This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۶۲ سال پیش در روز اتحاد جماهیر شوروی بزرگترین سلاح هستهای جهان یعنی بمب تزار را آزمایش کرد قدرت انفجار این بمب حدود ۵۷ میلیون تن تی ان تی برآورد میشد برای مقایسه بد نیست بدانید قدرت بمب هستهای بر هیروشیما انداخته شد حدود ۱۳۰۰۰ تن تی ان تی بود قدرت تخریب بمب تزار شعاعی در حدود ۱۰۰ کلیومتر بود پرتاب این بمب با بمب افکن توپولوف ۹۵ صورت گرفته بود
#جالب #تاریخ #روسیه #بمب_اتمی
@Roshanfkrane
#جالب #تاریخ #روسیه #بمب_اتمی
@Roshanfkrane
کارآمدی بمب اتم احتمالی ما
یدالله_کریمی_پور
چندی پیش شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی ایالات متحده آمریکا در باره تصمیم جمهوریاسلامی به مذاکره نکردن با ایالاتمتحده چند گزاره برتر ارائه داد، که دو موردش بسیار تکان دهنده است:
۱- رفتن به دنبال بمب اتمی تنگنای امنیتی ایران را حل نمی کند؛
۲- حتی چنان چه جمهوریاسلامی چند بمب هم بسازد، باز توانایی پاسخگویی به حمله دوم را نخواهد داشت.
در فضای پیچیده و فرا دقیق جنگ هستهای، مفهوم «حمله دوم» حیاتی است. این استراتژی بازگو کننده توانایی یک کشور در انجام حمله تلافیجویانه پس از دریافت ضربه اول است. هدف استراتژیک حمله دوم جلوگیری و بازماندگی از حمله اول است. بنیاد دکترین حمله دوم بر ۶ پایه نهاده شده و اغلب دکترینی است که از سوی کشورهای برتر برگزیده می شود:
۱-توانایی بازماندگی
نخست آنکه حکومت باید ۱۰۰٪ مطمئن باشد که پس از حمله اول پابرجا مانده و توانایی پاسخ تلافی جویانه به حمله اول دشمن را داراست. چنین اطمینانی مستلزم وجود سیستمهای هشدار اولیه نسل پنجمی، پناهگاههای مستحکم برای همه شهروندان، پرسنل و تجهیزات و ارتباطات است؛
۲- سیستمهای پرتابی گوناگون
حکومت های گزیننده حمله دوم، در جهت افزایش توانایی بازدارندگی و بازماندگی، ناگزیرند دارای سیستمهای پرتابگر گوناگون و کارآمدی باشند. مانند موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBMs) زمین به زمین، موشکهای بالستیک آبی-خشکی (SLBMs) و انواع بمبافکنهای استراتژیک مانند B.2, F.22و... پراکندگی و استتار این سیستمها، توانایی نابودی آنها را در حمله اول کاهش می دهد؛
۳- دکترین هستهای
همان گونه که پیشتر آمد، کشورهای برتر دکترین «حمله دوم» را بر می گزینند. چنین گزینشی به رغم خطرات دریافت عواقب مهیب حمله اول، ناشی از اطمینان ۱۰۰٪ به بازماندگی ناشی از حمله اول است؛
۴-اطلاع از حمله اول
گرچه تشخیص دقیق کمتر از ۶۰ ثانیه ای از حمله اول برای انجام عملیات حمله دوم چالش محسوب می شود، ولی توانایی سیستمهای هشدار اولیه چنان است که از لحظه اقدام و پرتاب آگاهی کسب خواهد شد. زیرا در همین مدت ناچیز سیستم ها افزون بر هشدار باید قادر به تشخیص و تحلیل سریع نوع، حجم، ابعاد و اندازه مقابله به مثل باشند؛
۵- تصمیمگیری سریع
استراتژی حمله دوم به دلیل حیاتی بودن واکنش به حمله اول، نیازمند ساختارهای کارآمد و برتر فرماندهی و کنترل و توانایی ارزیابی سریع وضعیت است.
۶- پیامدهای پیشبینی ناپذیر
بهره گبری از تسلیحات هستهای، قرین است با پیامدهای پیشبینی ناپذیر و دوزخ گونه آخرالزمانی، به ویژه برای کشورهای شروع کننده.
به گمانتان جمهوری اسلامی از حد توانایی برخوردار است؟! آیا توانایی دستیازی بهحمله دوم را خواهد داشت؟
!#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
#بمب_اتمی
@Roshanfkrane
یدالله_کریمی_پور
چندی پیش شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی ایالات متحده آمریکا در باره تصمیم جمهوریاسلامی به مذاکره نکردن با ایالاتمتحده چند گزاره برتر ارائه داد، که دو موردش بسیار تکان دهنده است:
۱- رفتن به دنبال بمب اتمی تنگنای امنیتی ایران را حل نمی کند؛
۲- حتی چنان چه جمهوریاسلامی چند بمب هم بسازد، باز توانایی پاسخگویی به حمله دوم را نخواهد داشت.
در فضای پیچیده و فرا دقیق جنگ هستهای، مفهوم «حمله دوم» حیاتی است. این استراتژی بازگو کننده توانایی یک کشور در انجام حمله تلافیجویانه پس از دریافت ضربه اول است. هدف استراتژیک حمله دوم جلوگیری و بازماندگی از حمله اول است. بنیاد دکترین حمله دوم بر ۶ پایه نهاده شده و اغلب دکترینی است که از سوی کشورهای برتر برگزیده می شود:
۱-توانایی بازماندگی
نخست آنکه حکومت باید ۱۰۰٪ مطمئن باشد که پس از حمله اول پابرجا مانده و توانایی پاسخ تلافی جویانه به حمله اول دشمن را داراست. چنین اطمینانی مستلزم وجود سیستمهای هشدار اولیه نسل پنجمی، پناهگاههای مستحکم برای همه شهروندان، پرسنل و تجهیزات و ارتباطات است؛
۲- سیستمهای پرتابی گوناگون
حکومت های گزیننده حمله دوم، در جهت افزایش توانایی بازدارندگی و بازماندگی، ناگزیرند دارای سیستمهای پرتابگر گوناگون و کارآمدی باشند. مانند موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBMs) زمین به زمین، موشکهای بالستیک آبی-خشکی (SLBMs) و انواع بمبافکنهای استراتژیک مانند B.2, F.22و... پراکندگی و استتار این سیستمها، توانایی نابودی آنها را در حمله اول کاهش می دهد؛
۳- دکترین هستهای
همان گونه که پیشتر آمد، کشورهای برتر دکترین «حمله دوم» را بر می گزینند. چنین گزینشی به رغم خطرات دریافت عواقب مهیب حمله اول، ناشی از اطمینان ۱۰۰٪ به بازماندگی ناشی از حمله اول است؛
۴-اطلاع از حمله اول
گرچه تشخیص دقیق کمتر از ۶۰ ثانیه ای از حمله اول برای انجام عملیات حمله دوم چالش محسوب می شود، ولی توانایی سیستمهای هشدار اولیه چنان است که از لحظه اقدام و پرتاب آگاهی کسب خواهد شد. زیرا در همین مدت ناچیز سیستم ها افزون بر هشدار باید قادر به تشخیص و تحلیل سریع نوع، حجم، ابعاد و اندازه مقابله به مثل باشند؛
۵- تصمیمگیری سریع
استراتژی حمله دوم به دلیل حیاتی بودن واکنش به حمله اول، نیازمند ساختارهای کارآمد و برتر فرماندهی و کنترل و توانایی ارزیابی سریع وضعیت است.
۶- پیامدهای پیشبینی ناپذیر
بهره گبری از تسلیحات هستهای، قرین است با پیامدهای پیشبینی ناپذیر و دوزخ گونه آخرالزمانی، به ویژه برای کشورهای شروع کننده.
به گمانتان جمهوری اسلامی از حد توانایی برخوردار است؟! آیا توانایی دستیازی بهحمله دوم را خواهد داشت؟
!#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
#بمب_اتمی
@Roshanfkrane