🟦 🟩 ستاره اقبال اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری
#علی_مرادی:
✅ ابتدا اذعان کنم، هدف این مقاله تحلیل وضعیت سیاسی اصلاح طلبان است نه تخریب شان
اصلاحطلبان به ۴ دلیل زیر شانسی در انتخابات آتی ندارند.
1⃣ عدم استقبال حاکمیت
🔹جغرافیای فکری و دیدگاههای کلی اصلاح طلبان با نقشه فکری هسته سخت حاکمیت بخصوص با رهبری نطام و شخص اول کشور که تعیین کننده سیاست کلان خارجی و داخلی است، هماهنگی ندارد.
🔹 اصلاح طلبان به دخالت های نطامی و هزینههای زیادی که در کشورهای منطقه میشود، اعتقادی ندارند و معتقدند که ملت ایران نسبت به این خاصه خرجی ها الویت دارد و چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است.
🔹 اصلاح طلبان با قدرت و دخالت نهادهای انتصابی موافق نیستند در حالیکه حاکمیت حامی اصلی نهادهای انتصابی هست.
🔹 اصلاحطلبان مخالف دخالت نظامیان در مسائل سیاسی و اقتصادی هستند، در حالیکه حاکمیت اعتماد زیادی به توانمندی نظامیان داشته و علاقمند است که آنها علاوه بر امور نظامی در امور اقتصادی، صنعتی و سیاسی دخالت کنند.
🔹 اصلاح طلبان معتقدند که همونطوریکه در صنایع، بعنوان مثال، خودروسازی از کشورهای غربی که در این زمینه پیشرو اند، اقتباس و انتقال تکنولوزی میکنیم در شیوهحکمرانی هم باید از آنان اقتباس و روش آنان را بومی کنیم، در حالی که رهبری نظام معتقدند که اسلام بهترین شیوه حکمرانی را در خود دارد و نباید در این زمینه و حتی در علوم انسانی از غرب اقتباس کرد.
🔹اختلاف دیدگاه بین حاکمیت که قدرت اصلی سیاسی، نطامی، قضایی و تبلیغاتی کشور را در دست دارد و سیاستگذار اصلی کشور است و اصلاح طلبان که میخواهند مجری سیاستها سیاستگذار باشند، ولی آنرو قبول ندارند، باعث تناقض و ناکارآمدی مضاعف در کشور میگردد. حاکمیت بخوبی از این موضوع آگاه و لذا علاقه ای به ورودشان در قدرت ندارد و پیه کاهش مشارکت ناشی از حذف آنها را هم به تنش مالیده است.
2⃣فقدان چشم انداز، رویای مشترک، اتحاد و همدلی بین اصلاحطلبان
🔸از نزدیک با احزاب اصلاح طلب کار کرده و در مدت دو دهه گذشته عضو فعال چند حزب بوده ام، اختلاف دیدگاه بین احزاب اصلاح طلب بیش از آن هست که آنها را در یک طیف خالص جای داد.اختلافات در اردوگاه اصلاح طلبان بیش از اشتراکات آنهاست.
🔸 از نظر مدیریت استراتژیک اصلاح طلبان اسناد راهبردی مشترک و مدون که مورد قبول و وثوق همه ۳۱ حزب ریز و درشت اصلاحطلب باشد، ندارند.
اصلاح طلبان فاقد سند ماموریت، سند چشم انداز و سند ارزشهای کلیدی هستند.
🔸 از همه مهمتر اینکه امروزه، اگر به کانالهای تلگرامی احزاب اصلاحطلبان سری بزنید، کانال حزبی آنها اعضایی به مراتب کمتر از کانال صدها فعال سیاسی و اجتماعی و دانشگاهی شخصی دارند.
🔸حزب اتحاد ملت حدود ۳۰۰ عضو، و یا حزب کارگزاران که ادعا و منابع اقتصادی بالاتری دارد، حدود ۱۹۰۰ عضو در کانال تلگرامی خود و سایر احزاب کمتر از ۱۰۰۰ نفر ممبر دارند.
این در حالی است که صدها کانال در حوزههای سیاسی و مرتبط که بصورت شخصی اداره میشود، بیش از ۵۰۰۰۰ عضو وجود دارند.
🔸احزاب اصلاحطلب حتی به اندازه فعالان شخصی دانشگاهی و سیاسی غير حزبی، توان تولید محتوا برای سکانداری و تأثیرگذاری جامعه را ندارند.
3⃣ عدم امکان مانور کارآمدی در سیاست داخلی و خارجی در ساختار فعلی قدرت مطلقه ولایت فقیه
🔹 اصلاح طلبان در ساختار کنونی فعلی توان هیچگونه مانوری را که تاثیر مثبتی در زندگی مردم داشته باشد، را ندارند.
🔹 بسیاری از نهادهای پرقدرت اقتصادی مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، سازمان اوقاف، آستان قدس در کنترل قوه مجریه نیست، بنابراین رئیس جمهور نمیتواند برای سر و سامان دادن به اوضاع وخیم اقتصادی از آنها توقعی و یا بر آنها کنترلی داشته باشد.
🔹 صدا و سیما هم که تریبون پرقدرت حاکمیت هست و اگر با سیاستهای اجرایی اصلاح طلبان همدلی نداشته باشد و در صورتی که اقداماتشان به مذاق قدرت خوش نیاید میتواند خط آتش تخریب قدرتمندی را اجرا نماید.
🔹 حق مطلب ادا نخواهد شد، اگر از گروه فشار و کفن پوشانی که در دولت های اصلاح طلب و اعتدالی، زحمات و تلاشهای فرادانی برای ناکامی شان انجام دادند، یادی و از زحماتشان تقدیر نکنیم.
البته در سه سال دولت مرحوم رئیسی اثری از آنها نبوده است.
4⃣ عدم حمایت افکار عمومی، اندیشمندان و نخبگان علمی و اقتصادی و فعالان سیاسی از اصلاحطلبان بعلت دلایل سه گانه فوق روی هم رفته سه دلیل اصلی بیان شده فوق باعث وعلت دلیل چهارم و اصلی میشود که جامعه مدنی و حامیان اصلاح طلبان دل و دماغ شرکت در انتخابات و حمایت از آنان را نداشته باشند.
نتیجه اینکه:
✅ ستاره اقبال اصلاحطلبان در انتخابات آتی خاموش و بخشی از خاموشی گناه خود آنهاست.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
#علی_مرادی:
✅ ابتدا اذعان کنم، هدف این مقاله تحلیل وضعیت سیاسی اصلاح طلبان است نه تخریب شان
اصلاحطلبان به ۴ دلیل زیر شانسی در انتخابات آتی ندارند.
1⃣ عدم استقبال حاکمیت
🔹جغرافیای فکری و دیدگاههای کلی اصلاح طلبان با نقشه فکری هسته سخت حاکمیت بخصوص با رهبری نطام و شخص اول کشور که تعیین کننده سیاست کلان خارجی و داخلی است، هماهنگی ندارد.
🔹 اصلاح طلبان به دخالت های نطامی و هزینههای زیادی که در کشورهای منطقه میشود، اعتقادی ندارند و معتقدند که ملت ایران نسبت به این خاصه خرجی ها الویت دارد و چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است.
🔹 اصلاح طلبان با قدرت و دخالت نهادهای انتصابی موافق نیستند در حالیکه حاکمیت حامی اصلی نهادهای انتصابی هست.
🔹 اصلاحطلبان مخالف دخالت نظامیان در مسائل سیاسی و اقتصادی هستند، در حالیکه حاکمیت اعتماد زیادی به توانمندی نظامیان داشته و علاقمند است که آنها علاوه بر امور نظامی در امور اقتصادی، صنعتی و سیاسی دخالت کنند.
🔹 اصلاح طلبان معتقدند که همونطوریکه در صنایع، بعنوان مثال، خودروسازی از کشورهای غربی که در این زمینه پیشرو اند، اقتباس و انتقال تکنولوزی میکنیم در شیوهحکمرانی هم باید از آنان اقتباس و روش آنان را بومی کنیم، در حالی که رهبری نظام معتقدند که اسلام بهترین شیوه حکمرانی را در خود دارد و نباید در این زمینه و حتی در علوم انسانی از غرب اقتباس کرد.
🔹اختلاف دیدگاه بین حاکمیت که قدرت اصلی سیاسی، نطامی، قضایی و تبلیغاتی کشور را در دست دارد و سیاستگذار اصلی کشور است و اصلاح طلبان که میخواهند مجری سیاستها سیاستگذار باشند، ولی آنرو قبول ندارند، باعث تناقض و ناکارآمدی مضاعف در کشور میگردد. حاکمیت بخوبی از این موضوع آگاه و لذا علاقه ای به ورودشان در قدرت ندارد و پیه کاهش مشارکت ناشی از حذف آنها را هم به تنش مالیده است.
2⃣فقدان چشم انداز، رویای مشترک، اتحاد و همدلی بین اصلاحطلبان
🔸از نزدیک با احزاب اصلاح طلب کار کرده و در مدت دو دهه گذشته عضو فعال چند حزب بوده ام، اختلاف دیدگاه بین احزاب اصلاح طلب بیش از آن هست که آنها را در یک طیف خالص جای داد.اختلافات در اردوگاه اصلاح طلبان بیش از اشتراکات آنهاست.
🔸 از نظر مدیریت استراتژیک اصلاح طلبان اسناد راهبردی مشترک و مدون که مورد قبول و وثوق همه ۳۱ حزب ریز و درشت اصلاحطلب باشد، ندارند.
اصلاح طلبان فاقد سند ماموریت، سند چشم انداز و سند ارزشهای کلیدی هستند.
🔸 از همه مهمتر اینکه امروزه، اگر به کانالهای تلگرامی احزاب اصلاحطلبان سری بزنید، کانال حزبی آنها اعضایی به مراتب کمتر از کانال صدها فعال سیاسی و اجتماعی و دانشگاهی شخصی دارند.
🔸حزب اتحاد ملت حدود ۳۰۰ عضو، و یا حزب کارگزاران که ادعا و منابع اقتصادی بالاتری دارد، حدود ۱۹۰۰ عضو در کانال تلگرامی خود و سایر احزاب کمتر از ۱۰۰۰ نفر ممبر دارند.
این در حالی است که صدها کانال در حوزههای سیاسی و مرتبط که بصورت شخصی اداره میشود، بیش از ۵۰۰۰۰ عضو وجود دارند.
🔸احزاب اصلاحطلب حتی به اندازه فعالان شخصی دانشگاهی و سیاسی غير حزبی، توان تولید محتوا برای سکانداری و تأثیرگذاری جامعه را ندارند.
3⃣ عدم امکان مانور کارآمدی در سیاست داخلی و خارجی در ساختار فعلی قدرت مطلقه ولایت فقیه
🔹 اصلاح طلبان در ساختار کنونی فعلی توان هیچگونه مانوری را که تاثیر مثبتی در زندگی مردم داشته باشد، را ندارند.
🔹 بسیاری از نهادهای پرقدرت اقتصادی مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، سازمان اوقاف، آستان قدس در کنترل قوه مجریه نیست، بنابراین رئیس جمهور نمیتواند برای سر و سامان دادن به اوضاع وخیم اقتصادی از آنها توقعی و یا بر آنها کنترلی داشته باشد.
🔹 صدا و سیما هم که تریبون پرقدرت حاکمیت هست و اگر با سیاستهای اجرایی اصلاح طلبان همدلی نداشته باشد و در صورتی که اقداماتشان به مذاق قدرت خوش نیاید میتواند خط آتش تخریب قدرتمندی را اجرا نماید.
🔹 حق مطلب ادا نخواهد شد، اگر از گروه فشار و کفن پوشانی که در دولت های اصلاح طلب و اعتدالی، زحمات و تلاشهای فرادانی برای ناکامی شان انجام دادند، یادی و از زحماتشان تقدیر نکنیم.
البته در سه سال دولت مرحوم رئیسی اثری از آنها نبوده است.
4⃣ عدم حمایت افکار عمومی، اندیشمندان و نخبگان علمی و اقتصادی و فعالان سیاسی از اصلاحطلبان بعلت دلایل سه گانه فوق روی هم رفته سه دلیل اصلی بیان شده فوق باعث وعلت دلیل چهارم و اصلی میشود که جامعه مدنی و حامیان اصلاح طلبان دل و دماغ شرکت در انتخابات و حمایت از آنان را نداشته باشند.
نتیجه اینکه:
✅ ستاره اقبال اصلاحطلبان در انتخابات آتی خاموش و بخشی از خاموشی گناه خود آنهاست.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🟦🟩 اصلاحطلبان و زمان تصمیم استراتژیک
درسی از آرون رالستون
✍️ #علی_مرادی
🔸🔹دوشنبه 26 اپریل 2003 ، اونقدر برای رفتن عجله داشت، که به کسی درباره مقصد سفرش چیزی نگفت، چاقوی تیز سوییسی اش رو پیدا نکرد و همون ابزار چند کاره چینی که دم دستش بود رو برداشت! تماس مادرش رو هم مثل همیشه نادیده گرفت!
🔹🔸شبانه به جاده زد، 5 ساعت رانندگی بی برنامه، به مکانی که محلی ها به آن " پایان دنیا " می گفتند، دره " بلو جان " در یوتا. بعد از رسیدن، شب رو استراحت کرد و فردا صبح آماده ی ماجراجویی یک روزه اش بود. تا اینجا همه چیز خوب بود و طبق برنامه پیش می رفت.
🔸🔹در میان مسیر اما، وقتی که دیواره های صاف و صیقل خورده دره را دست گرفته بود و از شکافی باریک پایین می رفت، یک سنگ عظیم کنده میشه. آرون و سنگ با هم به پایین دره ای به عمق 18 متر سقوط می کنند و دستش بین سنگ و دیواره صخره ستبر وبلندی گیر میکند.
باورش سخته ، اینکه وسط ناکجا آباد توی دره بیوفتی و دست راستت به دیواره شکاف، میخکوب بشه!
🔹🔸رالستون داستان شگفت انگيز نجاتش را در كتاب پرفروشي به نام جايي بين صخره و سنگ نوشت و فيلم " 127ساعت " به كارگرداني دني بويل بر مبناي اين كتاب ساخته شده است.
او پس از ۵ روز تلاش و تقلا برای نجات خود که نتیجهای نداشت تصمیم گرفت که دستش را قطع کند.
✅ تصمیمی دردناک، استراتژیک ولی نجاتبخش از مرگ حتمی و تدریجی
⁉️چطور توانستي دست خود را قطع كني؟
🔹🔸من اين تصميم را به تدريج گرفتم. من در آغاز حتي نمي خواستم به قطع كردن دستم فكر كنم. تصورش هم برايم غير ممكن بود. اما هر چه زمان مي گذشت، نااميدتر مي شدم. در اين شرايط بود كه تصميم به استفاده از شريان بند گرفتم. تيغي كه در اختيار داشتم، كندتر از آن بود كه بشود استخوان هاي دست را با آن بريد. حتي در اين كش و قوس اميد و نااميدي هم، پنج روز طول كشيد تا سرانجام توانستم با اين موضوع كنار بيايم.
🔸🔹هر چند از دومين روز مي دانستم كه خواهم مرد، تنها در پنجمين روز بود كه مطمئن شدم كه كار ديگري از دستم بر نمي آيد. براي نجات دادن خودم هيچ كار ديگري نمي توانستم انجام دهم. در واقع مرگ را پذيرفته بودم و اين آرامم مي كرد. آرامشي پايدار تمام وجودم را فرا گرفته بود. آرامشي ناشي از حس ايمان. نمي توانستم اين احساس را كنترل كنم. آرامشي كه از سر نهادن به سرنوشت ناشي مي شد.
🔹🔸مي توانم بگويم كه خرد كردن استخوان هايم هم زمان خوشحال كننده ترين و دردناك ترين كاري بود كه تا به حال انجام داده ام. وقتي خودم را آزاد كردم، بيشتر از هر زمان ديگري مشتاق به ادامه زندگي بودم. شادي و شعف تمام وجودم را در بر گرفته بود. گويا در اين جهان نبودم.
🔸❇️🔸تجویز راهبردی
🔸🔹داستان آرون رالستون به خوبی معنا و مفهوم تصمیم استراتژیک را بیان میکند، بسیاری از تصمیماتی که روزمره میگیریم، شبه تصمیم هستند یعنی در روند جریان زندگی تاثیری ندارند. این داستان میتواند به اصلاحطلبان در اتخاد تصمیمات درست و استراتژیک کمک کند.
🔹🔸به قول آقای خاتمی رهبر جریان اصلاحات، اکنون اصلاحات مانند دست آرون رالستون بین صخره بلند علایق ایدئولوژیک حاکمیت و قدرت قوانین و واقعیات جهان گیر کرده است.
شاید فردا دیر شود،امروز، اصلاح طلبان نیازمند این هستند که تصمیم استراتژیک اتخاذ کنند و یا تا پایان عمر سازمانی خود همچنان گدایی شرکت در قدرت داشته باشند و در وضعیت کنونی بمانند و هم از طرف حاکمیت وهم از طرف جامعه مدنی طرد شوند و یا اینکه خود را از چسبندگی به قدرت نجات داده و دستی که چسبیده به قدرت در لای صخره سخت حاکمیت و شیفتگی به قدرت گیر کرده است، را برای مدتی قطع کنند.
✅ توصیه میشود که اصلاحطلبان برای یک دهه با جامعه مدنی همراهی کرده و دندان طمع قدرت را بکشند.
🔸🔹یکی از مهمترین تفاوتهای تصمیمات استراتژیک با شبه تصمیم علاوه بر برگشت ناپذیر بودن، ریسک بالا داشتن و تاثیرات مهم در نتایج کلیدی، دردناک بودن آن است. و همیشه باید چیزی را برید و قطع کرد وقطعه کردن هم دردناک و هم سرنوشت ساز است.
تصمیم بسیار سخت، پر ریسک، دردناک و سرنوشت سازی است که احتمالاً همه صلاح طلبان جرات و جسارت آنرا نداشته باشد که هزینه های آن را پرداخت و از منافع دراز مدت آن بهرمند شوند.
✅با شرایط و ساختار کنونی قدرت در کشور، جامعه و افکار عمومی برای ورود اصلاح طلبان به قدرت همراهی نخواهند کرد و از طرفی حاکمیت هم علاوه بر اینکه از آنها استقبال نمي کند، برای عدم تاثیرگذاری آنان، از هیچ تلاشی برای مانع تراشی و سنگ اندازی دریغ نخواهد کرد. و با فرض محال و در صورت پیروزی اصلاحطلبان، دوباره بحران و دوباره کفن پوشان و دوباره تسخیرکنندگان سفارت به میدان خواهند آمد.
#ارسالی #اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
درسی از آرون رالستون
✍️ #علی_مرادی
🔸🔹دوشنبه 26 اپریل 2003 ، اونقدر برای رفتن عجله داشت، که به کسی درباره مقصد سفرش چیزی نگفت، چاقوی تیز سوییسی اش رو پیدا نکرد و همون ابزار چند کاره چینی که دم دستش بود رو برداشت! تماس مادرش رو هم مثل همیشه نادیده گرفت!
🔹🔸شبانه به جاده زد، 5 ساعت رانندگی بی برنامه، به مکانی که محلی ها به آن " پایان دنیا " می گفتند، دره " بلو جان " در یوتا. بعد از رسیدن، شب رو استراحت کرد و فردا صبح آماده ی ماجراجویی یک روزه اش بود. تا اینجا همه چیز خوب بود و طبق برنامه پیش می رفت.
🔸🔹در میان مسیر اما، وقتی که دیواره های صاف و صیقل خورده دره را دست گرفته بود و از شکافی باریک پایین می رفت، یک سنگ عظیم کنده میشه. آرون و سنگ با هم به پایین دره ای به عمق 18 متر سقوط می کنند و دستش بین سنگ و دیواره صخره ستبر وبلندی گیر میکند.
باورش سخته ، اینکه وسط ناکجا آباد توی دره بیوفتی و دست راستت به دیواره شکاف، میخکوب بشه!
🔹🔸رالستون داستان شگفت انگيز نجاتش را در كتاب پرفروشي به نام جايي بين صخره و سنگ نوشت و فيلم " 127ساعت " به كارگرداني دني بويل بر مبناي اين كتاب ساخته شده است.
او پس از ۵ روز تلاش و تقلا برای نجات خود که نتیجهای نداشت تصمیم گرفت که دستش را قطع کند.
✅ تصمیمی دردناک، استراتژیک ولی نجاتبخش از مرگ حتمی و تدریجی
⁉️چطور توانستي دست خود را قطع كني؟
🔹🔸من اين تصميم را به تدريج گرفتم. من در آغاز حتي نمي خواستم به قطع كردن دستم فكر كنم. تصورش هم برايم غير ممكن بود. اما هر چه زمان مي گذشت، نااميدتر مي شدم. در اين شرايط بود كه تصميم به استفاده از شريان بند گرفتم. تيغي كه در اختيار داشتم، كندتر از آن بود كه بشود استخوان هاي دست را با آن بريد. حتي در اين كش و قوس اميد و نااميدي هم، پنج روز طول كشيد تا سرانجام توانستم با اين موضوع كنار بيايم.
🔸🔹هر چند از دومين روز مي دانستم كه خواهم مرد، تنها در پنجمين روز بود كه مطمئن شدم كه كار ديگري از دستم بر نمي آيد. براي نجات دادن خودم هيچ كار ديگري نمي توانستم انجام دهم. در واقع مرگ را پذيرفته بودم و اين آرامم مي كرد. آرامشي پايدار تمام وجودم را فرا گرفته بود. آرامشي ناشي از حس ايمان. نمي توانستم اين احساس را كنترل كنم. آرامشي كه از سر نهادن به سرنوشت ناشي مي شد.
🔹🔸مي توانم بگويم كه خرد كردن استخوان هايم هم زمان خوشحال كننده ترين و دردناك ترين كاري بود كه تا به حال انجام داده ام. وقتي خودم را آزاد كردم، بيشتر از هر زمان ديگري مشتاق به ادامه زندگي بودم. شادي و شعف تمام وجودم را در بر گرفته بود. گويا در اين جهان نبودم.
🔸❇️🔸تجویز راهبردی
🔸🔹داستان آرون رالستون به خوبی معنا و مفهوم تصمیم استراتژیک را بیان میکند، بسیاری از تصمیماتی که روزمره میگیریم، شبه تصمیم هستند یعنی در روند جریان زندگی تاثیری ندارند. این داستان میتواند به اصلاحطلبان در اتخاد تصمیمات درست و استراتژیک کمک کند.
🔹🔸به قول آقای خاتمی رهبر جریان اصلاحات، اکنون اصلاحات مانند دست آرون رالستون بین صخره بلند علایق ایدئولوژیک حاکمیت و قدرت قوانین و واقعیات جهان گیر کرده است.
شاید فردا دیر شود،امروز، اصلاح طلبان نیازمند این هستند که تصمیم استراتژیک اتخاذ کنند و یا تا پایان عمر سازمانی خود همچنان گدایی شرکت در قدرت داشته باشند و در وضعیت کنونی بمانند و هم از طرف حاکمیت وهم از طرف جامعه مدنی طرد شوند و یا اینکه خود را از چسبندگی به قدرت نجات داده و دستی که چسبیده به قدرت در لای صخره سخت حاکمیت و شیفتگی به قدرت گیر کرده است، را برای مدتی قطع کنند.
✅ توصیه میشود که اصلاحطلبان برای یک دهه با جامعه مدنی همراهی کرده و دندان طمع قدرت را بکشند.
🔸🔹یکی از مهمترین تفاوتهای تصمیمات استراتژیک با شبه تصمیم علاوه بر برگشت ناپذیر بودن، ریسک بالا داشتن و تاثیرات مهم در نتایج کلیدی، دردناک بودن آن است. و همیشه باید چیزی را برید و قطع کرد وقطعه کردن هم دردناک و هم سرنوشت ساز است.
تصمیم بسیار سخت، پر ریسک، دردناک و سرنوشت سازی است که احتمالاً همه صلاح طلبان جرات و جسارت آنرا نداشته باشد که هزینه های آن را پرداخت و از منافع دراز مدت آن بهرمند شوند.
✅با شرایط و ساختار کنونی قدرت در کشور، جامعه و افکار عمومی برای ورود اصلاح طلبان به قدرت همراهی نخواهند کرد و از طرفی حاکمیت هم علاوه بر اینکه از آنها استقبال نمي کند، برای عدم تاثیرگذاری آنان، از هیچ تلاشی برای مانع تراشی و سنگ اندازی دریغ نخواهد کرد. و با فرض محال و در صورت پیروزی اصلاحطلبان، دوباره بحران و دوباره کفن پوشان و دوباره تسخیرکنندگان سفارت به میدان خواهند آمد.
#ارسالی #اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🟦🟩 بعد از پیروزی
✍️ #علی_مرادی
نتایج و تبعات خواسته و ناخواسته پیروزی دکتر پزشکیان و انتخاب او به عنوان رئیس جمهور ایران چیست؟
♈️ در علم مدیریت، یکی از روشهای تصمیم گیری درست، چه در زندگی شخصی و چه در حوزه بزرگ سازمانی و شرکتی و یا در میدان گسترده حکمرانی و کشورداری بررسی تبعات و نتایج تصمیم گیری هاست و برای بررسی تبعات و نتایج تصمیم گیری نوشتن دو سناریو در خوشبینانهترین و در بدبینانهترین حالتها از طرف صاحب نظران علم مدیریت توصیه میشود. معمولاً در این سناریوها، واکنش ذینفان، بالاخص ذینفان ذینفوذ حایز اهمیت فراوان هست.
✅️معمولاً در عمل آنچه اتفاق میافتد، یکی از حالتهای خوشبینانه و یا بدبینانه ترینها و یا ما بین آنهاست.
1️⃣ خوشبینانه ترین سناریو
در حالت ایدهآل به نظر میرسد که پیروزی دکتر پزشکیان برای یکایک جامعه ایران، از رهبری نظام تا پایینترین اقشار جامعه فایدهمند است.
چون پیروزی او در صورت مشارکت بالای ۵۰ درصد اتفاق میافتد و مشارکت بالا هم باعث مشروعیت و مقبولیت نظام شده، دوام، بقا و پایداری نظام را تقویت میکند.
پس برنده اصلی رهبری نظام جمهوری اسلامی میباشد.
به نظر میرسد، پزشکیان کاندیدای منطقیتر و عقلانیتر از سایر کاندیداهاست و لذا میتواند با مدیریت و عقلانیت، دولتی کارآمدتر به همه اقشار جامعه منفعت برساند.
در حالت خوشبینانه رقبای انتخاباتی اش، از دکتر قالیباف که ریاست یک قوه رو بر عهده دارد و دکتر جلیلی که عضو شورای عالی امنیت ملی هست، و همچنین آقای زاکانی شهردار تهران و قاضی زاده هاشمی رئیس بنیاد شهید و حجت الاسلام پورمحمدی دبیر جامعه روحانیت مبارز و حامیان آنان بعنوان بازنده، تسلیم خواست و رای اکثریت ملت شده، به رای ملت تمکین کرده و و با پیروز انتخابات همکاری و اقدامات لازم برای موفقیت دولت او را فراهم مینمایند.
رهبری نظام هم که بیشترین سود را از پیروزی دکتر پزشکیان برده، تمام نهادهای انتصابی از ائمه جمعه تا صدا و سیما، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی امام و دهها نهاد و بنیاد و نیروهای مسلح و غیره رو برای موفقیت دولت او بسیج میکند.
به نظر نگارنده، مشکل و مانع اصلی رشد و توسعه کشور سیاستهای کلان جمهوری اسلامی مانند سیاست غرب ستیزی و سیاست منطقهای و مشکل هسته ای کشور با غرب است ، که تصمیم گیرنده اصلی آنها رهبری نظام است و رهبری نظام برای کمک به رئیس جمهور، اقدام به تغییر آنها خواهد کرد.
✅در نتیجه و بتدریج توسعه، رشد و رفاه اقتصادی نسیب همه مردم ایران خواهد شد و علاوه بر اصلاح طلبانی که در دولت پزشکیان پست و مقام میگیرند، که شامل دهها وزیر، دهها استاندار و صدها فرماندار، هزاران مدیر کل و هزاران بخشدار، که جزء برندگان اصلی و نقد هستند. (که اکنون دهها هزار نفر از آنها به نفع دکتر پزشکیان در حال گرم کردن تنور انتخابات اند.)
اینها نخبگانی هستند که به قول اندیشمند سیاسی نخبه گرای معصر ولفردو بخاطر منافع عمل میکنند و سایر مردم را که تابع احساسات اند را به انواع ترفندها به میدان خواهند آورد.
این سناریو در واقع به نفع همه تمام خواهد شد. دقیقاً مثل یک فیلم هندی😍
2️⃣ بدبینانهترین سناریو
در این سناریو که باز هم ناشی، از انگیزه بازیگران هست و میتواند بدترین سناریو برای بعد از پیروزی پزشکیان باشد.
بیش از سی استاندار و ۳۰ وزیر در دولت پزشکیان تغییر میکنند، اینا بازندههای انتخابات هستند.
۵ رقیب انتخاباتی هم بازنده انتخابات هستند. مخصوصا ریاست قوه مقننه
مدیران بسیاری از سازمانها و نهادهای انتصابی هم که کاندیدای مد نظرشون کسی دیگر بوده، خود را بازنده انتخابات میدانند.
اینها هم پشتوانه مردمی وهم پشتوانه مالی دارند و هم پشتوانه نهادهای انتصابی قدرتمند در کشور.
آنها قدرت ان را دارند و میتوانند هر روز یک بحران برای دولت دکتر پزشکیان به وجود آورد.
رهبری نظام هم بخاطر چند دهه تلاش و هزینهای مادی و معنوی از سیاستهای کلان خود عدول نخواهد کرد و نهایتا گشایش اقتصادی در کشور صورت نخواهد گرفت.
و لذا اختلافات در کشور بیشتر شده و نتیجه اینکه این دولت از دولت های خاتمی و احمدی نژاد و روحانی و حتی مرحوم رئیسی هم ناکارآمدتر خواهد بود.
تنها برندگان این سناریو اصلاح طلبان منفعت طلبی هستند که با حمایت از دکتر پزشکیان به پست و مقام رسیدند و طلب خود را سریعا نقد کردند، چندین سال از منزلت ،شوکت و ثروت حکمرانی بهرهمند شدند.
بازندگان بزرگ این سناریو ملت ایران، اصلاح طلبان به معنی واقعی اصلاح طلب و تحولخواه خواهند بود در این صورت فاتحه اصلاح طلبان برای همیشه خوانده خواهد شد.
و نظام هم در این سناریو به شدت ضرر خواهد کرد و و به فروپاشی نزدیکتر خواهد شد.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ #علی_مرادی
نتایج و تبعات خواسته و ناخواسته پیروزی دکتر پزشکیان و انتخاب او به عنوان رئیس جمهور ایران چیست؟
♈️ در علم مدیریت، یکی از روشهای تصمیم گیری درست، چه در زندگی شخصی و چه در حوزه بزرگ سازمانی و شرکتی و یا در میدان گسترده حکمرانی و کشورداری بررسی تبعات و نتایج تصمیم گیری هاست و برای بررسی تبعات و نتایج تصمیم گیری نوشتن دو سناریو در خوشبینانهترین و در بدبینانهترین حالتها از طرف صاحب نظران علم مدیریت توصیه میشود. معمولاً در این سناریوها، واکنش ذینفان، بالاخص ذینفان ذینفوذ حایز اهمیت فراوان هست.
✅️معمولاً در عمل آنچه اتفاق میافتد، یکی از حالتهای خوشبینانه و یا بدبینانه ترینها و یا ما بین آنهاست.
1️⃣ خوشبینانه ترین سناریو
در حالت ایدهآل به نظر میرسد که پیروزی دکتر پزشکیان برای یکایک جامعه ایران، از رهبری نظام تا پایینترین اقشار جامعه فایدهمند است.
چون پیروزی او در صورت مشارکت بالای ۵۰ درصد اتفاق میافتد و مشارکت بالا هم باعث مشروعیت و مقبولیت نظام شده، دوام، بقا و پایداری نظام را تقویت میکند.
پس برنده اصلی رهبری نظام جمهوری اسلامی میباشد.
به نظر میرسد، پزشکیان کاندیدای منطقیتر و عقلانیتر از سایر کاندیداهاست و لذا میتواند با مدیریت و عقلانیت، دولتی کارآمدتر به همه اقشار جامعه منفعت برساند.
در حالت خوشبینانه رقبای انتخاباتی اش، از دکتر قالیباف که ریاست یک قوه رو بر عهده دارد و دکتر جلیلی که عضو شورای عالی امنیت ملی هست، و همچنین آقای زاکانی شهردار تهران و قاضی زاده هاشمی رئیس بنیاد شهید و حجت الاسلام پورمحمدی دبیر جامعه روحانیت مبارز و حامیان آنان بعنوان بازنده، تسلیم خواست و رای اکثریت ملت شده، به رای ملت تمکین کرده و و با پیروز انتخابات همکاری و اقدامات لازم برای موفقیت دولت او را فراهم مینمایند.
رهبری نظام هم که بیشترین سود را از پیروزی دکتر پزشکیان برده، تمام نهادهای انتصابی از ائمه جمعه تا صدا و سیما، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی امام و دهها نهاد و بنیاد و نیروهای مسلح و غیره رو برای موفقیت دولت او بسیج میکند.
به نظر نگارنده، مشکل و مانع اصلی رشد و توسعه کشور سیاستهای کلان جمهوری اسلامی مانند سیاست غرب ستیزی و سیاست منطقهای و مشکل هسته ای کشور با غرب است ، که تصمیم گیرنده اصلی آنها رهبری نظام است و رهبری نظام برای کمک به رئیس جمهور، اقدام به تغییر آنها خواهد کرد.
✅در نتیجه و بتدریج توسعه، رشد و رفاه اقتصادی نسیب همه مردم ایران خواهد شد و علاوه بر اصلاح طلبانی که در دولت پزشکیان پست و مقام میگیرند، که شامل دهها وزیر، دهها استاندار و صدها فرماندار، هزاران مدیر کل و هزاران بخشدار، که جزء برندگان اصلی و نقد هستند. (که اکنون دهها هزار نفر از آنها به نفع دکتر پزشکیان در حال گرم کردن تنور انتخابات اند.)
اینها نخبگانی هستند که به قول اندیشمند سیاسی نخبه گرای معصر ولفردو بخاطر منافع عمل میکنند و سایر مردم را که تابع احساسات اند را به انواع ترفندها به میدان خواهند آورد.
این سناریو در واقع به نفع همه تمام خواهد شد. دقیقاً مثل یک فیلم هندی😍
2️⃣ بدبینانهترین سناریو
در این سناریو که باز هم ناشی، از انگیزه بازیگران هست و میتواند بدترین سناریو برای بعد از پیروزی پزشکیان باشد.
بیش از سی استاندار و ۳۰ وزیر در دولت پزشکیان تغییر میکنند، اینا بازندههای انتخابات هستند.
۵ رقیب انتخاباتی هم بازنده انتخابات هستند. مخصوصا ریاست قوه مقننه
مدیران بسیاری از سازمانها و نهادهای انتصابی هم که کاندیدای مد نظرشون کسی دیگر بوده، خود را بازنده انتخابات میدانند.
اینها هم پشتوانه مردمی وهم پشتوانه مالی دارند و هم پشتوانه نهادهای انتصابی قدرتمند در کشور.
آنها قدرت ان را دارند و میتوانند هر روز یک بحران برای دولت دکتر پزشکیان به وجود آورد.
رهبری نظام هم بخاطر چند دهه تلاش و هزینهای مادی و معنوی از سیاستهای کلان خود عدول نخواهد کرد و نهایتا گشایش اقتصادی در کشور صورت نخواهد گرفت.
و لذا اختلافات در کشور بیشتر شده و نتیجه اینکه این دولت از دولت های خاتمی و احمدی نژاد و روحانی و حتی مرحوم رئیسی هم ناکارآمدتر خواهد بود.
تنها برندگان این سناریو اصلاح طلبان منفعت طلبی هستند که با حمایت از دکتر پزشکیان به پست و مقام رسیدند و طلب خود را سریعا نقد کردند، چندین سال از منزلت ،شوکت و ثروت حکمرانی بهرهمند شدند.
بازندگان بزرگ این سناریو ملت ایران، اصلاح طلبان به معنی واقعی اصلاح طلب و تحولخواه خواهند بود در این صورت فاتحه اصلاح طلبان برای همیشه خوانده خواهد شد.
و نظام هم در این سناریو به شدت ضرر خواهد کرد و و به فروپاشی نزدیکتر خواهد شد.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🟦🟩 جامعه سه قطبی و نتایج آن
✍️ #علی_مرادی
◀️ امروزه، از نظر جامعه شناسی سیاسی و بویژه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، سه قطب مهم و قدرتمند درجامعه ایران پدیدار شده. پیروزی هر یک از این قطبها میتواند آینده ایران را تحت تاثیر بسزایی قرار دهد، این مقاله بطور مختصر، به مشخصات سه قطب و ابعاد تاثیرات آن در آینده سیاسی ایران میپردازد.
◀️ شایان ذکر است که هر کدام از قطبها در داخل خود طیفهای مختلفی دارد، که اختلافات جزئی و کلی باهم داشته که امکان ذکر آنها در اینجا امکانپذیر نیست.
1️⃣ قطب اصولگرایان و حامیان قلبی وضع موجود
اصولگرایان با ۵ نامزد نماد این قطب هستند. آنها ارکان قدرت اصلی کشور را در دست دارند و نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی و خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت ، سازمان صدا و سیما، بنیاد مستضعفان ،ستاد اجرایی فرمان امام ، امامان جمعه و جماعت، شهرداری شهرهای بزرگ و... را در دست دارند.
هر یک از نامزدهای آنها در انتخابات آینده پیروز شود، برنامههای دولت ناکام سیزدهم وسیاست و سیاستهای کلی نطام را بدونچون و چرا، ادامه میدهد.
✅لذا نتایج کلیدی عملکرد آنها آشکار، معین و همان نتایج عملکرد دولت سیزدهم در سه سال گذشته است و نهایتا نتایج عملکرد آنها افول ایران بوده که بر اهل نظر پوشیده نیست، مگر اینکه رهبران نطام سیاستهای کلی را عوض کنند.
جامعه مذهبی، نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی، هیئتهای مذهبی، مداحان، از حامیان پروپا قرص این طیف هستند.
از مهمترین مزیتهای پیروزی آنها در انتخابات، عدم تغییر مدیران اجرایی، وزرا استانداران، فرمانداران، مدیران کل و بخشداران را در سطح کشور است.
و لذا خیلی خللی در ادارات و نهادهای خدمترسان کشور بوجود نخواهد آمد و مردم خیلی معطل تغییرات پس از انتخابات نخواهند بود و کشور با روند فعلی حمکرانی خود ادامه خواهد داد.
2️⃣ اصلاح طلبان و حامیان بی میل وضع موجود
اصلاحطلبان با نامزدی دکتر پزشکیان نماد این قطب هستند. جالب است، آنها در مجلس شورای اسلامی که سه ماه پیش انتخاباتش برگزار شد، حتی صاحب یک فراکسیون اقلیت قدرتمند نیستند و لذا نباید به حمایت قوه مقننه دلخوش باشند.
برخلاف طیف اصولگرایان که از تعدد کاندیدا رنج میبرند، شورای نگهبان کارشون را تسهیل کرده و با اتحاد و انگیزه بالایی درپی کسب قدرت اند.
موتورهای محرکه این طیف، وزيران، استانداران، فرمانداران و مدیران دولتهای اصلاح طلب و اعتدالی، کاندیداهای رد صلاحیت شده ریاست جمهوری و مجلس و کل بازماندگان از پست و مقام اند که انگیزه کافی برای مبارزه و پیروزی و پس گرفتن جایگاه خویش دارند.
حامیان مردمی آنها، امید اندکی به اصلاح وضع موجود دارند، و با تردید به انتخابات نگاه میکنند.
لیدرهای آنان توان علمی و استعداد سیاسی این را دارند که با ترفندهایی نو، حتی قشر خاکستری رو به میدان بیاورند. در صورت مشارکت بالای ۴۵ درصد احتمال پیروزی آنها وجود دارد.
برخلاف طیف اول که علاقهای به مشارکت بالا نداشته، اینها با تدابیر و ترفندهای نو در پی شور و نشاط انتخاباتی و مشارکت بالا اند.
یکی از تبعات پیروزی شان ، تغییرات وسیع مدیران اجرایی مانند وزرا، استانداران، فرمانداران، مدیران کل و بخشداران در سطح کشور است.
همین موضوع جرقه مخالفت با آنان را از روز اول پیروزی خواهد زد.
مهمترین تبعات، پیروزی این طیف زیگزاگی شدن دولت بوده که اختلال جدی در فرایند عقلانی شدن حکمرانی و عقلانی شدن جامعه ایجاد میکند.
بعضی از اندیشمندان حامی این طیف اعتقاد دارند که آنها توان و ظرفیت آن را دارند که بتواند سیستم بروکراتیک اداری را قدرتمندتر و عقلانیتر و تغییرات سیاسی بزرگتر را در آینده رقم بزنند.
البته این نظریه محل تردید اساسی و دارای اشکالات فراوان در حکومتهای با گزینش ایدئولوژیک هستند که امکان ورود نخبگان شایسته را به سیستم اداری مختل میکند و لذا تغییرات زیادی از این جهت نمیتوان انتظار داشت.
حامیان این طیف( بجز مدیرانی که باسرعت به پست و مقام میرسند) ، کوتاه مدتی پس از پیروزی مایوس شده، چون کم کم میفهمند که به خواستههاشون نخواهند رسید و احتمالا بعلت عدم موفقیت دولت شان، مانند دولت سیزدهم و حتی بی دستاوردتر، یک دورهای و ناکام خواهد بود. و زیگزاگ بعد شروع خواهد شد.
3️⃣ مخالفان شرکت در انتخابات و وضع موجود
این طیف مخالفان جدی سیاستهای کلی نظامند و آنرا باعث ناکارآمدی و ناکامی هر انتخاب شوندهای میدانند.
لذا از این جهت موافق طیف اول که برای پیروزی خواهان مشارکت کم و کنترل شده و مخالف طیف دوم که خواهان مشارکت بالا برای پیروزی هستند.
و معتقدند که با ساختار فعلی انتخابات از حیز انتفاع ساقط و بی معناست و رئیس جمهور مجری سیاستهای کلان کشور است که اشتباه و نادرستند و تا آن سیاستها تغییر نکنند انتخابات بی معناست.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ #علی_مرادی
◀️ امروزه، از نظر جامعه شناسی سیاسی و بویژه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، سه قطب مهم و قدرتمند درجامعه ایران پدیدار شده. پیروزی هر یک از این قطبها میتواند آینده ایران را تحت تاثیر بسزایی قرار دهد، این مقاله بطور مختصر، به مشخصات سه قطب و ابعاد تاثیرات آن در آینده سیاسی ایران میپردازد.
◀️ شایان ذکر است که هر کدام از قطبها در داخل خود طیفهای مختلفی دارد، که اختلافات جزئی و کلی باهم داشته که امکان ذکر آنها در اینجا امکانپذیر نیست.
1️⃣ قطب اصولگرایان و حامیان قلبی وضع موجود
اصولگرایان با ۵ نامزد نماد این قطب هستند. آنها ارکان قدرت اصلی کشور را در دست دارند و نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی و خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت ، سازمان صدا و سیما، بنیاد مستضعفان ،ستاد اجرایی فرمان امام ، امامان جمعه و جماعت، شهرداری شهرهای بزرگ و... را در دست دارند.
هر یک از نامزدهای آنها در انتخابات آینده پیروز شود، برنامههای دولت ناکام سیزدهم وسیاست و سیاستهای کلی نطام را بدونچون و چرا، ادامه میدهد.
✅لذا نتایج کلیدی عملکرد آنها آشکار، معین و همان نتایج عملکرد دولت سیزدهم در سه سال گذشته است و نهایتا نتایج عملکرد آنها افول ایران بوده که بر اهل نظر پوشیده نیست، مگر اینکه رهبران نطام سیاستهای کلی را عوض کنند.
جامعه مذهبی، نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی، هیئتهای مذهبی، مداحان، از حامیان پروپا قرص این طیف هستند.
از مهمترین مزیتهای پیروزی آنها در انتخابات، عدم تغییر مدیران اجرایی، وزرا استانداران، فرمانداران، مدیران کل و بخشداران را در سطح کشور است.
و لذا خیلی خللی در ادارات و نهادهای خدمترسان کشور بوجود نخواهد آمد و مردم خیلی معطل تغییرات پس از انتخابات نخواهند بود و کشور با روند فعلی حمکرانی خود ادامه خواهد داد.
2️⃣ اصلاح طلبان و حامیان بی میل وضع موجود
اصلاحطلبان با نامزدی دکتر پزشکیان نماد این قطب هستند. جالب است، آنها در مجلس شورای اسلامی که سه ماه پیش انتخاباتش برگزار شد، حتی صاحب یک فراکسیون اقلیت قدرتمند نیستند و لذا نباید به حمایت قوه مقننه دلخوش باشند.
برخلاف طیف اصولگرایان که از تعدد کاندیدا رنج میبرند، شورای نگهبان کارشون را تسهیل کرده و با اتحاد و انگیزه بالایی درپی کسب قدرت اند.
موتورهای محرکه این طیف، وزيران، استانداران، فرمانداران و مدیران دولتهای اصلاح طلب و اعتدالی، کاندیداهای رد صلاحیت شده ریاست جمهوری و مجلس و کل بازماندگان از پست و مقام اند که انگیزه کافی برای مبارزه و پیروزی و پس گرفتن جایگاه خویش دارند.
حامیان مردمی آنها، امید اندکی به اصلاح وضع موجود دارند، و با تردید به انتخابات نگاه میکنند.
لیدرهای آنان توان علمی و استعداد سیاسی این را دارند که با ترفندهایی نو، حتی قشر خاکستری رو به میدان بیاورند. در صورت مشارکت بالای ۴۵ درصد احتمال پیروزی آنها وجود دارد.
برخلاف طیف اول که علاقهای به مشارکت بالا نداشته، اینها با تدابیر و ترفندهای نو در پی شور و نشاط انتخاباتی و مشارکت بالا اند.
یکی از تبعات پیروزی شان ، تغییرات وسیع مدیران اجرایی مانند وزرا، استانداران، فرمانداران، مدیران کل و بخشداران در سطح کشور است.
همین موضوع جرقه مخالفت با آنان را از روز اول پیروزی خواهد زد.
مهمترین تبعات، پیروزی این طیف زیگزاگی شدن دولت بوده که اختلال جدی در فرایند عقلانی شدن حکمرانی و عقلانی شدن جامعه ایجاد میکند.
بعضی از اندیشمندان حامی این طیف اعتقاد دارند که آنها توان و ظرفیت آن را دارند که بتواند سیستم بروکراتیک اداری را قدرتمندتر و عقلانیتر و تغییرات سیاسی بزرگتر را در آینده رقم بزنند.
البته این نظریه محل تردید اساسی و دارای اشکالات فراوان در حکومتهای با گزینش ایدئولوژیک هستند که امکان ورود نخبگان شایسته را به سیستم اداری مختل میکند و لذا تغییرات زیادی از این جهت نمیتوان انتظار داشت.
حامیان این طیف( بجز مدیرانی که باسرعت به پست و مقام میرسند) ، کوتاه مدتی پس از پیروزی مایوس شده، چون کم کم میفهمند که به خواستههاشون نخواهند رسید و احتمالا بعلت عدم موفقیت دولت شان، مانند دولت سیزدهم و حتی بی دستاوردتر، یک دورهای و ناکام خواهد بود. و زیگزاگ بعد شروع خواهد شد.
3️⃣ مخالفان شرکت در انتخابات و وضع موجود
این طیف مخالفان جدی سیاستهای کلی نظامند و آنرا باعث ناکارآمدی و ناکامی هر انتخاب شوندهای میدانند.
لذا از این جهت موافق طیف اول که برای پیروزی خواهان مشارکت کم و کنترل شده و مخالف طیف دوم که خواهان مشارکت بالا برای پیروزی هستند.
و معتقدند که با ساختار فعلی انتخابات از حیز انتفاع ساقط و بی معناست و رئیس جمهور مجری سیاستهای کلان کشور است که اشتباه و نادرستند و تا آن سیاستها تغییر نکنند انتخابات بی معناست.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🔶🔶رای ما نقد است و
وعدهها نسیه
آقای دکتر پزشکیان‼️
اگر تضمین ندهید، رای نخواهیم داد.
تضمین بدهید ، تا رای دهیم.
✍️ #علی_مرادی
⁉️ رای ملت نقد هست و وعدههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نسیه، در صورت عدم تحقق وعدههای نامزدها به هر علت، چه ناتوانی از جانب نامزدها و چه مانع تراشی از سوی دیگران و رقبا ، مردم چه کنند؟
✅چه تضمینی وجود دارد که بارها و مکررا، این موضوع تکرار نشود و ملت همیشه ضرر نکنند؟
🟩 عقل چه می گوید؟
🔹🔹عقل حکم میکند که در قرادادی و معاملات تجاری و یا سیاسی ، که یک طرف نقد می پردازد و طرف دیگر نسیه، تضمین یا سفته ای، بابت ضمانت از متعهد اخذ شود تا در صورت عدم اجرای تعهد خویش، طرفی که وفا به عهد کرده و نقد پرداخت نموده، خسارت خویش را از طرف نقض کننده عهد و معامله دریافت نمایید.
🟩 تضمین در تجارت بین الملل
✅امروزه در تجارت بین الملل ضمانتنامههای بانکی، یکی از معتبرترین راهها برای وصول حقوق طرفین هست. و به این شکل هست که وجه کالا، به حساب بانک واسط و معتبر که تضمین کننده حقوق دو طرف هست واریز میشود، در صورت تحویل کالای سالم و با کیفیت و معتبر و تایید خریدار، پول به حساب فروشنده واریز میگردد و در غیر این صورت پول طی فرآیندی به خریدار عودت میشود.
🟩 تضمین در سیاست
امروزه در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته سیاسی، احزاب سیاسی معتبر تضمین کننده رای مردم هستند.
در صورتی که نامزد منتخب بهر دلیل به وعدههای خود جامع عمل نپوشاند، آبروی حزب بخطر می افتد و به هر علتی موفق نشود از طرف احزاب استیضاح و عزل می گردد.
و در غیر این صورت مردم در دور بعدی به حزب رقیب رای خواهند داد. وجود احزاب سیاسی ریشه دار، تضمینی برای انجام وعدههای سیاسی نامزدهای است.
🟩 حال که در ایران احزاب سياسي قدرتمندی وجود ندارند، که تضمینی به مردم بدهند، چه باید کرد؟ و از طرف دیگر، اکثر کاندیداها به هیچ حزبی متعهد نیستند، چه باید کرد⁉️
راه حل این است که خود کاندیداها به مردم تضمین معتبر بدهند.
بحث ما در مورد ۵ نامزد اصولگرایان نیست.
موضوع بحث ما دکتر پزشکیان است.
اگر دکتر پزشکیان تضمین بدهد، نخبگان میتوانند ملت بریده از صندوق رای، را متقاعد کنند که به او رای دهند.
تضمین بدهد که اگر وعدههایش محقق نشد یا استعفا دهد یا خودکشی کند.‼️
چرا خودکشی؟
چون در صورت عدم تحقق وعدههایتان، خیلی ها متضرر می شوند، زندگی بعضی ها آنقدر خراب میشود که خودکشی میکنند.
امروزه، افرادی هستند به خاطر مشکلات اقتصادی به زندگیشون پایان میدهند.
به خاطر اینکه استعفا سختتر از خودکشی است.
🟩 روی یک شاخص تمرکز کنید.
مردم وعده های فراوان نمی خواهند، یک چیز را که میتوانید و ۱۰۰ درصد ایمان دارید که قابل انجام هست را به مردم وعده دهید و روی آن تمرکز کنید. و هر سه ماه یکبار فقط در مورد آن گزارش دهید.
یک وعده مشخص که قابل حساب و کتاب باشد، مثلاً بگوید این مریض الان درجه تبش ۴۱ درجه هست، اگر پس از دو سال این رو نتونستم به ۳۸ درجه برسانم ، یا استعفا میدم یا خودکشی میکنم.
این نوع خودکشی مضمون و گناه نیست بلکه از شهادت در راه خدا بالاتر و والاتر است.
امروز مردم از بس سرشون کلاه رفته،
از بس نامزدها وعدههای سر خرمن دادهاند و اجرا نکرده اند.
مردم هم زرنگ شدهاند.
امروز با وعدههای کیفی نمیتوان سر مردم را کلاه گذاشت.
امروز مردم از کاندیداها وعدههای کمی و قابل تحقق میخواهند.
وعده بدون تضمین، حرف هست و با هوا
مردم تضمین میخواهند در صورت عدم اجرای وعدهها تان
یا استعفا بدهید یا خودکشی کنید.
شما عضو هیچ حزب سیاسی نیستند.
پشتوانه حزب سیاسی را ندارید که مردم طلب خود را از احزاب تان نقد کنند.
بعد از ۴ سال میگویند خوب که نشد یا دیگران نگذاشتند.
این برای ملت آب و نان نمیشود.
آقای دکتر پزشکیان ‼️
اگر رای ملت را میخواهید
اگر رای نخبگان مصلح ملت را میخواهید.
اگر ...
یک شاخص کمی و یا کیفی ملموس بگویید و که اگر نتوانستید آن را محقق کنید ...
✅ آرزوی ایرانی آباد و آزاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
وعدهها نسیه
آقای دکتر پزشکیان‼️
اگر تضمین ندهید، رای نخواهیم داد.
تضمین بدهید ، تا رای دهیم.
✍️ #علی_مرادی
⁉️ رای ملت نقد هست و وعدههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نسیه، در صورت عدم تحقق وعدههای نامزدها به هر علت، چه ناتوانی از جانب نامزدها و چه مانع تراشی از سوی دیگران و رقبا ، مردم چه کنند؟
✅چه تضمینی وجود دارد که بارها و مکررا، این موضوع تکرار نشود و ملت همیشه ضرر نکنند؟
🟩 عقل چه می گوید؟
🔹🔹عقل حکم میکند که در قرادادی و معاملات تجاری و یا سیاسی ، که یک طرف نقد می پردازد و طرف دیگر نسیه، تضمین یا سفته ای، بابت ضمانت از متعهد اخذ شود تا در صورت عدم اجرای تعهد خویش، طرفی که وفا به عهد کرده و نقد پرداخت نموده، خسارت خویش را از طرف نقض کننده عهد و معامله دریافت نمایید.
🟩 تضمین در تجارت بین الملل
✅امروزه در تجارت بین الملل ضمانتنامههای بانکی، یکی از معتبرترین راهها برای وصول حقوق طرفین هست. و به این شکل هست که وجه کالا، به حساب بانک واسط و معتبر که تضمین کننده حقوق دو طرف هست واریز میشود، در صورت تحویل کالای سالم و با کیفیت و معتبر و تایید خریدار، پول به حساب فروشنده واریز میگردد و در غیر این صورت پول طی فرآیندی به خریدار عودت میشود.
🟩 تضمین در سیاست
امروزه در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته سیاسی، احزاب سیاسی معتبر تضمین کننده رای مردم هستند.
در صورتی که نامزد منتخب بهر دلیل به وعدههای خود جامع عمل نپوشاند، آبروی حزب بخطر می افتد و به هر علتی موفق نشود از طرف احزاب استیضاح و عزل می گردد.
و در غیر این صورت مردم در دور بعدی به حزب رقیب رای خواهند داد. وجود احزاب سیاسی ریشه دار، تضمینی برای انجام وعدههای سیاسی نامزدهای است.
🟩 حال که در ایران احزاب سياسي قدرتمندی وجود ندارند، که تضمینی به مردم بدهند، چه باید کرد؟ و از طرف دیگر، اکثر کاندیداها به هیچ حزبی متعهد نیستند، چه باید کرد⁉️
راه حل این است که خود کاندیداها به مردم تضمین معتبر بدهند.
بحث ما در مورد ۵ نامزد اصولگرایان نیست.
موضوع بحث ما دکتر پزشکیان است.
اگر دکتر پزشکیان تضمین بدهد، نخبگان میتوانند ملت بریده از صندوق رای، را متقاعد کنند که به او رای دهند.
تضمین بدهد که اگر وعدههایش محقق نشد یا استعفا دهد یا خودکشی کند.‼️
چرا خودکشی؟
چون در صورت عدم تحقق وعدههایتان، خیلی ها متضرر می شوند، زندگی بعضی ها آنقدر خراب میشود که خودکشی میکنند.
امروزه، افرادی هستند به خاطر مشکلات اقتصادی به زندگیشون پایان میدهند.
به خاطر اینکه استعفا سختتر از خودکشی است.
🟩 روی یک شاخص تمرکز کنید.
مردم وعده های فراوان نمی خواهند، یک چیز را که میتوانید و ۱۰۰ درصد ایمان دارید که قابل انجام هست را به مردم وعده دهید و روی آن تمرکز کنید. و هر سه ماه یکبار فقط در مورد آن گزارش دهید.
یک وعده مشخص که قابل حساب و کتاب باشد، مثلاً بگوید این مریض الان درجه تبش ۴۱ درجه هست، اگر پس از دو سال این رو نتونستم به ۳۸ درجه برسانم ، یا استعفا میدم یا خودکشی میکنم.
این نوع خودکشی مضمون و گناه نیست بلکه از شهادت در راه خدا بالاتر و والاتر است.
امروز مردم از بس سرشون کلاه رفته،
از بس نامزدها وعدههای سر خرمن دادهاند و اجرا نکرده اند.
مردم هم زرنگ شدهاند.
امروز با وعدههای کیفی نمیتوان سر مردم را کلاه گذاشت.
امروز مردم از کاندیداها وعدههای کمی و قابل تحقق میخواهند.
وعده بدون تضمین، حرف هست و با هوا
مردم تضمین میخواهند در صورت عدم اجرای وعدهها تان
یا استعفا بدهید یا خودکشی کنید.
شما عضو هیچ حزب سیاسی نیستند.
پشتوانه حزب سیاسی را ندارید که مردم طلب خود را از احزاب تان نقد کنند.
بعد از ۴ سال میگویند خوب که نشد یا دیگران نگذاشتند.
این برای ملت آب و نان نمیشود.
آقای دکتر پزشکیان ‼️
اگر رای ملت را میخواهید
اگر رای نخبگان مصلح ملت را میخواهید.
اگر ...
یک شاخص کمی و یا کیفی ملموس بگویید و که اگر نتوانستید آن را محقق کنید ...
✅ آرزوی ایرانی آباد و آزاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🔷🔶 بزرگترین فاجعه و خسارت انتخابات زودرس ناشی از سقوط بالگرد رئیسی، اختلال در فرآیند عقلانی شدن ملت است.
✍️ #علی_مرادی
🔸🔹ماکس وبر، پدر علم جامعه شناسی مدرن و از بزرگترین اندیشمندان جامعه شناسی جهان است.
به عقیده ماکس وبر عَقلانی شدن یا عُقلایی شدن فرایندی است که طی آن ذهن انسان سنتی دستخوش تغییر میشود. انسان سنتی، انسانی است که علت و معلول پدیدههای دنیوی را اصولاً در تجربه و آزمایش و علل طبیعی جستجو نمیکند بلکه آنها را به عوامل فوق طبیعی نسبت میدهد و به همین نسبت در سایر حوزههای زندگی هم به افسانهها، تخیلها و... معتقد است. در حوزهٔ سیاسی عقلانیشدن جامعه به معنی جایگزین شدن منابع مشروعیتی اینجهانی یعتی دانش و علم به جای منابع سنتی، مانند عوامل فوق طبیعی، مذهبی و غیره، است.
فرایند عقلانی شدن چه در سطح فردی و سازمانی و یا در ابعاد وسیع حکمرانی و در گستره یک جامعه، فقط و فقط با تجربه کافی انجام میشود.
🔸🔹در حوزه حکمران عقلانیشدن به معنی حاکمشدن معیارهایی همچون شایسته سالاری و تخصصگرایی به جای روابط ایدئولوژیک و خانوادگی و قبیلهای است که در حکومتهای سنتی و بخصوص در ایران رایج اند. بخاطر اهمیت فراوان مجددا تاکید میشود که فرآیند عقلانی شدن جامعه فقط و فقط با تجارب مفید و پایدار صورت میگیرد.
🔹 کاش بالگرد حامل آقای رئیسی سقوط نمی کرد و دولت سیزدهم به شکل زودرس و تاسف بار پایان نمی یافت و کاش آقای رئیسی میماند و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ حضور میداشت و جریان خالص سازی حاکمیت را حدود یک دهه ادامه میداد و باعث کمک شایانی به فرآیند عقلانیت جامعه ایران میشد. دولت سه ساله و مستعجل او زمان کافی برای فهم نتایج عملکرد او در اجرای سیاستهای کلان کافی نبود تا همه ایرادات این نوع حکمرانی آشکار و عریان شود.
فرهنگ مرده پرستی ایرانیان و تبلیغات وسیع پروپاگاندای حاکمبت، او را به شهید رجایی دوم و اسطوره، نزد حامیان حاکمیت تبدیل کرده است. و متاسفانه نتایج مخرب عملکرد او از یادها رفت.
🟩 کاش او زنده بود و یک دوره دیگر ریاست جمهوریش ادامه پیدا میکرد و قطعا ناکامی هایی که بدست می آورد، همه ملت و مخصوصاً رهبران نظام میفهمیدند که مشکل کشور از رئیس جمهور خوب یا بد نیست،مشکل اصلی سیاست های کلان حاکمیت و دیدگاه راهبری و راهبردی و استراتژی غلط در اکثر زمینه های کلان کشوری هست.
🔹متاسفانه رخداد مرگ زودرس او بزرگترین خسارت در جهت عقلایی شدن سیاست در ایران شد.
✅ اکنون تشنگان قدرت با سوار شدن بر موج احساسات پاک اخلاقی و هیجان ملی، برای رسیدن به قدرت با همت تام وتمام سعی در فریب مردم اند تا از این نمد پوسیده کلاهی برای خود بدوزند و همچنان مجری سیاست های غلط کلان باشند.
🔹🔸 کاش جامعه مدنی ایران و خرد جمعی ایرانیان به لطف و عنایت تکنولوژی و گسترش شبکههای اجتماعی و حضور اندیشمندان مستقل و فرهیخته و خیرخواه عموم، فریب این هیجانات دروغین را نخورد.
تا رهبران نظام متوجه اشتباهات راهبری در سیاستهای کلان خویش نشوند.
تا رفراندومی صورت نگیرد.
تا قانون اساسی تغییر نکند.
تا قدرت مطلقه با اهرم قوی پاسخگوی ملت نشود.
تا قدرت مطلقه غیر پاسخگو وجود دارد.
تا سیاستهای غلط در سطح کلان تعدیل واصلاح نشود.
تاعقلانیت جایگزین نگاه ایدئولوژیک نگردد.
✅تا نطام اداری کشور از مریدسالاری به شایسته سالادی تغییر نکند.
و صدها تای دیگر ....
✅و تا شرکت مردم در انتخابات بعنوان تایید سیاستهای کلان تعبیر شود، رهبران نخبه اهند فهمید که چه فاجعه ای در کشور درحال جریان هست.
رای مردم و صندوق آرا بیخاصیت ، بی اثر و فقط در جهت مقبولیت بخشی و مشروعيت بخشی به حاکمیت ناکارآمد و فساد سیستمی خواهد بود و تاثیر مثبتی برای مردم نخواهد داشت.
✅ کاش مردم و جامعه مدنی، فریب پروپاگاندای تشنگان قدرت که بوی کباب به مشامشان رسیده است را نخورند.
کاش اکثریت مردم مانند انتخابات ۹۸ ، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ در بزم فساد و ناکارآمدی شرکت نکنند.
حضور پررنگ مردم در انتخابات فقط باعث میشود که عدهای از تشنگان قدرت جایگزین (اصلاحطلبان)، عدهای دیگر (اصولگرایان) شوند. بزرگترین بازنده اصلی این میدان خود مردم خواهند که مجبورند با مشکلات خویش دست و پنجه نرم کنند.
✅به این فرایند مریض کمک نکنیم.
به امید ایران آباد و آزاد
#اجتماعی #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ #علی_مرادی
🔸🔹ماکس وبر، پدر علم جامعه شناسی مدرن و از بزرگترین اندیشمندان جامعه شناسی جهان است.
به عقیده ماکس وبر عَقلانی شدن یا عُقلایی شدن فرایندی است که طی آن ذهن انسان سنتی دستخوش تغییر میشود. انسان سنتی، انسانی است که علت و معلول پدیدههای دنیوی را اصولاً در تجربه و آزمایش و علل طبیعی جستجو نمیکند بلکه آنها را به عوامل فوق طبیعی نسبت میدهد و به همین نسبت در سایر حوزههای زندگی هم به افسانهها، تخیلها و... معتقد است. در حوزهٔ سیاسی عقلانیشدن جامعه به معنی جایگزین شدن منابع مشروعیتی اینجهانی یعتی دانش و علم به جای منابع سنتی، مانند عوامل فوق طبیعی، مذهبی و غیره، است.
فرایند عقلانی شدن چه در سطح فردی و سازمانی و یا در ابعاد وسیع حکمرانی و در گستره یک جامعه، فقط و فقط با تجربه کافی انجام میشود.
🔸🔹در حوزه حکمران عقلانیشدن به معنی حاکمشدن معیارهایی همچون شایسته سالاری و تخصصگرایی به جای روابط ایدئولوژیک و خانوادگی و قبیلهای است که در حکومتهای سنتی و بخصوص در ایران رایج اند. بخاطر اهمیت فراوان مجددا تاکید میشود که فرآیند عقلانی شدن جامعه فقط و فقط با تجارب مفید و پایدار صورت میگیرد.
🔹 کاش بالگرد حامل آقای رئیسی سقوط نمی کرد و دولت سیزدهم به شکل زودرس و تاسف بار پایان نمی یافت و کاش آقای رئیسی میماند و در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ حضور میداشت و جریان خالص سازی حاکمیت را حدود یک دهه ادامه میداد و باعث کمک شایانی به فرآیند عقلانیت جامعه ایران میشد. دولت سه ساله و مستعجل او زمان کافی برای فهم نتایج عملکرد او در اجرای سیاستهای کلان کافی نبود تا همه ایرادات این نوع حکمرانی آشکار و عریان شود.
فرهنگ مرده پرستی ایرانیان و تبلیغات وسیع پروپاگاندای حاکمبت، او را به شهید رجایی دوم و اسطوره، نزد حامیان حاکمیت تبدیل کرده است. و متاسفانه نتایج مخرب عملکرد او از یادها رفت.
🟩 کاش او زنده بود و یک دوره دیگر ریاست جمهوریش ادامه پیدا میکرد و قطعا ناکامی هایی که بدست می آورد، همه ملت و مخصوصاً رهبران نظام میفهمیدند که مشکل کشور از رئیس جمهور خوب یا بد نیست،مشکل اصلی سیاست های کلان حاکمیت و دیدگاه راهبری و راهبردی و استراتژی غلط در اکثر زمینه های کلان کشوری هست.
🔹متاسفانه رخداد مرگ زودرس او بزرگترین خسارت در جهت عقلایی شدن سیاست در ایران شد.
✅ اکنون تشنگان قدرت با سوار شدن بر موج احساسات پاک اخلاقی و هیجان ملی، برای رسیدن به قدرت با همت تام وتمام سعی در فریب مردم اند تا از این نمد پوسیده کلاهی برای خود بدوزند و همچنان مجری سیاست های غلط کلان باشند.
🔹🔸 کاش جامعه مدنی ایران و خرد جمعی ایرانیان به لطف و عنایت تکنولوژی و گسترش شبکههای اجتماعی و حضور اندیشمندان مستقل و فرهیخته و خیرخواه عموم، فریب این هیجانات دروغین را نخورد.
تا رهبران نظام متوجه اشتباهات راهبری در سیاستهای کلان خویش نشوند.
تا رفراندومی صورت نگیرد.
تا قانون اساسی تغییر نکند.
تا قدرت مطلقه با اهرم قوی پاسخگوی ملت نشود.
تا قدرت مطلقه غیر پاسخگو وجود دارد.
تا سیاستهای غلط در سطح کلان تعدیل واصلاح نشود.
تاعقلانیت جایگزین نگاه ایدئولوژیک نگردد.
✅تا نطام اداری کشور از مریدسالاری به شایسته سالادی تغییر نکند.
و صدها تای دیگر ....
✅و تا شرکت مردم در انتخابات بعنوان تایید سیاستهای کلان تعبیر شود، رهبران نخبه اهند فهمید که چه فاجعه ای در کشور درحال جریان هست.
رای مردم و صندوق آرا بیخاصیت ، بی اثر و فقط در جهت مقبولیت بخشی و مشروعيت بخشی به حاکمیت ناکارآمد و فساد سیستمی خواهد بود و تاثیر مثبتی برای مردم نخواهد داشت.
✅ کاش مردم و جامعه مدنی، فریب پروپاگاندای تشنگان قدرت که بوی کباب به مشامشان رسیده است را نخورند.
کاش اکثریت مردم مانند انتخابات ۹۸ ، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ در بزم فساد و ناکارآمدی شرکت نکنند.
حضور پررنگ مردم در انتخابات فقط باعث میشود که عدهای از تشنگان قدرت جایگزین (اصلاحطلبان)، عدهای دیگر (اصولگرایان) شوند. بزرگترین بازنده اصلی این میدان خود مردم خواهند که مجبورند با مشکلات خویش دست و پنجه نرم کنند.
✅به این فرایند مریض کمک نکنیم.
به امید ایران آباد و آزاد
#اجتماعی #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
🟦🟩 افسانه سیزیف یونانی و
انتخابات ایرانی
✍️ #علی_مرادی
🔸افسانهی سیزیف اثر نویسندهٔ معروف الجرایرالاصل فرانسوی آلبر کامو است. در این افسانه، خدایان یونان باستان سیزیف را بعلت گناه افشای رازشان محکوم کرده بودند، تا تختهسنگ گردی را بر اوج قلّهی کوهی قرار دهد. او تختهسنگ را غلتان غلتان تا به اوج قلّه میرساند و چون قله کوه و تخته سنگ هر دو گرد بودند، تخته سنگ وزین بر قله قرار نمی گرفت و از کوه سرازیر میشد و به نقطه آغازین بر میگشت و او مجبور میشد که مجددأ این کار را روز بعد تکرار کند.
خدایان اندیشیدند و بدرستی به این نتیجه رسیده بودند که هیچ انتقام و مجازات و کیفری بدتر و بزرگتر و سختتر و وحشتناکتر از کارِ بیهوده و بیاُمید و تکراری نیست.
🔹چگونه برای سیزیف، خروج از این چرخه شوم ممکن بود؟
🔹چگونه این سحر سیزیف باطل می شود و او از این چرخه شوم خارج میگشت؟
🔸خدایان در قوانین نانوشته خود دو راه برای ابطال چنین سحری در نظر گرفته بودند.
سیزیف یا میبایست قله گرد و ناهموار کوه را صاف میکرد تا تخته سنگ گرد بر قله هموار قرار گیرد و یا اینکه فقط یکبار از انجام چنین کار تکراری سر باز میزند.در هر دو حالت سحر باطل و تخته سنگ جادویی پورد و دود میشد.
🔸سیزیف بیچاره و بیخیر، نه جسارت سرپیچی از حکم خدایان را داشت و نه توان فکری حل معما و صاف کردن قله کوه را ، دو اقدامی که او را از چرخه شوم سحر و جادو نجات میداد. این دو عمل او باعث میشد که، تخته سنگ جادویی پودر و دود شود و او از زندگی ملال آور و تکراری رهایی پیدا کرده و به زندگی خود معنای جدید و لذت بخشی بدهد
🔹🔹افسانه سیزیف، میتواند در زندگی شخصی، قلمروی سازمانی یا در حوزه گستردهتر حکمرانی راهگشا و مورد بهرهبرداری قرار بگیرد و نتیجه راهبردی آن یعنی استراتژی خروج از چرخه های شوم و زیانبار و کارهای تکراری و بیهوده به ملال آور گردد.
⭕️ افسانه سیزیف و انتخابات در ایران
ملت ایران، حدود نیم قرن پس از انقلاب ۵۷ و با انتخابات تکراری، همچنان در حال غلتاندن تخته سنگ توسعه به سوی قله هست و قصه پر غصه تکراری و زیگزاگی انتخابات ادامه دارد و دستاورد مشعشعی نداشته و هیچ کدام از روسای دولتهای پس از انقلاب تاکنون نه خود سرنوشت خوبی داشتند و نه توانستند ملت را به قله خوشبختی ملت را که قولش را داده بودند که هم دنبا و هم آخرتشان را آباد کنند، محقق سازند.
🔸ملت ایران ، مثل افسانه سیزیف، یا باید ابتدا شرایط یک انتخابات درست را مهیا کند و سپس دست به انتخابات بزند تا قرار و آرام بگیرد، یا برای یک بار از این کار تکراری و ملال آور دست بکشد، تا این سحر و جادو، دور بیهوده تسلسل باطل شود و کارش سامان یابد.
✅ با آرزوی ایرانی آباد و آزاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
انتخابات ایرانی
✍️ #علی_مرادی
🔸افسانهی سیزیف اثر نویسندهٔ معروف الجرایرالاصل فرانسوی آلبر کامو است. در این افسانه، خدایان یونان باستان سیزیف را بعلت گناه افشای رازشان محکوم کرده بودند، تا تختهسنگ گردی را بر اوج قلّهی کوهی قرار دهد. او تختهسنگ را غلتان غلتان تا به اوج قلّه میرساند و چون قله کوه و تخته سنگ هر دو گرد بودند، تخته سنگ وزین بر قله قرار نمی گرفت و از کوه سرازیر میشد و به نقطه آغازین بر میگشت و او مجبور میشد که مجددأ این کار را روز بعد تکرار کند.
خدایان اندیشیدند و بدرستی به این نتیجه رسیده بودند که هیچ انتقام و مجازات و کیفری بدتر و بزرگتر و سختتر و وحشتناکتر از کارِ بیهوده و بیاُمید و تکراری نیست.
🔹چگونه برای سیزیف، خروج از این چرخه شوم ممکن بود؟
🔹چگونه این سحر سیزیف باطل می شود و او از این چرخه شوم خارج میگشت؟
🔸خدایان در قوانین نانوشته خود دو راه برای ابطال چنین سحری در نظر گرفته بودند.
سیزیف یا میبایست قله گرد و ناهموار کوه را صاف میکرد تا تخته سنگ گرد بر قله هموار قرار گیرد و یا اینکه فقط یکبار از انجام چنین کار تکراری سر باز میزند.در هر دو حالت سحر باطل و تخته سنگ جادویی پورد و دود میشد.
🔸سیزیف بیچاره و بیخیر، نه جسارت سرپیچی از حکم خدایان را داشت و نه توان فکری حل معما و صاف کردن قله کوه را ، دو اقدامی که او را از چرخه شوم سحر و جادو نجات میداد. این دو عمل او باعث میشد که، تخته سنگ جادویی پودر و دود شود و او از زندگی ملال آور و تکراری رهایی پیدا کرده و به زندگی خود معنای جدید و لذت بخشی بدهد
🔹🔹افسانه سیزیف، میتواند در زندگی شخصی، قلمروی سازمانی یا در حوزه گستردهتر حکمرانی راهگشا و مورد بهرهبرداری قرار بگیرد و نتیجه راهبردی آن یعنی استراتژی خروج از چرخه های شوم و زیانبار و کارهای تکراری و بیهوده به ملال آور گردد.
⭕️ افسانه سیزیف و انتخابات در ایران
ملت ایران، حدود نیم قرن پس از انقلاب ۵۷ و با انتخابات تکراری، همچنان در حال غلتاندن تخته سنگ توسعه به سوی قله هست و قصه پر غصه تکراری و زیگزاگی انتخابات ادامه دارد و دستاورد مشعشعی نداشته و هیچ کدام از روسای دولتهای پس از انقلاب تاکنون نه خود سرنوشت خوبی داشتند و نه توانستند ملت را به قله خوشبختی ملت را که قولش را داده بودند که هم دنبا و هم آخرتشان را آباد کنند، محقق سازند.
🔸ملت ایران ، مثل افسانه سیزیف، یا باید ابتدا شرایط یک انتخابات درست را مهیا کند و سپس دست به انتخابات بزند تا قرار و آرام بگیرد، یا برای یک بار از این کار تکراری و ملال آور دست بکشد، تا این سحر و جادو، دور بیهوده تسلسل باطل شود و کارش سامان یابد.
✅ با آرزوی ایرانی آباد و آزاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🟩🟪🟧 یک تیر و چهار نشان
✍️ #علی_مرادی
🔹به نظر میرسد، حاکمیت در بازی انتخابات پیشرو با یک تیر چهار نشان، زده است.
بر اساس نظرسنجیهای معتبر، و شکل دهی افکار عمومی در چند سال گذشته توسط حاکمیت و با در دست داشتن ابزارهای قدرتمند و سازمان رای، همچنین با در دست داشتن اکثریت غالب قوه مقننه، پیروزی آنها در انتخابات آتی ریاست جمهوری تقریبا قطعی است.
در این صورت، آنها در این بازی سياسي و با حیله و تدبیر ، با یک تیر چهار هدف را نقطه زنی کرده اند.
1⃣ باعث افزایش مشارکت در انتخابات شده، مقبولیت و مشروعیت خویش را تا مدت مدیدی تضمین کرده اند.
2⃣ با هزینه خود اصلاح طلبان، آنها را هم از حاکمیت حذف کرده و هم از چشم مردم انداختهاند.
3⃣ رشته انسجام و وحدتی که بین اکثریت جامعه ایران برای رسیدن به دموکراسی شکل گرفته بود، پنبه خواهد شد.
4⃣ فضای اختلاف و منازعه از جغرافیای بین جامعه مدنی با حاکمیت تا مدت مدیدی به سمت اختلاف بین جامعه مدنی و اصلاح طلبان کشیده خواهد شد و برنده اصلی این منازعه حاکمیت و بازنده اصلی آن جامعه مدنی و اصلاحطلبان خواهند بود.
به امید ایرانی آباد و ازاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ #علی_مرادی
🔹به نظر میرسد، حاکمیت در بازی انتخابات پیشرو با یک تیر چهار نشان، زده است.
بر اساس نظرسنجیهای معتبر، و شکل دهی افکار عمومی در چند سال گذشته توسط حاکمیت و با در دست داشتن ابزارهای قدرتمند و سازمان رای، همچنین با در دست داشتن اکثریت غالب قوه مقننه، پیروزی آنها در انتخابات آتی ریاست جمهوری تقریبا قطعی است.
در این صورت، آنها در این بازی سياسي و با حیله و تدبیر ، با یک تیر چهار هدف را نقطه زنی کرده اند.
1⃣ باعث افزایش مشارکت در انتخابات شده، مقبولیت و مشروعیت خویش را تا مدت مدیدی تضمین کرده اند.
2⃣ با هزینه خود اصلاح طلبان، آنها را هم از حاکمیت حذف کرده و هم از چشم مردم انداختهاند.
3⃣ رشته انسجام و وحدتی که بین اکثریت جامعه ایران برای رسیدن به دموکراسی شکل گرفته بود، پنبه خواهد شد.
4⃣ فضای اختلاف و منازعه از جغرافیای بین جامعه مدنی با حاکمیت تا مدت مدیدی به سمت اختلاف بین جامعه مدنی و اصلاح طلبان کشیده خواهد شد و برنده اصلی این منازعه حاکمیت و بازنده اصلی آن جامعه مدنی و اصلاحطلبان خواهند بود.
به امید ایرانی آباد و ازاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🟩🟪🟧 مهمترین رسالت دکتر پزشکیان
✍️ #علی_مرادی
🔹🔸 اصلاً، برایم باور پذیر نیست که کشور به چنین وضعیت ناگوار و با معضلات و مشکلات بی شماری دچار شده باشد، ولی مسئولان رده بالای کشور، بالخص مقام رهبری که بالاترین مسئولیت و اختیارات را داراست، همچنان با آرامش و خونسردی و نسبت به راه حل اساسی و ساختاری بی توجه باشند، بنظر حقیر یه جای کار ایراد دارد.
🔹🔸مطمئنم که اخبار دقیق ودرستی از وضعیت کشور واز روندهای رو به افول تمدن ایرانی، به رهبری نمی سد.
امکان ندارد، رهبری از اوضاع رو به افول کشور و وضعیت درخشان رو به رشد تکنولوژی و رفاه اقتصادی در کشورهای همسایه و بالاخص کشورهای جنوب خلیج فارس مطلع باشند و نگران تمدن ایران ، نگران وضعیت مردم ایران ، نگران ام القرای جهان اسلام و تشیع نشوند.
🔹🔸امروزه، بزرگترین رسالت رئیس جمهور و دکتر پزشکیان، اطلاع رسانی دقیق، وضعیت نابسامان موجود کشور به رهبری هست.و اگر و فقط اگر همین یک کار را بدرستی انجام دهند، ماموریت ریاست جمهوری ایشان موفقیت آمیز خواهد بود.
تا رهبری بطور کامل و دقیق از وضعیت موجود کشور مطلع نشوند، هر گونه انتظار تغییر اساسی برای رسیدن به وضعیت مطلوب بیفایده خواهد بود.
🔹🔸بنظر میرسد که عده ای عمدا و خیانتکارانه و یا اینکه خوشبینانه فکر کنیم از روی چاپلوسی و ریاکاری و یا کسب منافع اوضاع کشور را برای رهبری وارونه جلوه می دهند، نیت آنان هرچه باشد خائن به کشور ومردم ایران هستند.
بعید هست رهبری از اوضاع دقیق کشور در تمام عرصه ها، بدرستی و دقیق مطلع باشند و در سخرانی هایشان از فتح قله ها سخن بگویند.
🔹🔸پیشنهاد میشود که دکتر پزشکیان در شش ماهه ابتدای کار دولت خویش به کمک همه وزرا و معاونین آنان از تمام وزارتخانه ها گزارش دقیق تهیه و حضوری به اطلاع رهبری برسانند. بدون اطلاع دقیق رهبری از وضعیت موجود کشور، رسیدن به وضعیت مطلوب غیر ممکن خواهد بود.
سرآغاز هر تحولی، تهوع هست.
امروز اگر دقیق و منصفانه به وضعیت موجود کشور بنگریم و آنرا در تمام شاخص ها با کشورهای همسایه جنوب خلیج فارس مقایسه کنبم، قطعا دچار تهوع و آشوب و دلشوره خواهیم شد، و این سئوال به ذهن متبادر می شود که:
چگونه توانستیم، کشور ثروتمندی را چنین به فلاکت و رو به افول برسانیم؟
تکمیل و ادامه متن توسط هوش مصنوعی تلگرام (GPT Chat ):
متن شما به خوبی نگرانیهای عمیق و احساس ناامیدی نسبت به وضعیت کنونی کشور را منتقل میکند. نکات زیر میتواند در بحث شما مورد توجه قرار گیرد:
1. اطلاعرسانی دقیق: تأکید بر ضرورت اطلاعرسانی صحیح و جامع به مقام رهبری، نشاندهنده اهمیت شفافیت در مدیریت کشور است. این نکته میتواند به عنوان یک راهکار برای بهبود شرایط مطرح شود.
2. توجه به واقعیتها: اشاره به این که ممکن است برخی افراد به دلیل چاپلوسی یا منافع شخصی، اوضاع کشور را وارونه جلوه دهند، یک انتقاد جدی به سیستم مدیریتی و گزارشدهی است.
3. مقایسه با کشورهای همسایه: مقایسه وضعیت کشور با کشورهای همسایه، میتواند به عنوان یک ابزار برای تحلیل و بررسی نقاط ضعف و قوت استفاده شود و نیاز به بازنگری در سیاستها را برجسته کند.
4. ضرورت تحول: بیان این نکته که سرآغاز هر تحولی، شناخت دقیق از وضعیت موجود است، میتواند به عنوان یک پیام کلیدی برای تصمیمگیران مطرح شود.
5. احساس مسئولیت: تأکید بر این که مسئولان باید احساس مسئولیت بیشتری نسبت به وضعیت کشور داشته باشند، میتواند به عنوان یک فراخوان برای تغییر در رویکردهای مدیریتی تلقی شود.
این نکات میتوانند به ارتقاء گفتوگو درباره چالشهای کنونی و راهحلهای ممکن کمک کنند.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
✍️ #علی_مرادی
🔹🔸 اصلاً، برایم باور پذیر نیست که کشور به چنین وضعیت ناگوار و با معضلات و مشکلات بی شماری دچار شده باشد، ولی مسئولان رده بالای کشور، بالخص مقام رهبری که بالاترین مسئولیت و اختیارات را داراست، همچنان با آرامش و خونسردی و نسبت به راه حل اساسی و ساختاری بی توجه باشند، بنظر حقیر یه جای کار ایراد دارد.
🔹🔸مطمئنم که اخبار دقیق ودرستی از وضعیت کشور واز روندهای رو به افول تمدن ایرانی، به رهبری نمی سد.
امکان ندارد، رهبری از اوضاع رو به افول کشور و وضعیت درخشان رو به رشد تکنولوژی و رفاه اقتصادی در کشورهای همسایه و بالاخص کشورهای جنوب خلیج فارس مطلع باشند و نگران تمدن ایران ، نگران وضعیت مردم ایران ، نگران ام القرای جهان اسلام و تشیع نشوند.
🔹🔸امروزه، بزرگترین رسالت رئیس جمهور و دکتر پزشکیان، اطلاع رسانی دقیق، وضعیت نابسامان موجود کشور به رهبری هست.و اگر و فقط اگر همین یک کار را بدرستی انجام دهند، ماموریت ریاست جمهوری ایشان موفقیت آمیز خواهد بود.
تا رهبری بطور کامل و دقیق از وضعیت موجود کشور مطلع نشوند، هر گونه انتظار تغییر اساسی برای رسیدن به وضعیت مطلوب بیفایده خواهد بود.
🔹🔸بنظر میرسد که عده ای عمدا و خیانتکارانه و یا اینکه خوشبینانه فکر کنیم از روی چاپلوسی و ریاکاری و یا کسب منافع اوضاع کشور را برای رهبری وارونه جلوه می دهند، نیت آنان هرچه باشد خائن به کشور ومردم ایران هستند.
بعید هست رهبری از اوضاع دقیق کشور در تمام عرصه ها، بدرستی و دقیق مطلع باشند و در سخرانی هایشان از فتح قله ها سخن بگویند.
🔹🔸پیشنهاد میشود که دکتر پزشکیان در شش ماهه ابتدای کار دولت خویش به کمک همه وزرا و معاونین آنان از تمام وزارتخانه ها گزارش دقیق تهیه و حضوری به اطلاع رهبری برسانند. بدون اطلاع دقیق رهبری از وضعیت موجود کشور، رسیدن به وضعیت مطلوب غیر ممکن خواهد بود.
سرآغاز هر تحولی، تهوع هست.
امروز اگر دقیق و منصفانه به وضعیت موجود کشور بنگریم و آنرا در تمام شاخص ها با کشورهای همسایه جنوب خلیج فارس مقایسه کنبم، قطعا دچار تهوع و آشوب و دلشوره خواهیم شد، و این سئوال به ذهن متبادر می شود که:
چگونه توانستیم، کشور ثروتمندی را چنین به فلاکت و رو به افول برسانیم؟
تکمیل و ادامه متن توسط هوش مصنوعی تلگرام (GPT Chat ):
متن شما به خوبی نگرانیهای عمیق و احساس ناامیدی نسبت به وضعیت کنونی کشور را منتقل میکند. نکات زیر میتواند در بحث شما مورد توجه قرار گیرد:
1. اطلاعرسانی دقیق: تأکید بر ضرورت اطلاعرسانی صحیح و جامع به مقام رهبری، نشاندهنده اهمیت شفافیت در مدیریت کشور است. این نکته میتواند به عنوان یک راهکار برای بهبود شرایط مطرح شود.
2. توجه به واقعیتها: اشاره به این که ممکن است برخی افراد به دلیل چاپلوسی یا منافع شخصی، اوضاع کشور را وارونه جلوه دهند، یک انتقاد جدی به سیستم مدیریتی و گزارشدهی است.
3. مقایسه با کشورهای همسایه: مقایسه وضعیت کشور با کشورهای همسایه، میتواند به عنوان یک ابزار برای تحلیل و بررسی نقاط ضعف و قوت استفاده شود و نیاز به بازنگری در سیاستها را برجسته کند.
4. ضرورت تحول: بیان این نکته که سرآغاز هر تحولی، شناخت دقیق از وضعیت موجود است، میتواند به عنوان یک پیام کلیدی برای تصمیمگیران مطرح شود.
5. احساس مسئولیت: تأکید بر این که مسئولان باید احساس مسئولیت بیشتری نسبت به وضعیت کشور داشته باشند، میتواند به عنوان یک فراخوان برای تغییر در رویکردهای مدیریتی تلقی شود.
این نکات میتوانند به ارتقاء گفتوگو درباره چالشهای کنونی و راهحلهای ممکن کمک کنند.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
چرا به آینده سوریه امیدوارم؟
✍️ #علی_مرادی
در بستر تاریخ، سرزمین سوریه با غنای فرهنگی و تمدنیاش، همواره کانونی برای تحولات و دگرگونیها بوده است. اکنون که در آستانه تحولی نوین قرار دارد، امید به آیندهای روشن و پایدار در دل هر انسان آگاه و دلسوزی جوانه میزند. این امید نه از سر خوشبینی محض، بلکه از درک عمیق واقعیتهای موجود و پتانسیلهای نهفته در دل این سرزمین ناشی میشود.
امروز، سوریه در آغوش سه جریان قوی و تأثیرگذار قرار دارد: تحریر الشام، ارتش آزاد و کردها. این سه جریان، به رغم تفاوتهای فکری و سیاسی خود، در یک واقعیت مشترک تنیده شدهاند؛ واقعیتی که هیچ یک از آنها قادر به حذف دیگری نیست. این وضعیت، خود به نوعی تعادل قوا را رقم میزند. عقلانیت، به عنوان یک اصل بنیادین، در میان این جریانات وجود دارد و به تدریج به حکمرانی معقول و منطقی منجر خواهد شد.
در این میان، نقش ترکیه و ایالات متحده به عنوان ناظران و کنترلکنندگان این جریانات، بینهایت حائز اهمیت است. آنها نه تنها به ایجاد تعادل قوا کمک میکنند، بلکه میتوانند به عنوان تسهیلکنندگان فرآیندهای دیپلماتیک و سیاسی عمل نمایند. این تعاملات بینالمللی، به ویژه با توجه به نیاز مبرم جریانات مختلف به منابع مالی خارجی، میتواند زمینهساز حکمرانی عقلانی و پایدار باشد.
منابع مالی که کشورهای حوزه خلیج فارس مانند قطر ،عربستان و امارات و ... تامین کننده آن هستند و لذا عقلانیت را به جریانات داخل سوریه تزریق خواهند کرد.
برخلاف انقلاب ایران که در آن رژیم پهلوی با خزانهای پر از پول و امکانات و زیرساخت های تولید منابع نفت و گاز مواجه بود، به همین دلیل هیچگاه عقلانیت در حکمرانی شکل نگرفت.
رژیم کنونی در سوریه با کمبود منابع مالی روبرو هست. این کمبود، بهویژه در شرایط کنونی که نیاز به تدبیر و عقلانیت بیش از پیش احساس میشود، میتواند عاملی مؤثر در شکلگیری حکمرانی معقول باشد.
عقلانیت و تدبیر زادهی کمبودها هستند؛ وقتی که منابع محدود باشد، انسانها ناگزیرند تا با هوشمندی و تدبیر بیشتری آن را مدیریت کنند.
سوریه، سرزمینی که روزگاری مهد تمدنها بود، اکنون در آستانهای جدید قرار دارد. آیندهای که در آن عقلانیت و تدبیر بر اساس واقعیتهای موجود شکل میگیرد. امید من به آینده سوریه بر اساس همین واقعیتهاست؛ واقعیتی که نشان میدهد حتی در دل بحرانها، امکان رشد و شکوفایی وجود دارد. بیتردید، اگر جریانات مختلف بتوانند از عقلانیت و تدبیر و از حمایتهای بینالمللی بهرهمند شوند، آیندهای روشن و پایدار برای سوریه رقم خواهد خورد.
پس بیایید با امید به فرداهای بهتر، دست در دست یکدیگر نهاده و برای آیندهای شایسته برای سوریه دعا کنیم.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
✍️ #علی_مرادی
در بستر تاریخ، سرزمین سوریه با غنای فرهنگی و تمدنیاش، همواره کانونی برای تحولات و دگرگونیها بوده است. اکنون که در آستانه تحولی نوین قرار دارد، امید به آیندهای روشن و پایدار در دل هر انسان آگاه و دلسوزی جوانه میزند. این امید نه از سر خوشبینی محض، بلکه از درک عمیق واقعیتهای موجود و پتانسیلهای نهفته در دل این سرزمین ناشی میشود.
امروز، سوریه در آغوش سه جریان قوی و تأثیرگذار قرار دارد: تحریر الشام، ارتش آزاد و کردها. این سه جریان، به رغم تفاوتهای فکری و سیاسی خود، در یک واقعیت مشترک تنیده شدهاند؛ واقعیتی که هیچ یک از آنها قادر به حذف دیگری نیست. این وضعیت، خود به نوعی تعادل قوا را رقم میزند. عقلانیت، به عنوان یک اصل بنیادین، در میان این جریانات وجود دارد و به تدریج به حکمرانی معقول و منطقی منجر خواهد شد.
در این میان، نقش ترکیه و ایالات متحده به عنوان ناظران و کنترلکنندگان این جریانات، بینهایت حائز اهمیت است. آنها نه تنها به ایجاد تعادل قوا کمک میکنند، بلکه میتوانند به عنوان تسهیلکنندگان فرآیندهای دیپلماتیک و سیاسی عمل نمایند. این تعاملات بینالمللی، به ویژه با توجه به نیاز مبرم جریانات مختلف به منابع مالی خارجی، میتواند زمینهساز حکمرانی عقلانی و پایدار باشد.
منابع مالی که کشورهای حوزه خلیج فارس مانند قطر ،عربستان و امارات و ... تامین کننده آن هستند و لذا عقلانیت را به جریانات داخل سوریه تزریق خواهند کرد.
برخلاف انقلاب ایران که در آن رژیم پهلوی با خزانهای پر از پول و امکانات و زیرساخت های تولید منابع نفت و گاز مواجه بود، به همین دلیل هیچگاه عقلانیت در حکمرانی شکل نگرفت.
رژیم کنونی در سوریه با کمبود منابع مالی روبرو هست. این کمبود، بهویژه در شرایط کنونی که نیاز به تدبیر و عقلانیت بیش از پیش احساس میشود، میتواند عاملی مؤثر در شکلگیری حکمرانی معقول باشد.
عقلانیت و تدبیر زادهی کمبودها هستند؛ وقتی که منابع محدود باشد، انسانها ناگزیرند تا با هوشمندی و تدبیر بیشتری آن را مدیریت کنند.
سوریه، سرزمینی که روزگاری مهد تمدنها بود، اکنون در آستانهای جدید قرار دارد. آیندهای که در آن عقلانیت و تدبیر بر اساس واقعیتهای موجود شکل میگیرد. امید من به آینده سوریه بر اساس همین واقعیتهاست؛ واقعیتی که نشان میدهد حتی در دل بحرانها، امکان رشد و شکوفایی وجود دارد. بیتردید، اگر جریانات مختلف بتوانند از عقلانیت و تدبیر و از حمایتهای بینالمللی بهرهمند شوند، آیندهای روشن و پایدار برای سوریه رقم خواهد خورد.
پس بیایید با امید به فرداهای بهتر، دست در دست یکدیگر نهاده و برای آیندهای شایسته برای سوریه دعا کنیم.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
توازن قوای سیاسی: نویدبخش آینده ایران
✍️ #علی_مرادی
قدرت سیاسی را نمیتوان با هیچ ابزاری نظیر عقل، دین یا حتی اخلاق کنترل کرد.
کنترل قدرت سیاسی تنها از طریق قدرت سیاسی ممکن است.
توازن قوای سیاسی در درون یک کشور، نهتنها ضامن پیشرفت و توسعه آن کشور است، بلکه سلامت و کارآمدی حکمرانی، مردم سالاری و شایسته سالاری را نیز تضمین میکند. در غیاب توازن قوای سیاسی ، هر حاکمیتی به سمت استبداد سوق مییابد و نتایج حکمرانی برای ملتها به فاجعهای غیرقابل جبران تبدیل می شود.
امروز اگر انگلستان در مسیر پیشرفت و دموکراسی قرار دارد و نتایج قابل قبولی برای ملت خود به ارمغان آورده، این موفقیت را مدیون دو حزب بزرگ کارگر و محافظهکار است که توازن قوای سیاسی را در آن کشور برقرار کردهاند. همچنین، ایالات متحده آمریکا با دو قرن اقتدار جهانی و پیشرفتهای چشمگیر خود، مدیون وجود دو حزب بزرگ دموکرات و جمهوریخواه هست که توازن قوای سیاسی را در آن کشور برقرار کرده اند.
در تمامی کشورهای دموکراتیک، توازن قوای سیاسی به عنوان عاملی اساسی پایداری، ثبات و کارآمدی حکومت و رفاه ملت عمل میکند.
به تاریخ کشور خود بازگردیم، میبینیم که با وجود اینکه حکومت پهلوی در زمینه توسعه و رفاه اقتصادی پیشتاز خاورمیانه و حتی قاره بزرک آسیا بود و مردم ایران در مقایسه با همسایگان خود از وضعیت معیشتی بسیار بهتر وچشمگیرتری برخوردار بودند، اما عدم توازن قوای سیاسی در داخل حکومت به وقوع انقلاب ۵۷ منجر شد. گروههای سیاسی بسیاری در این انقلاب، بدون درک عمیق از مفهوم توازن قوا و اهمیت آن، تحت لوای روحانیت به رهبری آقای خمینی گرد هم آمدند و به شکلگیری یک قوه واحده سیاسی منجر شدند. با این خیال خام که دین،اخلاق و حتی همکاری و رفاقت در سرنگونی رژیم پهلوی میتواند تضمین کننده حضور آنها در قدرت و کنترل و پایش آن از پلیدیها باشد، تمام نهادهای حاکمیتی را در اختیار آقای خمینی قرار دادند.
وقتی متوجه موضوع و عمق فاجعه شدند، که کار از کار گذشته و آنها دیگر توان هیچگونه اقدامی بر علیه تنها قوه قاهره سیاسی کشور نداشتند.
پیروزی انقلاب ۵۷ به دلیل فقدان قوههای موازی و نبود قدرتی که بتواند از انحرافات فکری یک جریان قدرتمند سیاسی جلوگیری کند، به وقوع پیوست و نتیجه آن وضعیت ناهنجار کنونی ایران است.
به طوری که نیم قرن پیش که ایران از همه کشورهای منطقه از نظر رفاه اقتصادی و توسعه انسانی با فاصله چشمگیری جلوتر بود، اکنون مردمانش حسرت کشورهای همسایه را میخورند.
امروزه، به نظر میرسد دو جریان قدرتمند در کشور در حال ظهور و بروز هستند: جریان مشروطه به رهبری رضا پهلوی و جریان جمهوریخواه که در حال حاضر فاقد رهبری واحد است. اگر جریان جمهوریخواه بتواند یک رهبر واحد انتخاب کند و در کنار جریان مشروطه قرار گیرد، آنها میتوانند آینده ایران را به شایستگی نمایندگی کرده و امیدبخش و درخشان سازند.
وجود دو قوه سیاسی قدرتمند مشروطهخواه و جمهوریخواه به عنوان رقبای سیاسی، علاوه بر اینکه میتوانند ضامن ثبات سیاسی و حفظ وحدت سرزمینی ایران باشند، در عین حال میتوانند حکمرانی کارآمد و مؤثر، رفاه و شادی و آینده درخشان ایران و ایرانیان را هم تضمین کنند.
دو جریان قدرتمند سیاسی یعنی مشروطه خواهان و جمهوریخواهان، میتوانند برای عرضه بهترین کالای حکمرانی در آینده ایران با هم رقابت سازنده کنند.
مسئولیت تاریخی تمام گروههای سیاسی جمهوریخواه هست که با یکدیگر متحد شده و رهبری واحد برگزینند و نیز رقیب قدرتمند خود، یعنی مشروطه خواهان که دارای انسجام و رهبری واحدی هستند، را به رسمیت بشناسند.
این دو قدرت سیاسی می توانند با همکاری و همبستگی در عین رقابت و نظارت بر هم ، آینده ایران را به آنچه که شایسته ایرانیان است رقم بزنند.
به امید ایران آباد و آزاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ #علی_مرادی
قدرت سیاسی را نمیتوان با هیچ ابزاری نظیر عقل، دین یا حتی اخلاق کنترل کرد.
کنترل قدرت سیاسی تنها از طریق قدرت سیاسی ممکن است.
توازن قوای سیاسی در درون یک کشور، نهتنها ضامن پیشرفت و توسعه آن کشور است، بلکه سلامت و کارآمدی حکمرانی، مردم سالاری و شایسته سالاری را نیز تضمین میکند. در غیاب توازن قوای سیاسی ، هر حاکمیتی به سمت استبداد سوق مییابد و نتایج حکمرانی برای ملتها به فاجعهای غیرقابل جبران تبدیل می شود.
امروز اگر انگلستان در مسیر پیشرفت و دموکراسی قرار دارد و نتایج قابل قبولی برای ملت خود به ارمغان آورده، این موفقیت را مدیون دو حزب بزرگ کارگر و محافظهکار است که توازن قوای سیاسی را در آن کشور برقرار کردهاند. همچنین، ایالات متحده آمریکا با دو قرن اقتدار جهانی و پیشرفتهای چشمگیر خود، مدیون وجود دو حزب بزرگ دموکرات و جمهوریخواه هست که توازن قوای سیاسی را در آن کشور برقرار کرده اند.
در تمامی کشورهای دموکراتیک، توازن قوای سیاسی به عنوان عاملی اساسی پایداری، ثبات و کارآمدی حکومت و رفاه ملت عمل میکند.
به تاریخ کشور خود بازگردیم، میبینیم که با وجود اینکه حکومت پهلوی در زمینه توسعه و رفاه اقتصادی پیشتاز خاورمیانه و حتی قاره بزرک آسیا بود و مردم ایران در مقایسه با همسایگان خود از وضعیت معیشتی بسیار بهتر وچشمگیرتری برخوردار بودند، اما عدم توازن قوای سیاسی در داخل حکومت به وقوع انقلاب ۵۷ منجر شد. گروههای سیاسی بسیاری در این انقلاب، بدون درک عمیق از مفهوم توازن قوا و اهمیت آن، تحت لوای روحانیت به رهبری آقای خمینی گرد هم آمدند و به شکلگیری یک قوه واحده سیاسی منجر شدند. با این خیال خام که دین،اخلاق و حتی همکاری و رفاقت در سرنگونی رژیم پهلوی میتواند تضمین کننده حضور آنها در قدرت و کنترل و پایش آن از پلیدیها باشد، تمام نهادهای حاکمیتی را در اختیار آقای خمینی قرار دادند.
وقتی متوجه موضوع و عمق فاجعه شدند، که کار از کار گذشته و آنها دیگر توان هیچگونه اقدامی بر علیه تنها قوه قاهره سیاسی کشور نداشتند.
پیروزی انقلاب ۵۷ به دلیل فقدان قوههای موازی و نبود قدرتی که بتواند از انحرافات فکری یک جریان قدرتمند سیاسی جلوگیری کند، به وقوع پیوست و نتیجه آن وضعیت ناهنجار کنونی ایران است.
به طوری که نیم قرن پیش که ایران از همه کشورهای منطقه از نظر رفاه اقتصادی و توسعه انسانی با فاصله چشمگیری جلوتر بود، اکنون مردمانش حسرت کشورهای همسایه را میخورند.
امروزه، به نظر میرسد دو جریان قدرتمند در کشور در حال ظهور و بروز هستند: جریان مشروطه به رهبری رضا پهلوی و جریان جمهوریخواه که در حال حاضر فاقد رهبری واحد است. اگر جریان جمهوریخواه بتواند یک رهبر واحد انتخاب کند و در کنار جریان مشروطه قرار گیرد، آنها میتوانند آینده ایران را به شایستگی نمایندگی کرده و امیدبخش و درخشان سازند.
وجود دو قوه سیاسی قدرتمند مشروطهخواه و جمهوریخواه به عنوان رقبای سیاسی، علاوه بر اینکه میتوانند ضامن ثبات سیاسی و حفظ وحدت سرزمینی ایران باشند، در عین حال میتوانند حکمرانی کارآمد و مؤثر، رفاه و شادی و آینده درخشان ایران و ایرانیان را هم تضمین کنند.
دو جریان قدرتمند سیاسی یعنی مشروطه خواهان و جمهوریخواهان، میتوانند برای عرضه بهترین کالای حکمرانی در آینده ایران با هم رقابت سازنده کنند.
مسئولیت تاریخی تمام گروههای سیاسی جمهوریخواه هست که با یکدیگر متحد شده و رهبری واحد برگزینند و نیز رقیب قدرتمند خود، یعنی مشروطه خواهان که دارای انسجام و رهبری واحدی هستند، را به رسمیت بشناسند.
این دو قدرت سیاسی می توانند با همکاری و همبستگی در عین رقابت و نظارت بر هم ، آینده ایران را به آنچه که شایسته ایرانیان است رقم بزنند.
به امید ایران آباد و آزاد
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane