اینجا ستاره ها همه خاموشند
اینجا فرشته ها همه گریانند
اینجا شکوفه های گل مریم
بی قدر تر ز خار بیابانند...
#فروغ_فرخزاد
@Roshanfkrane
اینجا ستاره ها همه خاموشند
اینجا فرشته ها همه گریانند
اینجا شکوفه های گل مریم
بی قدر تر ز خار بیابانند...
#فروغ_فرخزاد
@Roshanfkrane
پیغمبران ...
رسالت ویرانی را ..
با خود به قرن ما آوردند ...!
این انفجارهای پیاپی ...
آیا طنین آیه های مقدس هستند ..؟
#فروغ_فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane
رسالت ویرانی را ..
با خود به قرن ما آوردند ...!
این انفجارهای پیاپی ...
آیا طنین آیه های مقدس هستند ..؟
#فروغ_فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
جانم باش
.
شرمگین میخواندمش بر خویش
از چه رو بیهوده گریانی
در میان گریه مینالید
دوستش دارم نمیدانی
#فروغ_فرخزاد
#موسیقی
@Roshanfkrane
شرمگین میخواندمش بر خویش
از چه رو بیهوده گریانی
در میان گریه مینالید
دوستش دارم نمیدانی
#فروغ_فرخزاد
#موسیقی
@Roshanfkrane
.
من چه میدانم
سرانگشتش چه کرد
در میان خرمن گیسوی من؟
آنقَدَر دانم که این آشفتگی
زان سبب
افتاده اندر موی من...!
#فروغ_فرخزاد
#عاشقانه
@Roshanfkrane
من چه میدانم
سرانگشتش چه کرد
در میان خرمن گیسوی من؟
آنقَدَر دانم که این آشفتگی
زان سبب
افتاده اندر موی من...!
#فروغ_فرخزاد
#عاشقانه
@Roshanfkrane
جمعه ی ساکت
جمعه ی متروک
جمعه ی چون کوچه های کهنه، غم انگیز
جمعه ی اندیشه های تنبل بیمار
جمعه ی خمیازه های موذی کشدار
جمعه ی بی انتظار
جمعه ی تسلیم
خانه ی خالی
خانه ی دلگیر
خانه ی در بسته بر هجوم جوانی
خانه ی تاریکی و تصور خورشید
خانه ی تنهائی و تفال و تردید
خانه ی پرده، کتاب، گنجه، تصاویر
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت
زندگی من چو جویبار غریبی
در دل این جمعه های ساکت متروک
در دل این خانه های خالی دلگیر
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت...
#فروغ_فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane
جمعه ی متروک
جمعه ی چون کوچه های کهنه، غم انگیز
جمعه ی اندیشه های تنبل بیمار
جمعه ی خمیازه های موذی کشدار
جمعه ی بی انتظار
جمعه ی تسلیم
خانه ی خالی
خانه ی دلگیر
خانه ی در بسته بر هجوم جوانی
خانه ی تاریکی و تصور خورشید
خانه ی تنهائی و تفال و تردید
خانه ی پرده، کتاب، گنجه، تصاویر
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت
زندگی من چو جویبار غریبی
در دل این جمعه های ساکت متروک
در دل این خانه های خالی دلگیر
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت...
#فروغ_فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane
آري آغاز دوست داشتن است
گر چه پايان راه نا پيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست
#فروغ_فرخزاد #مناسبت
❤️ روز #دختر خجسته باد❤️
@Roshanfkrane
گر چه پايان راه نا پيداست
من به پايان دگر نينديشم
كه همين دوست داشتن زيباست
#فروغ_فرخزاد #مناسبت
❤️ روز #دختر خجسته باد❤️
@Roshanfkrane
چگونه میشود
به آن کسی که میرود اینسان
صبور،
سنگین،
سرگردان،
فرمانِ ایست داد
چگونه میشود به مرد گفت
که او زنده نیست،
او هیچوقت
زنده نبودهاست...
در کوچه باد میآید
کلاغهای منفردِ انزوا
در باغهای پیرِ کسالت میچرخند
و نردبام
چه ارتفاعِ حقیری دارد
آنها تمامِ سادهلوحی یک قلب را
با خود به قصرِ قصهها بردند
و اکنون
دیگر چگونه یک نفر به رقص برخواهدخاست
و گیسوانِ کودکیش را
در آبهای جاری خواهد ریخت
و سیب را
که سرانجام چیدهاست و بوییدهاست
در زیرِ پا لگد خواهد کرد؟
ای یار، ای یگانهترین یار!
چه ابرهای سیاهی
در انتظارِ روزِ میهمانی خورشیدند
انگار در مسیری از تجسمِ پرواز بود
که یک روز آن پرندهها
نمایان شدند
انگار از خطوطِ سبز تخیل بودند
آن برگهای تازه
که در شهوتِ نسیم نفس میزدند
انگار آن شعلههای بنفش
که در ذهنِ پاکِ پنجرهها میسوخت
چیزی بجز تصورِ معصومی از چراغ نبود.
در کوچه باد میآید
این ابتدای ویرانیست
آن روز هم که دستهای تو ویران شدند باد میآمد.
#فروغ فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane
به آن کسی که میرود اینسان
صبور،
سنگین،
سرگردان،
فرمانِ ایست داد
چگونه میشود به مرد گفت
که او زنده نیست،
او هیچوقت
زنده نبودهاست...
در کوچه باد میآید
کلاغهای منفردِ انزوا
در باغهای پیرِ کسالت میچرخند
و نردبام
چه ارتفاعِ حقیری دارد
آنها تمامِ سادهلوحی یک قلب را
با خود به قصرِ قصهها بردند
و اکنون
دیگر چگونه یک نفر به رقص برخواهدخاست
و گیسوانِ کودکیش را
در آبهای جاری خواهد ریخت
و سیب را
که سرانجام چیدهاست و بوییدهاست
در زیرِ پا لگد خواهد کرد؟
ای یار، ای یگانهترین یار!
چه ابرهای سیاهی
در انتظارِ روزِ میهمانی خورشیدند
انگار در مسیری از تجسمِ پرواز بود
که یک روز آن پرندهها
نمایان شدند
انگار از خطوطِ سبز تخیل بودند
آن برگهای تازه
که در شهوتِ نسیم نفس میزدند
انگار آن شعلههای بنفش
که در ذهنِ پاکِ پنجرهها میسوخت
چیزی بجز تصورِ معصومی از چراغ نبود.
در کوچه باد میآید
این ابتدای ویرانیست
آن روز هم که دستهای تو ویران شدند باد میآمد.
#فروغ فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane
من
پــری كوچک غمگينی را
می شناسم كه در اقيانوسی مسكن دارد
و دلش را در يک
نی لبک چوبيـن
می نوازد آرام آرام
پــری كوچک غمگينی كه شب از يک بــوسه می ميرد
و سحرگاه از يک بــوسه به دنيا خواهد آمد...
#فروغ_فرخزاد
#شبتون_زیبا
#شعر
@Roshanfkrane
پــری كوچک غمگينی را
می شناسم كه در اقيانوسی مسكن دارد
و دلش را در يک
نی لبک چوبيـن
می نوازد آرام آرام
پــری كوچک غمگينی كه شب از يک بــوسه می ميرد
و سحرگاه از يک بــوسه به دنيا خواهد آمد...
#فروغ_فرخزاد
#شبتون_زیبا
#شعر
@Roshanfkrane
خفته بوديم و شعاع آفتاب
بر سراپامان به نرمی میخزيد
روی کاشیهای ايوان دست نور
سايههامان را شتابان میکشيد
#فروغ_فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane
خفته بوديم و شعاع آفتاب
بر سراپامان به نرمی میخزيد
روی کاشیهای ايوان دست نور
سايههامان را شتابان میکشيد
#فروغ_فرخزاد
#شعر
@Roshanfkrane