بازرگانی زنی زیبا داشت
که او #زهره نام داشت ، عزم سفر کرد
برای او لباسی #سفید تهیه کرد .
و کاسه ای رنگِ #نیل به خادم داد
و گفت :
هر وقت زن حرکت ناشایستی کرد یک انگشت #نیل بر لباس او بزن
تا وقتی که آمدم ؛ بدانم چقدر کار ناشایست انجام داده
پس از مدتی به خادم نامه نوشت که :
چیزی نکند #زهره که ننگی باشد
بر جامِه او زِ #نیل رنگی باشد
خادم نوشت :
گر آمدن خواجه درنگی باشد
چون باز آید #زهره_پلنگی باشد
#عبید_زاکانی
@Roshanfkrane
که او #زهره نام داشت ، عزم سفر کرد
برای او لباسی #سفید تهیه کرد .
و کاسه ای رنگِ #نیل به خادم داد
و گفت :
هر وقت زن حرکت ناشایستی کرد یک انگشت #نیل بر لباس او بزن
تا وقتی که آمدم ؛ بدانم چقدر کار ناشایست انجام داده
پس از مدتی به خادم نامه نوشت که :
چیزی نکند #زهره که ننگی باشد
بر جامِه او زِ #نیل رنگی باشد
خادم نوشت :
گر آمدن خواجه درنگی باشد
چون باز آید #زهره_پلنگی باشد
#عبید_زاکانی
@Roshanfkrane