#ادبیات_جهان
کسی را دوست داشتن به این معناست که روحش را از او بگیری و به او در ازای همین ربایش بیاموزی روحش تا چه حد بزرگ، زوالناپذیر و روشن است. همهی ما از همین رنج میبریم: عشق روح ما را به اندازهی کافی ندزدیده است، از نیروهایی رنج میبریم که درونمان محبوس مانده است، نیروهایی که هیچکس قادر به غارتشان نیست که آنها را بر ما کشف کند...
کتاب: شش اثر
نویسنده: #کریستین_بوبن
مترجم: #مهتاب_بلوکی
#مطالعه
@Roshanfkrane
کسی را دوست داشتن به این معناست که روحش را از او بگیری و به او در ازای همین ربایش بیاموزی روحش تا چه حد بزرگ، زوالناپذیر و روشن است. همهی ما از همین رنج میبریم: عشق روح ما را به اندازهی کافی ندزدیده است، از نیروهایی رنج میبریم که درونمان محبوس مانده است، نیروهایی که هیچکس قادر به غارتشان نیست که آنها را بر ما کشف کند...
کتاب: شش اثر
نویسنده: #کریستین_بوبن
مترجم: #مهتاب_بلوکی
#مطالعه
@Roshanfkrane
#کتاب_نوشته
عشق میآید، عشق میرود.
همواره به زمان خویش و هیچ گاه به زمان ما.
برای آمدن، تمام آسمان را، تمامی زمین را، تمامی واژگان را میطلبد.
نمیتواند در تنگای یک معنی بگنجد.
حتی نمیتواند به یک خوشبختی اکتفا کند.
عشق آزاد است.
آزادی با خوشبختی همراه نیست. با شادی همراه است.
شادی در قلب ما مانند نردبانی از نور است.
نردبانی که از ما بسی بالاتر میرود.
که از خودش بسی بالاتر میرود، آنجا که دیگر هیچ چیز برای به چنگ آوردن وجود ندارد. غیر از آنچه دست نیافتنی است.
مسلما، دیگر حقیقتا پاسخ پرسش شمارا نمیدهم، میسرایم.
اما آیا از پرنده دلیل سرودنش را پرسیدند؟
📕: #شش_اثر
✍🏻: #کریستین_بوبن
🔁: #مهتاب_بلوکی
@Roshanfkrane
عشق میآید، عشق میرود.
همواره به زمان خویش و هیچ گاه به زمان ما.
برای آمدن، تمام آسمان را، تمامی زمین را، تمامی واژگان را میطلبد.
نمیتواند در تنگای یک معنی بگنجد.
حتی نمیتواند به یک خوشبختی اکتفا کند.
عشق آزاد است.
آزادی با خوشبختی همراه نیست. با شادی همراه است.
شادی در قلب ما مانند نردبانی از نور است.
نردبانی که از ما بسی بالاتر میرود.
که از خودش بسی بالاتر میرود، آنجا که دیگر هیچ چیز برای به چنگ آوردن وجود ندارد. غیر از آنچه دست نیافتنی است.
مسلما، دیگر حقیقتا پاسخ پرسش شمارا نمیدهم، میسرایم.
اما آیا از پرنده دلیل سرودنش را پرسیدند؟
📕: #شش_اثر
✍🏻: #کریستین_بوبن
🔁: #مهتاب_بلوکی
@Roshanfkrane