روشنفکران
81.7K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
💢به زمزمه ها گوش  کن

«آقای واتسون بیا اینجا با تو کار دارم» ا
بیش از ۱۴۹سال پیش الکساندر گراهام بل مخترع تلفن این جمله را به همکارش می گوید و زمزمه ها از دور سوی هم شنیدنی شد تا به امروز که دوری وجود ندارد اگر گوشی برای شنیدن زمزمه ها و چشمی برای ارتباط و ذهن و روحی برای زمزمه ها وجود داشته باشند.
روزگار عجیبی است . حال  راه کار انتقال زمزمه بی کران اما هیچ کس به زمزمه فروغ و صدایی که می ماند نمی اندیشد
روزگار جنگ و جدل است. نزاع با طبیعت و با ملت و حتی با خویشتن تا مرزهایی که خودخواهی ها تعریف می کنند که چه بی کران سرحداتی دارد.
زمزمه ها خاموش می شوند در میان این همه صداهایی که بر طبل جدایی و غرور وجنگ می کوبند
دیگر تنها یک شوخی نیست که فردی فریاد می زد آنقدر درخت اینجا است که جنگل را نمی بینم
زمزمه ها خاموش می شوند حتی اگر بخواهی با کلمه ها بازی کنی تا ازمیانش زیبایی را فریاد و جماعت آن را شعر و تو را شاعری نامند
زمزمه هارا نمی شنوی زیرا از پشت پنجره این روزهای آخر بهار تشعشع نور آفتاب را بر برگها به تماشا ننشینی
زمزمه ها را نمی شنوی هنگامی که خودت یزدان بی تدبیری می شوی و می پنداری یزدان پر مهر از هستی پر کشیده است و امید و ایمان و بی گمان عشق جایشان را به دلهره و دلواپسی و دل نگرانی داده اند
زمزمه هایی را نمی شنوی که ز کائنات صدایت می زنند و می گویند
فلانی! بیا اینجا با تو کار دارم!
خستگی تو را از زمزمه هایت دور می کنند
کلافگی ها تو را با تمامی اسباب بازی های ارتباط روزگار باز هم جدا ز زمزمه های تو و هستی می نمایند
گاه به گاهی باید نشست وزمزمه ها را از نو به خاطر آورد و این یاد آوری ها است که آنها را باز می آفرینند اگر گوش شنوایی باشد
زمزمه ها  گم نمی شوند آنها همواره هستند اما این ما هستیم که در سر در گمی ها یادمان می رود که  ارتباط باید باشد تا وسیله ارتباطی یافت شود
این حقیقت یگانه ای است که تنهایی های ما و رنج و دلسردی ها ز گم کردن زمزمه هایی است که یادمان رفته است که بوده اند و در انتظارمیزبانی دلی عاشق به آنها هستنذ
زمزمه های اتاق تنهایی ما بی گمان نیاز به تمنا و ایمان و امیدی دارند تا شنیده شوند
گراهام یل به زمزمه ها اعتقاد داشت و آنها را یافت و می دانست روزی واتسن همکارش آنها را می شنوند و چنین بود که مسافت ها کوتاه شدند
حال در این کوتاهترین شدن ارتباط ها زمزمه ای برای گفتن داریم؟
باشد  که زمزمه ها. چون همان حکایت  صدای فروغ ماندنی باشنداگر
همچنان باورش یاشد
زمزمه کن
بی هیچ ذره ای قضاوت
بی هیچ ترس و نا امیدی
زمزمه کن
#دلنوشته_های_من

@Roshanfkrane