روشنفکران
81.8K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
همت.pdf
150.6 KB
فرمانده گردان: احساس می‌کنم قاتل هستم!

عملیات #خیبر در فضای تبلیغاتی اغلب به عنوان فتح خیبر و یک پیروزی بزرگ تصویر شده است، اما از زاویه‌ی دیگر می‌تواند یکی از تلخ‌ترین شکست‌های ایران در #جنگ لقب بگیرد.
آن‌ها که #محمدابراهیم_همت ، فرمانده لشکر ۲۷، را در روزهای منتهی به شهادتش در عملیات خیبر دیده بودند به یاد دارند که چه فشار وحشتناکی را تحمل کرده بود. از یک سو برخی به ناتوانی متهمش کرده بودند و ...
در نظر فرماندهانی که با همت کار می کردند درست نبودن دستورهایی که از رده‌های بالای جنگ می‌رسید، به‌قدری واضح بود که فرمانده‌ای می‌گفت احساس می‌کند قاتل است.
در این عملیات همتِ فرمانده لشکر، سوار بر موتور در خط مقدم نبرد شهید شد.
اصل این ماجرا از یک اشتباه ساده و مرگبار در جبهه‌ی ایران آغاز شده بود.
جزییات این داستان غم‌بار را در این فایل پی‌دی‌اف پیوست کرده‌ام.
خیلی تلخ است، اما چه می شود کرد؟

#جعفر_شیرعلی_نیا
📚 #همت (۱۱ صفحه)

#کتاب #تاریخ #جنگ

@Roshanfkrane
#ديكتاتور واقع بيني را ازدست مي دهد و در دنيايي فانتزي خود زندگي مي كند.

✍️ #جعفر_شیرعلی_نیا


🔗رسانه‌ها از برکات جنگ می‌گفتند و این‌که: «جوهر اصیل عراقی‌ها جز در گرفتاری‌ها ظاهر نمی‌گردد.» و «جنگ سبب شده است که مفاهیم متعالی از خانه و مدرسه گرفته تا کارخانه و پشت جبهه، ریشه بدواند و تعداد بی‌شماری از انسان‌های متعالی را پرورش دهد.»
(تحلیل تحولات و تاریخ جنگ تبلیغاتی در دفاع مقدس، ص222)

🔗علاوه بر رسانه‌های عراقی، رگه‌های معنویت در سخنان #صدام هم پررنگ بود. در پیامی به مناسبت آزادی فاو در اواخر جنگ نوشت: «از طرف همه‌ی مردم شریف، خدا را سپاسگزارم و سجده‌ی شکر به جای می‌آورم. سرزمین فاو را می‌بوسم و این بوسه بر عظمت و شکوه اخیر امت عرب است. خون شهیدان ما این‌جا را مقدس کرده است، این سرزمین شهادت را می‌بوسم... درود بر آن‌ها به یاد عظمتشان، هم‌اکنون می‌توانم آن‌هایی را که فریاد برمی‌آورند «الله‌اکبر» تصور کنم.
به‌پیش، عقب‌نشینی نکنید، به پیش بروید. در پناه گام‌های مبارکتان و بعد از سایه‌ی خداوند، تحت پوشش هواپیمایی هستید که همچون شاهین‌ها، از سلحشوران دلیر این آسمان هستند. برادران در حالی که این پیروزی را خداوند در فاو به ما عطا کرد، خدا را شاکریم و در حالی که نقش شهدای پرهیزکار را با همه‌ی عظمت و شکوه آنان که برای آزادی فاو به اعراب و عراقی‌ها تقدیم شد گرامی می‌داریم.»
این پیام را با این عبارت‌ها به پایان برد: «الله‌اکبر، حق بر باطل پیروز خواهد شد. الله‌اکبر، عزت برای اعراب، الله‌اکبر، عظمت برای عراق. الله‌اکبر، نادانان نابود خواهند شد.»
(جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، ج‌10، ص351 تا 356)

🔗او در سال‌های طولانی جنگ، مردمش را با جملات زیبا توجیه می‌کرد و می‌گفت جنگ موجب «شکوفا‌شدن شعر، علم، فن‌آوری و اقتصاد عراق» شده و معتقد بود: «عراق از نتایج ثانوی جنگ بهره‌برداری کرده و آن را به یک انرژی متراکم مبدل ساخته است و اگر جنگ نبود، چنین جهشی حاصل نمی‌شد، جهشی که اثرات مثبت آن تا صدها سال برای عراق باقی خواهد ماند.» و این‌که جنگ باعث «شکوفا‌شدن شخصیت جدید انسان عراقی» و «الگو‌شدن عراق برای آینده تمامی اعراب» شده است.
(تحلیل تحولات و تاریخ جنگ تبلیغاتی در دفاع مقدس، ص191)
درباره‌ی خودش می‌گفت فرمانده شده تا فدای ملتش شود؛ «برای من حکومت‌ کردن یعنی خود را فدا کردن و در برابر ملت احساس مسئولیت داشتن. در پست فرماندهی‌بودن من، بدان معنی نیست که از امتیازهای قدرت بهره‌مند شده‌ام، بلکه من تمام زندگی‌ام را فدای ملت کرده‌ام و بزرگ‌ترین خوشبختی من هنگامی است که احساس می‌کنم این ملت به من اعتماد دارد.» (همان، ص192)
او با این سخنان زیبا در عمل چه چیزی جز ویرانی برای مردمش به ارمغان آورده بود؟

🔗دیکتاتور عراق ویژگی‌های پیچیده‌ای داشت. ژنرال حمدانی، آخرین فرمانده گارد ریاست‌جمهوری عراق، در توصیف او می‌گوید: «او شخصیتی داشت که در یک لحظه می‌توانست بدون هیچ نگرانی نزدیک‌ترین افراد یا اعضای خانواده‌ی خود را به قتل برساند و در لحظه‌ای دیگر کاملا احساساتی می‌شد و برای جراحت یک گربه اشک می‌ریخت... در یک لحظه می‌شد او را یک فرد باهوش که عمیقا مانند یک فیلسوف فکر می‌کند، یک رهبر عالی و تصمیم‌گیر بدانید و در لحظه‌ای دیگر او را مانند یک دهقان ساده‌دل تصور کنید. او می‌توانست از یک فرد متمدن به شخصیت وحشی که در اعماق وجود خود آن‌ها را حاضر می‌دید، تبدیل شود. این تغییر روحیه و شخصیت سبب می‌شد که افراد نزدیک نتوانند او را تحمل کنند. هرچه سن او بالاتر می‌رفت خشونت و ناشکیبایی او کمتر و انزوای او بیشتر می‌شد.»

🔗روایت حمدانی از شخصیت دیکتاتور عراق در آخرین دوره‌ی زندگی صدام که در انزوا گذشت هم جالب است:

«او بیشتر وقت خود را در انزوا صرف نوشتن شعر، داستان و رمان می‌کرد. او دو داستان بلند نوشت که در آن بخش‌هایی از زندگی خود را شرح داده بود.» درباره‌ی جلسات او با شاعران و هنرمندان نیز سخن می‌گوید و این‌ که: «او در اواخر دوره‌ی حکومت خود واقع‌بینی خود را از دست داده بود و در دنیای فانتزی خود زندگی می‌کرد که مدعی بود خداوند با اوست و شکست‌ناپذیر است...از دست رفتن کشور، ملت، ارتش و حزب بعث و شکست خودش نتیجه‌ی شخصیت خود اوست. مطالبات او بسیار غیرواقعی و اهدافش سرسختانه بود و سپس تلاش می‌کرد که به موضوعات جنبه‌ی معنوی بدهد.»(جنگ صدام، ص100 تا 103 )

🔗معمولا مردم بخش‌هایی تبلیغاتی از زندگی حاکمان را می‌بینند و از بسیاری از بخش‌ها بی‌اطلاع هستند. پس دانستن و دیدن بخش‌های آشکار، معیار مناسبی برای ارز‌یابی حاکمان نیست و باید دید آن‌ها چه نوعی از زندگی برای مردم خویش فراهم کرده‌اند و ثمره‌ی حکومتشان چه بوده است؟

#اجتماعى #سیاسی #تاریخ

@Roshanfkrane
نکاتی تکان‌دهنده از بلایی که ادبیات دفاع مقدس بر سرمان آورده است
روشنفکران
جوان‌تر که بودم از جنگ نمی‌ترسیدم و حتی مشتاق بودم که دوباره جنگی شکل بگیرد. ادبیات دفاع مقدس از جنگ تابلویی زیبا برایم رقم زده بود؛ تابلویی سرشار از معنویت انسانیت،صفا و برادری در مسیری که انتهایش به بهشت ختم می‌شود. در این ادبیات به جای جنگ از عبارت دفاع مقدس استفاده می‌شود؛ چون «واژه‌‌ی دفاع فاقد صراحت و خشونت و زنندگی جنگ است
بعدها که پرسش‌های کودکی‌ام مرا به تحقیق بیشتر در جنگ کشاند و با سیاهی‌ها، ویرانی‌ها و تلخی‌های جنگ آشنا شدم دریافتم «یکی از مشخصه‌های اساسی ادبیات همانا مخفی کردن اسراری است که امکان دارد هرگز برملا نشوند

دیدم چگونه عملیات‌های پرتلفات و خسارت‌بار همچون پیروزی‌های بزرگ در ذهنم جا گرفته است و دریافتم این ادبیات کلمات و ترکیب‌های تازه و معانیِ متفاوتی دارد؛ «برای مثال در ادبیات دفاع مقدس، شکست و سازش و مصالحه وجود و وجاهت ندارد»
بعد که مطالعات تخصصی را در حوزه‌ی جنگ پیگیری کردم دریافتم چه مقدار اطلاعات متناقض و اشتباه در کتاب‌های ادبیات وجود دارد و بعدتر بود که فهمیدم:‌ «وظیفه‌ی ادبیات ارائه و بیان حالت‌ها و کیفیت‌های عاطفی است... ادبیات ربطی به واقعیت ندارد و راست و دروغ بودن در آن بی‌معناست
ادبیات نمی‌خواهد گزارشگر وقایع، راست یا دروغ یا حق و باطل باشد، تفاوت علم و ادبیات در اینجاست
به‌تدریج جنگ برایم به یکی از وحشتناک‌ترین رویدادها بدل شد و دریافتم نترسیدنم از جنگ محصول گرفتاری در عاطفه‌ها بوده؛ «هرگاه عواطفِ برخاسته از شعورِ نیم‌آگاه و آگاه از دری وارد شوند، اندیشه و خردِ آگاه از دری دیگر خارج می‌شود.» دیدم که مشتاق بودن برای جنگی دوباره چقدر نامعقول است و «ادبیات می‌تواند هرچیزی را که معقول می‌نموده نامعقول کند، از آن فراتر رود، آن را به گونه‌ای متحول کند که مشروعیت و کفایت آن را در معرض تهدید قرار دهد
ادبیات دفاع مقدس شجاعت و نبردِ ستودنی رزمنده‌های عزیزِ ایرانی در خلیج‌فارس با آمریکایی‌ها در سال‌های پایانی جنگ را روایت می‌کرد اما چندان از صدها میلیون دلار خسارت عملیات‌های تلافی‌جویانه‌ی آمریکایی‌ها در نابودی سکوهای نفتی ایران سخن نمی‌گفت.
از برخی کاستی‌ها و اشتباهات عجیب در سال‌های جنگ احساس سرخوردگی به آدمی دست می‌دهد اما آثار ادبی برخی آرزوهای دست‌نیافته را دست‌یافته نشان می‌دهند و «سرخوردگی‌های حاصل از تجربه‌های عینی تاریخی» را از میان می‌برد و «با بی‌حس کردن عصب‌های آگاهی به تسکین درد کمک می‌کند.» و غلبه‌ی شناخت ادبی به‌تدریج «ضرورت و اهمیت شناخت خردورزانه درباره‌ی جنبه‌های متنوع این پدیده و ماهیت آن را نفی و مسیر آن را مسدود می‌کند یا ناموجه و ناممکن جلوه می‌دهد.»
اگر افراد به اشتباهات زمان جنگ پی ببرند به سوال‌هایی می‌رسند که پاسخ‌هایی سخت دارند پس «هر نظام فرهنگی برای حفظ بقا و گسترش خود نیاز دارد ادبیات خاص خود را پدید آورد و منتشر کند» و توسعه‌ی این ادبیات با هدف تاثیرِ بیشتر گذاشتن بر مخاطب به‌تدریج بیشتر از واقعیتِ رویداد فاصله می‌گیرد و به سمت تولید گزاره‌های «شبه‌اسطوره‌ای می‌رود.» و مهم‌تر از همه این‌که «آثار ادبی هنری همچون مانیفست یا بیانیه‌های سیاسی، وظیفه‌ی توجیه اهداف و برنامه‌های نظام حاکم یا جریان‌های سیاسی را بر عهده می‌گیرند. چندان که گویی اسبِ سواری سیاست را زین می‌کنند.»
آن‌چه موضوع را جدی‌تر می‌کند حمایت‌های فراوان از ادبیات خاص و محدودیت فراوان برای روایت‌های ضدجنگ است و این‌جاست که نهادهای پشتیبان ادبیات دفاع مقدس نقش مهمی به عهده می‌گیرند و ادبیات دفاع مقدس با گزینشِ بخش‌هایی از آنچه اتفاق افتاده است جنگ را روایت می‌کند و نتیجه‌ «گزینش و برجسته‌سازی برخی ابعاد و زوایا و به‌حاشیه‌رانی(از دید دور داشتن و انگاشتن) و حذف ابعاد و زوایای دیگر است.» این گزینش نشان‌دهنده‌ی موضع نهادهای پشتیبانِ تولید آن‌هاست

حالا این روزها کاملا از جنگ می‌ترسم؛ حتی اگر انتهایش پیروزی باشد چون این پیروزی به قیمت فدا شدن و ویرانی بسیاری از زندگی‌هاست که شاید هیچ‌گاه فرصت بازسازی‌اش فراهم نشود اما می‌دانم که هنوز بسیاری از دریچه‌ی همین ادبیات دفاع مقدس جنگ را می‌فهمند و مشتاق جنگند.
(این یادداشت را ۴ سال قبل نوشتم
فایل کتاب نکته های تاریخی سنجاق شده)

-علیرضا کمری پژوهشگر چیره‌دستِ حوزه‌ی خاطرات و ادبیات #جنگ مقاله‌ای در کتاب «پویه‌ی پایداری» منتشر کرده است
او در این مقاله با عنوان «درآمدی بر نقد معرفت‌شناختی ادبیات جنگ / ادبیات #دفاع_مقدس به نکات بسیار مهمی پرداخته که در متن بالا در گیومه قرار داده‌ام
#جعفر_شیرعلی_نیا

https://t.iss.one/jafarshiralinia

#انتقادات #اجتماعی #سیاسی

@Roshanfkrane