توضیح که مانند شوروی سابق مدعی برتری اخلاقی و معنوی سیستم سیاسی خود بر نظام های غربی است.
و مدعی است که آینده از آن اسلام است و در تکامل طبیعی تاریخ،کاخ سفید روزی حسینیه خواهد شد.
این همان نقطەای است که راه تهران را از چین و روسیەی پساکمونیسم جدا می کند.برای آنها رابطه با آمریکا و دولت های غربی یک مزیت غیر قابل جایگزین است و بریدن از اقتصاد جهان و نظام تقسیم کار بین المللی قسمی خودکشی سیاسی است.
از این رو همراهی شان با ایران در مسیر تعدیل نظام جهانی ماهیتی تاکتیکی دارد. ایران از منظر مسکو و پکن بازیگری اخلال گر و پارتیزان نظام جهانی و اهرمی جهت فشار است.معمولا در عصر دولت های ملی جنبش های مقاومت و شاخه های پارتیزانی شان وجه المصالحه و قربانی الزامات نظام دولت - ملت می شوند.
این راز فرصت طلبی چین در نگاه متفاوت به تنگەهای تایوان و هرمز است!
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane