روشنفکران
81.5K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
جایگاه فروش بلیط #ماشین_دودی شاه عبدالعظیم

ترن يا به قول ايرانيان قاجاری #ماشين_دودی، اولين وسيله‌ نقليه‌ ريلی بود که ايرانيان از آن سواری گرفتند
#تاریخ
@Roshanfkrane
🌏 #جهان
روز پنجم فوریه 1468
#یوهان_گوتنبرگ، سازنده نخستین #ماشین_چاپ در گذشت.

🖊 🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
یکی از قشنگ ترین #ماشین نوشته ها رو امروز دیدم..!!

پشتِ یه اِل نود نوشته بود :
ما ؛ فقط توی #ترافیک پشتِ هم هستیم. !!
🚙 🚙 🚙 🚙

@Roshanfkrane
از چالش نخریدن #ماشین رسیدیم به چالش نخریدن #گوشت و #آجیل شب عیدو......!!

این اگر #پیشرفت نیست پس چی هست ؟؟!
احتمالا سال دیگه میشه چالش نخریدن #نان و تامین انرژی با فوتوسنتز :/
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اینجا تهران‌ است!

#ورودی_استخر ۸۰۰ هزار تومان
#سفارش‌عروسک به شکل خود ۸۰ میلیون
#مانتو ۲۰۰ میلیون
#عضویت‌باشگاه ۳۰۰ میلیون
#ماشین ۲۵ میلیارد
#عطر ۲۰۰ میلیون
#کوتاهی‌مو ۸۰۰ تومان

کمی با زندگی‌ آقازاده‌ها در شمال تهران آشنا شوید!!
واقعا چگونه ملتی در اوج فقر راضی میشوند مسئولین شان اینگونه لاکچری زندگی کنند ؟؟!

#جالب #اجتماعی

@Roshanfkrane
Mashine No Navar
MaryamNashiba.Com
⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣#قصه_شب_صوتی
#قصه_کودکانه
#قصه_شب

📚قصه #ماشین_نو_نوار

🌸باصدای بانومریم نشیبا🌸

🌙⭐️ #شب_بخیر 😴


تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤


🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه

@Roshanfkrane
ماشین مشدی ممدلی

کانال روشنفکران

روایت‌های شنیدنی بسیاری نقل شده است که شاید همه آنها واقعیت نداشته باشد. مرحوم مشهدی محمدعلی از درشکچه‌چی‌های تهران قدیم بود که به خاطر شغلش همه او را می‌شناختند. مشدی ممدلی صاحب چند رأس اسب و درشکه بود و در میان سورچی‌های تهران نفوذ فوق‌العاده ای داشت. خودش مالک چند درشکه بود و در شهر کار می‌کرد.

مردم هر روز او را می‌دیدند و برایش دست بلند می‌کردند و با او سلام و علیک داشتند. بعد از رواج اتومبیل، کسب و کار سورچی‌ها کساد شد. مشدی ممدلی هم چند دستگاه اتوبوس کوچک خرید و بدین ترتیب شخصیت تازه‌ای یافت. در آن زمان، شوفری شغلی محبوب و مورد احترام مردم بود و بسیاری از جوانان آرزو داشتند که روزی شوفر شوند.

سرشناسی و شهرت مشدی ممدلی سورچی و حسن خلق او سبب شده بود بچه‌های شیطان و بازیگوش تهران تا او را در درشکه‌اش می‌دیدند سر به سرش بگذارند. بعدها که مشدی ممدلی ماشین هم خرید دنبال ماشینش می‌دویدند و دسته‌جمعی این شعر مشهور را می‌خواندند:


ماشین مشدی ممدلی
نه بوق داره نه صندلی

با پرده های مخملی
با چوب‌های جنگلی

صندلی‌هاش فنر داره
شوفر بی هنر داره

بالاخره تو صف شدم
با پررویی به این و اون تنه زدم

توی اُتول سوار شدم
آب‌لمبو چون انار شدم

لهیده چون هلو شدم
سیاه چون لولو شدم

برشته چون لبو شدم
دایی بودم عمو شدم

این ترانه تا جایی شهرت یافت که یکی از شعرا (غلامرضا روحانی) آن را در قالب یک ترجیع‌بند بازسرایی کرد و هنرمند موسیقی‌شناس، مرحوم بدیع‌زاده، آن را در دستگاه موسیقیایی ماهور تنظیم و اجرا کرد.


حسن فرازمند در روزنامه اطلاعات یکی از حکایت‌های در مورد مشدی ممدلی را چنین نقل می‌کند که مشهدی محمدعلی از پولدارهای معروف تهران بود و زمانی که خیابان‌های تهران سنگ‌فرش و یا خاکی بوده، صاحب یک اتومبیل استون مارتین بوده‌ است. راننده وی در خیابان‌های شهر مسافرکشی می‌کرده و از آنجا که مشهدی محمدعلی خسیس بوده‌ است، به وضعیت خودروی خود رسیدگی نمی‌کرد، به گونه‌ای که صندلی‌هایش تق‌ و‌ لق، سپرها و گل‌گیرهایش آویزان و بدون بوق و چراغ بوده‌ و با گذر از خیابان صدا می‌داده‌ است.

#مشدی_ممدلی سورچی به رحمت خدا رفت و دیگر اثری از درشکه و اتوبوسش بر جای نماند، اما هنوز پس از هفتاد هشتاد سال، وقتی مردم ماشین قراضه‌ای می‌بینند زیر لب این ترانه میگفتند:

#ماشین_مشدی_ممدلی
ارزون و بی معطلی

#نوستالژی #تهران_قدیم #تاریخ

@Roshanfkrane
#موسیقی مشدی ممدلی رو در پایین همین پست گوش کنیم😊👇