این طفل ِ هشت ساله ،
ولیکن
کارش خلاف ِ اهلِ محله ست
در آفتاب ظهر
که من می رسم ز راه
بر گونه قطره های عرق ،
شهد خوشگوار
از بیخ و بن کشیده
علف های هرزه را
فریاد می زند : بابا ، بیا ... بیا !
گل کرده لوبیا !
لبخند کودکانه ی او
درس می دهد :
کاین خاک خارپرور باران ندیده را
با آستین بر زده آباد می کنند
از ریشه می زنند
علف های هرزه را
آن گاه ،
با قطره های گرم عرق ،
باغ های سبز بنیاد می کنند !🕊
#فریدون_مشیری #شعر #مفهومی
@Roshanfkrane
ولیکن
کارش خلاف ِ اهلِ محله ست
در آفتاب ظهر
که من می رسم ز راه
بر گونه قطره های عرق ،
شهد خوشگوار
از بیخ و بن کشیده
علف های هرزه را
فریاد می زند : بابا ، بیا ... بیا !
گل کرده لوبیا !
لبخند کودکانه ی او
درس می دهد :
کاین خاک خارپرور باران ندیده را
با آستین بر زده آباد می کنند
از ریشه می زنند
علف های هرزه را
آن گاه ،
با قطره های گرم عرق ،
باغ های سبز بنیاد می کنند !🕊
#فریدون_مشیری #شعر #مفهومی
@Roshanfkrane
غم دنيا نخواهد يافت پايان
خوشا در بر رخ شادی گشايان
خوشا دلهای خوش،
جانهای خرسند
خوشا نيروی هستی زای لبخند😊
#فریدون_مشیری
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀
شیرین ترین لحظه ها
قشنگ ترین لبخندها
زیباترین سرنوشت ها
و بهترین روزها را
براتون خواهانم 🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
خوشا در بر رخ شادی گشايان
خوشا دلهای خوش،
جانهای خرسند
خوشا نيروی هستی زای لبخند😊
#فریدون_مشیری
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀
شیرین ترین لحظه ها
قشنگ ترین لبخندها
زیباترین سرنوشت ها
و بهترین روزها را
براتون خواهانم 🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
💥💥دلاویزترین شعر جهان
✍ من به دنبال ....
دلاویزترین شعر جهان می گشتم !.....!
ـ « ... یافتم! یافتم! آن نکته
که می خواستمش
با شکوفائی خورشید و
گل افشانی لبخند تو
آراستمش
تار و پودش را از خوبی و مهر
خوشتر از تافته یاس و سحر
بافته ام..
«دوستت دارم» را....
من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام!
این گل سرخ من است
دامنی پر کن ازین گل که
دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست
راز خوشبختی هر کس ...
به پراکندن اوست
در دل مردم عالم، به خدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید».
تو هم، ای خوب من
این نکته به تکرار بگو:
این دلاویزترین حرف جهان را،
همه وقت،
نه به یک بار و به ده بار،
که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم»
را با من بسیاربگو ...
#فریدون_مشیری #مناسبت #شعر
@Roshanfkrane
✍ من به دنبال ....
دلاویزترین شعر جهان می گشتم !.....!
ـ « ... یافتم! یافتم! آن نکته
که می خواستمش
با شکوفائی خورشید و
گل افشانی لبخند تو
آراستمش
تار و پودش را از خوبی و مهر
خوشتر از تافته یاس و سحر
بافته ام..
«دوستت دارم» را....
من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام!
این گل سرخ من است
دامنی پر کن ازین گل که
دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست
راز خوشبختی هر کس ...
به پراکندن اوست
در دل مردم عالم، به خدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید».
تو هم، ای خوب من
این نکته به تکرار بگو:
این دلاویزترین حرف جهان را،
همه وقت،
نه به یک بار و به ده بار،
که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم»
را با من بسیاربگو ...
#فریدون_مشیری #مناسبت #شعر
@Roshanfkrane
لبخند او،
برآمدن آفتاب را در پهنهی طلایی دریا
از مهر، میستود!
در چشم من، ولیکن
لبخند او برآمدن آفتاب بود.
#فریدون_مشیری
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀
امروزتون سرشار از
عشق و امید
طعم لحظہ هاتون عسل
شادی هاتون جاودان
لبخندتون مستدام
زندگی تون به کام🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
برآمدن آفتاب را در پهنهی طلایی دریا
از مهر، میستود!
در چشم من، ولیکن
لبخند او برآمدن آفتاب بود.
#فریدون_مشیری
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀
امروزتون سرشار از
عشق و امید
طعم لحظہ هاتون عسل
شادی هاتون جاودان
لبخندتون مستدام
زندگی تون به کام🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
شور عشق_علیرضا افتخاری
#شور_عشق
با یادت سرمستم
ای نگار آسمانی
یادم کن تا هستم
ای امیـد زندگانی ،
تا به هر ترانه ،
می کشد زبانه ،
شور عاشقانه من ،
حال دل می گویم با زبان بی زبانی ؛
هر لبخندت ، با من گوید ...
شاعر: #فریدون_مشیری
خواننده: #علیرضا_افتخاری #موسیقی_سنتی #عاشقانه
@Roshanfkrane
با یادت سرمستم
ای نگار آسمانی
یادم کن تا هستم
ای امیـد زندگانی ،
تا به هر ترانه ،
می کشد زبانه ،
شور عاشقانه من ،
حال دل می گویم با زبان بی زبانی ؛
هر لبخندت ، با من گوید ...
شاعر: #فریدون_مشیری
خواننده: #علیرضا_افتخاری #موسیقی_سنتی #عاشقانه
@Roshanfkrane
#معرفی #فریدون_مشیری، ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ در تهران بدنیا آمد.
روشنفکران
سال اول و دوم ابتدایی در تهران بود و بعد به علت ماموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت.
به گفته خودش: ( در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم.
با اینکه در همه دوران کودکی از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت.)
فریدون مشیری سپس به مطبوعات روی آورد و در روزنامه و مجلات نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد.
اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر در ادامه تحصیلش مشکلاتی ایجاد کرد و سرانجام تحصیل را رها کرد اما کار در مطبوعات را ادامه داد.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود.این صفحات به تمام زمینههای ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. در همان سالها با مجله سخن به سردبیری پرویز ناتل خانلری همکاری داشت.
مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد.
اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او در ۱۳۳۴ به چاپ رسید.
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت.
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا و سوئد سفر کرد و مراسم شعرخوانی او مورد توجه و استقبال دوستداران ادبیات ایران قرار گرفت.
معروفترین اثر وی شعر "کوچه" نام دارد و این شعر از زیباترین و عاشقانهترین شعر نو زبان فارسی است.
مشیری در بامداد روز جمعه ۳ آبان ماه ۱۳۷۹ در ۷۴ سالگی در تهران درگذشت و آرامگاه او در بهشت زهرا، قطعه ۸۸ (هنرمندان) قرار دارد.
"یادش گرامی"
#مناسبت #فرهنگ
@Roshanfkrane
روشنفکران
سال اول و دوم ابتدایی در تهران بود و بعد به علت ماموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت.
به گفته خودش: ( در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم.
با اینکه در همه دوران کودکی از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت.)
فریدون مشیری سپس به مطبوعات روی آورد و در روزنامه و مجلات نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد.
اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر در ادامه تحصیلش مشکلاتی ایجاد کرد و سرانجام تحصیل را رها کرد اما کار در مطبوعات را ادامه داد.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود.این صفحات به تمام زمینههای ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. در همان سالها با مجله سخن به سردبیری پرویز ناتل خانلری همکاری داشت.
مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد.
اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او در ۱۳۳۴ به چاپ رسید.
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت.
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا و سوئد سفر کرد و مراسم شعرخوانی او مورد توجه و استقبال دوستداران ادبیات ایران قرار گرفت.
معروفترین اثر وی شعر "کوچه" نام دارد و این شعر از زیباترین و عاشقانهترین شعر نو زبان فارسی است.
مشیری در بامداد روز جمعه ۳ آبان ماه ۱۳۷۹ در ۷۴ سالگی در تهران درگذشت و آرامگاه او در بهشت زهرا، قطعه ۸۸ (هنرمندان) قرار دارد.
"یادش گرامی"
#مناسبت #فرهنگ
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
«من دچار خفقانم، خفقان!»
ساز و آواز؛ فرازی بسیار زیبا از آلبوم فریاد
زندهیاد محمدرضا #شجریان
تار و آهنگساز: #حسین_علیزاده
کمانچه: #کیهان_کلهر
تنبک: #همایون_شجریان
مشت میکوبم بر در
پنجه میسایم بر پنجرهها
من دچار خفقانم، خفقان
من به تنگ آمدهام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
آی! با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی میگردم
لب بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
میخواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد
من هوارم را سر خواهم داد
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفتهٔ چند
چه کسی میآید با من فریاد کند...
#فریدون_مشیری
#موزیک_ویدئو
@Roshanfkrane
«من دچار خفقانم، خفقان!»
ساز و آواز؛ فرازی بسیار زیبا از آلبوم فریاد
زندهیاد محمدرضا #شجریان
تار و آهنگساز: #حسین_علیزاده
کمانچه: #کیهان_کلهر
تنبک: #همایون_شجریان
مشت میکوبم بر در
پنجه میسایم بر پنجرهها
من دچار خفقانم، خفقان
من به تنگ آمدهام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
آی! با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی میگردم
لب بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
میخواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد
من هوارم را سر خواهم داد
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفتهٔ چند
چه کسی میآید با من فریاد کند...
#فریدون_مشیری
#موزیک_ویدئو
@Roshanfkrane
من به دنبال فضایی می گردم
لب بامی ، سر کوهی ،
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
آه !
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد !
من به فریاد ، همانند کسی
که نیازی به تنفس دارد ،
مشت می کوبد بر در
پنجه می ساید بر پنجره ها ،
محتاجم
من هوارم را سر خواهم داد
چاره ی درد مرا باید این داد کند
از شما " خفته ی چند ! "
چه کسی می آید
با من فریاد کند ؟؟
#فریدون_مشیری #شعر
📕#ریشه_در_خاک
@Roshanfkrane
لب بامی ، سر کوهی ،
دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
آه !
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد !
من به فریاد ، همانند کسی
که نیازی به تنفس دارد ،
مشت می کوبد بر در
پنجه می ساید بر پنجره ها ،
محتاجم
من هوارم را سر خواهم داد
چاره ی درد مرا باید این داد کند
از شما " خفته ی چند ! "
چه کسی می آید
با من فریاد کند ؟؟
#فریدون_مشیری #شعر
📕#ریشه_در_خاک
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبت از پژمردن يک برگ نيست..!
وای..!
جنگل را بيابان می کنند...!
دست خون آلود را ..
در پيش چشم خلق پنهان می کنند..!!
هيچ حيوانی..
به حيوانی نمي دارد روا...
آنچه اين نامردمان با جان انسان می کنند..!
#فریدون_مشیری
@Roshanfkrane
وای..!
جنگل را بيابان می کنند...!
دست خون آلود را ..
در پيش چشم خلق پنهان می کنند..!!
هيچ حيوانی..
به حيوانی نمي دارد روا...
آنچه اين نامردمان با جان انسان می کنند..!
#فریدون_مشیری
@Roshanfkrane
💥💥دست
از دل و دیده، گرامی تر هم
آیا هست؟
- دست ،
آری، ز دل و دیده گرامی تر:
دست!
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان
بی گمان دست گران قدرتر است.
هرچه حاصل کنی از دنیا،
دستاور دست!
هرچه اسباب جهان باشد،
در روی زمین،
دست دارد همه را زیر نگین!
شرف دست
همین بس که نوشتن با اوست!
خوش ترین مایه دلبستگی من با اوست.
در فرو بسته ترین دشواری،
در گران بارترین نومیدی،
بارها بر سر خود،
بانگ زدم :
هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست که هست!
بیستون را یاد آر،
دست هایت را بسپار به کار،
کوه را چون پر کاه از سر راهت بردار!
وه ، چه نیروی شگفت انگیزی ست،
دست هایی که به هم پیوسته ست!
دست در دست کسی ،
یعنی : پیوند دو جان!
دست در دست کسی
یعنی: پیمان دو عشق!
دست، گنجینه ی مهر و هنر است:
خواه بر پرده ی ساز،
خواه در گردن دوست،
خواه بر چهره ی نقش،
خواه بر دنده ی چرخ،
خواه بر دسته ی داس،
خواه در ساختن فردایی!
آنچه آتش به دلم می زند،
اینک، هر دم
سرنوشت بشر است
بار این درد و دریغ است که ما،
دست هامان ،
نرسیده ست به هم!☘😔🕊
#شعر #فریدون_مشیری #مفهومی
@Roshanfkrane
از دل و دیده، گرامی تر هم
آیا هست؟
- دست ،
آری، ز دل و دیده گرامی تر:
دست!
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان
بی گمان دست گران قدرتر است.
هرچه حاصل کنی از دنیا،
دستاور دست!
هرچه اسباب جهان باشد،
در روی زمین،
دست دارد همه را زیر نگین!
شرف دست
همین بس که نوشتن با اوست!
خوش ترین مایه دلبستگی من با اوست.
در فرو بسته ترین دشواری،
در گران بارترین نومیدی،
بارها بر سر خود،
بانگ زدم :
هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست که هست!
بیستون را یاد آر،
دست هایت را بسپار به کار،
کوه را چون پر کاه از سر راهت بردار!
وه ، چه نیروی شگفت انگیزی ست،
دست هایی که به هم پیوسته ست!
دست در دست کسی ،
یعنی : پیوند دو جان!
دست در دست کسی
یعنی: پیمان دو عشق!
دست، گنجینه ی مهر و هنر است:
خواه بر پرده ی ساز،
خواه در گردن دوست،
خواه بر چهره ی نقش،
خواه بر دنده ی چرخ،
خواه بر دسته ی داس،
خواه در ساختن فردایی!
آنچه آتش به دلم می زند،
اینک، هر دم
سرنوشت بشر است
بار این درد و دریغ است که ما،
دست هامان ،
نرسیده ست به هم!☘😔🕊
#شعر #فریدون_مشیری #مفهومی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر خوانی مهربانو #مهرسا_گراوند به مناسبت نوروز باستانی👏😊🌺
شعر از : #فریدون_مشیری
#ارسالی #فرهنگ
@Roshanfkrane
شعر از : #فریدون_مشیری
#ارسالی #فرهنگ
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در پهنهی جهان
انسان برای کشتن انسان
تا جبهه میرود
انسان برای کشتن انسان
تشویق میشود!
درجبهههای جنگ کشتار میکنند
یا کشته میشوند
تابوت صد هزار جوان را
پیران داغدار با چشم اشکبار
بردوش میکشند درخاک می نهند.
....آنگاه کودکان را
تعلیم میدهند:
یک شاخه از درخت نبایست بشکنند!
#فریدون_مشیری
@Roshanfkrane
انسان برای کشتن انسان
تا جبهه میرود
انسان برای کشتن انسان
تشویق میشود!
درجبهههای جنگ کشتار میکنند
یا کشته میشوند
تابوت صد هزار جوان را
پیران داغدار با چشم اشکبار
بردوش میکشند درخاک می نهند.
....آنگاه کودکان را
تعلیم میدهند:
یک شاخه از درخت نبایست بشکنند!
#فریدون_مشیری
@Roshanfkrane
چون خنده جام است درخشیدن خورشید.
جامی به من آرید که خورشید درخشید،
جامی که نهد بند به خمیازه آفاق!
جامی که رسد روح به دروازه خورشید.
#فریدون_مشیری
درود ...صبحتان بخیر 🙋♀🙋🏻♂
در این روز زیبـا
آرزو می کنم
همه خوبی های دنیا
مـال شمـا باشـه
دلتون شـاد ، لبتون خندون
و روزگار به کامتون شیرین باشه 🙏☺️☘
@Roshanfkrane
جامی به من آرید که خورشید درخشید،
جامی که نهد بند به خمیازه آفاق!
جامی که رسد روح به دروازه خورشید.
#فریدون_مشیری
درود ...صبحتان بخیر 🙋♀🙋🏻♂
در این روز زیبـا
آرزو می کنم
همه خوبی های دنیا
مـال شمـا باشـه
دلتون شـاد ، لبتون خندون
و روزگار به کامتون شیرین باشه 🙏☺️☘
@Roshanfkrane
باد نجوا می کند در گوش برگ
سر در آغوش گلی دارم
کنار چتر بید
راه دوری نیست
پیدایم کنید...
#فریدون_مشیری
#عاشقانه
@Roshanfkrane
سر در آغوش گلی دارم
کنار چتر بید
راه دوری نیست
پیدایم کنید...
#فریدون_مشیری
#عاشقانه
@Roshanfkrane
ای همه مردم،
در این جهان به چه کارید؟
عمر گران مایه را چگونه گذارید؟
هر چه به عالم بود
اگر به کف آرید
هیچ ندارید اگر که عشق ندارید
وای شما
دل به عشق اگر نسپارید
گر به ثریا رسید هیچ نیرزد
عشق بورزید
دوست بدارید...
#فریدون_مشیری #شعر #مهربانی
@Roshanfkrane
در این جهان به چه کارید؟
عمر گران مایه را چگونه گذارید؟
هر چه به عالم بود
اگر به کف آرید
هیچ ندارید اگر که عشق ندارید
وای شما
دل به عشق اگر نسپارید
گر به ثریا رسید هیچ نیرزد
عشق بورزید
دوست بدارید...
#فریدون_مشیری #شعر #مهربانی
@Roshanfkrane
باری،
اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که
در روی زمین بودی چه کردی؟
من میگشایم پیش رویش دفترم را :
در زیر این نیلی سپهر بیکرانه
چندان که یارا داشتم،
در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم ...
#فریدون_مشیری #شعر
@Roshanfkrane
اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که
در روی زمین بودی چه کردی؟
من میگشایم پیش رویش دفترم را :
در زیر این نیلی سپهر بیکرانه
چندان که یارا داشتم،
در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم ...
#فریدون_مشیری #شعر
@Roshanfkrane
ز عشق آغاز کن،
تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد
نقش گردون را دگرگونش
به مهر آویز و جان را
روشنایی ده که این آیین
همه شادیست فرمانش،
همه یاریست قانونش
#فریدون_مشیری
درود ... صبحتان بخیر🙋♀🙋🏻♂
گذر ثانیه های عمرتان توام
با آرامش، محبت و شادی
روزتان سرشار از حس خوب
روزگارتان پر از خیر و برکت باد 🙏☺️☘
@Roshanfkrane
تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد
نقش گردون را دگرگونش
به مهر آویز و جان را
روشنایی ده که این آیین
همه شادیست فرمانش،
همه یاریست قانونش
#فریدون_مشیری
درود ... صبحتان بخیر🙋♀🙋🏻♂
گذر ثانیه های عمرتان توام
با آرامش، محبت و شادی
روزتان سرشار از حس خوب
روزگارتان پر از خیر و برکت باد 🙏☺️☘
@Roshanfkrane
چون خنده جام است درخشیدن خورشید.
جامی به من آرید که خورشید درخشید،
جامی که نهد بند به خمیازه آفاق!
جامی که رسد روح به دروازه خورشید.
#فریدون_مشیری
درود ...صبحتان بخیر 🙋♀🙋🏻♂
در این روز زیبـا
آرزو می کنم
همه خوبی های دنیا
مـالِ شمـا
دلتون شـاد ، لبتون خندون
و دنیا به کامتون شیرین 🙏☺️☘
@Roshanfkrane
جامی به من آرید که خورشید درخشید،
جامی که نهد بند به خمیازه آفاق!
جامی که رسد روح به دروازه خورشید.
#فریدون_مشیری
درود ...صبحتان بخیر 🙋♀🙋🏻♂
در این روز زیبـا
آرزو می کنم
همه خوبی های دنیا
مـالِ شمـا
دلتون شـاد ، لبتون خندون
و دنیا به کامتون شیرین 🙏☺️☘
@Roshanfkrane