روشنفکران
82K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
یک توريست ايتاليايي با انتشار اين عكس در تخت جمشيد #شيراز در صفحه مجازي خود نوشت:

ايران روح من را به پرواز در مي آورد😍🇮🇷
تمام ايران را بايد ديد

#گردشگری
#باستان
@Roshanfkrane
🏴 نصب بنر #اعتصاب رانندگان شيرازی؛ پيشواز رانندگان برای اعتصاب در پايانه #شيراز
#اعتصابات
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🌍 #جهان

🎋 #ایران -27نوامبر1770 -پاسخ #كريم_خان_زند، چهره برجسته تاريخ ايرانيان، به خواست روسيه

#کریم_خان_زند رئيس طايفه #زند از مردم «لُر بختياري»

✍️ بيست و هفتم نوامبر سال 1770 ميلادي #كريم_خان_زند، وكيل ايرانيان، در عمارتي در #شيراز كه امروز «موزه پارس» ناميده مي شود، فرستاده روسيه را پذيرفت كه رنج سفر دو هزار و پانصد كيلومتري از سن پترزبورگ تا #شيراز را بر خود هموار كرده بود تا پيام تزار روسيه را به فرمانرواي ايران برساند.

سفير تزار خبر پيروزي روسيه بر عثماني را در جنگ دريايي به اطلاع #خان رسانيد و تمايل تزار را به داشتن روابط دوستانه و اتحاد با وي اعلام داشت.

فرستاده تزار انتظار داشت كه كريم خان كه دوبار باعثماني بر سر بصره جنگيده بود از شنيدن خبر شكست دريايي عثماني خرسند شود كه كريم خان ابرو در هم كشيد و خطاب به سفير تزار گفت :

كه شكست ملتِ ديگر ما را شاد نمي كند و سفير تزار (طبق نوشته هاي به جاي مانده از او، به قلم خودش) شوكه شد و بعدا به تزار گزارش داد كه اتحاد با كريم خان را برضد عثماني فراموش كند و اضافه كرده بود كه #كريم_خان با همه رهبراني كه ديده، درباره آنان شنيده و در كتب تاريخ خوانده است #فرق دارد،
زيرا كه خودش را يك #تبعه_عادي مانند ساير مردم مي داند، مردي است به غايت #فروتن و بدون هرگونه اِفاده؛
رفتارش هم ديپلماتيك نيست و ديدار با او تشريفات ندارد.

بايد دانست كه كريم خان در هر دو جنگ خود با عثماني بر سر بصره پيروز شده بود.
وي علاوه بر دور ساختن عثماني از منطقه بصره، هلندي ها را هم از خارك و جزاير اطراف آن اخراج كرده بود.

كريم خان كه از پذيرفتن عنوان #شاهي و تاسيس #سلسله اجتناب مي كرد نسبت به امنيت #خليج_فارس و #خوزستان حساس بود.

#مورخان اروپايي كريم خان را مردي عادل و منصف و يك ايراني فوق العاده و شخصيتي منحصر به فرد در تاريخ توصيف كرده و درباره اش به نقل از ديپلماتهاي اروپايي و ميسيون هاي مسيحي نوشته اند:

كريم خان كه از يك نژاد خالص ايراني (لر) بود از ديدن شادي مردم شاد مي شد و براي شاد كردن شيرازي ها از جيب خودش (نه از خزانه عمومي) به نوازندگان پول مي داد كه در ميدان هاي شهر ساز بزنند

و اگر فرصتي به دست مي آورد درطباخي هاي عمومي در كنار مردم عادي غذا صرف مي كرد و با شنيدن گفتگوي آنان با يكديگر از دشواري ها آگاه مي شد و اين مسائل را حل مي كرد.

به نوشته #منشي كريم خان، به باور نماينده ايرانيان (كريم خان) مسائل كوچكند كه گاهي دفعتا چنان بزرگ مي شوند كه دودماني را منقرض مي كنند.

✔️ #كريم خان كه رئيس طايفه زند از مردم «لُر ـ بختياري» و يكي از ژنرالهاي ارتش #نادرشاه بود؛ پس از قتل نادر (دهم ژوئن 1747 در يك كودتاي نظامي در قوچان)، در سخت ترين شرايط تصميم گرفت مانع از هم گسيختگي ايران شود؛

زيرا كه پس از كودتا، هر ژنرال در يك منطقه از كشور پرچم خودمختاري برافراشته بود.
از جمله ژنرال احمدخاني دراني در قندهار.

در اين هرج و مرج، كريم خان با ده سال تلاش يكايك اين مدعيان را سركوب و يا غير فعال كرد، ولي پس از هر پيروزي، مغلوبين را مورد بخشودگي قرار داد و دشمنان مقتولش را با احترام و تشريفات مرسوم دفن كرد و با اين كه بناي #كاخ_گلستان را در تهران آغاز كرده بود،
شهر #شيراز را پايتخت كشور قرار داد تا بازگشتي به عهد باستان و در مجاورت #تخت_جمشيد باشد.

وي با ايجاد يك نظام اداري ـ قضايي كارآمد آرامشي را به ايران بازگردانيد كه قرنها روي آن را به خود نديده بود.

#كريم_خان در طول 30 سال زمامداري اش به عمران و آباداني فراوان دست زد.

تجارت را تشويق و ماليات #كارگران و كشاورزان را لغو كرد.

درشيراز بناهاي متعدد از جمله مسجد و بازار وكيل را ساخت. حافظيه و آرامگاه سعدي از كارهاي اوست.
وي در #كرمان نيز دست به عمران زد و بازسازي مسجد جامع #مظفريه از يادگارهاي اوست و به همين سبب كرماني ها #لطفعلي خان نوه وي را در روزهاي سخت در پناه خود قرار دادند كه گرفتار شقاوت و بيرحمي دشمن او #آغامحمدخان_قاجار شدند و ....

#تاریخ
@Roshanfkrane
🎋 #ایران
-9 دسامبر1292 - سالگرد درگذشت #سعدی_شیرازی

✍️به نوشته قريب به اتفاق كرونيكلر ها، مشرف الدين مصلح ابن عبدالله #سعدي_شيرازي نهم دسامبر سال 1292 ميلادي در زادگاه خود شهر باستاني #شيراز وفات يافته است.

يكي دو تن ديگر درگذشت #سعدي را سال 1290 ميلادي ذكر كرده و نوشته اند كه وي بسال 1210 ميلادي در #شيراز به دنيا آمده بود.

او كه درنوجواني #شيراز را براي ادامه تحصيل در نظاميه بغداد (دانشكده اي كه خواجه نظام الملك توسي ساخته بود) ترك كرده بود تا سال 1256 (46 سالگي) به زادگاه خود بازنگشت

#سعدي كه اين نام او از اسم #سعد_ابن_زنگي حكمران وقت فارس گرفته شده است در سال 1257 #بوستان و سال بعد #گلستان را به پايان رسانيد.

نظم و نثر سعدي كه تا آن زمان چنين سبك و روشي سابقه نداشت فصاحت زبان فارسي را به اعلا درجه رسانيد.
اين استاد سخن فارسي نثري روان و شيرين دارد. حكايات و ابيات سعدي آكنده از پند و اندرز براي اصلاح مردمان است.

✔️سعدي يك #انساندوست واقعي و كامل بود. درباره انساندوستي او، ذكر اين #شعر كافي است:

بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
وي همچنين گويد:

اگر پادشاهست، وگر پينه دوز چو خفتند، گردد شبِ ; هر دو روز
🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
🎋 #ایران -24 دسامبر 1765 كريمخان زند امپراطور هند را كه به انگلستان امتياز داده بود #تقبيح كرد
براي #كريمخان_زند « #خليج_فارس » در اولويّت قرار داشت

✍️ 24 دسامبر سال 1765 ميلادي كريم خان زند رئيس وقت كشور ايران در دفتر كار خود در #شيراز (موزه پارس امروز) به منشي اش گفت كه نامه اي به «شاه عالم» امپراطور هند بنويسد و اين اقدام اورا كه به انگليسي ها امتياز و اختيار داده است تقبيح و محكوم كند.

بنويسد كه اجازهِ داد و ستد در بندر؛ بله، ولي امتياز و اختيار؛ نه.

كريمخان به منشي اش تاكيد كرده بود كه نامه همان روز بايد به مُهر و امضاي او برسد و ارسال شود.
در آن روز كريم خان خشمگين به نظر مي آمد، كه در او اين حالت به ندرت ديده مي شد.

«شاه عالم» امپراطور وقت هند به كمپاني هند شرقي انگلستان در منطقه بنگال اختيارات ديواني (اداري ــ حكومتي) و امتياز كشت خشخاش و توليد ترياك و حقوق ديگر داده بود.
كريمخان كه نظر به گسترش بازرگاني خارجي داشت دو سال پيش از آن (سال 1763 ) به بازرگانان انگلیسي اجازه داده بود كه در #بوشهر ـ به كار داد و ستد مال التجاره بپردازند.

✔️ كريمخان كه از سال 1749 تا 1779 بدون اينكه اجازه دهد عنوان شاه بر او بگذارند بر ايران حكومت كرد براي #خليج_فارس و جزاير آن و امور مربوط، اولويت قائل بود.
وي اخراج هلندي ها به سركردگي «كتيپ هاوزن» از خارك، به زنجير كشيدن شيخ سلمان بني كعب، تصرف بصره در سالهاي 1773 و 1775 و ... را در همين راستا انجام داد.

كريمخان با اينكه قول امضاي يك پيمان امنيت مشترك با روسيه را به اين دولت داده بود، از تنظيم پيمان شانه خالي كرد، زيرا مي ترسيد كه پس از مرگ او، روس ها از مفاد پيمان سوء استفاده كنند.

#كريمخان كه يكي از ژنرال هاي نادرشاه و يك #پارس_اصيل از طايفه زند قبيله «لُر ــ بختياري» بود در پي قتل نادر در توطئه دهم ژوئن سال 1747 در فتح آباد قوچان، با يك رشته جنگ با ژنرالهايي كه قصد تجزيه کشور را داشتند و جانفشاني هاي ديگر مانع اين عمل شد و يكپارچگي ايران را حفظ كرد و سپس دست به آباداني فراوان زد.
وي هيچيك از مغلوبان را مجازات نكرد و دشمناني را كه درجنگ مقتول مي شدند با تشريفات رسمي و عزاداري كامل به خاك مي سپرد.
🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
نام من « #تهران » است

🎋🌸🌹
نام من « تهران » است
دخترِتشنهٌ من « آبادان»
-چهره‌اش سوخته از داغيِ فقر-
سطل آبي در دست
با گلويش، تن بغضي مجروح
روي سطح عطش خشك
بخون غلطيده‌.

دختر ديگرِ من « #شيراز » است
طفلك نازمن اي واي خدا!، دختركم !!
كه درآن پيرهن گلدارش
بوي گلهاي بهاري مي‌داد،
زرد و مجروح و ضعيف
تبِ داغي دارد!!

نام من « تهران » است.
پسرانم، پهلوانانم! كرمانشاه،
مهاباد اروميهٌ گْرد
پاي چوبهٌ اعدام
تيرباران شده‌اند.
خشم،
در چشم پرازخونشدهٌ خواهر شيرم، قزوين
به شفق مي‌ماند.
كودكانش را در پيش دوچشمانش، پرپركردند.
جگر پيرانشهر از داغ برادرهايش خون شده است. و عموهاي كهنسالم
تربت و زابل ويزد،
پيرمرداني هستند
پراز خشم و خروش
هرزمان برمي‌خيزند،
سنگ نفريني برمي‌دارند
و مي‌اندازند سوي آن گرگ‌صفتها
كه به تن پوستِ چوپان،
دور بزغالهٌ بي‌شير وعلف،
دور پرچينك آن مرزعهٌ كوچكشان
دور آن سفرهٌ بي‌نان و پنير و خربزه‌شان مي‌چرخند.

و دگر خواهرِمن.......#اصفهان زيبا
كه زِ هر انگشتش
ه(نري مي‌ريخت
برقالي وبر پرده و بر كاشي گلدارِ شبستانم،
به كنيزي مجبورشد‌ست.

آن يكي دخترِمن #كرمان را
سر بازار فروش انسان
آنسوي شوري اشك عُمان
دستِ دلالِ چپاولگرِ پست ؛
مي‌فروشد به #دلار!

نام من تهران است.
دايي‌ام! تبريزخان، شيرمردي است دلير که برادرهايش را برجرثقيل
درخيابانها چرخاندند.
دير خشم است ولي، زيرِ زمين، سرِپُري دارد
با لولهٌ طولاني و پرآتش و دود!
كه ز سرداران مانده‌ست بجا.
عاقبت ، مي‌دانم سرپُر تبريزخان
بِرنوِ تنگستانم از خاك برون مي‌آيد.

آي...... سفله‌دزدان رياكار كثيف!!
آي دجّالِ چپاولگرِ پست! آي بازار چپاولگرِ نفت! آي بازار فروش انسان!

آي غارتگرِ چون كرگدنِ پوزه به خون!
دخترم مُرد زبس خون قي كرد!
و برادرهايم، مشهد و رشت و اراك....
همگي بردار شدند.

معني حرف مرا مي‌فهميد؟!
بشكند آن مچ دستان پليدي كه عيان
دست جلاد مرا مي‌فشرَد!
عاقبت مي‌شكنيمش ! آري!!
تومپندار كه ايلام غيور
زير خاك مزرعه‌مان دفن شده‌ست!

پسراني دارم ! همچو ايلام دلاور چون شير
خرم آبادِ سلحشور.
قهرماني بود ايلام!!

چشم دنيا را ازتحسين خيره نديديد مگر؟
نام من تهران است.
زير خط لعنتي فقر ومرض
وستونهاي نكبتِ اين خانهٌ سرد
درحصارِ زندان واراين خانه

-چارديواري بيكاري وبيماري وسركوبي ودرد- خانوادهٌ عصياني ما منتظر است.

بازويي دارم سخت!
مشت كوبندهٌ ظالم كوبي
قدرت هرچه يل و گُرد و دلير
جمع آورده بخود.

به صداهاي مهيبي،
هرشب پتك مي‌كوبد بر كاخ ستم، مي‌شنويد؟
خانوادهٌ عصياني ما منتظر است!!
به نجاتي كه صدايش مي‌آيد از همه جا
به اميدي كه درخشيده درين ديدهٌ ما.
خانوادهٌ عصياني ما منتظر است!!
عاقبت كوچه پراز غلغلهٌ شورش ما خواهد شد.
#م_شوق
@Roshanfkrane