روشنفکران
82.7K subscribers
49.8K photos
41.8K videos
2.39K files
6.91K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
🔹 چرا هماهنگی بی سابقه قوا نتوانست مشکلات مردم را حل کند؟!

#مهران_صولتی


غلامعلی حداد عادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در همایش شانا گفته است؛ هماهنگی امروز بین روسای قوا برای حل مشکلات مردم و همراهی آنان با رهبر انقلاب در ۴۵ سال گذشته بی سابقه بوده است و این هماهنگی به حل مشکلات کشور بیشتر کمک می کند. اما این در حالی است که عدم تحقق وعده های اقتصادی ابراهیم رئیسی به عنوان محور این هماهنگی چشم انداز متفاوتی از نتایج یکدستی قوا را به نمایش می گذارد. اما چرا تحقق این آرزوی دیرینه اصول گرایان در جمهوری اسلامی موجب افزایش رضایت مندی ایرانیان نشده است؟

حکمرانی در غیاب مردم: جمهوری اسلامی به رغم اتکای تمام عیار بر مشارکت مردم در ابتدای تاسیس به تدریج به سوی نوعی سیاست بوروکراتیک پیش رفته است که شمایل آن را می توان در  تاسیس زنجیره ای از شوراهای عالی در عرصه های مختلف مشاهده کرد. امری که موجب کاهش تاثیرگذاری نهادهای انتخابی و در عوض افزایش نقش آفرینی نهادهای انتصابی شده است. از سال ۹۸ بدین سو هم استراتژی چهل ساله مشارکت بالا / نتیجه نامطمئن جای خود را به مشارکت پایین/ نتیجه مطمئن بخشیده است. 

بیگانگی جامعه با حکومت: با کاهش تدریجی اثرگذاری مردم در تعیین سیاست های کشور لاجرم احساس بیگانگی میان مردم با حکومت رو به افزایش نهاده است. انحصار خیابان برای خودی ها، سیاست زدایی از دانشگاه، تبدیل احزاب به گعده های ایام انتخابات، افزایش محدودیت برای فعالیت های سیاسی و ناامیدی از تغییر معنادار سیاست های جاری به زنجیره ای از عوامل موثر بر انفعال و خانه نشینی کنش گران تبدیل شده است.

روایت زدگی و واقعیت گریزی: جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته سازنده روایتی چند بعدی شامل توطئه خارجی ها، فتنه داخلی ها، بی بصیرتی خودی ها و نفوذ غیر خودی ها بوده است. روایتی که آن را واقعی انگاشته و در کمندش گرفتار آمده است. در مقابل اما نظام سیاسی چشمان خود را به روی واقعیت های عیانی مانند تغییرات اجتماعی، تحولات بین المللی، ناکارآمدی نظام حکمرانی، فساد سیستمی، و بی اعتنایی در قبال مطالبات جوانان و زنان بسته و صرفا از روایت ایدئولوژیک خود از جامعه و جهان پشتیبانی می کند.  

افول سرمایه اجتماعی: عمده پژوهش های جامعه شناختی از افول سرمایه اجتماعی طی چهاردهه گذشته حکایت می کنند. در این میان تفسیر امنیتی از حیات انجمنی از مهمترین موانع بر سر راه افزایش ارتباط و اعتماد میان کنش گران مدنی بوده است. با افول سرمایه اجتماعی به دنبال عزم حکومت برای تشکل زدایی و اتمیزه کردن جامعه نه تنها سایر سرمایه های مالی و انسانی نیز تحلیل رفته اند بلکه برحجم مشکلات و‌مصائب مردم افزوده شده است.
#هماهنگی_قوا
#حداد_عادل

#انتقادات #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane