روشنفکران
81.7K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
نادانى را ديدم كه لباس فاخر و گرانبها پوشيده بود و بر اسبى عربى سوار شده و دستارى از پارچه نازک مصرى بر سر داشت. شخصى گفت: اى سعدى ! اين ابريشم رنگارنگ را بر تن اين جانور نادان چگونه يافتى؟ گفتم: يک آفرینش زيبا بهتر از هزار لباس ديبا است ...

به آدمى نتوان گفت ماند اين حيوان

مگر دراعه و دستار و نقش بيرونش

بگرد در همه اسباب و ملک و هستى او

كه هيچ چيز نبينى حلال جز خونش


برگرفته از گلستان سعدی. باب سوم

#حکایت
@Roshanfkrane
#حکایت
درویشی مستجاب‌الدّعوه در بغداد پدید آمد. حجاجِ یوسف را خبر کردند. بخواندش و گفت: دعای خیری بر من بکن. گفت: خدایا! جانش بستان. گفت: از بهر خدای، این چه دعاست؟. گفت: این دعای خیرست، تو را و جمله مسلمانان را.

ای زبردستِ زیردست آزار
گرم تا کی بماند این بازار؟

به چه کار آیدت جهانداری؟
مُردنت بِه که مردم آزاری


#گلستان_سعدی
#اندیشه
@Roshanfkrane
"کافرِ عادل یا مسلمانِ ظالم؟!" !!

"هولاکو خان" پادشاه مغول،از
علمای زمانه اش سوالی پرسید:
که آیا "حاکمِ عادلِ کافر" بهتر است
یا "حاکمِ مسلمانِ ظالم"؟

علما از پاسخش درماندند تا اینکه
"‏ابن طاووس" در پاسخ
برایش نوشت که:
"‏کافرِ عادل" بهتر از
"مسلمانِ ظالم"است!

‏وقتی از "سید" دلیل این
جواب را پرسیدند گفت:
"‏حاکم مسلمان"،اسلامش برای خودِ
اوست و "ظلمش" برای مردم؛
‏ولی "حاکم عادل کافر"، کُفرش
برای خودش هست و "عدلش"
برای مردم...!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌

#حکایت
@Roshanfkrane
یکی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت روز کرده بود ودر پایان مستی گفت

باب اول گلستان سعدی

حکایت سیزدهم

#آوا_سعدامصلحی

#حکایت #ارسالی
@Roshanfkrane
و گفت: ما به ادب محتاج‌تریم
از بسیاری علم.

#تذکرة_الاولیاء_عطار
#حکایت
#اندیشه
@Roshanfkrane
گلستان سعدی
باب اول
حکایت پانزدهم
راوی #سعدا_مصلحی
#حکایت #سعدی
@Roshanfkrane
اصطلاح آدم هفت خط برای افراد زیرک و باهوش که معمولا رند و مکار هم هستند، به کار می رود حال ببینم این عبارت از کجا آمده است.

در زمان ساسانیان در بزم های شاهانه، معمولا شراب در جام ها که از شاخ گاو یا بزکوهی و.. ساخته شده بود، ریخته می شد و چون این جام ها هیچ پایه ای نداشتند، مهمانان نمی توانستند جام های خود را پایین بگذارند ، چون امکان داشت محتویات آن روی زمین بریزد در نتیجه مجبور بودند جام را یکباره سر بکشند، اما برای اینکه کسی بیش از اندازۀ ظرفیت خود، باده گساری نکند و از سر مستی با حرکت یا گفتار خود، احترام مجلس شاهانه را از بین نبرد، هر کدام از مهمانان ، پیمانه ای مخصوص به خود داشتند که براساس میزان توانائی صاحب آن در باده گساری، خطی در داخل آن کشیده شده بوده که ساقی برای دارنده پیمانه فقط تا همان خط، شراب در پیمانه اش می ریخت . 

به مرور زمان تمامی پیمانه های شراب را با هفت خط، مشخص و درجه بندی شدند معمولا در مجالسی که پادشاه حضور داشت، میهمانان از سه تا شش خط شراب می نوشیدند . اما بودند افرادی که که به آنها «لوطی» گفته می شد که تا هفت خط را شراب می نوشیدند، بدون آنکه مست شوند. این افراد را «هفت خط» می نامیدند ، یعنی که آنها صاحب ظرفیت و زرنگ بوده و به رموز و فنون شرابخواری تسلط کامل داشتند. این اصطلاح به تدریج وارد فرهنگ عامه شد و برای افراد باهوش و زیرک مورد استفاده قرار گرفت.


#مثل
#حکایت
#جالب

@Roshanfkrane
🔥بکشید که خدا با ماست !

این سخن آن چه بر یاد می آورد ماندگار ترین دیالوگ از سناریوی فیلم نجات سرباز رایان است آن جا که فرمانده فریاد زد :

''بکشید که خدا با ماست !
سرباز جواب داد : اگر خدا با ماست کی با آن هاست که این چنین ما را لت و پار می کنند!''

این سخن انسان را به یاد آخرین حکایت مثنوی در پایان دفتر ششم می‌اندازد.

🔸در این داستان می‌خوانیم که مادری به فرزندش گفت: فرزندم، اگر شب در جایی تاریک و ترسناک مانند گورستان بودی و خیال غول بر تو هجوم آورد، ترس را از خود دور کن و بر آن غول حمله‌ور شو. حمله و نترسیدن تو، آن غول را فراری می‌کند. فرزند گفت: مادر، اگر آن غول هم مادری داشت و مادر او نیز همین سفارش را به او کرده باشد، حملۀ مرا با حمله‌ای دیگر پاسخ می‌دهد. آنگاه تکلیف چیست؟
آنچنان‌که گفت مادر، بچه را
گر خیالی آیدت در شب فرا
یا به گورستان و جای سهمگین
تو خیالی زشت بینی پر ز کین
دل قوی دار و بکن حمله بر او
او بگرداند ز تو در حال، رو
گفت کودک آن خیال دیووَش
گر بدو این گفته باشد مادرش
حمله آرم، افتد اندر گردنم
ز امر مادر، پس من آنگه چون کنم؟
تو همی گویی که مردانه بایست
آن خیال زشت را هم مادری است
🖌  دکتر #ع_پرویزی
#حکایت #مفهومی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیباترین داستان کوتاهی که در عمرم شنیده ام!

#داستانک #حکایت #جالب #انگیزشی

@Roshanfkrane
📝
یکی از بزرگان می‌گفت: خداوندا مرا از دوستان محفوظ بدار. پرسیدنش که سبب چیست؟
گفت: من خویش را از دشمن بپایم، اما از دوست پاییدن نتوانم.

#کشکول_شیخ_بهایی
#حکایت
#اندیشه
@Roshanfkrane