ما مردمان خاور ميانه ايم...
بعضی هايمان در جنگ كشته می شويم،
بعضی در زندان...
بعضی هايمان در جاده می ميريم،
بعضی در دريا،
حتی بلندترين كوه ها هم
انتقام تنهايی شان را از ما می گيرند،
چرا كه ما شغل مان "مُردن" است.

تسلیت به خانواده‌های سوگوار 🖤


#تسلیت

@Roshanfkrane

🔺 امیدها زیر خاکِ
#بی_مسئولیتی

◀️. روزنامه #قانون، چهارشنبه ۵ دی..
#دانشجو
#تسلیت
@Roshanfkrane

🎋 ایران
◼️ #تسلیت
درگذشت تنی چند از هموطنانمان در #حادثه وقوع #سیل در مناطقِ مختلف میهنمان را بخصوص به :
#شیرازی_های عزیز صمیمانه تسلیت عرض می نماییم🖤🥀

@Roshanfkrane

استاد #ابوالحسن_خوشرو خواننده و نوازنده موسیقی مازندرانی در سن ۷۲ سالگی درگذشت.
از این هنرمند ده‌ها قطعه و آلبوم موسیقی به جای مانده و از او به عنوان «نماد موسیقی مازندران» یاد شده است.

#تسلیت

#خبر #هنر

@Roshanfkrane

🖤 دومین پرستار گیلانی جان باخت😢

غلامرضا وثوقی کیا همکار باسابقه شاغل در بیمارستان های آریا و پورسینای #رشت، ساعتی قبل بر اثر ابتلا به ویروس #کرونا، جان خود را از دست داد.روحش شاد

#تسلیت

@Roshanfkrane

‍ لعنت به این آوار
من زیرِ آوارم ..


#تسلیت_خوزستان
#محسن_چاوشی
#موسیقی
@Roshanfkrane

آن سوی پرچین، کنار دشت دیلُم،
اندوه هر شب جوانه می‌زند ،
گوئی ساقه ی عریان درخت را غریبانه به آغوش میکشد،
و از مستی دیوانه وار
آواز سر میدهد.

✍#طاهره_باقری_اردکانی
📚#دلتنگی_tara
#مناسبت #تسلیت
#داریوش_مهرجویی
#موسیقی


@Roshanfkrane

پدر در تکاپوی لقمه نانی بخور و نمیر
و مادر، نداشته هامان را فراموش و براندک داشته هامان شعر قناعت میخواند،
و گرسنگی ، بیدادگری که سر از پا نمیشناخت،
و تیغه ی بیدادش را کماکان صیقل میدادو تیز میکرد
پیکر نحیف مادر را نظاره ؛
و با قاب خنده از خانه ی ما دور میشد،

و من این میان مانده بودم،ایمان را به نداشتن، نخوردن عادت دهم
و یا
پیکر نحیف مادر را با صبر آشتی

✍#طاهره_باقری_اردکانی
📚#دلتنگی_tara
#تسلیت معدن کاوان #طبس
#موسیقی

@Roshanfkrane

در این کلیپ یکی از بستگان معدنچی ها فاش می کند که روز حادثه، معدنچی ها هشدار داده بودند که آنجا بوی گاز هست، گفتند اگر نمی توانید تسویه کنید.

#طبس #معدن #تسلیت


#اجتماعی #انتقادات

@Roshanfkrane

پدر در تکاپوی لقمه نانی بخور و نمیر
و مادر، نداشته هامان را فراموش و براندک داشته هامان شعر قناعت میخواند،
و گرسنگی ، بیدادگری که سر از پا نمیشناخت،
و تیغه ی بیدادش را کماکان صیقل میدادو تیز میکرد
پیکر نحیف مادر را نظاره ؛
و با قاب خنده از خانه ی ما دور میشد،

و من این میان مانده بودم،ایمان را به نداشتن، نخوردن عادت دهم
و یا
پیکر نحیف مادر را با صبر، آشتی

✍#طاهره_باقری_اردکانی
📚#دلتنگی_tara
🎙#مهرآوا
#تسلیت معدن کاوان #طبس

هفت روز گذشت و صدایت نیامد..
@Roshanfkrane