This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در یک غروبِ پاییز
بیژن ترقی و پرویز یاحقی با هم به یکی از روستاهای خارج از شهر تهران میرفتند. یاحقی در حال رانندگی بود و ترقی در کنار او نشسته بود.
در آن لحظه بادی میوزد و برگ خشکی از درختی میافتد و به برف پاککن ماشین گیر میکند!
صدای خش خش برگ، زیرِ بارانِ پاییزی شعری را به ذهن ترقی میآورد و او در همان حال زمزمه میکند که:
به رهی دیدم برگِ خزان
پژمرده ز بیدادِ زمان…
و در همین حال یاحقی این شعر را با ملودی معروفش زمزمه میکند.
"بیدادِ زمان" شاهکار جاودانه ای از زنده یاد پرویز یاحقی در آواز اصفهان.
این قطعه زیبا را به صورت بیکلام ببینید و بشنوید:
ویولن: #بابک_ثابتیان
تنبک: #شهرام_کاظمی
آهنگ_ساز : #پرویز_یاحقی
#موسیقی
#مناسبت
@Roshanfkrane
بیژن ترقی و پرویز یاحقی با هم به یکی از روستاهای خارج از شهر تهران میرفتند. یاحقی در حال رانندگی بود و ترقی در کنار او نشسته بود.
در آن لحظه بادی میوزد و برگ خشکی از درختی میافتد و به برف پاککن ماشین گیر میکند!
صدای خش خش برگ، زیرِ بارانِ پاییزی شعری را به ذهن ترقی میآورد و او در همان حال زمزمه میکند که:
به رهی دیدم برگِ خزان
پژمرده ز بیدادِ زمان…
و در همین حال یاحقی این شعر را با ملودی معروفش زمزمه میکند.
"بیدادِ زمان" شاهکار جاودانه ای از زنده یاد پرویز یاحقی در آواز اصفهان.
این قطعه زیبا را به صورت بیکلام ببینید و بشنوید:
ویولن: #بابک_ثابتیان
تنبک: #شهرام_کاظمی
آهنگ_ساز : #پرویز_یاحقی
#موسیقی
#مناسبت
@Roshanfkrane