روشنفکران
85.5K subscribers
50K photos
42K videos
2.39K files
6.96K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
لیلی زیر درخت انار نشست.
درخت انار عاشق شد،
گل داد سرخ سرخ...
گلها انار شدند ،
داغ داغ...
هر اناری هزار دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند ،
بی تاب بودند.
توی انار جا نمی شدند . 
انار کوچک بود.
دانه ها بی تابی کردند.
انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را خورد.
مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است ، کافی است انار دلت ترک بخورد.
لیلی نام تمام دختران زمین است....

#عرفان_نظرآهاری
#ادبیات
@Roshanfkrane
گلستان در گرگستان
کانال روشنفکران
می دانید این مردان که زنان را می ترسانند و این پسران که دختران را می زنند و این برادران که خواهرانشان را می کشند، از کجا آمده اند؟
این مردان و این پسران و این برادران از اقلیم بی عشقی آمده اند. از خانه های خالی از شعر و ترانه، از قحطی بوسه و آغوش آمده اند.
مادرانشان کودک همسرانی قربانی بوده اند که نطفه ای را به انزجار و به اجبار در زهدان خود پرورانده اند.
این پسران، میان خط و نشان و ترکه و توبیخِ هزار حرام و مکروه بزرگ شده اند.
آنها نوزادان مصیبت روزگار و تلخی ایامند.
کسی آنها را در گهواره های ناز ‌و نوازش نخوابانیده. گوششان صدایی موزون لالایی را نشنیده.
شب ها کسی برایشان قصه نگفته.
کسی صورتشان را در ‌گلاب شفقت نشسته.
کسی عسل دوستت دارم، بر لبانشان نچکانده.
کسی مرهم موسیقی بر تنهایی شان نگذاشته،
کسی جراحت زخم هایشان را با ابریشم ادبیات نبسته.

در خانه های توهین و اتاق های تحقیر بالیده اند.
در خانه های  ترس و تنبیه، در خانه های خشم و خشونت، دستور زبان عشق تدریس نمی شود.
آنها لهجه همدلی و الفبای لطافت را نیاموخته اند.
آنها انسانیت را بلد نیستند.

حالا دیگر دیر است، حالا آنها دندان های تیز دارند و چنگال های خونین. حالا هر زنی صیدی است که باید دریده شود.

من شاعرم  از سرزمین زیبایی و عشق می آیم، زورم به تیر و تفنگ و نفرت و خون نمی رسد.

مرا به گهواره ها ببرید، باید کارگاه گلستان را برای نوزادان برگزار کنم. باید سعدی را برای جنین های زاده نشده بخوانم. باید بوی گل را به نطفه های نبسته بیاموزم.

ای سعدی جان!
کاشکی می آمدی  و یادم می دادی در گرگستان چگونه از گلستان بگویم؟

#عرفان_نظرآهاری

#ارسالی #شعر #اجتماعی


@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
خدا به شیطان گفت:
لیلی را سجده کن.
شیطان غرور داشت.
سجده نکرد. گفت:
من از آتشم و لیلی از گِل است.

خدا گفت: سجده کن.
زیرا که من چنین میخواهم.
شیطان سجده نکرد.
سرکشی کرد و رانده شد
و کینه‌ی لیلی را به دل گرفت.

شیطان قسم خورد
تا لیلی را بی‌آبرو کند
و تا واپسین روز حیات،
فرصت خواست. خدا مهلتش داد.
امّا گفت: نمی‌توانی، هرگز نمی‌توانی.
لیلی دُردانهٔ من است.
قلبش چراغ من است
و دستش در دستان من.
گمراهی‌اش را نمی‌توانی
حتی تا واپسین روز حیات.

شیطان می‌داند لیلی همان است
که از فرشته بالاتر می‌رود.
می‌کوشد بال لیلی را زخمی کند.
عمریست شیطان گرداگرد لیلی می‌گردد.
دست‌هایش پر از حقارت و وسوسه است.
او بد نامی لیلی را میخواهد.
بهانهٔ بودنش تنها همین است.
میخواهد قصهٔ لیلی را به بیراهه بکشد.

نام لیلی، رنج شیطان است.
شیطان از انتشار لیلی می‌ترسد.
لیلی عشق است
و شیطان از عشق واهمه دارد...!

#عرفان_نظرآهاری

#ارسالی #عاشقانه #بانوان

@Roshanfkrane
💢 انشاهای ننوشته بسیاری دارید.
هرگز نوشتن ‌را کسی یادتان نداد.
هرگز کسی عطر کلمات را به شما نیاموخت.
هرگز کسی مزمزه کردن طعم کلمات در دهان روح را به شما نچشانید.
هرگز کسی کلمات را در چای صبح شما حل نکرد و‌ نگفت چطور می شود چای کلمات نوشید و سرمست شد.
هرگز کسی نبود که کلمات را روی تنهایی تان بگذارد، یا روی جراحت بی کسی تان.
شما نسل بی کلمه اید، شما را میان سلول های هول انگیز و مربع های سیاه چهار جوابی زندانی کردند، زندگی تان تستی بود، زندگی تان چهار جوابی بود و گریختن از این چهار جوابی ناممکن. شما ناگزیر بودید از سلول الف تا سلول های ب و جیم و دال وحشت زده بدوید و از همدیگر سبقت بگیرید و سرانجام هر که زودتر سلولش را سیاه می کرد، برنده بود.
شما رهایی میان کلمات را ندیدید شما در چمنزار جملات و دشت‌های بی کران جملات نرقصیده اید.
هیچکس به شما  اجازه نداد در اقیانوس واژه ها غرق شوید و در آسمان کلمات رها باشید.
شما گروگان افعال امری و جملات دستوری بودید.
اکنون اما شما از بی شمار کلماتِ در بند و از بی شمار زندانیان قاموس جغرافیا و لغتنامه تاریخ سه کلمه را نجات داده اید.
حالا بروید با همین سه کلمه جمله بسازید. حالا بروید با همین این سه کلمه انشا بنویسید، حالا بروید همین  سه کلمه را بیاموزید.

حالا مدرسه ای داریم به بزرگی ایران و میلیون ها میلیون دانش آموزِ از درس جامانده، از عشق جامانده، از عمر جامانده، از معنا جا مانده.
ما به جز تاریخ آموزگاری نداریم.

دانش آموزان عزیز!
بنویسید: زن، زندگی، آزادی
با زن، زندگی، آزادی جمله بسازید.
از  زن، زندگی، آزادی انشا بنویسید.
زن، زندگی، آزادی را حفظ کنید، یاد بگیرید، بفهمید.

#عرفان_نظرآهاری
#زن_زندگی_آزادی

@Roshanfkrane
دشمنت را درک کن تا از او قوی تر باشی


کینه کینه می آورد؛ خشم خشم می آورد و نفرت نفرت می زاید.
اگر حافظ تفسیر « مروت و مدارا» را آسایش دو گیتی می دانست، نخواست که فقط بیتی گفته باشد لا به لای هزاران هزار بیت بلکه خواست فلسفه ای را به ما گوشزد کند که فهمیدنش و عمل کردن به آن عمری مجاهدت می خواهد و تمرین . فهمیدن این بیت آسان نیست؛ چه رسد به عمل کردن به آن.

برای اینکه از خشم خود بکاهی ناگزیری که از چشم دیگران هم به جهان نگاه کنی. از چشم همان کسانی که از آنها متنفری.
اگر می خواهی قصه جهان را بفهمی ناچاری که روایت های دیگران را هم بشنوی، قصه ای که تنها راویش تو باشی منصفانه نخواهد بود.
برای تماشای زندگی با همه بزرگیش باید از خانه ات از کوچه ات از شهرت از سرزمینت از زمانه ات بیرون بیایی و جایی بالاتر و دورتر از خودت بایستی و تماشا کنی تا از کج فهمی و تعصب هایت کمی فقط کمی کاسته شود.

من با شما تمرین مروت و مدار می کنم در جامعه ای که خشونت در لابه لای سلول های آدم هایش لانه کرده است، اگر از این مسیر نرویم، اگر اینها را با هم تمرین نکنیم، سرنوشتشان همان خواهد شد که در مناطق دیگر خاورمیانه شد ، برادر کشی و مخالف کشی و قبیله کشی و دشمن کشی.


دشمنت را درک کن، تا در نقطه ای بالاتر از دشمنی اش ایستاده باشی. جنگیدن تو را ضعیف می کند، اما فهمیدن است که قدرت می آورد. دشمنت را بفهم تا از او قوی تر باشی.


#اجتماعی ‍ ‍ #عرفان_نظرآهاری

@Roshanfkrane
روز طبیعت بر تمام ایرانیان مبارک باد



سیزدهم فروردین: روز گناهان کبیره!

هر زباله، یک گناه است. با هر زباله که می سازیم گناهی مرتکب می شویم. گناهانمان را در کوه و‌ جنگل و دشت و دمن می ریزم. در کوچه و خیابان و رودخانه و جویخانه.
گناهانمان را می ریزیم در حلق پرندگان در نَفَس آسمان.
گناهانمان را می پاشیم به صورتِ مادرمان زمین و سیلی می زنیم به شفقتِ خاک و به مهربانیِ آب.
🌱
ما به جهنم نمی رویم ما خودمان دوزخیم.
گناهانمان دست و‌ پایمان را گرفته،‌ وبال گردنمان شده است، وبالِ همه چیز.
زندگیِ ما شکنجه ای است برای بی پناهترین و معصوم ترین آفریدگان خدا.

به پشت سرت نگاه کن! ببین چقدر نفرینِ گیاه و پرنده و آب و خاک پشتمان است.
عاق والدینمان، عاق زمین و آسمان، ما را گرفته است...
🌱
سیزدهم فروردین، روز گناهان کبیره ما ایرانیان است.
تو اما در آن روز گناه نکن!
تو اما گناهی را از زمین بردار!
تو می دانی که نیکوکاران به بهشت نمی روند، نیکوکاران بهشت را می سازند.
حتی در جهنم و حتی در میان جماعت دوزخیان تو یک نفر بهشت باش!

✍️#عرفان_نظرآهاری
🌱#تو_یک_نفر_بهشت_باش

@Roshanfkrane
◾️هنرمند از پای در آمد

وقتی تیر به چشم کسی می خورد هنرمند در خانه اش نابینا می شود.
وقتی دخترک در مدرسه مسموم می شود، هنرمند در اتاقش بالا می آورد.
وقتی رنگین کمان پسرک می شکند و قایقش سوراخ می شود، هنرمند در اشک های خودش غرق می شود.
وقتی موهای دختر را می کشند تا او را به بهشت ببرند، هنرمند تمام مسیر جهنم را می دود تا آب ببرد ‌و تا آتش را خاموش کند.
وقتی این جوان و آن جوان از پشت بام می افتد! هنرمند نیز از زندگی می افتد.

وقتی هنر خوار شد، جادویی ارجمند،
وقتی نهان راستی، آشکارا گزند،
وقتی نهان گشت کردار فرزانگان و پراکنده شد کام دیوانگان،
یعنی هنرمند به مرگ خود خواسته نمرده است یعنی هنرمند سرانجام از پای در آمد.
هنرمند کشته شد.

✍️#عرفان_نظرآهاری

#هنرمندان #اجتماعی

@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📍من
دختری نیستم با گوشواره های مروارید. به گوشواره هایم خیره نشوید. به گوش هایم نگاه کنید به صدایی که قرن هاست در آن می پیچد.

دختری نیستم با لبخندی معمایی، بر دیوار موزه تان. میخکوبم‌ نکنید، زبان بسته و‌ خاموش. به تماشای لبخندم نیایید. اگر می آیید پس کلماتم را بشنوید.

گمان نکنید که جمجمه ام، کاسه ای خالی است. من این کاسه سر را از شوربای شما پر نمی کنم. ذهنم، بشقاب باورهای شما نیست و تنم تخته بندِ تصورتان.

من می اندیشم. من انتخاب می کنم. من می سازم. من می آفرینم.
من، من، من …زن

این زن که منم در قاب های کوچک شما نمی گنجد…

#عرفان_نظرآهاری

گروه موسیقی #فولکلور_هما تقدیم
می کند

اجرای قطعه‌ی کردی «سنگی هواران»

#موسیقی

@Roshanfkrane
🌀 خدا را آزاد کنید

ماجرا فقط نجات باغ و بستان و کوه و دریاچه و هوا و زمین از دست زمین خواران و کوه خواران و دریاخواران نیست؛ ماجرای نجات خدا از دست گروگانگیران است.
آیا شما هم ناله های خدا را می شنوید؟ که می گوید: مرا از دست این همه ریا و نفاق و دروغ و سالوس و تظاهر نجات دهید!

آیا می شنوید؟ آن صدایی را که به زمزمه می گوید: آی مردم، ای مومنان پیدا و‌ پنهان یاری ام کنید! من مسجد نمی خواهم، من می خواهم به قلب های شما برگردم، به خانه های ساده تان، به زندگی های بی آلایشتان، اینها نمی گذارند! مرا در آجر و سیمان و سنگ و آهن زندانی کرده اند!
اینها مرا به اسارت گرفته اند، اینها مرا می فروشند!
نگذارید، نگذارید، نگذارید.

خدا را آزاد کنید، تا عشق و زیبایی و ایمان هم آزاد شود…

✍️#عرفان_نظرآهاری
خدا را آزاد کنید
نه به تظاهر و ریا و سالوس
طبیعت مسجد
ماست
#ارسالی #اندیشه
@Roshanfkrane
از کجا آمده اند؟

#عرفان_نظرآهاری

می دانید این مردان که زنان را می ترسانند و این پسران که دختران را می زنند و این برادران که خواهرانشان را می کشند، از کجا آمده اند؟
این مردان و این پسران و این برادران از اقلیم بی عشقی آمده اند. از خانه های خالی از شعر و ترانه، از قحطی بوسه و آغوش آمده اند.

مادرانشان کودک همسرانی قربانی بوده اند که نطفه ای را به انزجار و به اجبار در زهدان خود پرورانده اند.
این پسران، میان خط و نشان و ترکه و توبیخِ هزار حرام و مکروه بزرگ شده اند.
آنها نوزادان مصیبت روزگار و تلخی ایامند.
کسی آنها را در گهواره های ناز ‌و نوازش نخوابانیده. گوششان صدایی موزون لالایی را نشنیده.
شب ها کسی برایشان قصه نگفته.
کسی صورتشان را در ‌گلاب شفقت نشسته.
کسی عسل دوستت دارم، بر لبانشان نچکانده.
کسی مرهم موسیقی بر تنهایی شان نگذاشته،
کسی جراحت زخم هایشان را با ابریشم ادبیات نبسته.

در خانه های توهین و اتاق های تحقیر بالیده اند.
در خانه های  ترس و تنبیه، در خانه های خشم و خشونت، دستور زبان عشق تدریس نمی شود.
آنها لهجه همدلی و الفبای لطافت را نیاموخته اند.
آنها انسانیت را بلد نیستند.

حالا دیگر دیر است، حالا آنها دندان های تیز دارند و چنگال های خونین. حالا هر زنی صیدی است که باید دریده شود.

من شاعرم  از سرزمین زیبایی و عشق می آیم، زورم به تیر و تفنگ و نفرت و خون نمی رسد.

مرا به گهواره ها ببرید، باید کارگاه گلستان را برای نوزادان برگزار کنم. باید سعدی را برای جنین های زاده نشده بخوانم. باید بوی گل را به نطفه های نبسته بیاموزم.

ای سعدی جان!
کاشکی می آمدی  و یادم می دادی در گرگستان چگونه از گلستان بگویم

#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #مذهبی #اندیشه
@Roshanfkrane
☀️ مبارزه ای به نام زندگی

در روزگاری به سر می بریم که زندگی جرم است. اینجا که ماییم هر آیین نامه و هر بخش نامه ای، هر روز ما را به مردن بیشتر مجبور می کند. اگر کسی قدری دست از پا خطا کند و سرانگشتش به دامان زندگی بخورد، او را هر جا که باشد, پیدا می کنند و سرش را به سنگ سیاه افسردگی می کوبند، آنقدر تا بفهمد تنها امر مباح مرگ است.
روز مرّگی و ماه مردگی رسم است. قوانین ما را به قاعده مردگان می نویسند. ما زندگانی هراسانیم، زیرا از هر طرف که برویم، یا قانونی را زیر پا گذاشته ایم، یا هنجاری را شکسته ایم، یا گناهی را مرتکب شده ایم.
خدایی داریم که هر آن التماسمان می کند: نجاتم دهید، نجاتم دهید، نجاتم دهید. مرا از زنجیرهای افراط رها کنید، مرا به خانه هایتان ببرید، به قلب هایتان.

هیچ کفری بالاتر از کفران زندگی نیست و هیچ گناهی بزرگ‌تر از انکار انسان.

اینک در این هوای خموده و خسته میان این همه فرسودگی و فسردگی تنها راه، پای فشردن بر جاده زندگی است. پس هر قدر که می توانید، هر جا که می توانید و هر دم که ممکن است به هر بهانه زندگی کنید.
هم اندوهان! زنده بمانید، زنده بمانید، زنده بمانید…

✍️#عرفان_نظرآهاری
#مبارزه_ای_به_نام_زندگی
#نه_به_قوانین_مردگی

#ارسال #اجتماعی #درد
@Roshanfkrane

https://www.youtube.com/@ErfanNazaraharii