روشنفکران
81.7K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
روان شناسی

🍁 آیا نسلی را پرورش داده‌ایم که با تکنولوژی روز یعنی صفحه‌ نمایش موبایل و کامپیوتر بهتر از انسان‌ها #ارتباط برقرار می‌کند؟

✳️ هنگامی که به تکنولوژی متصل می‌شوید، ارتباطتان با دنیای بیرون قطع می‌شود. هر چیزی که ما را از یک محیط #استرس‌زا جدا کند می‌تواند مفید باشد. برای مثال گوش دادن به موزیک باعث می‌شود که نفسی تازه کنید و از یک موقعیت طاقت فرسا رهایی یابید و به این ترتیب استرستان کاهش یابد.

❇️ مشکل زمانی شروع می‌شود که تکنولوژی نسبت به روابط، اولویت پیدا می‌کند. هنگامی که وابستگی به تکنولوژی افزایش پیدا می‌کند، کودکان در حبابی از دنیای خودشیفتگی محدود می‌شوند، بین افکار و احساسات خودشان و دیگران جدایی و تضاد اتفاق می‌افتد. تکنولوژی همچنانکه #مهارت‌های برقراری ارتباط و تعاملات مثبت کودکان را تخریب می‌کند، احساسات انسانی آن‌ها را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث می‌شود که نسبت به دیگران کمتر دلسوز و احساساتی ‌شوند و کمتر احساساتشان برانگیخته شود.

💠 ظهور تکنولوژی و کاهش #هوش_هیجانی

✳️ دنیل گلمن در کتابش به نام هوش هیجانی، آن‌را به عنوان توانایی شناسایی احساسات خود و دیگران تعریف می‌کند و یادآور می‌شود افرادی که دارای درجه بالایی ازهوش هیجانی هستند، روابط سالم‌تری دارند، با محیط اطرافشان بهتر سازگار می‌شوند و برای رسیدن به اهدافشان مهارت بیشتری دارند.

❇️ دکتر ُلمن پنج مؤلفه‌ی هوش هیجانی را مشخص کرد که عبارتند از: خودآگاهی، خودنظم‌دهی (خودمدیریتی)، خودانگیزشی، همدلی و مهارتهای اجتماعی (تنظیم روابط با دیگران)

 چگونه وابستگی به تکنولوژی می‌تواند به ضرر هوش هیجانی عمل کند؟ 

وابستگی به تکنولوژی:

🔹خودآگاهی را تضعیف می‌کند.

هرچقدر که زمان بیشتری را صرف گذراندن با تکنولوژی کنید، زمان کمتری را برای اختصاص دادن به افکار و احساساتتان خواهید داشت.  این خودبیگانگی کودکان نسبت به هیجانات و احساساتشان، توانایی خودآگاهی را ازآن‌ها می‌گیرد و به جای اینکه متفکرانه تصمیم بگیرند، بیشتر به صورت واکنشی و انفعالی عمل می‌کنند.

🔹خودتنظیمی (خودمدیریتی) را کاهش می‌دهد.

پژوهش‌ها اثبات کرده‌اند که وابستگی به تکنولوژی، برانگیختگی و تکانشوری را افزایش داده و تحمل ناکامی را کاهش می‌دهد.

🔹مهارتهای اجتماعی را کاهش می‌دهد.

روابطی که کودک از طریق فضای مجازی با دیگران برقرار می‌کند، از نوع روابطی بی روح و مصنوعی است که به ندرت به دوستی واقعی منجر می‌شود و به این ترتیب وابستگی به تکنولوژی منجر به انزوا و گوشه‌گیری می‌شود.

🔹توانایی همدلی کردن را تضعیف می‌کند.

هنگامی که وقت گذرانی با دنیای مجازی و تکنولوژی جایگزین وقت گذرانی با خانواده یا دوستان شود، کودکان دنیا را به صورتی شبیه به حالت خلسه و سرگشتگی، خودشیفتگی و جدا از دیگران تجربه می‌کنند و نمی‌توانند به صورت همدلانه و مشفقانه با دیگران ارتباط برقرار کنند و پایه‌های اصلی شفقت سالم به صورت رشدنایافته باقی می‌مانند.

🔹موجب بی انگیزگی می‌شود.

انگیزه ای که برای دستیابی افراد به اهداف نیازمند نیرویی محرک و کشاننده می‌باشد و توجه پایدار را تقویت کرده و باعث تحمل سطح بالایی از تحمل ناکامی می‌شود، به سرعت کاهش می‌یابد. درنتیجه هنگامی‌که با انتخاب‌ها و تصمیمات دشوار زندگی روبرو می‌شوند، از علائم اضطراب و افسردگی رنج می‌برند.

پیشنهادی برای والدین:

❇️ تکنولوژی به این دلیل ایجاد شده که کیفیت زندگی کودکان را بالا ببرد نه اینکه زندگیشان را تحت سلطه خود دربیاورد. تلاش کنید که برای استفاده از تکنولوژی به صورت نظام‌مند عمل کنید و برای استفاده بیش از حد از آن برای همه اعضای خانواده محدودیت ایجاد کنید. به یاد داشته باشید که تکنولوژی باید برای کودکان ابزار باشد نه اینکه تمام زندگیشان را در‌بر‌بگیرد.

☑️ نویسنده: دکتر سین گرور

🆔👉 @Roshanfkrane
#تربیت_کودکان_بر_اساس_طبیعت_آنها

والدین معمولا فکر می‌کنند که کودک مثل خمیری است که به هر شکلی می‌توان آن را وَرز داد. کافی است فقط راهش را بلد باشی.
اما اینگونه نیست. هر کودکی که متولد می‌شود یک زمینه و #تیپ_شخصیتی خاص (به تعبیر دقیقتر: مزاج شخصیتی) را با خود به دنیا می‌آورد که تحت کنترل ژنتیک او است. این زمینه‌ی طبیعی و نیمه جبریِ فرد با محیط تربیتی او تعامل تعامل می‌کند و ترکیب این دو است که یک شخص منحصر به فرد را می‌سازد.
بر همین اساس، تربیت و محیط (فردی و اجتماعی) نیمی از کار است؛ نه همه‌ی آن. محیط و تربیت بر تیپ شخصیتی اثر می‌گذارد، اما در همان چارچوب کلی که ژنتیک فرد مشخص کرده است. مثلا کسی که #هوش متوسطی دارد، هر چند محیط آموزشی غنی‌ای نیز برای او فراهم شود تبدیل به یک نابغه‌ی استثنایی نمی‌شود؛ بلکه، تنها یک متوسطِ باسواد می‌شود.
یا مثلا کودکی که تیپ شخصیتیِ #درون‌گرا دارد و با خودش و خلوتش بیشتر حال می‌کند تا با شلوغی و بپر بپر و بازی‌های اجتماعی و ... (یعنی چیزی که امروزه به‌خاطر رسانه‌ها تبدیل به یک مُدِ رفتاری حاکم شده است) هرچقدر هم به او فشار بیاوری که با دیگران گرم بگیرد و بازی‌های دست‌جمعی کند، تبدیل به یک فرد #برون‌گرا نخواهد شد، بلکه تنها می‌توان #مهارت‌های اجتماعی را به او آموزش داد. یا مثلا کسی که استعداد و علاقه به فعالیت‌های بدنی دارد را نمی‌توان ساعت‌ها گوشه‌ای نشاند که پیانو یاد بگیرد.
تربیت باید با طبیعت فرد همسو باشد. اگر همسویی نباشد مثل برخورد دو نیروی متعارض با هم می‌شود؛ مثل هل دادن یک چرخ در سربالایی است که هم چرخ را فرسوده می‌کند و هم فردی هُل دهنده را خسته می‌کند. هرچه این ناهمسویی بیشتر باشد، خستگی و فرسودگی‌اش هم بیشتر است. اما اگر تربیت با طبیعت همسویی خوبی داشته باشد، مانند چرخی می‌شود که در سرپایینی می‌افتد؛ خودش به‌طور خودجوش حرکت می‌کند.
دو شخصیت بزرگ قرن ما، یعنی نلسون ماندلا و مسی را درنظر بگیرید. فرض کنید که والدینِ ماندلا به او فشار می‌آوردند که مانند پِله فوتبالیست شود، و والدین مسی به او فشار می‌آوردند که باید سیاستمدار شود. در آن‌صورت، نه ماندلا تولید می‌شد و نه مسی‌.
چقدر استعدادهای ما و بچه‌هایمان به خاطر همین نشناختن طبیعت آدم‌ها هدر می‌رود. فشارهای بیهوده‌ای که والدین وارد می‌کنند، و نه تنها کودک به آن چیزی که آنها دلشان می‌خواهد تبدیل نمی‌شود، بلکه، رشد استعدادهای فطری کودک نیز به خاطر مسیر غلط از بین می‌رود. #نظام‌های آموزشی ما هم که ماشاءالله مرکز یکسان‌سازی آدم‌ها هستند؛ جایی برای تبدیل آدم‌های به بیسکوییت‌هایی همسان و هم‌شکل و هم مزه،‌ درون یک جعبه. میلیون‌های خودکارِ بیکِ شبیه به هم.
اینکه می‌گویند استعداد بچه‌ها را بشناسیم، یعنی اول تیپ شخصیتی‌‌اش را بشناس. این را هم یادتان باشد که هیچ تیپ شخصیتی‌ای بر بقیه‌ی تیپ‌ها برتری ندارد. هر کدام نقاط ضعف و قوت خاص خودشان را دارند. مهم، همسوییِ تربیت خانوادگی و نظام‌آموزشی با طبیعت و استعدادهای افراد است.
اما چگونه #تیپ_شخصیتی بچه‌ها را بفهمیم؟ روش‌های مختلفی هست. با دوست نازنینی کتابی ترجمه‌ کرده‌ام با این عنوان: "#چگونه_فرزندم_را_بر_اساس_تیپ_شخصیتی_او_تربیت_کنم؟" که انتشارات #طه در حال آماده‌سازی آن است. امیدوارم به نمایشگاه کتاب امسال برسد.

دکتر محسن زندی (پژوهشگر و روان‌شناس)

#تربیتی

@Roshanfkrane