روشنفکران
81.9K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
آدم وقتی به زانو درآمد، وقتی خودش قبول کرد که باید تابع ظلم بشود، نزدیکترین امنگاه را سایه‌ی دشمن خودش می یابد.

#کلیدر
#محمود_دولت_آبادی

@Roshanfkrane
می خواهم حکم کنم سرت را ببرند؛
چه وصیت داری؟
- هیچ
کسانت اینجا هست؛
پسرت را می خواهی ببینی؟
- نه
زنت را چه؟
- نه
مادرت؟
- نه
چرا؟ قلب در سینه نداری؟
گل محمد لبخندی زد.
از چه می خندی؟
گل محمد پلکها فروبست و گفت:
- از پا افتادنِ مرد،
دیدنی نیست ...

#کلیدر
#محمود_دولت_آبادی


@Roshanfkrane
چقدر کلنل در کلیدر قشنگ گفته است که :

هی...دلبستگی، دلبستگی به زندگانی! زندگانی چه بود؟ ای داد...آدمیزاد آدمیزاد شیر خام خورده! کاش خود می‌دانست که چیست، که کیست. من که ندانستم، ندانستم. فقط این را دانستم و می‌دانم که آدمیزاد فقط با آب و نان و هوا نیست که زنده است؛ این را دانستم و می‌دانم که آدم به آدم است که زنده است؛ آدم به عشقِ آدم زنده است.

#محمود_دولت‌_آبادی
#کلیدر

@Roshanfkrane
#تیکه_کتاب

مطلب این که حرف، باد است. اما فکر، آتش است؛

آتش را باید اول گیراند...
باد خودش به آن دامن می زند...

📗 #کلیدر
#محمود_دولت_آبادی

@Roshanfkrane
چقدر بی‌چشم و روست این آدمیزاد! مثل گرگ آدم را تکه پاره می‌کند و شب هم می‌رود و آرام و به قرار سر روی بالین می‌گذارد و می‌خوابد. آدم را پاره پاره می‌کند و فردایش هم راست راست در خیابان راه می‌رود. این چه جور گرگی است که تا روز پیش از غارت، حتی تا ساعتی پیش از غارت از بره هم رام‌تر می‌نماید؛ اما همین که با یک جمعیتی که خیال خرابی دارند همراه می‌شود، بی‌آن که ملتفت باشد می‌شود یکی از همان‌ها؛ سهل است که بدتر از آن‌ها. آدم اول باورش نمی‌شود، اما بعد که چشم‌هایش را باز می‌کند می‌بیند که همه چیز حقیقت داشته. هر چه را که می‌بیند حقیقت است، حقیقت. من که حیرانم در کار این آدمیزاد!

#کلیدر
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
عشق، اگر چه می‌سوزاند،
امّا جلای جان نیز هست.
لحظه‌ها را رنگین می‌کند. سرخ.
خون را داغ می‌کند.
آفتاب است.
فراز و فرود جان.
عشق... کوهستانی افسانه‌ایست
هموار به ناهموار، ناهموار به هموار.
کشف تازه‌ای از خود در خود.
ریشه‌هایی تازه در قلب به جنبش و رویش آغاز می‌کنند.
در انبوه غبار باطن، موجی نو پدید می‌آید. تا کی جای باز کند و بروید و بماند، چیزی ناشناخته است.
خود را مگر در گمشدگی خود بازیابد.

چگونه امّا عشق می‌آید؟
من چه می‌دانم؟
نسیم را مگر کسی دیده است؟
غرش رعد را چه کسی پیش از غرش شنیده است؟
چشم کدام سر، تاب باز نگاه آذرخش داشته است؟
از کجا می‌روید؟ در کجا جان می‌گیرد؟
در کدام راه پیش میرود؟ رو به کدام سوی؟
چه می‌دانم؟
دیوانه را مگر مقصدی هست؟
بگذار جهان برآشوبد!

📙 #کلیدر
#محمود_دولت_آبادی #مناسبت

@Roshanfkrane