٤٠٪ سهم ايران از درياى خزر و اورانيوم توليدى سالها تحريم داديم روسها
فضاى هوايى ايران در اختيار سوخو روسها
امروز واگذارى ميادين نفتى ايران به #روسيه
@Roshanfkrane
فضاى هوايى ايران در اختيار سوخو روسها
امروز واگذارى ميادين نفتى ايران به #روسيه
@Roshanfkrane
روشنفکران
بهزاد نبوی: 🔹چرا فکر میکنیم یا باید با امریکا جنگید یا نوکرش بود؟ راه سومی هم هست #سیاسی #اجتماعی @Roshanfkrane
✅ بهزاد نبوی: چرا فکر میکنیم یا باید با امریکا جنگید یا نوکرش بود؟ راه سومی هم هست
بهزاد نبوی درباره موضوعات مختلفی ازجمله شرايط اقتصادی کشور، لزوم گفتوگو با مخالفان دولت و نيز وضعيت سياست خارجی صحبت کرده است:
من معتقدم اتحاد نانوشتهای بين دولت فعلی آمريکا، براندازان نظام و شايد ناخودآگاه تندروهای داخلی خودمان به وجود آمده است. آقای #ترامپ و دولت فعلی آمريکا تمام تلاشش اين است که اعتماد مردم را از جرياناتی که به آنها اعتماد دارند، سلب کند؛ در موضعگيریهايشان میبينيم که بيشتر انتقادات متوجه عملکرد دولت است. تمام تلاششان را میکنند که مردم را نااميد و ناراضی کنند و متأسفانه بیتأثير هم نبوده است. براندازان نیز، اگر دقت کرده باشيد، در فضای مجازی لبه تيز حملاتشان متوجه کسانی است که ممکن است مردم از آنها حرفشنوی داشته باشند و مورد اعتماد مردم باشند.
برای مثال، در حوادث دیماه اگر دقت کنيد، میبينيد بيشترين حملات متوجه آقای #خاتمی بود. بعضي از آنها در صحبتهايشان بهصراحت عنوان میکردند ما مشکلمان با #اصلاحطلبان، معتدلان و ميانهروهاست.
دسته سوم هم تندروهای داخلیاند که حداقل تا همين يکی، دو ماه قبل، دنبال دولت نظامی و حوادثی مثل حوادث دیماه مشهد و... بوده و شايد هنوز هم هستند. فکر میکردند که همهچيز سمتوسويش عليه دولت، اصلاحطلبان و ميانهروهاست و با سرنگونی دولت میتوانند به نتيجه دلخواهشان برسند.
بههرحال «ايرانچنج» محصول کار دسته دوم يعنی براندازان نظام است. اين دسته هم از ميان ضعفهای موجود ما، فعلا و عمدتا روی مشکلات اقتصادی متمرکز هستند؛ ضمن اينکه مسائل سياسی را هم فراموش نمیکنند.
در شرايط بحرانی فعلی، همه بايد دنبال وحدت ملی باشيم. مدتهاست بحث گفتوگو و آشتی ملی مطرح شده، اما چندان به آن توجه نشده است. نه فقط اصولگرايان تندرو بلکه طيفهای ديگر هم به آن توجهی جدی نکردهاند. بايد اين تغيير لحن مخالفان را صرفنظر از قصد و نيتشان، به فال نيک گرفت و بحث و گفتوگو درباره مشکلات کشور را باز مطرح کرد.
من در زندان با بازجويم صحبت کرده و به او میگفتم: «چرا شما فکر میکنيد يا بايد نوکر آمريکا بود يا با آمريکا جنگيد؟ آيا راه ديگری نداريم؟» ادامه دادم: «کشورهايی را مثال نمیزنم که شما قبول نداريد، ولی همين چين مورد قبول شما، آيا نوکری آمريکا را ميکند؟» پاسخ منفی داد. سؤال کردم: «آيا با آمريکا میجنگد؟»، ترديد کرد؛ گفتم: «برادر عزيز! اگر چين با آمريکا میجنگيد که نمیتوانست شريک اول تجاریاش باشد! بنابراين بين اين دو، راه ديگری هم وجود دارد. میتوان نه جنگيد و نه نوکر بود؛ استقلال يکي از دستاوردهاي بسيار مهم انقلاب است، ولي بايد توجه داشت ميتوان با حفظ استقلال، بين اين دو حدِ جنگ و نوکری، مواضع ديگري هم داشت». گفته میشود امروز مواضع چين در قبال خروج آمريکا از برجام نرمتر از اروپايیهاست. مفهوم اين نرمش نوکری نيست، بلکه توجه به #منافع_ملی است.
بايد به اين دوستان گفت ما يک قدرت مستقل جهانسومی هستيم و متناسب با توانايیهای خودمان بايد شعار دهيم؛ قصد ما نبايد اين باشد که از موضع قدرت نظامی، آمريکا را به زانو دربياوريم؛ بلکه بايد از موضع عقل و درايت منافع ملی خود را حفظ کنيم؛ عقل و درايت است که میتواند مشکلات ما را حل کند.
امروز در سياست خارجی بايد به چند نکته توجه داشت. خروج از برجام و حتی تهديد به خروج از آن را بهشدت به زيان منافع ملی میدانم. محدوديت #برجام برای ما، تنها عدم امکان دستيابی به سلاح هستهای است. خروج يا طرح خروج، اولا اجماع جهانی را که پس از خروج يکجانبه آمريکا از برجام به سود ما تغيير کرد، مجددا به زيان ما خواهد کرد و ثانيا تصور تلاش ما برای دستيابی به سلاح هستهای برای جهانيان به وجود خواهد آمد و ثالثا بايد روابط خود را با اروپا، روسيه و چين (امضاکنندگان برجام) به بهترين شکل برقرار و حفظ کنيم و از هرنوع اقدام تحريکآميز و ماجراجويانه جديد که اروپا و حتی #روسيه و #چين را در مقابل ما قرار داده و تسليم فشارهای آمريکا خواهد کرد، اجتناب کنيم. تداوم اين سياست، در ميانمدت، به احتمال قوی آمريکا را در قبال فشار جهانی وادار به عقبنشينی خواهد کرد. البته تا آن زمان بايد در سياستهای داخلی هم تجديدنظر و مردم را برای تحمل سختیهای کوتاهمدت آماده کنيم.
#سیاسی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
بهزاد نبوی درباره موضوعات مختلفی ازجمله شرايط اقتصادی کشور، لزوم گفتوگو با مخالفان دولت و نيز وضعيت سياست خارجی صحبت کرده است:
من معتقدم اتحاد نانوشتهای بين دولت فعلی آمريکا، براندازان نظام و شايد ناخودآگاه تندروهای داخلی خودمان به وجود آمده است. آقای #ترامپ و دولت فعلی آمريکا تمام تلاشش اين است که اعتماد مردم را از جرياناتی که به آنها اعتماد دارند، سلب کند؛ در موضعگيریهايشان میبينيم که بيشتر انتقادات متوجه عملکرد دولت است. تمام تلاششان را میکنند که مردم را نااميد و ناراضی کنند و متأسفانه بیتأثير هم نبوده است. براندازان نیز، اگر دقت کرده باشيد، در فضای مجازی لبه تيز حملاتشان متوجه کسانی است که ممکن است مردم از آنها حرفشنوی داشته باشند و مورد اعتماد مردم باشند.
برای مثال، در حوادث دیماه اگر دقت کنيد، میبينيد بيشترين حملات متوجه آقای #خاتمی بود. بعضي از آنها در صحبتهايشان بهصراحت عنوان میکردند ما مشکلمان با #اصلاحطلبان، معتدلان و ميانهروهاست.
دسته سوم هم تندروهای داخلیاند که حداقل تا همين يکی، دو ماه قبل، دنبال دولت نظامی و حوادثی مثل حوادث دیماه مشهد و... بوده و شايد هنوز هم هستند. فکر میکردند که همهچيز سمتوسويش عليه دولت، اصلاحطلبان و ميانهروهاست و با سرنگونی دولت میتوانند به نتيجه دلخواهشان برسند.
بههرحال «ايرانچنج» محصول کار دسته دوم يعنی براندازان نظام است. اين دسته هم از ميان ضعفهای موجود ما، فعلا و عمدتا روی مشکلات اقتصادی متمرکز هستند؛ ضمن اينکه مسائل سياسی را هم فراموش نمیکنند.
در شرايط بحرانی فعلی، همه بايد دنبال وحدت ملی باشيم. مدتهاست بحث گفتوگو و آشتی ملی مطرح شده، اما چندان به آن توجه نشده است. نه فقط اصولگرايان تندرو بلکه طيفهای ديگر هم به آن توجهی جدی نکردهاند. بايد اين تغيير لحن مخالفان را صرفنظر از قصد و نيتشان، به فال نيک گرفت و بحث و گفتوگو درباره مشکلات کشور را باز مطرح کرد.
من در زندان با بازجويم صحبت کرده و به او میگفتم: «چرا شما فکر میکنيد يا بايد نوکر آمريکا بود يا با آمريکا جنگيد؟ آيا راه ديگری نداريم؟» ادامه دادم: «کشورهايی را مثال نمیزنم که شما قبول نداريد، ولی همين چين مورد قبول شما، آيا نوکری آمريکا را ميکند؟» پاسخ منفی داد. سؤال کردم: «آيا با آمريکا میجنگد؟»، ترديد کرد؛ گفتم: «برادر عزيز! اگر چين با آمريکا میجنگيد که نمیتوانست شريک اول تجاریاش باشد! بنابراين بين اين دو، راه ديگری هم وجود دارد. میتوان نه جنگيد و نه نوکر بود؛ استقلال يکي از دستاوردهاي بسيار مهم انقلاب است، ولي بايد توجه داشت ميتوان با حفظ استقلال، بين اين دو حدِ جنگ و نوکری، مواضع ديگري هم داشت». گفته میشود امروز مواضع چين در قبال خروج آمريکا از برجام نرمتر از اروپايیهاست. مفهوم اين نرمش نوکری نيست، بلکه توجه به #منافع_ملی است.
بايد به اين دوستان گفت ما يک قدرت مستقل جهانسومی هستيم و متناسب با توانايیهای خودمان بايد شعار دهيم؛ قصد ما نبايد اين باشد که از موضع قدرت نظامی، آمريکا را به زانو دربياوريم؛ بلکه بايد از موضع عقل و درايت منافع ملی خود را حفظ کنيم؛ عقل و درايت است که میتواند مشکلات ما را حل کند.
امروز در سياست خارجی بايد به چند نکته توجه داشت. خروج از برجام و حتی تهديد به خروج از آن را بهشدت به زيان منافع ملی میدانم. محدوديت #برجام برای ما، تنها عدم امکان دستيابی به سلاح هستهای است. خروج يا طرح خروج، اولا اجماع جهانی را که پس از خروج يکجانبه آمريکا از برجام به سود ما تغيير کرد، مجددا به زيان ما خواهد کرد و ثانيا تصور تلاش ما برای دستيابی به سلاح هستهای برای جهانيان به وجود خواهد آمد و ثالثا بايد روابط خود را با اروپا، روسيه و چين (امضاکنندگان برجام) به بهترين شکل برقرار و حفظ کنيم و از هرنوع اقدام تحريکآميز و ماجراجويانه جديد که اروپا و حتی #روسيه و #چين را در مقابل ما قرار داده و تسليم فشارهای آمريکا خواهد کرد، اجتناب کنيم. تداوم اين سياست، در ميانمدت، به احتمال قوی آمريکا را در قبال فشار جهانی وادار به عقبنشينی خواهد کرد. البته تا آن زمان بايد در سياستهای داخلی هم تجديدنظر و مردم را برای تحمل سختیهای کوتاهمدت آماده کنيم.
#سیاسی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🎋 #ایران -۷دی ۱۳۰۷ اجباري شدن #لباسِ متحد الشكل
✍️ هفتم دي 1307 خورشيدي دولت وقت اعلام كرد كه از آغاز سال نو (سه ماه بعد) پوشيدن #لباس_متحدالشكل از سوي مقامات و #كارمندان دولت ايران اجباري است .
و اين تصميم كه به اجرا درآمد مشابه اقدام پتر اول تزار #روسيه دو قرن پيش از اين به منظور مدرنيزه كردن روسها بود .
✔️هدف از پوشيدن لباس #يورنيفورم برای اقشار مردم اين بود كه لباسهاي ايرانيان مشابه لباسهاي عادي اروپائيان باشد كه بعدا تعميم داده شد و حتي با #پيژاما بيرون رفتن از خانه و قدم زدن در كوچه و خيابان خلاف شناخته شد و برايش جريمه نقدي تعيين گرديد.
🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
✍️ هفتم دي 1307 خورشيدي دولت وقت اعلام كرد كه از آغاز سال نو (سه ماه بعد) پوشيدن #لباس_متحدالشكل از سوي مقامات و #كارمندان دولت ايران اجباري است .
و اين تصميم كه به اجرا درآمد مشابه اقدام پتر اول تزار #روسيه دو قرن پيش از اين به منظور مدرنيزه كردن روسها بود .
✔️هدف از پوشيدن لباس #يورنيفورم برای اقشار مردم اين بود كه لباسهاي ايرانيان مشابه لباسهاي عادي اروپائيان باشد كه بعدا تعميم داده شد و حتي با #پيژاما بيرون رفتن از خانه و قدم زدن در كوچه و خيابان خلاف شناخته شد و برايش جريمه نقدي تعيين گرديد.
🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
✔️ #آمريكا چگونه مي خواهد #مکانیسم ماشه را فعال كند؟
هادی خسروشاهین
آمريكا براي پيشبرد سياست يكجانبه خود عليه #ايران و #برجام بر چند موضوع تكيه مي كند:
الف-#قطعنامه #٢٢٣١ سندي مستقل از #برجام است و بدليل عضويت آمريكا در #شورای_امنیت برغم خروج از توافق هسته اي اين كشور مي تواند با توسل به اين قطعنامه اسنپ بك را فعال كند.
ب-در #قطعنامه 2231 از لفظ (participant states)دولت هاي مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام به جاي (members of JCPOA)اعضاي #برجام استفاده شده است و #أمريكا آمريكا هم يكي از دولت هاي مشاركت كننده در برجام بوده است.
با در نظر گرفتن اين مفروضات واشنگتن با تكيه بر بندهاي ٩تا١٢قطعنامه٢٢٣١كه ذيل بند٤١ #منشورملل متحد تعريف شده است،وارد فاز فعال سازي بند #اسنپ_بک مي شود.اما چگونه؟
١-آمريكا بر اساس بند ١١قعطنامه به عنوان دولت مشاركت كننده در #برجام اخطار و گزارش هشدار آميز (notification)خود در مورد عدم اجراي قابل توجه تعهدات برجامي را به #شورای_امنیت ارايه مي دهد.
اعضاي #شورای_امنیت از زمان دريافت اين گزارش ١٠روز فرصت خواهند داشت در مورد راي به پيش نويس يك قطعنامه تصميم گيري كنند.در اين بازه زماني ممكن است روسيه،چين و اروپا نوتيفيكيشني در مقابل ارايه دهند كه آمريكا بدليل خروج از #برجام نمي تواند مدعايي در اين زمينه داشته باشد و پيش از ايران ناقض #برجام بوده است.آمريكا در اينجا مي خواهد دست به يك اقدام جديد حقوقي بزند تا نوتيفيكيشن اين كشورها را خنثي كند.با توجه به اينكه اين شكايت #روسيه ،#چين و #اروپا نوعي تفسير جديد از قطعنامه٢٢٣١است و بر عدم مشاركت آمريكا نه عضويت تاكيد دارد ،در قالب نوتيفيكيشن قابل پيگيري نيست و بايد بصورت پيش نويس #قطعنامه ارايه شود.برداشت #آمريكا اين است كه اگر اين روند را محقق سازد،قادر خواهد بود قطعنامه مشترك اين سه قدرت جهاني را #وتو كند.
٢-اگر اعضا پس از ١٠ روز در ارتباط با راي گيري در مورد پيش نويس #قطعنامه تنظيم شده بر اساس نوتيفيكيشن آمريكا به تفاهم نرسند،آن هنگام رييس #شورای_امنیت موظف به ارايه يك پيش نويس قطعنامه جهت راي گيري است.اعضا تا ٣٠روز فرصت خواهند داشت اين پيش نويس را به راي بگذارند.
٣-بر اساس بند ١٢قطعنامه٢٢٣١در صورت عدم موفقيت در زمينه راي به #قطعنامه پيشنهادي در اجراي بندهاي ٧و١١قطعنامه در شامگاه سي امين روز به وقت گرينويچ از زمان دريافت نوتيفيكيشن آمريكا به #شورای_امنیت ،تمام قطعنامه هاي تحريمي قبل از قطعنامه٢٢٣١دوباره بازخواهد گشت.
اما اين پروسه طراحي شده توسط #واشنگتن با مخالفت شديد قدرت هاي جهاني روبرو خواهد شد اما چرا؟
الف-تفسير #روسيه،#چين و #اروپا از واژه مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام همان عضويت است و به همين دليل تاكيد مي كند كه #آمريكا بدليل خروج از #برجام ديگر عضو اين معاهده بين المللي نيست و به همين دليل نمي تواند از مفاد آن استفاده كند
ب-قطعنامه #شورای_امنیت سند مستقلي از #برجام نيست بلكه مكمل آن است و كشوري كه از يكي از اين دو سند خارج شده است نمي تواند از سند مكمل عليه سند ديگر استفاده كند.
🔸نتيجه:
در دو هفته آينده شاهد يكي از سهمگين ترين نبردهاي سياسي و ديپلماتيك ميان قدرت هاي بزرگ در #شورای_امنیت خواهيم بود؛نبردي كه از زمان پايان جنگ جهاني دوم بدين سو بي سابقه است و مي تواند اعتبار شوراي امنيت را به عنوان نهادي تصميم گير در مناقشات بين المللي بطور جدي زير سوال ببرد.همين اتفاق مي تواند نشانه اي از دگرديسي عميق در نظام بين الملل باشد.
اختلاف و شكاف ميان قدرت هاي بزرگ در زمينه #اسنپ_بک آنچنان حدت و شدت دارد كه حتي مي توان تصور كرد درصورت پيشبرد پروژه واشنگتن در فرداي سي امين روز حداقل #روسيه و #چين به مفاد قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت در مورد ايران تن ندهند يعني از نظر آمريكا،ايران ذيل فصل هفتم منشور ملل تعريف شود و از نظر ساير قدرت هاي جهان همچنان مناسبات برامده از #قطعنامه٢٢٣١ ساري و جاري باشد.در اين صورت خود تصور كنيد آيا از اعتبار #شورای_امنیت چيزي باقي خواهد ماند؟
@Roshanfkrane
هادی خسروشاهین
آمريكا براي پيشبرد سياست يكجانبه خود عليه #ايران و #برجام بر چند موضوع تكيه مي كند:
الف-#قطعنامه #٢٢٣١ سندي مستقل از #برجام است و بدليل عضويت آمريكا در #شورای_امنیت برغم خروج از توافق هسته اي اين كشور مي تواند با توسل به اين قطعنامه اسنپ بك را فعال كند.
ب-در #قطعنامه 2231 از لفظ (participant states)دولت هاي مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام به جاي (members of JCPOA)اعضاي #برجام استفاده شده است و #أمريكا آمريكا هم يكي از دولت هاي مشاركت كننده در برجام بوده است.
با در نظر گرفتن اين مفروضات واشنگتن با تكيه بر بندهاي ٩تا١٢قطعنامه٢٢٣١كه ذيل بند٤١ #منشورملل متحد تعريف شده است،وارد فاز فعال سازي بند #اسنپ_بک مي شود.اما چگونه؟
١-آمريكا بر اساس بند ١١قعطنامه به عنوان دولت مشاركت كننده در #برجام اخطار و گزارش هشدار آميز (notification)خود در مورد عدم اجراي قابل توجه تعهدات برجامي را به #شورای_امنیت ارايه مي دهد.
اعضاي #شورای_امنیت از زمان دريافت اين گزارش ١٠روز فرصت خواهند داشت در مورد راي به پيش نويس يك قطعنامه تصميم گيري كنند.در اين بازه زماني ممكن است روسيه،چين و اروپا نوتيفيكيشني در مقابل ارايه دهند كه آمريكا بدليل خروج از #برجام نمي تواند مدعايي در اين زمينه داشته باشد و پيش از ايران ناقض #برجام بوده است.آمريكا در اينجا مي خواهد دست به يك اقدام جديد حقوقي بزند تا نوتيفيكيشن اين كشورها را خنثي كند.با توجه به اينكه اين شكايت #روسيه ،#چين و #اروپا نوعي تفسير جديد از قطعنامه٢٢٣١است و بر عدم مشاركت آمريكا نه عضويت تاكيد دارد ،در قالب نوتيفيكيشن قابل پيگيري نيست و بايد بصورت پيش نويس #قطعنامه ارايه شود.برداشت #آمريكا اين است كه اگر اين روند را محقق سازد،قادر خواهد بود قطعنامه مشترك اين سه قدرت جهاني را #وتو كند.
٢-اگر اعضا پس از ١٠ روز در ارتباط با راي گيري در مورد پيش نويس #قطعنامه تنظيم شده بر اساس نوتيفيكيشن آمريكا به تفاهم نرسند،آن هنگام رييس #شورای_امنیت موظف به ارايه يك پيش نويس قطعنامه جهت راي گيري است.اعضا تا ٣٠روز فرصت خواهند داشت اين پيش نويس را به راي بگذارند.
٣-بر اساس بند ١٢قطعنامه٢٢٣١در صورت عدم موفقيت در زمينه راي به #قطعنامه پيشنهادي در اجراي بندهاي ٧و١١قطعنامه در شامگاه سي امين روز به وقت گرينويچ از زمان دريافت نوتيفيكيشن آمريكا به #شورای_امنیت ،تمام قطعنامه هاي تحريمي قبل از قطعنامه٢٢٣١دوباره بازخواهد گشت.
اما اين پروسه طراحي شده توسط #واشنگتن با مخالفت شديد قدرت هاي جهاني روبرو خواهد شد اما چرا؟
الف-تفسير #روسيه،#چين و #اروپا از واژه مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام همان عضويت است و به همين دليل تاكيد مي كند كه #آمريكا بدليل خروج از #برجام ديگر عضو اين معاهده بين المللي نيست و به همين دليل نمي تواند از مفاد آن استفاده كند
ب-قطعنامه #شورای_امنیت سند مستقلي از #برجام نيست بلكه مكمل آن است و كشوري كه از يكي از اين دو سند خارج شده است نمي تواند از سند مكمل عليه سند ديگر استفاده كند.
🔸نتيجه:
در دو هفته آينده شاهد يكي از سهمگين ترين نبردهاي سياسي و ديپلماتيك ميان قدرت هاي بزرگ در #شورای_امنیت خواهيم بود؛نبردي كه از زمان پايان جنگ جهاني دوم بدين سو بي سابقه است و مي تواند اعتبار شوراي امنيت را به عنوان نهادي تصميم گير در مناقشات بين المللي بطور جدي زير سوال ببرد.همين اتفاق مي تواند نشانه اي از دگرديسي عميق در نظام بين الملل باشد.
اختلاف و شكاف ميان قدرت هاي بزرگ در زمينه #اسنپ_بک آنچنان حدت و شدت دارد كه حتي مي توان تصور كرد درصورت پيشبرد پروژه واشنگتن در فرداي سي امين روز حداقل #روسيه و #چين به مفاد قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت در مورد ايران تن ندهند يعني از نظر آمريكا،ايران ذيل فصل هفتم منشور ملل تعريف شود و از نظر ساير قدرت هاي جهان همچنان مناسبات برامده از #قطعنامه٢٢٣١ ساري و جاري باشد.در اين صورت خود تصور كنيد آيا از اعتبار #شورای_امنیت چيزي باقي خواهد ماند؟
@Roshanfkrane
۱ اسفند، سالروز امضای عهدنامه ننگین
« تركمانچای»
در زمان فتحعلیشاه قاجار، دو دوره جنگ بين ايران و #روسيه درگرفت كه هر دو جنگ باشكست ايران به پايان رسيد. پس از شكست دوم در یکم اسفند ۱۲۰۶ "۵ شعبان ۱۲۴۳ق، ۲۱ فوريه ۱۸۲۸ عهدنامهای بين ايران و روس در قريه #تركمانچای به امضا رسيد كه به مراتب از قرارداد گلستان شومتر بود. بهموجب اين معاهده، ولايات ايروان و نخجوان به روسيه واگذار شد و مرزهایی معين شد.
علاوه بر غرامتی كه ايران پرداخت كرد، حق كشتيرانی در دريای خزر مجدداً برای روسها تأييد شد. بهعلاوه، اتباع روسيه در ايران از حقوق كاپيتولاسيون و مصونيت قضايی برخوردار شدند. اين امر، حق اجرای مجازات نسبت به اتباع روس را كه در ايران مرتكب جرم میشدند، از دولت ايران گرفت و بعدها كم كم بهجایی رسيد كه تقريباً اختيار محاكمه از دست دولت ايران سلب شد و استقلال قضایی كشور محدود شد. دولت روسيه در برابر آن همه منافع، تنها وليعهدی عباسميرزا و رساندن او را به تخت سلطنت تأييد كرد.
#تاریخ
@Roshanfkrane
« تركمانچای»
در زمان فتحعلیشاه قاجار، دو دوره جنگ بين ايران و #روسيه درگرفت كه هر دو جنگ باشكست ايران به پايان رسيد. پس از شكست دوم در یکم اسفند ۱۲۰۶ "۵ شعبان ۱۲۴۳ق، ۲۱ فوريه ۱۸۲۸ عهدنامهای بين ايران و روس در قريه #تركمانچای به امضا رسيد كه به مراتب از قرارداد گلستان شومتر بود. بهموجب اين معاهده، ولايات ايروان و نخجوان به روسيه واگذار شد و مرزهایی معين شد.
علاوه بر غرامتی كه ايران پرداخت كرد، حق كشتيرانی در دريای خزر مجدداً برای روسها تأييد شد. بهعلاوه، اتباع روسيه در ايران از حقوق كاپيتولاسيون و مصونيت قضايی برخوردار شدند. اين امر، حق اجرای مجازات نسبت به اتباع روس را كه در ايران مرتكب جرم میشدند، از دولت ايران گرفت و بعدها كم كم بهجایی رسيد كه تقريباً اختيار محاكمه از دست دولت ايران سلب شد و استقلال قضایی كشور محدود شد. دولت روسيه در برابر آن همه منافع، تنها وليعهدی عباسميرزا و رساندن او را به تخت سلطنت تأييد كرد.
#تاریخ
@Roshanfkrane