روشنفکران
85K subscribers
50K photos
42K videos
2.39K files
6.96K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
کوبیدن آب در هاوَنگ
✍️#اشکان_دانیالی

  یکی از پوششی‌ها در آخرین افاضاتْ قبل از پیروزی پزشکیان گفته بود؛ ((شعارهایی که درباره آزادی می‌دهند شعارهای نادرستی است؛ آنها آمده اند داشته‌های ملت را به تاراج بگذارند.))
در چند روز گذشته نیز هواداران کاندیدایِ شکست‌خورده با بدترینِ سخنان و زشت‌ترین کلمات نه‌تنها اصلاح‌طلبان، بلکه آزادی‌خواهیِ ملت را به زیرِ کمرها منتقل و اینگونه در مقابل پیروزی پزشکیان به استقبال شکست خویش می‌روند.

اما ایرانیان‌ و آنها خوب می‌دانند که این موجِ بی‌امانِ آزادی‌خواهی ملتِ ایران باز‌نمی‌ایستد و راه خود را حتی از سوراخ‌هایِ تنگ‌ودژ‌هایِ مستحکمِ ایدئولوژیک پیدا خواهد‌کرد.
امروز چون خورشیدِ تابان مشخص است که افزایشِ ثروتِ غرب و دیگر کشور‌هایِ توسعه‌یافته با استعمار و دزدی منابع ملت‌های فقیر و جنگِ فرهنگی آنها با ابزارِ مفاهیمِ غربی نبوده بلکه اساس‌اش کُنشِ آزادِ‌فرد در پناهِ مالکیت‌خصوصی و استقرارِ بی‌طرفانه حقوقِ‌مدنی شهروندان بر پایه آزادی بشریت از هر شکلی از سلطه است که بیش‌از دو قرن در غرب شکوفایی‌اقتصادی و رفاه را رقم زده‌است.

مقابله آنها با آزادی، کوبیدنِ آب در هاوَنگ است و تنها کشتنِ زمانِ بیشتر برایِ شکست‌هایی سهمگین‌تر! 
نسل‌های جوانِ ایران آنچنان مشام‌شان تیز شده که هر‌نوعی از سلطه را با زوایایِ مختلف انکار می‌کنند و به‌جای گفتمانِ ایدئولوژیک چشم‌هایشان را برای زندگیِ بهتر می‌گشایند.

@Roshanfkrane
شلیکِ پیروزی
✍️#اشکان_دانیالی

دونالد‌ترامپ کاندیدایِ جمهوری‌خواهان و رئیس‌جمهورِ جنجالی پیشین آمریکا، از  سوءِ‌قصدِ پسری ۲۰ ساله در میتینگِ انتخاباتی‌اش نجات‌یافت و همین شلیک، محبوبیت‌ او در میان آمریکایی‌ها و حتی جهانیان را در ساعاتِ‌گذشته به بالاترین سطح رساند.

اتفاقات عجیب و ترورهای موفق‌وناموفق در صحنه سیاسی آمریکا کم نبوده، ترورِ کِندی رئیس‌جمهورِ محبوبِ آمریکایی‌ها و سوءِ‌قصدِ ناموفق به جانِ رونالد‌ریگان از مشهورترینِ آنهاست که تا ماه‌ها صحنه سیاسی آمریکا‌وجهان را دستخوشِ تغییرات کرد و این ترور گویی شلیکِ پیروزی ترامپ است که دوباره دونالد‌ترامپ را به احتمالِ فراوان به کاخِ‌سفید خواهد رساند.

اما این ترورِ ناموفق را باید در صحنه سیاسی امروزِ ایالات متحده دید؛ موجِ غریبِ چپ‌گراییِ عوامانه دانشگاهیانِ ایالاتِ‌متحده، در کنارِ عدمِ‌ کناره‌گیری جو‌بایدن رئیس‌جمهورِ کهنسال‌وفرتوتْ از کاندیداتوریِ حزبِِ دموکرات با توجه به درخواست‌هایِ مکرر دموکرات‌ها، احتمالِ پیروزی ترامپ در هفته‌هایِ گذشته را به بالاترین سطح خود رسانده‌بود اما این شلیک گویی بختِ بلندِ ترامپ را به بالاترین سطحِ خود پس‌از شکست از جو‌بایدن رساند و گویی مشکلاتِ حقوقی ترامپ را پاک کرد تا او چون مظلومی آرمان‌گرا تصویرِ رسانه‌ایی خود را تطهیر کد!

@Roshanfkrane
منگنۀ بلوک‌هایِ قدرت‌ و افکار‌عمومی
حاشیه‌ایی بر دهان‌ها و مشت‌ها!

✍️#اشکان_دانیالی

مسعودِ‌پزشکیان احتمالاً خوب می‌داند که زمام‌دارِ چه منصبِ پُر‌تشنج و تاریخی است حتی اگر هیچ‌کاری از دست‌اش برای‌ توسعه کشور برنیاید؛ از امیر‌کبیر تا حسن‌روحانی تمامی رئیس‌الوزارا‌ها در ایران تا زمانه حاضر که داعیه‌دار توسعه کشور با هر ادبیات‌وگرایشی بودند توسط نیروهایی که اتحاد‌هایِ مخرب‌ومتصلب در بلوک‌های قدرت تشکیل می‌دادند جزوِ اسطوره‌ها، محذوفین و یا خیانت‌کاران طبقه‌بندی می‌شوند. بررسی همین ۴۵ سال که حاکمیتْ بازرگان، بنی‌صدر، میرحسین و هاشمی‌رفسنجانی را از جامعه کنار گذاشته‌است قبل از هر تحلیلی برای پیشبردِ توسعه ایران از منظری سیاسی شایان توجه است.


اما بلوکِ قدرتمند دیگری نیز در چندین‌سال اخیر به وضوح خود را با عقل‌واحساس‌ شدید نسبت به جامعه ایرانی نشان می‌دهد اما حاکمیت با ژستی عبوسانه نمی‌خواهد قدرت‌وتاثیر‌اش را به رسمیت بشناسد؛ افکارِ عمومی ملّت ایران دیگر مانندِ ۱۰ سال گذشته نیست و هر حرکتِ غیرمتمدنانه‌ و حتی بی‌ادبی کوچکی از سیاست‌مداران را به حسابِ گرایش‌هایِ فکری آنها می‌گذارد و فرد را آرام‌آرام طرد می‌کند. سال‌هاست افکار‌عمومی ارزشها و جریان های سیاسی را به پرسش کشیده‌است و در شبکه‌هایِ اجتماعی آن را با ارزش‌هایِ جهانشمول‌ومدرن قضاوت می‌کند.


هر سخن‌یا‌اقدامِ نسنجیده‌ و حتی هر سیاستی در وضعیتِ آتشِ‌زیرِخاکسترِ موجود چون منگنه‌ایی می‌تواند دولت را به فرسودگی بکشاند. منگنه‌ایی که حالا اصلاح‌طلبان و پزشکیان را پس‌از پیروزی بر جلیلیسم در بَر‌گرفته از هر‌دوسو ممکن است آنها را خلع‌ِسلاح کند و تمامی انگیزه‌ها برای تغییر را خیلی زود به بادِ ناموافقِ سوپر‌انقلابی‌ها بسپارد. مانندِ دولتِ دوم روحانی، اگر اصلاح‌طلبان همچنان منفعلانه به صحنه تاریخی امروزِ ایران بنگرند و امیدوارانه‌ومتوهمانه همه‌چیز را به شخصِ پزشکیان بسپارند و او را در عرشِ پیروزی تصور کنند،  دیر‌یا‌زود با این اشتباهات منگنۀ بلوک‌هایِ قدرت و افکار‌عمومی آنها را از پا در‌می‌آورد!

@Roshanfkrane
کمونیست‌ها؛ چون خاری در گلو
✍️#اشکان_دانیالی

خبر کوتاه است؛ عده‌ایی کمونیستِ ایرانی جلسه رونمایی کتابِ (( گذشته یک توهم )) را با مشت‌ولگد و توهین‌های کلامی برهم زده‌اند. کتاب نوشته ارزنده فرانسوا فوره درباره توهمات ننگینِ کمونیستها است که بسیاری از آن ایده‌ها و شوروشوقِ همین کمونیستها دمار از روزگارِ اغلبِ ملّتهایِ جهان‌سومی و درحال‌توسعه درآورد.

مدت کوتاهی است که روشنفکرانی چون موسی‌غنی‌نژاد، مرتضی‌مردیها، مهدی‌تدینی، بیژن‌اشتری و نویسندگان و جوانان خوش‌فکر دیگری چون مترجم همین کتاب آقایِ هاشمی‌کهندانی با پیش کشیدنِ انتقادهایِ جدی به کمونیسم و نشرِ اندیشه‌هایِ لیبرال بر علیه ۸۰ سال سلطه بی‌چون‌چرایِ ذهنیتِ سوسیالیستی در روشنفکری ایران دست به ترجمه‌وتالیفِ آثاری روشنگرانه برده‌اند و بسیاری از مردم ایران را با پنجره‌هایی تازه آشنا ساخته‌اند که فرسنگ‌ها با شعارهایِ احساسی کمونیستها و بحرانهایِ بی‌انتهایِ فکری- سیاسی آنها که پیامدهایی فاجعه‌بار داشته فاصله دارد.

  اگر  کمونیستهایِ وطنی امروز بر علیه روشنگری‌هایِ مدافعانِ بازارآزاد و نقادانِ کمونیسم  اقداماتِ به قول خویش انقلابی می‌کنند در گذشته با همین اقدامات و لات‌بازی‌هایی خشن‌تر قلب‌هایِ جوانان ساده‌دل ایرانی را ربودند و شد آنچه به انقلابِ ۵۷ رسید.
این چریک‌هایی که دیگر حنایِشان برایِ مردم ایران رنگی ندارد از نشرِ اندیشه‌هایِ لیبرال و آغوش باز نسل‌تازه ایرانیان برای عقلانیتِ سیاسی به تنگ آمده‌اند و هرچه می‌کنند ته‌مانده آن ظهورِ نکبت‌بار اندیشه‌های کمونیستی و آن ذهنیتِ ایرانسوز است که همچنان چون خاری در گلویِ ملتی تاریخی مانده‌است. همچنان که منش‌وروش سیاسی‌شان چون خاری که هر لحظه گوشت‌وپوست شهروندان ایرانی را زخم می‌زند در دولت‌هایِ بعد‌از انقلاب وامانده است.
@Roshanfkrane
افسونِ صفتِ دکتر‌ یا مهندس؛
چگونه مسیر علمی، نمایشگاهِ فردی می‌شود!
✍️#اشکان_دانیالی

دارنده مدالِ برنزِ المپیک و از پر‌افتخار‌ترین زنان‌ِ ورزشکار‌ِ ایرانی از رئیس‌جمهور
تقاضایِ تحصیل‌ِ بدون کنکور در رشته‌پزشکی می‌کند و احتمالاً این تقاضا پذیرفته شود. شاید خواسته‌ایی که هیچ‌یک از مدال‌آوران المپیک به آن فکر هم نکنند و از نتیجه لذت‌بخشِ رنج‌هایِ خود مسرور باشند تا در آینده برای افتخاراتی دیگر برنامه‌ریزی‌ کنند.
اما شاید در این خواسته ارزش‌هایِ بدونِ‌محتوا و احساسِ ناکافی‌بودن حتی در اوج موفقیت فردیِ ما ایرانیان خود را به ما نشان دهد؛ ملتی که گویی حسرت نداشته‌هایش او را آرام نمی‌گذارد تا آنچه را که دارد و بدست‌آورده را باروَر کند، از آن لذت ببرد و زندگی را ادامه دهد.


پس عجیب نیست جامعه‌ایی که آدم‌ها برایِ مدارکِ مهندسی‌و‌دکتر‌ا سرودست می‌شکنند سرانه کتاب‌خوانی‌شان در پایین‌ترین حد سیر می‌کند و تیراژِ کتبِ تخصصی و زیر‌ساخت‌های علمی مرتبط مانند آموزش‌وپرورش در علوم نوین عاجز به ارائه هر سطحی از امکانات تکنولوژیک مورد نیاز باشد. نمایشِ صفت‌های افسون‌گر مهم است تا کارکرد علم!

کمدی داستان آنجاست که‌ مقاله‌سازی و کتاب‌سازی بازاری عجیب‌وغریب‌ دارد؛ کمتر کسی آرمانی علمی در قلب‌اش می‌تپد که همین الان دغدغه مهاجرت نداشته باشد. چرا‌که همه به دنبالِ همان صفت‌هایِ افسون‌گر‌اند و فرهنگ مسلط نیز آن را تایید می‌کند و شخصیتِ علمی را طرد می‌کند.

نمونه تاریخی استفاده رامِش‌گرانه از آن صفتِ افسون‌گر نامه‌ایی است که محمد مصدق به پسرش می‌نویسند و در پایانِ نامه با همان صفتِ افسون‌گر مخاطبِ امروزی را شوکّه می‌کند؛ دکتر‌محمد‌مصدق.
او شاید از اولین تحصیل‌کرده‌گان فرنگ‌رفته باشد که دکترایش را حتی در نامه پیش چشم پسرش می‌گرفت تا فراموش نکند او دکتر است. در سال‌هایِ بعد، در انتخابات‌هایِ پس‌از انقلاب حتی دو صفتِ افسون‌گر پشت‌سر‌هم در بنر‌های انتخاباتی به شکلی احمقانه دیده می‌شد؛ دکتر‌‌ومهندس. هم اهل‌ِفن هم نظریه‌پرداز که در چهار‌گوشه عالم پدیده‌ایست کم‌نظیر و حتی بی‌نظیر که تعدادی زیادی اهل علم هم‌مهندس باشند هم‌دکترا بگیرند و آن را هر روز جار بزنند.

پس این ارزشهایِ بی‌محتوا حتی برای مقام سوم المپیک نیز عجیب نیست؛ وقتی ملتی را نگاه می‌کنیم که شهروندانش با مدارکِ تحصیلی متعددِ خویش، اکثریت حتی یک جمله از تلاشِ علمی خود را دوست نمی‌دارند و سخنی از آن در سرشان موجود نیست و همچنان هستند کسانی که بدنبال مدارک آموزشی دور‌تا‌دور جهان می‌چرخند تا مدرکی بقاپند. مبینا نعمت‌زاده به عنوان یک مدال‌آور المپیک نیز ممکن است احساس‌کمبود کند و از فرصتِ پیش‌آمده یک مدرک پزشکی را حق خود و خانواده خویش بداند تا افسونِ صفت دکتر را پشت اسم‌اش لمس‌کند. همان فخری که اسطوره‌ایی سیاسی چون مصدق و دیگر ایرانیان به ایرانیانی دیگر می‌فروشند او هم بفروشد و خانواده‌ایی را غرق در افتخاری دیگر پس از برنزِ المپیک کند.

@Roshanfkrane
سوپر‌انقلابی‌ها به حاشیه می‌روند!
✍️#اشکان_دانیالی

در تمامی این سال‌هایِ بحرانیِ تحریم‌وتورم به‌ویژه پس‌از ریاست‌جمهوری معجزه انقلابِ‌اسلامی؛ محمودِ احمدی‌نژاد، تفکرِ متوهمانه، تهاجمی‌واحساسی سوپر‌انقلابی‌ها  دل‌از‌دل حاکمیت ربوده‌بود اما امروز پس‌از بحرانی شدن فضای‌داخلی از سال ۱۴۰۱ حتی حاکمیت نیز فهمید که چگونه ممکن‌است با سوپر‌انقلابی‌ها به سمت قهقرا حرکت کند!

عبارتِ امّت‌واحده که امیر‌حسین ثابتی در چند روزِ گذشته فریاد می‌کرد، که با عنوانین‌وسیاست‌هایی مختلف سالها در سیاست ایران دیده‌و‌شنیده شد صورت‌بندی مناسبی برای درک نحوه اندیشیدنِ نئو‌مارکسیستی و ضدِ‌ملی آنهاست. در سر‌های آنها کوسِ شعارهایِ ضدّ‌ملی طنینی رسا داشت که گویی اُس‌واساسِ جذابیت احساسی ذهنیت‌شان برای جوانانِ ارزشی‌و‌حاکمیت و مهمتر‌از همه‌چیز سالها به حاشیه راندنِ دولتِ‌ملی، منافع‌ملی و حقوق‌مدنی ایرانیان بود.


اما صحنه شطرنجِ سیاست ایران را شورِ جنبش زن/زندگی/آزادی و پایکوبی بی‌امانِ ایرانیان بر ارزشهای ملّی خارج‌از خشونت‌طلبی است که تغییر می‌دهد؛ نیرویی که از اعماق بحران‌های ایران راه‌حلِ اساسی را بازگشت به ایده سِتُرگ‌وتاریخی ایران و وحدت‌در‌کثرتی ۲۵۰۰ ساله با شاخصه‌های مدرن و حفظ ارزش‌هایِ دینی خارج‌از عینک ایدئولوژی می‌شناسد و توازن قوا در کشور را با همین ایستادگی تغییر‌‌می‌دهد.

شاید این نشان‌دادن راه خروج به افراد ضد‌ِّملی تازه پیش‌پرده اتفاقات بزرگ‌تر باشد چرا‌که این مسیر بازگشت ما به ایده‌ ایران در شهرهای تاریخی فلات کهنسال متوقف نمی‌شود تا ایران‌وایرانی به آنچه سزاواراش هست در صلح‌وآرامش برسد.

@Roshanfkrane
علم‌وعمل راستین؛
بیگانگی ما با زمانه مدرن

✍️#اشکان_دانیالی

چنان‌که سلطنتِ ناصری همراه با قتل امیر‌کبیر ۵۰ سال به درازا کشید می‌توان تا مدّت‌ها زوال‌وانحطاط را نادیده گرفت، صداها را خفه کرد و به رسوم‌وسنّتِ گذشته‌ ویا‌حتی مدینه‌فاضله‌ایی در آینده‌ایی موهوم با احساساتی افسارگسیخته اشاره داشت تا اذهان‌‌عمومی در جهت‌یابی دچار گیجی‌‌وانجماد شوند و یادشان برود برای غرق نشدن به علمِ‌مدرن و عمل‌راستین نیاز است.


محمد‌خان قاجار قوانلو، ملقب به کاشف‌السلطنه که از او به عنوان پدرِ صنعتِ‌چای ایران یاد می‌شود و از رجالِ روشنفکر زمانه خویش بود در رساله فواید راه‌آهن خود می‌نویسد؛ ((و ما ایرانیان بدون شناسایی راه و داشتن دلیلی مثلِ سایرین، امیدِ وصل به مقصود داریم، این از جمله محالات است که با این غفلت و خودپسندی که فطری ما شده بتوانیم از فقر و احتیاج بیرون بیاییم.))

او خود شاید از معدود روشنفکران و رجال خردگرا و راستگو باشد که در فرانسه حقوق خوانده بود و همین که در هیمالیا چای‌کاری و عمل آوردن آن را فرا‌گرفت به گیلان رفت و صنعت چای در آن خطه را پا‌یه‌گذاری کرد. مشخص است که او روح‌زمانه مدرن را می‌شناخت و هم مردِ‌نظر بود و هم مردِ‌عمل.


او در رساله‌ فواید‌راه‌آهن می‌نویسد؛ (( پس، تمام ملل در روی زمین باید نسبتِ مراودات‌شان به همدیگر مثل رابطه یک انجمن باشند و از آن گذشته، نظر به بقای ثروت و رفاه زندگی ملل، مراودات تجاری لازم و واجب خواهد بود، زیرا هرگاه متمول‌ترین دولِ روی زمین بخواهد راه تجارت را بر همسایگان خود مسدود نماید، بلا‌شک در اندک زمانی، گرفتار فقر و پریشانی خواهد شد.))

نکته جالب آنجاست که کاشف‌السلطنه این جملات را ۱۳۶ سال قبل و ۱۷ سال قبل از امضاء فرمانِ‌مشروطه به رشته تحریر درآورده است ولی همین جملات که حتی هنوز زنده‌اند، نشانه آن است که در ۱۳۶ سال گذشته تا به امروز همچنان در مقاسیه با دولت‌های ثروتمند در فقر علم‌وعمل راستین می‌سوزیم.

گویی همچنان روحِ دوران مدرن را نشناخته‌ایم و نمی‌توانیم از همت آنها که آن را زندگی‌می‌کنند بهره‌بگیریم و به جای آن شاهد مهاجرتِ نخبگانِ ایران هستیم.  همچنان به‌دنبال فرار از انحطاط، با گذشته‌گرایی‌ یا در جستجویِ مدینه‌فاضله‌ایی موهوم نشسته‌ایم ! چرا که نه‌تنها چونان که کاشف‌السلطنه می‌گوید دروازه‌های اقتصادی گشوده‌ایی نداریم بلکه هنوز به گفته او با غفلت‌وخودپسندی فرصت‌ها از دست ما ایرانیان می‌روند.
@Roshanfkrane
برادران‌ دوروف‌؛
شوالیه‌هایِ آزادی

✍️#اشکان_دانیالی

در شوک ناگهانی دستگیری پاول‌دوروف مالک تلگرام و وثیغه ۵ میلیون دلاری که دولت فرانسه به شکلی عجیب از او طلب کرد تا آزادش کند، آزادی‌‌و‌مالکیتِ فردِ‌انسانی و آنچه به آن اعلامیه‌حقوق‌بشر جمهوری فرانسه گفته می‌شود به‌عنوانِ ریشه‌ایی‌ترین سندِ ارزش‌هایِ جهانِ‌مدرن زیرِ پرسشی اساسی می‌رود؛ چگونه دوروف که تابعیت فرانسه داشت،  به شکلی تحقیر‌کننده در فرودگاهی محلی دستگیر می‌‌شود! مگر او و پلتفرم‌اش پرچم‌دارِ آزادی‌بیان و حفظ‌امنیت داده‌ها نیستند!
آیا آنها که او را دستگیر کردند می‌دانند شأنِ آزادی در عصرِ‌حاضر را تحقیر می‌کنند؟


دوروف و برادرش نوابغ جهانی عصر حاضر‌اند؛ تلگرام به عنوان یک شبکه‌اجتماعی پیشرفته که کامل‌ترین نمونه حفظِ‌ حریم‌شخصی و دسترسی‌آزاد به اینترنت را با کد‌نویسی‌هایی غریب‌و‌پیچیده به میلیون‌ها نفر درجهان ارائه می‌کند تا الان بهترین نمونه پیشرفته پیام‌رسان‌هاست، برخلافِ واتزاپ و اینیستاگرامی که مالک‌اش به فروش داده متهم است!
آنچنان که ایلان‌ماسک در موردِ خاصِ اینیستاگرام و استفاده سوء از کودکان در آنجا را اشاره کرد، حتی اگر کسانی از این پلتفرم برای مقاصدِ تروریستی بهره‌می‌برند نمی‌تواند دلیلی بر ضدّ پلتفرمِ تلگرام و دوروف باشد همانگونه که بسیاری از آزادی در فرانسه در جهت اهدافِ شیطانی بهره‌می‌برند و کسی کارایی جمهوری‌و‌قانون‌اساسی فرانسه را زیرِ سوال نمی‌تواند ببرد.


دستگیری دوروف در پاریس، که در المپیک تابستانی با آن نمایشِ اقلیت‌هایِ‌جنسی و رژه آنها در افتتاحیه المپیک، فرانسه را طلیعه‌دارِ رادیکال‌‌ترین شکلِ آزادی‌خواهی برایِ توده‌ها مجسم می‌کند، آیا نشان دهنده افولِ جامعه آزاد در قلب فرانسه است که گویی اساسِ آزادی‌بیان را که دوروف‌و‌برادرش شوالیه‌های آن هستند را زیر سوال می‌برند و آنها را به شکلی نا‌گهانی به محکومانِ بین‌المللی مبدل می‌کنند و در مقابل با حمایت از اقلیتِ دگرباشان و عمومیت‌دادن به مفاهیمِ چپ‌‌گرایی فرانسوی، سرود‌هایی سوسیالیستی سر می‌دهند!
@Roshanfkrane
ایدئولوژی و دیگر هیچ!
✍️#اشکان_دانیالی

جمعی؛ دبیر علمی کنگره پیشگیری از خودکشی از رشد چشمگیر آمار اقدام به خودکشی در محیط‌های دانش‌آموزی، دانشجویی و کارگری خبر داد و هشدار داد که این معضل به‌ویژه در میان جوانان ۱۵ تا ۳۰ سال در حال افزایش است. (( انتخاب))
----
زمانی که بسیاری از صاحب‌نظرانِ دلسوز از پیامدهایِ سیاست‌هایِ ایدئولوژیک، و افراط در شعار‌ها‌واقدامات پوپولیستی انتقاد می‌کنند، بسیاری از هوادارانِ حاکمیّت این انتقادات را توهین به ساحتِ خویش می‌دانند و منتقدان را به غرب‌زدگی متهم می‌کردند؛ حتی اگر این پیامدها به جنبشی اجتماعی چون جنبشِ مهسا ختم شود و ماه‌ها کشور در بحرانی اجتماعی بسر ببرد!

اما آنچه منتقدان از فسادِ سیاست‌هایِ ایدئولوژیک می‌بینند در واقعیّت چون آفتاب درخششی خیره کننده دارد و تنها این اصحابِ ایدئولوژی از اسلام‌گرا یا چپ‌گرا هستند که پرد‌ه‌ایی بر پندارهای‌شان، قوهٔ تعقل‌شان را مسخ کرده‌است و نمی‌توانند اقداماتِ غیر‌عقلائی‌و‌تخریبی گذشته را ادامه ندهند!

جز پرده عریضِ اولویت‌هایِ ایدئولوژیک بر ذهن‌هایِ آنها چه‌چیزی می‌تواند تغییرِ وضعیّتِ اقتصادی‌و‌فرهنگی کشور را در بن‌بست نگه دارد در‌حالی که ما یکی از ملّت‌هایی هستیم که دارای بزرگترین منابع نفتی‌وگازی در جهان است و اولین ملّت خارج از ایالات‌متحده‌واروپا که حکومتِ آزادی‌وقانون را ۱۳۰ سال پیش از این تأسیس کرده‌است اما از سوی غرب زیرِ شدید‌ترین تحریم‌های بین‌المللی هستیم و از چرخه اصلی ثروت جهانی آشکارا محروم!؟
آیا علت بسیاری از این بحران‌هایِ ایران ریشه در نگرشِ ایدئولوژیک به واقعیّت‌هایی ملّی نیست؟

@Roshanfkrane
تراژدی در عمقِ زمین؛
سکونت در آسمان

✍️#اشکان_دانیالی

زمانی که اساسِ حاکمیّتِ قانونی بر‌ بنیان‌هایِ اولویت‌هایِ ملی درک‌وفهم نمی‌شود و ایده‌هایی که تصور می‌‌کنند حقیقتی برتر‌و‌والاتر از یک دولت‌ِملی است سایه‌سنگین خود را در  تصمیم‌گیری‌وسیاست‌ورزی مسلط می‌کند- نمونه درخشانِ سوپر‌انقلابی‌ها- حقوقِ‌شهروندان و جانِ‌شهروندان یک کشور بازیچه مفسران‌وکارگزارانِ آن حقیقتِ‌برتر خواهد‌شد.
قانون در این وضعیت امری تفسیری است که در حد مصوبه‌ و‌یا فرمان تنها ابزاری برای سلطه می‌شود، امتیاز‌ها مردم را از اقتصاد دور خواهد‌کرد و تراژدی‌ها چون دومینو اتفاق می‌افتند. چرا‌که اساس‌‌وبنیانِ اندیشه، از زمین فاصله‌ها دارد و در آسمان سکنی گرفته‌‌است اما حالا تراژدی در یک معدن!

نمونه کره‌شمالی در قحطی‌ها یا چینِ مائو و یا حتی عواملِ سقوط‌ِشوروی نمونه بارز سیطره حقیقتی برتر بر اذهان حاکمیتی است که اساسِ‌قانونی را بر‌پایه حقیقتی جز اولویّت‌های ملی قرار می‌دهد و رنگِ رُخسارِ این ملّت‌ها در تاریخ قرن بیستم اخبارِ مطّولی از سِرّ‌ درون‌شان می‌گوید و انگار تاریخ ناگاه لگد می‌زند که اشتباهات آن‌ها را در هیچ‌کجا تکرار نکنید!

اتفاقِ دحشتناکِ معدنِ طبس را نیز می‌توان در این منظره نگاه کرد، زمانی که یکی از کارگزاران کشور در ویدیویی به وزیر جدید‌الورودِ کار می‌گوید؛ سنسورِ گاز‌متان برای ۳۶۰ نفر کارگرِایرانی نصب نبوده و حقوقِ کارگران حتی زیرِ مصوبه حقوق بندِ ۴۱ دولت قرار‌داشته و تنها سیزده‌میلیون دریافتی آنها بوده است

@Roshanfkrane
جمیز‌باند‌هایِ‌ صیهونیست
یا فاشیسمِ نقطه‌زن!

✍️#اشکان_دانیالی


شاید اکثر مردم با دیدنِ فیلم‌های جمیز‌باند در سینماها در طول جنگ‌سرد از تکنولوژی‌های خیالی باند در شکارِ عواملِ شوروی نفسِ راحتی می‌کشیدند و مردها از خانم‌هایِ جذابی که باند با آنها وقت می‌گذراند دزدکی لذت می‌برند و به خانه‌هایشان بر‌می‌گشتند اما حالا که اسرائیل با خشمی ویرانگر جمیز‌باند بازی واقعی در‌می‌آورد چطور؟ جنگی ویرانگر در منطقه در شرفِ وقوع‌است و نظم بین‌المللی شاید دارد اشتباه رواداری با موسیلینی در حمله وحشیانه به اتیوپی را تکرار می‌کند!

دولت اسرائیل با‌همه جمیز‌باند‌بازی‌های انگلیسی/آمریکایی که راه می‌اندازد  اما به مانند هیچ‌یک از دولت‌های بزرگِ غربی عاقلانه‌ودوراندیشانه نمی‌تواند رفتار کند. آن نظریه صلح‌ومدارایِ مستتر در دموکراسی‌غربی و تایید حقوق ملّت‌ها که حتی پیش‌زمینه منشور‌جهانی‌حقوق‌بشر و آن تکثر‌گرایی شهروند‌محور غربی کجاست؟ این موضوعات درونی دولتِ اسرائیل نیست و این خلاء چون کاریکاتوری در خارجِ اسراییل قربانی می‌گیرد؛ گویی‌ اسرائیل در سیاست‌خارجی همچنان دارد انتقام‌اش از کور‌ه‌های آدم‌سوزی هیتلر را از مردمِ فلسطین می‌ستاند و اصلا این زمینه احساسی/دینی به اندیشه‌سیاسی اروپایی توجهی نمی‌کند تا بر‌اساس‌اش عقلانیت بر انتقام چیره شود، همچنان که در دشمنان‌اش.


همین رفتار غیر‌ِ عقلانی است که همسایگان را به دشمنان قسم‌خورده مبدل می‌کند. تو گویی اسرائیل هیچگاه ساکنان مسلمان منطقه را لایقِ حداقلی از حقوق شهروندی بر مبنای دولتِ‌خویش یا حتی دولت‌فلسطین نمی‌شناسد تا به روش‌هایی مختلف مشکل تاریخی خویش را خارج از خون‌ریزی و دشمنی‌تاریخی بوسیله سازمان‌های بین‌المللی و تجربه‌تاریخی دولت‌های غربی حل‌وفصل کند.

سنگِ‌بنایِ این تبعیض، دینی است و تعارضی آشکار با بنیان‌های آزادی‌وفردیت انسان‌ها و می‌توان در طول تاریخِ ادیان ابراهیمی رقابت خونینی در همین سطح بین ادیان آسمانی یافت. نکته آنجاست که فیگورِ دولتِ‌سکولار بدون سیاستِ خارجی صلح‌طلبانه اسرائیل، بیشتر شبیهِ آلمانِ هیتلری است تا اروپایِ لیبرال! و برای همین اسرائیل برای خود آفریده آفریده‌است. شاید اگر اسرائیل بنایِ دولتی نامتوازن از جهتِ دینی/دنیوی را در منطقه خاورمیانه با این میزان خون نمی‌‌گذاشت این ایده ترکیبِ دین‌‌ودولتِ‌مدرن در این خاک پر‌خون پا‌نمی‌گرفت!

@Roshanfkrane
دانش، قدرت است
✍️#اشکان_دانیالی

♦️ وزیر علوم: علم وحی نیست، اما چاره دیگری جز پناه بردن به دانش نداریم. ((انتخاب))

روزگاری که ما ایرانیان در خوابِ‌خوش خویش بودیم و ممالکِ‌محروسه با پادشاهان صفوی اداره می‌شد، فرانسیس‌بیکن فیلسوف‌و‌سیاستمدار انگلیسی یکی از تاریخی‌ترین گزاره‌های عصر روشنگری تا به امروز را به جهانیان هدیه کرد؛ او بر جریده تاریخ حک کرد که دانش، قدرت است.

ما ایرانیان نیز با انقلاب‌مشروطه و تأسیس دانشگاه‌تهران سعی در خلقِ قدرت با دانش کرده‌‌ایم و همچنان در‌پی دانش‌ایم  اما شاید تا به‌امروز منطقِ درونی رابطه‌ علوم‌انسانی و نظم‌جهانی را در سیاست درک‌ نکرد‌ه‌‌باشیم که در این وضعیّت از توسعه‌ورفاه وطن خویش غافل مانده‌ایم.



البته همیشه تک‌ستاره‌هایی چون فردوسی در این خاک آنچنان به ایرانیان معنا می‌بخشند که راه‌های جدید در افق پدیدار خواهد‌شد.
از ابتدای مشروطه نیز تک‌ستاره‌هایِ نورانی در هریک از رشته‌های اصلی بارِسنگین علوم‌انسانی را  به دوش کشیده‌اند اما همانطور که در نظم‌سیاسی دیده‌می‌شود، پیش‌از انقلابِ‌اسلامی علوم‌انسانی در کشور ما اسیرِ مبارزاتِ ایدئولوژیک شده و مهمترین اساتید‌وفرهیختگان خود را از دانشگاه دور کرد و منطقِ‌علمی را با برداشت‌هایی ایدئولوژیک نادیده گرفت.

اما همچون تاریخِ فرهنگِ ایرانی آنهایی که وجدان علمی را در خود پرورانده بودند در کنارِ نسل‌های جدید بیکار نَنشستند وبه لطفِ آزادی‌نسبی  فضای‌عمومی در ایران، جویندگانِ حقیقت را با سرچشمه‌های مبانی‌ علوم‌انسانی آشنا کردند.

آنچنان که دکتر سید‌جواد‌طباطبایی در  رشته‌فلسفه در دانشگاه سوربونِ‌پاریس به بالاترین درجات علمی رسیده‌بود اما پروژه‌‌علمی‌ خویش را بر ایران استوار کرد و بسیاری از استادانِ امروزِ علوم‌انسانی را استادی بی‌نظیر‌وفرهیخته بود، بسیاری از نسل‌های امروز چون فروغی‌ها‌ودهخداها آرمانی‌ علمی در راستایِ ایران در وجودشان موج می‌زند و خارج از سم‌پاشی‌های ایدئولوژیک به تنها راه قدرتمند‌شدن خویش و وطن‌خویش با دانش پایبنداند بدون اینکه مردم، حکومت و دانشگاه‌هایِ ایران به ضرورتِ کار آنها پی‌ببرند!
@Roshanfkrane
حسرت‌‌هاونفرت‌ها؛
فرهیختگانی که نیستند!

✍️#اشکان_دانیالی

همشهری نوشت: طبق روایت مرکز آمار ایران ۲ میلیون و ۸۲۳ هزار نفر کسانی هستند که نه درس می‌خوانند و نه کار می‌کنند. جمعیتی با هدفِ نامعلوم که ۶/۲۵ درصد بازه سنی ۱۵ تا ۲۴ سالگی قرار دارند.

شاید بتوان این پدیده اخیر را در پیش‌زمینه سطحی شدنِ تحصیلات و نگاهی ابزاری به علوم فقط برایِ دست‌یابی به ثروت‌وجایگاه‌اجتماعی نگریست.

دیگر مهم نیست که یک پزشک/مهندس یا حتی یک‌مدیر مطالعات جدی جانبی نمی‌کند و حتی با ادبیات ملی کشور خویش بیگانه است، شاید دانشمندِ فیزیک یا دانشجوی پزشکی به شدت ایدئولوژیک بیندیشد و روحیه علمی خویش را به بادِ موافقِ فرهنگِ‌عامیانه و سطحِ‌فکری مبتذلِ شبکه‌های‌اجتماعی بسپارد بلکه مهم آن است که افراد در این بادِ موافق بیش‌از آنکه دغدغه‌ای علمی داشته‌باشند حسرتِ نداشتنِ ثروت‌وجایگاه خویش را می‌خورند.

شاید جوانانی که نه کار‌ می‌کنند و نه‌در حال یادگیری رسمی‌اند در نهایت پیامدِ همین نگرش به جهان و نظمِ آموزش‌وپرورش‌ و فرهنگ‌ِخانوادگی سطحی‌اند!
در عصری که بسیاری از معلمان مدارس از یک پیجِ اینیستاگرامی نیز دانش کمتری نسبت به پرسش‌های جوانان‌ونوجوانان دارند و بار مسئولیت‌ دانش را به دوش نمی‌کشند و بسیاری از خانواده‌ها از آن‌ها بی‌دانش‌تر و سطحی‌تر‌اند و آموزش جولانگاهِ ایدئولوژی، در این وضعیت هیچ‌چیز این جوانان را برای کار‌وآموزش جز فرهیختگانی شیفتۀ فلسفه‌وهنر یاری نخواهدکرد.
چرا که آنها در بن‌بستی روانی/اجتماعی و شاید در پوچی ارزش‌ها‌ومعناها سرگردان‌اند و به شکلی بیمار‌گون کمال‌گرا و در جستجوی اصالت‌. 
شاید آنها در نبود آموزگارانی فرهیخته جز حسرت‌هایِ ثروتمند‌شدن‌ و نفرت از آن به عنوان هدفِ زندگی، به انفعال در کشف جهان‌شخصی خویش و سرگردانی در حسرت‌ها‌ونفرت‌های خویش رسیده‌اند.

@Roshanfkrane