📕: The Spinoza Problem
✍🏻: #Irvin_D_Yalom
مطمئنا شما موافقید که سعادت در عشق است. عشق بالاترین چیزهاست و پیام اصلى کل کتاب مقدس ما و کتاب مقدس مسیحیان. ما باید میان آنچه کتاب مقدس گفته است و آنچه متخصصان دینى مى گویند، تمایز قایل شویم. بیشتر خاخام ها و کشیشان، با خوانش هاى منحرفشان، علایق خودشان را ترویج مى دهند، خوانش هایى که ادعای شان به این معناست که کلید حقیقت فقط در دست آنان است.
📕: #مسئله_ى_اسپینوزا
✍🏻: #اروین_د_یالوم
🔁: #حسین_کاظمى_یزدى
#درباره_ی_کتاب
📌 #باروخ_اسپینوزا ، فیلسوف هلندى، یکى از بزرگترین خردگرایان غرب همچنین زمینه ساز ظهور نقد مذهبى بود.
📌 پدرش در کودکى او را به کنیسه می سپارد تا آداب و دانش یهودى را بیاموزد. در حالیکه همه گمان می کنند، ذهن درخشان و هوش سرشار او، آینده اى ناب در قالب یک خاخام را برایش رقم مى زند او شروع به قضاوت فلسفى آموزه هاى یهود مى کند.
📌 این حرکت او سبب سست شدن بنیان هاى قدرت خاخام ها در جامعه ى یهود مى شود، بنابراین بلافاصله از سوى جامعه ى یهود تکفیر و طرد مى شود.
📌 از نحوه ى زندگى و گذران عمرِ بسیار کوتاه این فیلسوف بزرگ که به “شاهزاده ى فلسفه” مشهور است، مستندات بسیار کمى باقى است، اما اروین یالوم با دقتى بسیار، با همان اندک اطلاعات موجود توانسته به زیبایى گوشه هایى از زندگى و فلسفه ى اسپینوزا را به تصویر بکشد.
📌 صفحات نخست كتاب خواننده را به يكی از خيابان های آمستردام سال ۱۶۵۶ می برد كه مرد جوانی در مسير خلاف هموطنانش كه به سوی كنيسه برای عبادت می روند، قدم می زند. وی در برهه ای به سر میبرد كه پرسش های اساسی جهان بينی خود را رودرروی اساتيدش مطرح كرده است؛ پرسش هايی كه سنت ديرينه غرب را به چالش كشيدند و ايده های نوينی را به منظور بازسازی آن پيشنهاد دادند.
📌 رمان دو ماجرای موازی را در دو دوره متفاوت دنبال می كند. اولی زندگی اسپينوزا و ديگری هم ماجرای يك نظريه پرداز نازی است كه در جريان جنگ جهانی دوم در پی محو آثار اسپينوزاست. اين رمان به زندگی اسپينوزا و تاثيرپذيری هايی كه «آلفرد روزنبرگ»، تئوريسين حزب نازی از زندگی و شخصيت وی داشته، پرداخته است.
📌 اکثر کتابهاى یالوم زمینه اى روانشناسانه دارند، اگر بخش اگزیستانسیال آنها را نادیده بگیریم، به ندرت تا این حد صریح به روایت یک داستان فلسفى مى پردازند.
اما زبان شیرین و فصیح یالوم، توانسته خشکى را از فلسفه بزداید و از زندگى هاى موازى روایتى به غایت دلچسب بیافریند.
#فرازهایی_از_کتاب
📌 انسان ها به نحو متناقض نمایى، وقتى به دنبال منافع خودشان اند، براى یکدیگر مفیدترند. البته به شرط آن که از عقلشان تبعیت کنند. خودانگارى هدایت شده به منفعت دوسویه منتهى مى شود. ما همگى به یک اندازه از عقل بهره مندیم؛ و بهشت زمینىِ حقیقى زمانى محقق مى شود که تعهد ما به فهمیدنِ طبیعت یا خدا، جایگزینِ دیگر وابستگى ها، مثلا وابستگى هاى مذهبى، فرهنگى یا ملّى شود.
📌 من معتقدم که همه ى ادیان_کاتولیک، پرتستان و یهود_جلوى دیدنِ حقایقِ اصلىِ دین را مى گیرند. من آرزو مى کنم که روزى جهان خالى از دین شود، جهانى با یک دینِ جهانى که در آن همه ى اشخاص براى تجربه و ستایش خداوند از عقل شان استفاده مى کنند.
📌 ما باید به چیزها به سبب درستى شان، و نه به علت قِدمت شان احترام بگذاریم. ادیان قدیمى با پافشارى بر این که اگر ما سنت ها را رها کنیم، آن گاه به همه ى مقدساتِ گذشته اهانت کرده ایم، ما را به دام مى اندازند. و اگر یکى از نیاکان ما شهید شده باشد، ما بیشتر به دام مى افتیم؛ زیرا ما احساس احترامى دائمى به عقاید آن شهید مى کنیم، حتى اگر بدانیم که آن عقاید پر از غلط و خرافه است.
📌 شما فکر مى کنید که خدا مثل ما فکر مى کند و نیازمند چاپلوسى است و اگر از دستورهایش پیروى نکنیم از ما انتقام مى گیرد؟ چنین عیب و نقصى چگونه مى تواند در وجودى کامل موجود باشد؟ این صرفا نحوه ى حرف زدن کسانى است که کتاب مقدس را نوشته اند.
✅ این کتاب فلسفی - روان شناختی با ترجمه ی روان #حسین_کاظمی_یزدی ، قطعا توقع بسیاری از مخاطبان جهت آشنایی با شخصیت این فیلسوف بت شکن و تاثیر گذار را برآورده خواهد ساخت.
#فلسفه
@Roshanfkrane
✍🏻: #Irvin_D_Yalom
مطمئنا شما موافقید که سعادت در عشق است. عشق بالاترین چیزهاست و پیام اصلى کل کتاب مقدس ما و کتاب مقدس مسیحیان. ما باید میان آنچه کتاب مقدس گفته است و آنچه متخصصان دینى مى گویند، تمایز قایل شویم. بیشتر خاخام ها و کشیشان، با خوانش هاى منحرفشان، علایق خودشان را ترویج مى دهند، خوانش هایى که ادعای شان به این معناست که کلید حقیقت فقط در دست آنان است.
📕: #مسئله_ى_اسپینوزا
✍🏻: #اروین_د_یالوم
🔁: #حسین_کاظمى_یزدى
#درباره_ی_کتاب
📌 #باروخ_اسپینوزا ، فیلسوف هلندى، یکى از بزرگترین خردگرایان غرب همچنین زمینه ساز ظهور نقد مذهبى بود.
📌 پدرش در کودکى او را به کنیسه می سپارد تا آداب و دانش یهودى را بیاموزد. در حالیکه همه گمان می کنند، ذهن درخشان و هوش سرشار او، آینده اى ناب در قالب یک خاخام را برایش رقم مى زند او شروع به قضاوت فلسفى آموزه هاى یهود مى کند.
📌 این حرکت او سبب سست شدن بنیان هاى قدرت خاخام ها در جامعه ى یهود مى شود، بنابراین بلافاصله از سوى جامعه ى یهود تکفیر و طرد مى شود.
📌 از نحوه ى زندگى و گذران عمرِ بسیار کوتاه این فیلسوف بزرگ که به “شاهزاده ى فلسفه” مشهور است، مستندات بسیار کمى باقى است، اما اروین یالوم با دقتى بسیار، با همان اندک اطلاعات موجود توانسته به زیبایى گوشه هایى از زندگى و فلسفه ى اسپینوزا را به تصویر بکشد.
📌 صفحات نخست كتاب خواننده را به يكی از خيابان های آمستردام سال ۱۶۵۶ می برد كه مرد جوانی در مسير خلاف هموطنانش كه به سوی كنيسه برای عبادت می روند، قدم می زند. وی در برهه ای به سر میبرد كه پرسش های اساسی جهان بينی خود را رودرروی اساتيدش مطرح كرده است؛ پرسش هايی كه سنت ديرينه غرب را به چالش كشيدند و ايده های نوينی را به منظور بازسازی آن پيشنهاد دادند.
📌 رمان دو ماجرای موازی را در دو دوره متفاوت دنبال می كند. اولی زندگی اسپينوزا و ديگری هم ماجرای يك نظريه پرداز نازی است كه در جريان جنگ جهانی دوم در پی محو آثار اسپينوزاست. اين رمان به زندگی اسپينوزا و تاثيرپذيری هايی كه «آلفرد روزنبرگ»، تئوريسين حزب نازی از زندگی و شخصيت وی داشته، پرداخته است.
📌 اکثر کتابهاى یالوم زمینه اى روانشناسانه دارند، اگر بخش اگزیستانسیال آنها را نادیده بگیریم، به ندرت تا این حد صریح به روایت یک داستان فلسفى مى پردازند.
اما زبان شیرین و فصیح یالوم، توانسته خشکى را از فلسفه بزداید و از زندگى هاى موازى روایتى به غایت دلچسب بیافریند.
#فرازهایی_از_کتاب
📌 انسان ها به نحو متناقض نمایى، وقتى به دنبال منافع خودشان اند، براى یکدیگر مفیدترند. البته به شرط آن که از عقلشان تبعیت کنند. خودانگارى هدایت شده به منفعت دوسویه منتهى مى شود. ما همگى به یک اندازه از عقل بهره مندیم؛ و بهشت زمینىِ حقیقى زمانى محقق مى شود که تعهد ما به فهمیدنِ طبیعت یا خدا، جایگزینِ دیگر وابستگى ها، مثلا وابستگى هاى مذهبى، فرهنگى یا ملّى شود.
📌 من معتقدم که همه ى ادیان_کاتولیک، پرتستان و یهود_جلوى دیدنِ حقایقِ اصلىِ دین را مى گیرند. من آرزو مى کنم که روزى جهان خالى از دین شود، جهانى با یک دینِ جهانى که در آن همه ى اشخاص براى تجربه و ستایش خداوند از عقل شان استفاده مى کنند.
📌 ما باید به چیزها به سبب درستى شان، و نه به علت قِدمت شان احترام بگذاریم. ادیان قدیمى با پافشارى بر این که اگر ما سنت ها را رها کنیم، آن گاه به همه ى مقدساتِ گذشته اهانت کرده ایم، ما را به دام مى اندازند. و اگر یکى از نیاکان ما شهید شده باشد، ما بیشتر به دام مى افتیم؛ زیرا ما احساس احترامى دائمى به عقاید آن شهید مى کنیم، حتى اگر بدانیم که آن عقاید پر از غلط و خرافه است.
📌 شما فکر مى کنید که خدا مثل ما فکر مى کند و نیازمند چاپلوسى است و اگر از دستورهایش پیروى نکنیم از ما انتقام مى گیرد؟ چنین عیب و نقصى چگونه مى تواند در وجودى کامل موجود باشد؟ این صرفا نحوه ى حرف زدن کسانى است که کتاب مقدس را نوشته اند.
✅ این کتاب فلسفی - روان شناختی با ترجمه ی روان #حسین_کاظمی_یزدی ، قطعا توقع بسیاری از مخاطبان جهت آشنایی با شخصیت این فیلسوف بت شکن و تاثیر گذار را برآورده خواهد ساخت.
#فلسفه
@Roshanfkrane
📚 #معرفی_کتاب
هیچ چیز به اندازه ی دید سهل انگارانه ی آدم ها نسبت به موضوع زاد و ولد او را مشمئز نمی کرد، مردمی که هرچه گرسنه تر و عقب افتاده تر بودند بیشتر بچه دار می شدند نه به این خاطر که بچه می خواستند بلکه به این خاطر که همه چیز را به دست غرایز، بی توجهی و بی بند و باری می سپردند!
✍🏻: #ایتالو_کالوینو
📔: یک روز ناظر انتخاباتی
🔁: مژگان مهرگان
🏷 نشر : کتاب خورشید
#درباره_ی_کتاب
📌 ایتالو کالوینو نویسنده، خبرنگار، منتقد و نظریه پرداز ایتالیایی است که در سال ۱۹۲۳ به دنیا آمد و فضای انتقادی آثارش او را به مهمترین داستاننویس ایتالیا در قرن بیستم مبدل کرده است. کالوینو در سال ۱۹۸۵ در ایتالیا درگذشت.
📌 این اثر را کالوینو در سال ۱۹۶۰ نوشته است و به گفته مترجم، به نوعی تجربیات این نویسنده ایتالیایی از ناظر انتخابات بودنش است. افراد و وقایع موجود در این کتاب بر مبنای تجارب شخصی کالوینو هستند و او در اکثر این صحنهها حضور داشته است.
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
هیچ چیز به اندازه ی دید سهل انگارانه ی آدم ها نسبت به موضوع زاد و ولد او را مشمئز نمی کرد، مردمی که هرچه گرسنه تر و عقب افتاده تر بودند بیشتر بچه دار می شدند نه به این خاطر که بچه می خواستند بلکه به این خاطر که همه چیز را به دست غرایز، بی توجهی و بی بند و باری می سپردند!
✍🏻: #ایتالو_کالوینو
📔: یک روز ناظر انتخاباتی
🔁: مژگان مهرگان
🏷 نشر : کتاب خورشید
#درباره_ی_کتاب
📌 ایتالو کالوینو نویسنده، خبرنگار، منتقد و نظریه پرداز ایتالیایی است که در سال ۱۹۲۳ به دنیا آمد و فضای انتقادی آثارش او را به مهمترین داستاننویس ایتالیا در قرن بیستم مبدل کرده است. کالوینو در سال ۱۹۸۵ در ایتالیا درگذشت.
📌 این اثر را کالوینو در سال ۱۹۶۰ نوشته است و به گفته مترجم، به نوعی تجربیات این نویسنده ایتالیایی از ناظر انتخابات بودنش است. افراد و وقایع موجود در این کتاب بر مبنای تجارب شخصی کالوینو هستند و او در اکثر این صحنهها حضور داشته است.
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
Forwarded from اتچ بات
🕊📚
#کتاب_نوشته
📌 عشق؟! شکفتن و روییدن و لحظه اى کشف شدن. نه، پیش از لحظه؛چندان که مى توانم به یاد بیاورمش، گل به گونه ى آدمیزاد! زبان بند مى آید و کام و زبان خشک مى ماند و اندرونِ تن کوره اى ست که مى سوزد و مى سوزد بى قرار و بى آرام، اما خاموش و گویى در سکونى ابدى. هیچ حرکتى نه ، نه نیز کمترین جنبه اى. عشق در آن میانه چه شلنگ انداز ترقّصى خوش را به جولان در آمده است.
📌 در باور عشق و شناخت حقیقت آن، مرد ممکن است فریب بخورد؛ اما زن… زن حقیقت عشق را زود تشخیص مى دهد با حس نیرومند زنى، و اگر دبّه در مى آورد از آن است که عشق هم برایش کافى نیست ، او بیش از عشق مى طلبد، جان تو را ...
📕: #سلوک
✍🏻: #محمود_دولت_آبادی
🏷: نشر #چشمه
📎 #درباره_ی_کتاب
📌 کتاب سلوک روایت عاشقى قیس بر دخترى است که با او هفده سال اختلاف سنى دارد. و حالا قیسى که در شصت و شش سالگى، معشوق را سرزنش می کند که چرا باید عاقبت چنان عشق سوزانى، چنین زمهریرى مى شد؟
📌 دولت آبادى با همان زبان فاخر و خاص خود و با بهره گیرى از تکنیک جریان سیال ذهن، داستان را از سه منظر پى می گیرد و تنها در گوشه هایى روایت از خطِ ذهنیات خارج مى شود و به شرح آنچه مى پردازد که در خانه ى دختر (نیلوفر، مهتاب، مها، مهاما، ناتاناییل) رخ مى دهد. پدرى آزادمرد اما دربند، مادرى عزلت زده، برادرى افسارگسیخته و خواهرانى که هریک به نوعى به رابطه ى مهتاب و قیس حسادت مى ورزند.
📌 قیس نماد مرد شرقى، زن را از آن خود می داند، گویى شئی اى است که به او تعلق دارد که از براى او آفریده شده است و از آن رو که هم چون همزاد و هم نامش “مجنون”، خود را در معشوق و معشوق را در خود ذوب مى بیند، توان درک این جدایى را ندارد، گویى پاره اى از روحش را از او ستانده اند.
و این جاست که تهیگاه عشق جایش را به نفرت مى دهد و قیس که روزى از جان، عاشقِ دختر بوده بر آن مى شود تا دست در خونش بشوید...
📌 خواندن این روایت همه جانبه ی عاشقی به علاقه مندان آثار محمود دولت آبادی توصیه می شود.
@Roshanfkrane
#کتاب_نوشته
📌 عشق؟! شکفتن و روییدن و لحظه اى کشف شدن. نه، پیش از لحظه؛چندان که مى توانم به یاد بیاورمش، گل به گونه ى آدمیزاد! زبان بند مى آید و کام و زبان خشک مى ماند و اندرونِ تن کوره اى ست که مى سوزد و مى سوزد بى قرار و بى آرام، اما خاموش و گویى در سکونى ابدى. هیچ حرکتى نه ، نه نیز کمترین جنبه اى. عشق در آن میانه چه شلنگ انداز ترقّصى خوش را به جولان در آمده است.
📌 در باور عشق و شناخت حقیقت آن، مرد ممکن است فریب بخورد؛ اما زن… زن حقیقت عشق را زود تشخیص مى دهد با حس نیرومند زنى، و اگر دبّه در مى آورد از آن است که عشق هم برایش کافى نیست ، او بیش از عشق مى طلبد، جان تو را ...
📕: #سلوک
✍🏻: #محمود_دولت_آبادی
🏷: نشر #چشمه
📎 #درباره_ی_کتاب
📌 کتاب سلوک روایت عاشقى قیس بر دخترى است که با او هفده سال اختلاف سنى دارد. و حالا قیسى که در شصت و شش سالگى، معشوق را سرزنش می کند که چرا باید عاقبت چنان عشق سوزانى، چنین زمهریرى مى شد؟
📌 دولت آبادى با همان زبان فاخر و خاص خود و با بهره گیرى از تکنیک جریان سیال ذهن، داستان را از سه منظر پى می گیرد و تنها در گوشه هایى روایت از خطِ ذهنیات خارج مى شود و به شرح آنچه مى پردازد که در خانه ى دختر (نیلوفر، مهتاب، مها، مهاما، ناتاناییل) رخ مى دهد. پدرى آزادمرد اما دربند، مادرى عزلت زده، برادرى افسارگسیخته و خواهرانى که هریک به نوعى به رابطه ى مهتاب و قیس حسادت مى ورزند.
📌 قیس نماد مرد شرقى، زن را از آن خود می داند، گویى شئی اى است که به او تعلق دارد که از براى او آفریده شده است و از آن رو که هم چون همزاد و هم نامش “مجنون”، خود را در معشوق و معشوق را در خود ذوب مى بیند، توان درک این جدایى را ندارد، گویى پاره اى از روحش را از او ستانده اند.
و این جاست که تهیگاه عشق جایش را به نفرت مى دهد و قیس که روزى از جان، عاشقِ دختر بوده بر آن مى شود تا دست در خونش بشوید...
📌 خواندن این روایت همه جانبه ی عاشقی به علاقه مندان آثار محمود دولت آبادی توصیه می شود.
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
📙: White Nights
✍🏻 : #Fyodor_Dostoyevsky
#پیشنهاد_کتاب
آدمِ رویایی، خاکسترِ رویاهای گذشتهاش را بیخودی بهم می زند، به این امید که در میانشان حداقل جرقه ی کوچکی پیدا کند و فوتش کند تا دوباره آتش، جان بگیرد، تا این آتشِ احیا شده، قلبِ سرمازده ی او را گرم کند و همه ی آنهایی که برایش عزیز بودند، برگردند ...
آدم خود را فریب میدهد و ناخواسته از بیرون یقین مییابد که عشقی راستین و اصیل روح را میانگیزد و دل را میافروزد، ناخواسته باور میکند که در رؤیاهای ناملموسش چیزی زنده و ملموس نهفته است. وای چه فریبی! مثلاً عشق با همه وجد بیزوالش، با همه رنجهای جانکاهش، در دل او راه یافته است ...
✍🏻: #فئودور_داستایفسکی
📙: #شبهای_روشن
🔁: #سروش_حبیبی
🏷: نشر #ماهی
#درباره_ی_کتاب
📌 کتاب «شبهای روشن» نوشته #فئودور_داستایوفسکی (۱۸۸۱- ۱۸۲۱) نویسنده مشهور و تاثیرگذار روسیه است. داستایوفسکی روایتگر سرگذشت مردمان عصیانزده است. او در آثار خود، شخصیتهایی را به تصویر میکشد که زیر لوای مرام و اعتقادات ایدئولوژیک خود اعمال شنیعشان را توجیه می کنند.
به همین خاطر آثار این نویسنده با وجود گذر سالیان، همچنان با چالشهای زمانه ما، مثل تمامیتخواهی، ترور و قدرتطلبی حاکمان تناسب دارد.
📌 شب های روشن شرح اشتیاق جوانی رؤیا پرداز است که زندگی را در تنهایی به سر میکند و به دنبال گمشده ای که با او همزبانی کند، هر سو می رود. تا عاقبت در کنار آبراه با دوشیزه ای گریان، که او نیز عاشقی شیدا و تنهاست، آشنا میشود و خیال میکند که ایام تنهایی اش به سر آمده. در گفته های جوان، که شرح رؤیاهای شبانه اوست، صدای خود نویسنده محسوس است. از این روست که داستان به زبان اول شخص نوشته شده و رنگ حدیث نفس دارد.
📌 نام این کتاب تضاد جالبى از تاریکى و روشنایى است اما تعابیر جالب ترى نیز در دل آن نهفته است. اول اینکه در تابستان سن پترزبورگ شب تا صبح هوا روشن مى ماند و این پدیده را شب سفید مى نامند و به تعبیرى دیگر شب بى خوابى هم هست.
📌 داستان شب های روشن، داستانی است از روزگار جوانی نویسنده بزرگ روس که خارج از روال همیشگی کارهای او نوشته شده است؛ به دور از سایه سنگین تباهی که بر بیشتر نوشتههای بعدی اش حرف اول را میزند، به دور از دغدغههای اجتماعی یا به میان کشیدن پای گروههای اجتماعی و سیاسی و روشنفکران و … داستانی درباه ی عشق و طبیعت انسانی؛ داستانی درباره جوهره حقیقی رمانهای بزرگ داستایوسکی بدون پیرایههایی که نویسنده بعدها به آنها افزود.
#تکه_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
📙: White Nights
✍🏻 : #Fyodor_Dostoyevsky
#پیشنهاد_کتاب
آدمِ رویایی، خاکسترِ رویاهای گذشتهاش را بیخودی بهم می زند، به این امید که در میانشان حداقل جرقه ی کوچکی پیدا کند و فوتش کند تا دوباره آتش، جان بگیرد، تا این آتشِ احیا شده، قلبِ سرمازده ی او را گرم کند و همه ی آنهایی که برایش عزیز بودند، برگردند ...
آدم خود را فریب میدهد و ناخواسته از بیرون یقین مییابد که عشقی راستین و اصیل روح را میانگیزد و دل را میافروزد، ناخواسته باور میکند که در رؤیاهای ناملموسش چیزی زنده و ملموس نهفته است. وای چه فریبی! مثلاً عشق با همه وجد بیزوالش، با همه رنجهای جانکاهش، در دل او راه یافته است ...
✍🏻: #فئودور_داستایفسکی
📙: #شبهای_روشن
🔁: #سروش_حبیبی
🏷: نشر #ماهی
#درباره_ی_کتاب
📌 کتاب «شبهای روشن» نوشته #فئودور_داستایوفسکی (۱۸۸۱- ۱۸۲۱) نویسنده مشهور و تاثیرگذار روسیه است. داستایوفسکی روایتگر سرگذشت مردمان عصیانزده است. او در آثار خود، شخصیتهایی را به تصویر میکشد که زیر لوای مرام و اعتقادات ایدئولوژیک خود اعمال شنیعشان را توجیه می کنند.
به همین خاطر آثار این نویسنده با وجود گذر سالیان، همچنان با چالشهای زمانه ما، مثل تمامیتخواهی، ترور و قدرتطلبی حاکمان تناسب دارد.
📌 شب های روشن شرح اشتیاق جوانی رؤیا پرداز است که زندگی را در تنهایی به سر میکند و به دنبال گمشده ای که با او همزبانی کند، هر سو می رود. تا عاقبت در کنار آبراه با دوشیزه ای گریان، که او نیز عاشقی شیدا و تنهاست، آشنا میشود و خیال میکند که ایام تنهایی اش به سر آمده. در گفته های جوان، که شرح رؤیاهای شبانه اوست، صدای خود نویسنده محسوس است. از این روست که داستان به زبان اول شخص نوشته شده و رنگ حدیث نفس دارد.
📌 نام این کتاب تضاد جالبى از تاریکى و روشنایى است اما تعابیر جالب ترى نیز در دل آن نهفته است. اول اینکه در تابستان سن پترزبورگ شب تا صبح هوا روشن مى ماند و این پدیده را شب سفید مى نامند و به تعبیرى دیگر شب بى خوابى هم هست.
📌 داستان شب های روشن، داستانی است از روزگار جوانی نویسنده بزرگ روس که خارج از روال همیشگی کارهای او نوشته شده است؛ به دور از سایه سنگین تباهی که بر بیشتر نوشتههای بعدی اش حرف اول را میزند، به دور از دغدغههای اجتماعی یا به میان کشیدن پای گروههای اجتماعی و سیاسی و روشنفکران و … داستانی درباه ی عشق و طبیعت انسانی؛ داستانی درباره جوهره حقیقی رمانهای بزرگ داستایوسکی بدون پیرایههایی که نویسنده بعدها به آنها افزود.
#تکه_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
📕: Confessions in Thirteen Books
✍🏻: Book by Augustine of Hippo
#کتاب_نوشته
دیر دوستت داشتهام، زیباییای چنان کهن، زیباییای چنین نوین، دیر دوستت داشتهام! چه سان اما! تو در درون من بودی و من از خود برون! و تو را من همواره در بیرون میجستم! و از زشتی خود در پی زیبایی آفریدگان تو بودم. تو با من بودی و من با تو نبودم. در بند هر آنچه، بی تو، جز نیستی نیست. آنک که مرا فراخواندی، ندایت ناشنوایی گوشم را پرده درید، جلالات کوری چشمم را شکافت، عطر تو را تنفس میکنم و زین سان، برایت آه میکشم. تو را من چشیدهام و این چنین از گرسنگی و تشنگی بلعیده شدهام، لمسم کردهای و در طلب صلح و سلامت میسوزم.
✍🏻: #مارکوس_اورلیوس_اوگوستینوس
📕: اعترافات آگوستین قدیس
🔁: #افسانه_نجاتی
🏷: نشر #پیام_امروز
#درباره_ی_کتاب
اعترافات کتابی است که مارکوس اورلیوس اوگوستینوس، مشهور به آگوستین قدیس متفکر و فیلسوف اهل کارتاژ در شمال آفریقا آن را در سال ۴۰۰ میلادی به زبان لاتین نوشته است. این کتاب شامل ۱۳ قسمت مجزا است و مجموعهای از شرح احوال و افکار و اعتراف به گناههای نویسنده را در بر میگیرد.
@Roshanfkrane
✍🏻: Book by Augustine of Hippo
#کتاب_نوشته
دیر دوستت داشتهام، زیباییای چنان کهن، زیباییای چنین نوین، دیر دوستت داشتهام! چه سان اما! تو در درون من بودی و من از خود برون! و تو را من همواره در بیرون میجستم! و از زشتی خود در پی زیبایی آفریدگان تو بودم. تو با من بودی و من با تو نبودم. در بند هر آنچه، بی تو، جز نیستی نیست. آنک که مرا فراخواندی، ندایت ناشنوایی گوشم را پرده درید، جلالات کوری چشمم را شکافت، عطر تو را تنفس میکنم و زین سان، برایت آه میکشم. تو را من چشیدهام و این چنین از گرسنگی و تشنگی بلعیده شدهام، لمسم کردهای و در طلب صلح و سلامت میسوزم.
✍🏻: #مارکوس_اورلیوس_اوگوستینوس
📕: اعترافات آگوستین قدیس
🔁: #افسانه_نجاتی
🏷: نشر #پیام_امروز
#درباره_ی_کتاب
اعترافات کتابی است که مارکوس اورلیوس اوگوستینوس، مشهور به آگوستین قدیس متفکر و فیلسوف اهل کارتاژ در شمال آفریقا آن را در سال ۴۰۰ میلادی به زبان لاتین نوشته است. این کتاب شامل ۱۳ قسمت مجزا است و مجموعهای از شرح احوال و افکار و اعتراف به گناههای نویسنده را در بر میگیرد.
@Roshanfkrane
📙: یک عاشقانه آرام
✍🏻: #نادر_ابراهیمی
#کتاب_نوشته
گفتم : عشق نمی دانم چيست،
بی تجربه ام، تازه كارم، نمی دانم اين طور خواستن، اسمش عشق است يا چيز ديگر، فقط سخت می خواهمش
-سخت خواستن، مي تواند عشق باشد!
-گفته اند "به شرط آنكه سخت بماند و نرم"
-اما اگر او تو را نخواهد؟
-گريه كنان می روم پی كارم ، دوست داشتن يك طرفه می شود اما به ضرب تهديد نمی شود! اگر نخواهد و بدانم كه هرگز نخواهد خواست، گريه كنان كوله بارم را برمی دارم و می روم، فقط همين!
-اگر گريه كنان بروی، تا كی گريه می كنی؟
-نمی دانم آقا، پيشاپيش چطور بگويم؟برای گريستن برنامه ريزی نكرده ام!
#درباره_ی_کتاب
📌 داستان "يك عاشقانه ی آرام" در مورد مردی از دیار گیلان است كه در سفر به آذربایجان، عاشق دختری زیبا بنام عسل می شود و داستان، مبتنی بر عشق اين دو است.
📌 محوریت داستان، بيان عشقی شاعرانه و زيبا است. عاشقانی كه سعی مي كنند در لحظه لحظه با هم بودن عاشق هم باشند و نگذارند عشقشان به رخوت و عادت كشيده شود. عاشقانی كه با زمان مبارزه می كنند.
📌 داستان "یک عاشقانه ی آرام" نوشته "نادر ابراهیمی" است. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینههای فیلمسازی، ترانهسرایی، ترجمه، و روزنامهنگاری نیز فعالیت کرده است.
@Roshanfkrane
✍🏻: #نادر_ابراهیمی
#کتاب_نوشته
گفتم : عشق نمی دانم چيست،
بی تجربه ام، تازه كارم، نمی دانم اين طور خواستن، اسمش عشق است يا چيز ديگر، فقط سخت می خواهمش
-سخت خواستن، مي تواند عشق باشد!
-گفته اند "به شرط آنكه سخت بماند و نرم"
-اما اگر او تو را نخواهد؟
-گريه كنان می روم پی كارم ، دوست داشتن يك طرفه می شود اما به ضرب تهديد نمی شود! اگر نخواهد و بدانم كه هرگز نخواهد خواست، گريه كنان كوله بارم را برمی دارم و می روم، فقط همين!
-اگر گريه كنان بروی، تا كی گريه می كنی؟
-نمی دانم آقا، پيشاپيش چطور بگويم؟برای گريستن برنامه ريزی نكرده ام!
#درباره_ی_کتاب
📌 داستان "يك عاشقانه ی آرام" در مورد مردی از دیار گیلان است كه در سفر به آذربایجان، عاشق دختری زیبا بنام عسل می شود و داستان، مبتنی بر عشق اين دو است.
📌 محوریت داستان، بيان عشقی شاعرانه و زيبا است. عاشقانی كه سعی مي كنند در لحظه لحظه با هم بودن عاشق هم باشند و نگذارند عشقشان به رخوت و عادت كشيده شود. عاشقانی كه با زمان مبارزه می كنند.
📌 داستان "یک عاشقانه ی آرام" نوشته "نادر ابراهیمی" است. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه، در زمینههای فیلمسازی، ترانهسرایی، ترجمه، و روزنامهنگاری نیز فعالیت کرده است.
@Roshanfkrane