روشنفکران
82K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.91K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
‌ از من تا من؛

یاداشتی از #حسام_محمدی در روزنامه #آفتاب_یزد


از آنچه که اروین گافمن در نظریه نمایشی خود مطرح میکند و کنشگران اجتماعی را اساساً به بازیگرانی تشبیه میکند که همواره بر روی صحنه ها، در حال ایفای نقش اند، تا آنچه که امروز ما در جامعه خود شاهد آنیم، همخوانی مضاعفی وجود دارد. گافمن جامعه را به صحنه تئاتری تشبیه میکند که در آن کنشگران و مخاطبان ایشان به اجراهای تئاتری و نمایشی می پردازند، که اینچنین وضعیتی کنشگران را به رعایت اصول و قواعدی مقید میکند که در ارتباطات اجتماعی افراد موثر و کارگزار است. در این منظر هر برخورد اجتماعی یک اجرا قلمداد شده و کنشگران بنا به شرایطی که در آن قرار دارند به ایفای نقش های خود می پردازند.
اما آنچه که ما امروز در جامعه خود با آن مواجهیم نه شرایطی بهنجار و معمولی در همان شکلی که گافمن تصویر میکند، بلکه اساساً روایتی از جامعه ای آنومیک ارائه میدهد، که در آستانه بحرانی به غایت خطرناک قرار گرفته است. در دهه های اخیر مدیریت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به نحوی عمل کرده است که جامعه ایرانی را به سمت ریاکاری اجتماعی سوق داده است. ریاکاری و انشقاق میان جلوی صحنه و پشت صحنه کنشگران اجتماعی در ایران ریشه های ساختاری داشته و چیدمان صحنه ها به دلیل عدم استقرار نظام شایسته سالار همواره به صورتی بوده که افراد به منظور کسب جایگاه مجبور به فاصله گرفتن از خود واقعیشان بوده اند.
ساختارهای اجتماعی در کشور ما در دهه های گذشته به دلیل عدم انطباق با چارچوبهای مبتنی بر عقلانیت جمعی و همچنین استقرار یک نظام ناکارآمد در زمینه سلسه مراتب اجتماعی سبب شده تا تظاهر، دروغ، دورویی و ریاکاری اجتماعی را به بخشی لاینفک از رفتارهای روزمره کنشگران ایرانی بدل نماید. این ساختارها با تاکید بر یکپارچه سازی های دروغین و غالباً ظاهری، سعی در ارائه وجهی همسویانه و منسجم به جامعه ایرانی داشته و در سالیان اخیر فضای اجتماعی را به فضایی آلوده، مبهم و هاله دار بدل نموده است.
بارزترین وجه جامعه امروز ما کنشگران نقابداری هستند که دائماً بین تکه های ناهمسان هویتی خود جابه جا می شوند و در مناسبات اجتماعی مختلف به جای آنکه با خود واقعیشان ظاهر شوند، با همان شمایلی ظاهر میشوند که آن موقعیت خاص می طلبد، به عبارت دیگر موقعیت ها تنها به دلیل آنکه برخی قواعد ایدئولوژیکی و متعصبانه ای خاصی را برای به بازی گرفتن کنشگران در نظر گرفته اند، فضا را به سمت ریاکاری و دورویی به پیش می برند. بدل شدن ریاکاری به یک روش متداول و مطمئن در سطح جامعه بیش از هرچیزی نشان از سقوط بنیان های اخلاقی و ارزشی جامعه داشته و پایه های اعتماد متقابل را بیش از پیش متزلزل می نماید.
نظام مند شدن ریاکاری و دورویی و فاصله افتادن میان آنچه که نمایش میدهیم با آنچه که در واقعیت امر هستیم، سبب میشود تا تمام سازوکارهای اجتماعی با چالشی اساسی مواجه شوند. این وضعیت و آنچه که اساساً از آن تحت عنوان فروپاشی نظام اخلاقی جامعه سخن می گوییم، شکل گیری یک همبستگی اجتماعی حقیقی در جامعه و نیل به یک هویت یکپارچه اجتماعی را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته است. برخی تضادهای هنجاری و عدم همسویی میان انتظارات و واقعیت ها سبب نهادینه شدن ریاکاری در تار و پود جامعه ما شده و این وضعیت است که اعتماد و یکپارچگی اجتماعی را از بین می برد و جامعه را دچار تزلزل و عدم ثبات می نماید. بسیاری از سازمانها و نهادهای اجتماعی، از طریق ریاکاری و کتمان حقیقت معمولا به شکل تصنعی، رفتارها و ارزش های انباشته ای را خلق میکنند که انباشت تصنعی ارزشها هم موقعیت افراد و هم موقعیت گروه ها را دچار تزلزل و بدبینی می نماید.
برون رفت از این وضعیت نیازمند گشایش اساسی در سازوکارهای اجتماعی و بازتعریف برخی از ساختارهای کلان در سطح جامعه می باشد، این تغییرات می بایست تا جایی ادامه یابند که هنجارها و ارزشهای مشروعیت بخش در سطح خرد و کلان را به صورت نظام مندی اصلاح کرده و ملاک های قضاوت، تشویق، تنبیه و تحرک اجتماعی را دگرگون نمایند.

#حسام_محمدی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غصه ها را پشت گوشم می‌اندازم
چون طره‌ی گیسویی رها
و تسلیم دست ها
من باید حالم خوب باشد ،
باید شاد باشم ،
باید بخندم ،
باید آرام باشم
این منم !
کسی که غمی در دلش ،
جسارتِ ماندن ندارد.

#آفتاب که زد ؛
از نو جوانه خواهم زد ،
شکفته خواهم شد ،
شکوفه خواهم داد . . .!

#نرگس_صرافیان_طوفان

#روزتان_لطیف_و_نیکو

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
آفتاب مهربانی_محمداصفهانی
#آفتاب_مهربانی
سایه تو بر سر من
ای که در پای تو پیچید ساقه نیلوفر من
با تو تنها، با تو هستم
ای پناه خستگی ها
در هوایت دل گسستم
از همه دلبستگی ها
در هوایت پر گشودن باور بال و پر من باد
شعله ور از آتش غم خرمن خاکستر من باد
ای بهار باور من
ای بهشت دیگر من
چون بنفشه بی تو بی تابم
بر سر زانو سر من
بی تو چون برگ از شاخه افتادم
زرد و سرگردان در کف بادم
گرچه بی برگم، گرچه بی بارم
در هوای تو بی قرارم
برگ پاییزم، بی تو می ریزم ...

شاعر : #قیصر_امین_پور
خواننده : #محمد_اصفهانی
#موسیقی_عاشقانه

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 درازترین شب برای هخامنشیان بود که هم خودشان و هم ملت‌شان شاد بودند!

🖌امید‌فراغت روزنامه‌نگار


🔸 توصیف
#شب‌چله!

🔸آقا خیلی‌ها می‌گویند درازترین شب، شب‌یلدا‌ست، نظر شما چیست؟

🔸پیرمرد ایرانی: والا درازترین شب،
#شب‌یلدا نیست! شب یلدا برای #پادشاهان‌هخامنشی بود، چرا که خوش‌گذران بودند و مردم هم خوش بودند! کنار هم می‌نشستند و تعریف می‌کردند. همه نوع #نوشیدنی و #میوه هم داشتند و هیچ ناراحتی نداشتند.

🔸اما حالا درازترین شب، شبی هست که صبح باید
#کرایه‌خانه بدهی، کرایه نداری‌، من خودم کرایه نشین هستم! دراز‌ترین شب، شبی هست که قول دادی فردا #مرغ بخری، بازم #پول نداری و باید مثل مار به دور خودت بپیچی! به خدا درازترین شب، شبی هست که #مریضت تو #بیمارستان هست و پول نداری تو حساب بیمارستان بریزی و عملش کنند و همچنین ترخیصش کنی! الان من خودم گرفتار همین داستان هستم. این از قول کسی نیست که بگن آقا چرا این‌طوری گفتی. من همین‌طور هستم! چرا این‌طوری گفتم؟ خلاصه تمام ۳۶۵ روز سال، تمام شب‌هایش، برای ما شب یلداست. خدا کند #آفتاب طلوع نکند که صبح بشود. چون اگر آفتاب بیرون بیاید خیلی داستان داریم ما!!!

@Roshanfkrane