#حکایت
"از گلستان من ببر ورقی"
✍ دکتر #یدالله_کریمی_پور
*یکی را از ملوکِ عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود، و جور و اذیت آغاز کرده، تا جایی که خلق از مکاید[نیرنگ ها] فعل اش به جهان برفتند، و از کُربت[اندوه بر وزن غُربت] جور اش راه غربت گرفتند.
چون رعیت کم شد، ارتفاعِ ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند...
باری به مجلس او شاهنامه همی خواندند، در زوالِ مملکتِ ضحاک و عهدِ فریدون.
وزیر مَلک را پرسید: هیچ توان دانستن که فریدون، که گنج و مُلک و حَشَم نداشت، چگونه بر او مملکت مقرر شد؟ [مَلک] گفت: آنچنان که شنیدی، خلقی بر او به تعصب[هواداری] گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت.
[وزیر پرسید] ای مَلک، چون گرد آمدنِ خلق، موجبِ پادشاهی است، تو مر خلق را پریشان برای چه کنی؟ مگر سرِ پادشاهی کردن نداری؟
مَلک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد؟ [وزیر] گفت: پادشه را کَرَم باید تا بر او گِرد آیند، و رحمت تا در پناه دولت اش ایمن نشینند؛ و تو را این هر دو نیست!
مَلک را پندِ ناصح، موافقِ طبع نیامد؛ روی از سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد.
بسی بر نیامد که بنی عم[عموزادگان] سلطان به مُنازعت برخاستند و مُلک پدر خواستند. قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده، بر ایشان گرد آمدند تا مُلک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد.
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست
دوستدارش روز سختی، دشمن زور آور است
با رعیت صلح کن، وز چنگِ خصم ایمن نشین
زان که شاهنشاه عادل را، رعیت لشگرست*
(گلستان سعدی علیه الرحمه. باب اول در سیرت پادشاهان.حکایت ششم).
وای به روز و روزگاری که دست دولت های خاورمیانه، از دلارهای باد آورده ی نفتی کوتاه شود، آن گاه که چندان نیز به درازا نخواهد کشید، نه لشگری برای سرکوب می ماند و نه پشتوانه مردمی که زخم خورده از #فساد و #استبداد دیر پایند.
رحمت که سال ها و بلکه سده هاست از این منطقه رخت بربسته، در این صورت، دلاری هم برای کرم ورزی و بقا باقی نخواهد ماند!
#اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
"از گلستان من ببر ورقی"
✍ دکتر #یدالله_کریمی_پور
*یکی را از ملوکِ عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود، و جور و اذیت آغاز کرده، تا جایی که خلق از مکاید[نیرنگ ها] فعل اش به جهان برفتند، و از کُربت[اندوه بر وزن غُربت] جور اش راه غربت گرفتند.
چون رعیت کم شد، ارتفاعِ ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند...
باری به مجلس او شاهنامه همی خواندند، در زوالِ مملکتِ ضحاک و عهدِ فریدون.
وزیر مَلک را پرسید: هیچ توان دانستن که فریدون، که گنج و مُلک و حَشَم نداشت، چگونه بر او مملکت مقرر شد؟ [مَلک] گفت: آنچنان که شنیدی، خلقی بر او به تعصب[هواداری] گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت.
[وزیر پرسید] ای مَلک، چون گرد آمدنِ خلق، موجبِ پادشاهی است، تو مر خلق را پریشان برای چه کنی؟ مگر سرِ پادشاهی کردن نداری؟
مَلک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد؟ [وزیر] گفت: پادشه را کَرَم باید تا بر او گِرد آیند، و رحمت تا در پناه دولت اش ایمن نشینند؛ و تو را این هر دو نیست!
مَلک را پندِ ناصح، موافقِ طبع نیامد؛ روی از سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد.
بسی بر نیامد که بنی عم[عموزادگان] سلطان به مُنازعت برخاستند و مُلک پدر خواستند. قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده، بر ایشان گرد آمدند تا مُلک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد.
پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست
دوستدارش روز سختی، دشمن زور آور است
با رعیت صلح کن، وز چنگِ خصم ایمن نشین
زان که شاهنشاه عادل را، رعیت لشگرست*
(گلستان سعدی علیه الرحمه. باب اول در سیرت پادشاهان.حکایت ششم).
وای به روز و روزگاری که دست دولت های خاورمیانه، از دلارهای باد آورده ی نفتی کوتاه شود، آن گاه که چندان نیز به درازا نخواهد کشید، نه لشگری برای سرکوب می ماند و نه پشتوانه مردمی که زخم خورده از #فساد و #استبداد دیر پایند.
رحمت که سال ها و بلکه سده هاست از این منطقه رخت بربسته، در این صورت، دلاری هم برای کرم ورزی و بقا باقی نخواهد ماند!
#اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
"نه جنگ، نه مذاکره"؛ ناشدنی است.
✍️دکتر #یدالله_کریمی_پور
تداوم استراتژی "نه جنگ، نه مذاکره" سخت است و بقای آن اعجاز؛ چرا؟
- بازی ایران-آمریکا دو جانبه است.آمریکا به عنوان یک طرف بازی موافق تداوم این راهبرد نیست، ایران به عنوان سوی دیگر بازی، چه می تواند بکند؟
در مناسبات بین الملل، حق با "قدرت" است. حتی یک استراتژیست حرفه ای در جهان نیست که در گزاره زیر تردید کند:
"آمریکا توانمندتر از ایران است"؛
دستکم ۱ به ۱۰؛ و بلکه ۱ به ۵۰. البته در مقیاس جهانی.
خب، خواه و ناخواه قدرت مانور و قدرت آفندی، به تصمیم او بستگی دارد.
به عبارت بهتر در درست بودن گزاره متعاقب نیر تردید نیست:
آمریکا در موضع "کنشی" است و ایران در موضع "واکنشی".
پذیرش چنین گزاره ای، به معنای آن خواهد بود که ما در مقیاس استراتژیک در جایگاه "پدافند" هستیم و ابتکار عمل(آفند) در دست واشنگتن است؛
در همه دنیا، حتی یک استراتژیست حرفه ای یافت نمی شود که این گزاره را منکر شود:
ایران در مواجهه با آمریکا در مقیاس کروی، در جایگاه "محاطی" است و آمریکا در جایگاه"محیطی".
بدین اعتبار که به هر روی، آمریکا با داشتن ۸۳۰ پایگاه برون مرزی دریایی پخش شده در کره زمین، به ویژه پایگاه های دریایی، در صورت رسیدن نبرد به حالت "تمام عیار"، قادر است، ایران را دستکم در دریاها به "بایکوت کامل" بکشاند؛
آمریکای "جهان خوار"، در عین حال "جهان دار" هم هست. به عبارت دیگر چون در جایگاه آفندی-کُنشی است و اسباب قدرتش کروی است، پس فضا و دریا را در اختیار دارد؛ بنابراین در نبردهای آمریکا، همواره"زمین" را تبدیل به"میدان عملیات " می کند ؛
از دل چنین چرخه ای، این گزاره بیرون می آید :
جغرافیای جنگ آمریکا با قدرتی منطقه ای، به هر روی، سرزمین کشور دشمن خواهد بود؛ فارغ از روند و نتیجه.
چنین چرخه ای، به معنای پیروزی حتی به هنگام خیز (Takeoff) خواهد بود؛
- سیستم تحریمهای آمریکا علیه ایران،گام به گام، دارد به سوی "بایکوت کامل" ایران پیش می رود. پادزهر چنین کنشی، به منظور واکنش و پدافند در مقیاس استراتژی دفاعی، "سیستماتیک کردن استراتژی مقاومت" است. پدیده ای که با توجه به منظم نبودن و سازماندهی نشدن ملت-دولت ایران، در قیاس با ویتنام، کره شمالی و...، نه تنها چندان موثر نیست، که شاید تداومش موجبات بروز نارصایتی طبقه متوسط و خشم محاسبه ناپذیر طبقه فرودست شود.
به گمانم به زودی و بیشینه تا بهار ۱۳۹۹، مدیران کلان جمهوری اسلامی، ناگزیرخواهند شد، به گونه ای مذاکره تن در دهند.
منطق و بنیادهای استراتژی ملی که چنین نتیجه می گیرد.
#سیاسی
@Roshanfkrane
✍️دکتر #یدالله_کریمی_پور
تداوم استراتژی "نه جنگ، نه مذاکره" سخت است و بقای آن اعجاز؛ چرا؟
- بازی ایران-آمریکا دو جانبه است.آمریکا به عنوان یک طرف بازی موافق تداوم این راهبرد نیست، ایران به عنوان سوی دیگر بازی، چه می تواند بکند؟
در مناسبات بین الملل، حق با "قدرت" است. حتی یک استراتژیست حرفه ای در جهان نیست که در گزاره زیر تردید کند:
"آمریکا توانمندتر از ایران است"؛
دستکم ۱ به ۱۰؛ و بلکه ۱ به ۵۰. البته در مقیاس جهانی.
خب، خواه و ناخواه قدرت مانور و قدرت آفندی، به تصمیم او بستگی دارد.
به عبارت بهتر در درست بودن گزاره متعاقب نیر تردید نیست:
آمریکا در موضع "کنشی" است و ایران در موضع "واکنشی".
پذیرش چنین گزاره ای، به معنای آن خواهد بود که ما در مقیاس استراتژیک در جایگاه "پدافند" هستیم و ابتکار عمل(آفند) در دست واشنگتن است؛
در همه دنیا، حتی یک استراتژیست حرفه ای یافت نمی شود که این گزاره را منکر شود:
ایران در مواجهه با آمریکا در مقیاس کروی، در جایگاه "محاطی" است و آمریکا در جایگاه"محیطی".
بدین اعتبار که به هر روی، آمریکا با داشتن ۸۳۰ پایگاه برون مرزی دریایی پخش شده در کره زمین، به ویژه پایگاه های دریایی، در صورت رسیدن نبرد به حالت "تمام عیار"، قادر است، ایران را دستکم در دریاها به "بایکوت کامل" بکشاند؛
آمریکای "جهان خوار"، در عین حال "جهان دار" هم هست. به عبارت دیگر چون در جایگاه آفندی-کُنشی است و اسباب قدرتش کروی است، پس فضا و دریا را در اختیار دارد؛ بنابراین در نبردهای آمریکا، همواره"زمین" را تبدیل به"میدان عملیات " می کند ؛
از دل چنین چرخه ای، این گزاره بیرون می آید :
جغرافیای جنگ آمریکا با قدرتی منطقه ای، به هر روی، سرزمین کشور دشمن خواهد بود؛ فارغ از روند و نتیجه.
چنین چرخه ای، به معنای پیروزی حتی به هنگام خیز (Takeoff) خواهد بود؛
- سیستم تحریمهای آمریکا علیه ایران،گام به گام، دارد به سوی "بایکوت کامل" ایران پیش می رود. پادزهر چنین کنشی، به منظور واکنش و پدافند در مقیاس استراتژی دفاعی، "سیستماتیک کردن استراتژی مقاومت" است. پدیده ای که با توجه به منظم نبودن و سازماندهی نشدن ملت-دولت ایران، در قیاس با ویتنام، کره شمالی و...، نه تنها چندان موثر نیست، که شاید تداومش موجبات بروز نارصایتی طبقه متوسط و خشم محاسبه ناپذیر طبقه فرودست شود.
به گمانم به زودی و بیشینه تا بهار ۱۳۹۹، مدیران کلان جمهوری اسلامی، ناگزیرخواهند شد، به گونه ای مذاکره تن در دهند.
منطق و بنیادهای استراتژی ملی که چنین نتیجه می گیرد.
#سیاسی
@Roshanfkrane
آگهی نیازمندیها
کانال روشنفکران
#یدالله_کریمی_پور
به گمانم جمهوری اسلامی بهتر است طی یک آگهی بین المللی و جهانشمول خواهان ایجاد ملتی با ویژگی های زیر برای پذيرش شهروندی خود برآید. چرا که کم کم بیشتر مردم ماندگار در ایران از خواسته های مشفقانه اش تبعیت نمی کنند:
به زنان و مردانی برای اقامت و استفاده از حق شهروندی ایران اسلامی با مشخصات زیر نیازمندیم:
۱- زنان از سن بلوغ به بعد مقید به پوشیدن حجاب، و ترجیحا حجاب برتر(چادر مشکی) باشند؛
۲- داوطلبان باید خواهان نابودی اسرائیل(اشغالگر) و مبارزه بی وقفه با استکبار آمریکا باشند؛
۳- داوطلبان باید علاوه بر شرکت روزانه در نمازهای یومیه، هر جمعه در مصلی حاضر بوده و دستکم دو روز در سال نیز در تظاهرات پیروزی انقلاب اسلامی و روز قدس حضور بهم رسانند؛
۴- داوطلبان در راستای سوءاستفاده احتمالی از فضای مجازی باید خود را با اینترنت مورچه ای و فیلترینگ با پوشش ملی تطبیق دهند؛
۵- به اطلاع داوطلبان می رسانیم که تا شهید، جانباز و ایثارگر نشوند، خود و خانوادههایشان نمی تواننند از برخی سهمیه های دانشگاهی، مالی و...برخوردار شوند؛
۶- به اطلاع داوطلبان عزیز می رسد که به دلیل تحریم های استکبار و عوامل سودجوی داخلی تهیه و خرید مسکن شخصی آسان نیست. ولی به حمدالله حکومت و دولت در صددند سالی یک میلیون واحد ساخته و آن را در اختیار مستضعفان و سایر نیازمندان قرار دهند؛
۷- به اطلاع داوطلبان می رسانیم گرچه تورم مانند بسیاری کشورهای انقلابی به دلیل تحریم های استکبار بالاست، ولی به زودی آن را کاهش داده و تک رقمی خواهد شد؛
۸- از پذیرفتن داوطلبانی که مایل به داشتن دیسکو، کازینو، هتل های آنچنانی و سایر اماکن فساد در کشور اسلامی ما هستند، به کلی معذوریم؛
۹- داوطلبان با مهارت در دور زدن تحریم، هکرها، مهار کردن اعتراضات و تجمعات و...در اولویت بوده و ازامتیازات ویژهای برخوردار خواهند بود؛
۱۰- درخواست داوطلبانی که حاضر به فرزندآوری نبوده و به ویژه قصد تجرد دارند بررسی نخواهد شد؛
۱۱- داوطلبانی که باورمند به دفاع از حرم بوده و آماده انجام مسئولیت مستشاری در کشورهای برادر هستند، در اولویت قرار خواهند گرفت؛
۱۲- داوطلبان نباید در باره شفافیت سیستم قضایی و زندانیان امنیتی- سیاسی موشکافی داشته باشند؛
۱۳- هم چنین داوطلبان نباید در باره استراتزی، سیاستگزاری و طرح و برنامه های محیط زیستی و آلودگی اکوسیستم ها، چندان حساس بوده و در این موارد جنجال برپا کنند؛
۱۴- داوطلبان باورمند به برخی کیش ها و آیین ها اساسا حق پر کردن فرم شهروندی ایرانی را و ممکن است در همان فرودگاه بازداشت شوند؛
۱۵- داوطلبان به هیچ روی نباید در باره برخی نابرابری ها و احیانا تبعیضات بین مرکز- پیرامون(استان های حاشیه ای و...) حساس بوده و به آن ها دامن زنند؛
۱۶- پرونده داوطلبانی که آمادگی دارند در صورت بروز اعتراض همدوش شهروندان وفادار و باورمند به استفاده از زور بایستند، در اولویت بررسی قرار خواهد گرفت؛
۱۷- از پذیرش داوطلبانی که مخالف حکم اعدامند معذوریم.
۱۸- از بررسی پرونده مخالفین قانون اساسی جمهوری اسلامی و نیز باورمندان به اصلاح آن به کلی معذوریم؛
۱۹- هم چنین به کسانی که قائل به برگزاری رفراندم در امور مهمه کشورند، توصیه می شود از پر کردن فرم شهروندی پرهیز کنند؛
۲۰-شرایط دیگری نیست.
ستاد ملت سازی
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#یدالله_کریمی_پور
به گمانم جمهوری اسلامی بهتر است طی یک آگهی بین المللی و جهانشمول خواهان ایجاد ملتی با ویژگی های زیر برای پذيرش شهروندی خود برآید. چرا که کم کم بیشتر مردم ماندگار در ایران از خواسته های مشفقانه اش تبعیت نمی کنند:
به زنان و مردانی برای اقامت و استفاده از حق شهروندی ایران اسلامی با مشخصات زیر نیازمندیم:
۱- زنان از سن بلوغ به بعد مقید به پوشیدن حجاب، و ترجیحا حجاب برتر(چادر مشکی) باشند؛
۲- داوطلبان باید خواهان نابودی اسرائیل(اشغالگر) و مبارزه بی وقفه با استکبار آمریکا باشند؛
۳- داوطلبان باید علاوه بر شرکت روزانه در نمازهای یومیه، هر جمعه در مصلی حاضر بوده و دستکم دو روز در سال نیز در تظاهرات پیروزی انقلاب اسلامی و روز قدس حضور بهم رسانند؛
۴- داوطلبان در راستای سوءاستفاده احتمالی از فضای مجازی باید خود را با اینترنت مورچه ای و فیلترینگ با پوشش ملی تطبیق دهند؛
۵- به اطلاع داوطلبان می رسانیم که تا شهید، جانباز و ایثارگر نشوند، خود و خانوادههایشان نمی تواننند از برخی سهمیه های دانشگاهی، مالی و...برخوردار شوند؛
۶- به اطلاع داوطلبان عزیز می رسد که به دلیل تحریم های استکبار و عوامل سودجوی داخلی تهیه و خرید مسکن شخصی آسان نیست. ولی به حمدالله حکومت و دولت در صددند سالی یک میلیون واحد ساخته و آن را در اختیار مستضعفان و سایر نیازمندان قرار دهند؛
۷- به اطلاع داوطلبان می رسانیم گرچه تورم مانند بسیاری کشورهای انقلابی به دلیل تحریم های استکبار بالاست، ولی به زودی آن را کاهش داده و تک رقمی خواهد شد؛
۸- از پذیرفتن داوطلبانی که مایل به داشتن دیسکو، کازینو، هتل های آنچنانی و سایر اماکن فساد در کشور اسلامی ما هستند، به کلی معذوریم؛
۹- داوطلبان با مهارت در دور زدن تحریم، هکرها، مهار کردن اعتراضات و تجمعات و...در اولویت بوده و ازامتیازات ویژهای برخوردار خواهند بود؛
۱۰- درخواست داوطلبانی که حاضر به فرزندآوری نبوده و به ویژه قصد تجرد دارند بررسی نخواهد شد؛
۱۱- داوطلبانی که باورمند به دفاع از حرم بوده و آماده انجام مسئولیت مستشاری در کشورهای برادر هستند، در اولویت قرار خواهند گرفت؛
۱۲- داوطلبان نباید در باره شفافیت سیستم قضایی و زندانیان امنیتی- سیاسی موشکافی داشته باشند؛
۱۳- هم چنین داوطلبان نباید در باره استراتزی، سیاستگزاری و طرح و برنامه های محیط زیستی و آلودگی اکوسیستم ها، چندان حساس بوده و در این موارد جنجال برپا کنند؛
۱۴- داوطلبان باورمند به برخی کیش ها و آیین ها اساسا حق پر کردن فرم شهروندی ایرانی را و ممکن است در همان فرودگاه بازداشت شوند؛
۱۵- داوطلبان به هیچ روی نباید در باره برخی نابرابری ها و احیانا تبعیضات بین مرکز- پیرامون(استان های حاشیه ای و...) حساس بوده و به آن ها دامن زنند؛
۱۶- پرونده داوطلبانی که آمادگی دارند در صورت بروز اعتراض همدوش شهروندان وفادار و باورمند به استفاده از زور بایستند، در اولویت بررسی قرار خواهد گرفت؛
۱۷- از پذیرش داوطلبانی که مخالف حکم اعدامند معذوریم.
۱۸- از بررسی پرونده مخالفین قانون اساسی جمهوری اسلامی و نیز باورمندان به اصلاح آن به کلی معذوریم؛
۱۹- هم چنین به کسانی که قائل به برگزاری رفراندم در امور مهمه کشورند، توصیه می شود از پر کردن فرم شهروندی پرهیز کنند؛
۲۰-شرایط دیگری نیست.
ستاد ملت سازی
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
عصر پسا دینی اروپا
روشنفکران
بالاخره از پایان های سده ی ۱۸ و طی سده های ۱۹ و ۲۰، مصیبت بارترین رخدادی که می توانست برای دین رخ دهد، گریبانگیر اصحاب کلیسا شد. مردم تقریبا همه ملت های اروپایی که از آغازهای رنسانس کم کم از دین آبا و اجدادی خود دست کشیده بودند، طی این مدت به کلی بنیادهای دینی را رها کرده و از آن گسیختند. به گونه ای که امروزه روز کلیسا در زندگی مردمان کم رونق شده و سایه ای از آن بیش نمانده است. به سخن دیگر فضای دینی چیره بر مناسبات مردم- مردم، مردم- دولت و دولت-دولت که تا سده ی ۱۷ و بلکه تا حدودی ۱۸، رنگ و بوی الهی و ایمانی داشت، به کلی رنگ باخت و بیشینه به پوسته ای تبدیل شد که تبلورش تنها در قالب برخی روزهای تعطیل و مراسم کم رمق یک شنبه های شمار اندکی از کلیساها نمود می یابد. در یک کلام بیشتر ملت ها با بریدن از بنیادهای دینی- مذهبی و رها کردن بیشتر آیین ها، مناسبات و قوانین و مقررات در حوزه های شخصی و گروهی و حتی فی مابین(دولت- دولت)، فضای دینی حاکم بر اروپا را کنار نهاده و وارد عصر پسا دینی شدند. در این عصر تا جایی که به دین و فضای دینی بر می گردد، نسبت علقه مردمان به دین در چهار شکل آشکار شد:
۱- شمار معتنابهی نه تنها از بنیاد دین نیاکانی بریدند، که پرچم طغیان و مخالفت با اصل و مناسک و مراسم دینی را برافراشته و بی باکانه به ضدیت با اصل و سرشت دین مشغول شده و آن را جهادی در راه دستیابی بشر به آزادی و برونرفت از خرافه پنداشتند؛
۲- گروهی دیگر بی سر وصدا با کلیسا و اصحاب و متولیانش قطع علاقه کرده و در زندگانی خود جایی برای علائق دینی قائل نشدند. سهل است که از آمد و شد به کلیسا اجتناب ورزیده، از دادن عشریه(زکات) و شرکت در مراسم و ادعیه و شعائر هفتگانه(برای کاتولیک ها) و نیز نذر ونیاز به قصد قربت پرهیز نموده و حتی آنها را به کلی به باد فراموشی سپرده و به عنوان میراثی فرهنگی در نسل های متوالی حفظ کردند؛
۳- گروهی دیگر که نه جسارت داشتند از بنیاد دین به کلی بگسلند و نه کلیسا و اصحابش را شایسته احترام و تقدس می دانستند، ناگزیر به تغییر دین روی آورده و به دامن مذاهب و نحله های دیگر غلتیدند؛
۴- و گروه اندک و ته مانده وفادار به دین و مبانی و مناسک آن، سرگردان، نگران و آشفته و منتظر و دلخوش به نوید ظهور مسیح موعود و شرایط آخر الزمانی، با فضای سخت و دردناک پسا دینی(از نگاه و دیدگاه آنان) ساخته و با آن لاجرم به مماشات می پردازند.
ولی چنین تطور و تحولی در اروپا و جهان نو، آرام و بس تدریجی و بلکه چند سدهای بود. حال این که در جوامع شرقی، آمریکای لاتین و خاورمیانه و شمال آفریقا و ...گذر از جامعه دینی و ورود به مناسبات پسا دینی تند و پرشتاب رو به نمودن سریع است. همین پرشتاب شدن خارق العاده گذر از دین، کار حاکمان و اصحاب ایمان راکه تحمل این پیوندگسیختگی برایشان سخت می نماید، پریشان کرده و پرشتاب با بهره گیری از هر ابزاری در صدد سدبندی در مقابلش بر آمده اند. بخش بزرگی از تنش و آشوب های بزرگ اجتماعی ملل خاورمیانه طی سال های پیش رو، نشأت گرفته از تقابل بین حاکمان و دینداران با سیل نسل هایی است که در صدد پیوستن به لشگریان دوره پسا دینی برآمده اند.
✍ #یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #مذهبی #اندیشه #رونسانس
@Roshanfkrane
روشنفکران
بالاخره از پایان های سده ی ۱۸ و طی سده های ۱۹ و ۲۰، مصیبت بارترین رخدادی که می توانست برای دین رخ دهد، گریبانگیر اصحاب کلیسا شد. مردم تقریبا همه ملت های اروپایی که از آغازهای رنسانس کم کم از دین آبا و اجدادی خود دست کشیده بودند، طی این مدت به کلی بنیادهای دینی را رها کرده و از آن گسیختند. به گونه ای که امروزه روز کلیسا در زندگی مردمان کم رونق شده و سایه ای از آن بیش نمانده است. به سخن دیگر فضای دینی چیره بر مناسبات مردم- مردم، مردم- دولت و دولت-دولت که تا سده ی ۱۷ و بلکه تا حدودی ۱۸، رنگ و بوی الهی و ایمانی داشت، به کلی رنگ باخت و بیشینه به پوسته ای تبدیل شد که تبلورش تنها در قالب برخی روزهای تعطیل و مراسم کم رمق یک شنبه های شمار اندکی از کلیساها نمود می یابد. در یک کلام بیشتر ملت ها با بریدن از بنیادهای دینی- مذهبی و رها کردن بیشتر آیین ها، مناسبات و قوانین و مقررات در حوزه های شخصی و گروهی و حتی فی مابین(دولت- دولت)، فضای دینی حاکم بر اروپا را کنار نهاده و وارد عصر پسا دینی شدند. در این عصر تا جایی که به دین و فضای دینی بر می گردد، نسبت علقه مردمان به دین در چهار شکل آشکار شد:
۱- شمار معتنابهی نه تنها از بنیاد دین نیاکانی بریدند، که پرچم طغیان و مخالفت با اصل و مناسک و مراسم دینی را برافراشته و بی باکانه به ضدیت با اصل و سرشت دین مشغول شده و آن را جهادی در راه دستیابی بشر به آزادی و برونرفت از خرافه پنداشتند؛
۲- گروهی دیگر بی سر وصدا با کلیسا و اصحاب و متولیانش قطع علاقه کرده و در زندگانی خود جایی برای علائق دینی قائل نشدند. سهل است که از آمد و شد به کلیسا اجتناب ورزیده، از دادن عشریه(زکات) و شرکت در مراسم و ادعیه و شعائر هفتگانه(برای کاتولیک ها) و نیز نذر ونیاز به قصد قربت پرهیز نموده و حتی آنها را به کلی به باد فراموشی سپرده و به عنوان میراثی فرهنگی در نسل های متوالی حفظ کردند؛
۳- گروهی دیگر که نه جسارت داشتند از بنیاد دین به کلی بگسلند و نه کلیسا و اصحابش را شایسته احترام و تقدس می دانستند، ناگزیر به تغییر دین روی آورده و به دامن مذاهب و نحله های دیگر غلتیدند؛
۴- و گروه اندک و ته مانده وفادار به دین و مبانی و مناسک آن، سرگردان، نگران و آشفته و منتظر و دلخوش به نوید ظهور مسیح موعود و شرایط آخر الزمانی، با فضای سخت و دردناک پسا دینی(از نگاه و دیدگاه آنان) ساخته و با آن لاجرم به مماشات می پردازند.
ولی چنین تطور و تحولی در اروپا و جهان نو، آرام و بس تدریجی و بلکه چند سدهای بود. حال این که در جوامع شرقی، آمریکای لاتین و خاورمیانه و شمال آفریقا و ...گذر از جامعه دینی و ورود به مناسبات پسا دینی تند و پرشتاب رو به نمودن سریع است. همین پرشتاب شدن خارق العاده گذر از دین، کار حاکمان و اصحاب ایمان راکه تحمل این پیوندگسیختگی برایشان سخت می نماید، پریشان کرده و پرشتاب با بهره گیری از هر ابزاری در صدد سدبندی در مقابلش بر آمده اند. بخش بزرگی از تنش و آشوب های بزرگ اجتماعی ملل خاورمیانه طی سال های پیش رو، نشأت گرفته از تقابل بین حاکمان و دینداران با سیل نسل هایی است که در صدد پیوستن به لشگریان دوره پسا دینی برآمده اند.
✍ #یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #مذهبی #اندیشه #رونسانس
@Roshanfkrane
پیوندگسستگی
بیایید باور کنیم که:
1- مشکل بنیادی ایران، «آب» نیست؛
2- مشکل بنیادی ایران، «اشتغال» نیست؛
3- مشکل بنیادی ایران، «رکود تورمی» نیست؛
4- مشکل بنیادی ایران، «بانکداری مندرس» نیست؛
5- مشکل بنیادی ایران، «صندوق های بازنشستگی» نیست؛
6- مشکل بنیادی ایران، «دمکراسی و آزادی» نیست؛
7- مشکل بنیادی ایران، سست شدن "اعتماد عمومی" به دولت نیست؛
8- مشکل بنیادی ایران، «سیاست خارجی" نیست؛
9- مشکل بنیادی ایران، «فساد و رانتبری» نیست؛
10- مشکل بنیادی ایران، «خام فروشی نفت» نبوده است؛
11- مشکل بنیادی ایران، «تولید اندک ثروت" نیست؛
12- مشکل بنیادی ایران، «محیط زیست ناپایدار» نیست؛
13- مشکل بنیادی ایران، «شکاف طبقاتی» نیست؛
14- مشکل بنیادی «کاهش ارزش های اخلاقی» نیست؛
15- مشکل بنیادی ایران، «اعتیاد روزافزون» نیست؛
16- مشکل بنیادی ایران، «زوال خانواده» نیست؛
17- مشکل بنیادی ایران، «تخلیه روستاها» نیست؛
18- مشکل بنیادی ایران، «دخالت های خارجی» نیست؛
19- مشکل بنیادی ایران، «فرار مغز ها» نیست.
20- مشکل بنیادی ایران،"تحریم های" گسترده نیست؛
21- مشکل بنیادی ایران، "مجلس کمخاصیت" نیست؛
22- مشکل بنیادی ایران، "دولت و کابینه ضعیف" نبوده است؛
23- مشکل بنیادی ایران، کمارزش شدن پول و گذرنامه نیست؛
24- مشکل بنیادی ایران...
✅این ها همه و همه، "پَرکاه" سه مشکل دیگرند. این هر سه بنيادی ترین مشکلات ایران بوده اند:
۱- استراتژی و مدیریت ناکارآمد ملی؛
۲- استراتژی سیاست خارجی فلج کننده؛
۲- روند پر شتاب و تند، پبوند گسستگی؛ یا همان روند کاهشی و بلکه قطع علاقه ایرانیان با میهن است. در واقع حاکمیت به دلیل در دست نداشتن یک استراتژی مشخص و ملیگرایانه، دارد ایرانیان را به سوی یک "الیناسیون" یا همان پیوند گسستگی خزنده و البته تُند پیش می برد:
کاستن و قطع پیوند مردم - میهن.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #انتقادات #اندیشه
@Roshanfkrane
بیایید باور کنیم که:
1- مشکل بنیادی ایران، «آب» نیست؛
2- مشکل بنیادی ایران، «اشتغال» نیست؛
3- مشکل بنیادی ایران، «رکود تورمی» نیست؛
4- مشکل بنیادی ایران، «بانکداری مندرس» نیست؛
5- مشکل بنیادی ایران، «صندوق های بازنشستگی» نیست؛
6- مشکل بنیادی ایران، «دمکراسی و آزادی» نیست؛
7- مشکل بنیادی ایران، سست شدن "اعتماد عمومی" به دولت نیست؛
8- مشکل بنیادی ایران، «سیاست خارجی" نیست؛
9- مشکل بنیادی ایران، «فساد و رانتبری» نیست؛
10- مشکل بنیادی ایران، «خام فروشی نفت» نبوده است؛
11- مشکل بنیادی ایران، «تولید اندک ثروت" نیست؛
12- مشکل بنیادی ایران، «محیط زیست ناپایدار» نیست؛
13- مشکل بنیادی ایران، «شکاف طبقاتی» نیست؛
14- مشکل بنیادی «کاهش ارزش های اخلاقی» نیست؛
15- مشکل بنیادی ایران، «اعتیاد روزافزون» نیست؛
16- مشکل بنیادی ایران، «زوال خانواده» نیست؛
17- مشکل بنیادی ایران، «تخلیه روستاها» نیست؛
18- مشکل بنیادی ایران، «دخالت های خارجی» نیست؛
19- مشکل بنیادی ایران، «فرار مغز ها» نیست.
20- مشکل بنیادی ایران،"تحریم های" گسترده نیست؛
21- مشکل بنیادی ایران، "مجلس کمخاصیت" نیست؛
22- مشکل بنیادی ایران، "دولت و کابینه ضعیف" نبوده است؛
23- مشکل بنیادی ایران، کمارزش شدن پول و گذرنامه نیست؛
24- مشکل بنیادی ایران...
✅این ها همه و همه، "پَرکاه" سه مشکل دیگرند. این هر سه بنيادی ترین مشکلات ایران بوده اند:
۱- استراتژی و مدیریت ناکارآمد ملی؛
۲- استراتژی سیاست خارجی فلج کننده؛
۲- روند پر شتاب و تند، پبوند گسستگی؛ یا همان روند کاهشی و بلکه قطع علاقه ایرانیان با میهن است. در واقع حاکمیت به دلیل در دست نداشتن یک استراتژی مشخص و ملیگرایانه، دارد ایرانیان را به سوی یک "الیناسیون" یا همان پیوند گسستگی خزنده و البته تُند پیش می برد:
کاستن و قطع پیوند مردم - میهن.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #انتقادات #اندیشه
@Roshanfkrane
جغرافیای فساد آسیا
نقشه بالا نشانگر میزان فساد طی ۲۰۲۳، در قاره آسیا از منظر از منظر سازمان بین المللی شفاف سازی(مستقر در ۱۸۰ کشور) و دانشگاه پاساو آلمان است. شرایط دسترسی شهروندان به خدمات عمومی، ساختار حقوقی-قضایی کشورها، و موقعیت بخش خصوصی، سه محور این رتبه بندی ها هستند. از دیدگاه مدیر اجرایی این سازمان: این تنها دولت نیست که مسئول کاهش فساد است؛ مجلس، کارفرمایان، رسانه ها و حتی همه شهروندان در این کاهش نقش دارند. ولی به هر روی، نمره فساد، می تواند آینه تمام نمای یک دولت و حکومت در جهان باشد. نمره ملت ها ۱۰۰ تا صفر است. از پاکترین تا فاسدترین. هر چه تیره و قرمزتر فاسدتر. خوب به کشورهای محور مقاومت بنگرید(ایران، یمن، سوریه،عراق، لبنان). چرا غرق در فسادند؟! کشورهای ژاپن، جمهوری کره، تایوان، بوتان، امارات. قطر، عربستان سعودی و اسراییل(اشغالگر)، کویت، عمان، بحرین چه نمراتی دارند؟!
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #فساد
@Roshanfkrane
نقشه بالا نشانگر میزان فساد طی ۲۰۲۳، در قاره آسیا از منظر از منظر سازمان بین المللی شفاف سازی(مستقر در ۱۸۰ کشور) و دانشگاه پاساو آلمان است. شرایط دسترسی شهروندان به خدمات عمومی، ساختار حقوقی-قضایی کشورها، و موقعیت بخش خصوصی، سه محور این رتبه بندی ها هستند. از دیدگاه مدیر اجرایی این سازمان: این تنها دولت نیست که مسئول کاهش فساد است؛ مجلس، کارفرمایان، رسانه ها و حتی همه شهروندان در این کاهش نقش دارند. ولی به هر روی، نمره فساد، می تواند آینه تمام نمای یک دولت و حکومت در جهان باشد. نمره ملت ها ۱۰۰ تا صفر است. از پاکترین تا فاسدترین. هر چه تیره و قرمزتر فاسدتر. خوب به کشورهای محور مقاومت بنگرید(ایران، یمن، سوریه،عراق، لبنان). چرا غرق در فسادند؟! کشورهای ژاپن، جمهوری کره، تایوان، بوتان، امارات. قطر، عربستان سعودی و اسراییل(اشغالگر)، کویت، عمان، بحرین چه نمراتی دارند؟!
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #فساد
@Roshanfkrane
خیلی کوچولو می اندیشند
جمعه 4 اسفند خبر قرار داد بین مصر و امارات برای توسعه شهر «راس الحکمه» با سرمایهگذاری بالغ بر 150 میلیارد دلارمنتشر شد. هدف پروژه راس الحکمه قرار دادن این شهر در نقشه گردشگری جهانی و تبدیل آن به یکی از معتبرترین مقاصد گردشگری در مدیترانه و جهان است. هم چنین روز سه شنبه ۸ اسفند پایگاه اطلاع رسانی دولت از سفر یک هیات از افغانستان به منطقه چابهار برای سرمایه گذاری در ساخت"بزرگترین برج جنوب شرق ایران" به مبلغ ۳۵ میلیون دلار خبر داد.
چند روز پیش نیز رئیس سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی گفت، طی دو سال اخیر حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در جمهوریاسلامی به ترتیب توسط روسیه، چین، امارات متحده عربی، ایرانیان مقیم خارج، ترکیه، عراق، هند و عمان، انجامشده یا در حال انجام است.
کاش مدیران کلان جمهوری اسلامی لحظاتی می اندیشیدند که تا چه اندازه از کلان اندیشی و استراتژیک نگری دور هستند. می دانید کل بودجه عمومی ۱۴۰۳ مصوب مجلس شورای اسلامی، کمتر ۱۲۰ از میلیارد دلار است؟! می دانید شرکت اینتل در حال ساخت کارخانه ای با سرمایه ۲۵-۳۰ میلیارد دلار در شهرک کیرات گپ در ۴۰ کیلومتری اسرائیل(اشغالگر) فقط برای تولید ریزتراشه ها است؟! می دانید مجموع کمک نظامی آمریکا به اسرائیل بیش از ۲۷۰ میلیارد دلار بوده است؟! کل کمک های جمهوری اسلامی به محور مقاومت چقدر است؟! کسی خبر ندارد طرح و برنامه جناب ضرغامی برای ساخت دستشویی در جهت رونق گرفتن گردشگری، بالاخره به کجا انجامید؟
واقعیت آن است که مدیران جمهوریاسلامی به ایران، چشم انداز های پیشرفتش، نیازهایش برای
توسعه، کوچولو، خیلی خیلی کوچولو می اندیشند.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
جمعه 4 اسفند خبر قرار داد بین مصر و امارات برای توسعه شهر «راس الحکمه» با سرمایهگذاری بالغ بر 150 میلیارد دلارمنتشر شد. هدف پروژه راس الحکمه قرار دادن این شهر در نقشه گردشگری جهانی و تبدیل آن به یکی از معتبرترین مقاصد گردشگری در مدیترانه و جهان است. هم چنین روز سه شنبه ۸ اسفند پایگاه اطلاع رسانی دولت از سفر یک هیات از افغانستان به منطقه چابهار برای سرمایه گذاری در ساخت"بزرگترین برج جنوب شرق ایران" به مبلغ ۳۵ میلیون دلار خبر داد.
چند روز پیش نیز رئیس سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی گفت، طی دو سال اخیر حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در جمهوریاسلامی به ترتیب توسط روسیه، چین، امارات متحده عربی، ایرانیان مقیم خارج، ترکیه، عراق، هند و عمان، انجامشده یا در حال انجام است.
کاش مدیران کلان جمهوری اسلامی لحظاتی می اندیشیدند که تا چه اندازه از کلان اندیشی و استراتژیک نگری دور هستند. می دانید کل بودجه عمومی ۱۴۰۳ مصوب مجلس شورای اسلامی، کمتر ۱۲۰ از میلیارد دلار است؟! می دانید شرکت اینتل در حال ساخت کارخانه ای با سرمایه ۲۵-۳۰ میلیارد دلار در شهرک کیرات گپ در ۴۰ کیلومتری اسرائیل(اشغالگر) فقط برای تولید ریزتراشه ها است؟! می دانید مجموع کمک نظامی آمریکا به اسرائیل بیش از ۲۷۰ میلیارد دلار بوده است؟! کل کمک های جمهوری اسلامی به محور مقاومت چقدر است؟! کسی خبر ندارد طرح و برنامه جناب ضرغامی برای ساخت دستشویی در جهت رونق گرفتن گردشگری، بالاخره به کجا انجامید؟
واقعیت آن است که مدیران جمهوریاسلامی به ایران، چشم انداز های پیشرفتش، نیازهایش برای
توسعه، کوچولو، خیلی خیلی کوچولو می اندیشند.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
زین پس چه می شود؟
هر چند آمارهای دولتی-رسمی ملاک باشد حدود 60% مردم واجد شرایط پای صندوق ها نیامده اند.هم چنین حدود 80% تهرانی ها نیز. چنان چه آرای باطله هم در نظر گرفته شود، وضعیت برای حکومت-دولت شوم تر می نماید. با این حساب حکومت بر پایه کدام بنیادها می تواند هم چنان دوام داشته باشد؟! آیا با این همه توانایی استمرار دارد؟! آری و حتما.
به عبارت بهتر حتی چنان چه 5% هم در انتخابات شرکت می کردند، باز هم حکومت- دولت پابرجا می ماند. سهل است که کمترین تغییری در استراتژی سیاست خارجی، فرهنگی، اقتصادی و در یک کلام استراتژی ملی- حکومتی آن حاصل نمی شد. ولی چرا؟!
تا جایی که به تاریخ تحولات معاصر(مشروطه تا کنون) ایران بر می گردد، بنیاد تغییرات از جمله متاثر از سیاست بین الملل، یا به گمان ما جغرافی خوان ها، افزون بر فضای درون کشوری، بر گرفته(از جمله) از فضاهای منطقه ای و جهانی هم هست. شاهد مثال سرانجام جنبش فاخر ملی شدن نفت بود. به کجا رسید؟! مگر نه این که طی یکی- دو روز با کودتای واشنگتن- لندن، پایان یافت؟ مگر مسیر انقلاب اسلامی پس از جا افتادن دکترین فضای جیمی کارتر در ایران و ۲۶ کشور دیگر هموار نشد؟ و پیش ترها؛ مگر پشتیبانی پادشاهی متحده بریتانیا نبود که هیمه جنبش ترقی خواهانه مشروطه را روشن و بلکه شعله ور نگاه داشت؟ بدیهی است که در باره تاثیر فضاهای پیرامونی و سیاست بین الملل، بر تحولات ملت ها، انقلاب ها، جنبش ها، کودتاها و... توان یک میلیون نمونه به میان کشید. می خواهم بگویم برای عملیاتی شدن خواست مترقیانه کنونی ملت، برای انجام تغییرات و خروج از دوره واماندگی و ایستایی، تغییر شرایط فضای بین المللی و منطقه ای هم گریز ناپذیر است. نه؟!
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #سیاسی #اندیشه
@Roshanfkrane
هر چند آمارهای دولتی-رسمی ملاک باشد حدود 60% مردم واجد شرایط پای صندوق ها نیامده اند.هم چنین حدود 80% تهرانی ها نیز. چنان چه آرای باطله هم در نظر گرفته شود، وضعیت برای حکومت-دولت شوم تر می نماید. با این حساب حکومت بر پایه کدام بنیادها می تواند هم چنان دوام داشته باشد؟! آیا با این همه توانایی استمرار دارد؟! آری و حتما.
به عبارت بهتر حتی چنان چه 5% هم در انتخابات شرکت می کردند، باز هم حکومت- دولت پابرجا می ماند. سهل است که کمترین تغییری در استراتژی سیاست خارجی، فرهنگی، اقتصادی و در یک کلام استراتژی ملی- حکومتی آن حاصل نمی شد. ولی چرا؟!
تا جایی که به تاریخ تحولات معاصر(مشروطه تا کنون) ایران بر می گردد، بنیاد تغییرات از جمله متاثر از سیاست بین الملل، یا به گمان ما جغرافی خوان ها، افزون بر فضای درون کشوری، بر گرفته(از جمله) از فضاهای منطقه ای و جهانی هم هست. شاهد مثال سرانجام جنبش فاخر ملی شدن نفت بود. به کجا رسید؟! مگر نه این که طی یکی- دو روز با کودتای واشنگتن- لندن، پایان یافت؟ مگر مسیر انقلاب اسلامی پس از جا افتادن دکترین فضای جیمی کارتر در ایران و ۲۶ کشور دیگر هموار نشد؟ و پیش ترها؛ مگر پشتیبانی پادشاهی متحده بریتانیا نبود که هیمه جنبش ترقی خواهانه مشروطه را روشن و بلکه شعله ور نگاه داشت؟ بدیهی است که در باره تاثیر فضاهای پیرامونی و سیاست بین الملل، بر تحولات ملت ها، انقلاب ها، جنبش ها، کودتاها و... توان یک میلیون نمونه به میان کشید. می خواهم بگویم برای عملیاتی شدن خواست مترقیانه کنونی ملت، برای انجام تغییرات و خروج از دوره واماندگی و ایستایی، تغییر شرایط فضای بین المللی و منطقه ای هم گریز ناپذیر است. نه؟!
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #سیاسی #اندیشه
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این راهش نیست
۱- گسترش مناسبات اقتصادی با افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و دیگر همسایگان و توسعه راههای ریلی، گازی و تجارت دوجانبه ارجمند و ارزشمند، ولی برای ایران پله ای جهت خروج از مشکلات برپا نخواهد کرد؛
۲- مشکلات مردم و طبقه متوسط با کاهش مالیات قابل حل وفصل نیست؛
۳- هم چنین گسترش همکاری ها با چین و کشورهایی که تمایل به همکاری راهبردی با ایران دارند، بازکننده گره های ایران و ایرانیان نیست؛
۴- تنها دل بستن بودجه ۱۴۰۴ هر چقدر هم دقیق و در جهت برقراری عدالت اجتماعی و افزایش تولید تنظیم شود، نمی تواند راهگشای برونرفت ایران از بحران جامع باشد.
جناب رئیس جمهور، ایران امروز درمانده است. لطفا گزاره درماندگی را جا بیندازید. همه امید من به شما و کابینه گرانقدرتان جا انداختن این درماندگی و درجازدگی همه جانبه برای تصمیم سازان و فرماندهان کشور است. تا نتوانید این درماندگی را تشریح کرده و جا بیندازید، نسخه های برونرفتن، بازهم در حد و اندازه همان پیشنهادات کوچک مقیاس پیشینی خواهد ماند؛ یعنی گسترش تجارت با همسگایگان، نگاه به شرق، افریقا و لاتین ها و قس علیهذا.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
۱- گسترش مناسبات اقتصادی با افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و دیگر همسایگان و توسعه راههای ریلی، گازی و تجارت دوجانبه ارجمند و ارزشمند، ولی برای ایران پله ای جهت خروج از مشکلات برپا نخواهد کرد؛
۲- مشکلات مردم و طبقه متوسط با کاهش مالیات قابل حل وفصل نیست؛
۳- هم چنین گسترش همکاری ها با چین و کشورهایی که تمایل به همکاری راهبردی با ایران دارند، بازکننده گره های ایران و ایرانیان نیست؛
۴- تنها دل بستن بودجه ۱۴۰۴ هر چقدر هم دقیق و در جهت برقراری عدالت اجتماعی و افزایش تولید تنظیم شود، نمی تواند راهگشای برونرفت ایران از بحران جامع باشد.
جناب رئیس جمهور، ایران امروز درمانده است. لطفا گزاره درماندگی را جا بیندازید. همه امید من به شما و کابینه گرانقدرتان جا انداختن این درماندگی و درجازدگی همه جانبه برای تصمیم سازان و فرماندهان کشور است. تا نتوانید این درماندگی را تشریح کرده و جا بیندازید، نسخه های برونرفتن، بازهم در حد و اندازه همان پیشنهادات کوچک مقیاس پیشینی خواهد ماند؛ یعنی گسترش تجارت با همسگایگان، نگاه به شرق، افریقا و لاتین ها و قس علیهذا.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
🔴جمهوری اسلامی و ترامپ
✍ #یدالله_کریمی_پور
🔸ترامپ در سیاست خارجی سه وعده کلان به ملتش و جهانیان داده است: پایان دادن به جنگ های اوکراین، خاورمیانه و آرام سازی تنش در دریای چین جنوبی.
🔸روسیه، اسراییل، دولت های عرب، فلسطینی ها و چین به تحقق چنین وعده هایی دل بسته اند.
🔸تا جایی که به ولادیمیر پوتین و شی جی پینگ بر می گردد، آنان در جهت پاسداشت منافع ملی خود و نیز دستیابی به صلح و آرامش و پایان دادن به جنگ، تنش و مشاجره حداکثر تلاش خود را در جهت همراهی و همکاری با خواسته های کاخ سفید و ترامپ به عمل خواهند آورد.
🔸در این ارتباط تا جایی که به خاورمیانه بر می گردد، هدف وعده داده شده ترامپ، پایان دادن به جنگ های غزه، لبنان، تنگه باب المندب و نبرد پینگپنگی ایران- اسرائیل است.
🔸به نظر می رسد زین پس و حتی پیش از ورود رسمی دوباره ترامپ به کاخ سفید، فشار بر جمهوری اسلامی از سوی پکن و مسکو آغاز خواهد شد.
باید دید این فشارها تا کجا تهران را به نرمش وادار خواهد کرد.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
✍ #یدالله_کریمی_پور
🔸ترامپ در سیاست خارجی سه وعده کلان به ملتش و جهانیان داده است: پایان دادن به جنگ های اوکراین، خاورمیانه و آرام سازی تنش در دریای چین جنوبی.
🔸روسیه، اسراییل، دولت های عرب، فلسطینی ها و چین به تحقق چنین وعده هایی دل بسته اند.
🔸تا جایی که به ولادیمیر پوتین و شی جی پینگ بر می گردد، آنان در جهت پاسداشت منافع ملی خود و نیز دستیابی به صلح و آرامش و پایان دادن به جنگ، تنش و مشاجره حداکثر تلاش خود را در جهت همراهی و همکاری با خواسته های کاخ سفید و ترامپ به عمل خواهند آورد.
🔸در این ارتباط تا جایی که به خاورمیانه بر می گردد، هدف وعده داده شده ترامپ، پایان دادن به جنگ های غزه، لبنان، تنگه باب المندب و نبرد پینگپنگی ایران- اسرائیل است.
🔸به نظر می رسد زین پس و حتی پیش از ورود رسمی دوباره ترامپ به کاخ سفید، فشار بر جمهوری اسلامی از سوی پکن و مسکو آغاز خواهد شد.
باید دید این فشارها تا کجا تهران را به نرمش وادار خواهد کرد.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
💢حاشیهای بر چگونگی فروپاشی ساسانی
🔸بلاذری و طبری در باره سقوط اصفهان طی هجوم اعراب همداستانند. بلاذری در این باره و در جریان داستان پاذوسبان این شهر نوشته است(نقل به مفهوم):
🔸پاذوسبان اصفهان شجاع و کارآزموده بود که ۳۰ مرد #تیرافکن وفادار داشت. آنان را از بقیه جدا کرد تا به #کرمان روند. عبدالله بن بدیل فرمانده سپاه عرب که مامور فتح اصفهان شده بود، در مسیر یورش به اصفهان، آنان را دید. به پاذوسبان پیشنهاد داد که به جای جنگ عمومی سربازان، تن به تن مصاف دهند. مرد #پارسی چنان کرد و هنوز لحظهای از دوئل نگذشته بود که پارسی چنان ضربتی بر کوهه زین عبدالله زد که از هم بگسلید و پیش بند زین پاره و بریده شد. عبدالله که تردستی و دلیری ورا دید، از نبرد باز ایستاد و به او پیشنهاد داد چنان چه #صلح و سازش در پیش گیرد، آزادش گذاشته و حکمرانی شهر را به او سپارد.
🔸 #پاذوسبان پذیرفت و در پاسخ مردم #اصفهان که پرسیدند چرا چنین کرد، پاسخ داد: ای مردم، شما را فرومایه دیدم، آن چه کردم شایسته شما بود(بلاذری، ترجمه آذرنوش، ص ۱۳۸).
🔸در جریان جنگ #نهاوند که به #جنگسلاسل مشهور است، فرمانده و سرداران لشگر، سربازان و جنگاوران ایرانی را در برابر #سپاهعرب با زنجیرهای سنگین به هم بستند. چون می دانستند از جنگ و جبهه گریزانند.
🔸همین افتضاح و دل ندادن به ایستادگی در برابر سپاه عرب در سیستان و دهها جای دیگر ایران زمین نیز نیز رخ داد. چرا مردم و لشگریان کارآزموده دل به #جنگ نمی دادند؟!
❗️واقعیت آن بود که مردم به شاهان و فرمانروایان پشت کرده و از آنان دل کنده بودند. ناهمراهی با دولت ساسانی ناشی از #فرومایگی مردم نبود، بلکه انعکاس ناخشنودی مردم بود که در قالب گونهای وادادگی بروز کرده بود.
🔸راستش این است که هر زمان #فرمانروایان این بوم و بر، خط قرمزی از عناصر خودی به گرداگرد خویش کشیدهاند، #ایرانیان نیز حساب خود را از آنان جدا کردهاند. چنین رویکردی چندین بار در #تاریخ #ایران تکرار شده است. یعنی مردم با خالی کردن پشت حاکمان و به حال خود رهاکردن آنان در بزنگاههای حیاتی و سرنوشتساز، فرمانروایان را #تنبیه کردهاند. برعکس هرگاه مردم و حاکمان یکدل و یکزبان بودهاند، شکست #دشمن و دستیابی به پیروزی قطعی بوده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
@Roshanfkrane
🔸بلاذری و طبری در باره سقوط اصفهان طی هجوم اعراب همداستانند. بلاذری در این باره و در جریان داستان پاذوسبان این شهر نوشته است(نقل به مفهوم):
🔸پاذوسبان اصفهان شجاع و کارآزموده بود که ۳۰ مرد #تیرافکن وفادار داشت. آنان را از بقیه جدا کرد تا به #کرمان روند. عبدالله بن بدیل فرمانده سپاه عرب که مامور فتح اصفهان شده بود، در مسیر یورش به اصفهان، آنان را دید. به پاذوسبان پیشنهاد داد که به جای جنگ عمومی سربازان، تن به تن مصاف دهند. مرد #پارسی چنان کرد و هنوز لحظهای از دوئل نگذشته بود که پارسی چنان ضربتی بر کوهه زین عبدالله زد که از هم بگسلید و پیش بند زین پاره و بریده شد. عبدالله که تردستی و دلیری ورا دید، از نبرد باز ایستاد و به او پیشنهاد داد چنان چه #صلح و سازش در پیش گیرد، آزادش گذاشته و حکمرانی شهر را به او سپارد.
🔸 #پاذوسبان پذیرفت و در پاسخ مردم #اصفهان که پرسیدند چرا چنین کرد، پاسخ داد: ای مردم، شما را فرومایه دیدم، آن چه کردم شایسته شما بود(بلاذری، ترجمه آذرنوش، ص ۱۳۸).
🔸در جریان جنگ #نهاوند که به #جنگسلاسل مشهور است، فرمانده و سرداران لشگر، سربازان و جنگاوران ایرانی را در برابر #سپاهعرب با زنجیرهای سنگین به هم بستند. چون می دانستند از جنگ و جبهه گریزانند.
🔸همین افتضاح و دل ندادن به ایستادگی در برابر سپاه عرب در سیستان و دهها جای دیگر ایران زمین نیز نیز رخ داد. چرا مردم و لشگریان کارآزموده دل به #جنگ نمی دادند؟!
❗️واقعیت آن بود که مردم به شاهان و فرمانروایان پشت کرده و از آنان دل کنده بودند. ناهمراهی با دولت ساسانی ناشی از #فرومایگی مردم نبود، بلکه انعکاس ناخشنودی مردم بود که در قالب گونهای وادادگی بروز کرده بود.
🔸راستش این است که هر زمان #فرمانروایان این بوم و بر، خط قرمزی از عناصر خودی به گرداگرد خویش کشیدهاند، #ایرانیان نیز حساب خود را از آنان جدا کردهاند. چنین رویکردی چندین بار در #تاریخ #ایران تکرار شده است. یعنی مردم با خالی کردن پشت حاکمان و به حال خود رهاکردن آنان در بزنگاههای حیاتی و سرنوشتساز، فرمانروایان را #تنبیه کردهاند. برعکس هرگاه مردم و حاکمان یکدل و یکزبان بودهاند، شکست #دشمن و دستیابی به پیروزی قطعی بوده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
@Roshanfkrane
امپریالیست ی به نام ترکیه
24 سال پیش(1379) در بخش نتیجه گیری کتاب درسی-دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان(منابع تنش و تهدید)، خطاب به سران حکومت جمهوری اسلامی با حروف بولد چنین نتیجه گیری شد: دشمنان ایران، آمریکا و اسراییل نیستند، خطر اصلی از ناحیه محور مشترک ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود.(فایلPDF در کانال هست. زان پس کتاب تجدید چاپ نشد).
با این که اطلاع دارم همه برگ های این کتاب از سوی بیشتر نزدیک به همه فرماندهان اعم از سردار و امیر و... چند بارخوانده شده است، درست برخلاف نتایجش عمل کردند.
گمراهی و بلکه حماقت جمهوری اسلامی در محور قراردادن امریکا، غرب و ناتو به عنوان دشمن اصلی، با خود دهها خطر خلق کرد و چندین محور حیاتی ملی برباد رفت. از جمله اهداف موهوم غرب و آمریکا ستیزی، زمینه و بستر گرایش ترکیه به امپریالیست شدن را مهیا ساخته است. بنگرید به نشانه های امپریالیست شدن ترکیه در سه دهه ی اخیر:
1- تمرکز در جهت چیرگی بر فضای قفقاز و به حاشیه راندن ایران؛
2- تمرکز در جهت چیرگی بر فضای آسیای مرکزی و به کنج بردن و بی خاصیت جلوه دادن ایران؛
3- تمرکز در جهت اعمال نفوذ در اقلیم و وابسته سازی آن به آنکارا؛
4- تمرکز در جهت سرکوب کردهای سر تا پا درهم تنیده با فرهنگایرانی سوریه و تهدید دائمی آنان؛
5- تمرکز در جهت فراگیر سازی جنگ همه جانبه آبی، به زیان سوریه، عراق، ایران، ارمنستان و حتی باکو. عملی که در تاریخ نمونه نداشته است؛
6- تمرکز در جهت گسترش پیوندها با آمریکا و به ویژه اسرائیل، با وجود مانور ستیز مآبانه با آنان. نفاق اندر نفاق و نقاب اندر نقاب؛
7- تمرکزدر جهت زنده و فعال نگاه داشتن ایده پان تورکیسم و سرمایه گذاری همه جانبه برای تحقق اهداف آن؛
8- تمرکز در جهت تسلط بر شامات(سوریه)؛
9- تمرکز بر حذف ایران از همسایگی مستقیم با اروپا و روسیه از راه در اختیار گرفتن دالان زنگزور؛
10- تمرکز بر تضعیف ارمنستان و یا وابسته کردن این ملت به خود؛
11-تمرکز بر کشاندن سرمایه های عظیم مالی، انسانی- مدیریتی ایرانیان به سوی خود و در جهت تبدیل شدن به ابرقدرت منطقه ای؛
12- دخالت گسترده نظامی در لیبی؛
13- همراهی و هماهنگی سر پوشیده با اسرائیل در ابعاد مختلف.
شگرد اردوغان جهت دستیابی به ترکیه بزرگ شبه عثمانی، دست یازیدن به هر ابزاری است. ابزارهایی مانند توسل به پان تورانیسم، پان تورکیسم، اسلامگرایی، عرب گرایی، غربگرایی و خلاصه توسل به تاکتیک هدف وسیله را توجیه کردن.
این قصه ها در پرتو نادانی و جهل مرکب استراتژی نشناسی تصمیم سازان جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد. در ادامه به زوایای متعدد و پیدا و پنهان امپریالیست ترکیه پرداخته خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
@Roshanfkrane
24 سال پیش(1379) در بخش نتیجه گیری کتاب درسی-دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان(منابع تنش و تهدید)، خطاب به سران حکومت جمهوری اسلامی با حروف بولد چنین نتیجه گیری شد: دشمنان ایران، آمریکا و اسراییل نیستند، خطر اصلی از ناحیه محور مشترک ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود.(فایلPDF در کانال هست. زان پس کتاب تجدید چاپ نشد).
با این که اطلاع دارم همه برگ های این کتاب از سوی بیشتر نزدیک به همه فرماندهان اعم از سردار و امیر و... چند بارخوانده شده است، درست برخلاف نتایجش عمل کردند.
گمراهی و بلکه حماقت جمهوری اسلامی در محور قراردادن امریکا، غرب و ناتو به عنوان دشمن اصلی، با خود دهها خطر خلق کرد و چندین محور حیاتی ملی برباد رفت. از جمله اهداف موهوم غرب و آمریکا ستیزی، زمینه و بستر گرایش ترکیه به امپریالیست شدن را مهیا ساخته است. بنگرید به نشانه های امپریالیست شدن ترکیه در سه دهه ی اخیر:
1- تمرکز در جهت چیرگی بر فضای قفقاز و به حاشیه راندن ایران؛
2- تمرکز در جهت چیرگی بر فضای آسیای مرکزی و به کنج بردن و بی خاصیت جلوه دادن ایران؛
3- تمرکز در جهت اعمال نفوذ در اقلیم و وابسته سازی آن به آنکارا؛
4- تمرکز در جهت سرکوب کردهای سر تا پا درهم تنیده با فرهنگایرانی سوریه و تهدید دائمی آنان؛
5- تمرکز در جهت فراگیر سازی جنگ همه جانبه آبی، به زیان سوریه، عراق، ایران، ارمنستان و حتی باکو. عملی که در تاریخ نمونه نداشته است؛
6- تمرکز در جهت گسترش پیوندها با آمریکا و به ویژه اسرائیل، با وجود مانور ستیز مآبانه با آنان. نفاق اندر نفاق و نقاب اندر نقاب؛
7- تمرکزدر جهت زنده و فعال نگاه داشتن ایده پان تورکیسم و سرمایه گذاری همه جانبه برای تحقق اهداف آن؛
8- تمرکز در جهت تسلط بر شامات(سوریه)؛
9- تمرکز بر حذف ایران از همسایگی مستقیم با اروپا و روسیه از راه در اختیار گرفتن دالان زنگزور؛
10- تمرکز بر تضعیف ارمنستان و یا وابسته کردن این ملت به خود؛
11-تمرکز بر کشاندن سرمایه های عظیم مالی، انسانی- مدیریتی ایرانیان به سوی خود و در جهت تبدیل شدن به ابرقدرت منطقه ای؛
12- دخالت گسترده نظامی در لیبی؛
13- همراهی و هماهنگی سر پوشیده با اسرائیل در ابعاد مختلف.
شگرد اردوغان جهت دستیابی به ترکیه بزرگ شبه عثمانی، دست یازیدن به هر ابزاری است. ابزارهایی مانند توسل به پان تورانیسم، پان تورکیسم، اسلامگرایی، عرب گرایی، غربگرایی و خلاصه توسل به تاکتیک هدف وسیله را توجیه کردن.
این قصه ها در پرتو نادانی و جهل مرکب استراتژی نشناسی تصمیم سازان جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد. در ادامه به زوایای متعدد و پیدا و پنهان امپریالیست ترکیه پرداخته خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
@Roshanfkrane
پایان قصه سوریه
سرنوشت بشار بی شباهت به قذافی، صدام حسین و بیشینه بن علی نخواهد بود. ولی چرا قصه حکمرانی خاندان اسد و حکومت علویون با این سرعت به پایان رسید؟!
۱- اقلیت حاکم
ستون فرهنگی تشکیل دهنده حکومت بعث سوریه، تنها بر بدنه و پایه های ۱۳ درصدی جمعیت علوی-شیعی قرار داشت و۷۴٪ اهل تسنن در عمل در حاشیه بودند. حتی تصور استمرار درازمدت اقلیت بر اکثریت قاطع نزدیک به محال است؛
۲-تکیه بر بیگانگان
اقلیت علوی حاکم در جهت جبران انزوا و تنهایی و بی پشتوانگی درونی، بر دو بیگانه غرق در گرداب های متعدد، یعنی ایران و روسیه تکیه داد. کشورهایی که اصولا به اعتبار قدرت ملی، ظرفیت محدودی برای پشتیبانی خارجی دارند. روسیه اولویت های دیگر به جای دفاع از اسد را طرح کرد. جمهوری اسلامی نیز در خود فرو رفته و سرگرم رها کردن خود از دهها گرفتاری دشوار مانده است؛
۳- نوسازی مخالفین
برای بیش از سی سال نگاه و رویکرد جمهوری اسلامی و روسیه به سوریه میلیتاریستی بود. این دو کشور طرح و برنامه ای کلان در جهت خارج کردن این کشور جنگزده از استیصال ارائه نکردند؛ سهل است که همه استان های تحت کنترل بشار، بیش از پیش در چاله فقر قرار گرفتند.
در عوض ترکیه ضمن نزدیکی به مخالفان سوری مستقر در ترکیه و استان های دور از کنترل بشار، به آموزش، سازماندهی و تقویت آنان پرداخت. سوری های بنیادگرای مخالف، به ارتشی ماهر تبدیل شده و با رنسانس فکری و تعدیل دیدگاه های تکفیری، در جهت همرنگی با لائیسیته ترکیه خود را با خواسته های اردوغان آماده کردند؛
۴- فرصت طلبی اردوغان
در همه مدتی که ایران و حزب الله سخت سرگرم غزه و نبرد با اسرائیل بودند، اردوغان سخت در حال آماده کردن همه جانبه تحریرالشام برای در دست گرفتن قدرت در سوریه و حذف علویون و بشار بود. این ساده لوحی محض است که تصور شود ترکیه دولت های عضو ناتو و اسراییل را در جریان خیز تحریرالشام قرار نداده باشد. نه تنها ایالات متحده و اسراییل، که فرماندهی کل ناتو در جریان چنین تحرکی قرار گرفته و با آن هماهنگ بوده اند؛
۵- انتخاب مردم
این پر شتاب ترین فروپاشی تاریخ معاصر یک رژیم در خاورمیانه بدون توسل به کودتا بود. در واقع انقلابی با استارت یک همسایه قدرتمند (ترکیه). ارتش و مردم سوریه نشان دادند که خواهان پذیرش رویکرد ایرانی- بشاری مبتنی بر مبارزه ایدئولوژیک و در عین حال درجا زدگی و تحمل استیصال و فقر و کمتر توسعه یافتگی، حتی در ازای مبارزه با اسرائیل نیستند.
کوته آن که بین دو الگوی ایرانی- اماراتی و ترکی، دومی را پذیرفتند. در واقع پی بردند که تداوم همسویی با ایران ارزشش را ندارد. زیرا نتیجه واقعی آن جز به چشم اندازهای یمن، لبنان جنگزده، غزه و کرانه باختری و عراق نخواهد بود. آنان در گزینش خود، پیوستن به دکترین ترکیه، امارات، سعودی بنسلمان، قطر و...را ترجیح دادند؛
۶- ارتش وامانده
میانگین دریافتی ماهیانه نیروهای ارتش بشار، ۲۵ تا۳۰ دلار بود. کمتر از سومالی. به گونه ای که حتی کفاف هزینه های یک هفته ای آنها نبود. از سوی دیگر این ارتش فاقد انگیزه های ایدئولوژیک شده بود و بدنه آن نیز کاملا ناظر بر فساد سیستماتیک در نهادهای حکومتی و ایضا. حتی وضعیت اقتصادی ساکنان شمال سوریه و منطقه خودگردان کرد نشین به مراتب بهتر از مناطق تحت کنترل دولت بشار بود. در واقع میانگین درآمد کارکنان در نواحی تحت کنترل مخالفان بیش از ۵ تا ۶ برابر افسران سوری بود. بین ۲۰۰ تا حتی ۵۰۰ دلار.
از سوی دیگر کهنگی و زهوار در رفتگی تجهیزات و تسلط مستشاران روسی-ایرانی نیز بی انگیزگی افسران و نظامیان سوری را مضاعف کرده بود؛
۷- همراهی اسرائیل(اشغالگر)
بدون همراهی و هماهنگی اسراییل، فروپاشی اسد ممکن نبود. گرچه تل آویو همواره از گوشت دم دست بشار حمایت می کرد، ولی در ازای قطع کامل دالان زمینی ایران- خزب الله، تن به معرکه ترکیه- تحریرالشام داد. اسرائیل مطمئن است که سوری های جانشین بشار به صلح ابراهیم خواهند پیوست. برای مساله جولان نیز به اغلب احتمال، مدلی ارائه خواهد شد.
نتیجه پایانی آن که:
الف- سوری ها دیگر در پی تن دادن به مدل توسعه ای ایران و تداوم عضویت در محور مقاومت نخواهند بود؛
ب- حکومت بعدی سوریه دالان زمینی- هوایی ایران- حزب الله لبنان را مسدود خواهد کرد؛
پ- سوریه تا دستکم دو دهه آتی تابع استراتژی سیاست خارجی ترکیه خواهد ماند؛
ث_ بازسازی و نوسازی سوریه با مدل ترکی- بن سلمانی پرشتاب و درجهت فعال سازی دالان مدیترانه- خلیج فارس، آناتولی-عقبه، آنکارا- مسقط به زودی آغاز خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
سرنوشت بشار بی شباهت به قذافی، صدام حسین و بیشینه بن علی نخواهد بود. ولی چرا قصه حکمرانی خاندان اسد و حکومت علویون با این سرعت به پایان رسید؟!
۱- اقلیت حاکم
ستون فرهنگی تشکیل دهنده حکومت بعث سوریه، تنها بر بدنه و پایه های ۱۳ درصدی جمعیت علوی-شیعی قرار داشت و۷۴٪ اهل تسنن در عمل در حاشیه بودند. حتی تصور استمرار درازمدت اقلیت بر اکثریت قاطع نزدیک به محال است؛
۲-تکیه بر بیگانگان
اقلیت علوی حاکم در جهت جبران انزوا و تنهایی و بی پشتوانگی درونی، بر دو بیگانه غرق در گرداب های متعدد، یعنی ایران و روسیه تکیه داد. کشورهایی که اصولا به اعتبار قدرت ملی، ظرفیت محدودی برای پشتیبانی خارجی دارند. روسیه اولویت های دیگر به جای دفاع از اسد را طرح کرد. جمهوری اسلامی نیز در خود فرو رفته و سرگرم رها کردن خود از دهها گرفتاری دشوار مانده است؛
۳- نوسازی مخالفین
برای بیش از سی سال نگاه و رویکرد جمهوری اسلامی و روسیه به سوریه میلیتاریستی بود. این دو کشور طرح و برنامه ای کلان در جهت خارج کردن این کشور جنگزده از استیصال ارائه نکردند؛ سهل است که همه استان های تحت کنترل بشار، بیش از پیش در چاله فقر قرار گرفتند.
در عوض ترکیه ضمن نزدیکی به مخالفان سوری مستقر در ترکیه و استان های دور از کنترل بشار، به آموزش، سازماندهی و تقویت آنان پرداخت. سوری های بنیادگرای مخالف، به ارتشی ماهر تبدیل شده و با رنسانس فکری و تعدیل دیدگاه های تکفیری، در جهت همرنگی با لائیسیته ترکیه خود را با خواسته های اردوغان آماده کردند؛
۴- فرصت طلبی اردوغان
در همه مدتی که ایران و حزب الله سخت سرگرم غزه و نبرد با اسرائیل بودند، اردوغان سخت در حال آماده کردن همه جانبه تحریرالشام برای در دست گرفتن قدرت در سوریه و حذف علویون و بشار بود. این ساده لوحی محض است که تصور شود ترکیه دولت های عضو ناتو و اسراییل را در جریان خیز تحریرالشام قرار نداده باشد. نه تنها ایالات متحده و اسراییل، که فرماندهی کل ناتو در جریان چنین تحرکی قرار گرفته و با آن هماهنگ بوده اند؛
۵- انتخاب مردم
این پر شتاب ترین فروپاشی تاریخ معاصر یک رژیم در خاورمیانه بدون توسل به کودتا بود. در واقع انقلابی با استارت یک همسایه قدرتمند (ترکیه). ارتش و مردم سوریه نشان دادند که خواهان پذیرش رویکرد ایرانی- بشاری مبتنی بر مبارزه ایدئولوژیک و در عین حال درجا زدگی و تحمل استیصال و فقر و کمتر توسعه یافتگی، حتی در ازای مبارزه با اسرائیل نیستند.
کوته آن که بین دو الگوی ایرانی- اماراتی و ترکی، دومی را پذیرفتند. در واقع پی بردند که تداوم همسویی با ایران ارزشش را ندارد. زیرا نتیجه واقعی آن جز به چشم اندازهای یمن، لبنان جنگزده، غزه و کرانه باختری و عراق نخواهد بود. آنان در گزینش خود، پیوستن به دکترین ترکیه، امارات، سعودی بنسلمان، قطر و...را ترجیح دادند؛
۶- ارتش وامانده
میانگین دریافتی ماهیانه نیروهای ارتش بشار، ۲۵ تا۳۰ دلار بود. کمتر از سومالی. به گونه ای که حتی کفاف هزینه های یک هفته ای آنها نبود. از سوی دیگر این ارتش فاقد انگیزه های ایدئولوژیک شده بود و بدنه آن نیز کاملا ناظر بر فساد سیستماتیک در نهادهای حکومتی و ایضا. حتی وضعیت اقتصادی ساکنان شمال سوریه و منطقه خودگردان کرد نشین به مراتب بهتر از مناطق تحت کنترل دولت بشار بود. در واقع میانگین درآمد کارکنان در نواحی تحت کنترل مخالفان بیش از ۵ تا ۶ برابر افسران سوری بود. بین ۲۰۰ تا حتی ۵۰۰ دلار.
از سوی دیگر کهنگی و زهوار در رفتگی تجهیزات و تسلط مستشاران روسی-ایرانی نیز بی انگیزگی افسران و نظامیان سوری را مضاعف کرده بود؛
۷- همراهی اسرائیل(اشغالگر)
بدون همراهی و هماهنگی اسراییل، فروپاشی اسد ممکن نبود. گرچه تل آویو همواره از گوشت دم دست بشار حمایت می کرد، ولی در ازای قطع کامل دالان زمینی ایران- خزب الله، تن به معرکه ترکیه- تحریرالشام داد. اسرائیل مطمئن است که سوری های جانشین بشار به صلح ابراهیم خواهند پیوست. برای مساله جولان نیز به اغلب احتمال، مدلی ارائه خواهد شد.
نتیجه پایانی آن که:
الف- سوری ها دیگر در پی تن دادن به مدل توسعه ای ایران و تداوم عضویت در محور مقاومت نخواهند بود؛
ب- حکومت بعدی سوریه دالان زمینی- هوایی ایران- حزب الله لبنان را مسدود خواهد کرد؛
پ- سوریه تا دستکم دو دهه آتی تابع استراتژی سیاست خارجی ترکیه خواهد ماند؛
ث_ بازسازی و نوسازی سوریه با مدل ترکی- بن سلمانی پرشتاب و درجهت فعال سازی دالان مدیترانه- خلیج فارس، آناتولی-عقبه، آنکارا- مسقط به زودی آغاز خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane