روشنفکران
81.8K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 Transit 2018

مردی که به‌ تازگی مُرده بود، پشت دری بزرگ منتظر بود تا در جهنم ثبت‌نام کند، دقایق بسیاری منتظر ماند و بعد ساعت‌ها و روزها و ماه‌ها و سال‌ها به‌ همین صورت سپری شد، سرانجام از کسی در آن حوالی پرسید:

«من سال‌هاست منتظر ثبت‌نام در جهنم‌ هستم اما این در باز نمی‌شود!»

مرد، نگاهی به او کرد و پاسخ داد: «جهنم همین‌جاست!»

#سکانس_فیلم
#جالب

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از سکانس های ماندگار و شگفت انگیز سینما در فیلم چشم اندازی در مه،، مردی است موسوم به مرغ دریایی. بچه ها با عزم سفر و در جستجوی پدر بدون بلیط عازم ایستگاه قطارند. در  مسیر مردم حاشیه غمزده شهر برای شروع روزی تازه ازکنار هم در حال گذرند. پسرک کوچک به همراه خواهرش خود را به کنار یک حصار توری می‌رساند. آنسوی حصار  مردی که بیشتر به عقلا مجانین میماند دستهایش را به سان بال یک پرنده تکان میدهد. بچه ها او را مرغ دریایی  صدا میکنند. او بعد از مکالمه کوتاه با بچه ها  جمله ای شگفت آور که باید کمیک  به نظر بیاید به زبان می آورد:
جمله ای تراژیک و دردآور:
– میخواد بارون بباره
باید برم
بالهام خیس میشه.
این سه جمله دیالوگ، جادویی ترین جمله ایست که در سراسر فیلم میشنویم.
هیچگاه نتوانستم به خود بقبولانم که او یک انسان است نه یک مرغ دریایی و شاید واقعی ترین مرغ دریاییست که در تمام عمرم دیده ام.
بچه ها او را باور کرده اند او یک مرغ دریاییست...
#سکانس_فیلم

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تانگوی زیبا "آلپاچینو" در🎬 «بوی خوش زن»
#سکانس_فیلم

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سکانسی از همکاری حمید جبلی با پدرش ناصر جبلی در فیلم کلاه قرمزی و سروناز

ناصر جبلی امروز فوت کردن.روحش شاد🥀
#خبر #سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم: #نوستالژیا
کارگردان: #آندری_تارکوفسکی



می‌خواستم باور کنم که می توانم
‏مردم را با حرف متقاعد کنم؛ تو دیدی چه شد؟
‏آن‌ها درد خود را دوست دارند، به زخم مأنوسی احتیاج دارند که با ناخن‌های کثیف‌شان آن را بخراشند و به دقت حفظش کنند.
‏فقط باخشونت است که می‌توان
‏ مداوایشان کرد، زیرا درد را جز با
‏درد دیگری نمی‌توان مغلوب کرد...

‏⁧ #ژان_پل_سارتر
📚 #مگس_ها
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انکار و برخورد می‌تواند متفاوت باشد.

#سکانس_فیلم

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جهان پهلوان تختی: معرفت و شعور تنها مدالیه که با قهرمانی به دست نمیاد

روحش شاد
و یادش گرامی


#سکانس_فیلم

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏گاو مش حسن می میرد و مش حسنی که از شدت دلبستگی, خود را گاو میبیند.
و چه کسی بهتر از عزت سینمای ایران میتوانست همچین صحنه ماندگاری بسازد.
#هنرمندان
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سکانسی از بخش پایانی سریال «سرزمین مادری»
معنی «ایران و ایرانشهر»»

#تاریخ
#سکانس_فیلم

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سکانسی برگرفته از #دلیران_تنگستان
#رئیسعلی_دلواری
خطاب به عزاداران
لیبرال و خود فروخته امام حسین (ع)


#سکانس_فیلم

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 باورش خیلی سخته که این فیلم در ایران بعد انقلاب ساخته شده . قسمت هایی از فیلم 《خانه عنکبوت 》 ساخته علیرضا داودنژاد سال ۱۳۶۲ ، بازیگران عزت اله انتظامی،  داود رشیدی، جمشید مشایخی و مسعود بهنود
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
*سکانس پایانی فیلم سینمایی*
*«راه های افتخار»*
ساخته ی استنلی کوبریک با بازی جاودانه ی کرک داگلاس
*یک شاهکار ضد جنگ*
سربازان فرانسوی خسته وفرسوده از زخم‌های جنگ جهانی اول درکافه‌ای نشسته‌اند.
جنگی که یکی از بی‌معناترین و بی‌حاصل‌ترین جنگ‌های تاریخ بود.
صاحب کافه، یک خواننده‌ی زن آلمانی (با بازی کریستین هارلن) را روی صحنه می‌آورد تا برای سربازان بخواند.
موج تحقیر و تمسخر به سوی زن که از کشور دشمن است، روانه می‌شود.
زن شروع به خواندن می کند.
سربازان کلمات آواز را که به زبان آلمانی است نمی‌فهمند.
ولی کم کم در اندوه آواز زن غرق می شوند.
و آرام آرام با صدای زن، ملودی آواز را زمزمه می‌کنند.
جادوی موسیقی که زبان تمام مردم جهان است.
اثر خود را می‌گذارد و انگار درآن لحظه ی جادویی نه تنها پوچی جنگ و بیهودگی آنهمه کشتار و ویرانی بر آنها آشکار می شود
بلکه با اشک های زن که درد مشترک همه ی آنهاست، اشک می ریزند.

#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چقدر این سخنان درست است؟ :

قرار بود کسانی مسولیت بچه های این مملکت را بعهده بگیرند،
اما رفتند برای بچه های خودشان، بهترین مدارس را ساختند و دیگران را فراموش کردند!!!

#اجتماعی #سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺️سکانسی از فیلم توقیف شده‌ی
#دانه‌_انجیل_معابد
کل این فیلم سینمایی را میتوانید
در اینجا 👉 ببینید

#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سکانس های سانسور شده از فیلم خانه عنکبوت
این فیلم سال ۱۳۶۲ ساخته شده

#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این سکانس درخشان از فیلم
«معجزه در میلان»(۱۹۵۱)
ساخته "ویتوریو دِسیکا"
بادکنک‌فروشِ بینوا از فرط لاغری از زمین کنده می‌شود و به آسمان می‌رود. مردم او را پایین می‌کشند و «نان» می‌خورانند و سنگ در جیب‌هایش می‌ریزند.

فقر در این
فیلم به هجو کشیده شده است. فقر انسان را به هیچ‌ خواهد برد، نه به آسمان. باید نان خورد تا پاها بر زمین بماند. در اینجا چیزی از چیزی دیگر پیشی گرفته است که او به آسمان می‌رود: سرعت از دست‌رفتن بدن بیشتر از سرعت به دست آوردن غذاست. و به همین دلیل است که با امری تماشایی طرفیم، نه پروازی قدسی.

در این پرواز دراماتیزه شده، نه خبری از رستگاری هست و نه رها‌یی؛ و به همین دلیل است که فردی، به طعنه، سنگ در جیب‌های بادکنک‌فروش می‌ریزد.

"خوشبختی" بر روی زمین با خوردن و نوشیدن و رقصیدن و خندیدن میسر است، نه در پرواز بادکنکی به آسمان!
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوشه های خشم جان فورد
بر اساس رمان بسیار مشهور جان اشتاین بک

خوشه های خشم حکایت انسانهایی است که هر چه می روند به مقصد نمی رسند. حکایت انسانهایی که "آسمان هر کجا" برایشان یک رنگ است‌. حکایت انسانهایی که در اوج سختی و مشقت و گرسنگی تلاش می کنند شان و کرامت انسانی خود را حفظ نمایند. جان فورد با اقتباس از رمان ارزشمند "جان اشتاین بک" اثری تاثیر گذار خلق کرده است که هنوز پس از هشتاد سال می تواند تماشاگر را با خود همراه نماید.

فیلم از چنان شخصیت پردازی قدرتمندی برخوردار است که ما را به همراه خانواده "تام جاد" سوار آن کامیون زوار درفته و قراضه می کند و در سفری طولانی از اوکلاهاما تا کالیفرنیا با غم از دست دادن پدر بزرگ و مادربزرگ، دلهره ها و اشک های مادر و شرم های پدر همراهمان ساخته و خستگی سفر طولانی و بی مقصد را بر جانمان می گذارد.

#سکانس_فیلم

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ابوالفتح: رضا وقتی مردهای همسایه آنقدر دیر به خانه می‌روند تا طفلان بخوابند که نان از دست خالی پدر نخواهند چه جای عشرت است؟

رضا: مملکت صاحب داره!
پادشاه باید به فکر رعیت باشه

ابوالفتح: رعیت !؟؟
رعیت کدام پدر سوخته؟
میراث کدام مخنث؟
این مردم انسان‌های شریفی هستند بسیار والاتر از هم پالکی‌های فالوده خور تو ، فقط مظلوم‌اند
ملتی که ادب‌اش قناعت را فضیلت می‌داند هر ساله دچار قحطی است

رضا: پس مجلس و عدالت‌خانه
در این میانه چه کاره‌اند؟

ابوالفتح : عدالتی که می‌گوید یکی آقازاده به دنیا بیاید یکی خانه زاد؟
این دکان مشروطه هم برچیده باشد بهتر ، گرچه پدر و برادرم هر دو جان بر سر مشروطه باختند
شکارچی تا کی کبک و گوزن ؟
عزم شکار ناب کن

رضا: خوب حرف می‌زنی ابوالفتح
دلم می‌خواست روزگار بهتری بود
و از عشق می‌گفتی


ابوالفتح: قصه شیرین و فرهاد؟

رضا: فرهاد کم نبود

ابوالفتح: اون سنگ از کوه سخت برداشت نه ریگ از ساحل سلامت

رضا: قدر عشق به لطف یاره
که یار جام جهان باشه یا خسرو خوبان

#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane