📝📝« خوشامدگویی به جامعهشناسان به سبک رسانهی ملی »
✏️اگرچه بسیار دیرهنگام اما در نهایت رسانهی رسمی حاکمیت از گفتمان جامعهشناختی و تحلیل جامعهشناسان این کشور دربارهی پدیدهها و وقایع سیاسی و اجتماعی این سرزمین استقبال کرد. این دعوت البته با ادبیاتی خشن، تهاجمی همراه با دستپاچگی به سطحیترین شکل و غیرجامعهشناختی ترین شیوه بیان شد؛ تا جایی که حتی بدین دقت نشد که افراد در تصاویر صفحه نمایش، همگی جامعه شناس نیستند.
و البته اینکه از میان علوم انسانی مانند فلسفه، علوم سیاسی، تاریخ، روانشناسی، یا اقتصاد؛ مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع پیچیده و چند بعدی ایران امروز ازسوی گفتمان رسمی مورد توجه قرار میگیرد، خود امری فرخنده و قابل تأمل است.
✏️ پیش از این در نوشتاری باعنوان: «جامعهشناسان زندانی ایرانی سدهی اخیر» اشاره کردم که چرا جامعه شناسان مغضوب نظامهای حکمرانی هستند:
🔹اکنون نیز ضمن استقبال از پذیرش مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع ایران ازسوی #رسانهی_ملی چند نکته را با هم مرور میکنیم:
⬅️ در یک تعریف ساده، جامعهشناسی علم مطالعه و بررسی زیست و رفتار اجتماعی اعضای یک جامعه در مناسبات ارتباطی و برهمکنشی افراد با یکدیگر در بستر کلی فرهنگ آن جامعه است. این مطالعه شامل بعد ایستا و پویای جامعه در شرایط نظم یا تغییر و تحول اجتماعی است. بنابراین جامعهشناسی هم به روند وجود انسجام اجتماعی در جامعه توجه دارد و هم از تحولخواهی برای ایجاد نظم جدید در شکل مطالبهگری، اعتراض، جنبش، شورش، بیتفاوتی و بینظمی؛ غافل نیست و نشانگان این پدیدهها را تشخیص و تبیین و هشدار میدهد.
⬅️ در یک سیستم حکمرانی سالم، از مطالعات و بررسیهای علم جامعه شناسی و تبیینهای جامعهشناسان در هر دو سویهی انسجام اجتماعی و تقویت آن و نیز ازهم گسیختگی اجتماعی و برطرف کردن آن، بهرهبرداری میشود. وظیفهی جامعه شناسان تمجید از نظامهای حکمرانی و نادیده گرفتن نشانگان ضعیف شدن انسجام ملی، سرمایه اجتماعی حاکمیت، هنجارهای اجتماعی و سلامت عمومی جامعه نیست. همچنان که پزشکان تمرکزشان بر نشانگان عوامل تضعیف جسمانی و هشدار برای جلوگیری از آسیب به سلامت عمومی افراد است نه تمجید از بیمار.
⬅️ همانطور که پزشکان را برای تشخیص بیماریهای مختلف، بازداشت و به زندان نمیافکنند؛ نظامهای حکمرانی سالم نیز جامعه شناسان را پس از تشخیص نشانگان بیماریهای اجتماعی در سطوح خرد و کلان، مورد شماتت و دشنام قرار نداده و ایشان را از کار بیکار نکرده و روانهی زندان و تبعید نمیسازند.
⬅️ همانگونه که هر نوع برچسب یا انگ، افراد را برای ایفای نقش طبیعی خود در یک جامعه دچار چالش و مشکل میسازد، جامعهشناسی در جامعهی ما از ابتدای انقلاب سال ۵۷ با برچسب غربی بودن؛ جامعهشناسان را دچار مشکلات و محدودیتهای بسیاری نموده و ایفای نقش یک جامعهشناس را به کاری پرخطر، سخت و مبهم بدل کرده است. در این میان تعدادی سکوت پیشه کرده و مشغول فعالیت محض علمی در چارچوب دانشگاه بدون توجه به جامعه شدند. گروهی در صدد جلب توجه حاکمیت و جذب پستهای اجرایی گشته و تعدادی هم خطر ایفای نقش جامعهشناسی در میدان واقعی جامعه را بجان خریدند.
⬅️ انجام پژوهشها و مطالعات جامعهشناختی معمولاً به صورت فردی و در محیط ایزوله امکانپذیر نیست بلکه جامعه شناس ناگزیر است تا با کمک گروهی از همکاران در رشتههای گوناگون و در میدان زیست اجتماعی گروههای مختلف جامعه، مطالعات را به سرانجام برساند. تجربهی ورود جامعهشناسان در سالهای گذشته بهویژه در بحرانهای اعتراضی همچون کوی دانشگاه و جنبش سبز تا اعتراضات آب ۱۴۰۰ و جنبش #زنزندگیآزادی ۱۴۰۱ تا به امروز و نیز مشکلات اجتماعی مرتبط با این اعتراضات؛ نشان داده که انجام هر نوع کنشی در قالب مطالعه، تبیین و هشدار به حاکمیت برای رفع مشکلات و تحول لازم، برای آنها هزینههای بسیار چون احضار و تذکر، تعلیق، اخراج، بازنشستگی اجباری، زندان و تبعید به همراه داشته است.
💢بسیاری از جامعه شناسان به ویژه در دو دههی اخیر تلاش نمودهاند به حاکمیت تفهیم نمایند که علاوه بر جمعیت طرفدار نظام، به کمیت و کیفیت آن بخشی از جامعه که به دلایل مختلف، دلبستگی خود را به نظام از دست داده و به عملکرد آن انتقاد دارد نیز توجه کند. چرا که جامعه ایران تنها آن بخشی نیست که دلبسته نظام جمهوری اسلامی بوده، حجاب اجباری را میستایند، آرزومند نابودی اسرائیل هستند و در راهپیمایی و خاکسپاری شخصیتهای سیاسی نظام شرکت میکنند.
پرسش اینجاست آیا از تمامی ابعاد تحلیل و تبیین جامعهشناسان استقبال میشود یا از آنان انتظار یک کنش جانبدارانه در تحلیلی ناقص و یکسویه به نفع حاکمیت پذیرفته است؟
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✏️اگرچه بسیار دیرهنگام اما در نهایت رسانهی رسمی حاکمیت از گفتمان جامعهشناختی و تحلیل جامعهشناسان این کشور دربارهی پدیدهها و وقایع سیاسی و اجتماعی این سرزمین استقبال کرد. این دعوت البته با ادبیاتی خشن، تهاجمی همراه با دستپاچگی به سطحیترین شکل و غیرجامعهشناختی ترین شیوه بیان شد؛ تا جایی که حتی بدین دقت نشد که افراد در تصاویر صفحه نمایش، همگی جامعه شناس نیستند.
و البته اینکه از میان علوم انسانی مانند فلسفه، علوم سیاسی، تاریخ، روانشناسی، یا اقتصاد؛ مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع پیچیده و چند بعدی ایران امروز ازسوی گفتمان رسمی مورد توجه قرار میگیرد، خود امری فرخنده و قابل تأمل است.
✏️ پیش از این در نوشتاری باعنوان: «جامعهشناسان زندانی ایرانی سدهی اخیر» اشاره کردم که چرا جامعه شناسان مغضوب نظامهای حکمرانی هستند:
🔹اکنون نیز ضمن استقبال از پذیرش مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع ایران ازسوی #رسانهی_ملی چند نکته را با هم مرور میکنیم:
⬅️ در یک تعریف ساده، جامعهشناسی علم مطالعه و بررسی زیست و رفتار اجتماعی اعضای یک جامعه در مناسبات ارتباطی و برهمکنشی افراد با یکدیگر در بستر کلی فرهنگ آن جامعه است. این مطالعه شامل بعد ایستا و پویای جامعه در شرایط نظم یا تغییر و تحول اجتماعی است. بنابراین جامعهشناسی هم به روند وجود انسجام اجتماعی در جامعه توجه دارد و هم از تحولخواهی برای ایجاد نظم جدید در شکل مطالبهگری، اعتراض، جنبش، شورش، بیتفاوتی و بینظمی؛ غافل نیست و نشانگان این پدیدهها را تشخیص و تبیین و هشدار میدهد.
⬅️ در یک سیستم حکمرانی سالم، از مطالعات و بررسیهای علم جامعه شناسی و تبیینهای جامعهشناسان در هر دو سویهی انسجام اجتماعی و تقویت آن و نیز ازهم گسیختگی اجتماعی و برطرف کردن آن، بهرهبرداری میشود. وظیفهی جامعه شناسان تمجید از نظامهای حکمرانی و نادیده گرفتن نشانگان ضعیف شدن انسجام ملی، سرمایه اجتماعی حاکمیت، هنجارهای اجتماعی و سلامت عمومی جامعه نیست. همچنان که پزشکان تمرکزشان بر نشانگان عوامل تضعیف جسمانی و هشدار برای جلوگیری از آسیب به سلامت عمومی افراد است نه تمجید از بیمار.
⬅️ همانطور که پزشکان را برای تشخیص بیماریهای مختلف، بازداشت و به زندان نمیافکنند؛ نظامهای حکمرانی سالم نیز جامعه شناسان را پس از تشخیص نشانگان بیماریهای اجتماعی در سطوح خرد و کلان، مورد شماتت و دشنام قرار نداده و ایشان را از کار بیکار نکرده و روانهی زندان و تبعید نمیسازند.
⬅️ همانگونه که هر نوع برچسب یا انگ، افراد را برای ایفای نقش طبیعی خود در یک جامعه دچار چالش و مشکل میسازد، جامعهشناسی در جامعهی ما از ابتدای انقلاب سال ۵۷ با برچسب غربی بودن؛ جامعهشناسان را دچار مشکلات و محدودیتهای بسیاری نموده و ایفای نقش یک جامعهشناس را به کاری پرخطر، سخت و مبهم بدل کرده است. در این میان تعدادی سکوت پیشه کرده و مشغول فعالیت محض علمی در چارچوب دانشگاه بدون توجه به جامعه شدند. گروهی در صدد جلب توجه حاکمیت و جذب پستهای اجرایی گشته و تعدادی هم خطر ایفای نقش جامعهشناسی در میدان واقعی جامعه را بجان خریدند.
⬅️ انجام پژوهشها و مطالعات جامعهشناختی معمولاً به صورت فردی و در محیط ایزوله امکانپذیر نیست بلکه جامعه شناس ناگزیر است تا با کمک گروهی از همکاران در رشتههای گوناگون و در میدان زیست اجتماعی گروههای مختلف جامعه، مطالعات را به سرانجام برساند. تجربهی ورود جامعهشناسان در سالهای گذشته بهویژه در بحرانهای اعتراضی همچون کوی دانشگاه و جنبش سبز تا اعتراضات آب ۱۴۰۰ و جنبش #زنزندگیآزادی ۱۴۰۱ تا به امروز و نیز مشکلات اجتماعی مرتبط با این اعتراضات؛ نشان داده که انجام هر نوع کنشی در قالب مطالعه، تبیین و هشدار به حاکمیت برای رفع مشکلات و تحول لازم، برای آنها هزینههای بسیار چون احضار و تذکر، تعلیق، اخراج، بازنشستگی اجباری، زندان و تبعید به همراه داشته است.
💢بسیاری از جامعه شناسان به ویژه در دو دههی اخیر تلاش نمودهاند به حاکمیت تفهیم نمایند که علاوه بر جمعیت طرفدار نظام، به کمیت و کیفیت آن بخشی از جامعه که به دلایل مختلف، دلبستگی خود را به نظام از دست داده و به عملکرد آن انتقاد دارد نیز توجه کند. چرا که جامعه ایران تنها آن بخشی نیست که دلبسته نظام جمهوری اسلامی بوده، حجاب اجباری را میستایند، آرزومند نابودی اسرائیل هستند و در راهپیمایی و خاکسپاری شخصیتهای سیاسی نظام شرکت میکنند.
پرسش اینجاست آیا از تمامی ابعاد تحلیل و تبیین جامعهشناسان استقبال میشود یا از آنان انتظار یک کنش جانبدارانه در تحلیلی ناقص و یکسویه به نفع حاکمیت پذیرفته است؟
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane