روشنفکران
آیا #صداوسیما توانسته است اعتماد اکثریت جامعه را حفظ کند؟ 🔹گزارشی که صداوسیما جمهوری اسلامی تهیه و پخش کرده است : مرور لحظه به لحظه همه آن چیزی که برای #آرمیتا_گراوند رخ داده است روشنفکران ♦️این گزارش با انتقادات و سوالاتی در شبکه های اجتماعی روبوش شده…
.
👆
🔴🔴 « #آیا_آرمیتا_گراوند_مهسا امینی_دیگریست؟؟ »
روشنفکران
🔺خبر کوتاه بود، اما خواننده را به غمی بزرگ فرو برد: #آرمیتا_گراوند، درگذشت.
پساز ۲۸ روز بستری در شرایط کما و سپس مرگ مغزی، آرمیتا نوجوان ۱۶ سالهی دانشآموز که با پوشش اختیاری و بدون حجاب اجباری همراه دوستانش در ایستگاهی در تهران سوار مترو شد؛ براثر واقعهای که نمیدانیم و همچنان مبهم است، برای همیشه از زندگی و مدرسه و خانواده و دوستانش و همهی آنچه دوست داشت، جدا شد و به دیار خاموشان پیوست.
اگر اشاره شد که از واقعه و آنچه بر آرمیتا گراوند گذشت، چیزی نمیدانیم و ابهام آن همچنان باقی است؛ بدان سبب است که پرسشهای بسیاری در افکار عمومی در این باره وجود دارد:
۱- چرا روزنامهنگاری که برای تهیهی خبر و گزارش باهدف اطلاعرسانی و آگاهی افکار عمومی به بیمارستان فجر نیروی هوایی_ محل بستری آرمیتا_ رفته بود، برای چند ساعت بازداشت شد و نتوانست خبری را تهیه و انتشار دهد؟
۲- چرا آرمیتا به بیمارستانی نظامی برده شد؟
۳- چرا پساز انتقال آرمیتا به بیمارستان، شرایط حضور گروهی از روزنامهنگاران مستقل برای آگاهی افکار عمومی، ایجاد نشد؟
۴- چرا باوجود ضربه و شوک رخداد تلخ سال ۱۴۰۱ #مهسا_امینی برای جامعه و شباهت و قرائن رخداد واقع شده برای آرمیتا گراوند به آن واقعهی اندوهبار، کمیتهی تحقیق مستقلی برای پاسخگویی به جامعهی مضطرب و نگران ایران؛ تشکیل نشد؟
۵- چگونه حاکمیت انتظار دارد درحالی که پروندهی تلخ و خسارتبار جانباختن مهسا امینی و اعتراضات پساز آن که منجربه جانباختن و مجروح شدن و بازداشت تعداد زیادی از هموطنان در سراسر کشور شده، بدون پذیرش جرم رخداده و مجازات عاملین و آمران، همچنان باز و بینتیجه مانده است؛ موضوع مرگ ناگهانی یک دانشآموز ۱۶ ساله با یک جملهی خبری کوتاه خاتمه یابد؟
۶- چرا تصاویر دوربینهای داخل مترو، نشان داده نمیشود؟
۷- اگر ابهامی وجود ندارد و همه چیز واضح و طبیعی است، چرا اجازهی نشست مطبوعاتی آزاد و مستقل با پدر و مادر و دوستان همراه آرمیتا داده نمیشود؟
۸- چرا طرح حضور و عملکرد حجاببانها در متروها، پساز رخداد پیشآمده برای آرمیتا گراوند؛ منتفی و حجاببانان جمعآوری شدند؟
۹- یکسال است که افکار عمومی از خود و متولیان انتظامی و قضایی و امنیتی میپرسد: چرا کودکان و نوجوانان ما ناگهان میمیرند؟ ناگهان دچار افت فشار، عدم رضایت از زندگی و خودکشی، سقوط از بلندی، مرگ در خواب، و بیماری زمینهای میشوند و جان می دهند؟
۱۰- قصد و هدف حاکمیت از بایکوت خبری این رخداد و تکرار روایتی باورناپذیر و مخدوش؛ چیست؟
💢جامعهی ما مضطرب است، خشمگین است، درگیر فقر شدید و بدست آوردن درآمدی اندک برای هزینههای گزاف زندگی است، هزینههای دارو و درمان سنگین است.
حقوق بازنشستگان، کارگران، معلمان، رانندههای تاکسی، مشاغل غیررسمی و روزمزد مانند دستفروشی، درآمد گروههای با نیازهای ویژه مانند معلولان، خانوادههای زندانیان، خانوادههای دارای بیمار و سومصرف مواد، زنان سرپرست خانوار؛ کفاف هزینههای بالای زندگی در شرایط آنومیک امروز ایران را نمیدهد.
جامعهی ما از نادیده انگاری اعتراضات سالهای ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، و دادخواهیهای بدون پاسخ و ستم و تبعیض و نابرابری؛ خسته و انباشته از مطالبه و خشم است.
جامعهی ما خواهان #زندگی و #آزادی است و در این میان، #زن مصداق نابرابری و تبعیض مستمر؛ فریاد رسا و بلندی شده است به بلندای #زنزندگیآزادی!
این جامعه، پوشش اختیاری را به رسمیت شناخته است، هم از منظر باورمندان و هم منتقدان به حجاب و پوشش.
🔰🔰اکنون بخش بزرگی از این جامعه که به روایت رسمی حاکمیت دربارهی آرمیتا گراوند اعتماد ندارد، بر سر این دوراهی تلخ و گزنده است:
آیا آرمیتای عزیز، درگذشته یا جان باخته است؟
آیا آرمیتا، مهسای دیگریست؟؟....
افکار عمومی این جامعه، منتظر پاسخ شفاف و غیرتکراری است.
چنین جامعهای را آزمودن چندباره، یقیناً خطاست...
✍️ دکتر #فریبا_نظری
۶ آبان ۱۴۰۲
#مهسا_امینی
#آرمیتا_گراوند
#زنزندگیآزادی
@Sociologyofsocialgroups
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی
#حجاب_اجباری
@Roshanfkrane
👆
🔴🔴 « #آیا_آرمیتا_گراوند_مهسا امینی_دیگریست؟؟ »
روشنفکران
🔺خبر کوتاه بود، اما خواننده را به غمی بزرگ فرو برد: #آرمیتا_گراوند، درگذشت.
پساز ۲۸ روز بستری در شرایط کما و سپس مرگ مغزی، آرمیتا نوجوان ۱۶ سالهی دانشآموز که با پوشش اختیاری و بدون حجاب اجباری همراه دوستانش در ایستگاهی در تهران سوار مترو شد؛ براثر واقعهای که نمیدانیم و همچنان مبهم است، برای همیشه از زندگی و مدرسه و خانواده و دوستانش و همهی آنچه دوست داشت، جدا شد و به دیار خاموشان پیوست.
اگر اشاره شد که از واقعه و آنچه بر آرمیتا گراوند گذشت، چیزی نمیدانیم و ابهام آن همچنان باقی است؛ بدان سبب است که پرسشهای بسیاری در افکار عمومی در این باره وجود دارد:
۱- چرا روزنامهنگاری که برای تهیهی خبر و گزارش باهدف اطلاعرسانی و آگاهی افکار عمومی به بیمارستان فجر نیروی هوایی_ محل بستری آرمیتا_ رفته بود، برای چند ساعت بازداشت شد و نتوانست خبری را تهیه و انتشار دهد؟
۲- چرا آرمیتا به بیمارستانی نظامی برده شد؟
۳- چرا پساز انتقال آرمیتا به بیمارستان، شرایط حضور گروهی از روزنامهنگاران مستقل برای آگاهی افکار عمومی، ایجاد نشد؟
۴- چرا باوجود ضربه و شوک رخداد تلخ سال ۱۴۰۱ #مهسا_امینی برای جامعه و شباهت و قرائن رخداد واقع شده برای آرمیتا گراوند به آن واقعهی اندوهبار، کمیتهی تحقیق مستقلی برای پاسخگویی به جامعهی مضطرب و نگران ایران؛ تشکیل نشد؟
۵- چگونه حاکمیت انتظار دارد درحالی که پروندهی تلخ و خسارتبار جانباختن مهسا امینی و اعتراضات پساز آن که منجربه جانباختن و مجروح شدن و بازداشت تعداد زیادی از هموطنان در سراسر کشور شده، بدون پذیرش جرم رخداده و مجازات عاملین و آمران، همچنان باز و بینتیجه مانده است؛ موضوع مرگ ناگهانی یک دانشآموز ۱۶ ساله با یک جملهی خبری کوتاه خاتمه یابد؟
۶- چرا تصاویر دوربینهای داخل مترو، نشان داده نمیشود؟
۷- اگر ابهامی وجود ندارد و همه چیز واضح و طبیعی است، چرا اجازهی نشست مطبوعاتی آزاد و مستقل با پدر و مادر و دوستان همراه آرمیتا داده نمیشود؟
۸- چرا طرح حضور و عملکرد حجاببانها در متروها، پساز رخداد پیشآمده برای آرمیتا گراوند؛ منتفی و حجاببانان جمعآوری شدند؟
۹- یکسال است که افکار عمومی از خود و متولیان انتظامی و قضایی و امنیتی میپرسد: چرا کودکان و نوجوانان ما ناگهان میمیرند؟ ناگهان دچار افت فشار، عدم رضایت از زندگی و خودکشی، سقوط از بلندی، مرگ در خواب، و بیماری زمینهای میشوند و جان می دهند؟
۱۰- قصد و هدف حاکمیت از بایکوت خبری این رخداد و تکرار روایتی باورناپذیر و مخدوش؛ چیست؟
💢جامعهی ما مضطرب است، خشمگین است، درگیر فقر شدید و بدست آوردن درآمدی اندک برای هزینههای گزاف زندگی است، هزینههای دارو و درمان سنگین است.
حقوق بازنشستگان، کارگران، معلمان، رانندههای تاکسی، مشاغل غیررسمی و روزمزد مانند دستفروشی، درآمد گروههای با نیازهای ویژه مانند معلولان، خانوادههای زندانیان، خانوادههای دارای بیمار و سومصرف مواد، زنان سرپرست خانوار؛ کفاف هزینههای بالای زندگی در شرایط آنومیک امروز ایران را نمیدهد.
جامعهی ما از نادیده انگاری اعتراضات سالهای ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، و دادخواهیهای بدون پاسخ و ستم و تبعیض و نابرابری؛ خسته و انباشته از مطالبه و خشم است.
جامعهی ما خواهان #زندگی و #آزادی است و در این میان، #زن مصداق نابرابری و تبعیض مستمر؛ فریاد رسا و بلندی شده است به بلندای #زنزندگیآزادی!
این جامعه، پوشش اختیاری را به رسمیت شناخته است، هم از منظر باورمندان و هم منتقدان به حجاب و پوشش.
🔰🔰اکنون بخش بزرگی از این جامعه که به روایت رسمی حاکمیت دربارهی آرمیتا گراوند اعتماد ندارد، بر سر این دوراهی تلخ و گزنده است:
آیا آرمیتای عزیز، درگذشته یا جان باخته است؟
آیا آرمیتا، مهسای دیگریست؟؟....
افکار عمومی این جامعه، منتظر پاسخ شفاف و غیرتکراری است.
چنین جامعهای را آزمودن چندباره، یقیناً خطاست...
✍️ دکتر #فریبا_نظری
۶ آبان ۱۴۰۲
#مهسا_امینی
#آرمیتا_گراوند
#زنزندگیآزادی
@Sociologyofsocialgroups
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی
#حجاب_اجباری
@Roshanfkrane
Telegram
روشنفکران
دکتر #محسن_برهانی حقوق دان :
شفافیت یعنی الان لباس شخصی ها از اطراف بیمارستان فجر نیروی هوایی تشریف ببرند و خبرنگاران در آنجا حاضر و در مورد اتفاقی که برای دختر ۱۶ ساله
#آرمیتا_گراوند افتاده گزارش تهیه کنند...
#خبر #انتقادات #اجتماعی #حقوقی
@Roshanfkrane
شفافیت یعنی الان لباس شخصی ها از اطراف بیمارستان فجر نیروی هوایی تشریف ببرند و خبرنگاران در آنجا حاضر و در مورد اتفاقی که برای دختر ۱۶ ساله
#آرمیتا_گراوند افتاده گزارش تهیه کنند...
#خبر #انتقادات #اجتماعی #حقوقی
@Roshanfkrane
🔴 « در کجای دنیا جناب وزیر؟! »
🔵 چندروز پیش وزیر آموزش و پرورش گفت:
« سیاست دولت، تعطیلی مدارس نیست. ما باید راهنمای فعالیت در زمان آلودگی هوا داشته باشیم، نه این که مدرسه را تعطیل کنیم. تقریباً هیچ کجای دنیا این کار را نمیکنند »
( برنا، خبر تصویری،)
❓💢 چند پرسش مهم از وزیری که معمولا از کشورهای دیگر مثال میزند و گویا تجربهی تدریس در مدارس کشورهای دیگر را نیز دارد:
۱- در کجای دنیا طلبههای نهادهای دینی؛ معلم مدارس غیردینی و عادی میشوند؟
۲- در کجای دنیا رسانهها و سیاستهای رسمی حاکمیت تبلیغ و ترویج میکنند تا دختران دانشآموز زیر هیجده سال به کودک همسری دچار شوند؟
۳- در کجای دنیا دختران دانشآموز مجبور و تهدید به حجاب اجباری شده و حتی در مدارس کاملا تک جنسیتی دخترانه، در تمام مدت آموزش با حجاب اجباری و رنگهای تیره بسان عزاداران حضور دارند؟
۴- در کجای دنیا دانشآموزان مدارس دچار مسمومیتهای زنجیرهای میشوند، اما مسئولان آن را به هیستری جمعی کودکان و بزرگنمائی دشمنان نسبت میدهند؟ و هیچ گزارشی در این خصوص به جامعه ارائه نمیکنند؟
۵- در کجای دنیا در اعتراضات اجتماعی مسالمتآمیز و مدنی، تعدادی دانش آموز کشته، مجروح و بازداشت میشوند و کسی هم پاسخگو نیست و مسئولیت این فجایع را به عهده نمیگیرد؟
۶- در کجای دنیا مادران و پدران دادخواه کودکان جانباخته را بازداشت و به دادخواهیشان نیز رسیدگی نمیشود؟
۷- در کجای دنیا تعداد چشمگیری کودک در سنین آموزش و مدرسه، مجبور به کار هستند و گروه کودکان کار را تشکیل میدهند؟
۸- در کجای دنیا کودکان بسیاری در سن آموزش و مدرسه به علت فقر شدید، دچار ترک تحصیل هستند اما حاکمیت خود را در اوج پیشرفت اقتصادی و اجتماعی میدانند؟
۹- در کجای دنیا کودکان با گرایشات مذهبی متنوع مانند بهائیان، از آموزش و حضور در مدرسه محروم میشوند؟
۱۰- در کجای دنیا معلمان بهائی یا معلمانی که از فرآیند ایدئولوژیک و سیاسی گزینش، گذر نکرده و مردود میشوند؛ نمیتوانند معلمی کنند؟
۱۱- در کجای دنیا جرم دانشآموزان متقلب در بزرگترین و پراسترس ترین آزمون ورودی دانشآموزان، نادیده گرفته شده و کاملاً عادی بهعنوان دانشجو در نهاد دانشگاه حضور مییابند؟
۱۲- در کجای دنیا این میزان نابرابری و تبعیض جنسیتی و دینی و مذهبی در کتابهای درسی مدارس وجود داشته و به دانشآموزان، بجای محتوای آموزش علمی و مهارتی استاندارد؛ آموزش داده میشود؟
۱۳- در کجای دنیا این تعداد معلم تنها به اتهام اعتراض و انتقاد، در زندان بسر میبرند؟
۱۴- در کجای دنیا حقوق و درآمد معلمان، این میزان اندک است و معلمان در شرایط نامناسب اقتصادی بسر میبرند؟
۱۵- در کجای دنیا فضای مدارس این میزان، تاریک و افسرده و دور از نشاط و شادابی و شادمانی است؟
۱۶- در کجای دنیا، آموزش و پرورش این میزان ناعادلانه و طبقهبندی شده است؟ درحالی که قانون اساسی کشور بر رایگان بودن و در دسترس بودن آموزش برای همه وعده داده و ملزم شده است؟
و ….
و شوربختانه این پرسشها، بسیار است…
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #انتقادات #اعتراضات
@Roshanfkrane
🔵 چندروز پیش وزیر آموزش و پرورش گفت:
« سیاست دولت، تعطیلی مدارس نیست. ما باید راهنمای فعالیت در زمان آلودگی هوا داشته باشیم، نه این که مدرسه را تعطیل کنیم. تقریباً هیچ کجای دنیا این کار را نمیکنند »
( برنا، خبر تصویری،)
❓💢 چند پرسش مهم از وزیری که معمولا از کشورهای دیگر مثال میزند و گویا تجربهی تدریس در مدارس کشورهای دیگر را نیز دارد:
۱- در کجای دنیا طلبههای نهادهای دینی؛ معلم مدارس غیردینی و عادی میشوند؟
۲- در کجای دنیا رسانهها و سیاستهای رسمی حاکمیت تبلیغ و ترویج میکنند تا دختران دانشآموز زیر هیجده سال به کودک همسری دچار شوند؟
۳- در کجای دنیا دختران دانشآموز مجبور و تهدید به حجاب اجباری شده و حتی در مدارس کاملا تک جنسیتی دخترانه، در تمام مدت آموزش با حجاب اجباری و رنگهای تیره بسان عزاداران حضور دارند؟
۴- در کجای دنیا دانشآموزان مدارس دچار مسمومیتهای زنجیرهای میشوند، اما مسئولان آن را به هیستری جمعی کودکان و بزرگنمائی دشمنان نسبت میدهند؟ و هیچ گزارشی در این خصوص به جامعه ارائه نمیکنند؟
۵- در کجای دنیا در اعتراضات اجتماعی مسالمتآمیز و مدنی، تعدادی دانش آموز کشته، مجروح و بازداشت میشوند و کسی هم پاسخگو نیست و مسئولیت این فجایع را به عهده نمیگیرد؟
۶- در کجای دنیا مادران و پدران دادخواه کودکان جانباخته را بازداشت و به دادخواهیشان نیز رسیدگی نمیشود؟
۷- در کجای دنیا تعداد چشمگیری کودک در سنین آموزش و مدرسه، مجبور به کار هستند و گروه کودکان کار را تشکیل میدهند؟
۸- در کجای دنیا کودکان بسیاری در سن آموزش و مدرسه به علت فقر شدید، دچار ترک تحصیل هستند اما حاکمیت خود را در اوج پیشرفت اقتصادی و اجتماعی میدانند؟
۹- در کجای دنیا کودکان با گرایشات مذهبی متنوع مانند بهائیان، از آموزش و حضور در مدرسه محروم میشوند؟
۱۰- در کجای دنیا معلمان بهائی یا معلمانی که از فرآیند ایدئولوژیک و سیاسی گزینش، گذر نکرده و مردود میشوند؛ نمیتوانند معلمی کنند؟
۱۱- در کجای دنیا جرم دانشآموزان متقلب در بزرگترین و پراسترس ترین آزمون ورودی دانشآموزان، نادیده گرفته شده و کاملاً عادی بهعنوان دانشجو در نهاد دانشگاه حضور مییابند؟
۱۲- در کجای دنیا این میزان نابرابری و تبعیض جنسیتی و دینی و مذهبی در کتابهای درسی مدارس وجود داشته و به دانشآموزان، بجای محتوای آموزش علمی و مهارتی استاندارد؛ آموزش داده میشود؟
۱۳- در کجای دنیا این تعداد معلم تنها به اتهام اعتراض و انتقاد، در زندان بسر میبرند؟
۱۴- در کجای دنیا حقوق و درآمد معلمان، این میزان اندک است و معلمان در شرایط نامناسب اقتصادی بسر میبرند؟
۱۵- در کجای دنیا فضای مدارس این میزان، تاریک و افسرده و دور از نشاط و شادابی و شادمانی است؟
۱۶- در کجای دنیا، آموزش و پرورش این میزان ناعادلانه و طبقهبندی شده است؟ درحالی که قانون اساسی کشور بر رایگان بودن و در دسترس بودن آموزش برای همه وعده داده و ملزم شده است؟
و ….
و شوربختانه این پرسشها، بسیار است…
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #انتقادات #اعتراضات
@Roshanfkrane
🔰🔰🔰« سواد اجتماعی »
🔵سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، برای سومین بار در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف سوم کلاً ماهیت سواد تغییر یافت. مهارتهایی اعلام شد که داشتن این تواناییها و مهارتها مصداق باسواد بودن قرار گرفت. این مهارتها عبارتاند از:
۱- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان
۲- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی
۳- سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روشهای پسانداز و توازن دخلوخرج
۴- سواد رسانهای: اینکه فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.
۵- سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته
۶- سواد رایانهای: دانستن مهارتهای راهبری رایانه
۷- سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماریها
۸- سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیتها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.
۹- سواد بومشناختی: دانستن راههای حفاظت از محیط زیست
۱۰- سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریههای مختلف و ایجاد استدلالهای منطقی بدون تعصب و پیشفرض
۱۱- سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی
۱۲- سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حلوفصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب
🔷 پساز درنگ و تأمل طولانی بر دوازده گزینهی بااهمیت سواد در سومین بازتعریف سواد ازسوی یونسکو، بنابر مطالعات و آموختههایم یک گزینهی مهم دیگر را در این مجموعه برای باسواد بودن؛ ضروری میدانم:
🔰#سواد_اجتماعی: توانایی یادگیری چگونگی ساختن، سازماندهی، و تغییر قواعد زندگی اجتماعی و برساخت قواعد جدید.
👈به تعبیر سادهتر، سواد اجتماعی: توانایی ساختن، نظم دادن و تغییر قواعد زندگی اجتماعی است.
🔷پیشاز این بارها تأکید کردهام تعریفی روان و درست و ساده از جامعهشناسی که از #ارل_ببی وام گرفتهام را میتوان چنین دانست:
دانشی که به مطالعهی قواعد زندگی اجتماعی انسانها با یکدیگر میپردازد.
درخلال این مطالعه، #سواد_اجتماعی را در سه مرحله بدست میآوریم:
۱- با کمک پارادایم ( انگاره) کنش متقابل ازطریق همکنشی و ارتباط افراد با یکدیگر، یاد میگیریم که چگونه قواعد اجتماعی را میسازیم.
۲- با استفاده از پارادایم نظام اجتماعی و تمرکز بر نقش انسانها در ساخت اجتماعی جامعه، ازطریق جامعهپذیری نقشها؛ یاد میگیریم که چگونه قواعد زندگی اجتماعی را در قالب یک نظام و سیستم، سازماندهی میکنیم.
۳- و با بهرهمندی از پارادایم تضاد و کنشهای گسسته میان اعضای یک جامعه و تعارض و فشار نقشها، میآموزیم که چه زمانی، چرا و چگونه برخی قواعد زندگی اجتماعی ازسوی این جامعه؛ شکسته شده و تغییر و دگرگونی مییابند.
🔹مجموعهی مهارت درک و فاعلیت این فرآیند سه مرحلهای مهم و سخت، سواد اجتماعی است.
البته ممکن است گفته شود این توانایی و مهارت، پیچیده و تخصصی است و در سطح یادگیری عموم افراد یک جامعه چندان کاربرد ندارد، یا گفته شود که مهارتهای دوازده گانهی موردنظر یونسکو بیشتر ماهیت فردی در خدمت جامعه دارد درحالی که سواد اجتماعی بیشتر ماهیت جمعی داشته و از سطح خرد، خارج شده و بهسوی سطوح میانه و کلان و در چنبرهی فاعلیت ساختارهای اجتماعی است.
این ویژگیها تا حدودی درست است اما از توانایی فاعلیت و کنش فردی اعضای یک جامعه نیز خارج نیست. همانگونه که در سواد انرژی، بومشناختی، تربیتی، و سایر بندهای دوازده گانهی یادشده نیز، دخالت و تأثیر فاعلیت ساختارهای کلان جامعه بر میزان توانایی و کارایی آن در افراد جامعه؛ مشهود و غیرقابل انکار است.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
🔵سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، برای سومین بار در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف سوم کلاً ماهیت سواد تغییر یافت. مهارتهایی اعلام شد که داشتن این تواناییها و مهارتها مصداق باسواد بودن قرار گرفت. این مهارتها عبارتاند از:
۱- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان
۲- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی
۳- سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روشهای پسانداز و توازن دخلوخرج
۴- سواد رسانهای: اینکه فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.
۵- سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته
۶- سواد رایانهای: دانستن مهارتهای راهبری رایانه
۷- سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماریها
۸- سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیتها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.
۹- سواد بومشناختی: دانستن راههای حفاظت از محیط زیست
۱۰- سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریههای مختلف و ایجاد استدلالهای منطقی بدون تعصب و پیشفرض
۱۱- سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی
۱۲- سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حلوفصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب
🔷 پساز درنگ و تأمل طولانی بر دوازده گزینهی بااهمیت سواد در سومین بازتعریف سواد ازسوی یونسکو، بنابر مطالعات و آموختههایم یک گزینهی مهم دیگر را در این مجموعه برای باسواد بودن؛ ضروری میدانم:
🔰#سواد_اجتماعی: توانایی یادگیری چگونگی ساختن، سازماندهی، و تغییر قواعد زندگی اجتماعی و برساخت قواعد جدید.
👈به تعبیر سادهتر، سواد اجتماعی: توانایی ساختن، نظم دادن و تغییر قواعد زندگی اجتماعی است.
🔷پیشاز این بارها تأکید کردهام تعریفی روان و درست و ساده از جامعهشناسی که از #ارل_ببی وام گرفتهام را میتوان چنین دانست:
دانشی که به مطالعهی قواعد زندگی اجتماعی انسانها با یکدیگر میپردازد.
درخلال این مطالعه، #سواد_اجتماعی را در سه مرحله بدست میآوریم:
۱- با کمک پارادایم ( انگاره) کنش متقابل ازطریق همکنشی و ارتباط افراد با یکدیگر، یاد میگیریم که چگونه قواعد اجتماعی را میسازیم.
۲- با استفاده از پارادایم نظام اجتماعی و تمرکز بر نقش انسانها در ساخت اجتماعی جامعه، ازطریق جامعهپذیری نقشها؛ یاد میگیریم که چگونه قواعد زندگی اجتماعی را در قالب یک نظام و سیستم، سازماندهی میکنیم.
۳- و با بهرهمندی از پارادایم تضاد و کنشهای گسسته میان اعضای یک جامعه و تعارض و فشار نقشها، میآموزیم که چه زمانی، چرا و چگونه برخی قواعد زندگی اجتماعی ازسوی این جامعه؛ شکسته شده و تغییر و دگرگونی مییابند.
🔹مجموعهی مهارت درک و فاعلیت این فرآیند سه مرحلهای مهم و سخت، سواد اجتماعی است.
البته ممکن است گفته شود این توانایی و مهارت، پیچیده و تخصصی است و در سطح یادگیری عموم افراد یک جامعه چندان کاربرد ندارد، یا گفته شود که مهارتهای دوازده گانهی موردنظر یونسکو بیشتر ماهیت فردی در خدمت جامعه دارد درحالی که سواد اجتماعی بیشتر ماهیت جمعی داشته و از سطح خرد، خارج شده و بهسوی سطوح میانه و کلان و در چنبرهی فاعلیت ساختارهای اجتماعی است.
این ویژگیها تا حدودی درست است اما از توانایی فاعلیت و کنش فردی اعضای یک جامعه نیز خارج نیست. همانگونه که در سواد انرژی، بومشناختی، تربیتی، و سایر بندهای دوازده گانهی یادشده نیز، دخالت و تأثیر فاعلیت ساختارهای کلان جامعه بر میزان توانایی و کارایی آن در افراد جامعه؛ مشهود و غیرقابل انکار است.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
♻️♻️« سودای جنگ و حجاببان و انتخابات، و مردمی که در تب فقر میسوزند »
🔵 اگر به اخبار و برنامههای صدا و سیما، خبرگزاریها و روزنامههای طرفدار بیچون و چرای حاکمیت، سخنرانی امامان جمعه، و سخنان مسئولان نظام در سطوح مختلف توجه کنیم؛ چند موضوع تکرار میشود:
۱- سیاست خارجی منطقهای و جهانی همراه با کشمکش که تولیدکنندهی احتمال جنگ و ستیزه در اذهان مردم است.
۲- سیاست داخلی متمرکز بر حجاب اجباری و تداوم ایجاد نفرت، قطبیسازی و مرزبندی خودی و غیرخودی، و استمرار مقابله با کنشهای مدنی و خشونتپرهیز گروههایی از مردم بهویژه زنان، دانشجویان و اقوام
۳- توصیف و تمجید از رشد و پیشرفت کشور و مسئولان متعهد و پرتلاش و انقلابی، و تأکید بر پرهیز از سیاهنمایی بهمنظور ترغیب عمومی برای شرکت در انتخابات پیشرو
🔺 این در حالیست که فضای جامعه در مسیر دیگری است و با محوریت فقر و شرایط آنومیک اجتماعی؛ موضوعات زیر در بطن جامعه جریان دارد:
۱- جنگ روزمرهی گروههای مختلف مردم با فقر و نداری برای تأمین خوراک، سرپناه، درمان، آموزش، پوشاک
۲- خشم عمومی پنهان در لایههای گوناگون جامعه
۳- افزایش بیتفاوتی سیاسی در بخشیاز جامعه
۴- افزایش رویای مهاجرت و رسیدن به یک زندگی معمولی
۵- تشدید دوری و بیاعتمادی عمومی به ساختارهای نظام حکمرانی
۶ - جدایی فزایندهی بخشی از قشر دینباور و مذهبی جامعه از حاکمیت
۷- عزم و اراده برای تداوم روبه جلوی مقاومت مدنی و مطالبهگری بهویژه ازسوی زنان، جوانان، دانشجویان، معلمان، استادان، کارگران، اقوام، مذاهب
۸- تغییر نوع و صورت کنشگری و نافرمانی مدنی گروههای مختلف جامعه نسبت به انسداد روزافزون سیاسی بهمنظور اعتراض و مطالبهگری پساز جنبش #زنزندگیآزادی
۹- اعلان عمومی جنگپرهیزی جامعه با سکوت، بیتفاوتی، و مخالفت در رسانههای مجازی به هر نوع سیاست جنگ طلبانهی حاکمیت بهمنظور ورود در فضای ستیزهجویانهی منطقه و جهان
۱۰- اعلان عمومی و رسای #ناتوانی_حاکمیت ازسوی گروههای مختلف جامعه با شیوههای اعتراضی و مدنی هم چون حمایت از پوشش اختیاری، اعتصاب، تجمعهای اعتراضی و استمرار دادخواهی اعتراضات دو دههی اخیر
💢 این میزان فاصله و تفاوت و تناقض میان ملت و حاکمیت، و این میزان به رخ کشیدن ناتوانی ساختارهای رسمی قدرت نظام حکمرانی ازسوی کنشگران مدنی؛ بسیار معنادار است. بهویژه برای حاکمیتی که عرض خود میبرد و زحمت ملت میدارد ...
✍️ #فریبا_نظری
۳۰ دی ۱۴۰۲
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی
#حجاب_اجباری
@Roshanfkrane
🔵 اگر به اخبار و برنامههای صدا و سیما، خبرگزاریها و روزنامههای طرفدار بیچون و چرای حاکمیت، سخنرانی امامان جمعه، و سخنان مسئولان نظام در سطوح مختلف توجه کنیم؛ چند موضوع تکرار میشود:
۱- سیاست خارجی منطقهای و جهانی همراه با کشمکش که تولیدکنندهی احتمال جنگ و ستیزه در اذهان مردم است.
۲- سیاست داخلی متمرکز بر حجاب اجباری و تداوم ایجاد نفرت، قطبیسازی و مرزبندی خودی و غیرخودی، و استمرار مقابله با کنشهای مدنی و خشونتپرهیز گروههایی از مردم بهویژه زنان، دانشجویان و اقوام
۳- توصیف و تمجید از رشد و پیشرفت کشور و مسئولان متعهد و پرتلاش و انقلابی، و تأکید بر پرهیز از سیاهنمایی بهمنظور ترغیب عمومی برای شرکت در انتخابات پیشرو
🔺 این در حالیست که فضای جامعه در مسیر دیگری است و با محوریت فقر و شرایط آنومیک اجتماعی؛ موضوعات زیر در بطن جامعه جریان دارد:
۱- جنگ روزمرهی گروههای مختلف مردم با فقر و نداری برای تأمین خوراک، سرپناه، درمان، آموزش، پوشاک
۲- خشم عمومی پنهان در لایههای گوناگون جامعه
۳- افزایش بیتفاوتی سیاسی در بخشیاز جامعه
۴- افزایش رویای مهاجرت و رسیدن به یک زندگی معمولی
۵- تشدید دوری و بیاعتمادی عمومی به ساختارهای نظام حکمرانی
۶ - جدایی فزایندهی بخشی از قشر دینباور و مذهبی جامعه از حاکمیت
۷- عزم و اراده برای تداوم روبه جلوی مقاومت مدنی و مطالبهگری بهویژه ازسوی زنان، جوانان، دانشجویان، معلمان، استادان، کارگران، اقوام، مذاهب
۸- تغییر نوع و صورت کنشگری و نافرمانی مدنی گروههای مختلف جامعه نسبت به انسداد روزافزون سیاسی بهمنظور اعتراض و مطالبهگری پساز جنبش #زنزندگیآزادی
۹- اعلان عمومی جنگپرهیزی جامعه با سکوت، بیتفاوتی، و مخالفت در رسانههای مجازی به هر نوع سیاست جنگ طلبانهی حاکمیت بهمنظور ورود در فضای ستیزهجویانهی منطقه و جهان
۱۰- اعلان عمومی و رسای #ناتوانی_حاکمیت ازسوی گروههای مختلف جامعه با شیوههای اعتراضی و مدنی هم چون حمایت از پوشش اختیاری، اعتصاب، تجمعهای اعتراضی و استمرار دادخواهی اعتراضات دو دههی اخیر
💢 این میزان فاصله و تفاوت و تناقض میان ملت و حاکمیت، و این میزان به رخ کشیدن ناتوانی ساختارهای رسمی قدرت نظام حکمرانی ازسوی کنشگران مدنی؛ بسیار معنادار است. بهویژه برای حاکمیتی که عرض خود میبرد و زحمت ملت میدارد ...
✍️ #فریبا_نظری
۳۰ دی ۱۴۰۲
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی
#حجاب_اجباری
@Roshanfkrane
📝📝« اندیشمندان وطندوست!
لطفا دست از سرزنش و تهدید مردم ایران بردارید! »
✏️روایت نخست:
در نوجوانی، خانوادهای در همسایگی ما زندگی میکردند که پدر خانواده بسیار همسر و فرزندانش را مورد خشونت و آزار جسمی و روانی قرار میداد. تقریباً روزی بدون صدای فریاد و شیون مادر و فرزندان و دشنام پدر سپری نمیشد. آن زمان هم اورژانس اجتماعی نبود و هر همسایهای به قصد توقف خشونت مداخله میکرد، با تهدید و فحاشی پدر خانواده روبرو میشد که مسئله خانوادگی است و من صاحب اختیارم و به هیچ کس ربطی ندارد دخالت کند.
یک روز صدای فریادهای مرد خانواده خیلی بلندتر شد و ناگهان به میانهی کوچه آمد و بر سر خود میزد و با خشم میگفت:
آی ایهاالناس! باورتون میشه امروز توی خیابون بعد از تصادف، سه تا قلچماق ریختند روی سرم و لت و پارم کردند و این زن و بچههاش، فقط نگاه کردند و خندیدند! و نیومدند کمک من! من مرد این خونهام، چطور وایسادید تماشا کردید منو بزنند؟!
در دنیای کودکی، از پنجره به چهرهی مادر و سه فرزندش خیره شدم؛ مرد راست میگفت، آنها بیصدا، غرق شادی بودند... و من دچار گیجی و ترس عجیبی شدم.
آنجا بود که نخستین بار دریافتم بذر نفرت، به خشم بدل میشود و دوباره نفرت میآفریند و پیوندها را ازهم میگسلد.
🖍️روایت دوم:
« دفاع از کشور در برابر بیگانگان یک اصل است، این اصل در جامعه ما به شدت آسیب دیده است. حتی اگر جمهوری اسلامی در سیاست های خود خطا کند، من نقد دارم اما این نقد، نقد درونخانوادگی است. ما نباید نقد خانوادگی را در برابر بیگانگان و در هنگام حمله بیگانگان و در جهت نفع بیگانگان مطرح کنیم. اگر من با پدر و یا همسرم در درون خانه دعوا دارم اما در برابر بیگانگان یک تن واحد و یگانه هستیم. این را باید به عنوان یک اصل برای جامعه جا بیندازیم. البته قدرت سیاسی نیز باید نقش پدرانه خود را ایفا کند. نباید کاری کند که فرزندانش بر اساس بغض و کینه به بیرون خانه چشم بدوزند و با بیگانگان همسویی کنند»( #بیژن_عبدالکریمی)
✏️ جناب بیژن عبدالکریمی بهعنوان عضوی از جامعه نظرشان را درخصوص تنش و کشمکشهای ایران و اسرائیل، اینگونه بیان کردهاند:
« اینجانب، بیژن عبدالکریمی، به عنوان عضو بسیار کوچکی از جامعه فلسفی و دانشگاهی کشور، از حمله اخلاقی، عادلانه بسیار سنجدیده و عاقلانه نیروهای دفاعی کشور عزیزمان، ایران، با تمام وجود و به نحو تمام قد دفاع کرده، از خداوند بزرگ سلامت، عزت و مؤفقیت همه نیروهای نظامی و دفاعی کشورم را آرزومندم و هر گونه سخن یا حرکتی در جهت تضعیف آنان یا تعمیق شکاف های اجتماعی در شرایط تاریخی کنونی، از هر دو قطب اجتماعی، را خیانت به این سرزمین و مردم مظلوم و رنج کشیده آن می دانم»( Akharinkhabar@ ).
✏️ اینجا چند پرسش مهم به ذهن متبادر میشود:
۱- چرا جناب عبدالکریمی گمان میکنند باید بتوانند نظرشان را با صدای رسا بگویند ولی هرکس مخالف این نظر را بگوید، خائن تلقی میشود؟
۲- چرا ایشان و برخی تحلیل گران دیگر بطور مداوم بخش زیادی از جامعه و گروههای مختلف آن را سرزنش میکنند که خودآگاهی ملی ندارند یا اگر دارند ضعیف است و باید آنرا افزایش دهند؟
۳- چرا در این خودآگاهی ملی ضعیف، نقش حاکمیت و گروههای تولید و تقویت کنندهی گزاره های قطبیساز ایدئولوژیک و سیاست زده را برجسته نمیسازند؟ و آنها را مورد سرزنش و عتاب قرار نمیدهند؟
۴- چرا بجای خائن نامیدن آنها که میخواهند نظری مخالف ایشان در این مناقشه و منازعه بدهند، آن بخش از حاکمیت را که در همین ایام؛ زنان و مردان ایرانی را در خیابانها با دشمن خارجی اشتباه گرفته و درحال درگیری و منازعه با آنها هستند را خائن خطاب نمیکنند؟
۵- آیا میتوان از جامعهای زخمی که سالهاست در معرض نفرت و خشونت و تبعیض است، با نصیحت، سرزنش و شماتت و حتی با خشونت، انتظار داشت که بجای خشم و بیتفاوتی، حمایت ملی دیده شود؟ و هویت ملی که همواره ازسوی حاکمیت، گزینهای در تقابل هویت دینی و مذهبی معرفی و ترویج شده؛ ناگهان خودآگاهی ملی شکوفا شده و به اوج برسد؟
۶- اساساً چرا باید در غیاب رابطه و هویت دولت_ ملت از جامعهی آسیبدیدهی جنگ هشت ساله و انواع بحرانهای اقتصادی و سیاسی پساز آن، انتظار خودآگاهی ملی یک طرفه داشت؟
✏️اگر جناب عبدالکریمی چنین میاندیشند شوربختانه باید بگویم که جامعهی خود را بدرستی نمیشناسند.
لطفا یکبار دیگر روایت نخست را بخوانیم،
مانند آن خانواده، برای هیچ جامعهای، نداشتن انسجام اجتماعی قوی و خودآگاهی ملی بالا؛ افتخار و امتیاز نیست. اما این بیماری یک شبه ایجاد نشده و پیچیده و حاصل عوامل مختلف است و با خشونت و تهدید هم درمان نمیشود.
نمیشود بذر نفرت و خشونت بکاریم و گل خوشبوی سرخ برداشت کنیم ...
✍️ #فریبا_نظری
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
#اجتماعی #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
لطفا دست از سرزنش و تهدید مردم ایران بردارید! »
✏️روایت نخست:
در نوجوانی، خانوادهای در همسایگی ما زندگی میکردند که پدر خانواده بسیار همسر و فرزندانش را مورد خشونت و آزار جسمی و روانی قرار میداد. تقریباً روزی بدون صدای فریاد و شیون مادر و فرزندان و دشنام پدر سپری نمیشد. آن زمان هم اورژانس اجتماعی نبود و هر همسایهای به قصد توقف خشونت مداخله میکرد، با تهدید و فحاشی پدر خانواده روبرو میشد که مسئله خانوادگی است و من صاحب اختیارم و به هیچ کس ربطی ندارد دخالت کند.
یک روز صدای فریادهای مرد خانواده خیلی بلندتر شد و ناگهان به میانهی کوچه آمد و بر سر خود میزد و با خشم میگفت:
آی ایهاالناس! باورتون میشه امروز توی خیابون بعد از تصادف، سه تا قلچماق ریختند روی سرم و لت و پارم کردند و این زن و بچههاش، فقط نگاه کردند و خندیدند! و نیومدند کمک من! من مرد این خونهام، چطور وایسادید تماشا کردید منو بزنند؟!
در دنیای کودکی، از پنجره به چهرهی مادر و سه فرزندش خیره شدم؛ مرد راست میگفت، آنها بیصدا، غرق شادی بودند... و من دچار گیجی و ترس عجیبی شدم.
آنجا بود که نخستین بار دریافتم بذر نفرت، به خشم بدل میشود و دوباره نفرت میآفریند و پیوندها را ازهم میگسلد.
🖍️روایت دوم:
« دفاع از کشور در برابر بیگانگان یک اصل است، این اصل در جامعه ما به شدت آسیب دیده است. حتی اگر جمهوری اسلامی در سیاست های خود خطا کند، من نقد دارم اما این نقد، نقد درونخانوادگی است. ما نباید نقد خانوادگی را در برابر بیگانگان و در هنگام حمله بیگانگان و در جهت نفع بیگانگان مطرح کنیم. اگر من با پدر و یا همسرم در درون خانه دعوا دارم اما در برابر بیگانگان یک تن واحد و یگانه هستیم. این را باید به عنوان یک اصل برای جامعه جا بیندازیم. البته قدرت سیاسی نیز باید نقش پدرانه خود را ایفا کند. نباید کاری کند که فرزندانش بر اساس بغض و کینه به بیرون خانه چشم بدوزند و با بیگانگان همسویی کنند»( #بیژن_عبدالکریمی)
✏️ جناب بیژن عبدالکریمی بهعنوان عضوی از جامعه نظرشان را درخصوص تنش و کشمکشهای ایران و اسرائیل، اینگونه بیان کردهاند:
« اینجانب، بیژن عبدالکریمی، به عنوان عضو بسیار کوچکی از جامعه فلسفی و دانشگاهی کشور، از حمله اخلاقی، عادلانه بسیار سنجدیده و عاقلانه نیروهای دفاعی کشور عزیزمان، ایران، با تمام وجود و به نحو تمام قد دفاع کرده، از خداوند بزرگ سلامت، عزت و مؤفقیت همه نیروهای نظامی و دفاعی کشورم را آرزومندم و هر گونه سخن یا حرکتی در جهت تضعیف آنان یا تعمیق شکاف های اجتماعی در شرایط تاریخی کنونی، از هر دو قطب اجتماعی، را خیانت به این سرزمین و مردم مظلوم و رنج کشیده آن می دانم»( Akharinkhabar@ ).
✏️ اینجا چند پرسش مهم به ذهن متبادر میشود:
۱- چرا جناب عبدالکریمی گمان میکنند باید بتوانند نظرشان را با صدای رسا بگویند ولی هرکس مخالف این نظر را بگوید، خائن تلقی میشود؟
۲- چرا ایشان و برخی تحلیل گران دیگر بطور مداوم بخش زیادی از جامعه و گروههای مختلف آن را سرزنش میکنند که خودآگاهی ملی ندارند یا اگر دارند ضعیف است و باید آنرا افزایش دهند؟
۳- چرا در این خودآگاهی ملی ضعیف، نقش حاکمیت و گروههای تولید و تقویت کنندهی گزاره های قطبیساز ایدئولوژیک و سیاست زده را برجسته نمیسازند؟ و آنها را مورد سرزنش و عتاب قرار نمیدهند؟
۴- چرا بجای خائن نامیدن آنها که میخواهند نظری مخالف ایشان در این مناقشه و منازعه بدهند، آن بخش از حاکمیت را که در همین ایام؛ زنان و مردان ایرانی را در خیابانها با دشمن خارجی اشتباه گرفته و درحال درگیری و منازعه با آنها هستند را خائن خطاب نمیکنند؟
۵- آیا میتوان از جامعهای زخمی که سالهاست در معرض نفرت و خشونت و تبعیض است، با نصیحت، سرزنش و شماتت و حتی با خشونت، انتظار داشت که بجای خشم و بیتفاوتی، حمایت ملی دیده شود؟ و هویت ملی که همواره ازسوی حاکمیت، گزینهای در تقابل هویت دینی و مذهبی معرفی و ترویج شده؛ ناگهان خودآگاهی ملی شکوفا شده و به اوج برسد؟
۶- اساساً چرا باید در غیاب رابطه و هویت دولت_ ملت از جامعهی آسیبدیدهی جنگ هشت ساله و انواع بحرانهای اقتصادی و سیاسی پساز آن، انتظار خودآگاهی ملی یک طرفه داشت؟
✏️اگر جناب عبدالکریمی چنین میاندیشند شوربختانه باید بگویم که جامعهی خود را بدرستی نمیشناسند.
لطفا یکبار دیگر روایت نخست را بخوانیم،
مانند آن خانواده، برای هیچ جامعهای، نداشتن انسجام اجتماعی قوی و خودآگاهی ملی بالا؛ افتخار و امتیاز نیست. اما این بیماری یک شبه ایجاد نشده و پیچیده و حاصل عوامل مختلف است و با خشونت و تهدید هم درمان نمیشود.
نمیشود بذر نفرت و خشونت بکاریم و گل خوشبوی سرخ برداشت کنیم ...
✍️ #فریبا_نظری
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
#اجتماعی #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
📝📝 « دردسرهای حکومت دینی و ایدئولوژیک »
✏️ وقتی در دوران کنونی از جدایی حکومت از دین، جامعهی سکولار و دین عرفی سخن گفته میشود، بر موارد کاربردی دلالت دارد که زیست روزمرهی جوامعی که دارای حکومت دینی هستند را دچار مشکلات و موانعی ساخته که گاه بسیار عجیب و دردسر ساز است و پیامدهای ناخوشایند و زیان رسانی دارد. اگر چه مطالعات و شواهد میدانی و عینی نشان میدهد خروجی افزایش تمایل به جدایی حکومت از دین، درنهایت به سود ادیان و مردمان جوامع مختلف است.
⬅️ بیایید چند نمونه را باهم مرور کنیم:
۱- تعطیلی یک یا دو روز در هفته؛ در جامعهای که حکومت ایدئولوژیک و دینی دارد، تبدیل به مسئلهای سیاسی و ایدئولوژیک میشود و بسیاری از ارتباطات آن کشور با سایر کشورهای جهان را دچار پیچیدگی و مشکل میسازد. مثلاً گفته میشود در کشورهای مسلمان باید روز جمعه تعطیل باشد، در کشورهای مسیحی روز یکشنبه و در کشورهای یهودی روز شنبه. و البته آگاه نیستم که در کشورهایی با ادیان دیگر ممکن است طرفداران حکومت دینی و ایدئولوژی زده قائل به تعطیلی چه روزهای دیگری باشند.
درحالی که در کشورهایی که از حکومت دینی فاصله گرفتهاند این موضوع به آسانی #تدبیر و برنامهریزی شده است.
۲- تولید و فروش قانونی نوشیدنی های الکلی؛ یکی دیگر از موضوعاتی است که ورود حکومت دینی به آن، وضعیت را پیچیده و مخاطرهآمیز کرده است. زیرا آن را تبدیل به پدیدهای زیرزمینی و قاچاق نموده و نتیجهی آن، آسیبهای جدی مسمومیت، نابینایی و مرگ برای مصرف کنندگان تولیدات قاچاق و بدون نظارت است. به برخی از آمار وحشتناک آسیب دیدگان این موضوع در ایران نگاهی بیندازیم:
☑️ در سال ۱۴۰۱، تعداد ۶۴۴ نفر در گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ ساله بر اثر سوء مصرف ناشی از الکل جان باختند( فرارو، تیر ۱۴۰۲).
☑️ مسمومیت الکلی در ایران هرساله به صورت میانگین بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ قربانی میگیرد، اینها آمارهایی است که از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است. این آمارها گاهی افزایش پیدا میکند، چنانکه در بازه اسفند ۹۸ تا ۱۹ فروردین ۹۹ بیش از ۳ هزار نفر دچار مسمومیت الکلی شده و از این میان ۷۲۸ نفر نیز جان خود را از دست دادند ( شرق، خرداد ۱۴۰۱).
☑️ بنا بر اعلام وزارت بهداشت، از اول اسفند ۱۳۹۸ (آغاز شیوع ویروس کرونا) تا ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۵۰۱۱ نفر در کشور به دلیل مصرف مشروبات الکلی حاوی متانول دچار مسمومیت شدند که ۵۲۵ نفر از مسمومان مراجعهکننده به مراکز درمانی، به دلیل شدت عوارض، فوت کردهاند (ایسنا، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹).
این حالیست که در بسیاری از کشورها بدون حکومت دینی و البته با اکثریت افراد دیندار مسلمان مانند اندونزی، مالزی، مصر، و ترکیه؛ این وضعیت و شرایط آسیبزا و بغرنج وجود ندارد و برای آن #تدابیری مناسب بدون دخالت ایدئولوژیک و آسیب رسان برای جامعه، اندیشیده و برنامهریزی شده است.
۳- حجاب اجباری؛ موضوعی که به آسانی در تمام کشورهای مسلمان دنیا تدبیر شده به جز کشورهایی مانند ایران و افغانستان که حکومت دینی و ایدئولوژیک دارند.
این #بیتدبیری و ورود و #دخالت_حکومت به حوزهی خصوصی حقوق شهروندی جامعه، سالهاست مشکلات بسیاری را هم برای زنان داخل کشور و هم برای گردشگران خارجی که تمایل دارند به ایران زیبا سفرکنند، بوجود آورده است.
ایجاد فضای دوقطبی، ناامنی و مخاطرات آمد و شد و حضور در جامعه، به کرسی نشاندن یک خوانش از دین و پوشش برای زنان، تجربهی زیستهی هراس، توهین، آزار روانی و آسیب جسمی زنان، گسترش فرهنگ زیست دوگانه بدون باور و اعتقاد شخصی همراه با اجبار حکومتی، افزایش کنش عاطفی معطوف به لجاجت در جامعه، احساس ناخوشایند تبعیض در بسیاری از دینداران باورمند به پوشش؛ و البته افزایش آگاهی و تمایل به سوی رهایی از دین حکومتی و ایدئولوژیک؛ از پیامدهای حجاب اجباری حکومت دینی برای زنان و مردان داخل کشور است.
و آسیب و توقف چرخهی گردشگری اقتصادی و فرهنگی این سرزمین و تبدیل ایران به غایبی بزرگ در اقتصاد توریسم نیز، برونداد این پدیده در ارتباطات منطقهای و جهانی کشور ماست.
در این خصوص نیز دیگر کشورهای مسلمان مانند مالزی، اندونزی و ترکیه حتی عربستان، برای آن تدبیر کرده و از این پیامدها فاصله گرفتهاند.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #حجاب_اجباری #انتقادات
@Roshanfkrane
✏️ وقتی در دوران کنونی از جدایی حکومت از دین، جامعهی سکولار و دین عرفی سخن گفته میشود، بر موارد کاربردی دلالت دارد که زیست روزمرهی جوامعی که دارای حکومت دینی هستند را دچار مشکلات و موانعی ساخته که گاه بسیار عجیب و دردسر ساز است و پیامدهای ناخوشایند و زیان رسانی دارد. اگر چه مطالعات و شواهد میدانی و عینی نشان میدهد خروجی افزایش تمایل به جدایی حکومت از دین، درنهایت به سود ادیان و مردمان جوامع مختلف است.
⬅️ بیایید چند نمونه را باهم مرور کنیم:
۱- تعطیلی یک یا دو روز در هفته؛ در جامعهای که حکومت ایدئولوژیک و دینی دارد، تبدیل به مسئلهای سیاسی و ایدئولوژیک میشود و بسیاری از ارتباطات آن کشور با سایر کشورهای جهان را دچار پیچیدگی و مشکل میسازد. مثلاً گفته میشود در کشورهای مسلمان باید روز جمعه تعطیل باشد، در کشورهای مسیحی روز یکشنبه و در کشورهای یهودی روز شنبه. و البته آگاه نیستم که در کشورهایی با ادیان دیگر ممکن است طرفداران حکومت دینی و ایدئولوژی زده قائل به تعطیلی چه روزهای دیگری باشند.
درحالی که در کشورهایی که از حکومت دینی فاصله گرفتهاند این موضوع به آسانی #تدبیر و برنامهریزی شده است.
۲- تولید و فروش قانونی نوشیدنی های الکلی؛ یکی دیگر از موضوعاتی است که ورود حکومت دینی به آن، وضعیت را پیچیده و مخاطرهآمیز کرده است. زیرا آن را تبدیل به پدیدهای زیرزمینی و قاچاق نموده و نتیجهی آن، آسیبهای جدی مسمومیت، نابینایی و مرگ برای مصرف کنندگان تولیدات قاچاق و بدون نظارت است. به برخی از آمار وحشتناک آسیب دیدگان این موضوع در ایران نگاهی بیندازیم:
☑️ در سال ۱۴۰۱، تعداد ۶۴۴ نفر در گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ ساله بر اثر سوء مصرف ناشی از الکل جان باختند( فرارو، تیر ۱۴۰۲).
☑️ مسمومیت الکلی در ایران هرساله به صورت میانگین بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ قربانی میگیرد، اینها آمارهایی است که از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است. این آمارها گاهی افزایش پیدا میکند، چنانکه در بازه اسفند ۹۸ تا ۱۹ فروردین ۹۹ بیش از ۳ هزار نفر دچار مسمومیت الکلی شده و از این میان ۷۲۸ نفر نیز جان خود را از دست دادند ( شرق، خرداد ۱۴۰۱).
☑️ بنا بر اعلام وزارت بهداشت، از اول اسفند ۱۳۹۸ (آغاز شیوع ویروس کرونا) تا ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۵۰۱۱ نفر در کشور به دلیل مصرف مشروبات الکلی حاوی متانول دچار مسمومیت شدند که ۵۲۵ نفر از مسمومان مراجعهکننده به مراکز درمانی، به دلیل شدت عوارض، فوت کردهاند (ایسنا، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹).
این حالیست که در بسیاری از کشورها بدون حکومت دینی و البته با اکثریت افراد دیندار مسلمان مانند اندونزی، مالزی، مصر، و ترکیه؛ این وضعیت و شرایط آسیبزا و بغرنج وجود ندارد و برای آن #تدابیری مناسب بدون دخالت ایدئولوژیک و آسیب رسان برای جامعه، اندیشیده و برنامهریزی شده است.
۳- حجاب اجباری؛ موضوعی که به آسانی در تمام کشورهای مسلمان دنیا تدبیر شده به جز کشورهایی مانند ایران و افغانستان که حکومت دینی و ایدئولوژیک دارند.
این #بیتدبیری و ورود و #دخالت_حکومت به حوزهی خصوصی حقوق شهروندی جامعه، سالهاست مشکلات بسیاری را هم برای زنان داخل کشور و هم برای گردشگران خارجی که تمایل دارند به ایران زیبا سفرکنند، بوجود آورده است.
ایجاد فضای دوقطبی، ناامنی و مخاطرات آمد و شد و حضور در جامعه، به کرسی نشاندن یک خوانش از دین و پوشش برای زنان، تجربهی زیستهی هراس، توهین، آزار روانی و آسیب جسمی زنان، گسترش فرهنگ زیست دوگانه بدون باور و اعتقاد شخصی همراه با اجبار حکومتی، افزایش کنش عاطفی معطوف به لجاجت در جامعه، احساس ناخوشایند تبعیض در بسیاری از دینداران باورمند به پوشش؛ و البته افزایش آگاهی و تمایل به سوی رهایی از دین حکومتی و ایدئولوژیک؛ از پیامدهای حجاب اجباری حکومت دینی برای زنان و مردان داخل کشور است.
و آسیب و توقف چرخهی گردشگری اقتصادی و فرهنگی این سرزمین و تبدیل ایران به غایبی بزرگ در اقتصاد توریسم نیز، برونداد این پدیده در ارتباطات منطقهای و جهانی کشور ماست.
در این خصوص نیز دیگر کشورهای مسلمان مانند مالزی، اندونزی و ترکیه حتی عربستان، برای آن تدبیر کرده و از این پیامدها فاصله گرفتهاند.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #حجاب_اجباری #انتقادات
@Roshanfkrane
خانهی امن زنان خشونتدیده را ناامن نکنید!
#فاطمه_باباخانی را چند سالیست که میشناسم، کنشگری دغدغهمند و آگاه که در میدان یاری زنان خشونت دیده قدم گذاشت و زندگی معمولی خود را سرشار از خطر کرد.
از استراحت و آسایش فاصله گرفت تا به زنانی کمک کند که مدتهاست در آزار و خشونت جسم و جان قرار دارند.
او به سختی و با موانع بسیار اما با ارادهای استوار توانست #خانهی_امن_مهرشمسآفرید را در استان #آذربایجان_غربی راهاندازی کند.
پساز استقرار این مرکز نیز سختیها ادامه داشت و افزون بر رنج زنان خشونتدیده، از ساختار معیوب و قوانین ناقص و ناکافی و نبود اراده برای زدودن مشکلات زنان؛ رنج کشید.
دیروز آگاه شدم که خانهای که فاطمه باباخانی بهعنوان پناهگاه امن زنان آزاردیده، سامان داده را میخواهند ناامن و ویران کنند...
گرچه دزدان خصم روز روشنند
آنچ میخواهد دل ایشان مکن
کعبه اقبال این حلقه است و بس
کعبه اومید را ویران مکن
این طناب خیمه را برهم مزن
خیمه توست آخر ای سلطان مکن
✍️ #فریبا_نظری
دهم اردیبهشت ۱۴۰۳
♦فاطمه باباخانی، مدیرعامل خانه مهر شمس آفرید از تلاش بهزیستی استان آذربایجان غربی برای تعطیلی این موسسه مردم نهاد و خانه امن مربوط به آن خبر داد.
مهر شمس آفرید یک موسسه مردم نهاد برای توانمندسازی زنان آسیب دیده است که برای کاهش آسیبهای اجتماعی و خانواده زنان و کودکان فعالیت میکند. روز گذشته مدیرعامل این موسسه در شبکه ایکس در مورد احتمال تعطیلی خانه امن موسسه با فشارهای بیرونی نوشت و در گفتوگو با «شبکه شرق» از جزییات آن گفت.
♦باباخانی تشریح کرد: « دیروز صبح بدون اطلاع قبلی حدود ۸-۹ نفر از بهزیستی برای بازرسی آمدند. البته گفتوگوها محترمانه اما بیشتر شبیه جلسه بازجویی بود و میخواستند چگونگی تامین مالی موسسه را بررسی کنند. همه اسناد و مدارک مالی موسسه موجود بود که در اختیارشان قرار دادهشد.
♦بعد از آن گفتند که میخواهیم از خانه امن بازدید کنیم که همگی به سمت محل خانه امن رفتیم. تا رسیدیم دیدم که اورژانس اجتماعی دم در است. فکر کردم کیس (زنان آسیبدیده) جدید آوردهاند. وقتی پرس و جو کردم، متوجه شدم که میخواهند همه زنانی که در خانه امن هستند را ببرند و به محل اورژانس اجتماعی انتقال دهند.»
📌متن کامل را در لینک زیر بخوانید.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-928349
#خبر
#انتقادات #اجتماعی #بانوان #مهربانی
@Roshanfkrane
#فاطمه_باباخانی را چند سالیست که میشناسم، کنشگری دغدغهمند و آگاه که در میدان یاری زنان خشونت دیده قدم گذاشت و زندگی معمولی خود را سرشار از خطر کرد.
از استراحت و آسایش فاصله گرفت تا به زنانی کمک کند که مدتهاست در آزار و خشونت جسم و جان قرار دارند.
او به سختی و با موانع بسیار اما با ارادهای استوار توانست #خانهی_امن_مهرشمسآفرید را در استان #آذربایجان_غربی راهاندازی کند.
پساز استقرار این مرکز نیز سختیها ادامه داشت و افزون بر رنج زنان خشونتدیده، از ساختار معیوب و قوانین ناقص و ناکافی و نبود اراده برای زدودن مشکلات زنان؛ رنج کشید.
دیروز آگاه شدم که خانهای که فاطمه باباخانی بهعنوان پناهگاه امن زنان آزاردیده، سامان داده را میخواهند ناامن و ویران کنند...
گرچه دزدان خصم روز روشنند
آنچ میخواهد دل ایشان مکن
کعبه اقبال این حلقه است و بس
کعبه اومید را ویران مکن
این طناب خیمه را برهم مزن
خیمه توست آخر ای سلطان مکن
✍️ #فریبا_نظری
دهم اردیبهشت ۱۴۰۳
♦فاطمه باباخانی، مدیرعامل خانه مهر شمس آفرید از تلاش بهزیستی استان آذربایجان غربی برای تعطیلی این موسسه مردم نهاد و خانه امن مربوط به آن خبر داد.
مهر شمس آفرید یک موسسه مردم نهاد برای توانمندسازی زنان آسیب دیده است که برای کاهش آسیبهای اجتماعی و خانواده زنان و کودکان فعالیت میکند. روز گذشته مدیرعامل این موسسه در شبکه ایکس در مورد احتمال تعطیلی خانه امن موسسه با فشارهای بیرونی نوشت و در گفتوگو با «شبکه شرق» از جزییات آن گفت.
♦باباخانی تشریح کرد: « دیروز صبح بدون اطلاع قبلی حدود ۸-۹ نفر از بهزیستی برای بازرسی آمدند. البته گفتوگوها محترمانه اما بیشتر شبیه جلسه بازجویی بود و میخواستند چگونگی تامین مالی موسسه را بررسی کنند. همه اسناد و مدارک مالی موسسه موجود بود که در اختیارشان قرار دادهشد.
♦بعد از آن گفتند که میخواهیم از خانه امن بازدید کنیم که همگی به سمت محل خانه امن رفتیم. تا رسیدیم دیدم که اورژانس اجتماعی دم در است. فکر کردم کیس (زنان آسیبدیده) جدید آوردهاند. وقتی پرس و جو کردم، متوجه شدم که میخواهند همه زنانی که در خانه امن هستند را ببرند و به محل اورژانس اجتماعی انتقال دهند.»
📌متن کامل را در لینک زیر بخوانید.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-928349
#خبر
#انتقادات #اجتماعی #بانوان #مهربانی
@Roshanfkrane
شرق
تلاش بهزیستی برای تعطیلی یک خانه امن/ مدیرعامل خانه مهر شمس آفرید: میخواهند پناهگاه را تعطیل و زنان آسیبدیده را با خود ببرند
فاطمه باباخانی، مدیرعامل خانه مهر شمس آفرید از تلاش بهزیستی استان آذربایجان غربی برای تعطیلی این موسسه مردم نهاد و خانه امن مربوط به آن خبر داد.
📝📝« مدیریت ناتوان و عقبافتادهی ورزش ایران، مایهی سرافکندگی است »
⬅️ این یک یادداشت اعتراضی از یک شهروند معمولی است که حق دارد بر سر مدیران ناشایست و ناتوان ورزش کشور، بانگ زند.
⬅️ این یک یادداشت اعتراضی از یک شهروند معمولی است که حق دارد در برابر توهین و تبعیض مداوم به زنان، خشمگین باشد.
✏️ سالهاست مدیریت ناتوان و عقب افتادهی ورزش ایران نمیتواند برای یک حق ساده و نخستین زنان ورزش دوست ایرانی تدبیر نماید و آن #حق_ورود_محترمانه_به_ورزشگاهها برای تماشای مسابقات مختلف ورزشی است.
تأسف بار است که امر بدین سادگی که حتی در کشورهای منطقه و عربی_ البته به استثنای دولت اسلامی طالبان_ به خوبی مدیریت شده و ورزشگاههای این کشورها نظیر ترکیه، عربستان، قطر، و ارمنستان و ... با وضعیتی مناسب و بدون تهدید و خط و نشان و بیاحترامی و تحقیر، پذیرای زنان ورزش دوست است؛ اما همچنان در کشور ما یک دردسر بزرگ برای زنان ورزش دوست ما محسوب میشود.
مایهی شرم و سرافکندگیست که امری بدین سادگی هنوز در کشور ما محل مناقشه و بحث، میزگردهای فراوان، ورود نهادهای امنیتی و غیر ورزشی و نظامی است.
و در این میان، کار حتی به دفاتر مراجع و نهاد دین نیز رسیده است و این جای بسی دریغ و تأسف برای جامعهای است که سالها پیشتر از همهی این کشورها، زنانش از #حق_آموزش و #حق_رأی برخوردار شدند اما افسوس که چند دهه است در کسب برخی حقوق شهروندی ابتدایی خود، عقب نگه داشته شده و در حال مبارزه اند.
و تأسف بارتر آن که برای این حقوق ابتدایی باید ساعتها استدلال بیاوریم، مطالبه کنیم، وقت بگذاریم، هزینه دهیم، آسیب ببینیم و در نهایت هم با توهین آمیزترین وضعیت ممکن شرایط برای ورود قطرهای و گزینشی زنان آن هم صرفاً در برخی رشتههای ورزشی فراهم شود.
✏️ اگر این امر بدین سادگی، به دلیل ضعف و ناتوانی مدیریت ورزش کشور در این مرحله از عقبافتادگی متوقف نمیشد؛ امروز کسی جرأت نمیکرد زنان تماشاچی فوتبال را مانند #مجرمان سابقهدار خطرناک، در بدترین محل استقرار تماشاچی ورزشگاهها جای دهد!
اگر چنین نبود، #هتاکان و لمپنهای بیمقدار در همین ورزشگاهها مجوز نمییافتند که با وقاحت چندشآور به زنان این سرزمین توهین کنند و مانند دشمن متجاوز به این ملت آنان را به تجاوز تهدید نمایند!
اگر مدیریت ورزش این کشور، این میزان فشل، ناتوان، ناکارآمد و کژکارکرد نبود؛ پس از هر بازی شاهد جنگ رسانهای و موج تبلیغاتی مضحک و توهین آمیز برخی به زنان نبودیم که تهدید کنند اگر این بار فلان عمل از زنان سر بزند یا فلان رفتار و ظاهری که ما میخواهیم نداشته باشند، مجدداً از حضورشان به ورزشگاهها جلوگیری خواهد شد!
این است مدیریت بیمایگان و ناشایستها بر اریکهی سیاستورزی دستگاهها و سازمانهای مختلف ...
✏️ مطالبهی #زنزندگیآزادی، دقیقا بر همین مبنا از دل جامعهی ایران بانگ زده شد، که هیچ گروه و قشر و رده و طبقهی اجتماعی در این سرزمین شایستهی تبعیض و تحقیر و تهدید نیست.
و #زنان در این مطالبه، #نمادی از همهی گروههای به حاشیه رانده شده و مورد تبعیض و تحقیر قرار گرفته؛ خواهان #زندگی و #آزادی هستند.
از ورزش و هنر گرفته تا سیاست و آموزش و خانواده و خیابان!
و این #زندگی و #آزادی را بدست خواهند آورد، همانگونه که سالها پیش #حق_رأی و #حق_آموزش را بدست آوردند.
چنین نماند
و
چنین نیز هم نخواهد ماند...
✍️ #فریبا_نظری
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
#انتقادات #اجتماعی #ورزش
@Roshanfkrane
⬅️ این یک یادداشت اعتراضی از یک شهروند معمولی است که حق دارد بر سر مدیران ناشایست و ناتوان ورزش کشور، بانگ زند.
⬅️ این یک یادداشت اعتراضی از یک شهروند معمولی است که حق دارد در برابر توهین و تبعیض مداوم به زنان، خشمگین باشد.
✏️ سالهاست مدیریت ناتوان و عقب افتادهی ورزش ایران نمیتواند برای یک حق ساده و نخستین زنان ورزش دوست ایرانی تدبیر نماید و آن #حق_ورود_محترمانه_به_ورزشگاهها برای تماشای مسابقات مختلف ورزشی است.
تأسف بار است که امر بدین سادگی که حتی در کشورهای منطقه و عربی_ البته به استثنای دولت اسلامی طالبان_ به خوبی مدیریت شده و ورزشگاههای این کشورها نظیر ترکیه، عربستان، قطر، و ارمنستان و ... با وضعیتی مناسب و بدون تهدید و خط و نشان و بیاحترامی و تحقیر، پذیرای زنان ورزش دوست است؛ اما همچنان در کشور ما یک دردسر بزرگ برای زنان ورزش دوست ما محسوب میشود.
مایهی شرم و سرافکندگیست که امری بدین سادگی هنوز در کشور ما محل مناقشه و بحث، میزگردهای فراوان، ورود نهادهای امنیتی و غیر ورزشی و نظامی است.
و در این میان، کار حتی به دفاتر مراجع و نهاد دین نیز رسیده است و این جای بسی دریغ و تأسف برای جامعهای است که سالها پیشتر از همهی این کشورها، زنانش از #حق_آموزش و #حق_رأی برخوردار شدند اما افسوس که چند دهه است در کسب برخی حقوق شهروندی ابتدایی خود، عقب نگه داشته شده و در حال مبارزه اند.
و تأسف بارتر آن که برای این حقوق ابتدایی باید ساعتها استدلال بیاوریم، مطالبه کنیم، وقت بگذاریم، هزینه دهیم، آسیب ببینیم و در نهایت هم با توهین آمیزترین وضعیت ممکن شرایط برای ورود قطرهای و گزینشی زنان آن هم صرفاً در برخی رشتههای ورزشی فراهم شود.
✏️ اگر این امر بدین سادگی، به دلیل ضعف و ناتوانی مدیریت ورزش کشور در این مرحله از عقبافتادگی متوقف نمیشد؛ امروز کسی جرأت نمیکرد زنان تماشاچی فوتبال را مانند #مجرمان سابقهدار خطرناک، در بدترین محل استقرار تماشاچی ورزشگاهها جای دهد!
اگر چنین نبود، #هتاکان و لمپنهای بیمقدار در همین ورزشگاهها مجوز نمییافتند که با وقاحت چندشآور به زنان این سرزمین توهین کنند و مانند دشمن متجاوز به این ملت آنان را به تجاوز تهدید نمایند!
اگر مدیریت ورزش این کشور، این میزان فشل، ناتوان، ناکارآمد و کژکارکرد نبود؛ پس از هر بازی شاهد جنگ رسانهای و موج تبلیغاتی مضحک و توهین آمیز برخی به زنان نبودیم که تهدید کنند اگر این بار فلان عمل از زنان سر بزند یا فلان رفتار و ظاهری که ما میخواهیم نداشته باشند، مجدداً از حضورشان به ورزشگاهها جلوگیری خواهد شد!
این است مدیریت بیمایگان و ناشایستها بر اریکهی سیاستورزی دستگاهها و سازمانهای مختلف ...
✏️ مطالبهی #زنزندگیآزادی، دقیقا بر همین مبنا از دل جامعهی ایران بانگ زده شد، که هیچ گروه و قشر و رده و طبقهی اجتماعی در این سرزمین شایستهی تبعیض و تحقیر و تهدید نیست.
و #زنان در این مطالبه، #نمادی از همهی گروههای به حاشیه رانده شده و مورد تبعیض و تحقیر قرار گرفته؛ خواهان #زندگی و #آزادی هستند.
از ورزش و هنر گرفته تا سیاست و آموزش و خانواده و خیابان!
و این #زندگی و #آزادی را بدست خواهند آورد، همانگونه که سالها پیش #حق_رأی و #حق_آموزش را بدست آوردند.
چنین نماند
و
چنین نیز هم نخواهد ماند...
✍️ #فریبا_نظری
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
#انتقادات #اجتماعی #ورزش
@Roshanfkrane
📝 💢 📝« ناتوانی مدیریت یک بحران »
1️⃣ « به درخواست مدیران اجرایی حوزههای امتحانیِ در سراسر کشور ( با توجه به اشکال در سامانه دریافت کارت امتحانات) با هدف تمرکز و ایجاد آرامش و جلوگیری از تضییع حقوق دانشآموزان، زمان آزمون اول پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم از ۳۰ و ۳۱ اردیبهشت تغییر میکند» ( دنیای اقتصاد، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳).
2️⃣« سخنگوی دولت اعلام کرد که عزای عمومی و موضوعات اینچنینی خللی در برگزاری امتحانات دانش آموزان و آزمونها ایجاد نخواهد کرد» ( اکوایران، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳).
3️⃣ «تسنیم نوشت: محسن زارعی رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت وزارت آموزش و پرورش درباره احتمال لغو امتحانات نهایی به دلیل شهادت آیت الله ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشور گفت: امتحانات نهایی دانشآموزان از فردا (اول خرداد ۱۴۰۳) برگزار خواهد شد و هیچ کدام از امتحانات نهایی دانشآموزان لغو نخواهد شد» ( اطلاعات آنلاین، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳).
4️⃣ « منصوری معاون رئیس جمهور اعلام کرد که امتحانات دانشآموزان تا پایان هفته لغو شد ( افکارنیوز، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳).
5️⃣ «رییس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزشی وزارت آموزش و پرورش گفت: برنامه امتحانات تغییر کرده است و بهزودی در اختیار دانش آموزان قرار خواهد گرفت»( مهرنیوز، ۱خرداد۱۴۰۳).
6️⃣ « دانشآموزان به هیچ عنوان نیازی به دریافت کارت مجدد ندارند و همان کارت قبلی معتبر است. عوامل آزمون در اولین امتحان کارتهای جدید را به دانشآموزان ارائه میدهند» ( باشگاه خبرنگاران جوان، ۴ خرداد۱۴۰۳).
✏️ چند نمونه از اخبار پیاپی و متناقض مدیران عالی کشور را در خصوص زمان برگزاری امتحانات نهایی دانش آموزان دورههای مختلف کشور پس از بحران یک حادثه با هم مرور کردیم.
پذیرفتنی نیست که با وجود لشکر مدیران، نیروی انسانی و دستگاههای مختلف تصمیم گیرنده، موضوع مشخص تغییر یا عدم تغییر زمان برگزاری امتحانات دانش آموزان تبدیل به مسئلهای شود که با خبرهای پشت هم و متناقض منجر به فشار روانی و اضطراب برای چند میلیون کودک و نوجوان دانشآموز و خانوادههای ایشان شود، در حالیکه به آسانی در یک خبر و زمان مناسب میتوانست تعیین تکلیف و اعلام عمومی شود.
سالهاست کودکان و نوجوانان ایرانی در معرض پدیدهها، رخدادها، مشکلات و اخبار گوناگون اضطرابزا و اندوه آور هستند. از زخمها و سوگهای به یادگار مانده از دوران جنگ که از طریق آسیبهای پدران و مادران به آنها منتقل شده تا رخدادهای تلخ و اندوهبار اعتراضات اجتماعی پساز جنگ بهویژه وقایع ناگوار سال ۱۴۰۱ که دانشآموزان را نیز درگیر ساخته بود، و نیز مشکلات اقتصادی، کاهش رفاه و نشاط عمومی، ابهام در آینده، سایهی مهاجرت از کشور، بحرانهای طبیعی تکرار شوندهی سیل و زلزله؛ از جملهی این مشکلات اضطراب زاست.
در چنین سرزمینی و با چنین شرایطی، مدیریت آرامش روانی کودکان و نوجوانان امری بسیار مهم و ضروری است که گویا در اولویت سیاستگذاری های نظام حکمرانی کشور قرار ندارد.
ضمن آنکه اساسا در بحرانهای مختلف طبیعی، یا سیاسی و اجتماعی؛ کودکان و نوجوانان از گروههای آسیبپذیر هستند و باید در برنامهریزی های کلان مدیریتی پیش، حین و پس از بحران؛ این آسیبپذیری درنظر گرفته و متناسب با آن عمل شود.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
1️⃣ « به درخواست مدیران اجرایی حوزههای امتحانیِ در سراسر کشور ( با توجه به اشکال در سامانه دریافت کارت امتحانات) با هدف تمرکز و ایجاد آرامش و جلوگیری از تضییع حقوق دانشآموزان، زمان آزمون اول پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم از ۳۰ و ۳۱ اردیبهشت تغییر میکند» ( دنیای اقتصاد، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳).
2️⃣« سخنگوی دولت اعلام کرد که عزای عمومی و موضوعات اینچنینی خللی در برگزاری امتحانات دانش آموزان و آزمونها ایجاد نخواهد کرد» ( اکوایران، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳).
3️⃣ «تسنیم نوشت: محسن زارعی رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت وزارت آموزش و پرورش درباره احتمال لغو امتحانات نهایی به دلیل شهادت آیت الله ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشور گفت: امتحانات نهایی دانشآموزان از فردا (اول خرداد ۱۴۰۳) برگزار خواهد شد و هیچ کدام از امتحانات نهایی دانشآموزان لغو نخواهد شد» ( اطلاعات آنلاین، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳).
4️⃣ « منصوری معاون رئیس جمهور اعلام کرد که امتحانات دانشآموزان تا پایان هفته لغو شد ( افکارنیوز، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳).
5️⃣ «رییس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزشی وزارت آموزش و پرورش گفت: برنامه امتحانات تغییر کرده است و بهزودی در اختیار دانش آموزان قرار خواهد گرفت»( مهرنیوز، ۱خرداد۱۴۰۳).
6️⃣ « دانشآموزان به هیچ عنوان نیازی به دریافت کارت مجدد ندارند و همان کارت قبلی معتبر است. عوامل آزمون در اولین امتحان کارتهای جدید را به دانشآموزان ارائه میدهند» ( باشگاه خبرنگاران جوان، ۴ خرداد۱۴۰۳).
✏️ چند نمونه از اخبار پیاپی و متناقض مدیران عالی کشور را در خصوص زمان برگزاری امتحانات نهایی دانش آموزان دورههای مختلف کشور پس از بحران یک حادثه با هم مرور کردیم.
پذیرفتنی نیست که با وجود لشکر مدیران، نیروی انسانی و دستگاههای مختلف تصمیم گیرنده، موضوع مشخص تغییر یا عدم تغییر زمان برگزاری امتحانات دانش آموزان تبدیل به مسئلهای شود که با خبرهای پشت هم و متناقض منجر به فشار روانی و اضطراب برای چند میلیون کودک و نوجوان دانشآموز و خانوادههای ایشان شود، در حالیکه به آسانی در یک خبر و زمان مناسب میتوانست تعیین تکلیف و اعلام عمومی شود.
سالهاست کودکان و نوجوانان ایرانی در معرض پدیدهها، رخدادها، مشکلات و اخبار گوناگون اضطرابزا و اندوه آور هستند. از زخمها و سوگهای به یادگار مانده از دوران جنگ که از طریق آسیبهای پدران و مادران به آنها منتقل شده تا رخدادهای تلخ و اندوهبار اعتراضات اجتماعی پساز جنگ بهویژه وقایع ناگوار سال ۱۴۰۱ که دانشآموزان را نیز درگیر ساخته بود، و نیز مشکلات اقتصادی، کاهش رفاه و نشاط عمومی، ابهام در آینده، سایهی مهاجرت از کشور، بحرانهای طبیعی تکرار شوندهی سیل و زلزله؛ از جملهی این مشکلات اضطراب زاست.
در چنین سرزمینی و با چنین شرایطی، مدیریت آرامش روانی کودکان و نوجوانان امری بسیار مهم و ضروری است که گویا در اولویت سیاستگذاری های نظام حکمرانی کشور قرار ندارد.
ضمن آنکه اساسا در بحرانهای مختلف طبیعی، یا سیاسی و اجتماعی؛ کودکان و نوجوانان از گروههای آسیبپذیر هستند و باید در برنامهریزی های کلان مدیریتی پیش، حین و پس از بحران؛ این آسیبپذیری درنظر گرفته و متناسب با آن عمل شود.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
📝📝« خوشامدگویی به جامعهشناسان به سبک رسانهی ملی »
✏️اگرچه بسیار دیرهنگام اما در نهایت رسانهی رسمی حاکمیت از گفتمان جامعهشناختی و تحلیل جامعهشناسان این کشور دربارهی پدیدهها و وقایع سیاسی و اجتماعی این سرزمین استقبال کرد. این دعوت البته با ادبیاتی خشن، تهاجمی همراه با دستپاچگی به سطحیترین شکل و غیرجامعهشناختی ترین شیوه بیان شد؛ تا جایی که حتی بدین دقت نشد که افراد در تصاویر صفحه نمایش، همگی جامعه شناس نیستند.
و البته اینکه از میان علوم انسانی مانند فلسفه، علوم سیاسی، تاریخ، روانشناسی، یا اقتصاد؛ مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع پیچیده و چند بعدی ایران امروز ازسوی گفتمان رسمی مورد توجه قرار میگیرد، خود امری فرخنده و قابل تأمل است.
✏️ پیش از این در نوشتاری باعنوان: «جامعهشناسان زندانی ایرانی سدهی اخیر» اشاره کردم که چرا جامعه شناسان مغضوب نظامهای حکمرانی هستند:
🔹اکنون نیز ضمن استقبال از پذیرش مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع ایران ازسوی #رسانهی_ملی چند نکته را با هم مرور میکنیم:
⬅️ در یک تعریف ساده، جامعهشناسی علم مطالعه و بررسی زیست و رفتار اجتماعی اعضای یک جامعه در مناسبات ارتباطی و برهمکنشی افراد با یکدیگر در بستر کلی فرهنگ آن جامعه است. این مطالعه شامل بعد ایستا و پویای جامعه در شرایط نظم یا تغییر و تحول اجتماعی است. بنابراین جامعهشناسی هم به روند وجود انسجام اجتماعی در جامعه توجه دارد و هم از تحولخواهی برای ایجاد نظم جدید در شکل مطالبهگری، اعتراض، جنبش، شورش، بیتفاوتی و بینظمی؛ غافل نیست و نشانگان این پدیدهها را تشخیص و تبیین و هشدار میدهد.
⬅️ در یک سیستم حکمرانی سالم، از مطالعات و بررسیهای علم جامعه شناسی و تبیینهای جامعهشناسان در هر دو سویهی انسجام اجتماعی و تقویت آن و نیز ازهم گسیختگی اجتماعی و برطرف کردن آن، بهرهبرداری میشود. وظیفهی جامعه شناسان تمجید از نظامهای حکمرانی و نادیده گرفتن نشانگان ضعیف شدن انسجام ملی، سرمایه اجتماعی حاکمیت، هنجارهای اجتماعی و سلامت عمومی جامعه نیست. همچنان که پزشکان تمرکزشان بر نشانگان عوامل تضعیف جسمانی و هشدار برای جلوگیری از آسیب به سلامت عمومی افراد است نه تمجید از بیمار.
⬅️ همانطور که پزشکان را برای تشخیص بیماریهای مختلف، بازداشت و به زندان نمیافکنند؛ نظامهای حکمرانی سالم نیز جامعه شناسان را پس از تشخیص نشانگان بیماریهای اجتماعی در سطوح خرد و کلان، مورد شماتت و دشنام قرار نداده و ایشان را از کار بیکار نکرده و روانهی زندان و تبعید نمیسازند.
⬅️ همانگونه که هر نوع برچسب یا انگ، افراد را برای ایفای نقش طبیعی خود در یک جامعه دچار چالش و مشکل میسازد، جامعهشناسی در جامعهی ما از ابتدای انقلاب سال ۵۷ با برچسب غربی بودن؛ جامعهشناسان را دچار مشکلات و محدودیتهای بسیاری نموده و ایفای نقش یک جامعهشناس را به کاری پرخطر، سخت و مبهم بدل کرده است. در این میان تعدادی سکوت پیشه کرده و مشغول فعالیت محض علمی در چارچوب دانشگاه بدون توجه به جامعه شدند. گروهی در صدد جلب توجه حاکمیت و جذب پستهای اجرایی گشته و تعدادی هم خطر ایفای نقش جامعهشناسی در میدان واقعی جامعه را بجان خریدند.
⬅️ انجام پژوهشها و مطالعات جامعهشناختی معمولاً به صورت فردی و در محیط ایزوله امکانپذیر نیست بلکه جامعه شناس ناگزیر است تا با کمک گروهی از همکاران در رشتههای گوناگون و در میدان زیست اجتماعی گروههای مختلف جامعه، مطالعات را به سرانجام برساند. تجربهی ورود جامعهشناسان در سالهای گذشته بهویژه در بحرانهای اعتراضی همچون کوی دانشگاه و جنبش سبز تا اعتراضات آب ۱۴۰۰ و جنبش #زنزندگیآزادی ۱۴۰۱ تا به امروز و نیز مشکلات اجتماعی مرتبط با این اعتراضات؛ نشان داده که انجام هر نوع کنشی در قالب مطالعه، تبیین و هشدار به حاکمیت برای رفع مشکلات و تحول لازم، برای آنها هزینههای بسیار چون احضار و تذکر، تعلیق، اخراج، بازنشستگی اجباری، زندان و تبعید به همراه داشته است.
💢بسیاری از جامعه شناسان به ویژه در دو دههی اخیر تلاش نمودهاند به حاکمیت تفهیم نمایند که علاوه بر جمعیت طرفدار نظام، به کمیت و کیفیت آن بخشی از جامعه که به دلایل مختلف، دلبستگی خود را به نظام از دست داده و به عملکرد آن انتقاد دارد نیز توجه کند. چرا که جامعه ایران تنها آن بخشی نیست که دلبسته نظام جمهوری اسلامی بوده، حجاب اجباری را میستایند، آرزومند نابودی اسرائیل هستند و در راهپیمایی و خاکسپاری شخصیتهای سیاسی نظام شرکت میکنند.
پرسش اینجاست آیا از تمامی ابعاد تحلیل و تبیین جامعهشناسان استقبال میشود یا از آنان انتظار یک کنش جانبدارانه در تحلیلی ناقص و یکسویه به نفع حاکمیت پذیرفته است؟
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✏️اگرچه بسیار دیرهنگام اما در نهایت رسانهی رسمی حاکمیت از گفتمان جامعهشناختی و تحلیل جامعهشناسان این کشور دربارهی پدیدهها و وقایع سیاسی و اجتماعی این سرزمین استقبال کرد. این دعوت البته با ادبیاتی خشن، تهاجمی همراه با دستپاچگی به سطحیترین شکل و غیرجامعهشناختی ترین شیوه بیان شد؛ تا جایی که حتی بدین دقت نشد که افراد در تصاویر صفحه نمایش، همگی جامعه شناس نیستند.
و البته اینکه از میان علوم انسانی مانند فلسفه، علوم سیاسی، تاریخ، روانشناسی، یا اقتصاد؛ مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع پیچیده و چند بعدی ایران امروز ازسوی گفتمان رسمی مورد توجه قرار میگیرد، خود امری فرخنده و قابل تأمل است.
✏️ پیش از این در نوشتاری باعنوان: «جامعهشناسان زندانی ایرانی سدهی اخیر» اشاره کردم که چرا جامعه شناسان مغضوب نظامهای حکمرانی هستند:
🔹اکنون نیز ضمن استقبال از پذیرش مرجعیت علمی جامعه شناسی در تحلیل وقایع ایران ازسوی #رسانهی_ملی چند نکته را با هم مرور میکنیم:
⬅️ در یک تعریف ساده، جامعهشناسی علم مطالعه و بررسی زیست و رفتار اجتماعی اعضای یک جامعه در مناسبات ارتباطی و برهمکنشی افراد با یکدیگر در بستر کلی فرهنگ آن جامعه است. این مطالعه شامل بعد ایستا و پویای جامعه در شرایط نظم یا تغییر و تحول اجتماعی است. بنابراین جامعهشناسی هم به روند وجود انسجام اجتماعی در جامعه توجه دارد و هم از تحولخواهی برای ایجاد نظم جدید در شکل مطالبهگری، اعتراض، جنبش، شورش، بیتفاوتی و بینظمی؛ غافل نیست و نشانگان این پدیدهها را تشخیص و تبیین و هشدار میدهد.
⬅️ در یک سیستم حکمرانی سالم، از مطالعات و بررسیهای علم جامعه شناسی و تبیینهای جامعهشناسان در هر دو سویهی انسجام اجتماعی و تقویت آن و نیز ازهم گسیختگی اجتماعی و برطرف کردن آن، بهرهبرداری میشود. وظیفهی جامعه شناسان تمجید از نظامهای حکمرانی و نادیده گرفتن نشانگان ضعیف شدن انسجام ملی، سرمایه اجتماعی حاکمیت، هنجارهای اجتماعی و سلامت عمومی جامعه نیست. همچنان که پزشکان تمرکزشان بر نشانگان عوامل تضعیف جسمانی و هشدار برای جلوگیری از آسیب به سلامت عمومی افراد است نه تمجید از بیمار.
⬅️ همانطور که پزشکان را برای تشخیص بیماریهای مختلف، بازداشت و به زندان نمیافکنند؛ نظامهای حکمرانی سالم نیز جامعه شناسان را پس از تشخیص نشانگان بیماریهای اجتماعی در سطوح خرد و کلان، مورد شماتت و دشنام قرار نداده و ایشان را از کار بیکار نکرده و روانهی زندان و تبعید نمیسازند.
⬅️ همانگونه که هر نوع برچسب یا انگ، افراد را برای ایفای نقش طبیعی خود در یک جامعه دچار چالش و مشکل میسازد، جامعهشناسی در جامعهی ما از ابتدای انقلاب سال ۵۷ با برچسب غربی بودن؛ جامعهشناسان را دچار مشکلات و محدودیتهای بسیاری نموده و ایفای نقش یک جامعهشناس را به کاری پرخطر، سخت و مبهم بدل کرده است. در این میان تعدادی سکوت پیشه کرده و مشغول فعالیت محض علمی در چارچوب دانشگاه بدون توجه به جامعه شدند. گروهی در صدد جلب توجه حاکمیت و جذب پستهای اجرایی گشته و تعدادی هم خطر ایفای نقش جامعهشناسی در میدان واقعی جامعه را بجان خریدند.
⬅️ انجام پژوهشها و مطالعات جامعهشناختی معمولاً به صورت فردی و در محیط ایزوله امکانپذیر نیست بلکه جامعه شناس ناگزیر است تا با کمک گروهی از همکاران در رشتههای گوناگون و در میدان زیست اجتماعی گروههای مختلف جامعه، مطالعات را به سرانجام برساند. تجربهی ورود جامعهشناسان در سالهای گذشته بهویژه در بحرانهای اعتراضی همچون کوی دانشگاه و جنبش سبز تا اعتراضات آب ۱۴۰۰ و جنبش #زنزندگیآزادی ۱۴۰۱ تا به امروز و نیز مشکلات اجتماعی مرتبط با این اعتراضات؛ نشان داده که انجام هر نوع کنشی در قالب مطالعه، تبیین و هشدار به حاکمیت برای رفع مشکلات و تحول لازم، برای آنها هزینههای بسیار چون احضار و تذکر، تعلیق، اخراج، بازنشستگی اجباری، زندان و تبعید به همراه داشته است.
💢بسیاری از جامعه شناسان به ویژه در دو دههی اخیر تلاش نمودهاند به حاکمیت تفهیم نمایند که علاوه بر جمعیت طرفدار نظام، به کمیت و کیفیت آن بخشی از جامعه که به دلایل مختلف، دلبستگی خود را به نظام از دست داده و به عملکرد آن انتقاد دارد نیز توجه کند. چرا که جامعه ایران تنها آن بخشی نیست که دلبسته نظام جمهوری اسلامی بوده، حجاب اجباری را میستایند، آرزومند نابودی اسرائیل هستند و در راهپیمایی و خاکسپاری شخصیتهای سیاسی نظام شرکت میکنند.
پرسش اینجاست آیا از تمامی ابعاد تحلیل و تبیین جامعهشناسان استقبال میشود یا از آنان انتظار یک کنش جانبدارانه در تحلیلی ناقص و یکسویه به نفع حاکمیت پذیرفته است؟
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
📝📝« یک زندگی معمولی در مکزیک »
✏️در روزهای اخیر، رییس جمهور کشور مکزیک با رأی مردم انتخاب شد. از قضا رییسجمهور منتخب یک زن است. در حالی این رخداد انتخاباتی در این کشور رقم خورده که شرکت زنان در رقابتهای سیاسی کلان همانقدر عادی و طبیعی است که شرکت مردان. در اعلام نتیجهی رایگیری نیز بیشتر بر رویکرد سیاسی و حزبی آنان و میزان مشارکت عمومی تاکید میشود تا بر زن یا مرد بودن ایشان.
🔹در این سوی جهان و در ایران، البته ماجرا با تأکید بیشتر بر زن بودن این رییسجمهور منتخب بازتاب داشته است؛ و این در حالیست که شورایی بنام نگهبان همچنان باید داشتن صلاحیت و مجوز ورود زنان به سطح رقابت کلان سیاسی برای رییسجمهور شدن را تشخیص و صادر نماید و البته این حکم و تشخیص را هم کاملاً قانونی میداند.
🔹آن هنگام که میگوییم روال زندگی معمولی در ایران سالهاست مخدوش شده و عادیترین امور با تفسیری سیاسی و ایدئولوژیک به مسیری نادرست و تبعیض آمیز هدایت شده و ارادهای برای پذیرش این میزان خروج از عقلانیت و تغییر آن وجود ندارد؛ دقیقا به این فرآیند عجیب و غریب و انواع ممنوعیتها و محرومیت ها مانند #حجاب_اجباری اشاره داریم که خاص رویهی حاکمیتی در این سرزمین است.
🔹وقتی تبعیض شامل زنان بهعنوان نیمی از جمعیت یک جامعه میشود، یقین بدانید دامنهی آن به گروهها و قشرهای دیگری از درون نیم دیگر جامعه یعنی مردان نیز رسیده است مانند: اقوام، مذاهب، گرایشات سیاسی، طبقهی اقتصادی و افراد غیرخودی بیرون از دایرهی صاحبان قدرت و پیروان تمام عیار آنان.
✏️ از اینرو افزون بر مشکلات ریشهای و ساختاری نظام حکمرانی ایران در ساحت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و آسیب دیدن رابطهی جامعه با آن، و تهی شدن پدیدهها و نهادهایی چون انتخابات از معنا و کارکرد واقعی خود؛ چنین تفسیرهای سیاسی و ایدئولوژیک از جامعه نظیر رجال سیاسی نبودن زنان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری یا چشم براه تأیید و مجوز آنان از سوی نهاد بسته و انتصابی شورای نگهبان، توهین به همهی ایرانیان چه زن و چه مرد؛ شمرده میشود.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #انتقادات #بانوان
@Roshanfkrane
✏️در روزهای اخیر، رییس جمهور کشور مکزیک با رأی مردم انتخاب شد. از قضا رییسجمهور منتخب یک زن است. در حالی این رخداد انتخاباتی در این کشور رقم خورده که شرکت زنان در رقابتهای سیاسی کلان همانقدر عادی و طبیعی است که شرکت مردان. در اعلام نتیجهی رایگیری نیز بیشتر بر رویکرد سیاسی و حزبی آنان و میزان مشارکت عمومی تاکید میشود تا بر زن یا مرد بودن ایشان.
🔹در این سوی جهان و در ایران، البته ماجرا با تأکید بیشتر بر زن بودن این رییسجمهور منتخب بازتاب داشته است؛ و این در حالیست که شورایی بنام نگهبان همچنان باید داشتن صلاحیت و مجوز ورود زنان به سطح رقابت کلان سیاسی برای رییسجمهور شدن را تشخیص و صادر نماید و البته این حکم و تشخیص را هم کاملاً قانونی میداند.
🔹آن هنگام که میگوییم روال زندگی معمولی در ایران سالهاست مخدوش شده و عادیترین امور با تفسیری سیاسی و ایدئولوژیک به مسیری نادرست و تبعیض آمیز هدایت شده و ارادهای برای پذیرش این میزان خروج از عقلانیت و تغییر آن وجود ندارد؛ دقیقا به این فرآیند عجیب و غریب و انواع ممنوعیتها و محرومیت ها مانند #حجاب_اجباری اشاره داریم که خاص رویهی حاکمیتی در این سرزمین است.
🔹وقتی تبعیض شامل زنان بهعنوان نیمی از جمعیت یک جامعه میشود، یقین بدانید دامنهی آن به گروهها و قشرهای دیگری از درون نیم دیگر جامعه یعنی مردان نیز رسیده است مانند: اقوام، مذاهب، گرایشات سیاسی، طبقهی اقتصادی و افراد غیرخودی بیرون از دایرهی صاحبان قدرت و پیروان تمام عیار آنان.
✏️ از اینرو افزون بر مشکلات ریشهای و ساختاری نظام حکمرانی ایران در ساحت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و آسیب دیدن رابطهی جامعه با آن، و تهی شدن پدیدهها و نهادهایی چون انتخابات از معنا و کارکرد واقعی خود؛ چنین تفسیرهای سیاسی و ایدئولوژیک از جامعه نظیر رجال سیاسی نبودن زنان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری یا چشم براه تأیید و مجوز آنان از سوی نهاد بسته و انتصابی شورای نگهبان، توهین به همهی ایرانیان چه زن و چه مرد؛ شمرده میشود.
✍️ #فریبا_نظری
#اجتماعی #انتقادات #بانوان
@Roshanfkrane