This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸#مرضیه_برومند در مراسم خاکسپاری #کیومرث_پوراحمد خطاب به مسولان آموزش و پرورش: به جای این طریق خشک و عبوس، قصههای مجید را در برنامهتان بگذارید
#هنرمندان #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
#هنرمندان #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
روشنفکران
سکانس معروف و بینظیر در باب #خودکشی در فیلم «طعم گیلاس» #عباس_کیارستمی #سکانس_فیلم #مفهومی @Roshanfkrane
.
👆
کانال روشنفکران
فوت خودخواسته کیومرث پوراحمد خیلی ها را یاد این دیالوگ در این سکانس انداخت ...
@Roshanfkrane
یه داستان از زندگی #کیومرث_پوراحمد همیشه توی ذهنم تکرار میشه.
وقتی جوون بوده همزمان با نوشتن نقد فیلم برای نشریات، برای گذران زندگی توی کارخونه ذوب آهن اصفهان هم کار میکرده. این فضا خیلی از رویاش دور و حسابی ناراضی بوده. میخواسته فیلمساز بشه.
همیشه صبحها، وقتی سوار اتوبوس کارخونه میشده تا بره سرکار، با خودش میگفته یه روز این کار رو ول میکنم. تا اینکه یه روز توی کارخونه وقتی داشته با چندتا از همکاراش میگفته و میخندیده، تلفن زنگ میخوره.
طرف اونور خط که صدای خنده اینها رو میشنوه میگه «زهر مار، مگه محل کار جای خندهس؟ میدم اخراجتون کنن» و این حرفها.
پوراحمد لبخند از روی صورتش خشک میشه و میپرسه «شما؟» که صدا، میزنه زیر خنده و میگه «بابا من فلانیم، صدامو نشناختی؟ شوخی کردم!»
❗️ اما انگار یه چیزی توی دل پوراحمد تکون میخوره. با خودش میگه اصلا این چه زندگیایه؟ چرا ترسیدم؟ چرا انقدر از اخراج شدن ترسیدم؟ من اینجا چیکار میکنم؟ من که میخوام فیلمساز بشم!
فردای اون روز، اول صبح وقتی ساعتش زنگ میزنه تا بیدار بشه بره سوار اتوبوس بشه، زنگ ساعت رو قطع میکنه، پهلو به پهلو میشه و میخوابه. از اون روز میره دنبال اینکه فیلمساز بشه.
🖤 در آرامش باشی آقای پوراحمد...
ممنون برای خاطرات خوب و اینکه نشون دادی توی غمهای بیپایانمون تنها نیستیم.
#ارسالی #اجتماعی
به مناسبت مرگ ِ خود خواسته کیومرث پور احمد 🖤
@Roshanfkrane
👆
کانال روشنفکران
فوت خودخواسته کیومرث پوراحمد خیلی ها را یاد این دیالوگ در این سکانس انداخت ...
@Roshanfkrane
یه داستان از زندگی #کیومرث_پوراحمد همیشه توی ذهنم تکرار میشه.
وقتی جوون بوده همزمان با نوشتن نقد فیلم برای نشریات، برای گذران زندگی توی کارخونه ذوب آهن اصفهان هم کار میکرده. این فضا خیلی از رویاش دور و حسابی ناراضی بوده. میخواسته فیلمساز بشه.
همیشه صبحها، وقتی سوار اتوبوس کارخونه میشده تا بره سرکار، با خودش میگفته یه روز این کار رو ول میکنم. تا اینکه یه روز توی کارخونه وقتی داشته با چندتا از همکاراش میگفته و میخندیده، تلفن زنگ میخوره.
طرف اونور خط که صدای خنده اینها رو میشنوه میگه «زهر مار، مگه محل کار جای خندهس؟ میدم اخراجتون کنن» و این حرفها.
پوراحمد لبخند از روی صورتش خشک میشه و میپرسه «شما؟» که صدا، میزنه زیر خنده و میگه «بابا من فلانیم، صدامو نشناختی؟ شوخی کردم!»
❗️ اما انگار یه چیزی توی دل پوراحمد تکون میخوره. با خودش میگه اصلا این چه زندگیایه؟ چرا ترسیدم؟ چرا انقدر از اخراج شدن ترسیدم؟ من اینجا چیکار میکنم؟ من که میخوام فیلمساز بشم!
فردای اون روز، اول صبح وقتی ساعتش زنگ میزنه تا بیدار بشه بره سوار اتوبوس بشه، زنگ ساعت رو قطع میکنه، پهلو به پهلو میشه و میخوابه. از اون روز میره دنبال اینکه فیلمساز بشه.
🖤 در آرامش باشی آقای پوراحمد...
ممنون برای خاطرات خوب و اینکه نشون دادی توی غمهای بیپایانمون تنها نیستیم.
#ارسالی #اجتماعی
به مناسبت مرگ ِ خود خواسته کیومرث پور احمد 🖤
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتگویی شنیده نشده از #کیومرث_پوراحمد توسط آقای #امین_حقره نویسنده گیلانی منتشر شده است.
این نویسنده گیلانی به همراه این فایل نوشت:
۱۹ آبان ۱۳۹۸، کیومرث پوراحمد (در هفتاد سالگیش) میهمان رشت و مجموعهی کتاب اردیبهشت بود و عزیزان در رشت محبت داشتند و خواستند که میزبانِ نشست و طرف گفتگو با آقای فیلمساز باشم.
حالا اینکه میشنوید بریدههایی از آن پرسش و پاسخ یک ساعت و پنجاه دقیقهایست:
.
پوراحمد اینجا برای ما کمی آواز میخواند.
برآشفته و دردناک به پرسش یکی از حضار پاسخ میدهد که چرا فیلم نمیسازد؟
فیمسازی را عشق، نفس و همهی زندگیاش میداند.
از آنهایی میگوید که میخواهند سر به تن او و رفقایش نباشد.
و دیگر؟
از دزدی میراث فرهنگی و دستهایی که در کار نابودی محیط زیستند.
از سرانجام بچههای محیط زیستی.
از آرزویش؛ که کاش در همین هفتاد سالگی بماند.
و رویایش (اگر پول داشت)؛ خریدن خانهای در دهکدهی ساحلی انزلی...
و اینکه:
غیرممکن است آخر ماجرا خوب نشود
و مگر اصلن میشود که بد بشود... / عبدی مدیا
#انتقادات #اجتماعی #هنرمندان
@Roshanfkrane
این نویسنده گیلانی به همراه این فایل نوشت:
۱۹ آبان ۱۳۹۸، کیومرث پوراحمد (در هفتاد سالگیش) میهمان رشت و مجموعهی کتاب اردیبهشت بود و عزیزان در رشت محبت داشتند و خواستند که میزبانِ نشست و طرف گفتگو با آقای فیلمساز باشم.
حالا اینکه میشنوید بریدههایی از آن پرسش و پاسخ یک ساعت و پنجاه دقیقهایست:
.
پوراحمد اینجا برای ما کمی آواز میخواند.
برآشفته و دردناک به پرسش یکی از حضار پاسخ میدهد که چرا فیلم نمیسازد؟
فیمسازی را عشق، نفس و همهی زندگیاش میداند.
از آنهایی میگوید که میخواهند سر به تن او و رفقایش نباشد.
و دیگر؟
از دزدی میراث فرهنگی و دستهایی که در کار نابودی محیط زیستند.
از سرانجام بچههای محیط زیستی.
از آرزویش؛ که کاش در همین هفتاد سالگی بماند.
و رویایش (اگر پول داشت)؛ خریدن خانهای در دهکدهی ساحلی انزلی...
و اینکه:
غیرممکن است آخر ماجرا خوب نشود
و مگر اصلن میشود که بد بشود... / عبدی مدیا
#انتقادات #اجتماعی #هنرمندان
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
رجا نیوز در واکنش به حضور بدون حجاب #کتایون_ریاحی و #گلاب_آدینه در مراسم ختم مرحوم #کیومرث_پوراحمد نوشت:
حجاب بر زنان سالخورده واجب نیست
#اجتماعی #اعتراضات #حجاب_اجباری #هنرمندان
@Roshanfkrane
رجا نیوز در واکنش به حضور بدون حجاب #کتایون_ریاحی و #گلاب_آدینه در مراسم ختم مرحوم #کیومرث_پوراحمد نوشت:
حجاب بر زنان سالخورده واجب نیست
#اجتماعی #اعتراضات #حجاب_اجباری #هنرمندان
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای بواسیرشون میرن لندن،
خشایار الوند تو خونهاش ایست قلبی میکنه ۴۵ دقیقه بعد از تماس آمبولانس میاد.
کانال روشنفکران
سخنان #کیومرث_پوراحمد در مراسم تشییع #خشایار_الوند :
در این چهل سال گذشته کدام روز ما روز خوبی بوده؟ ....
خنده و شادی و رقص كه یا مكروه یا حرام است. تو اين چهل سال گذشته همهاش در برهه حساس بوديم که باید خفهخون میگرفتیم، نمیخندیدیم...
تو تمام این چهل سال، تمام روزهاش، تمام سالهاش...
چقدر حسرت ما باید بخوریم؟
بمیرم ور احت بشیم از دست این حسرت خوردنها و حسرت خوردنها و حسرت خوردنها
#انتقادات #اعتراضات #اجتماعی #هنرمندان
@Roshanfkrane
خشایار الوند تو خونهاش ایست قلبی میکنه ۴۵ دقیقه بعد از تماس آمبولانس میاد.
کانال روشنفکران
سخنان #کیومرث_پوراحمد در مراسم تشییع #خشایار_الوند :
در این چهل سال گذشته کدام روز ما روز خوبی بوده؟ ....
خنده و شادی و رقص كه یا مكروه یا حرام است. تو اين چهل سال گذشته همهاش در برهه حساس بوديم که باید خفهخون میگرفتیم، نمیخندیدیم...
تو تمام این چهل سال، تمام روزهاش، تمام سالهاش...
چقدر حسرت ما باید بخوریم؟
بمیرم ور احت بشیم از دست این حسرت خوردنها و حسرت خوردنها و حسرت خوردنها
#انتقادات #اعتراضات #اجتماعی #هنرمندان
@Roshanfkrane
«همه ما شریک جرم هستیم»
کانال روشنفکران
رمان #سیاسی #کیومرث_پوراحمد در نقد انقلاب اسلامی
🖋 #بیتا_ملکوتی
روزنامهنگار و منتقد فرهنگی هنری :
همزمان با انتشار خبر خودکشی کیومرث پوراحمد، فیلمساز مطرح ایرانی در ۷۳ سالگی، نشر مهری که در لندن فعال است، اعلام کرد رمان «همه ما شریک جرم هستیم» که در سال ۱۴۰۰ با نام حمید حامد به عنوان نویسنده منتشر شده بود، در حقیقت نوشته کیومرث پوراحمد است و او به علت سکونت در ایران، این رمان را با نام مستعار منتشر کرده است.
مدیر نشر مهری همچنین اعلام کرد که دانلود رمان برای کسانی که داخل ایران هستند، رایگان است؛ تصمیمی که باعث شد کتاب تا زمان نگارش این متن، بیش از ۲۶۰ هزار بار دانلود شود. این در حالی است که تیراژ کتابهای ادبی در ایران در برخی موارد به ۲۰۰ و ۳۰۰ نسخه رسیده است. / bbc
ادامه مطلب را اینجا ⬇️ بخوانید.
https://bbc.in/3zSCtbE
#خبر #فرهنگ #انتقادات #اجتماعی
#معرفی_کتاب
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
رمان #سیاسی #کیومرث_پوراحمد در نقد انقلاب اسلامی
🖋 #بیتا_ملکوتی
روزنامهنگار و منتقد فرهنگی هنری :
همزمان با انتشار خبر خودکشی کیومرث پوراحمد، فیلمساز مطرح ایرانی در ۷۳ سالگی، نشر مهری که در لندن فعال است، اعلام کرد رمان «همه ما شریک جرم هستیم» که در سال ۱۴۰۰ با نام حمید حامد به عنوان نویسنده منتشر شده بود، در حقیقت نوشته کیومرث پوراحمد است و او به علت سکونت در ایران، این رمان را با نام مستعار منتشر کرده است.
مدیر نشر مهری همچنین اعلام کرد که دانلود رمان برای کسانی که داخل ایران هستند، رایگان است؛ تصمیمی که باعث شد کتاب تا زمان نگارش این متن، بیش از ۲۶۰ هزار بار دانلود شود. این در حالی است که تیراژ کتابهای ادبی در ایران در برخی موارد به ۲۰۰ و ۳۰۰ نسخه رسیده است. / bbc
ادامه مطلب را اینجا ⬇️ بخوانید.
https://bbc.in/3zSCtbE
#خبر #فرهنگ #انتقادات #اجتماعی
#معرفی_کتاب
@Roshanfkrane
Audio
🎙پادکست شیرازه – کتابخانه قرن – #قصههای_مجید
کانال روشنفکران
🎙«قصههای مجید» اثر #هوشنگ_مرادی_کرمانی یکی از شناختهشدهترین آثار ادبیات کودک و نوجوان است که چند نسل از ایرانیها آن را از رادیو، کتاب و تلویزیون میشناسند.
🎙شخصیت مجید برگرفته از زندگی خود مرادی کرمانی است:
نوجوانی که برای تحقق آرزوهایش باید به هزار ترفند متوصل شود.
🎙مرادی کرمانی، در عین حال که طنزی جانانه را در «قصههای مجید» ارائه میکند اما قصههایش تراژدیهایی هستند که زندگی کودکان (و بزرگسالان) را در برگرفته. / bbc
#کیومرث_پوراحمد با تبدیل این کتاب به سریال نقش بزرگی در معرفی این اثر داشته است
در این پادکست با لهجه شیرین کرمانی که لحجه خود این اثر است خاطرات و حرف های دلنشینی میشنویم 🌺
#فرهنگ
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
🎙«قصههای مجید» اثر #هوشنگ_مرادی_کرمانی یکی از شناختهشدهترین آثار ادبیات کودک و نوجوان است که چند نسل از ایرانیها آن را از رادیو، کتاب و تلویزیون میشناسند.
🎙شخصیت مجید برگرفته از زندگی خود مرادی کرمانی است:
نوجوانی که برای تحقق آرزوهایش باید به هزار ترفند متوصل شود.
🎙مرادی کرمانی، در عین حال که طنزی جانانه را در «قصههای مجید» ارائه میکند اما قصههایش تراژدیهایی هستند که زندگی کودکان (و بزرگسالان) را در برگرفته. / bbc
#کیومرث_پوراحمد با تبدیل این کتاب به سریال نقش بزرگی در معرفی این اثر داشته است
در این پادکست با لهجه شیرین کرمانی که لحجه خود این اثر است خاطرات و حرف های دلنشینی میشنویم 🌺
#فرهنگ
@Roshanfkrane
مجید: بیبی! ناهار چیچی درست کردین؟
بی بی: کالاجوش
مجید: آخه بیبی با کالاجوش که کِسی دانشمند نیمیشِد!
#دیالوگ قصههای مجید
#کیومرث_پوراحمد
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
بی بی: کالاجوش
مجید: آخه بیبی با کالاجوش که کِسی دانشمند نیمیشِد!
#دیالوگ قصههای مجید
#کیومرث_پوراحمد
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
افشاگری خواهر پوراحمد: کیومرث اول شکنجه شد بعد جسد بیجانش را به دار آویختند
توران پوراحمد، خواهر کیومرث پوراحمد با ثبت نظری در صفحه خانه سینما در ایسنتاگرام نوشت که این نویسنده و کارگردان شناخته شده سینمای ایران قبل از مرگ شکنجه شده بود. او نوشت: ««عزیز دلم … برادرِ من پاش به جایی گیر نکرد ولی اول شکنجهاش کردند و بعد جسد بیجان را به دار آویختن …» دختر کیومرث پوراحمد، هم در اردیبهشتماه گذشته گفته بود «خودکشی» را بهعنوان علت مرگ پدرش باور ندارد و مرگ او را به دلیل «بدن زخمی، کبود و آسیبدیده» او مشکوک خوانده بود.
اینجا 👉بیشتر ببینید
با لمس هشتگ نام #کیومرث_پوراحمد در کانال روشنفکران مطالب مرتبط را ببینید
#خبر #هنرمندان #اجتماعی
@Roshanfkrane
توران پوراحمد، خواهر کیومرث پوراحمد با ثبت نظری در صفحه خانه سینما در ایسنتاگرام نوشت که این نویسنده و کارگردان شناخته شده سینمای ایران قبل از مرگ شکنجه شده بود. او نوشت: ««عزیز دلم … برادرِ من پاش به جایی گیر نکرد ولی اول شکنجهاش کردند و بعد جسد بیجان را به دار آویختن …» دختر کیومرث پوراحمد، هم در اردیبهشتماه گذشته گفته بود «خودکشی» را بهعنوان علت مرگ پدرش باور ندارد و مرگ او را به دلیل «بدن زخمی، کبود و آسیبدیده» او مشکوک خوانده بود.
اینجا 👉بیشتر ببینید
با لمس هشتگ نام #کیومرث_پوراحمد در کانال روشنفکران مطالب مرتبط را ببینید
#خبر #هنرمندان #اجتماعی
@Roshanfkrane
روایت دختر #کیومرث_پوراحمد از مرگ مشکوک او/ پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد درست نیست
طی چند هفته گذشته توران پوراحمد، خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. روزنامه اعتماد به همین بهانه گفتوگویی با پگاه، دختر کیومرث پوراحمد، داشته که بخشهایی از آن را میخوانید.
پگاه در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش گفت: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزئیات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»
«پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ همه خانواده بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
#اجتماعی
@Roshanfkrane
طی چند هفته گذشته توران پوراحمد، خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. روزنامه اعتماد به همین بهانه گفتوگویی با پگاه، دختر کیومرث پوراحمد، داشته که بخشهایی از آن را میخوانید.
پگاه در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش گفت: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزئیات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»
«پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ همه خانواده بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
#اجتماعی
@Roshanfkrane