روشنفکران
81.7K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‍ در یک غروبِ پاییز
بیژن ترقی و پرویز یاحقی با هم به یکی از روستاهای خارج از شهر تهران می‌رفتند. یاحقی در حال رانندگی بود و ترقی در کنار او نشسته بود.
در آن لحظه بادی می‌وزد و برگ خشکی از درختی می‌افتد و به برف پاک‌کن ماشین گیر می‌کند!
صدای خش خش برگ، زیرِ بارانِ پاییزی شعری را به ذهن ترقی می‌آورد و او در همان حال زمزمه می‌کند که:
به رهی دیدم برگِ خزان
پژمرده ز بیدادِ زمان…
و در همین حال یاحقی این شعر را با ملودی معروفش زمزمه می‌کند.
"بیدادِ زمان" شاهکار جاودانه ای از زنده یاد پرویز یاحقی در آواز اصفهان.
این قطعه زیبا را به صورت بیکلام ببینید و بشنوید:
ویولن: #بابک_ثابتیان
تنبک: #شهرام_کاظمی
آهنگ_ساز : #پرویز_یاحقی
#موسیقی
#مناسبت

@Roshanfkrane